فهرست مطالب

تحقیقات جنگل و صنوبر ایران - سال چهاردهم شماره 3 (پیاپی 25، پائی ز 1385)

فصلنامه تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
سال چهاردهم شماره 3 (پیاپی 25، پائی ز 1385)

  • 100 صفحه، بهای روی جلد: 18,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/08/12
  • تعداد عناوین: 8
|
  • فتحعلی نوری، علیرضا مدیر رحمتی، احمد همتی صفحه 179

    به منظور انتخاب و معرفی کلن های برتر صنوبر (پوپولتوم مقایسه ای) آزمایشی با 18 کلن صنوبر از گونه هایPopulus deltoides و P. euramericana که در خزانه سلکسیون برتری خود را نشان داده بودند در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار با فواصل کاشت 4×4 متر در دو ایستگاه تحقیقاتی مهرگان و اسلام آبادغرب انجام گرفت. در طول دوره آزمایش مبارزه با علفهای هرز به صورت دستی و آبیاری نرمال به روش جوی پشته انجام پذیرفت. در پایان هر فصل رویشی صفات قطر برابر سینه (درارتفاع30/1 متر) و ارتفاع درختان اندازه گیری گردیدند. در سال آخر آزمایش علاوه بر دو صفت یاد شده قطر یقه، قطر میانه، قطردر محل دو شاخه شدگی و وزن درختان هر یک از کلن ها پس از قطع اندازه گیری شد. تجزیه واریانس ساده برای ارتفاع، قطر و میزان حجم در هکتار درختان، تجزیه واریانس مرکب برای ارتفاع، قطر، حجم در هکتار و میزان رویش جاری سالیانه انجام پذیرفت و کلن ها بر اساس میانگین های محاسبه شده گروه بندی گردیدند. این آزمایش نشان می دهد که از میان کلن های تاج باز کاشته شده در دو ایستگاه تحقیقاتی مهرگان و اسلام آبادغرب با توجه به میزان ارتفاع، قطر برابر سینه، رویش جاری ارتفاعی، رویش جاری قطری و حجم در هکتار کلن های Populus euramericana 488، P. e. 214 P. e. 92/40 P. deltoides 77/51، P. e. 455، و P. e. 561/41 برترند که برای کشت انبوه در استان معرفی می گردند. میانگین قطر این کلنها بین 3/22 تا 7/26 سانتیمتر، میانگین ارتفاع بین 2/18 تا20 متر ومیانگین تولید حجمی آنها بین 27 تا 39 متر مکعب در هکتار و در سال محاسبه گردید.

    کلیدواژگان: ارتفاع، حجم، پوپولتوم مقایسه ای، صنوبر تاج باز، قطر، کرمانشاه
  • داریوش مهدی فر، خسرو ثاقب طالبی صفحه 193

