فهرست مطالب

فصلنامه فیزیک زمین و فضا
سال سی و پنجم شماره 4 (زمستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/12/11
  • تعداد عناوین: 13
|
  • عسکری، ق.، حافظی مقدس، ن.، رحیمی تبار، م. ر.، انصاری، ع. ر. صفحه 1
    در مقاله حاضر بی هنجاری فروسرخ حرارتی (thermal infrared) قبل از زلزله 1383 راور کرمان با بزرگی Ms=5.1 براساس داده های درجه بندی (کالیبره) شده شب هنگام باند 4 ماهواره NOAA (حسگر AVHRR) در محدوده طول موج 5ر10 تا 5ر11 میکرومتر با بهره گیری از فن های پردازش تصویر مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل نتایج با استفاده از سه مدل ساده ابداعی آرایه مربعی، آرایه مستطیلی و مربعی زمین شناسی صورت پذیرفته است. نتایج این بررسی ها حاکی از افزایش شدید و غیر عادی شدت تابش، 6 روز قبل از زلزله در اطراف کانون سطحی زلزله و در امتداد گسل های زمین لرزه ای منطقه مورد بررسی (گسل های لکرکوه، نایبند و کوهبنان) است. همچنین بررسی ها نشان می دهد که تغییرات تابشی قبل از زلزله، در رخنمون های سنگ های آذرین بیشتر از سایر رخنمون های سنگی در اطراف کانون زلزله است که این مسئله با نتایج آزمایشگاهی فروند (2007) در آزمایشگاه ژئودینامیک ناسا در راستای اثبات تابش امواج فروسرخ در هنگام اعمال فشار به سنگ های سیلیکاته همخوانی دارد. در نهایت نتایج این بررسی قابلیت استفاده از داده های ماهواره ای NOAA، به منظور ثبت پیش نشانگر حرارتی، با هدف پیش بینی زلزله برای نواحی مرکزی ایران که دارای سنگ های آذرین سیلیکاته هستند را به اثبات می رساند.
  • آزادی، ا.، جوان دولویی، غ.، حافظی مقدس، ن.، حسامی آذر، خ. صفحه 17
    گسل توس شاخه ای از گسل کشف رود است که روند شمال غربی- جنوب شرقی دارد. شواهد زمین ریخت شناختی نشان می دهد که ادامه این گسل از شمال غربی شهر مشهد در نزدیکی های توس وارد محدوده شهری می شود. این گسل با عبور از کنار بقعه خواجه ربیع به سمت شمال شرقی شهر مشهد امتداد می یابد و از حاشیه شهرک گلشهر خارج می شود. با توجه به انبوه جمعیت ساکن و زائران مستقر در شهر مشهد و اجرای پروژه های عظیم صنعتی – اقتصادی (برای نمونه، پروژه الماس شرق، متروی مشهد و مانند آن) بررسی گسل توس اهمیت خاصی دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی دقیق تر هندسه و مسیر گسل توس در شهر مشهد است. در این راستا داده های موجود شامل بررسی های زمین شناسی، ژئوتکنیک و خردلرزه سنجی مورد بررسی قرار گرفته و بر این مبنا محل های مناسب برای بررسی های مقاومت سنجی (ژئوالکتریک) تعیین شده است. نتایج به دست آمده در این مقاله نشانگر آن است که گسل توس با پهنه ای به عرض 2- 3 کیلومتر، دارای سازوکار معکوس با شیبی به سمت جنوب غرب است که فعالیت آن در طی دوره کواترنر کاملا مشهود است.
  • ریاحی، م. ع.، بنی حسن، ن.، امینی، ن. صفحه 35
    در اثر محدودیت ها و یا عوارض طبیعی در برداشت داده های لرزه ای بازتابی، برخی از ردلرزه ها ثبت نمی شوند و یا به دلیل داشتن نوفه شدید در مرحله پردازش حذف می شوند. این معضل باعث پایین آمدن درصد پوشش و در نتیجه کاهش قدرت تفکیک در مقطع برانبارش می شود، از این رو بازسازی ردلرزه های معیوب و درون یابی و برون یابی آنها مسئله ای مهم در پردازش داده های لرزه ای است. یک روش برای بازیابی ردلرزه های از بین رفته، تبدیل رادون سهمی است. این روش بر پایه فرض سهمی بودن رخدادهای لرزه ای استوار است. به این منظور ابتدا رخدادهای لرزه ای با تصحیح برون راند نرمال جزئی به سهمی تقریب زده می شوند. در ادامه با تبدیل رادون سهمی پیشرو به حوزه رادون منتقل می شود و پس از تبدیل معکوس، ردلرزه های صفر اولیه به طور جزئی بازسازی می شوند. پس از تکرار این فرایند، ردلرزه ها به صورت کامل بازسازی می شوند. در این مقاله پس از مطرح ساختن اصول نظری، کارایی الگوریتم روی داده های مصنوعی ارزیابی و نتایج آن در حالت واقعی نیز بررسی می شود.
