فهرست مطالب

تحقیقات حمایت و حفاظت جنگل ها و مراتع ایران - سال پنجم شماره 2 (پیاپی 10، پاییز و زمستان 1386)

مجله تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
سال پنجم شماره 2 (پیاپی 10، پاییز و زمستان 1386)

  • 96 صفحه، بهای روی جلد: 20,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/03/01
  • تعداد عناوین: 9
|
  • محمدرضا زرگران، سید ابراهیم صادقی، مجید توکلی صفحات 105-113
    زنبورهای گالزای بلوط (Hym.: Cynipidae: Cynipini) گالهای متنوعی را روی اندامهای مختلف درختان بلوط بوجود می آورند. تعدادی از این گالها به ویژه گال مازوج حاوی تانن فراوان می باشند. این بررسی که طی سالهای 1383 و 1384، در استانهای آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و لرستان انجام شد، گال مازوج از نظر شناسایی، پراکنش، میزبان و... مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد که عامل ایجاد کننده گال مازوج گونه Andricus sternlichti Bellido می باشد. این گونه زنبور تقریبا درشت و به رنگ قهوه ای روشن بوده و میزبان آن بلوط Quercus infectoria است. زمان تشکیل این گال در استان آذربایجان غربی اواسط تیر و در استانهای کردستان، کرمانشاه و لرستان اوایل مرداد ماه ثبت گردید. گال مازوج در زمان تشکیل سبز رنگ (مازوج سبز) بوده و در مراحل پایانی رشد خود به رنگ زرد درمی آید که مازوج زرد یا سفید نامیده می شود. زمان تشکیل مازوج زرد در استانهای مورد مطالعه اواخر شهریور ماه است. سطح خارجی گال مازوج دارای برجستگی ها و دندانه های کوچکی بوده و دارای یک حفره لاروی می باشد. مناطق پراکنش این گال نیز عبارتند از: استان آذربایجان غربی: میر آباد، روستای قبرحسین در شهرستان پیرانشهر و روستاهای قاسم رش، بنوخلف و دارقبر در شهرستان سردشت. استان کردستان: حومه شهرستان مریوان، ساوجی، چناره، کانی دینار، باشماق، کانی سور، بوئین و شوی. استان کرمانشاه: اسلام آباد (بخش گهواره)، سرپل ذهاب، ریجاب، شهرستان جوانرود و مسیر پاوه به جوانرود. استان لرستان: شهرستان الشتر (منطقه قلایی) و خرم آباد (روستای کاکاشرف).
    کلیدواژگان: بلوط، گال، زنبورهای گالزا، مازوج، Andricus sternlichti
  • مصطفی نیکدل، بهمن صدقیان، علی اصغر دردایی، حسن عسکری صفحات 114-125
    پروانه برگخوار دم قهوه ای بلوط، Euproctis chrysorrhoea (L.)، شب پره ای از خانواده Lymantriidae می باشد که در بسیاری از نقاط اروپا و آسیا پراکنده است. لارو این پروانه از برگ درختان و درختچه های مختلف جنگلی و نیز درختان میوه تغذیه می کند، اما با توجه به اینکه میزبان ترجیحی آن درختان بلوط هستند، به عنوان پروانه برگخوار بلوط معروف شده است. این آفت در ایران از استانهای شمالی و شمال غرب کشور گزارش شده و در جنگلهای ارسباران به عنوان مهمترین آفت برگخوار منطقه خسارت زیادی را به درختان بلوط وارد می کند. با توجه به اهمیت دشمنان طبیعی در