فهرست مطالب

تحقیقات مرتع و بیابان ایران - سال دوازدهم شماره 2 (پیاپی 19، سال 1384)

فصلنامه تحقیقات مرتع و بیابان ایران
سال دوازدهم شماره 2 (پیاپی 19، سال 1384)

  • 115 صفحه، بهای روی جلد: 18,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/06/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمدعلی دری صفحه 103
    کشت یونجه های یکساله یکی از راه های افزایش تولید علوفه با کیفیت بهتر و همچنین افزایش کمیت تولید علوفه در اراضی دیم کم بازده و کمک بازده و کمک به احداث چراگاه می باشد. بدین منظور با انتخاب ارقامی از یونجه های یکساله اصلاح شده برای شرایط دیم و یک گونه بومی در ایستگاه تحقیقاتی مراوه تپه استان گلستان در شرایط دیم آزمایش سازگاری و بررسی تولید کمی و کیفی انجام شد. گونه ها و ارقام یونجه یکساله مورد نظر عبارتند از:(Mogul و Medicago truncatula cv. (Caliph و cv. (Sava, Robinson Medicago scutellata) و گونه بومی M. minima به عنوان شاهد استفاده شد. آزمایش در طرح بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. برداشت علوفه در مرحله ده درصد گلدهی انجام و پس از خشک کردن در هوای آزاد توزین شد. نتایج نشان داد که عملکرد علوفه در سالهای اجرای طرح اختلاف معنی داری در سطح 0.01 داشته، به طوری که در سال اول رقم 746.3 Robinson کیلوگرم در هکتار بیشترین و در سال دوم رقم Mogul با 1179.1 کیلوگرم در هکتار بیشترین تولید را داشتند. از لحاظ کیفی نیز ارقام اختلاف معنی داری در سطح 0.01 داشتند. تولید پروتئین در رقم Robinson، 139.4 کیلوگرم در هکتار در سال اول و در سال دوم 185.4 کیلوگرم در هکتار برای رقم Mogul بوده است. در سال سوم پس از کاشت، تغییرات جوی شدیدی نسبت به دو سال قبل اتفاق افتاد، به طوری که بذرها جوانه زده، اما بلافاصله سرمای شدید و مداوم توام با بارندگی و برف باعث شد که قبل از خروج گیاهچه، آنها به طور کلی سرمازده و از بین رفتند. این موضوع نشان می دهد که یونجه های یکساله ممکن است در برخی سالها تولید خوبی داشته باشند و در برخی سالها عوامل محیطی باعث گردد تا تولید نداشته باشند. تجزیه مرکب اثر ارقام و اثرات سال- رقم بر تولید علوفه خشک و پروتئین به ترتیب در سطح 0.05 و 0.01 معنی دار شد.
    کلیدواژگان: یونجه یکساله، ارقام، کشت دیم، تولید علوفه، استان گلستان
  • مهدی فرح پور، فتح الله غیور، حسین شرباف، علی یوسفی زاده صفحه 121
    خشکی بیش از حد و سختی شرایط مناطق بیابانی ایران باعث شده است تا دست اندرکاران همواره درصدد یافتن راه حلهایی برای فائق آمدن بر مشکلاتی باشند که حاصل عملکرد سیستمهای حاکم بر این مناطق است. استفاده از مالچهای نفتی یکی از این راه حلهاست که همواره با انتقاداتی نیز همراه بوده است. در این تحقیق کارآیی مالچهای نفتی در مقابل برخی از روش های مرسوم در جهان با استفاده از روش کرتهای خرد شده آزمون شده است. برای این آزمایش از تیمارهای مالچ غیر نفتی چینی که از بازیافت مواد پلاستیکی بدست آمده و مواد جذب کننده رطوبت بلژیکی و فرانسوی و بذرهای Calligonum comosum, Syperus Smirnovia iranica, conglomeratus, Haloxylon aphyllum استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که استفاده از مالچ نفتی در سطوح 1 و 5 درصد دارای اثر معنی دار بوده و بر سایر روش ها ارجح است. قضاوت ما بر آنست که علت این امر در مقاومت مالچ نفتی در مقابل بادهای منطقه است که جابه جایی بذور را به حداقل می رساند.