  • جلوه گر فیلبند، ع.، ریاحی، م. ع. صفحه 49
    یک شبیه سازی عددی بزرگ مقیاس بر اساس نظری? مگنتوهیدرودینامیک طراحی شد تا سیر تکاملی تاثیر شرایط فیزیکی بر مغناطیس سپهر را بر اساس اندازه گیری پارامترهای باد خورشیدی تشریح کند. با توجه به وسعت زیاد مغناطیس سپهر و وابستگی زیاد فضایی فرآیند انتقال انرژی، مقدار انرژی انتقالی نمی تواند مستقیما روی سطح مغناطیس سپهر، مگنتوپاوز نامیده می شود، اندازه گیری شود. بنابراین انجام شبیه سازی می تواند امکان محاسب? کمی انتقال انرژی از باد خورشیدی به مغناطیس سپهر، همچنین مکانی را که اساسا فرآیند انتقال انرژی در آن اتفاق می افتد، را فراهم سازد. لازم به ذکر است که فقط مقدار کوچکی از انرژی انتقالی در یون سپهر قطبی و در دو حفر? اصلی موجود در آن تحلیل می رود: قسمتی از انرژی به علت جریان های الکتریکی یون سپهری بین مغناطیس سپهر و یون سپهر به گرمای ژول تبدیل می شود و قسمتی دیگر به صورت ذرات بارداری که در مغناطیس سپهر شتاب دار شده اند به داخل یون سپهر بر می گردند (این ذرات، که در برخورد با ذرات جو، درخشندگی های شفقی را ایجاد می کنند).
    در این مقاله، انرژی مربوط به این فرآیندهای یون سپهری با شبیه سازی عددی ساختار مغناطیس سپهر و به کار بردن یک برنام? عددی بر اساس معادلات مگنتوهیدرودینامیک برآورد می شود. همچنین ارتباط مقدار و آهنگ تغییرات زمانی کل انرژی صرف شده توسط یون سپهر با پارامترهای باد خورشیدی به منظور به دست آوردن رابطه ای که کل انرژی مربوط به یک نقط? اندازه گیری را تعیین می کند، سنجیده می شود. تعمیم رابط? به دست آمده در موقعیت هایی که برآورد سریع کل انرژی یون سپهری مورد نیاز است، مانند پیش بینی شرایط هوا -فضا، کاربرد عملی خواهد داشت. شبیه سازی بزرگ مقیاس مگنتوهیدرودینامیک، در این مقاله، در دستگاه بیضوی- خورشیدی، انجام شده است که مبدا آن در مرکز زمین، محور X به سوی خورشید است، محور Z بر صفح? بیضوی عمود و به سمت شمال و محور Y که جهت گیری به سمت غرب دارد دستگاه مختصات راست گرد را تکمیل می کند. مرز انتخابی به سمت خورشید، در فاصل? RE30+ =X از مرکز زمین قرار دارد و سلول های مکعبی به ابعاد RE 5ر0 تا موقعیت RE60- =X در قسمت نیمه شب قرار گیرد، زمین را پوشش می دهند.
  • ایران نژاد، پ.، کتیرایی بروجردی، پ. س.، حجام، س. صفحه 79
    در این بررسی از داده های بارش سالانه 38 ایستگاه در ایران طی دوره 1960 تا 2001 برای بررسی توزیع مکانی روندهای بارش در کشور استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در طی این دوره، بارش سالانه در منطقه غرب و شمال غرب دارای روند منفی و در مناطق مرکزی و جنوبی دارای روند مثبت بوده است. در این بررسی برای آزمون معنی دار بودن تفاوت توزیع مکانی علامت های روند از آزمون ناپارامتری کرامر- فن میزس استفاده شده است. به این ترتیب که برای مقایسه هر جفت علامت روند بارش کل سالانه (+ در مقابل -، + در مقابل 0، - در مقابل 0) سنجه آزمون کرامر- فن میزس در امتداد هر گرادیان معین یک بعدی (میانگین بارش سالانه و ارتفاع ایستگاه ها) و دو بعدی (جغرافیایی و توپوگرافی)، محاسبه شد. نتایج روشن ساخت که در امتداد گرادیان میانگین بارش سالانه، ایستگاه های دارای روند مثبت در مقایسه با ایستگاه های دارای روند منفی توزیع مکانی متفاوتی نشان می دهند که در سطح %99 معنی دار است. ایستگاه های دارای روند مثبت و ایستگاه های دارای روند صفر، و همچنین ایستگاه های دارای روند منفی و ایستگاه های دارای روند صفر در امتداد این گرادیان با یکدیگر هم پوشانی دارند. برای تعیین این تفاوت ها در توزیع مکانی، از توزیع روندها و نقشه میانگین بارش سالانه استفاده شده است. در امتداد گرادیان شرقی- غربی، روند + در مقابل – در سطح %95 و در امتداد گرادیان شمالی- جنوبی، روند – در مقابل 0 در سطح %90 معنی دار است، که نشان دهنده نبود توزیع تصادفی این روندها است. این بررسی همچنین روشن ساخت که در راستای سایر گرادیان ها (ارتفاع و توپوگرافی) تفاوت علامت های روند معنی دار نیست، به عبارت دیگر، روندها به صورت تصادفی توزیع شده اند.