زندگی و میزان خسارت آفت، طی سالهای 82-1379 نسبت به شناسایی تکمیلی، تعیین پراکنش و کارآیی دشمنان طبیعی آن در جنگلهای ارسباران اقدام شد. در طی این مطالعه 19 گونه دشمن طبیعی شامل یک گونه نماتد، سه گونه مگس، سه گونه عنکبوت، ده گونه زنبور و دو گونه کنه به عنوان شکارچی و پارازیتوئید مراحل نابالغ آفت به شرح زیر جمع آوری و شناسایی شده و محل پراکنش و کارآیی نسبی آنها تعیین شد:Monodontomerus aerus Walker (Hym.: Torymidae), Brachymeria intermedia (Hym.: Chalcididae), Meteorus obsoletus (Hym.: Braconidae), Meteorus versicolor(Hym.: Braconidae), Pimpla(=Coccigomimus) turionellae L. (Hym.: Ichneumonidae), Euplectrus sp. (Hym.: Eulophidae), Diplazon laetatorius (F.) (Hym.: Ichneumonidae), Alcima pictor Aubert (Hym.: Ichneumonidae), Conomorium patulum (Walker) (Hym.: Pteromalidae), Zenillia libatrix (Panzer) (Dip.: Tachinidae), Townsendiellomyia nidicola Townsend (Dip.: Tachinidae), Tachina praeceps Meigen (Dip.: Tachinidae), Thomisas sp. (Aranea: Thomisidae), Cheriacantium sp. (Aranea: Clubionidae), Araneus sp. (Aranea: Araneidae), Callidosoma sp. (Acari: Erythraeidae), Pyemotes tritici (Lagrez-Fossot&Montagne) (Acari: Pyemotidae), Hexamermis sp. (Nematoda: Mermithidae)
    کلیدواژگان: دشمنان طبیعی، پروانه دم قهوه ای بلوط، ارسباران، پراکنش، کارآیی
  • حبیب الله عرب تبار فیروزجانی، علی رضانژاد صفحات 126-134
    درخت اکالیپتوس تا حدودی مقاوم در مقابل خشکی، شوری، سازگار با اقلیمهای متفاوت و سخت، از درختان دارای رشد سریع و ارزش دارویی هستند و چوب آنها در مصارف صنعتی و سنتی کاربرد دارند. در این تحقیق دوام چوب درون گونه Eucalyptus striaticalyx F.V.Muell. در مقابل خسارت موریانه ها، در حالتهای طبیعی و تیمارشده با مواد حفاظتی سلکور 5 درصد و کرئوزوت در آزمایش میدانی براساس آیین نامه شماره D-1758-86 استاندارد ASTM و طبق روش انجمن بین المللی حفاظت چوب (IRG/WP-1290)، در خوزستان (ایستگاه الباجی اهواز) مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور، تعداد 3 اصله درخت از استان فارس (نورآباد ممسنی) قطع و نمونه هایی با ابعاد 5/2×5/2×25، 8×8×30 و 2×2×47 سانتیمتر تهیه و با کرئوزوت و سلکور 5 درصد اشباع شدند. خسارت موریانه ها بر روی نمونه های شاهد چوب درون striaticalyx E. پس از مدت زمان حدود 3 سال شروع شد که به تدریج پس از 9 سال میزان آن حدود 70 درصد ارزیابی گردید. آثار پوسیدگی نرم بر روی همه نمونه ها مشاهده شد که احتمالا باعث تسهیل خسارت موریانه ها بر روی نمونه ها گردید. تخریب موریانه ها بر روی نمونه های تیمارشده چوب درون E. striaticalyx با کرئوزوت و سلکور پس از گذشت مدت زمان حدود 6 سال نمایان شد که میزان تقریبی آن پس از مدت زمان 7 سال، حدود 25 درصد ارزیابی گردید.
