فهرست مطالب

تحقیقات مرتع و بیابان ایران - سال پانزدهم شماره 3 (پیاپی 32، پاییز 1387)

فصلنامه تحقیقات مرتع و بیابان ایران
سال پانزدهم شماره 3 (پیاپی 32، پاییز 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/08/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • علی بمان میرجلیلی، قاسمعلی دیانتی تیلکی، ناصر باغستانی صفحه 295
    در این تحقیق مقایسه پنج روش اندازه گیری فاصله ای تعیین تراکم، شامل روش های نقطه مرکز یک چهارم، نزدیکترین فرد، نزدیکترین همسایه، زوج تصادفی و زاویه منظم در بوته زارها از نظر صحت بررسی شد. گونه های مورد مطالعه در مناطق کوهستانی درمنه کوهی(Artemisia aucheri) و در منطقه دشتی علف شتر(Cornulaca monacantha) بود. بدین ترتیب سه سایت مطالعاتی در مرتع تنگ لایبید استان یزد با پوشش های متفاوت انتخاب گردید. در هر سایت منطقه کلید مشخص شد و محدوده هایی به ابعاد (100×40) متر مربع انتخاب و کلیه بوته های مورد نظر در این سطح شمرده شدند و این روش به عنوان شاهد در نظر گرفته شد و کلیه روش ها با این روش با استفاده از طرح بلوک کاملا تصادفی با سه تکرار و با استفاده از آزمون دانکن مقایسه شدند، بدین ترتیب که در هر منطقه کلید در هر تکرار سه ترانسکت 100 متری به فاصله 10 متر ایجاد گردید در طول هر ترانسکت 10 نقطه که فاصله آنها از همدیگر10 متر بود مشخص گردید. برای هر یک از روش های فاصله ای تعداد30 اندازه نمونه در هر تکرار در هر روش مورد نظر اجرا گردید. الگوی پراکنش در هر منطقه با استفاده از دو شاخص فاصله ای هاپکینز و ابرهارت محاسبه شدند. نتایج نشان داد که در منطقه دشتی با تراکم واقعی 38/0پایه در متر مربع با الگوی پراکنش کپه ای و کپه ها به صورت یکنواخت، روش نقطه مرکز یک چهارم، نزدیکترین برآورد به مقدار شاهد ارائه نموده است. در دامنه غربی منطقه کوهستانی با تراکم واقعی8/1 پایه در متر مربع با الگوی پراکنش تصادفی به سمت یکنواختی و بندرت کپه ای روش نزدیکترین همسایه، نزدیکترین برآورد به مقدار شاهد ارائه نموده و در دامنه شرقی منطقه کوهستانی با تراکم واقعی 9/2 پایه در متر مربع و الگوی پراکنش تصادفی به سمت یکنواختی، روش نزدیکترین همسایه، نزدیکترین برآورد به مقدار شاهد ارائه نموده است. بنابراین در مراتع بوته زار با پوشش حدود 10 درصد و الگوی پراکنش کپه ای، روش نقطه مرکز یک چهارم و در مراتع درمنه زار با پوشش حدود20-16 درصد و الگوی پراکنش یکنواخت، روش نزدیکترین همسایه جهت تعیین تراکم توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: تنگ لایبید، علف شتر، درمنه کوهی، شاخص هاپکینز، شاخص ابرهارت، تراکم، روش فاصله ای
  • علی اکبر صفدری، زهرا محمودی، هادی معماریان خلیل آباد صفحه 304