  • احمدی گیوی، ف.، پرهیزکار، د.، حجام، س. صفحه 95
    بررسی توزیع بارش فصلی کشور در دهه اخیر، با استفاده از اطلاعات سازمان هواشناسی کشور، نشان از تغییر آن از نظر شدت و بسامد وقوع، نسبت به میانگین بلندمدت سی ساله 1971- 2000 دارد. در این مقاله اثر احتمالی ارتباط از دور انسو بر بارش های فصلی ایران در این دوره بررسی شده است. داده های بارش تجمعی ماهانه و فصلی برای 43 ایستگاه همدیدی از سازمان هواشناسی کشور و داده های مربوط به سال های فعالیت انسو در فازهای گرم و سرد از مرکز نوا NOAA)) تهیه شده اند. ابتدا شش نمونه از شدیدترین سال های فعالیت انسو در دوره سی ساله، سه النینو و سه لانینا، انتخاب و سپس بررسی توزیع بی هنجاری بارش فصلی کشور در این فازها (برحسب سال های خورشیدی و آبی) صورت گرفته است. به علاوه، ارتباط بین بی هنجاری بارش فصلی کل کشور و شاخص نینوی اقیانوسی (هم از نظر علامت و هم از نظر شدت) در این فازها و همچنین میزان همبستگی بین شاخص نینوی اقیانوسی و بارش فصلی 43 ایستگاه همدیدی کشور در دوره سی ساله، مورد بررسی قرار گرفته است.
    نتایج بررسی توزیع بی هنجاری بارش فصلی کشور در فازهای متفاوت فعالیت انسو، نشان می دهد که در هیچ یک از فازها، توزیع بارش فصلی از الگو و روندی خاص تبعیت نمی کند. مقایسه بی هنجاری های بارش فصلی کل کشور و شاخص نینوی اقیانوسی نیز حاکی از آن است که هم علامت و هم شدت بی هنجاری های بارش در هریک از فازها متفاوت بوده و در سال های النینو (یا لانینای) بررسی شده، هم بی هنجاری بارش فصلی مثبت و هم بی هنجاری منفی بارش وجود دارد. مقادیر ضرایب همبستگی ضعیف بین شاخص نینوی اقیانوسی و بارش فصلی 43 ایستگاه کشور در دوره سی ساله نیز نتایج فوق را تایید می کند. نتیجه مهم آنکه فقط با تعیین فاز انسو نمی توان بی هنجاری بارش فصلی، چه از نظر علامت و چه شدت، را پیش بینی کرد. علت احتمالی می تواند مربوط به برهم کنش پیچیده و غیر خطی اثر انسو با دیگر پدیده های بزرگ مقیاس جوی و اقیانوسی مانند نوسان اطلس شمالی، نوسان مادن- جولین و مانسون باشد.
  • محمدنژاد، ع. ر.، احمدی گیوی، ف.، ایران نژاد، پ. صفحه 115
    دراین پژوهش اثر نوسان سالانه کمربند پرفشار جنب حاره (آزورز) در منطقه شرق مدیترانه و زبانه پرفشار سیبری در ایران بر چرخندزایی دریای مدیترانه و بارش ایران در دوره 1960 تا 2002 بررسی شده است. نتایج بررسی تغییرات بازه های نوسان سالانه کمربند پرفشار جنب حاره در شرق مدیترانه و سیبری و ارتباط آن ها با بارش سالانه چند ایستگاه همدیدی در کشور نشان می دهد که بین بازه نوسان سالانه کمربند پرفشار جنب حاره در شرق مدیترانه و فراوانی چرخندهای مرکز شرق مدیترانه ضریب همبستگی زیاد 643 ر0 وجود دارد و اثر این بازه نوسان بر بارش بخش های غرب و شمال غرب ایران معنی دار است. از سوی دیگر، ضریب همبستگی بین بازه نوسان سالانه زبانه پرفشار سیبری و بارش مناطق غرب، شمال غرب و قسمتی از شرق ایران نیز مثبت و بین 3ر0 تا 6 ر0 است؛ ولی بازه این نوسان بر فراوانی چرخندهای حوزه مدیترانه و دریای سرخ اثری ندارد.
    بین تغییرات بازه های نوسان سالانه کمربند پرفشار جنب حاره در شرق مدیترانه و همچنین زبانه پرفشار سیبری با نقاط ابتدایی و انتهایی بازه (به ترتیب در ماه ژانویه و ژوئیه) همبستگی زیاد دیده می شود. ضرایب همبستگی بین بازه نوسان سالانه کمربند پرفشار جنب حاره و مکان ابتدا و انتهای آن به ترتیب منهای 548ر0 و 477ر0 و برای بازه نوسان سالانه پرفشار سیبری به ترتیب منهای 783ر0 و 731ر0 است. به بیان دیگر، تغییر بازه های نوسان سالانه می تواند ناشی از تغییر نقطه ابتدایی بازه در ماه ژانویه یا ناشی از تغییر نقطه انتهایی بازه در ماه ‍ژوئیه و یا هر دو باشد. بازه های نوسان سالانه کمربند پرفشار جنب حاره و زبانه پرفشار سیبری در سال های خشک کمتر از مقدار میانگین بلندمدت و در سال های تر بیشتر از میانگین بلندمدت است. نکته قابل توجه دیگر آنکه، الگوی چرخه فصلی بارش در مناطق غربی کشور که متاثر از بازه نوسان کمربند پرفشار جنب حاره است، در دوره های خشک و تر مشابه الگوی میانگین بلندمدت است، ولی در مناطق شرقی کشور تفاوت چشمگیری بین الگوها دیده می شود.