    کلیدواژگان: آکالیپتوس، دوام طبیعی، سلکور، کرئوزوت، موریانه
  • احمدرضا سیف اللهی، رحیم عبادی، سید ابراهیم صادقی، حسین سیدالاسلامی صفحات 135-150
    پسیل گون یا پسیل گز (Cyamophila astragalicola Gegechkori) عامل مولد مان معروف به گز خوانسار است. این مان یا گزانگبین یکی از مهمترین محصولات مرتعی بشمار می رود. در این تحقیق ویژگی های زیستی پسیل گون که از شیره گیاه گون گزی تغذیه می کند، بررسی شد. به این منظور 3 ایستگاه در مناطق غرب استان اصفهان انتخاب شد. در هر یک از ایستگاه ها هر 7 تا 10 روز یکبار 20 قطعه سرشاخه به طول 30 سانتیمتر به طور تصادفی نمونه برداری شد. در هر نمونه تعداد تخمها، پوره ها و حشرات کامل پسیل شمارش شد. برای بررسی تعداد نسل حشره از 12 کیسه تور که هر کدام حاوی 20 عدد پوره سن 4 و 5 بود، استفاده شد. کیسه ها هر کدام روی یک سرشاخه بسته شد. برای بررسی قدرت تخم گذاری (Fecundity) آن تعداد 8 آستین تور روی هشت سرشاخه گیاه میزبان (Astragalus adscendens) بسته شد و داخل هر آستین یک تا سه جفت حشره پسیل نر و ماده قرار داده شد. در این بررسی مشخص شد که برخلاف گزارشهای قبلی، حشره پسیل گون دارای 5 سن پورگی است. پوره سن اول در نیمه های خرداد ماه ظاهر می شود و پس از گذشت حدود 105 روز دوره پورگی در اواخر شهریور و اوایل مهر ماه به حشره کامل پسیل تبدیل و وارد مرحله زمستان گذرانی می شود. در اردیبهشت ماه جنس ماده پس از جفت گیری، تخم گذاری خود را آغاز می کند. تعدادی از پسیل ها قبل از زمستان جفت گیری می کنند. متوسط تعداد تخمی که هر حشره ماده پسیل گون قرار می دهد، 136 عدد می باشد که فقط روی سطح برگچه ها در حالی که پدیسل تخم در عمق بافت برگ فرو رفته در یک و به ندرت دو ردیف به موازات رگبرگ اصلی گذاشته می شود. حداکثر تخمهای گذاشته شده توسط یک حشره ماده 265 عدد ثبت شد. حشرات کامل پس از ظهور در مهر ماه عمدتا از قسمتهای انتهایی سرشاخه ها که بافت نرم و نازکتری دارند، تغذیه می کنند. پسیل گون زمستان را به صورت حشره کامل روی سرشاخه ها، لابلای فلسها و دمبرگها و زوایای مناسب گیاه و نیز روی خس و خاشاک و لایه سطحی خاک که هنگام زمستان در اثر فشار برف با شاخه ها تماس پیدا می کنند، می گذراند و یک نسل در سال دارد.
    کلیدواژگان: پسیل مولد گزانگبین، زیست شناسی، مان
  • حسن عسگری، محمد فتی مرادعلی، مریم عجم حسنی، سیده معصومه زمانی صفحات 151-159
    اثر قارچ Lecanicillium muscarium جدایه DAOM 198499 روی تعدادی از قارچهای بیمارگر گیاهی در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. قارچهای بیمارگر گیاهی شامل Thielaviopsis basicola، Pythium ultimum، Rhizoctonia solani، Fusarium oxysporum، Verticillium albo-atrum و Penicillium digitatum بودند. برای انجام آزمایش یک قرص از قارچ L. muscarium و یک قرص از قارچ بیمارگر گیاهی به قطر 5 میلیمتر به فاصله 3 سانتیمتر از یکدیگر روی محیط کشت درون تشتک پتری گذاشته شد. برای تیمار شاهد قرصهای مشابه از قارچ L. muscarium و بیمارگر گیاهی تهیه شده و هر یک بطور جداگانه در مرکز تشتکهای پتری قرار داده شدند. در طول دوره آزمایش شعاع رشد قرصها برای شاهد (r) و کلیه تیمارها (r1) اندازه