فهرست مطالب

مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی
سال چهاردهم شماره 5 (پیاپی 67، امرداد 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/05/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • حمید عبدی، سید ابراهیم میرشاه جعفری، احمدرضا نصر، نظام الدین قاسمی صفحات 371-383
    مقدمه
    آگاهی فراشناختی به منظور پذیرش و کاربست نوآوری های آموزشی حیاتی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه آگاهی فراشناختی اعضای هیات علمی و آموزش تفکر سطح بالا به دانشجویان در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 89- 1388 انجام گرفت.
    روش ها
    این پژوهش توصیفی- همبستگی دارای دو جامعه آماری بود. جامعه اول، اعضای هیات علمی تمام وقت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که از این تعداد 36 عضو هیات علمی به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. جامعه دیگر، کلیه دانشجویان سال دوم و سوم کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که تعداد 360 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارها عبارت بود از پرسشنامه آگاهی فراشناختی که بین نمونه آماری اعضای هیات علمی توزیع گردید و پرسشنامه محقق ساخته آموزش تفکر سطح بالا که توسط دانشجویان حاضر در نمونه تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون خطی) انجام گردید.
    نتایج
    یافته ها حاکی از همبستگی معنادار بین آگاهی فراشناختی اعضای هیات علمی و آموزش تفکر سطح بالا به دانشجویان بود(01/0> p و 81/0r=). لیکن این ویژگی با سن و سابقه تدریس افزایش نمی یافت. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که آگاهی فراشناختی به همراه دو مولفه اصلی آن (دانش فراشناختی و تنظیم شناختی) با هم می توانند 85/0 واریانس آموزش تفکر سطح بالا را تبیین نمایند (01/0> p).
    نتیجه گیری
    نتایج بیان گر آن است که آگاهی فراشناختی اعضای هیات علمی علوم پزشکی با عملکرد آنها در ارائه آموزش تفکر سطح بالا مرتبط است. در این راستا، لازم است سیاست هایی جهت آموزش آگاهی ها و مهارت های فراشناختی به اعضای هیات علمی در دستور کار موسسات آموزش عالی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: آگاهی فراشناختی، آموزش تفکر سطح بالا، اعضای هیات علمی، دانشجویان
  • طاهره اشک تراب، شهزاد پاشایی پور، مریم رسولی، حمید علوی مجد صفحات 384-392
    مقدمه
    عملکرد مبتنی بر شواهد یکی از ضروریات آموزشی دانشجویان پرستاری است. عوامل متعددی بر پذیرش آموزش و عملکرد تاثیر دارد که مدل اشاعه نوآوری راجرز به بیان آنها می پردازد. لذا پژوهشی با هدف تعیین ارتباط بین درک ویژگی های عملکرد مبتنی بر شواهد با پذیرش آن در دانشجویان کارشناسی پرستاری بر اساس مدل اشاعه نوآوری راجرز انجام گرفت.
    روش ها
    دراین پژوهش توصیفی – همبستگی، کلیه دانشجویان سال آخر مقطع کارشناسی پرستاری در دانشکده پرستاری و مامایی علوم پزشکی تهران (170 نفر)، پرسشنامه های پذیرش عملکرد مبتنی بر شواهد و درک ویژگی های عملکرد مبتنی بر شواهد را به روش خودگزارشی تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی انجام گرفت.
    نتایج
    رابطه ای مثبت بین پذیرش و ویژگی های درک شده عملکرد مبتنی بر شواهد مشاهده شد (01/0>P). تحلیل رگرسیون نشان داد که درک فواید نسبی، مشاهده پذیری و قابل اجرا بودن عملکرد مبتنی بر شواهد پیش بینی کننده های پذیرش عملکرد مبتنی بر شواهد هستند (05/0>P) و 40/0 واریانس متغیر ملاک را تبیین می کنند.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها توصیه می شود که در آموزش های عملکرد مبتنی بر شواهد به مدل اشاعه نوآوری راجرز توجه نموده و برای پذیرش بیش تر آن توسط دانشجویان پرستاری، به درک عمیق تر ویژگی های عملکرد مبتنی بر شواهد پرداخته شود.
    کلیدواژگان: عملکرد مبتنی بر شواهد، دانشجویان پرستاری، پذیرش، ویژگی های درک شده، مدل اشاعه نوآوری راجرز
  • حسین کریمی مونقی، اعظم محمدی، امیر رضا صالح مقدم، حسن غلامی، حسین کارشکی، نازنین زمانیان صفحات 393-402
    مقدمه
    یادگیری خود تنظیمی یک رویکرد مهم آموزشی و پژوهشی است که تحت تاثیر باورهای انگیزشی قرار می گیرد. برخی روش های آموزشی بر باورهای انگیزشی و خود تنظیمی موثرتر است. پژوهش حاضر به منظور مقایسه تاثیر آموزش به روش یادگیری مشارکتی و سخنرانی بر باورهای انگیزشی و راهبرد های یادگیری خود تنظیمی در دانشجویان انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه نیمه تجربی در دانشجویان کارشناسی پرستاری و مامایی ترم 6 (50 نفر) در درس مدیریت در نیم سال دوم تحصیلی 89- 1388 دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد طی 6 جلسه ی 2 ساعته اجرا گردید. دانشجویان بر اساس طرح بلوک تصادفی کامل در گروه های آموزشی یادگیری مشارکتی و سخنرانی قرار گرفتند. ابزار سنجش، پرسشنامه های روا و پایای باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خود تنظیمی MSLQ پینتریچ و دی گروت (Pintrich & De Groot) و مشخصات دموگرافیک بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تی، من ویتنی، کای اسکوئر، آنالیز واریانس، تحلیل کوواریانس صورت گرفت.
    نتایج
    میانگین خرده آزمون های باور های انگیزشی و راهبردهای خود تنظیمی در گروه یادگیری مشارکتی به طور معناداری بیش تر از گروه سخنرانی بود (05/0>p) و میانگین اضطراب امتحان در گروه یادگیری مشارکتی به طور معناداری کم تر از گروه سخنرانی بود (05/0p<).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج مطالعه پیشنهاد می شود با به کارگیری روش های آموزشی فعال، باعث مشارکت بیش تر دانشجویان در موضوعات آموزشی شده تا زمینه برای افزایش باور های انگیزشی و راهبردهای خود تنظیمی فراهم گردد.
    کلیدواژگان: سخنرانی، یادگیری مشارکتی، باورهای انگیزشی، راهبردهای یادگیری خود تنظیمی، آموزش پرستاری و مامایی، آموزش دانشجو، محور
  • سید محمد علی حسینی، کبری کرمی، لیلا عباسی، حسین زاهدنژاد * صفحات 403-410
    مقدمه