    جلوگیری از حرکت رسوبات بادی در مناطق برداشت یک کار بنیادیست و عملیات اجرایی بایستی بیشتر در منطقه برداشت متمرکز شود. به منظور منشایابی رسوبات بادی دشت مختاران بیرجند از روش گام به گام ارائه شده توسط اختصاصی و همکاران استفاده شد. این کار طی دو مرحله انجام گرفت. ابتدا جهت یابی قطاع برداشت و سپس مکان یابی. به منظور جهت یابی قطاع برداشت دشت مختاران بیرجند ابتدا اطلاعات مربوط به جهت طوفانهای گردوخاک منطقه با تکمیل پرسشنامه از ساکنین محدوده اطراف ارگ بدست آمد. سپس تصاویر ماهواره ای و عکسهای هوایی مربوط به دو دوره زمانی با یکدیگر مقایسه شد و با استفاده از تصویر ماهواره ای و بازدیدهای صحرایی مرفولوژی تپه های ماسه ای ارگ تعیین گردید. درنهایت با مطالعه رژیم باد و رسم گلبادها، بادهای فرساینده و مؤثر در تشکیل تپه های ماسه ای شناسایی شد. پس از مشخص شدن قطاع برداشت(دشت سرهای مشرف به تپه های ماسه ای)، فاز مکان یابی نقاط برداشت آغاز گردید. در این مرحله با مطالعه ژئومرفولوژی قطاع برداشت و نمونه برداری از رخساره های این قطاع اقدام به بررسی گرانولومتری، مرفوسکپی و نهایتا کانی شناسی رسوبات تپه های ماسه ای و قطاع برداشت گردید و ارتباط ژنتیکی عناصر با یکدیگر بررسی شد. در نهایت با بررسی های بعمل آمده مشخص شد که منشا اصلی رسوبات موجود در ارگ مختاران بیرجند ناشی از وجود تشکیلات زمین شناسی شیست- فیلیت1، سنگهای کالردملانژ و سایر سازندهای حساس واقع در شرق و جنوب شرق منطقه می باشد که در اثر فرسایش آبی، در بخش های مختلف دشت مختاران رسوب می نماید. در اثر عمل بادهای فرساینده و شدید شرقی و جنوب شرقی در منطقه، این رسوبات دوباره برداشت شده و با طی مسیری در محدوده دق رسوب می نمایند. این رسوبات بارها توسط بادهای منطقه(بادهای شمال شرقی، شمالی، غربی) در داخل ارگ جابجا شده و تشکیل تپه های ماسه ای از نوع ستاره ای شکل نموده است. بنابراین با توجه به مطالعات انجام شده و بازدیدهای انجام شده می توان گفت که رخساره ژئومرفولوژی نهشته های ریزدانه- عمدتا اراضی زراعی واقع در شرق و جنوب شرق منطقه در اولویت اول و طبقه فعال، رخساره منطقه پخش سیلاب(بسترمسیل ها و خشکه رودها) واقع در بخش شرقی ارگ در اولویت دوم و نیمه فعال و رخساره های ژئومرفولوژی شوره زار و رخساره کویر زرده واقع در محدوده دق در اولویت سوم وکم فعال قرار دارند.
    کلیدواژگان: ارگ، تپه های ماسه ای، فرسایش بادی، جهت یابی، قطاع برداشت، مکان یابی، مختاران
  • حسین ارزانی، سید حسن کابلی، حمیدرضا میرداوودی، مهدی فرحپور، مژگان سادات عظیمی صفحه 320