گیری شده و بر اساس آن اطلاعات برداشت و تجزیه آماری شد. همچنین در آزمایشی جداگانه امکان تولید متابولیت های بازدارنده رشد توسط L. muscarium در محیط کشت بررسی گردید. کلیه آزمایشها دارای سه تکرار بودند. نتایج نشان داد که در اغلب موارد جدایه DAOM 198499 فعالیت بازدارندگی علیه قارچهای بیمارگر گیاهی دارد. به طوری که شعاع رشد قارچ بیمارگر گیاهی در بخشی که مقابل قارچ L. muscarium قرار می گرفت، بطور مشخصی کوچکتر از شعاع در تیمار شاهد بود. بیشترین اثر بازدارندگی قارچ L. muscarium روی قارچ P. digitatum مشاهده گردید. همچنین بررسی مقدماتی نشان داد که این قارچ با تولید متابولیت های سمی می تواند در محیط کشت، رشد قارچ P. digitatum را مختل نموده و به تاخیر بیاندازد
    کلیدواژگان: قارچهای بیمارگر گیاهی ف کنترل بیولوژیک، Lecanicillium Muscarium
  • فرشاد حقیقیان صفحات 160-174
    این بررسی طی سالهای 1384-1382 به منظور جمع آوری و شناسایی جوامع پارازیتوئیدهای زنبورهای گالزای خانواده Cynipidae روی دو گونه بلوط، Quercus infectoria و Q. brantiiدر استان لرستان انجام گرفت. در این استان سه منطقه، قلایی واقع در شمال غربی استان، نوژیان واقع در جنوب شرقی و شوراب واقع در جنوب غربی شهر خرم آباد برای نمونه برداری انتخاب گردید. زمان نمونه برداری با توجه به شرایط آب و هوایی استان به گونه ای انتخاب شد که در زمان نمونه برداری، گالها مرحله بلوغ خود را طی کنند. گالها پس از جمع آوری در کیسه های نایلونی قرار داده شده و به همراه برچسب مشخصات به آزمایشگاه منتقل می شدند. نمونه ها در شرایط آزمایشگاه قرار داده شدند. نمونه ها هر چهار روز یکبار مورد بررسی قرار گرفته و حشرات خارج شده از گالها بر اساس خانواده، جنس و گونه تفکیک و به همراه مشخصات مربوطه به شیشه حاوی الکل 75 درصد منتقل شدند. در این بررسی 19 گونه زنبور پارازیتوئید متعلق به 12 جنس و 6 خانواده، از بالا خانواده Chalcidoidea با تعداد گونه متفاوت، از روی 22 نوع گال مختلف ایجاد شده توسط زنبورهای گالزای خانواده Cynipidae، روی دو گونه بلوط Q. infectoria (10 گال) و Q. brantii (12 گال) جمع آوری گردید. خانواده Eulophidae با 4 جنس و 6 گونه، دارای بیشترین تعداد گونه در میان خانواده های جمع آوری شده است. پس از آن، خانواده های Torymidae و Eurytomidae هر یک با دو جنس و به ترتیب با 5 و 3 گونه قرار دارند. خانواده های Ormyridae (یک جنس) و Pteromalidae (دو جنس) هر کدام با دو گونه و در نهایت خانواده Eupelmidae تنها با یک گونه از کمترین تعداد گونه برخوردار بود. از 19 گونه زنبور پارازیتوئید جمع آوری شده، 16 گونه روی گالهای بلوط Q. brantii و 9 گونه روی Q. infectoria فعالیت می کنند. از این تعداد 3 گونه، به طور اختصاصی روی گالهای Q. infectoria، 10 گونه فقط روی گالهای بلوط Q. brantii و 6 گونه نیز به صورت مشترک گالهای زنبورهای Cynipidae را روی هر دو گونه بلوط پارازیته می کنند. نتایج ارائه شده نشان می دهد که وجود نسلهای جنسی (گالهای بهاره) و غیرجنسی (گالهای تابستانه-پاییزه) زنبورهای گالزا، مهمترین عامل در افزایش تعداد و تنوع گونه های پارازیتوئید روی بلوط Q. brantii در مقایسه با Q. infectoria می باشد.