    تحقیق حاضر به منظورشناخت خصوصیات رویشگاهی گونه دارمازو (ssp. boissieri (Quercus infectoria انجام گردیده است. ابتدا منطقه مورد مطالعه پس از جنگل گردشی های متعدد بر روی نقشه توپوگرافی با مقیاس 1:50000 منتقل و محل گسترش گونه دارمازو شناسایی گردید. سپس در داخل هر یک از فرمهای مختلف زمین (یال، دامنه ودره) در چهار جهت جغرافیایی (شمال، جنوب، شرق و غرب) و در دوطبقه ارتفاعی (16001200و20001600 متر از سطح دریا) به صورت تصادفی قطعات نمونه دایره ای شکل به مساحت 10 آر (1000 متر مربع) و به تعداد 24 قطعه نمونه انتخاب و مشخصه های مورد بررسی در داخل هر یک از قطعات نمونه یادداشت و نسبت به اندازه گیری مشخصات کمی وکیفی آنها اقدام شد. نتایج حاصل نشان می دهد که مساحت رویشگاه این گونه در منطقه5751 هکتار بوده، پراکنش آن از ارتفاع 1200 تا2400 متر از سطح دریا می باشد که در محدوده ارتفاعی 1200تا2000 متر از سطح دریا منطقه مورد مطالعه تشکیل تیپ داده واز 2000تا 2400متر به صورت پراکنده در منطقه حضور دارد. بافت خاک رویشگاه مورد مطالعه متوسط (لومی)، نسبتا سنگین (لومی رسی) تا سنگین (رسی) می باشد و اسیدیته آنها از 4/7 تا 8 متغیر است که نشان دهنده آهکی بودن این خاکها می باشد. ماده آلی در خاک نسبتا خوب است. درمجموع جهت های شمالی و فرمهای دره و دامنه در محدوده ارتفاعی 1200 تا 1600 متر بالاتر از سطح دریا رویشگاه های مناسبی از نظر خصوصیات کمی و کیفی درختان دارمازو هستند، بلندترین درختان در فرم دره و در جهت شمالی (7/7 متر) قرار داشتند. بیشترین قطر متوسط تاج در فرم دامنه (7/4 متر)، در جهت شمالی (6/4 متر) و در طبقه ارتفاعی 1200 تا 1600 متر (4/4 متر) مشاهده شد. بیشترین طول تاج در فرم دره و در جهت شمالی (9/4 متر) و در طبقه ارتفاعی 1200 تا 1600 متر (5/4 متر) بود. بیشترین طول تنه در فرم دامنه (2/3 متر) و بیشترین میزان تجدید حیات دارمازو در فرم دره (61%)، در جهت شمالی (65%) و در طبقه ارتفاعی 1200 تا 1600 متر (81%) مشاهده شد. از نظر خصوصیات کیفی نیز مشخص شد که بهترین وضعیت شاخه دهی (درختان بدون شاخه) در فرم دامنه (6/74%) و در طبقه ارتفاعی 1200 تا 1600 متر (7/73%) قرار دارند.

    کلیدواژگان: دارمازو (Quercus infectoria)، زاگرس، فرم زمین، لرستان، نیازرویشگاهی
  • مجتبی حمزه پور، سید کاظم بردبار، لادن جوکار، علیرضا عباسی صفحه 207

    جنگلهای زاگرس اگر چه از نظر تولید چوب مطرح نیستند، اما از جنبه زیست محیطی، حفاظت منابع آب و خاک، پناهگاه حیات وحش و تولید محصولات فرعی متنوع نقش انکار ناپذیری در پایداری اکوسیستم و معیشت ساکنان این مناطق ایفا می کنند. این جنگلها رویشگاه یکی از گونه های درختی با ارزش به نام بنه (پسته وحشی) می باشد که از گذشته های دور مورد بهره برداری شدید قرار گرفته و به لحاظ عدم حضور درختان مادری و تولید بذر کافی، تجدید حیات طبیعی در آنها در حال حاضر از وضعیت چندان مناسبی برخوردار نیست. این مقاله، امکان احیای جنگلهای بنه را از طریق کاشت مستقیم بذر و نهال با هدف دستیابی به ساده ترین و با صرفه ترین شیوه غنی سازی این جنگلها و جلو گیری از تخریب بیش از پیش آنها و در نهایت افزایش درآمدحاشیه نشینان و ساکنان جنگلهای این مناطق بررسی می نماید. تحقیق در قالب طرح آماری کرتهای خردشده Split plot با دو تیمار اصلی بذر و نهال و چهار تیمار فرعی شامل روش های کاشت چاله معمولی، چاله کاسه ای، شیار با گاوآهن و بانکت در محدوده طرح جنگلداری ارسنجان اجرا شد. در طی دوره رویش و فعالیت حیاتی گیاه یادداشت برداری به منظور ثبت مراحل جوانه زنی و آغاز رشد بذرها و نهالها و آمار برداری از تعداد بذر سبز شده و تاریخ حد اکثر سبز شدن بذرها، ظهور و فعالیت آفات و بیماری ها، شادابی نهالها و رابطه بین عوامل جوی و موفقیت و زنده مانی نهال ها و تعیین عوامل بازدارنده رشد، نمو و استقرار نهال ها بر اساس برنامه زمان بندی انجام شد. بررسی های انجام شده در طول مدت اجرای طرح حاکی از آن است که در استان فارس با توجه به وضعیت اقلیمی موجود از جمله بارندگی نسبتا کم، عدم پراکنش منظم بارندگی، وجود فصل خشک طولانی، تبخیر زیاد و بروزتنش خشکی در طول فصل رویش گیاه، احیا و غنی سازی جنگلهای بنه با استفاده از کاشت بذر و نهال از موفقیت چندانی برخوردار نبوده و این حالت در کاشت بذر چشمگیر تر است. افزون بر آن قطع و سر شاخه زنی درختان مادری، حضور دام در عرصه جنگل و تغذیه جوندگان از جمله خرگوش و جوجه تیغی خود عامل دیگری است که موجودیت نهالهای تازه رویش یافته را در عرصه های جنگلی تهدید می نماید. وجود درختان مادری بذر ده، تاج پوشش مناسب و حضور گونه های گیاهی اعم از درختچه و بوته ای ها به عنوان گیاه پرستار از عواملی هستند که می توانند به همراه مدیریت صحیح و اعمال قرق با توجه به کند رشد بودن گونه بنه، به استقرار و تجدید حیات طبیعی این جنگلها کمک نمایند.