    یکی از اصلی ترین و مهم ترین اهداف اولیه آموزش پرستاری توسعه تفکر انتقادی است. تفکر انتقادی جزء مکمل پرستاری شناخته شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیریک روش فعال آموزشی بر میزان تفکر انتقادی دانشجویان پرستاری انجام شده است.

    روش ها

    این مطالعه مداخله ای از نوع نیمه تجربی است. که بر روی 60 نفر از دانشجویان سال آخر پرستاری (در هر گروه 30 نفر) انجام شده است. در شروع مطالعه پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا توسط واحد ها تکمیل شد.گروه مداخله تحت آموزش با شیوه ای فعال بر پایه طرح سوالات تفکر انتقادیبه مدت 9 جلسه در بالین قرار گرفت. پس از پایان آخرین جلسه آموزشی، پرسشنامه توسط آزمودنی ها مجددا تکمیل شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تی مستقل و تی زوج انجام شد.

    نتایج

    دو گروه قبل از مطالعه تفاوت معناداری از نظر متغیرهای زمینه ای نداشتند. در آزمون تفکر انتقادی تفاوت معنادار آماری در گروه کنترل قبل و بعد از مداخله دیده نشد، اما در گروه مداخله تفاوت معنادار آماری وجود داشت (001/0>p) و روش فعال آموزشی باعث ارتقای سطح تفکر انتقادی در گروه مداخله شد. این روش فعال آموزشی موجب تقویت تفکر انتقادی در دانشجویان شد و برنامه معمول آموزش بالینی در گروه کنترل نتوانست مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان را بهبود بخشد.

    نتیجه گیری

    افزایش نمرات دانشجویان در نمره کل مهارت های تفکر انتقادی، مهارت های تجزیه و تحلیل و استدلال استقرایی بازتاب ارزشمندی از تاثیر روش فعال آموزشی بردانشجویان دارد.