  • مزرعه فراهانی، م.، وظیفه، ا.، آزادی، م. صفحه 131
    تاثیر تفکیک افقی مدل میان مقیاس منطقه ای MM5در پیش بینی برخی کمیت های جوی برای یک مورد سامانه کم فشار فصل سرد سال مورد بررسی قرار گرفته است. این سامانه شمال غرب و شمال ایران را در تاریخ 12 تا 15 اکتبر 2004 تحت تاثیر قرار داده است. علت انتخاب این سامانه برای بررسی شرایط خاص ایجاد شده حین تکامل آن است که مهم ترین آن کاهش شدید دما (?15-10) و بارش های سنگین در سواحل دریای خزر و دامنه های شمالی البرز بوده است. تاثیر افزایش تفکیک افقی مدل MM5 با شبیه سازی این سامانه مورد بررسی قرار گرفته است. کمیت های هواشنا ختی جو با تاکید بر فشار در سطح زمین و بارش پیش بینی شده با مدل MM5 در تفکیک افقی km60، km 20 و km15 با مقادیر تحلیل شده در نقشه های همدیدی و مقادیر دیدبانی ایستگاه های همدیدی و باران سنجی، مورد مقایسه قرار گرفته است. نقش افزایش تفکیک افقی مدل در مقادیر بارش ارزیابی شده است.
    نتایج نشان می دهد که مدل به خوبی قادر به شبیه سازی ویژ گی های میان مقیاس نظیر بارش و سامانه های همدیدی است و با کاهش فاصله شبکه ای به km 20-15، میدان بارش از دقت کیفی قابل قبولی برخوردار می شود و تغییر قابل ملاحظه ای بین تفکیک افقی 15 کیلومتر و 20 کیلومتر مشاهده نمی شود. با توجه به تاثیر ویژه ناهمواری های سطح زمین، هم در میزان ارتفاع و هم در شیب ناهمواری ها بر میزان بارش و در اختیار نداشتن داده های ناهمواری با تفکیک زیاد اجراهای صورت گرفته فقط برای مجموعه ای از داده ناهمواری صورت گرفت. طرح واره های گوناگون موجود در مدل برای شبیه سازی مورد استفاده قرار گرفت و نتایج براساس مناسب ترین هماهنگی با داده های دیدبانی شده، مورد ارزیابی قرار گرفته است. دلایل تفاوت های مشاهده شده بین مقادیر شبیه سازی شده و دیدبانی شده بارش اغلب در نبود هماهنگی در روش ها، دستگاه ها و مدیریت ایستگاه های اندازه گیری که از سوی دوایر و سازمان های متفاوت مدیریت می شوند، نهفته است.
  • تاج بخش، س.، غفاریان، پ.، میرزایی، ا. صفحه 147
    در این تحقیق کوشش شده است تا شیوه پیش بینی وقوع توفان تندری با استفاده از درخت تصمیم گیری (decision tree) عرضه شود. این روش که می تواند راهنمای خوبی برای پیش بین های هواشناس باشد، به کمک خروجی های هر مدل منطقه ای قابل بررسی است. از این رو، در این مقاله ضمن بررسی الگوهای بزرگ مقیاس جو در بررسی های موردی، با تحلیل برخی از مهم ترین خروجی های مدل منطقه ای MM5 با درجه تفکیک 35 کیلومتر برای پیش بینی توفان تندری (همگرایی جریان در سطح زمین، سرعت قائم در لایه های زیرین جو، میزان رطوبت و فرونشست جریان در لایه های میانی و بالایی جو)، از آنها در درخت تصمیم گیری استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شاخص های بزرگ مقیاس وقوع توفان تندری مشابه غالب ناپایداری های جوی است و پیش بینی این پدیده نیازمند اجرای مدل های منطقه ای میان مقیاس است. آستانه مقادیر عددی خروجی های رطوبت نسبی و فرونشست جریان در لایه های میانی جو در ایستگاه مهرآباد تهران با مقادیر آستانه ای موجود برای رخداد توفان هم خوانی دارد اما مقادیر عددی سرعت قائم در تراز 850 میلی باری در این مدل با آستانه های موجود هماهنگ نیست. همچنین مقادیر عددی برخی از مهم ترین شاخص های صعود (LI، KI، SWEAT و CAPE) براساس نمودار skew-t در ایستگاه یادشده با آستانه های موجود در جدول های عرضه شده برای رخداد توفان تندری در دیگر تحقیقات همخوان است. از این رو می توان با اعمال مقادیر عددی پیش بینی شده پارامترهای موردنیاز برای تحلیل نقشه های skew-t به آستانه های یادشده اطمینان کرد.
