فهرست مطالب

فقه - پیاپی 72 (تابستان 1391)

فصلنامه فقه
پیاپی 72 (تابستان 1391)

  • 224 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1391/05/16
  • تعداد عناوین: 8
|
  • کاربرد قاعده لاضرر و لاضرار در بررسی فقهی ایدز
    علی الهی خراسانی صفحه 3
    «ایدز» یکی از بحران های رو به گسترش در دنیا و از جمله کشور ما به شمار می رود. از این رو گشودن باب جدید مسائل ایدز در فقه، ضروری به نظر می رسد. همچنین قواعد فقهی می تواند نسبت به پرداخت مسائل جدید، راهگشا باشد.
    آمار مراکز رسمی، حاکی از گسترش ایدز در ایران و لزوم توجه همه جانبه بدین آسیب بزرگ اجتماعی است.
    یکی از مسائل مهم در این باره، وظیفه حکومت اسلامی نسبت به پدیده ایدز و افراد مبتلا به آن است. بنا بر تفسیر صحیح از مفاد لاضرار در قاعده فقهی»لاضرر و لاضرار«، مسوولیت های مهمی بر گردن حکومت اسلامی قرار می گیرد. همچنین طبق»لاضرر«، هیچ حکمی نمی تواند حقی از حقوق شهروندی مبتلایان به ایدز را نفی کند.
    کلیدواژگان: ایدز، لاضرر و لاضرار، بررسی فقهی ایدز، قاعده فقهی
  • نقش رضایت مجنی علیه در مجازات قتل از روی ترحم (اتانازی)
    اسماعیل آقابابایی صفحه 33
    در جایی که اتانازی یا قتل از روی ترحم با رضایت و درخواست مجنی علیه صورت گیرد، برخی به انتفای این مجازات نظر داده اند با این استدلال که قصاص حق مجنی علیه است یا در این مورد در امکان قصاص، شبهه هست. به نظر می رسد چنین اذنی بر مجازات تاثیری ندارد و ادله معتقدان به انتفای قصاص در مورد یادشده، قابل نقد است.
    بنا بر دیدگاه انتفای قصاص، جایگزینی دیه نیز موافقان و مخالفانی دارد و در نهایت، با انتفای قصاص و دیه، تعزیر مرتکب نیز جای بحث است که این نوشته با بررسی استدلال ها و آرای هر یک، نظریه امکان تعزیر مرتکب را تقویت می کند.
    کلیدواژگان: اتانازی، قتل از روی ترحم، مجازات مرتکب، حکم وضعی
  • مدخلی بر مناسبات فقه و تمدن
    عباسعلی مشکانی سبزواری صفحه 62
    درباره فقه و نسبت آن با تمدن، دیدگاه های مختلفی وجود دارد. برخی هیچ نسبتی میان این دو برقرار نمی بینند. گروه دیگری نسبتی حداقلی میان فقه و تمدن قائلند; و گروهی نیز فقه را شرط اساسی تمدن سازی قلمداد می کنند. سنجش نسبت فقه و تمدن با دو نگاه، قابل بحث و بررسی است. در یک نگاه، فقه موجود مورد مطالعه قرارگرفته، نسبت آن با تمدن سنجیده می شود; اما در نگاه دیگر، فقه مطلوب مطمح نظر است و با نگاه به آن، نسبت فقه و تمدن بررسی می گردد. نمی توان ادعا کرد نظام های اجتماعی مورد نیاز تمدن مستقیما و به طور کامل در فقه فعلی موجود است، اما وجود چهارچوب های اصیل و ساختاری تمدن در فقه موجود، قابل انکار نیست.
    کلیدواژگان: فقه، فقه سنتی، فقه حکومتی، فقه پویا، تمدن، نظام سازی، نظام های اجتماعی، نسبت های فقه و تمدن
  • اعتبار عقلی رای اکثریت بر مبنای حق تعیین سرنوشت
    مسعود امامی صفحه 104
    در این نوشتار به بررسی اعتبار رای اکثریت در تصمیم گیری های جمعی پرداخته شده است. اعتبار رای اکثریت می تواند مبانی مختلفی داشته باشد که مهم ترین آن ها عبارت است از حق تعیین سرنوشت، کشف حقیقت، مشروعیت دینی، مصلحت و مقبولیت. نویسنده برای بررسی موضوع این مقاله، نخست به تبیین مفاهیم مرتبط با آن پرداخته است. سپس با استناد به دلایل عقلی به این نتیجه می رسد که رای اکثریت بر اساس مبنای حق تعیین سرنوشت، در همه حوزه های اجتماعی، بدون استثنا معتبر است.
    کلیدواژگان: رای اکثریت، آزادی، دموکراسی حداقلی و حداکثری، حق تعیین سرنوشت، مشروعیت سیاسی
  • روش تفسیر متن بر اساس نظام اقتضائات
    مهدی برزگر صفحه 130
    روش متداول در تفسیر متون به ویژه استظهار متون دینی، برگرفته از مباحث الفاظ اصول است که عبارت است از اکتفا به صیغه های امر و نهی. نگارنده در این مقاله در صدد است تا با نقد این دیدگاه، روشی جدید در تفسیر متون ارائه کند که عبارت است از تفسیر متن بر اساس نظام اقتضائات.
    کلیدواژگان: تفسیر متن، نظام اقتضائات، مقام بیان، دلیل عقلی، سیاق
  • تاملی در دقت های فراعرفی شیخ انصاری
    علی زارع صفحه 164
    بی توجهی به مبادی کلامی، مشکلات زیادی در اصول و فقه ایجاد نموده است. از این رو در این نوشتار به بررسی مبادی کلامی «اصالت تقدم ابلاغ» و «اصالت متربی» پرداخته ایم و به این نتیجه رسیده ایم که دقت های ادبی و عقلی که عرف عمومی در مقام تخاطب به آن توجه نمی کنند، در مقام استنباط احکام شرعی از متون دینی، هیچ جایگاهی ندارند. بنابراین دقت هایی که بعد از شیخ انصاری(ره) رواج یافته و بنابر آن گاهی حتی از یک روایت 4 کلمه ای، 18 احتمال استخراج می شود، مورد رضایت شارع نمی باشد.
    کلیدواژگان: مبادی کلامی، دقت های ادبی، دقت های عقلی، ابلاغ، متربی، هم زبانی، عرف
  • نقد نقد؛ تحول خواهی در فقه یا اصول فقه؟
    سیامک بهارلویی صفحه 208
    این مقاله ضمن نقد دو مقاله در این حوزه که در شماره های 67 و 70 این مجله منتشر شده اند، این سوال را طرح می کند که اولویت در جریان تحول خواهی چیست؟ فقه یا اصول فقه؟ همچنین چهار مولفه در علم اصول که ضمن مقالات قبلی بررسی شده اند(توجه به ملازمات فتوا، درجه بندی حرمت و کراهت، اطلاق گیری، و توجه به ملاک احکام) مجددا در این جا بررسی شده است. بررسی این موارد نشان می دهد که جریان فقاهت به جبر و بدون رضایت، در چنین مواجهه هایی پس رفت داشته است. این حقایق اگر مورد توجه عالمان قرار نگیرد، علم اصول فقه سنتی را که علمی افتخارآمیز در حوزه معارف اسلامی است، از صحنه عملی اجتماع، حذف خواهدکرد.
    کلیدواژگان: تحول خواهی فقهی، تحول اصولی، اطلاق و تقیید، ملازمات فتوا، ملاک احکام، درجات حرمت، تنقیح مناط
  • خلاصه مقاله ها به عربی
    صفحه 221