    کلیدواژگان: آموزش، پرستاری، تفکر انتقادی، مهارت تجزیه و تحلیل، مهارت استدلال استقرایی
  • مسعود بهرامی صفحات 411-422
    مقدمه
    محققان ایرانی به شکل روزافزونی به انجام تحقیقات کیفی و انتشار مقالات منتج از آن در حوزه سلامت، علاقه پیدا کرده اند. با این وجود مطالعه ای نقادانه بر مقالات کیفی در مرحله داوری مجلات ایرانی یافت نشد. هدف این پژوهش مروری نقادانه بر مقالات کیفی در مرحله داوری مجلات بود.
    روش ها
    این مطالعه کیفی از نوع توصیفی اکتشافی در یک دوره زمانی بین سال های 1387 تا 1392 انجام شده است. بیش از 110مقاله که از سوی چند مجله ایرانی برای داوری به نویسنده این مقاله ارسال شده بود، مورد تحلیل کیفی قرار گرفت. موضوعات این مقالات عمدتا در ارتباط با پرستاری، مامایی و آموزش در علوم پزشکی بود. تحلیل داده ها با استفاده از دو مرحله کدگذاری باز (open coding) و محوری (axial coding) اشتروس و کوربین (Strauss and Corbin) انجام شد.
    نتایج
    مشکلات شایع موجود در مقالات مورد بررسی، عدم بیان خلاء (چالش) در مطالعات قبلی، عدم بیان تجارب قبلی یا علائق پژ‍‍وهشگر و فقدان یک پیام جدید یا جذاب بود که تحقیق در واقع برای انتقال آن پیام انجام شده است. از مشکلات دیگر می توان به انتخاب روش شناسی نامناسب، عدم ذکر جزییات کافی از روش های مورد استفاده و بالاخره عدم اشباع کافی طبقات اصلی اشاره کرد.
    نتیجه گیری
    مشکلات طبقه بندی شده در مقالات مورد بررسی کاملا با یکدیگر مرتبط است به نحوی که یک مشکل منجر به توسعه مشکل دیگر شده است. علاوه برمسائل مربوط به نگارش مقاله، بسیاری از مشکلات به مرحله اجرای عملیات تحقیق مربوط می شد. یافته های این مطالعه می تواند به عنوان راهنمای محققان جهت انجام و گزارش بهتر نتایج طرح های تحقیقاتی کیفی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: تحقیقات کیفی، ژورنالیسم پزشکی، مقاله کیفی، داوری مقاله، پرستاری، آموزش پزشکی، تحقیق کیفی توصیفی - اکتشافی
  • میترا باغ جنتی، نیلوفر معتمد، علی حمیدی صفحات 423-436
    مقدمه
    آموزش تفکر انتقادی وظیفه مهم نهادهای آموزشی است. از این رو کتابخانه های دانشگاهی به عنوان جزء جدایی ناپذیر نهادهای آموزشی بایستی با ایجاد و تقویت تفکر انتقادی، به کاربران خود کمک کنند تا بتوانند بیش ترین استفاده را از امکانات و منابع اطلاعاتی ببرند. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی موانع و بازدارنده های قابل ملاحظه در راه ایجاد محیط مناسب رشد تفکر انتقادی در کتابخانه های دانشگاهی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی و خلیج فارس بوشهر است.
    روش ها
    در این پژوهش توصیفی پیمایشی، موانع رشد تفکر انتقادی در کتابخانه های دانشگاهی از دیدگاه نمونه 793 نفری دانشجویان در حال تحصیل سال های 92-1391 در کلیه گروه های آموزشی دانشگاه های علوم پزشکی و خلیج فارس بوشهر که به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شده بودند، بررسی شد. داده ها به وسیله پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا که با طیف لیکرت 5 گزینه ای طبقه بندی شده بود، گردآوری شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات کارشناسی و پایایی آن به وسیله روش برآورد ضریب آلفای کرونباخ (84/0) تایید گردید. تحلیل آماری داده ها نیز با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های تی تک نمونه ای، من ویتنی و کروسکال والیس انجام گرفت.
    نتایج
    نمره میانگین در حیطه های موانع زبانی (میانگین وزنی 59/3)، ذاتی کاربران (میانگین وزنی 49/3)، جامعه شناختی و روان شناختی کاربران (میانگین وزنی 38/3) و منطقی (میانگین وزنی 34/3) از نقطه برش 3 بالاتر بود و در سطح معنا داری (0001/0=p) قرار گرفت، واین موانع از نظر دانشجویان به عنوان موانع مهم رشد تفکر انتقادی شناخته شد.
    نتیجه گیری
    کتابخانه ها و کتابداران دانشگاهی می توانند با ایجاد جو پرسش گری و بستر مناسب برای تبادل نظر به بهبود ارتباطات زبانی کاربران خود کمک کنند. برپایی کارگاه هایی برای ارتقای مهارت های اطلاع یابی، استراتژی های جستجو، ارزیابی ارزش و اعتبار محتوای اطلاعات و همچنین برگزاری تورهای آموزش استفاده از تجهیزات کتابخانه ای می تواند موانع عمده رشد تفکر انتقادی یعنی عدم توانایی در تعیین نیازهای اطلاعاتی و مراحل مختلف شناسایی تا استفاده موثر از اطلاعات توسط دانشجویان را برطرف نماید.
    کلیدواژگان: موانع، تفکر انتقادی، کتابخانه های دانشگاهی، دانشجویان
  • سید نصرالله حسینی، مهدی میرزایی علویجه، ماری عطایی، فرزاد جلیلیان، بهزاد کرمی متین *، لطیفه رستگار صفحات 437-447
    مقدمه

    آموزش الکترونیکی یک نوع آموزش انفرادی است که با توجه به هزینه های پایین این آموزش، استفاده از آن در آموزش دانشگاهی ایران پیشنهاد شده است. در این راستا شناخت عوامل موثر در پذیرش و استفاده از آموزش الکترونیکی اهمیت دارد. این مطالعه با هدف تعیین میزان سودمندی، سهولت استفاده و موانع درک شده در آموزش الکترونیکی از نظر اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کرمانشاه انجام شد.

    روش ها

    این مطالعه توصیفی مقطعی در میان اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کرمانشاه در سال 1392 انجام شد. شرکت کنندگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با احتمال متناسب با حجم از بین دانشکده های مختلف انتخاب شده و اطلاعات به وسیله پرسشنامه، به صورت خودایفا جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معناداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    نتایج

    بیش ترین امتیاز کسب شده به ترتیب مربوط به حیطه های موانع (5/70%)، سهولت (4/68%) و سودمندی درک شده (2/67%) بود. بیش ترین امتیاز در سه حیطه سودمندی، سهولت و موانع به ترتیب مربوط به گویه های «دسترسی بیش تر به اساتید با تجربه از راه دور»، «سادگی استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری مرتبط با آموزش الکترونیکی» و «پایین بودن سرعت اینترنت» بودند، که به ترتیب میانگین 76/0±82/3، 95/0±60/3، 83/0±14/4 از نمره 5 را کسب کردند.