    ارزیابی مراتع به مفهوم بررسی مستمر این اراضی با توجه به تغییرات دائمی، اهمیت اکولوژیک و جایگاه خاص اقتصادی که به خود اختصاص داده اند، اهمیت ویژه ای دارد. وسعت زیاد مراتع و محدودیت امکانات جهت مطالعه و ارزیابی منظم مراتع، کاربرد فناوری های نوین را ضروری می سازد. این تحقیق به منظور بررسی امکان برآورد پوشش گیاهی مراتع با استفاده از اطلاعات رقومی تصاویر ماهواره ای، شکل گرفت. جهت ارزیابی قابلیت تصاویر ماهواره لندست در تامین اهداف مورد نظر، تصاویر سنجنده ETM+ از سالهای مورد مطالعه تهیه شد و جهت انجام تحقیق، مراتع استان مرکزی مد نظر قرار گرفت، پس از اعمال تصحیحات اتمسفریک و ژئومتریک شاخص های گیاهی توصیه شده در مورد پوشش گیاهی مناطق خشک و نیمه خشک از تصاویر استخراج گردید، تصحیحات تابش سنجی در مرحله ای مجزا اعمال و سایر مراحل بر اساس روش قبلی پی گرفته شد. متغیرهای پوشش گیاهی(تاج پوشش یکساله ها، تاج پوشش گیاهان علفی، تاج پوشش گندمیان، تاج پوشش بوته ای ها، کل تاج پوشش گیاهی) در پنج مکان مختلف در طول پنج سال اندازه گیری گردید. مطالعه متغیرها در درون 60 پلات مستطیل شکل با مساحت دو متر مربع در طول چهار ترانسکت ثابت 400 متری انجام شد. اندازه گیری ها در سالهای 1377 تا 1381 تکرار شد. با بررسی همبستگی داده های زمینی مورد مطالعه با شاخص های استخراج شده، شاخص با بالاترین همبستگی مورد توجه قرار گرفته، رابطه بین شاخص مناسب و متغیرهای سطح خاک تعیین شد. قبل از انجام این مراحل داده های تعدادی از پلاتها (15 پلات) بصورت تصادفی از روندکارحذف و پس از تعیین رگرسیون به منظور بررسی کارایی رگرسیون در برآورد واقعیت زمینی بکار گرفته شد. در یک مرحله دیگر بدون حذف پلاتهای یاد شده اقدام به برازش معادله حاصل از داده های چهار سال در برآورد واقعیت زمینی سال پنجم گردید. در یک مرحله میانگین داده های هر ترانسکت معیار بررسی روابط و برازش معادله قرار گرفت. نتایج حاصل از معادلات ارائه شده به کمک آزمون تی با واقعیت زمینی مقایسه شد. اغلب شاخص های به کار رفته دارای همبستگی معنی دار با تغییرات پوشش گیاهی بودند ولی معادلات برآورد شده که در تخمین پوشش گیاهی بکار رفتند، در برخی موارد پاسخ نادرست ارائه کردند. این نتیجه در خصوص فرمهای رویشی که حضور مؤثری در ترکیب گیاهی نداشتند، بیشتر دیده شد. در مجموع، بکارگیری داده ها در سطح ترانسکت و استفاده از معادلات هر منطقه(حاصل از داده های چهار سال) در برآورد واقعیت زمینی همان مناطق (در سال پنجم)، مناسبترین راه در کاربرد این روش تعیین شد. انتظار می رود با به بکارگیری داده های سنجنده های با تعداد باند و تفکیک مکانی بیشتر، دستیابی به نتایج مناسبتری میسر شود. استفاده از فناوری های طیف سنجی در راستای تفکیک اثرهای خاک لخت زمینه و پوشش خشک از پوشش گیاهی سبز نیز می تواند در افزایش دقت ارزیابی پوشش گیاهی مراتع از طریق اطلاعات رقومی، مؤثر باشد.