    کلیدواژگان: بیابان، بیابانزدائی، مواد جاذب اب، مالچ، مالچهای نفتی، تپه های ماسه ای
  • عباسعلی سندگل صفحه 135
    در سالهای 1364-1368 به منظور معرفی گونه های مرتعی سازگار، مرغوب و دایمی جهت اصلاح مراتع منطقه چناران مراوه تپه تعداد 27 گونه و اکوتیپ مرتعی انتخاب و در قالب طرح فاکتوریل با چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. هر گونه روی خطوطی با فاصله 70 سانتیمتر از هم کشت شدند (بوته ای ها روی خطوط 25 متری و با فاصله کاشت 2, 5 متری) و تعداد 160 پایه از هر یک در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. از میان گونه های مورد بررسی تعداد 8 گونه از استقرار، شادابی و رشد مطلوبی برخوردار شدند. تجزیه آماری تعداد گونه های موفق مورد آزمایش در سال پنجم نشان داد که میان استقرار این گونه ها تفاوت معنی دار وجود دارد (P=%5). مقایسه میانگین تعداد استقرار گونه ها با روش دانکن نشان داد که گونه های Atriplex halimus, Bromus tomentellus, Medicago scutellata در رتبه سوم و گونه Atriplex canesence در رتبه دوم و گونه Puccinelia distans در رتبه سوم و گونه های Agropyron elongatum, Medicago sativa cri., Medicago sativa.Codi در رتبه چهارم قرار گرفتند.
    کلیدواژگان: سازگاری، گونه های مرتعی، چناران مراوه تپه
  • مجید دشتی، حامد ظریف کتابی، اصغر پاریاب، حسین توکلی صفحه 153
    گیاه سریش با نام علمی Eremurus spectabiils M.B. گیاهی چند ساله از خانواده Liliaceae است. ریشه های این گیاه پس از خشک شدن به سادگی پودر شده و در مجاورت با آب چسبناک می شود. در این تحقیق نیازهای بوم شناختی گیاه و نیز رویشگاه های آن در استان خراسان مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تعیین روابط خاک و گیاه، برخی خصوصیات فیزیکی شیمیایی خاک از قبیل بافت، اسیدیته، هدایت الکتریکی، میزان سدیم، پتاسیم، آهک و گچ تعیین گردید. زمین شناختی رویشگاه ها نیز با استفاده از نقشه های زمین شناسی و قابلیت اراضی و بازدید صحرایی مطالعه شد.
    نتایج نشان دادند که دامنه ارتفاعی رویشگاه های این گونه از 900 تا 3000 متر در استان خراسان مشاهده می شود. این گیاه در اراضی کم عمق و سنگلاخی در تمام جهات جغرافیایی و شیب 12 تا نزدیک 70 درصد دیده می شود. نوسانهای میزان بارندگی در رویشگاه ها، از 200 تا 600 میلیمتر و متوسط درجه حرارت سالانه بین 5 تا 15 درجه سانتیگراد متغیر است. بر اساس روش طبقه بندی اقلیمی دومارتن توسعه یافته، حدود 50 درصد رویشگاه ها در اقلیم نیمه خشک سرد قرار دارند. گونه فوق، خاکهای کم عمق و سنگلاخی با بافت لومی شنی تا لومی سیلتی بدون گچ با اسیدیته حدود خنثی که به خوبی زهکشی شده اند را ترجیح می دهد. پایین بودن هدایت الکتریکی (EC) خاک بیانگر مقاومت کمتر این گونه به شوری است. بررسی های زمین شناختی نشان دادند که بستر اصلی استقرار این گونه را زمینهای سنگلاخی و به ویژه سازندهای شیلی، سنگهای آهکی و آذرین حد واسط تشکیل می دهند.