    نتیجه گیری

    با توجه به این که عامل موانع درک شده سهم بیش تری در انجام آموزش الکترونیکی توسط اعضای هیات علمی داشت، لذا به نظر می رسد تاکید بر رفع موانع درک شده بتواند نتایج سودمندتری در انجام آموزش الکترونیکی ایجاد کند.

    کلیدواژگان: سودمندی، سهولت، موانع، آموزش الکترونیکی، اعضای هیات علمی
  • زهره سهرابی، سودابه لونی*، سیمین تعاونی صفحات 448-464
    مقدمه

    وجود پرسنل آموزش دیده و مجرب از ضروریات بخش اورژانس است. امروزه دانش پرستاری دائما در حال رشد و تکامل است و دوره چهار ساله پرستاری به هیچ وجه جواب گوی این نیازهای در حال رشد نیست. بنابراین لازم است پرستاران بر اساس بخشی که در آن مشغول به خدمت هستند، آموزش های تخصصی دریافت کنند. در تدوین هر برنامه آموزشی، قدم اول تعیین نیازهای فراگیران یا همان نیازسنجی آموزشی است. هدف این پژوهش تعیین نیازهای آموزشی پرستاران اورژانس دانشگاه های علوم پزشکی تهران، ایران و شهید بهشتی است.

    روش ها

    این پژوهش یک مطالعه نیازسنجی است که با استفاده از فن دلفی انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل اعضای هیات علمی دانشکده های پرستاری و مامایی سه دانشگاه، سوپروایزرهای آموزشی، سرپرستاران و مدیران بخش های اورژانس بود. در این پژوهش به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف، تعداد 40 نفر انتخاب شدند و در سه راند دلفی در پژوهش شرکت کردند.

    نتایج

    109 نیاز آموزشی در چهار حیطه مراقبتی، آموزشی مشاوره ای، پژوهشی و مدیریتی در طی سه راند دلفی استخراج شد که حیطه مراقبتی با 78 آیتم بیش ترین نیاز آموزشی را به خود اختصاص داد. در حیطه های آموزشی، پژوهشی و مدیریتی نیز به ترتیب 10، 11 و 10 آیتم استخراج گردید.

    نتیجه گیری

    به کارگیری نتایج حاصل از نیاز سنجی هایی که به صورت بومی و با توجه به نیاز های اصلی و اساسی فعلی کشورمان انجام می شود در برنامه ریزی های آتی برای تربیت نیروهای متخصص منجر به تربیت پرستارانی خواهد شد که بی شک در دراز مدت منافع بهداشتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زیادی به دنبال خواهد داشت.