  • مقالات انگلیسی
  • تقی زاده فرهمند، ف.، صدودی، ف.، قیطانچی، م. ر.، افسری، ن صفحه 1
  • افسری، ن.، صدودی، ف.، قیطانچی، م. ر.، کاویانی، ا.، تقی زاده فرهمند، ف. صفحه 13
    همان طور که می دانیم یکی از هدف های مهم تحقیقات ژئوفیزیکی، به دست آوردن مدل سرعتی مناسب برای پوسته است. با استفاده از وارون کردن توابع گیرنده می توان به برآورد درستی از ساختار سرعتی موج برشی زیر یک ایستگاه لرزه ای دست یافت. در این تحقیق برای مدل سازی از روشی که کیند و همکاران (1995) بیان کرده اند، استفاده کرده ایم. در ابتدا فرض می کنیم که پوسته زمین از لایه های تخت همگن که روی یک نیم فضای همگن قرارگرفته اند تشکیل شده است. سپس لرزه نگاشت های نظری موج تخت برای مدل اولیه محاسبه می شود. نگاشت های نظری با همان روش نگاشت های مشاهده ای چرخانده و سپس واهمآمیخت شده اند. برای مدل سازی ابتدا همه مولفه های L و Q توابع گیرنده در هرایستگاه را بعد از فیلترکردن بر انبارش می کنیم. عمل وارون سازی در پنجره زمانی به طول 35 ثانیه (30 ثانیه بعد از شروع موج P و 5 ثانیه قبل ازآن) که همه تبدیلات پوسته ای و بازتاب های مربوط به آنها را در برداشته باشد، صورت گرفته است. بهینه پارامترهای مدل با روش سعی و خطا و کمینه کردن اختلاف جذر میانگین مربعی بین توابع گیرنده مشاهده ای و نظری و همچنین مدل های اولیه و نهایی به دست می آیند. با توجه به وابسته بودن جواب روش وارون سازی به مدل اولیه انتخاب شده، برای به دست آوردن بهترین مدل سرعتی موج برشی و محاسبه دقیق تر عمق موهو از مدل های اولیه متفاوتی برای هر ایستگاه استفاده شد. مدل های اولیه براساس اطلاعات موجود روی توابع گیرنده و نتایج به دست آمده از تحقیقات هاتزفلد و همکاران (2003) و پل و همکاران (2006) انتخاب شد و با روش سعی و خطا، تفاوت توابع گیرنده مشاهده ای و محاسبه ای را به حداقل رساندیم. در ابتدا از ده ها مدل اولیه با در نظرگرفتن لایه هایی به ضخامت های متفاوت و با ضخامت کل 60 کیلومتر (با توجه به محتوی بسامدی و فیلتر به کار رفته، حداکثر 30 لایه و با ضخامت 2 کیلومتر) در بازه سرعتی 5 تا 7کیلومتر بر ثانیه برای موج P، استفاده شد. از میان همه مدل های اولیه در مرحله اول، مدل هایی که مدل های نهایی به دست آمده از آنها همگرایی قابل قبولی داشتند و خطای جذر میانگین مربعی آنها کمتر از s025ر0 بود، نگه داشتیم. برای به دست آوردن بهینه مدل نهایی در مرحله دوم متوسط مدل های نهایی به دست آمده در مرحله اول که همگرایی خوبی داشتند، مبنا قرار داده شد و با توجه به توابع گیرنده محاسبه شده برای منطقه که دارای دو فاز تبدیلی تا موهومی باشند، مدل های متفاوت درحکم ورودی مرحله دوم انتخاب شدند. در این مرحله ضخامت کل 60 کیلومتری در هر مدل ورودی به دو لایه با ضخامت های متفاوت در نظر گرفته شد. مدل های خروجی که همگرایی خوبی با یکدیگر داشتند و خطای میانگین مربعی آنها کمتر از s05ر0 بود، به منزله مدل های نهایی قابل قبول برای مدل سرعتی موج برشی منطقه انتخاب شدند و متوسط آنها را درحکم بهینه مدل برای پوسته زیر هر ایستگاه در نظرگرفتیم. با توجه به توابع گیرنده محاسبه شده برای هر ایستگاه و مدل های به دست آمده، مدل نهایی حاصل برای منطقه کرمانشاه، یک مدل دو لایه است. متوسط ضخامت پوسته زیر این منطقه تقریبا 42 کیلومتر است که تشکیل شده از لایه ای رسوبی است که ضخامت آن از 9 تا 18 کیلومتر تغییر می کند و روی لایه ای به ضخامت 24 تا 35 کیلومتر قرار گرفته است و با نتایج به دست آمده از دیگر تحقیقات ژئوفیزیکی همخوانی دارد. همچنین متوسط سرعت موج برشی در پوسته منطقه kms-1 69ر3 به دست آمد که در زیر ناپیوستگی موهو بهkms-1 8ر4 می رسد.