    کلیدواژگان: احیای جنگل، بذر، نهال، روش کاشت، زنده مانی، بنه
  • محمد اسماعیل نیا، سید غلامعلی جلالی، مسعود طبری، سید محسن حسینی صفحه 221

    ارس از سوزنی برگان همیشه سبز زیبای ایران است که از اهمیت ویژه ای درجنگلکاری در مناطق خشک و نیمه خشک برخوردار است. تکثیر زایشی آن به دلیل طولانی بودن دوره بین زمان گرده افشانی و عمل باروری (لقاح)، پوکی بذر، دوپایه بودن، همزمان نبودن انتشار گرده و بازشدن تخمک و طولانی بودن دوره خواب بذر مشکل بوده و از طرف دیگر به علت بهم خوردن اکوسیستم طبیعی ناشی ازتخریب، زادآوری طبیعی آن اندک است. بنابراین با استفاده از تنظیم کننده رشد گیاهی (IBA) در غلظت های صفر (شاهد)، (3000، 4000 و 6000)ppm اقدام به تکثیر قلمه ساقه آن در بستر کاشت کوکوپیت و تحت شرایط کنترل شده گلخانه (MIST) گردید که مجهز به سیستم آبیاری مه پاش بوده و در آن دمای فضا و بستر کاشت و همچنین رطوبت کنترل شده بود. در تیمار و کاشت قلمه ها از طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق مبین وجود اختلاف معنی دار در سطح 5 درصد بین تیمارهای سطوح 1و3 یعنی بدون هورمون و با تیمار هورمون 4000 قسمت در میلیون و همچنین 3 و2 یعنی تیمار 3000 و 4000 قسمت در میلیون در مقایسه میانگین ها با آزمونLSD می باشد. همچنین اگر چه بین سطح 4 با 3 و 2 اختلاف معنی داری مشاهده نگردید ولی با افزایش میزان هورمون از 4000 به 6000 ppm تعداد قلمه های ریشه دار شده کاهش داشته است. بنابراین در بستر کاشت کوکوپیت بهترین غلظت برای ریشه دار کردن قلمه ارس کشت شده در اردیبهشت ماه 4000 قسمت در میلیون می باشد.

    کلیدواژگان: ارس، تکثیر قلمه، تنظیم کننده رشد گیاهی، Mist، Juniperus excelsa، IBA
  • محمد نکویی مهر، نصرت الله رافت نیا، روانبخش رئیسیان، حسن جهانبازی، محمود طالبی، خدایار عبدالهی صفحه 228