    کلیدواژگان: پرستاری اورژانس، نیازسنجی، فن دلفی، نیازهای آموزشی
  • رقیه گندمکار، عظیم میرزازاده صفحات 469-470
    در سال های اخیر، شاهد تغییرات، بازنگری و اصلاحات چشمگیری در حوزه آموزش در دانشگاه های علوم پزشکی کشور بوده ایم. بازنگری برنامه های درسی، به کارگیری روش های تدریس دانشجو محور، استفاده از روش های ارزیابی جدید، برگزاری کارگاه های آموزشی متنوع و نیز رشد فناوری های آموزشی در کشور مثال هایی از این تغییرات هستند. ظهور آموزش مجازی، تولید مواد آموزشی چند رسانه ای و نرم افزارهای با کاربردهای مختلف نمونه ای از رشد فناوری های آموزشی در کشور است. به نظر می رسد در آینده ای نه چندان دور شاهد ظهور محصولات آموزشی مختلف در کشور خواهیم بود؛ وضعیتی که از هم اکنون آثار آن نمود پیدا کرده است. به عنوان مثال، اگر یکی از دانشگاه های علوم پزشکی قصد آنلاین کردن ارزشیابی اعضای هیات علمی، استفاده از فضای مجازی در تسهیل فرایند یادگیری فراگیران یا بررسی کیفیت آزمون ها با استفاده از نرم افزار را داشته باشد با تنوعی از محصولات آموزشی مواجه می شود. تنوعی که گاهی به دلیل در اختیار نداشتن اطلاعات کافی در مورد محصول مورد نظر منجر به سر درگمی و گاها انتخاب نادرست و اتلاف منابع می شود. حال این سوال مطرح است که دانشگاه های علوم پزشکی، مدیران و مسوولان، اعضای هیات علمی، کارکنان و فراگیران آن به عنوان مصرف کنندگان محصولات آموزشی چگونه می توانند از کیفیت محصولات آموزشی اطمینان حاصل کنند؟ یکی از راه کارهای مناسب در این خصوص به کارگیری ارزشیابی مبتنی بر مصرف کننده است. اسکریون (Scriven) که خدمات ارزنده ای در زمینه ارزشیابی به جای گذاشته است، در دهه 70 میلادی با ورود سیل محصولات آموزشی جدید به بازار کشور آمریکا رویکرد ارزشیابی مبتنی بر مصرف کنندگان را با هدف کمک به مشتریان محصولات آموزشی مطرح کرد(1). مخاطب این ارزشیابی افراد یا موسساتی هستند که قصد صرف هزینه برای محصولات آموزشی را دارند. در این رویکرد ارزشیابی کننده با تعیین معیارهای کیفیت یک محصول آموزشی، سپس تعیین استانداردهای مرتبط و در نهایت تحلیل نتایج به منظور تعیین کیفیت محصول به نیازهای اطلاعاتی مصرف کنندگان در زمینه انتخاب محصول کمک می کند(2). به دلیل مشکل بودن فرایند تدوین استانداردها، اسکریون با مطالعه وسیع محصولات آموزشی و آزمایش 90 محصول چک لیستی را تهیه کرد که بازگوکننده وسعت معیارهای در نظر گرفته شده است. هم اکنون مجلات و وب سایت های مختلف در سراسر جهان با به کارگیری استانداردهای تدوین شده توسط اسکریون یا فرم های اصلاح شده آن به ارزشیابی محصولات آموزشی می پردازند که از معروف ترین آن می توان به وب سایت(WWC What Works Clearinghouse) اشاره کرد. سایت مذکور بر مبنای پژوهش های انجام شده با روش های تجربی و نیمه تجربی اطلاعاتی را در مورد پیامدهای برنامه ها و محصولات آموزشی فراهم می کند(3). به نظر می رسد در وضعیت کنونی کشور به منظور اطمینان از کیفیت محصولات آموزشی و کمک به مصرف کنندگان آن در انتخاب محصولات مناسب، لازم است ابتدا معیارها و استانداردهای کیفیت محصولات آموزشی متناسب با شرایط کشور تدوین شود. مشخص شدن استانداردها علاوه بر کاهش سوگیری در ارزشیابی، تولید کنندگان محصولات را به سمت تولید محصولاتی با کیفیت سوق می دهد؛ سپس تدابیری همچون چاپ و انتشار مجلات اختصاصی در این زمینه، ارائه گزارشات ادواری با رویکرد توصیف و تحلیل کیفیت محصولات آموزشی و ایجاد وب سایت ها و طراحی بانک های اطلاعاتی با هدف ارزشیابی محصولات آموزشی بر اساس استانداردهای تدوین شده و ارائه اطلاعات مورد نیاز مصرف کنندگان می تواند مفید باشد. علاوه بر این، انجام پژوهش های معتبر به منظور بررسی عملکرد محصول در شرایط و محیط های مختلف به عنوان اطلاعات پایه برای مجلات، وب سایت ها و بانک های اطلاعاتی فوق ضروری است. در این راستا، حمایت مجلات آموزش پزشکی داخلی به ویژه مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی به عنوان پیشگام اشاعه تجربیات آموزش پزشکی کشور به صورت انتشار پژوهش های معتبر و بدون سوگیری انجام شده در این زمینه کمک کننده خواهد بود.
  • حمید صالحی نیا صفحات 471-473
    مقاله ای با عنوان تاثیر روش تدریس نمایشی (Demonstration) بر خودکارآمدی دانشجویان مامایی در اداره زایمان در مجله آموزش پزشکی، دوره 14 و شماره 4 به چاپ رسیده است. این مطالعه بر اساس نظر نویسنده به صورت نیمه تجربی صورت گرفته است(1). یکی از نگرانی های عمده در حیطه ی پزشکی و رشته های مرتبط از جمله آموزش پزشکی انتشار مقالات با کیفیت پایین است، مجله آموزش پزشکی با اتخاذ سیاست های از جمله پذیرش مقالات نامه به سردبیر در نقد مقالات منتشر شده در این مجله موجب ارتقای سطح کیفی مقالات گردیده است(2و3)، و این مهم باعث ارتباط بین محققین و پژوهشگران شده و باعث تقویت و آموزش روش تحقیق و مقاله نویسی گردیده و به نوعی این اقدام منجر به ترجمان دانش شده است(4). در مقاله منتشر شده به نظر می رسد نویسنده بسیار دقیق به جوانب روش کار در مقاله پرداخته اند که این بسیار جای تشکر