    کلیدواژگان: ارزیابی، دورسنجی، استان مرکزی، پوشش گیاهی، مناطق خشک
  • حسن قلیچ نیا، امرعلی شاهمرادی، صدیقه زارع کیا صفحه 348
    مطالعه عمل و رفتار فردی گونه های مرتعی و رابطه هر یک از آنها با اجزاء زنده و غیرزنده اکوسیستم های مرتعی، به منظور بدست آوردن اطلاعات لازم در مورد گونه ها که اساس و پایه مدیریت مراتع قرار گیرد، ضروری و مهم است. در اکولوژی مرتع، این قبیل مطالعات به عنوان آت اکولوژی گونه های مرتعی مد نظر قرار می گیرد. در این تحقیق آت اکولوژی دو گونه مرتعی Agropyron pectiniforme و Bromus tomentosus در استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. خصوصیات رویشگاهی شامل توپوگرافی، اقلیم، خاک، گونه های همراه و چگونگی حضور این گونه در پوشش گیاهی تعیین گشت. همچنین فنولوژی و سیستم ریشه هر یک از دو گونه یاد شده بررسی شد. نتایج نشان داد که رویشگاه های گونه Agropyron pectiniforme در دامنه ارتفاعی 1200 تا3000 متر از سطح دریا در خاکهای با بافت لومی و سیلتی لومی با هدایت الکتریکی 94/0-45/0 دسی زیمنس بر متر و اسیدیته 86/7-7 رویش دارد. بارندگی در رویشگاه های این گونه 653-320 میلیمتر و میانگین دمای سالانه 2/16-2/7 درجه سانتیگراد می باشد. بطور متوسط، پوشش تاجی این گونه 22/7 درصد و فراوانی آن 6/36 درصد تعیین گردید. ریشه این گیاه از نوع افشان بوده و عمق ریشه به طور متوسط 21 سانتیمتر می باشد. مرحله رشد رویشی این گونه از اوایل فروردین تا اوایل اردیبهشت ماه، مرحله گلدهی از اواسط اردیبهشت تا اواسط خرداد و مرحله رسیدن بذر در اوایل تیر ماه می باشد. گونه Bromus tomentosus در دامنه ارتفاعی 3300-2300 متر از سطح دریا در خاک هایی با بافت لومی و سیلتی لوم با هدایت الکتریکی 72/0-40/0 دسی زیمنس بر متر و اسیدیته 47/7-21/7 رویش دارد. متوسط بارندگی در رویشگاه های این گونه 653 – 510 میلیمتر و میانگین دمای سالانه 2/7 درجه سانتیگراد می باشد. بررسی نحوه حضور این گونه در پوشش گیاهی رویشگاه های مختلف آن نشان داد که متوسط پوشش تاجی 75/16درصد و فراوانی آن 3/58 درصد می باشد. ریشه این گیاه از نوع افشان بوده و عمق ریشه به طور متوسط 27 سانتیمتر است. مرحله رشد رویشی این گونه مرتعی از اواسط فروردین تا اواسط اردیبهشت، مرحله گلدهی آن از اواخر اردیبهشت تا اواخر خرداد و مرحله رسیدن بذر اواخر تیر می باشد. در برنامه های مدیریت رویشگاه های مرتعی دو گونه یاد شده لازم است که ویژگی های اکولوژیک آنها مد نظر مدیران منابع طبیعی و مرتعداران قرار گیرد.
    کلیدواژگان: Agropyron pectiniforme، Bromus tomentosus، آت اکولوژی، استان مازندران
  • عباس حنطه، ناصر انصاری، محمد علی زارع چاهوکی صفحه 360
    این پژوهش به منظور ارزیابی نظرات بهره برداران در ارتباط با کشت آتریپلکس در مراتع زرند ساوه انجام شد. بدین منظور پرسشنامه ای در زمینه ارزیابی اثرات کشت آتریپلکس تهیه و نسبت به تکمیل آن از 35 نفر پاسخگو در 9 روستای منطقه اقدام شد. پاسخگویان این بررسی از بین کلیه اهالی و به طور تصادفی انتخاب شدند. بر اساس نتایج نظرسنجی از بهره برداران بعد از کشت آتریپلکس، وضعیت پوشش گیاهی بومی منطقه بهبود یافته، ترکیب دام های منطقه ثابت مانده و از گیاه آتریپلکس تنها به عنوان خوراک دام استفاده می شود. اغلب بهره براداران معتقدند که کشت آتریپلکس باعث افزایش تولید علوفه شده و کیفیت علوفه تولیدی نیز بهتر گردیده و در نتیجه تولید مواد لبنی و گوشت افزایش یافته است. بهره برداران معتقدند که فون منطقه تغییر کرده است. گروهی از بهره برداران نیز عقیده دارند که بر اثر استفاده از این گیاه، دام ها دچار ضایعات روده ای، شیوع اسهال و سقط جنین شده اند. اثرات مذکور به دلیل چرای یکدست و زودرس است، بنابراین با مدیریت صحیح می توان از آتریپلکس به عنوان علوفه بهره برداری کرد.