    راه های ارتباطی و جاده ها به عنوان شاهرگ های حیاتی یک جامعه محسوب می گردند. به طوری که در صورت عدم توسعه و گسترش آن ها، حیات و توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه مختل خواهد شد، ولی از طرف دیگر جاده سازی به عنوان یکی از عوامل تخریب عرصه های منابع طبیعی به شمار می آید، به گونه ای که امروزه این موضوع به عنوان یکی از معضلات اساسی حوضه های آبخیز مطرح می باشد. به منظور تعیین میزان تخریب عرصه منابع طبیعی در اثر جاده سازی و نشان دادن اهمیت موضوع، حوضه آبخیز بازفت در استان چهارمحال و بختیاری انتخاب و مساحت اراضی تخریب شده در اثر این فعالیت در آن اندازه گیری شد. برای این منظور طول کلیه جاده های موجود در این منطقه که در راستای اهداف گوناگون ساخته شده اند برداشت و همچنین عرض اراضی تخریب شده در طول مسیر در فواصل یک کیلومتری با استفاده از متر اندازه گیری گردید. با محاسبه حریم استاندارد جاده های اصلی و فرعی، میزان تخریب ناشی از ایجاد جاده شامل تخریب غیر قابل اجتناب و تخریب مازاد با توجه به عرض حریم استاندارد و حریم فعلی حاصل از ایجاد جاده محاسبه گردید. همچنین نقشه جاده های موجود با شیب، جهت جغرافیایی، مناطق لغزش یافته، تشکیلات زمین شناسی و پوشش جنگلی منطقه تلفیق و اطلاعات لازم استخراج شد. بر اساس نتایج بدست آمده در مجموع 08/661 هکتار از عرصه منابع طبیعی در این حوضه در اثر جاده سازی تخریب گردیده است که از این مقدار، 19/420 هکتار جنگل، 97/198 هکتار مرتع و 92/41 هکتار آن را اراضی کشاورزی تشکیل می دهند. در مجموع 101 مورد لغزش در جاده های اصلی و فرعی به وقوع پیوسته است، به عبارت دیگر 8/3 درصد طول جاده ها به میزان 6735 متر در اثر لغزش حرکت نموده است که در این میان سهم جاده های اصلی 4720 متر (معادل 4/4 درصد طول جاده) و سهم جاده های فرعی 2015 متر (برابر با 9/2 درصد طول این نوع جاده ها) بوده است. بیشترین لغزش در جهت غربی به تعداد 51 مورد و کمترین در جهت شمالی به تعداد 9 مورد به وقوع پیوسته است.

    کلیدواژگان: جاده سازی، تخریب، جنگل، بازفت، استان چهارمحال و بختیاری
  • تعیین روش مناسب پیش بینی مقدماتی مسیر جاده های جنگلی و کوهستانی با استفاده از GIS
    نصرت الله رافت نیا، امید عبدی، شعبان شتایی صفحه 244

    امروزه با استفاده از قابلیت GIS مدیریت توام اطلاعات با در نظر گرفتن عوامل تاثیرگذار در مسیریابی، پیش بینی و ارزیابی سریع مسیرها مقدور شده است. در این تحقیق با هدف تعیین روش مناسب پیش بینی مسیر جاده های جنگلی، کوهستانی، مناطق روستایی، مناطق تفرجی و توده های جنگلی در حوزه سرخاب خرم آباد با توجه به اصول زیست محیطی و شبکه بندی جاده های جنگلی، پس از جمع آوری داده ها و نقشه های مورد نیاز اقدام به شناسایی عوامل تاثیر گذار در مسیریابی جاده ها در منطقه مورد مطالعه گردید. سپس در محیط GIS نقشه های عوامل فوق شامل شیب، خطر پهنه بندی زمین لغزش، کاربری آتی، فاصله از مناطق روستایی، تفرجی و زیارتی با فرمت رستری تهیه گردید. در مرحله بعد، طبقات نقشه های تهیه شده با توجه به اهمیت طبقات در دامنه نسبی 1 تا 9 رتبه بندی شدند. با توجه به تاثیر عوامل فوق با استفاده از تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی اقدام به ارزش گذاری نقشه ها شد تا وزن آنها بدست آید. با تلفیق نقشه های وزن داده شده عوامل تاثیرگذار در مسیریابی در محیط GIS، نقشه مناطق مناسب عبور مسیرها حاصل گردید. پیش بینی مسیر جاده ها با استفاده از برنامه جانبی PEGGER در محیط GIS به صورت خودکار صورت گرفت. بدین ترتیب که با استفاده از نقشه های رقومی(3D) در مقیاس 1:25000 مدل رقومی ارتفاعی به صورت ساختار شبکه ای(TIN) تهیه و سپس منحنی میزانهای به اختلاف ارتفاع ثابت 20 متری از مدل رقومی مذکور دوباره تهیه و استخراج گردید. با نمایان ساختن لایه های مورد نیاز برای پیش بینی مسیر جاده ها در محیط GIS از قبیل؛ نقشه مناطق مناسب عبور مسیرها، رودخانه ها، مناطق روستایی، تفرجی و کاربری آتی با وارد کردن شیب طولی مناسب با توجه به نوع جاده در برنامه PEGGER، اقدام به پیش بینی و ارزیابی سریع مسیرهای مختلف جاده بین دو نقطه و در نهایت انتخاب مسیر مناسب گردید. نتایج بدست آمده در این تحقیق نشان داد که با این روش ضمن عبور مسیر جاده ها از مناطق با هزینه جاده سازی پایین، با توجه به ویژگی جاده های جنگلی و کوهستانی مسیرهای طراحی شده پوشش شبکه بندی قابل قبولی را در کل منطقه و برای کاربری های مهم منطقه از جمله کاربری جنگلداری و کاربری توریسم فراهم نموده است. از سوی دیگر با توجه به اطلاعات و داده های در دسترس در وضعیت فعلی از قبیل نقشه های رقومی مورد استفاده در این تحقیق، روش معرفی شده می تواند به عنوان یک روش مناسب در پیش بینی مقدماتی مسیر جاده های جنگلی و کوهستانی در سطح وسیع، به عنوان جایگزین روش های سنتی متداول در کشور، بکار گرفته شود.