دارد و به عنوان یکی از خوانندگان این مقاله به نویسنده های مقاله تبریک می گویم، که این نشان از موثر بودن رویه و سیاست هیات تحریریه مجله در انتشار مقالات نامه به سردبیر و فراهم شدن فرصت نقد مقالات و ارتباط علمی و سازنده بین پژوهشگران است(2). اما ذکر چند نکته در مورد مقاله مذکور خالی از لطف نیست: آلودگی داده ها مبحثی بسیار مهم در هنگام جمع آوری داده ها است، به طوری که در صورتی که داده ها دچار آلودگی شوند دیگر نتایج آن پژوهش دچار مشکل بوده و با واقعیت فاصله دارد و آن چیزی نیست که در واقع محقق به دنبال آن بوده است(5)، از مهم ترین مواردی که باعث آلودگی داده ها می شود، استفاده از افرادی که مطالعه پایلوت بر روی آن ها صورت می گیرد در مطالعه اصلی باشد. استفاده از افرادی که برای پایلوت کردن مطالعه استفاده می شود (در این مطالعه پایایی پرسش نامه) در پژوهش اصلی باعث ایجاد آلودگی در داده ها شد و نتایج مطالعه را تحت تاثیر قرار می دهد، از این رو توصیه می شود افراد پایلوت وارد مطالعه اصلی نشوند(5)، سوالی که برای خواننده مطرح است، این است که آیا برای پرسش نامه ای که در چندین مطالعه روایی و پایایی آن به استناد نویسنده تایید شده است(1)، نیازی به سنجش پایایی مجدد آن است، در صورت مثبت بودن پاسخ نکته ای که مطرح می شود این کار در این مطالعه باعث آلودگی داده ها شده است، چرا که از همان افراد پایلوت در پژوهش اصلی نیز استفاده شده است، که این خود خالی از اشکال نیست و بهتر نبود از افراد دیگری برای این کار استفاده می شد تا از آلودگی داده ها جلوگیری شود؟(5). نکته دیگری که در این گونه مطالعات بسیار مهم است، نحوه کورسازی است(6)، در این پژوهش اشاره ای به کورسازی نشده است، از طرفی بیان شده است که در دو گروه آموزش موثر بوده است، با توجه به این، قضیه کوربودن بسیار با اهمیت جلوه می دهد، چرا که در مطالعات مداخله ای عدم کورسازی باعث سوگرایی اطلاعات به سمت فرضیه محقق می شود(6). در حالی در این مطالعه پژوهشگران روش مطالعه را مبسوط شرح داده اند، به یکی از مهم ترین ارکان یک مطالعه مداخله ای که نحوه کورسازی است اشاره ای نکرده اند(6)، در این مطالعه به نظر می رسد که کورسازی بسیار مهم باشد و می تواند نتایج مطالعه را تحت تاثیر قرار داده باشد، به نظر در این مطالعه می شد از کورسازی آنالیز گر داده ها و پرسش گر استفاده نمود. ولی در مقاله اشاره ای نشده است، در حالی که بر اساس استاندارد های ذکر نحوه کورسازی از مهم ترین ارکان یک مقاله مداخله ای است(6). نکته دیگر، مطالعه حاضر شرایط یک مطالعه تجربی را دارا است(4)، ولی نوع مطالعه نیمه تجربی ذکر شده است، با توجه به اهمیت این گونه مطالعات در تصمیم گیری های سلامتی و بهداشتی به نظر می رسد توجه به این نکات برای پژوهشگران می تواند مفید و کاربردی بوده و باعث اطمینان بیش تر خواننده و تصمیم گیرندگان به مقاله شود(7). انتظار می رود این دست نوشته مورد توجه سایر محققین قرار گرفته و در مطالعات آتی به این آیتم ها خصوصا کورسازی پرداخته شود تا نتایج مطالعه از اعتبار بیش تری برخوردار شود.
    کلیدواژگان: اهمیت آلودگی
|
  • Hamid Abdi, Seied Ebrahim Mirshah Jafari, Ahmad Reza Nasr, Nazam Addin Ghasami Pages 371-383
    Introduction
    Metacognitive awareness is crucial to the adoption and application of proven educational initiatives. The purpose of this study was to determine the relationship between meta-cognitive awareness of faculty members, and higher order thinking instruction to students in Isfahan University of Medical Science within 2009- 2010 academic years.
    Methods
    This descriptive- correlation study included two study populations. The first one was full-time faculty members of Isfahan University of Medical Science out of which 36 were selected using proportional stratified sampling. The other population was second and third year undergraduate students of Isfahan University of Medical Sciences out of whom 360 were selected by simple random sampling. The data gathering instruments were Met-cognitive Awareness Inventory (MAI) distributed among faculty members, and Higher Order Thinking Instruction Questionnaire (HOTIQ) developed by the authors of this study and completed by students under investigation. For data analysis, descriptive and inferential statistics (correlation coefficients and linear regression analysis) were used.
    Results
    The findings showed that there was a significant correlation between faculties’ meta-cognitive awareness and the higher order thinking instruction to students (P<0.01, r= 0.81). But this feature does not increase with age and teaching experience. The findings of regression analysis also showed that meta-cognitive awareness along with its two components (metacognitive knowledge and cognitive regulation) can explain 0.85 percent of variance in higher order thinking instruction (P<0.01).