    کلیدواژگان: آتریپلکس، بوته کاری، نظرسنجی، زرند ساوه
  • حمیدرضا مرادی، سید خلاق میرنیا، شادی لاهورپور صفحه 369
    مراتع حدود چهل و سه درصد از خشکی های کره زمین را به خود اختصاص داده و تامین کننده قسمت عمده علوفه مصرفی دامهای جهان می باشند که از لحاظ تولید و حفظ منابع آب، خاک و پوشش گیاهی بسیار حائز اهمیت می باشند. نظر به سطح وسیع مراتع استان کردستان و با توجه به اینکه چرای مراتع توسط دامهای ساکنین منطقه امری اجتناب ناپذیر است، بنابراین اثر چرای دام روی خاک مراتع چرندو واقع در بیست و سه کیلومتری شمال سنندج در مناطق مرجع (با چرای سبک)، کلید(با چرای متوسط) و بحرانی(با چرای سنگین) مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق فاکتورهای تولید به روش مضاعف و درصد پوشش، سنگ و سنگریزه، لاشبرگ و خاک لخت به روش ترانسکت برآورد شد. بررسی فاکتورهای فیزیکی(جرم مخصوص ظاهری، درصد تخلخل، درصد محتوای رطوبتی و نسبت ثبات خاکدانه) در مناطق سه گانه با ده تکرار صورت گرفت. بررسی نتایج آماری نشان داد که چرای دام اثر معنی داری بر تولید و درصد پوشش دارد. عامل مهمی که اثر تردد دام را بر خاک نشان می دهد، جرم مخصوص ظاهری خاک است. اندازه گیری جرم مخصوص ظاهری حاکی از همسویی آن با افزایش شدت چرای دام در مراتع مورد بررسی است. به طوری که به تناسب افزایش شدت چرا، بر جرم مخصوص ظاهری خاک افزوده می شود. مقادیر درصد محتوای رطوبتی، درصد تخلخل و نسبت ثبات خاکدانه تحت تاثیر افزایش شدت چرا در منطقه کاهش می یابند. طبق نتایج بدست آمده از این تحقیق به نظر می رسد که چرا باعث ایجاد تغییرات عمده در خاک سطحی می شود. با توجه به اینکه منطقه طرح از بارندگی مناسب سالانه برخوردار می باشد، بنابراین چنانچه فشار چرا در حد متوسطی باشد، خاک منطقه قادر خواهد بود خسارتهای ناشی از لگدکوبی دام را بهبود بخشیده و جبران نماید.
    کلیدواژگان: شدت چرا، خصوصیات فیزیکی خاک، مراتع ییلاقی، چرندو
  • مهرداد محمدنیا، چه فوزیا اسحاک، سید آهنگ کوثر، مهد کنف، رزنانی ابوبکر صفحه 379
    نیترات و آمونیوم، دو شکل معدنی عمده ی نیتروژن، از جمله آلاینده های محیط زیست به ویژه منابع آب محسوب می شوند. در این میان، نیترات به دلیل سهولت حرکت فوق العاده در آب و خاک و عامل بروز برخی سرطانهای دستگاه گوارش در بزرگسالان و بیماری متهموگلوبینمیا در نوزادان، مورد توجه بیشتری نسبت به آمونیوم که در خاک کم تحرک تر است، واقع شده است. در این پژوهش، تاثیر خاک و ریشه گاه درختان Eucalyptus camaldulensis Dehnh. بر میزان نیترات و آمونیوم محلول در سیلاب در دو حالت ستون های اشباع و غیراشباع بررسی شد. همچنین، ضرایب انتشار (D) و تاخیر حرکت (R) نیترات در ستون های اشباع با استفاده از اندازه گیری های آزمایشگاهی و پس از تعیین مقادیر Kd (ضریب تبدیل خطی معادله لانگمویر) و θ (ظرفیت حجمی آب خاک اشباع)، بدست آمدند. مقدار R، برای کلیه ستونهای اشباع 39/2 و Dبرای ستون های غیر اشباع و اشباع به ترتیب برابر با 57/7 و 18/10 سانتی متر مربع بر ساعت محاسبه گردید. نهالهای گونه Eucalyptus camaldulensis Dehnh. به خوبی از عهده ی پالایش نیترات برآمدند. ضریب پالایش برای نهالهای 30 سانتیمتری در حالت اشباع، 18/30 درصد و برای حالت غیراشباع در مزرعه و با نهالهای 18 ماهه، 71/84 درصد نسبت به شاهد برآورد شد که مؤید نقش مؤثر گونه یاد شده به عنوان پالاینده گیاهی ((phytoremediator نیترات در بهبود کیفیت آب زیرزمینی ایستگاه پژوهشی آبخوانداری کوثر می باشد. ازت آمونیومی به دلیل جذب به وسیله ی خاک وگیاه، در زه آب ستون ها قابل اندازه گیری نبود.