    کلیدواژگان: بیولوژی، پارازیتوئید، Sarcophila meridionalis، ملخ بادمجانی، Bradyporus latipes
  • ابراهیم عزیزخانی، سید ابراهیم صادقی، غلامرضا رسولیان، رسول امید وحیدرضا منیری، محمد ابراهیم فراشیانی، علی صلاحی صفحات 175-186
    این بررسی طی سالهای 1384-1382 به منظور جمع آوری و شناسایی جوامع پارازیتوئیدهای زنبورهای گالزای خانواده Cynipidae روی دو گونه بلوط، Quercus infectoria و Q. brantiiدر استان لرستان انجام گرفت. در این استان سه منطقه، قلایی واقع در شمال غربی استان، نوژیان واقع در جنوب شرقی و شوراب واقع در جنوب غربی شهر خرم آباد برای نمونه برداری انتخاب گردید. زمان نمونه برداری با توجه به شرایط آب و هوایی استان به گونه ای انتخاب شد که در زمان نمونه برداری، گالها مرحله بلوغ خود را طی کنند. گالها پس از جمع آوری در کیسه های نایلونی قرار داده شده و به همراه برچسب مشخصات به آزمایشگاه منتقل می شدند. نمونه ها در شرایط آزمایشگاه قرار داده شدند. نمونه ها هر چهار روز یکبار مورد بررسی قرار گرفته و حشرات خارج شده از گالها بر اساس خانواده، جنس و گونه تفکیک و به همراه مشخصات مربوطه به شیشه حاوی الکل 75 درصد منتقل شدند. در این بررسی 19 گونه زنبور پارازیتوئید متعلق به 12 جنس و 6 خانواده، از بالا خانواده Chalcidoidea با تعداد گونه متفاوت، از روی 22 نوع گال مختلف ایجاد شده توسط زنبورهای گالزای خانواده Cynipidae، روی دو گونه بلوط Q. infectoria (10 گال) و Q. brantii (12 گال) جمع آوری گردید. خانواده Eulophidae با 4 جنس و 6 گونه، دارای بیشترین تعداد گونه در میان خانواده های جمع آوری شده است. پس از آن، خانواده های Torymidae و Eurytomidae هر یک با دو جنس و به ترتیب با 5 و 3 گونه قرار دارند. خانواده های Ormyridae (یک جنس) و Pteromalidae (دو جنس) هر کدام با دو گونه و در نهایت خانواده Eupelmidae تنها با یک گونه از کمترین تعداد گونه برخوردار بود. از 19 گونه زنبور پارازیتوئید جمع آوری شده، 16 گونه روی گالهای بلوط Q. brantii و 9 گونه روی Q. infectoria فعالیت می کنند. از این تعداد 3 گونه، به طور اختصاصی روی گالهای Q. infectoria، 10 گونه فقط روی گالهای بلوط Q. brantii و 6 گونه نیز به صورت مشترک گالهای زنبورهای Cynipidae را روی هر دو گونه بلوط پارازیته می کنند. نتایج ارائه شده نشان می دهد که وجود نسلهای جنسی (گالهای بهاره) و غیرجنسی (گالهای تابستانه-پاییزه) زنبورهای گالزا، مهمترین عامل در افزایش تعداد و تنوع گونه های پارازیتوئید روی بلوط Q. brantii در مقایسه با Q. infectoria می باشد.