    Conclusion
    The results indicate that the metacognitive awareness of faculty members is related to higher order thinking instruction to students. Accordingly, teaching metacognitive shills and awareness to faculty members must be placed in the plans of higher education institutions.
    Keywords: Meta, cognitive knowledge, higher order thinking instruction, faculty members, students
  • Tahereh Ashktorab, Shahzad Pashaeypoor *, Maryam Rassouli, Hamid Alavi, Majd Pages 384-392
    Introduction
    Evidence based practice (EBP) is an essential in nursing education. Several factors affect the adoption of education and practice that Rogers's Diffusion of Innovation explains them. This study aimed to investigate the correlation between perceived attributes of EBP and its adoption in baccalaureate nursing students based on Rogers's Diffusion of Innovation.
    Methods
    A this descriptive correlational study was conducted on all senior nursing students of faculty of nursing and midwifery Tehran University of Medical Sciences in Tehran (n=170). Students completed the questionnaires of EBP adoption and its perceived attributes through self report method. Data was analyzed using Pearson correlation coefficient and linear regression.
    Results
    The results showed that there was significant positive relationship between adoption of EBP and its attributes (P<0.01). Liner regression showed that perceiving relative advantages, being observable, and being practicable features of EBP are all predictors for adoption of EBP (P<0.05) and 40% of the variance in adoption of EBP could be predicted by the variables.
    Conclusion
    According to the findings, we recommend pay attention to Rogers's Diffusion of Innovation in EBP education and in order to enhance the adoption by students, it is necessary to regard the attributes being deeply perceived.
    Keywords: Evidence based practice, nursing students, adoption, perceived attributes, Rogers\'s Diffusion of Innovation
  • Hossein Karimi Moonaghi, Azam Mohammady, Amirreza Salehmoghaddam, Hassan Gholami, Hossein Karshki, Nazanin Zamanian Pages 393-402
    Introduction
    Self-regulating learning is an important educational and research process which is influenced by the motivational beliefs. Some of the educational methods are more effective on the motivational beliefs and self-regulating. This work was accomplished for comparing the effects of cooperative learning method to lecture method on the motivational beliefs and self-regulating learning strategies among students.
    Methods
    This quasi-experimental research was accomplished on BA students of nursing and midwifery passing their management course in 6th semester in Faculty of Nursing and Midwifery of Mashhad University of Medical Sciences (n=50) during the second semester of 2009-2010 academic years. This course was held for 6 sessions and each session took 2 hours. Students were placed into cooperative learning and lecturing training groups based on random block plan. The measuring tools of the study were the demographic information and Pinterich and Degrout’s (1990) reliable and valid questionnaires for motivational beliefs and self-regulating learning strategies (MSLQ). Data was analyzed using t-tests, Mann-Whitney test, K-Square, variance analyzing and covariance analyzing.
    Results
    The average of the subscales of motivational beliefs and self-regulating strategies in the cooperative learning group was significantly more than that of lecture group (p<0.05) and the mean of test anxiety in the cooperative learning group was significantly lower than that of lecture group (p<0.05).
    Conclusion
    With regard to the results of the study, it is suggested apply the active training methods that can ground for more cooperation by students with the educational topics in order to be prepared for increasing motivated beliefs and self-regulating strategies.
    Keywords: Lecturing, cooperative learning, motivated beliefs, self, regulating learning strategies, nursing, midwifery training, student oriented training
  • Mohammad Ali Hosseini, Kobra Karami, Leyla Abbasi, Hosein Zahednezhad Pages 403-410
    Introduction