    کلیدواژگان: سریش (Eremurus spectabilis M، B)، رویشگاه ها، نیازهای بوم شناختی، استان خراسان
  • مرتضی اکبرزاده صفحه 167
    مطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط چرا و عدم چرای دام در رویشگاه های مرتعی، با توجه به نقش آن در برنامه ریزی های احیای مراتع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. برای امکان تفکیک اثر مدیریت از اثرات عوامل اقلیمی، نقاط بررسی باید حفاظت شده باشند. این بررسی در مراتع استپی منطقه رودشور انجام شد. یادداشت برداری در پلات های ثابت که از سال 1347 در داخل و بیرون قرق مستقر شده بودند، صورت گرفت. نتایج نشان داد که در 6 سال اول بررسی کل پوشش تاجی گونه های چند ساله در داخل قرق حدود 20 درصد افزایش یافت و این افزایش بیشتر در بوته ها و پهن برگان علفی بود. گندمیان چند ساله به مقدار خیلی اندک در سطح پلات ها ظاهر شدند. گونه های کلاس I نایاب ولی سهم گونه های کلاس II در ترکیب گونه های دایمی افزایش یافت. با این حال تغییرات پوشش در فاصله این دو سال به جز پهن برگان علفی یکساله، از نظر آماری معنی دار نبود. در فاصله سالهای 73-1347، پوشش تاجی گونه های چند ساله حدود 2.5 برابر شد که به طور عمده ناشی از افزایش قابل توجه در گندمیان چند ساله و به خصوص گونه Stipa hohenackeriana بود. سهم بوته ها در ترکیب گیاهی، از حدود 90 درصد به حدود 60 درصد رسید. گونه های چند ساله کلاس I همچون Astragalus chaborasicus و Poa sinaica که در سال مبدا وجود نداشتند، در سالهای بعد مستقر شده و افزایش یافتند و گونه های کلاس III در ترکیب گیاهی خیلی کم بودند. مقایسه پوشش داخل و بیرون قرق در سال 73 نشان داد که گونه های چند ساله کلاس I در بیرون قرق خیلی نایاب و در داخل قرق قابل توجه هستند. گونه های کلاس II قسمت عمده ای از پوشش را تشکیل می دهند، ولی سهم آنها در ترکیب گیاهی داخل قرق بیشتر از بیرون آن می باشد. پوشش گونه های Salsola laricina و Stipa hohenackeriana بیش از 25 برابر بیرون قرق بود. با این حال پوشش گونه Artemisia sieberi در بیرون قرق بیشتر بود که تمایل کم دوام را به این گونه نشان می دهد. در نهایت سهم گونه های کلاس III نیز در بیرون قرق بیشتر از داخل آن بود.
    کلیدواژگان: مراتع استپی، پوشش تاجی، ترکیب گیاهی، قرق، منطقه رودشور
  • نجاتعلی سالار، عباسعلی سندگل صفحه 189
    به منظور معرفی گونه های علوفه ای مرتعی با عملکرد بال و سازگار جهت احیا مراتع منطقه نیمه استپی بررسی حاضر از سال 1378 تا سال 1382 در ایستگاه مدیریت دام و مرتع جاشلوبار انجام شد. این بررسی در قالب طرح آزمایشی بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار (3 پایگاه) و 9 تیمار (9 گونه) به اجرا درآمد. تحلیل داده ها به روش طیف لیکرت "مجموع نمرات" و همچنین آزمون F انجام شد. نتایج این بررسی نشان داد که از میان گونه های مورد بررسی گونه های Agropyrum elongatum, Secale montanum و Bromus tomentellus نسبت به سایر گونه های کشت شده از سازگاری و تولید بالاتری برخوردار بودند.
    از میان سه گونه برتر نیز گونه Secale montanum بهترین رشد و عملکرد را داشته است.
    کلیدواژگان: استقرار، سازگاری، Agropyrum elongatum، Secale montanum، Bromus tomentellus، مراتع نیمه استپی، جاشلوبار سمنان
  • صفحه 205