    کلیدواژگان: گیاه پالایی، نیترات، آمونیوم، آبخوانداری، اکالیپتوس کامالدولنسیس
  • محمدحسین هادی تواتری، احمد اکبری نیا، محمود خسروی فرد صفحه 395
    در آزمایشی افزایش وزن روزانه بره های نژاد شال در دوران شیرخوارگی و چرای مراتع دست کاشت بروموس- یونجه دیم، آتریپلکس و پس چرغلات مورد بررسی قرار گرفت. 61 راس بره 105 روزه تغذیه شده با شیر مادر از مراتع و پس چرفوق بطور متوالی استفاده نمودند. افزایش وزن روزانه بره ها در هر یک از مراتع محاسبه گردید. داده های بدست آمده در قالب طرح کاملا تصادفی و مدل فاکتوریل با عوامل جنس بره(نر یا ماده)، تیمار(نوع مرتع) و کوواریته وزن اولیه مورد تجزیه آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که عامل جنس معنی دار نبود. عامل تیمار در سطح احتمال 1% معنی دار شد. اثر متقابل جنس و تیمار و نیز کوواریته وزن بره ها در دوران شیرخوارگی معنی دار نبودند(05/0< p). بیشترین افزایش وزن مربوط به دوره شیرخوارگی (6 ± 182 گرم در روز) و کمترین آن به ترتیب مربوط به تیمارهای آتریپلکس (10± 42 گرم در روز) و پس چرغلات (4 ± 68 گرم در روز) بود. نتایج آزمایش نشان داد که در شرایط منطقه، تغذیه بره ها از مرتع آتریپلکس همانند مرتع بروموس – یونجه دیم و پس چرغلات می تواند نیاز آنها را در حد نگهداری تامین نماید و به عنوان یک منبع علوفه ای در تناوب چرایی در مناطق استپی مورد چرای دام قرار گیرد.
    کلیدواژگان: آتریپلکس، چرای دام، گوسفند شال، افزایش وزن
  • محمد علی زارع چاهوکی، مرجان شفیع زاده صفحه 403
    این تحقیق به منظور بررسی رابطه بین حضور گونه های گیاهی با عوامل محیطی در محدوده حاشیه کویر چاه بیکی استان یزد انجام شد. بعد از تهیه نقشه پوشش گیاهی در منطقه معرف هر تیپ رویشی با روش تصادفی-سیستماتیک در امتداد 5 ترانسکت 500 متری 50 پلات نمونه برداری مستقر شد. اندازه پلات های نمونه برداری با توجه به نوع و پراکنش گونه های گیاهی به روش حداقل سطح تعیین شد. در داخل پلات ها، فهرست گیاهان موجود، درصد تاج پوشش و تعداد گیاهان تعیین گردید. همچنین در داخل هر پلات، پروفیل حفر شد که با توجه به مرز تفکیک افق ها در منطقه و نوع گیاهان موجود از دو عمق 0-30 و 30-80 سانتی متر نمونه خاک برداشت شد و خصوصیات درصد رس، سیلت، ماسه، آهک، گچ، اسیدیته، هدایت الکتریکی، سدیم، کلسیم، منیزیم، کلرید، کربنات، بی کربنات و سولفات اندازه گیری گردید. به منظور تعیین رابطه حضور گونه های گیاهی با عوامل محیطی از روش رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مهمترین خصوصیات مؤثر بر پراکنش پوشش گیاهی منطقه، سنگریزه، رطوبت اشباع، آهک، میزان اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک است. حضور گونه های Cornulaca monacanthaو Calligonum comosum با سنگریزه عمق اول خاک رابطه مثبت و با رطوبت اشباع عمق دوم رابطه منفی دارد. افزایش آهک خاک باعث حضور گونه Seidlitzia rosmarinus می شود. حضور گونه Haloxylon aphyllumبا اسیدیته خاک بیشترین ارتباط را دارد. افزایش هدایت الکتریکی باعث حضور گونهTamarix ramosissima می شود.