    کلیدواژگان: لرستان، زنبور گالزا ف پارازیتوئید، Quercus infectoria، Quercus brantii
  • مقاله کوتاه
  • کرم سپه وند صفحات 187-192
    بیماری سفیدک پودری یکی از مهمترین عوامل خسارتزا به مراتع استان لرستان به شمار می رود. در بین قارچهای عامل سفیدک پودری، Leveillula taurica (Lev.) arnaud پراکنش میزبانی زیادی داشته و خسارت زیادی را به انواع مختلف گیاهان مرتعی وارد می سازد. این قارچ به عنوان مهمترین عامل بیماری سفیدک پودری در گیاهان مرتعی شناخته شده و روی گونه های مختلف از جنس های 48 تیره گیاهی در بیشتر نقاط جهان گزارش شده است. ریسه های این قارچ از طریق روزنه های استروماتا وارد برگهای میزبان شده و بین سلولهای مزوفیلی گسترش می یابد و مکینه هایی در سلولهای مزوفیل تشکیل می دهد (Braun, 1987). در تحقیق حاضر، به منظور شناسایی سفیدکهای پودری گیاهان مرتعی استان لرستان، از گیاهان مرتعی مختلف موجود در مراتع استان نمونه برداری به عمل آمد. پس از شناسایی گیاهان جمع آوری شده، از اندامهای قارچ روی هر گیاه، درون محلول لاکتوفنل یا محلول لاکتوفنل آنیلین بلو نمونه های میکروسکپی تهیه و 100عدد از هر کدام از اندامهای قارچی شامل کلیستوتسیوم، آسک، آسکوسپور و کنیدی با میکروسکپ المپوس BH2 کالیبره شده، میکرومتری گردید و تمام مشخصات مرفولوژیکی میکروسکپی مشاهده شده اندامها یادداشت و شکل اندامهای قارچی با دستگاه دراوینگ تیوب رسم شد. در موارد ضروری از هر کدام از اندامهای قارچ با استفاده از دوربین عکسبرداری نصب شده روی میکروسکوپ، عکسبرداری صورت گرفت و در نهایت، نمونه قارچ با استفاده از کلید شناسایی Braun (1987) مورد شناسایی قرار گرفت. نتایج بدست آمده به شرح زیر می باشد: گیاه کنگر یامی، L. Centaurea solstitialis در تاریخ13/7/77 از منطقه هیراب بروجرد جمع آوری و قارچ مولد سفیدک پودری روی این گیاه تحت عنوان زیر گونه (Lev.) arnaud Leveillula taurica تشخیص داده شد (شکل 1). میسلیومهای قارچ از نوع پایا است که تمام سطح ساقه و دو طرف برگها را پوشانده و داخل آنها کلیستوتسیومها به صورت پراکنده تا مجتمع وجود داشت. طول زواید از 137-25 میکرومتر و عرض آنها از 11-6 میکرومتر متغیر و طول آنها معمولا کمتر از قطر آسکوکارپ بود. زواید بی رنگ و بیشتر آنها رشته ای و تعداد کمی در انتها دو شاخه ای هستند. آسکها بیضوی تا تقریبا استوانه ای و دارای پایه می باشند. آسکوسپورها تخم مرغی شکل هستند و تعداد آسک داخل آسکوکارپ 17-16 عدد می باشد. داخل هر آسک دو عدد آسکوسپور وجود داشت. قطر کلیستوتسیوم 250-142 میکرومتر، اندازه آسکها 116-50×45-26 میکرومتر و اندازه آسکوسپورها 41-24×21-12 است. آنامورف قارچ از نوع Oidiopsis و اندازه کنیدی ها 60-35×32-11 میکرومتر بود. گیاه Astragalus kirrindicu Boiss.، یک گونه گون علفی چند ساله، درتاریخ 13/7/77 از منطقه هیراب بروجرد جمع آوری و قارچ مولد سفیدک پودری روی این گیاه تحت عنوان زیر گونه (Lev.) arnaud Leveillula taurica تشخیص داده شد (شکل 2). میسلیوم ها از نوع پایا می باشد و در دو سطح رویی و پشتی برگ وجود دارند. کلیسستوتسیوم ها به صورت پراکنده داخل این میسلیوم ها دیده می شوند. اندازه کلیستوتسیوم ها 242-150 میکرون است. زوائد کلیستوتسیوم زیاد، اکثرا رشته ای و بعضی دو شاخه ای نامنظم می باشند. رنگ زوائد قهوه ای روشن و رنگ کلیسستوتسیوم ها از قهوه ای روشن تا قهوه ای مایل به تیره تغییر می کند. تعداد آسک داخل کلیستوتسیوم حدود 13 عدد است. آسکها اکثرا بیضوی تا استوانه ای پایه دار و ندرتا بدون پایه می باشند، اندازه آنها از 122-60×48-19 میکرومتر تغییر می کند و داخل هر آسک دو عدد آسکوسپور وجود دارد. آسکها اکثرا بیضوی تا تخم مرغی و ندرتا گرد بوده، اندازه آنها 40-20×29-12 میکرومتر است. فرم غیر جنسی از نوع Oidiopsis است. کنیدی های آن استوانه ای که یک طرف آن باریک تر بوده، اغلب استوانه ای نوک تیز می باشند و اندازه آنها 59-22×25-10 میکرومتر است.
