فهرست مطالب

سیاحت غرب - پیاپی 115 (اسفند 1391)

ماهنامه سیاحت غرب
پیاپی 115 (اسفند 1391)

  • تاریخ انتشار: 1392/01/20
  • تعداد عناوین: 13
|
  • ارتباطات و رسانه
  • رایان اونیل ترجمه: وحیده پیشوایی صفحه 27

    قدرت‌های غربی که همواره حق مداخله در امور کشورهای جهان سوم را برای خود قایل هستند، در دوره جنبش‌های جهان عرب نیز پیوسته تحت عنوان دموکراسی و حقوق بشر، اما بر اساس منافع خود جبهه‌گیری کرده‌اند. در این میان، سازمان‌هایی چون ویکی لیکس4 و انانیمس5 با ادعای تحقق ازادی بیان در غرب به افشای اسناد و مدارک یا اقدامات هکری در حمایت از مردم ستم‌دیده پرداخته‌اند. نه تنها غرض‌ورزی انها در بیان حقایق منافی ازادی بیان است، بلکه حرکات مداخله جویانه‌ انها حقوق این مردم را زیر پا می‌گذارد و مشکلات عمده‌ی انها را به حاشیه می‌برد.

    کلیدواژگان: دموکراسی، حقوق بشر، ازادی بیان، استعمار نو
  • فرهنگ و اجتماع
  • رابرت ماتئوس ترجمه: جواد طاهری صفحه 41

    در حالی که برخی امریکاییان، سلاح گرم را تنها برای تفریح و شکار می‌خواهند، بسیاری دیگر بر این باورند که اسلحه تا حدی امنیت را تامین می‌کند و هراس ان‌ها را در جامعه امریکای در حال تغییر و از بسیاری نظرها در حال زوال، کاهش می‌دهد. این نگرش مردم امریکا موجب شده است که سردمداران انها از فعالیت موثر در کنترل سلاح اجتناب کنند و در عوض با راهاندازی نهادهای مختلفی مثل انجمن ملی اسلحه برای تولید، بازاریابی و فروش اسلحه اقدام کنند. حق حمل سلاح، پی‌امدهای خطرناک و نامناسبی برای افراد و جامعه امریکا داشته است که در این نوشتار با استفاده از امار و ارقام بدان اشاره خواهد شد.

    کلیدواژگان: اسلحه، حق حمل سلاح، انجمن ملی اسلحه، کنترل تسلیحات، خشونت در امریکا
  • اقتصاد و سیاست
  • مایکل شوسودوفسکی ترجمه: ابوالفضل ایمانی راغب صفحه 48

    پیش‌بینی اخر‌الزمانی مایاها برای سال 2012 هیچ ارتباطی به پایان جهان ندارد، اما شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پیچیده عصر حاضر بیانگر یک سناریوی اخرالزمانی قریب‌الوقوع ساخته و پرداخته دست بشر است. نشانه‌های این سناریو نظامی‌سازی مناطق جهان، سیاست خارجی منفعت‌طلبانه امریکا، راه‌اندازی جنگ‌های داخلی و خارجی گوناگون در سرتاسر جهان به بهانه‌های مختلف که شرکت‌های دخیل در تولید تسلیحات، وال استریت و شرکت‌های نفتی برای کسب منفعت بیشتر به انها دامن می‌زنند، اقدامات نظامی امریکا و ناتو، نابودی عمدی محیط زیست و تمدن‌های دیرینه، ایجاد فقر و قحطی در مناطق مختلف جهان از جمله هند و جنوب صحرای افریقا، برقراری حکومت پلیسی در امریکا و غیره را شامل می‌شود. نظامی‌گری کنونی امریکا مانند طرح حمله به ایران و سوریه به شیوه‌های مختلف و ناشی از فرهنگ خشونت در هالیوود، موجب از بین رفتن برنامه‌های اجتماعی، بحران اقتصادی اجتماعی و رونق اقتصاد جنگی در این کشور شده است. اروپا نیز دچار بحران اقتصادی و اجتماعی شده است و موسسات مالی و نظام بانکی در فعالیت‌های جنایت‌کارانه دست دارند. امریکا و متحدانش برای رسیدن به اهداف خود از گروه‌های تروریستی نظیر القاعده حمایت می‌کنند. در این میان، رسانه‌های امریکا با دروغ‌پردازی‌های خود زمینه بروز این نشانه‌ها را فراهم می‌کنند. این رسانه‌ها به جای پرداختن به بحران واقعی جهان، در خدمت مشروعیت‌بخشی به جنگ، توجیه اقدامات ضد بشری امریکا به نام اقدامات بشردوستانه و منحرف کردن افکار عمومی هستند و واقعیت‌ها را وارونه جلوه می‌دهند. با وجود این، مردم سرتاسر جهان باید اگاهانه و مجدانه برای معکوس کردن موج جنگ فعالیت کنند. پیشنهاد نویسنده برای حل این بحران جهانی چیست؟

