فهرست مطالب

تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران - سال پانزدهم شماره 2 (پیاپی 28، تابستان 1386)

نشریه تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران
سال پانزدهم شماره 2 (پیاپی 28، تابستان 1386)

  • 100 صفحه، بهای روی جلد: 20,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/07/09
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سیدمحسن حسام زاده حجازی، مهدی ضیایی نسب صفحه 85
    تنوع سیتوژنتیکی در 6 جمعیت متعلق به 4 گونه از جنس Hedysarum با استفاده از سیستم آنالیز تصویری مورد ارزیابی قرار گرفت. تعداد کروموزومهای پایه در جمعیت های مورد بررسی x=8 بود. اما از لحاظ سطوح پلوئیدی تنوع وجود داشت، که این امر موید وجود تنوع کروموزومی در نمونه های مورد بررسی بود. بر اساس جدول دو طرفه Stebbins همه جمعیت ها در کلاس 1A قرار گرفتند و اختلاف معنی داری (p<0.01) میان جمعیتها برای صفات مورد بررسی مشاهده گردید. تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که دو مولفه اول و دوم به ترتیب 79.86 و 19.64 درصد از واریانس موجود بین جمعیت ها را توجیه می نماید. در مولفه اول، صفات طول کل کروموزوم (TL)، طول بازوی بلند (LA)، طول بازوی کوتاه (SA) و شاخص سانترومری (CI) و در مولفه دوم، صفت نسبت بازوها (AR) بیشترین سهم را در واریانس بین جمعیت ها داشتند. تجزیه خوشه ایجمعیت ها بر اساس خصوصیات کاریوتیپی آنها را در دو کلاس مجزا قرار داد. بیشترین فاصله (3.804) بین دو گونه H. coronarium (از گرگان) و H. criniterum (از کرمانشاه) و کمترین فاصله (1.008) بین دو نمونه شارلق و سولگرد متعلق به گونه H. kopetdaghi مشاهده شد. دیاگرام مربوط به پراکنش جمعیت ها بر اساس دو مولفه اصلی اول و دوم، جمعیت ها مورد بررسی را در دو گروه متمایز قرار داد که این امر موید نتایج حاصل از تجزیه خوشه ایبود. در تجزیه خوشه ایبر اساس دو شاخص A1 و A2 نیز جمعیت ها از لحاظ تکاملی در دو گروه متمایز قرار گرفتند. بر این اساس، دو گونه H. criniferum (از زنجان) و H. kopetdaghi (از سولگرد) بیشترین فاصله (2.708) را نشان دادند و کمترین فاصله (0.202) بین دو گونه H. kopetdaghi (از سولگرد) و H. criniferum (از کرمانشاه) مشاهده شد.
    کلیدواژگان: Hedysarum، تجزیه به مولفه های اصلی، تجزیه خوشه ای، سیستم آنالیز تصویری و کاریوتیپ
  • محمدجعفر آقایی، محمدرضا نقوی، علیرضا طالعی، منصور امیدی، جواد مظفری صفحه 95
    ژنوم D یکی از سه ژنوم اصلی در گندم نان Triticum aestivum نقش مهمی در بسیاری از صفات زراعی گندم نان بعهده دارد. این ژنوم از گونه Aegilops tauschii به گندم نان به ارث رسیده است. علاوه بر آن گونه های A. cylindrica و A. crassa نیز ژنوم D را حمل می کنند و در ایران گسترش دارند. به منظور مطالعه همولوژی بین ژنوم D در میان این سه گونه با ژنوم D گندم نان و بررسی امکان انتقال ژن از این گونه ها به گندم زراعی از هر گونه 13 نمونه و در مجموع 52 نمونه از نواحی مختلف انتخاب گردید. در مزرعه هیبریدهای بین گونه ای بین نمونه های آژیلوپس و گندم نان هر دسته تهیه گردید. سپس وضعیت جفت شدن کروموزومهای میوزی در خوشه های جوان هیبریدهای بین گونه ای مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که امکان تهیه هیبریدهای بین این گونه ها حداقل با استفاده از روش های نجات جنین وجود دارد. ژنوم گونه A. tauschii شباهت زیادی با ژنوم D گندم نان نشان داد، به طوری که کروموزومهای دو گونه قادر بودند با یکدیگر جفت شده و به طور متوسط 11.9 کیاسما در هر سلول تشکیل دهند، اما میزان جفت شدن کروموزومهای گونه A. cylindrica با گندم نان کمتر بوده و به طور متوسط 7.37 کیاسما در هر سلول مشاهده گردید. شباهت کروموزومهای فرم تتراپلوئید گونه A. crassa با گندم نان نیز بسیار ناچیز بوده و کروموزومهای این گونه به طور متوسط تنها 3.42 کیاسما با کروموزومهای گندم تشکیل می دادند. با این حال، حتی تشکیل تعداد کمی کیاسما در هیبریدهای بین گونه ای امکان انتقال ژن از این گونه ها را به گندم نان فراهم می نماید.