    کلیدواژگان: اصول زیست محیطی، اصول فنی، حوزه سرخاب، جاده های جنگلی و کوهستانی، طراحی مسیر مناسب، GIS
  • اسدالله متاجی، ساسان بابایی کفاکی صفحه 258

    شناسایی جوامع گیاهی گامی در برای مطالعه پویایی، روابط متغیرهای محیطی و تحول آنها می باشد. بر این اساس تحقیق حاضر با هدف شناخت جوامع گیاهی و ارتباط آن با شرایط فیزیوگرافیکی به منظور ترسیم نیمرخ رویشی در جنگل آموزشی- پژوهشی دانشگاه تهران واقع در خیرودکنارنوشهر انجام شده است. پوشش گیاهی منطقه با استفاده از روش براون - بلانکه ((Braun- Blanquet مورد بررسی قرار گرفته و در پی آن جوامع گیاهی براساس تجزیه و تحلیل داده های پوشش گیاهی به روش های آنالیز تطبیقی نا اریب (DCA) و آنالیز دو طرفه گونه های معرف (TWINSPAN) تعیین گردید. سپس ارتباط جوامع با شرایط فیزیوگرافیکی منطقه با روی هم گذاری لایه های رقومی تولید شده درمحیط ARCGIS مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از این بررسی، 6 جامعه گیاهی در منطقه قابل تشخیص بوده که عبارتند از:Parrotio- Carpinetum، Querco – Carpinetum، Alno – Fagetum، Rusco – Fagetum، Carpino – Fagetum، Fagetum orientalisالگوی پراکنش جوامع گیاهی براساس شرایط فیزیوگرافیکی نشان می دهد که جوامع گیاهی ذکر شده در بیشتر جهت های جغرافیایی و شیب ها استقرار داشته و به لحاظ ارتفاع از سطح دریا دارای نیمرخ رویشی متفاوت می باشند. بر این اساس جامعه Parrotio - Carpinetum در دامنه ارتفاعی 800-200 متر از سطح دریا، جامعه Querco - Carpinetum دامنه ارتفاعی 1400-600 متر و بیشتر در جهت های جنوبی و جنوب غربی و جوامع گیاهی با حضور غالب راش در طبقه ارتفاعی 1600-800 متر استقرار دارند. در این دامنه ارتفاعی سطح قابل توجهی متعلق به جامعه آمیخته راش می باشد.