    کلیدواژگان: سناریوی اخرالزمانی، بحران اقتصادی اجتماعی، نظامی گری، جنگ، دروغ پردازی رسانه ها
  • پروفسور جمیز پتراس صفحه 62

    سال‌های اغازین قرن بیست و یکم، با بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مکرر و همچنین کاهش استانداردهای زندگی برای اکثریت قریب به اتفاق امریکایی‌ها همراه بوده است. واکنش انها به این بحران‌ها چگونه بود؟ ایا انها در چنین شرایطی به دین و معنویات پناه برده‌اند یا این که خود اعتقادات و بنیاد‌های مذهبی نیز دچار مشکل شده‌اند و به عنوان بخشی از امپراتوری در حال انحطاط امریکا، در سراشیبی سقوط قرار گرفته‌اند؟ مقاله حاضر ضمن ارایه امار و اطلاعاتی در مورد تغییر گرایش‌های مذهبی در امریکا، به افت تمایلات دینی در امریکا و علل و پی‌امدهای احتمالی این پدیده اشاره دارد.

    کلیدواژگان: بحران مذهبی، بحران اقتصادی، بی دینی
  • دین، عرفان و معنویت
  • صفحه 69

    مکتب دایویی که حدودا چهار قرن پیش از میلاد مسیح نشو و نما یافت، با رجوع به اصل «سادگی طبیعی» و فرونهادن تعهدات اجتماعی بشر و زیستن با یک وجود اصیل و خلاق، گوش دادن به اهنگ‌های طبیعی، الگوها و شیوه‌های حیات و بهرهگیری از عوامل ایجاد وجد برای ارتقای فعالیت هنری و زیباشناختی، اموزههای خود را ارایه داد. مکتب دایویی به دو گرایش «دایوییسم فلسفی» و «دایوییسم دینی» تقسیم میشود که هر دوی انها به اداب و رسوم و فلسفه چین باستان مرتبط‌ هستند. معالجه موسوم به پابرهنه با بهرهگیری از الگوی چینی و سنتی طب سوزنی و گیاهی، برداشتی فردگرایانه را از مکتب دایویی در تناسب با نیازهای جوامع مصرفی معاصر غرب ارایه داده است. این فردگرایی دایویی می‌کوشد با بهکارگیری یک شیوه معنوی همیشگی به معالجه کامل و سریع «ذهنی و فکری» بپردازد. گفتنی است این مکتب در اساس خود به نوعی تعامل اجتماعی نیز پای‌بند است.

    کلیدواژگان: فردگرایی، مکتب دایویی یا دایوییزم، بیماری های روانی، معنویت
  • صفحه 76

    امروزه اصطلاح «حکمت باطنی» چنان دچار تغییر معنایی شده است که اصطلاحی کفرامیز تلقی می‌شود. اصطلاح حکمت باطنی در غرب برای اولین بار در اوایل قرن بیستم به کار رفت. البته نوعی حکمت باطنی در دوران باستان نیز وجود داشته است که عمدتا مبتنی بر قواعد هرمسی مصر باستان بوده است. نوافلاطونیان با استفاده از این اصطلاح، ایین‌های رمزی باستان را توصیف می‌کردند. باطن‌گرایان برای محافظت از عقاید و اموزهای خود معمولا از مکتوب کردن انها پرهیز می‌کردند. به همین دلیل، اطلاعات چندانی در مورد ایین‌های رمزی دوران باستان در دسترس نیست. بنابراین، سر اغاز حکمت باطنی مدرن را می‌توان معنویت‌گرایی و جنبش نواندیشی قرن نوزدهم در امریکا تلقی کرد. امروزه منظور از حکمت باطنی، کنه مشترک همه ادیان است که فارغ از ظواهر انان موجودیت دارد. در گذشته، منظور از حکمت باطنی معرفت مخصوص یک محفل عرفانی بود، اما امروزه به دلیل ضعف نهادهای روحانی دینی و پیشرفت فن‌اوری این معرفت در دسترس همگان قرار گرفته است و فردی که تخصص درک این مفاهیم باطنی را ندارد، به دلیل مواجهه زودهنگام با انها دچار اشفتگی ذهنی و دیوانگی می‌شود. دین عصر جدید یکی از نمونه‌های کنونی حکمت باطنی است که ان را دموکراتیک کرده است. این دموکراتیک شدن یا به تعبیری، عوام‌زدگی، ناپسند، اما گریزناپذیر است. می‌توان حکمت باطنی عصر حاضر را شبه حکمت باطنی نامید. برای تمایز حکمت باطنی از شبه حکمت باطنی باید به خاستگاه‌های معرفت، کاربرد معرفت سنتی و ژرفای معنوی فرد مدعی این معرفت توجه کرد.