    کلیدواژگان: پیش بینی حضور گونه گیاهی، رگرسیون لوجستیک، عوامل محیطی، کویر چاه بیکی
  • رحمن ابن عباسی*، حسین معروفی صفحه 415

    به منظور تعیین ارزش غذایی گیاه جاشیر در سه مرحله فنولوژی رشد، گلدهی و بذردهی در منطقه سارال، 30 رویشگاه به روش تصادفی مشخص و تعداد 30 نمونه درحوزه اکولوژیکی سارال با 2 پایه گیاهی و 5 تکرار در مراحل مختلف فنولوژی تهیه شد. پس از خشک کردن نمونه ها در آزمایشگاه، با استفاده از روش متداول A.O.A.C فاکتورهای ماده خشک، پروتئین خام، چربی خام، الیاف خام، انرژی کل، خاکستر خام و عناصر معدنی پرمصرف و کم مصرف شامل کلسیم، فسفر، سدیم، پتاسیم، منیزیوم، مس، منگنز، روی و آهن در این نمونه ها اندازه گیری شد. نتایج به دست آمده نشان داد که میزان پروتئین خام در مراحل رشد رویشی، گلدهی و بذردهی به ترتیب2/15، 4/9 و2/7 درصد و الیاف خام نیز به ترتیب 8/15، 9/27 و 2/29 درصد بود که برای هر دو ویژگی اختلاف معنی داری بین مراحل سه گانه فنولوژی مشاهده شد (05/0P<). متوسط عناصر پر مصرف کلسیم، فسفر، سدیم و منیزیوم به ترتیب7/1، 17/0، 02/0 و 31/0 درصد ومتوسط عناصر کم مصرف مس و روی به ترتیب 8 و 6/32 میلی گرم در کیلوگرم اندازه گیری شد. به لحاظ تغذیه دام به استثناء فسفر و سدیم، کلیه مواد معدنی بالای سطح بحرانی قرار داشت.

    کلیدواژگان: گونه غالب، جاشیر، ارزش غذایی، مراتع سارال، کردستان
|
  • A. Mirjalili, Gh. Dianati Tilaki, N. Baghestani Page 295
    Five distance sampling techniques used to estimate density for Artemisia aucheri andCornulaca monacantha species in this survey include: point center quarter, closest individual, nearest neighbor, random pairs and angle order methods. Sampling was conducted within 3 (40 m ×100 m) sampling areas selected in TangLaybid. 30 points were selected equidistant apart along 10 randomly located 100-m transects for measurement of distance within each sampling area. Density obtained by each method was compared to the total count in a randomized complete design and Duncan’s test. Hopkines and Eberhardt indices were used to detect dispersion pattern of plants. The point center quarter method provided a reliable estimate of density for Cornulaca monacantha in the community with density of 0.38/m2 and a clumped distribution. The nearest neighbor method gave a reliable estimate of density for Artemisia aucheri in the communities with density of 1.8/m2 and 2.9/m2 and a tendency toward uniformity. Results showed that the point center quarter method can give reliable results inshrub communities with cover around 10% and a clumped pattern while the nearest neighbor method can give a reliable estimate in communities with cover between 16-20% and a uniform pattern.