    کلیدواژگان: Aegilops، گندم، تلاقی بین گونه ای، ژنوم D و همولوژی کروموزومی
  • محمدرضا عباسی، شاهین واعظی، نازیلا بقایی صفحه 113
    به منظور بررسی تنوع ژنتیکی در کلکسیون ماشک تلخ بانک ژن گیاهی ملی ایران، در یک آزمایش مشاهده ای 126 توده ماشک تلخ (V. ervilia) در اسفند 1378 در مزرعه کشت شدند. طبق دستورالعمل از 42 صفت زراعی و مورفولوژیکی توده ها یادداشت برداری گردید. تمامی توده ها حالت رشد افراشته داشتند. ارتفاع گیاه در گلدهی از 21 تا 80 سانتیمتر متغیر بود. تعداد روز تا گلدهی از 55 تا 88 روز با میانگین 69.8 روز تغییر می کرد. تعداد گل در گل آذین از 1 تا 3 گل متغیر بود. تعداد روز از کشت تا رسیدگی بذر از 93 تا 115 روز با میانگین 100 روز تغییر داشت. میانگین تعداد بذر در نیام و تعداد نیام در گیاه به ترتیب 3.5 و 55 عدد بود. وزن هزار دانه از 30 تا 75 گرم با میانگین 45 گرم متغیر بود. تعداد بذر در نیام با صفات طول و عرض نیام (r= 0.8097, P<0.01)، شکل نیام (r= 0.6984, P<0.01)، تعداد گل در گیاه (r= -0.2343, P<0.01) و تعداد جفت برگچه در برگ (r= -0.3315, P<0.01) همبستگی معنی دار نشان داد. نتایج حاصل از تجزیه به عاملها نشان داد که %70.4 از واریانس جامعه در 7 عامل اول وجود دارد. در عامل اول صفات الگوی شاخه زایی، تعداد روز تا گلدهی، تعداد گل در گل آذین، تعداد روز تا رسیدگی بذر و سرعت رشد گیاه بیشترین تاثیر را داشتند. در صورتی که صفات شاخه زایی، اندازه گل، شدت رنگ درفش گل و تعداد نیام در گیاه بیشترین تاثیر را در عامل دوم داشتند. همچنین توزیع پراکنش توده ها در پلات حاصل از دو عامل اول این تجزیه، پراکنش توده ها را در هر استان نسبت به یکدیگر نشان داد. در تحلیل کلاستر به روش Ward بر روی میانگین صفات در توده های هر استان سه خوشه مشخص شد. در خوشه اول استانهای کردستان، لرستان و مرکزی، در خوشه دوم استانهای ایلام، همدان و اصفهان و در خوشه سوم استانهای کرمان و آذربایجان شرقی کنار یکدیگر قرار گرفتند.
    کلیدواژگان: تنوع ژنتیکی، ژرم پلاسم ماشک تلخ و صفات زراعی مورفولوژیکی
  • معصومه مدرس، پروین ابریشم چی، حمید اجتهادی، علی رمضانی صفحه 129
    گیاه دارویی نوروزک (Salvia leriifolia) متعلق به تیره نعناع (Lamiaceae) و بومی استان خراسان و سمنان می باشد. در این پژوهش با توجه به درصد جوانه زنی بسیار کم در بذرهای این گیاه، با استفاده از کشت رویان، تکثیر گیاه مورد بررسی قرار گرفت. تنظیم کننده های رشد گیاهی 2، 4-D با غلظتهای 0، 1، 1.5، 2، 2.5 و 3 میلیگرم در لیتر و کینتین (6- فورفوریل آمینو پورین) با غلظتهای 0.3، 0.1 و 0 میلیگرم در لیتر برای رشد رویان در محیط کشت MS استفاده شدند. نمونه ها ابتدا یک هفته در تاریکی و دمای 25?C و بعد به مدت سه هفته در شرایط روشنایی قرار گرفتند و رشد رویانها به صورت کمی و کیفی بررسی شد. بر اساس نتایج بدست آمده محیط 22mgl-1، 4-D همراه با 0.1mgl-1 کینتین، به طور معنی داری نسبت به محیطهای دیگر جهت افزایش باززایی و رشد رویان مناسبتر بود.
    کلیدواژگان: Salvia leriifolia، تکثیر و کشت رویان
  • مریم اکبری خباز، عباس قمری زارع، مه لقا قربانلی، محمدحسن عصاره، میترا امام صفحه 142
    ریزازدیادی E. gongylocarpa Blakely به وسیله کشت جوانه بررسی شد. تیمارهای مختلف سترون سازی، استقرار، شاخه زایی و ریشه زایی اعمال گردید. بهترین روش سترون سازی بذر، در محلول بنومیل %0.5 به مدت 15 دقیقه، شستشو با مایع ظرف شویی، شستشو زیر آب جاری به مدت 2 ساعت، 20 ثانیه غوطه وری در الکل اتیلیک %70 و 20 دقیقه هیپوکلریت سدیم %2 بود. از 22 تیمار محیط کشت، محیط MS محتوی نصف غلظت نیترات، 0.1 BAP، 0.2 Kin، 0.1 IBA و 0.25 GA3 میلی گرم بر لیتر، به همراه 100 PVP میلی گرم بر لیتر برای استقرار و تکثیر شاخه ها انتخاب شد. بهترین ریشه زایی در محیط MS حاوی 1 میلی گرم بر لیتر IBA به همراه 2.5 گرم بر لیتر زغال فعال انجام شد. گیاهچه های ریز ازدیاد شده در گلدانهای کوچکی حاوی ترکیبی از خاک و ماسه، خاکبرگ و پرلیت به نسبت های 1:3:3 استریل شده کشت شدند و مراحل سازگاری را در گلخانه یعنی در شرایط نوری مطابق با شب و روز طبیعی با موفقیت طی کردند.