    کلیدواژگان: جوامع گیاهی، شرایط فیزیوگرافیکی، نیمرخ رویشی
  • محمد متینی زاده، سودابه علی احمد کروری، مصطفی خوشنویس، مریم تیموری، ورنر پرازنیک صفحه 269

    بلوط ایرانی brantii var. persica Quercus یکی از ارزشمندترین گونه های درختی است که در مناطق غربی ایران به فراوانی گسترش دارد. این گونه به شرایط سخت محیطی مانند زمستانهای سرد، تابستانهای گرم، دوره خشکی طولانی و ارتفاع زیاد سازگار است. برای دستیابی به روند برخی تغییرات و الگوهای فیزیولوژیکی موثر برای حضور بلوط در شرایط محیطی خود، یک منطقه به نسبت دست نخورده (بکر) در استان چهار محال و بختیاری انتخاب گردید و در یک دوره یکساله، تغییرات کربوهیدراتهای غیرساختمانی با روش های آنزیمی و تغییرات کیفی آمیلاز با استفاده از الکتروفورز (با ژل ترکیبی پلی آکریل آمید و نشاسته) بررسی شد. نتایج نشان داد که غلظت کربوهیدراتهای محلول (گلوکوز، فروکتوز و ساکاروز) در اسفند (قبل از باز شدن جوانه ها) بیش از دی بود. غلظت گلوکوز و فروکتوز پس از باز شدن جوانه ها و ظهور برگها افزایش یافت و این روند تا بعد از دوره خشکی (شهریور) ادامه داشت. درحالی که در همین دوره زمانی از مقدار ساکاروز و نشاسته به آرامی کاسته شد. پس از پایان تابستان و کاهش دمای محیط مقدار کل کربوهیدراتهای غیر ساختمانی در آبان افزایش یافت. در دی میزان نشاسته خیلی کم ولی میزان کربوهیدراتهای محلول زیاد بود. نتایج نشان داد که درختان بلوط برای فراهم کردن انرژی لازم برای انجام فرایندهای متابولیسمی خود در زمستانهای سرد و تابستانهای خشک از ذخایر قندی خود استفاده می کنند. مقدار کل کربوهیدراتهای ساختمانی از 5/18 تا 25/37 میلی گرم در گرم وزن خشک متغیر بود. تغییرات فصلی آمیلاز با تغییرات غلظت قندهای گلوکوز و نشاسته در دوره بررسی مطابقت نشان داد.

    کلیدواژگان: کربوهیدراتهای غیرساختمانی، آمیلاز، تغییرات فصلی، بلوط ایرانی
|
  • F. Noori, A. R. Modirrahmati, A. Hemmati Page 179

    In order to select and introduce the promissing clones of Populus deltoids and P. euramericana, 18 clones were planted 4×4 m in two research stations of Kermanshah province. The statistical design of the experiment was randomized complete block with three replicates. At the end of each growing season, diameter at breast height and height of trees were measured. Moreover, at the last year other factors such as collar diameter, media diameter, top diameter and weight of trees were measured as well. The results after 8 years showed that Populus euramericana 488, P. euramericana 214, P. euramericana 92/40, P. deltoides 77/51, P. euramericana 455 and P. euramericana 561/41 are the most promissing clones. The mean diameter of clones varied between 22. 3 and 26. 7 cm, mean height between 18. 2 and 20m and mean volume increment varied between 27 and 39 m3ha-1y-1.

  • D. Mehdifar, Kh. Sagheb, Talebi Page 193

    Gall oak (Quercus infectoria Oliv.) is one of rare species that is only presence in the northwestern part of Zagros mountains. This research aims at studying site demands and some quantitative and qualitative characteristics of Qurecus infectoria. For this purpose, the distribution area of this species was studied in Lorestan province in western Iran. Twenty four sample plots, each 1000 m2, were established in 3 land forms (ridge, valley and slope), in 4 aspects (north, east south and west) and in 2 altitudes level (1200-1600 and 1600-2000 m.a.s.l.). Also the chemical and physical properties of soil in the sample plots were studied. The results showed that the surface of distribution area of Gall oak is 5751 ha and its extended from 1200 to 2400 m.a.s.l. The soil of oak sites were usually light (loam) to heavy (clay) with a pH between 7.4 and 8.0. Organic matter is realtively good and EC is insignificant in the studied site soils. In general, slopes and vallies with north aspect in altitude between 1200 and 1600 m.a.s.l. are suitable sites of this oak spieces. The highest oak tress were observed on north faced vallies (7.7m), the longest trunk length (3.2 m), the widest crown diameter and also the highest proportion of oak trees with good quality (75%) were assessed all observed on north faced slopes.