  • A.Safdari, Z.Mahmodi, H.Memarian Khalilabad Page 304
    In the wind erosion process, there are three areas: detachment area, transport area anddeposition area. The prevention of sediments movement in the detachment area is a basic task.Knowing origin of sediments of sand dunes, the recognition of the detachment regions isnecessary. In order to origin study of eolian sediments in the Mokhtaran plateau, step-by-step method (Ekhtesasi-Ahmadi) was used. This study is done at tow stages: direction finding and location finding. To direction finding of taking sector, firstly by questionnaire completion, local winds information were gathered. Then satellite image (ETM+, 2002) and field investigations, the erg morphological map was provided. By studying of wind regime and wind rose drawing, the erosive winds were recognized. After recognition of taking sector (surrounding pediments of sand dunes), the location finding phase was started. In this stage by geomorphologic studying of taking sector and sampling into facieses, the mineralogical and morphoscopical studies of sand dunes and taking sector sediments were done. At least, the study shows that KUPH (schist and phyllit), Colored melonged and other sensitive formations in the east and southeast areas are basic sources of eolian sediments for Mokhtaran erg, which deposited by water erosion in thedifferent parts of Mokhtaran plateau. In consequence of east and southeast erosive winds, these sediments are taken and deposited around of DAGH. These sediments were displaced so much time by winds that have different directions inside of the erg (north and northwest winds) and formed pyramid sand dunes. Thus in order to preventing of wind erosion, the initial sources i.e. KUPH formation and surrounding pediments must have in mind.
  • H. Arzani, S.H. Kaboli, H. Mirdavudi, M. Farahpour Azimi Page 320
    Importance of permanent range assessment is advice, because of continuous change, ecological aspects and economy of rangelands. The wide area of rangelands and facilities limitation for regular monitoring cause the requirement of the remote sensing application. The objective of present study was investigation on reliability of ETM+ data for vegetation estimation. The study was carried out in Markazi province for five years. Satellite data of same time of grand truth data was obtained for each year. Vegetation indices were calculated after radiometric and geometric correction of images.Canopy cover of annual species, herbaceous species, grasses, shrub and total cover in five sites during five years were measured. Measurements were carried out in 60 plots two square meters rectangular quadrates along four 400 meter parallel transects. Before processing of the information, 15 random selected quadrates were kept for test of equation. In other case all data of four years was applied to calculate equation between vegetation indices and ground data and data of fifth years was used for test of model. Considering small area of quadrates against 30*30 meter pixel and probability of error involved with coordinate measurement by GPS correlation between mean dataof each transect and indices also was studied. The results obtained from equation were compared with actual cover data using student t-test. Most indices have significant correlation with cover data, however sometimes equation did not gave correct estimation of cover compared with actual data.This was happened for life form that did not make considerable percent of vegetation composition.Generally application of transect data and calculation of equation based on four years data to estimate of fifth years canopy cover was more suitable way of using satellites data. Certainly using satellite system with more bands and better resolution and doing soil background correlation in arid regions would give better results.
  • A.Hente, N.Ansari, M.A.Zare Chahoki Page 360
    This study was conducted to evaluate Atriplex canescens planting in Zarand-e-Savehrangelands. For this purpose, a questionnaire about effects of Atriplex planting was prepared to be replied by randomly selected people whose herds use the rangelands. The questions were answered by 35 persons in 9 different villages. According to the answers, vegetation cover of the subject rangelands has been improved, the composition of herds is constant, and Atriplex plants are used only for grazing. Most of the herders believe that planting by Atriplex resulted in increase of production and quality of range forage, and consequently dairy products and meat production were boosted. Herders think that the fauna of the area has been changed.Conversely, some herders declare that grazing of Atriplex caused some gut damages, diarrhea and abortion in grazing animals. We believe that the reasons of these problems are early season grazing and also lack of diversity in plant composition (mono culturing).