    One of the most important and basic goals of nursing education is the development of critical thinking. Critical thinking is known as an integral component of nursing. This study investigated the effect of an active educational method on nursing students’ critical thinking capability.

    Methods

    This is a quasi-experimental interventional study performed on 60 nursing students (30 in each group). First, California Critical Thinking test questionnaire were filled by the participants. The intervention group was trained using an active method based on critical thinking questions at a period of 9 clinical sessions. In the last session, California Critical Thinking test questionnaire was again refilled by the participants. Data was analyzed using descriptive statistics, independent t, and paired t tests.

    Results

    There were no significant differences between two groups in terms of background variables before the study. In test of critical thinking, no significant differences were observed in the control group before and after intervention. But there was statistically significant difference in the intervention group (p<0.001) and this active educational method could elevate critical thinking ability in intervention group. The normal clinical education program in control group was not successful in improving students’ critical thinking skills.

    Conclusion

    The increase in students’ total score of critical thinking, analytical skills, and deductive reasoning reflects the valuable effect of this active educational method on students.

    Keywords: Education, nursing, critical thinking, ability of analysis, deductive reasoning skills
  • Masoud Bahrami Pages 411-422
    Introduction
    Iranian researchers have increasingly been interested in conducting qualitative research studies in health system and publishing related articles. However, no research study was found to critically analyze qualitative articles in the review process of Iranian journals. The aim of this study has been to critically review qualitative articles in the review process of journals.
    Methods
    This descriptive exploratory qualitative study was conducted from 2007 to 2014 and more than 110 articles that were sent by some Iranian journals to the author of this article for a blind review were qualitatively analyzed. The subject of these articles was mainly related to nursing, midwifery and medical education. Data was analyzed through two phases of open coding and axial coding of Strauss and Corbin.
    Results
    Some problems in reviewed articles included lack of a clear statement about the challenge (gap) in previous research studies, not mentioning researchers’ experiences or interests and having no new or attractive message for which the research was actually conducted. Others problems included irrelative methodology, not detailed description of used methods, and not enough saturation of main categories.
    Conclusion
    Results indicated that problems categorized in reviewed articles were completely interrelated in a way that one problem has led to development of another one. In addition to issues related to article writing, many problems turned back to the conducting phase of the research project. Findings of this study might be used as an instruction for researchers to better conduct qualitative research studies and publish related findings.
    Keywords: Qualitative research, medical journalism, qualitative research, journal article, article review, nursing, medical education, descriptive exploratory qualitative study
  • Mitra Baghjannati, Niloofar Motamed, Ali Hamidi Pages 423-436
    Introduction
    Critical thinking training is one of the most important missions of educational institutes. Hence, academic libraries as an inseparable operational unit of higher education must help their users to benefit from information resources and facilities providing them with the chance to develop and improve critical thinking capability. This study aimed to investigate significant barriers to and inhibitive factors on providing suitable environment for developing and improving critical thinking in university libraries from the viewpoints ofstudents in Boushehr Univeristy of Medical Sciences and Persian Gulf Univeristy.
    Methods
    In this descriptive survey, the barriers to critical thinking development in academic libraries was investigated according to the viewpoint of 793 students from Bushehr University of Medical Sciences and Persian Gulf University in 2013-14 academic years. Students were selected by stratified proportional sampling. Data was collected through a valid and reliable researcher-made questionnaire categorized using 5-point Likert scale. The questionnaire was validated using experts’ viewpoints and its reliability was approved through estimation of Chronbach’s Alpha (0.84). Data were analyzed using descriptive statistics, one-sample t-test, Mann Whitney Test, and Kruskal-Wallis.
    Results
    Mean scores in areas of linguistic barriers (weighted mean: 3.59), users’ inherent barriers (weighted mean: 3.49), users’ social and psychological barriers (weighted mean: 3.38), and logical barriers (weighted mean: 3.34) were higher than cut-off point of 3 and placed in significancy level of (p=0.0001). These barriers were identified as most important ones from the viewpoints of students.
    Conclusion
    By encouraging students to ask and seek and creating a suitable environment for sharing ideas, university libraries and librarians can help their users in improving their linguistic communication. Holding educational workshops to promote information literacy skills, ability to seek, analyze, evaluate and judge the value and validity of information, as well as conducting educational tours on how to use library facilities could eliminate major factors in developing critical thinking that are lack of ability in determining informational needs and different levels of identification and utilization of retrieved information.
    Keywords: Barriers, critical thinking, academic libraries, students
  • Seyyed Nasrollah Hosseini, Mehdi Mirzaei Alavijeh, Mari Ataee, Farzad Jalilian, Behzad Karami Matin, Latifeh Rastegar Pages 437-447
    Introduction

    E-learning is an individualized education and due to its low costs, Iranian universities have suggested the use of this method. In this context, recognizing the factors affecting the adoption and use of e-learning is important. The study was performed to determine the usefulness, ease of use and perceived barriers to E-learning considering the viewpoints of faculty members of Kermanshah University of Medical Sciences.

    Methods

    This descriptive cross-sectional study was conducted in year 2013 among faculty members of Kermanshah University of Medical Sciences. Participants were selected through simple random sampling with probability proportional to size. Data were collected using questionnaire through self-report. Data were analyzed using independent t-test and one-way ANOVA statistical tests at 95% significant level.

    Results

    The highest scores were respectively related to the domains of barriers (70.5 %) ease of use (68.4 %) and perceived usefulness (67.2 %). Highest scores in the three domains of usefulness, ease of use and barriers related to the items, were respectively related to the items of “more access to other experienced teachers in distance”, “ease of using computer software related to E-learning” and “low speed internet service” that achieved the mean scores 3.82±0.76, 3.6±0.95, 4.14±0.83 respectively out of 5 as a total score.

    Conclusion

    Considering the fact that perceived barriers had a greater proportion in E-learning among faculty members, therefore, it seems emphasis on perceived barriers can lead to beneficial results in E-learning.

    Keywords: Usefulness, ease of use, barriers, e, learning, faculty members
  • Zohreh Sohrabi, Soodabe Loni, Simin Taavoni Pages 448-464
    Introduction

    Having trained and experienced personnel is an essential in an emergency ward. Nowadays, nursing knowledge is constantly developing and four year undergraduate nursing course cannot meet these growing needs, therefore, it is necessary that nurses receive professional education according the ward they are working in. The first step in any curriculum planning is to assess educational needs. The purpose of this study is to determine the emergency nurses’ educational needs in educational hospitals of Tehran, Iran and Shahid Beheshti universities of medical sciences.

    Methods

    This need assessment study was conducted using Delphi technique. Study population included faculty members of three schools of nursing and midwifery of 3 medical universities, educational supervisors, head nurses, and emergency ward managers. 40 volunteer experts were selected through purposeful sampling, and participated in three Delphi rounds.

    Results

    109 educational needs in four domains of care, education and counseling, research, and management had been determined during three Delphi rounds. The highest educational needs were related to care domain (78 items). Other needs were in domains of education (10 items), research (11 items), and management (10 items).

    Conclusion

    Applying the results of needs assessment performed locally and considering basic needs of our country in future planning for training professionals, can lead to the training of nurses who will be successful in long term and this will be associated with health, economic, cultural and social benefits.

    Keywords: Emergency nursing, needs assessment, Delphi technique, educational needs
  • Hamid Salehiniya Pages 471-473