    گیاه گل گندم زرد، Circium aduncum Fisch. & C.Mey، در تاریخ 13/7/77 از منطقه هیراب بروجرد جمع آوری و قارچ مولد سفیدک پودری روی این گیاه تحت عنوان زیر گونه (Lev.) arnaud Leveillula taurica تشخیص داده شد (شکل 2). میسلیوم ها از نوع پایا و کلیستوتسیوم ها به صورت پراکنده داخل میسلیوم ها وجود دارند. پوشش قارچ روی سطح برگ و زیر برگها دیده می شود. بیشتر کلیستوتسیوم ها دارای انشعابهای ساده می باشند. بعضی از زواید در نوک دو شاخه ای هستند. بیشتر زواید بدون دیواره و برخی نیز دارای یک دیواره عرضی می باشند. طول زواید کوتاه است و حداکثر طول آن به اندازه قطر کلیستوتسیوم ها می رسد. زواید بی رنگ و بعضی در سمت پایه کمی مایل به قهوه ای هستند. اندازه کلیستوتسیوم ها 257-212 میکرومتر، اندازه آسکها 163-112×53-34 میکرومتر، اندازه آسکوسپورها 50-27×29-18 میکرومتر، اندازه کنیدی ها 52-40×23-16 میکرومتر، طول زواید آسکوکارپ 197-23 و قطر آنها 10-4 میکرومتر می باشد. آسکها بیضوی کشیده و دارای پایه هستند. تعداد آسکهای داخل هر کلیستوتسیوم بین 28-22 عدد متغیر است و داخل هر کدام دو عدد آسکوسپور وجود دارد. آسکوسپورها تخم مرغی تا بیضوی کشیده هستند. فرم غیر جنسی به صورت Oidiopsis بوده و در انتهای هر کنیدی بر، یک عدد کنیدی وجود دارد. این اولین گزارش از قارچ فوق در ایران به عنوان عامل مولد سفیدک پودری روی این سه گیاه مرتعی در مراتع استان لرستان می باشد
    کلیدواژگان: سفیدک پودری، Leveillula taurica arnaud، Centaurea solstitialis، Circium adancum، Astragalus kirrindicus، ایران
  • فهیمه جامی، مصطفی نیک نژاد کاظم پور، سیدعلی الهی نیا صفحات 193-198
    از اسفند ماه 1381 تا مهر ماه 1382 از درختان گوجه سبز و آلوی وحشی مشکوک به بیماری شانکر باکتریایی واقع در استان گیلان (تالش، هشتپر، لیسار، لاهیجان و آستانه) نمونه برداری بعمل آمد. مشخص ترین علائم بیماری، تشکیل شانکر به همراه تراوشهای صمغی است. نواحی آلوده اندکی فرورفته و به رنگ قهوه ای تیره تری نسبت به پوست سالم مجاور بودند؛ رنگ بافتهای پوست ناحیه شانکر بین نارنجی روشن تا قهوه ای متغیر می باشد. در برخی نواحی، تعداد زیادی از جوانه ها از بین می روند. تحت شرایط جوی مناسب، آلودگی گلها نیز صورت می گیرد و می تواند بسیار شدید باشد. ممکن است آلودگی از گلها به شاخه منتشر شده و تولید بلایت شاخه نماید و یا به داخل مهمیز نفوذ کرده و باعث تولید شانکر شود. هنگامی که میوه آلوده شود، لکه های روی آن صاف، سطحی و به رنگ قهوه ای تیره در می آید. لکه ها 2-3 میلیمتر عمق داشته و فرورفته اند. نمونه برداری از سرشاخه های آلوده و شانکرهای تنه صورت گرفت و عامل بیماری زا با کشت روی محیط کشتهای