    کلیدواژگان: حکمت باطنی، شبه حکمت باطنی، قلب معنا، حکمت باطنی مدرن، دموکراتیک شدن حکمت باطنی
  • علم، آموزش و تکنولوژی
  • صفحه 89

    اموزش و پرورش عمومی در کشورها نقش اساسی در شکلگیری شخصیت و اذهان افراد جامعه ایفا میکند. از همین روست که قدرتهای بزرگ اقتصادی تلاش فراوانی در کنترل و نظارت بر نوع اموزشهای ارایهشده در مدارس به کار میبرند. این تلاشها در ایالات متحده از اغاز قرن بیستم و با ورود ارای روان‌شناختی ووندت به نظام اموزشی این کشور و به موجب ان، به کارگیری روش‌های محرک پاسخ اغاز شد و سرمایهداران بزرگی همچون راکفلرها ان را ادامه دادند و امروزه پس از اموزش و اثرگذاری بر نسلهای بسیاری، به نتیجه‌گیری مورد نظر خود که همانا پرورش افرادی دنباله‌رو، بدون خودباوری و ناتوان از ارایه تفکر مستقل است، نزدیک شده است.

    کلیدواژگان: اموزش و پرورش عمومی، روان شناسی تجربی، دموکراسی عمومی
  • جان کوزی ترجمه: فاطمه سادات خلیلی فر صفحه 95

    امروزه، سیستمهای اموزشی کارگرانی متناسب با نیاز شرکتها تربیت می‌کنند. جامعه‌ای که در ان انسانها تنها برای منافع شرکتها زندگی کنند، جامعهای در بند بردگی است. اما مشکل عمیقی با این عقیده وجود دارد که علم اموزی باید برابر با کاراموزی باشد. به قول معروف، انسان تنها به کارکردن زنده نیست. در حقیقت، دانش و مهارت مورد نیاز برای فراهم کردن ملزومات زندگی در یک فضای اقتصاد صنعتی سرمایه داری در روابط انسانی کاربرد چندانی ندارد، در حالیکه روابط انسانی هستهی زندگی هر فرد است. مدارس تخصصی حرفهای هیچ فضایی برای اموزش تفاوتهای فرهنگی به منظور تلاش برای درک همسایه خود یا فردی از یک کشور دیگر در نظر نمیگیرند. نظامهای ارزشی هیچگاه ارزشیابی نمیشوند؛ جای‌گزینها به هیچ وجه در نظر گرفته نمیشوند. در نتیجه، با وجود ان که همهی ما در یک سیاره زندگی میکنیم، اما با هم زندگی نمی‏کنیم. در بهترین حالت، تنها در کنار یکدیگر به سر میبریم و در بدترین شرایط زندگی می‌کنیم تا یکدیگر را بکشیم. اموزش از نوع کاراموزی همه چیز را در حد یک ایدیولوژی تنزل میدهد که تمرکز ما بر ان منجر به طرد حقیقتی اشکار می‌گردد؛ حقیقتی که در چهرهی ما خیره شده زیرا ایدیولوژیهای ما حقایقی را که میبینیم رنگ امیزی میکنند و تغییر شکل میدهند و در نتیجه افراد هرگز عاقلتر از نسل‏های پیشین نمیشوند. در این صورت، انسانها هیچ نخواهند شد مگر همان میمونهای زیردست نوازندگان که از یک سو با طنابی به ارگها بسته شدهاند و از سوی دیگر قوطیهای حلبی به دستشان داده شده تا به نفع نوازندگان پر شود. این همان موجودی است که به عنوان عاقل از ان یاد میکنیم. عجب توهمی!

    کلیدواژگان: تربیت حرفه ای، اموزش و پرورش، بردگی