  • حیدریان شهری، م. ر.، کریم پور، م. ح.، ملک زاده، آ. صفحه 33
    هیرد منطقه اکتشافی بزرگ طلا است که در ناحیه خراسان جنوبی، شرق ایران، قرار دارد. کانی سازی طلا در چهار هدف اکتشافی به وسعت حدود 24 کیلومترمربع یافت می شود. سنگ میزبان کلا ولکانیک های ترشیری، رسوبات ژوراسیک و کرتاسه است. سنگ های نیمه عمیق از سری مگنتیت (گابرو تا دیوریت) تا سری ایلمنیت (گرانیت- گرانودیوریت- مونزونیت) است که به داخل سنگ های ترشیری و قدیمی تر نفوذ کرده است. سبک های مهم کانی سازی عبارت اند از: رگچه ای، اسکارن، رگه ای و جانشینی. فقط کانی سازی رگچه ای طلا دارای پیروتیت است و در داخل و اطراف گرانیت- گرانودیوریت- مونزونیت یافت می شود. بررسی های تفصیلی مغزه ها در چهار هدف اکتشافی، با توجه به محتوای طلا، پاراژنز کانی، نوع رگه، نوع سنگ و اندزه گیری پذیرفتاری مغناطیسی صورت گرفت. ارتباط خوبی بین عیار طلا، مقدار پیروتیت و پذیرفتاری مغناطیسی در کانی سازی رگچه ای در شرق هدف 1 وجود دارد. در هیرد، سنگ های نیمه عمیق سری ایلمنیت (گرانیت- گرانودیوریت- مونزونیت) دارای پذیرفتاری مغناطیسی کمتر از SI 5-10? 40 هستند. سنگ های سری مگنتیت (گابرو تا دیوریت) دارای پذیرفتاری مغناطیسی SI 5-10? 900-150 هستند. کانی سازی رگچه ای طلا دارای پذیرفتاری SI 5-10? 3500-200 است. بنابراین سنگ میزبان دارای پذیرفتاری مغناطیسی کم است. براساس این تفاوت مغناطیسی زیاد، مغناطیس زمینی درحکم روش ژئوفیزیکی مناسب انتخاب شد. منظور، استفاده از روش مغناطیسی برای شناسایی نقطه حفاری کانسار طلا در شرق هدف 1 بود. شدت کل میدان مغناطیسی در 780 نقطه در طول 25 خط اندازه گیری شد. فواصل نقاط اندازه گیری 2 متر بود. خطوط مغناطیسی، نقشه های منحنی میزان و تصاویر، بی هنجاری های بزرگی را در شرق هدف 1 آشکار ساختند که معرف پاسخ مغناطیسی کانسار طلا است. منبع بی هنجاری ها، کم عمق برآورد شد، همان گونه که اثر آنها در نقشه گرادیان اول عمودی نشان می دهد. این پیش بینی هم آهنگ با مشاهدات کانی شناسی در سطح و نقشه فراسو است. محل بی هنجاری ها در نقشه انتقال به قطب به منزله نقاط مناسب برای هدف حفاری پیشنهاد شد.
|
  • Page 1
    Over the last two decades there have been numerous reports from different seismically active regions of the world that thermal infrared (TIR) anomalies can be identified around the epicentral areas before major earthquakes [e.g. (Tronin et al., 2002)]. The TIR anomalies reportedly appear as early as 14 to 7 days before the seismic events and affect areas as large as 1000s to 100,000s km2 in size. Our case study for detection of TIRs using NOAA -AVHRR data(Band 4) is an Ms = 5.1 earthquake that occurred on 14th October 2004 near Ravar in Kerman province located in Loot and Tabas deserts, southeast-central Iran. The area is part of the Golbaf-Sirj seismogenic zone. It includes major faults comprising regional geology of cenozoic granitic to intermediate igneous rocks in the north and east, but cretaceous shales, sandstone (Shemshak Formation) and limestone in the center and west. The epicentral region is surrounded by the Nayband fault to the east, the Lakarkuh fault in the center, and the Kuhbanan fault to the west. To find TIR anomalies we surveyed the night-time satellite data of the epicental area representing the period of 2 ½ years before the Ravar earthquake checking the background noise, cloud cover and other meteorological conditions to ensure stable, high quality data. Finally we selected 14 dates of which the first 8 cover 2 ½ years prior to the earthquake to establish a reference TIR background. The remaining 6 dates cover the period from 11 days to 2 days before the event. The last day before and the day of the earthquake were not included due to regional cloudiness. To optimize the information extracted from the available satellite data, three methodologies were designed. Since this is a post-event analysis, we have the advantage of knowing the location of the epicenter.
  • Page 17
    The NW-SE trending Tus fault is one of the active faults in the north-east of Iran. Geomorphologic evidences indicate that this fault is active and goes through Mashhad city from near Tus town. Since the population and number of pilgrims in this city are high, the study of the Tus fault is of great importance. Hence, we have carried out a new investigation to evaluate the hazardous potential of this fault. This study includes analysis of geomorphologic evidence (such as offset streams recognized in aerial photos and geological maps), geophysical, geodesy and geotechnical surveys
  • Page 35
    Due to some difficulties during seismic data acquisition, like natural obstacles (high voltage electricity cable, bad coupling of geophones with the ground) some of the traces cannot be recorded. Since bad traces make the final stack unclear, usually bad traces go mute while processing. The final image of the earth’s crust is highly dependent of the quality and resolution of acquired data and muting these traces may cause lack of resolution. In this paper, parabolic radon transform is utilized to restore data. Radon transform is a method in which data is transferred to t-q domain from t-x domain. One of the remarkable features in this domain is that data with irregular spacing can be used as input. If these data transfer to t-q domain and transfer back to t-x domain, they will be partially restored. If we carry out this process in an iterative algorithm, the entire missed data will be reconstructed. This method uses an interpolation and extrapolation approach so that it predicts the wavelength and amplitude of each missed trace using adjacent traces. There are some algorithms for which we do not need pre-information in order to make weighted coefficients as these coefficients are defined automatically. The algorithm offered here uses this approach and weighted coefficients metrics are defined using the Haber norm. Based on this method, this equation should be solved for each frequency component, meaning that this method utilizes the iterative least square approach. Our experience shows that solving the equation forward and backward, maximum 10 times restores the missed traces
  • Page 49
    The global computer simulation based on the magnetohydrodynamic (MHD) theory describes the evolution of physical conditions in the simulation domain based on measurements for each point in the solar wind. Considering the size of magnetosphere and strong spatial variation of the energy transfer process, the amount of transferred energy cannot be directly measured on the surface of magnetosphere, called the magnetopause. Therefore, simulation can provide a unique opportunity to calculate quantitatively the amount of solar wind energy transfer to the magnetosphere and to determine where the energy transfer process mainly takes place. Only a small amount of the transferred energy is consumed in the earth’s polar ionosphere and in its two sinks: part of the energy is converted to Joule heat, which is caused by the ionospheric closure of the electric currents flowing between the magnetosphere and the ionosphere and the remainder of the energy is left in the ionosphere as charged particles originating from the magnetosphere precipitate (these particles collide with atmospheric particles and produce auroral light). In this paper, the energy related to the ionospheric processes was quantified by the magnetosphere`s structure of using a computer code based on MHD equations. Also, the amount and time variation of the total energy consumed by the ionosphere was correlated with solar wind parameters to predict the total ionospheric energy from a point measurement in the solar wind. The developed relationship can have practical significance in situations where the total ionospheric energy needs to be estimated quickly, for example, for space weather prediction purposes. In this paper, the global MHD simulation is done in the GSE coordinates system.The origin is on the earth`s center and the direction of X-axis always pointing sunward. The Z-axis is normal to elliptic plane and its direction is northward, and the Y-axis completed the right-handed coordinate system and its direction is duskward. The location of the sunward simulation boundary is about from the earth`s center and is covered until on the midnight sector of the earth by cubic cells. The dimensions of the cells are selected about.