باکتریایی مانند King''s B و NA (آگار مغذی) جداسازی گردید. در این پژوهش تعداد 123 جدایه باکتری از درختان مشکوک به آلودگی جداسازی شد که 28 جدایه در توتون و شمعدانی فوق حساسیت ایجاد نمودند. تمامی آزمونهای شناسایی بر روی این 28 جدایه انجام پذیرفت. بر اساس خصوصیات فنوتیپی، تغذیه ای، مورفولوژیک (جدول 1) و نقوش الکتروفورزی پروتئینهای سلولی، باکتری عامل شانکر درختان هسته دار تحت عنوان Pseudomonas syringae pv syringae شناسایی گردید (Schaad, 2001). اثبات بیماری زایی جدایه ها روی برگ گوجه سبز (Yessad et al., 1992) و سرشاخه های جوان جدا شده (Jones, 1971) انجام شد. کلیه جدایه ها پس از 5 روز لکه های آبسوخته و نقاط نکروز در ناحیه زخمها ایجاد نمودند (شکل 2). پس از تزریق هر یک از جدایه ها روی سرشاخه های آلو و گوجه سبز، ابتدا نقاط نکروز در محل تزریق مشاهده و پس از یک ماه اندام تلقیح شده کاملا نکروزه و خشک گردید (شکل 3). در هر دو روش مایه زنی (برگ و سرشاخه ها) نمونه شاهد با آب مقطر سترون تیمار شد که هیچ گونه علائمی مشاهده نشد. آزمون تولید سیرینگومایسین نیز روی جدایه ها با استفاده از قارچ Geotrichum candidum صورت گرفت (Young et al., 1991). تولید سیرینگومایسین بوضوح در تمامی جدایه ها ردیابی گردید. 40 درصد از جدایه ها در هر دو تکرار تولید سیرینگومایسین داشته و از رشد قارچ جلوگیری نمودند. میزان حساسیت جدایه ها به آنتی بیوتیک های مختلف با استفاده از روش Psallidas (Psallidas, 1993) انجام شد که نتایج حاصل در جدول 2 آمده است. الکتروفورز پروتئین (PAGE–SDS) با استفاده از روش Laemmli با تغییرات اندکی انجام گرفت (Laemmli, 1970) و جدایه های مربوطه به همراه جدایه های استاندارد دریافتی از کشور فرانسه کلکسیون باکتری های بیماری زای فرانسه (CFBP) مورد مقایسه قرار گرفتند. کلیه جدایه ها در الکتروفورز پروتئینی تام سلولی به روش PAGE-SDS یک بعدی در ژل پلی اکریل آمید 12% تولید نوارهایی نمودند. مقایسه نقوش پروتئینی جدایه ها وجود سطح بسیار بالایی از تشابه را در بین آنها و ایزوله استاندارد نشان می داد و اختلافات جزئی در نوارهای ایجاد شده توسط جدایه های فوق که بیشتر به صورت قوی و ضعیف بودن و وجود یا عدم وجود یک یا چند باند بسیار ضعیف بود، دیده شد. با صرف نظر از این اختلافات بسیار جزئی، می توان اظهار نمود نقوش پروتئینی مربوط به جدایه ها با جدایه استاندارد تفاوتی با هم ندارند و دارای سطح بالایی از تشابه هستند (شکل4). این اولین گزارش باکتری Pseudomons syringea pv syringea از درختان هسته دار جنگلی از استان گیلان می باشد.
    کلیدواژگان: شانکر باکتریایی، Pseudomonas syringae pv syringae، گوجه سبز وحشی، آلوی وحشی، گیلان