  • M. Hamzehpour, S.K. Bordbar, L. Joukar, A.R. Abbasi Page 207

    Although Zagros forests are not important from wood production aspect, but in terms of environmental and ecological aspects, by products, soil and water conservation as well as shelters for wildlife are very important and play undeniable role in sustaining ecosystem and the economy of inhabitants. These forests are habitat of an important tree species, namely wild pistachio (Pistacia atlantica). This species has been exploited for its gum for a long time and lacks good regeneration due to the absence of seed producing stands. The possibility of rehabilitation of pistachio forests was studied through straight seed sowing and seedling planting to find the simplest and the most economic way of conserving these forests and to prevent further destruction. The research was carried out in a split plot statistical design with seed and seedling as the two main treatments and four sub-ordinate treatments such as common pitting, bowl pitting, furrow and banquette within Arsenjan site. During the period, germination, survival and growth of seedlings were recorded. In addition the presence of pests and diseases and the relation between climatic factors and the establishment and survival of seedlings were also examined. The results indicate that the rehabilitation of wild pistachio forests through seed/seedling plantation was not successful in Fars province due to several limiting factors, including low and uneven rainfall, the existence of a long dry period, high evaporation and moisture stress during growth season. The failure was more serious in seed sowing. Furthermore, cutting and severe pruning of parent trees, presence of livestock in the forest and wildlife grazing were other factors which threatened the establishment of new grown seedlings in the pistachio forest. However, the presence of seed producing trees, suitable crown cover and some shrubs and bushes as nursing plants would enhance the establishment and natural regeneration of pistachio forests provided that proper management and conservation of the forests are guaranteed.

  • M. Esmaeelnia, S.Gh. Jalali, M. Tabari, S. M. Hosseini Page 221

    Juniper is a beautiful evergreen conifer which is so useful for afforestation in arid and semi-arid areas. On one hand, propagation from seed of Juniperus excelsa is difficult, on the other hand, its natural regeneration for the natural ecosystem disturbance caused by destruction, is limited. Therefore, under the controlled greenhouse condition (MIST), it was proceeded to propagate the stem cuttings coco peat planting beds by plant growth regulators (IBA) at zero density and 3000, 4000 and 6000ppm. This experiment was conducted by a completely randomized block design with 4 blocks and 56 cuttings per block for each treatment. Results showed that there is a significant difference (p<0.05) between treatment 3 (IBA= 400 ppm) and 1 (IBA= 0 ppm). However, with increasing IBA amount from 4000 to 6000 ppm, the number of rooted cuttings is decreased.Therefore, the best treatment was coco peat planting bed using 4000 ppm IBA in April.

  • M. Nekooimehr, N. Rafatnia, R. Raisian, H. Jahanbazi, M. Talebi, Kh. Abdolahi Page 228

    Construction of road netwok has a great important in every community. In one hand it improves the socio- economic development, on the other hand it has a great influence on destruction of natural resoures and soil erosion. In order to study the impact of road construction on forest, the Bazoft basin, asub-basin of Karoon watershed, was selected in Chahar mahal and Bakhtiari province. For this purpose, the length of all roads and the width of the destructed area were measured. Besides, the road plan in combination with slope, direction, geology and forest typology informations was prepared using GIS. Results indicated that 661.08 ha of natural resources area was destructed by road construction, which contains 420.19 ha of forests, 198.97 ha of rangelands and 41.92 ha of agricultural lands. A total of 101 cases of landslide was assessed along the road network in the studied region. In other words, 6735m of road length (3.8%) has been moved because of landslide.