    کلیدواژگان: ریزازدیادی، شاخه زایی، ریشه زایی، هورمون و Eucalyptus gongylocarpa Blakely
  • حمیدرضا عیسوند، حسن مداح عارفی صفحه 159
    در این تحقیق اثر تنظیم کننده های رشد گیاهی سیتوکینین، اکسین و جیبرلین با غلظت های 25، 50 و 100 پی پی ام بر کیفیت فیزیولوژیک بذرهای پیر شده Bromus inermis مورد بررسی قرار گرفت. درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه، طول ساقچه و طول کل گیاهچه بذرهای پیر شده به طور معنی داری کمتر از بذرهای پیر نشده بود. تنظیم کننده های رشد فوق در غلظتهای یکسان اثر متفاوتی بر درصد جوانه زنی داشتند. اکسین در غلظت های 25 و 100 پی پی ام سبب افزایش درصد جوانه زنی بذرهای پیر شده گردید. اثر نوع هورمون بر سرعت جوانه زنی معنی دار نبود، اما در همه تنظیم کننده ها با افزایش غلظت، خصوصا از 50 به 100ppm، سرعت جوانه زنی به طور معنی داری کاهش یافت. فرایند پیری بذر، رشد ریشه چه را در مقایسه با رشد ساقه چه بیشتر تحت تاثیر قرار داد. بنظر می رسد مریستم های اولیه ریشه چه یکی از مکانهای حساس به پیری در بذر باشند. اکسین موجب کاهش اثرات مضر پیری بر رشد ریشه چه شد، اما این اثر به لحاظ آماری معنی دار نبود. اثر هورمون بر طول ساقه چه معنی دار بود و سیتوکینین و جیبرلین سبب افزایش طول ساقه چه شدند. کاهش نسبت طول ریشه چه به طول ساقه چه (R/S) در اثر پیری معنی دار نبود، اما اکسین این نسبت را در بذرهای پیر شده افزایش داد. با افزایش غلظت تنظیم کننده ها، R/S کاهش یافت. درصد گیاهچه های غیر عادی در اثر تیمار پیری کاهش یافت، اما درصد بذرهای مرده افزایش یافت.
    کلیدواژگان: پیری بذر، Bromus inermis، تنظیم کننده های رشد گیاهی و کیفیت فیزیولوژیک
  • ناصر باغستانی میبدی، حسن مداح عارفی صفحه 172
    درصد جوانه زنی و شاخص بنیه از جمله عوامل موثر بر کیفیت بذرهای گیاهان محسوب می گردند. کسب اطلاع از چگونگی ارتقا این عوامل بر زادآوری و تجدید حیات عرصه های طبیعی نقش موثری ایفا می نمایند. در این پژوهش به بررسی اثرات وجود و عدم وجود بالپوش بذر تاغ بر عوامل یاد شده پرداخته شده است. این مطالعه بر روی بذر جنگلهای دست کاشت تاغ منطقه اشکذر یزد انجام گرفت که درختچه های آن در زمان بررسی 18 ساله و در پاییز سال 1373 عملیات تنک کردن و برش روی آنها اعمال گردیده بود. نمونه های بذری بوجاری شده به دو قسمت مساوی تقسیم گردید. یک نمونه به همان حالت (با بالپوش) و نمونه دیگر پس از جداسازی بالپوش آنها در آزمایش های تعیین قوه نامیه و شاخص بنیه بذر مورد مقایسه قرار گرفتند. تراکم کاشت بر درصد جوانه زنی و بنیه بذرهای مورد آزمایش سال 1379 تاثیر معنی دار (p?0.05) داشت، به طوری که با کاهش تراکم، این شاخص ها نیز کاهش یافتند. بذرهای تولیدی از درختچه های هرس شده با پایه های شاهد تفاوت معنی داری (p?0.05) نداشتند، اما در بین بذرهای با بالپوش و بدون بالپوش اختلاف معنی دار در سطح یک درصد مشاهده شد. با حذف بالپوش، درصد جوانه زنی و بنیه بذرهای تاغ افزایش می یابد و انجام این کادر فرآیند جمع آوری و نگهداری بذر با صرف وقت و هزینه کمتر میسر و اجرای آن در سطوح وسیع قابل توصیه خواهد بود.
    کلیدواژگان: بالپوش بذر، تاغ، جوانه زنی، شاخص بنیه، قوه نامیه و Haloxylon aphylum