  • Page 79
    Many studies on precipitation trend have been performed in recent years (e.g., Brunetti et al., 2006; Rodrigo et al., 2007; Turkesh, 1996), but spatial analysis of the sign of trends is rarely carried out (Suppiah and Hennessy, 1998; De Luis et al., 2000). In the present paper we analyze the observational precipitation data from some oldest meteorological stations to investigate the possible systemic trend in precipitation across Iran. We then search for the spatial coherence of the precipitation change. Daily precipitation data from 38 stations were selected from the Iranian Meteorological Organization (IRIMO) files for a 42-year period (1960-2001). The linear regression model is used to determine the signs and magnitudes of annual precipitation trends. The non-parametric Kendall-taw statistic (Sneyers, 1990) is applied to evaluate the statistical significance of trends. To assess the spatial distribution of precipitation trends, we applied a statistical analysis similar to De Luis et al. (2000) which is based on the Cramer-von Misses non-parametric test (Zimmerman, 1993; Syrjala, 1996). The test is applied to three possible signs of trend: positive, negative and zero. The null hypothesis is that, there are no differences in the spatial distribution of signs of trend, implying that the signs are distributed randomly in the study area and only the local factors are responsible for the spatial variability of trends. If differences are significant, we may conclude that precipitation has evolved differently in different areas.
  • Page 95
    An analysis of seasonal rainfall over Iran for a period of 30 years (1971-2000) shows a significant variability in spatial and temporal distributions of rainfall as well as its frequency and intensity. In this paper, the likely effects of ENSO on the rainfall anomalies are investigated. The accumulated monthly and seasonal rainfalls from 43 synoptic stations are taken through the Islamic Republic of Iran Meteorology Organization (IRIMO) and the ENSO activity years are obtained from NOAA. Three cases of strong cold phase (La-Nina) and three cases of strong warm phase (El-Nino) of ENSO in the period of this study have been selected. Then, the distribution of seasonal rainfall anomalies for these cases is studied. Also, the relation between the seasonal rainfall anomalies and Oceanic Nino Index (ONI), from the sign and magnitude view point, for the selected cases is examined. These investigations have been done for both solar and agriculture (from autumn of one year to the next) years. In addition, the correlation between the ONI and the seasonal rainfall of the 43 stations for the total 30 year period at study is calculated. The results of the distribution of seasonal rainfall anomalies for the above cases indicate that there is no certain relation between the rainfall anomalies over Iran and the different phases of ENSO activity. The comparison of total seasonal rainfall anomalies over Iran and the ONI anomalies shows that the signs and magnitudes of anomalies in all the cases are significantly inconsistent. For example, both positive and negative seasonal rainfall anomalies exist in the El-Nino years. The weak correlation between the ONI and the seasonal rainfall of the 43 stations for the period of 30 years confirms the above results. The key result is that it is not possible to predict the sign and magnitude of seasonal rainfall anomalies having the phase of ENSO activity. The possible reason being that ENSO has a complex and nonlinear interaction with other phenomena such as monsoon, North Atlantic Oscillation (NAO), and Madden-Julian Oscillation (MJO).
  • Page 115
    The Mediterranean is one of the most important cyclogenesis regions in the Northern Hemisphere. The depressions occurring in specific areas of the Mediterranean region and cyclonic tracks have been the subject of extensive climatological research. The climate of the Mediterranean region is conditioned by its position in the transition area between the sub-tropical high pressure belt and the mid latitude westerlies. The seasonal positional shift of the sub-tropical high pressure belt to the south during winters and to the north during summers effects both the frequency of cyclogenesis over the Mediterranean and the cyclone tracks, which are towards the east during the winter months. Studies show that, during 1957 to 2002, the monthly cyclone frequency in the cyclogenesis zones of the Gulf of Geneva, southern Italy, Cyprus and East and West Mediterranean decreases in summer and increases in winter months. Also relationships between sea level pressure departures in the Mediterranean and monthly precipitation conditions in the East Mediterranean (EM) have been found. Dry (Wet) rainfall conditions in the East Mediterranean, were found to be characterized by positive (negative) pressure departures and /or southerly (westerly or northerly) circulation over the East Mediterranean.