  • Determining proper method of preliminary forecasting of mountain and forest roads using GIS
    N. Raafatnia, O. Abdi, Sh. Shataee Page 244

    Projecting, rapid evaluating of routes and considering of different multiple factors in routing have been able using GIS capability and information-simultaneous management. This study accomplished to determine proper method for forecasting traces of mountain, forest, recreational regions and forest remains roads, in Sorkhab watershed, Khorram Abad. Concerning to environmental principals and network topology of forest roads, affecting factors in road tracing were studied after gathering of data and necessary maps. The interested maps including slope, landslide hazard, future land use, distance to village regions, recreational, and holly places were prepared as raster format using GIS. With concerning of importance of their categories, the maps were classified with range of 1 to 9. Using Analytical Hierarchy Process (AHP) method, the maps were weighted with regard to mentioned affecting factors. By overlaying of the weighted maps using GIS, the suitable regions map was prepared for tracing. The forest routes were automatically projected using PEGGER program implemented with ARCVIEW software. The TIN Digital Elevation Model was generated using 1:25000 digitized maps. The new 20 meters intervals contours were again produced from digital elevation model. Necessary layers including route location suitable regions map, streams, village regions, recreational and future land use imported to determine the routes. Regarding to kinds of roads the desired grades were inserted in PEGGER program. The various traces between two points were rapidly predicted and suitable routes were selected after valuation. Besides of road tracing in regions with low expenses for road making, results showed that using this method could prepare the feasible road network for interested area and important land uses such as forest and tourism areas. In the other hand, with consideration of present data in current condition such as digitized maps in this study, introduced method is an appropriate method for forecasting of preliminary route of mountain and forest roads in extensive scale so that this method can be replaced with the traditional methods in Iran.

  • A. Mattaji, S. Babaikafaki Page 258

    Plant associations determination can be considered as a master key for knowledge on stand evolution, dynamic and environmental factors relations. Therefore, this study was carried out to find out the relationship between plant associations and physiographical condition to assess the vegetation profile. The study site is located in Noshahr, Kheiroudkenar research forest. The vegetation was sampled by using Braun – Blanquet method and plant associations were determined on the basis of vegetation data analysis such as TWINSPAN and ordination analysis (i.e., DCA) methods. ARCGIS software was used to map the plant associations and physiographical situations and to study their relation. The results showed that six determined associations were: Parrotio – Carpinetum, Querco – Carpinetum, Alno–Fagetum, Rusco – Fagetum, Carpino – Fagetum and Fagetum orientalis. The distribution pattern of the plant associations in different physiographical condition indicated that all associations occurred in most slope and aspect classes. However, their spatial pattern in different altitude classes were not the same. Parrotio-Carpinetum was located at the altitude of 200-800 meters above sea level. Where as Querco – Carpinetum was occurred at 600-1400 m.a.s.l. and mainly in south and southwest orientations. The associations which were dominated by beech were located at 800-1600 m.a.s.l., in which mixed beech communities occupied more area.

  • M. Matinizadeh, S.A.A. Korori M. Khoshnevis, M. Teimouri, W. Praznik Page 269

    Quercus brantii var. persica (oak manna tree) is a valuable tree species in forests of western Iran. This species has been adapted to rough conditions of its habitat such as extreme summer and winter, long drought period and high elevation. For determining physiological patterns and alteration related to the establishment of oak in this environment, the changes of total non- structural carbohydrates and amylase activity in oak trees were studied in a less manipulated habitat during an annual cycle. The amount of total non- structural carbohydrates and amylase activity were measured by enzymatic and electrophoresis (PAGE) methods. Results indicated that non- structural carbohydrates concentration (glucose, fructose and sucrose) in March (before bud burst) was more than January ones. After bud burst and leaf expansion, when photosynthetic activity was high and after the beginning of drought period the concentrations of glucose and fructose increased continuously to September. Contrariwise the amount of sucrose and starch decreased slowly during this period. After summer and with falling temperatures, the total non-structural carbohydrates increased in November. In January, the content of starch was very low but the level of soluble carbohydrates was high. Thus the energy supply for metabolic processes in trees is secured during cold and hard winter seasons. Total non-structural carbohydrates ranged from 18.5 to 37.25 mg gdm-1. Seasonal changes of α-amylases coincided considerably with changes of starch and glucose concentrations of oak manna trees during the investigation period.