  • Page 131
    In this research the effect and importance of horizontal resolution in mesoscale numerical model of MM5 on quality and magnitude of some atmospheric variables has been discussed. A case study was also carried out to verify the results of the findings. The case occurred in an unusually cold winter. This case was activated in the north of Iran during 12-15 October 2004. The main reason for selecting this case is its heavy fall in temperature (10-15? c) and precipitation on the southern coast of the Caspian Sea and the northern side of the Alborz Mountain Range. The effect of horizontal resolution of MM5 has been studied by simulating this atmospheric system. The main variables that have been focused on are mean sea level pressure and predicted precipitation by MM5 model. These variables which are achieved from a run of MM5 with 60, 20, and 15 km, are compared with those of synoptical maps and precipitation observatories. The high resolution effect of model has been considered extensively for precipitation values.
  • Page 147
    Thunderstorm is one of the most dangerous phenomena in aviation because the greatest number weather hazards such as icing, turbulence, wind shear, lightning hail are combined in one single source, the thunderstorm. Spatial characteristics of thunderstorms which can be associated with irreparable outcomes are known by most of the forecasters. Tornadoes, microbursts, very strong winds and flash floods are some of the accompanying hazardous atmospheric conditions with thunderstorm. Therefore, its prediction is one of the elementary duties of forecasting centers to rectify aeronautical problems. Typical horizontal and vertical extents of thunderstorm are in order of tens of kilometers and 30,000 feet (up to and pushing into the tropopause at times) respectively, and typical duration in time is in the order of 30 minutes. The life cycle of a thunderstorm is divided into three stages. In the first, the towering cumulus stage, warm moist unstable air feeds the cloud’s vertical growth and updraft increases in strength. The second stage is known as the mature stage where the cumulonimbus top glaciates and down drafts become significant. In the third, dissipating, Stage, the anvils are well developed and the down drafts diminish. Associated clouds include cumulus cloud (Cu), towering cumulus (TCu), cumulonimbus (Cb) thunderstorm cloud. Often low-level stratus (St) forms in the precipitation at the base of a thunderstorm, The morning appearance of altocumulus castellans, turrets of middle-level cloud, are the precursor to thunderstorm activity later in the day
  • Page 13
    In this study, we used teleseismic data which was recorded by 5 stations (DHR, GHG, KOM, LIN and VIS) of the Kermanshah Seismic Network from 2003 to 2007 with Mb?5.5 and epicentral distances from 30° to 95°. The crustal structure beneath these stations was determined by the modeling of the P receiver functions. The main phases, which were observed in our final P receiver functions, are Moho conversions, their multiples in the crust, and conversions at the base of the sediments. We obtained a 2-layer model for the crust of the Kermanshah Region. The crust beneath this region is approximately 42 km thick and consists of a 9 to 18 km thick sedimentary layer overlying a 24 to 35 km thick layer. The average shear wave velocity was estimated to be 3.69 kms-1 in the crust and reaches to 4.80 kms-1 under Moho and those obtained from other geophysical studies.
  • Page 33
    Hired is a large gold prospecting area which is located in South Khorasan province, in the east of Iran. Gold mineralization is found in 4 target areas covering about 24 km2. The host rocks are mainly Tertiary volcanics, some Jurassic and Cretaceous sediments. Sub-volcanic rocks are of magnetite series (gabbros to diorite) and ilmenite series (granite-granodiorite-monzonite) which have intruded the Tertiary and older rocks. Important styles of mineralization are: stockwork, skarn, vein, and replacement. Stockwork gold mineralization has only pyrrhotite and is found within or around the granite-granodiorite-monzonite. Detail core logging was carried out in 4 target areas with respect to gold content, mineral paragenesis, types of veinlets, rock types, and measuring the magnetic susceptibility. Within the stockwork mineralization at east of target 1, there is good correlation between gold grade, amount of pyrrhotite, and magnetic susceptibility. At Hired, sub-volcanic rocks of the ilmenite series (granite-granodiorite-monzonite) have susceptibility less than 40 × 10-5 SI. The magnetite series (gabbros to diorite) have susceptibility of 150 – 900 × 10-5 SI. Stockwork gold mineralization has susceptibility of 200-3500 × 10-5 SI. Therefore the host rocks, granite-granodiorite-monzonite, have low magnetic susceptibility. Based on this sharp magnetic contrast ground magnetic was selected as a suitable geophysical method. The aim was to use the magnetic method for drill target identification of gold ore east of target 1. The total magnetic field intensity (TMI) was measured in 780 points along 25 lines. Measurement spacing was 2 meter. magnetic lines, contour maps, and images revealed large anomalies at east of target 1 representing the magnetic responses of gold ore. The depth of the anomalies is estimated to be shallow as indicated by their expression on the first vertical derivative map. This prediction is consistent with mineralogical observation on the surface and the continued map. The locations of the anomalies on the Reduced To the Pole (RTP) map are proposed as suitable points for drilling target.