فهرست مطالب
ماهنامه سیاحت غرب
پیاپی 120-121 (امرداد و شهریور 1392)
- تاریخ انتشار: 1392/07/25
- تعداد عناوین: 12
- ارتباطات و رسانه
-
صفحه 5
از دهه 1990 به بعد، اصطلاح «قدرت نرم» به عنوان جایگزینی برای قدرت سخت به طور فزایندهای محبوبیت پیدا کرده است. افزون بر این، پژوهشگران بسیاری این اصطلاح را بحث برانگیز و بیمسمی شمردهاند. هدف از این مقاله اثبات آن است که قدرت نرم، سازوکاری کارآمد برای تحقق اهداف هر دولت است، در حالی که قدرت سخت تنها سبب افزایش تنش و نفرت در میان دولتها و ملتها خواهد شد. به جز آن، قدرت سخت نمیتواند اهداف یک کشور را در جهان وابستگی متقابل محقق کند. در این راستا، این مقاله به دو پرسش مهم پاسخ میدهد: اول آنکه آیا ایالات متحده از طریق استفاده از قدرت سخت به اهداف خود یا حتی تغییر رفتار کشورها یا گروههای تروریستی خاصی دست یافته است؟ دوم اینکه آیا ایالات متحده از طریق استفاده از همکاریهای علمی به عنوان ابزاری از قدرت نرم هنگام برخورد با اتحاد جماهیر شوروی سابق به اهداف خود دست یافت؟
برای پاسخ به این دو پرسش، استدلال من به نمونههای تجربی مانند جنگ امریکا در عراق و افغانستان و سیاست چماق و هویج3 علیه ایران و سودان بستگی دارد و ثابت شده است که تمامی این گونههای قدرت سخت، بیفایده هستند. امریکا تمایل دارد تنها قدرت فوق العاده نظامی در یک جهان تکقطبی باشد. با این حال، در حقیقت، توزیع منابع قدرت در عصر اطلاعات معاصر تا اندازه زیادی در موضوعهای گوناگونی نظیر مسایل اقتصادی بین ایالتی که جهان بر اساس آن چندقطبی شده است، تفاوت دارد. همچنین مسایل مانند تغییرات آب و هوایی، جنگ علیه تروریسم و گسترش قدرت بیماریهای عفونی در تسلط هیچ ابرقدرتی قرار ندارند، بلکه به طور گستردهای توزیع میشوند و به صورت پراکنده و بینظمی در میان کشورها انتشار پیدا میکنند. پس بیمعناست که این جهان را تکقطبی بنامیم. بنابراین، اگر ایالات متحده به استفاده از قدرت سخت ادامه دهد، برای دستیابی به اهداف خود در کشورهای یاد شده، قدرت کافی نخواهد داشت. نکته بدتر آن است که اعتبار امریکا در نتیجه این جنگها آسیب دیده است. در مورد ایران و سودان، نه تحریمهای اقتصادی و نه خصومت سیاسی به امریکا برای رسیدن به اهداف خود در سرنگوی یا تغییر نگرش این رژیمها کمکی نکردند.کلیدواژگان: قدرت نرم، امریکا، تروریسم -
صفحه 15
ضرورت توجه به مسائل زیستمحیطی در حوزههای مختلف صنعت و فنآوری موضوع تازهای نیست و مدتهاست که پژوهشگران و اندیشمندان حوزههای مختلف از جمله علوم ارتباطات و رسانه، بررسی جنبههای گوناگون این مسئله و ارائه راهکارهای مناسب میپردازند. مقاله حاضر به معرفی کتاب تبدیل رسانهها به دوستداران محیط زیست میپردازد که از منظری نو، ملاحظات زیستمحیطی را در فنآوری اطلاعات و ارتباطات و الکترونیک مصرفی بررسی کرده است. سهم رسانهها در بحرانهای بومشناختی، پیآمدهای زیستمحیطی تکامل رسانهها، انتقاد از نظام سرمایهداری به عنوان عامل اصلی وضعیت نامساعد بومشناختی امروز و تبیین مقوله «شهروند دوستدار محیط زیست» از جمله مهمترین موضوعات بررسیشده در این کتاب هستند. نویسندگان در این اثر که نمونه برجستهای از یک پژوهش میانرشتهای با رویکرد بومشناختی است، تلاش میکنند توجه خوانندگان را به موضوعات مهمی جلب کنند که بیشتر وقتها نادیده گرفته شدهاند.
کلیدواژگان: رسانه، فن آوری اطلاعات و ارتباطات، الکترونیک مصرفی، دوستدار محیط زیست - فرهنگ و اجتماع
-
صفحه 22
سخن مقاله این است که نظام قضایی کیفری بینالمللی در رسیدگی موثر به خشونت ناشی از جنگ قصور دارد؛ و این قصور مهم از دو جهت است:الف) به دلیل جانبداری از رویکرد پیگردمحور «پایان دادن به بیکیفری»1 (با این تعریف که مجرمان را بر اساس رویههای کیفری، مدنی، اداری یا تادیبی، مسیول میداند)، رویکرد مدل غالب اروپایی- آمریکایی عدالت که برای پیگرد قانونی «یک» مرد به دلیل هتک حرمت «یک» زن طراحی شده است، در مورد مناطق جنگی محل وقوع خشونت گسترده جنسی اعمال میکند؛ ب) به دلیل تعریف مناطق جنگی و پس از جنگ به عنوان حوزههای گفتمانی و نیز مفید برای آسیبشناسی که مستلزم مداخله نخبگانی است که با دیدگاه فردگرایانه لیبرال اروپایی آمریکایی نسبت به عدالت شناخته میشوند. به نظر ما، جامعه بینالملل ریزتر دیگر نمیتواند به راحتی از پرداختن به نابرابریهای مختص نظام قضایی کیفری بینالمللی سر باز زند؛ نظامی که در آن، اقلیت کوچکی از نخبگان از خود راضی، از عدالت و اصول ناب حقوق بشر برای پیشبرد دستور کاری استفاده میکنند که مهمترین منافع آنها را تامین میکند. برای بررسی جایگزینهای احتمالی رویکرد پیگرد محور به خشونت ناشی از جنگ، از دو نمونه مطالعه موردی مربوط به آفریقا در زمینه تدابیر قضایی اجتماعی جنسیتی استفاده میکنیم که گفتمان حقوقی را با موفقیت متحول ساخته است و به طور همزمان، چارچوبهای گستردهتر فرهنگی را نیز تغییر میدهد.
کلیدواژگان: جنگ، هتک حرمت، خشونت، نظام قضایی بین المللی، عدالت -
صفحه 43
امروزه حمله بیرحمانهای علیه بنیان خانواده در امریکا به راه افتاده است که تاکنون هرگز نظیر آن را ندیده ایم. دهههاست که صنعت سرگرمی و رسانههای جریان غالب، ازدواج را به منزله «زمان پایان خوشی» به تصویر میکشند و جوانان را تشویق میکنند تا جایی که ممکن است ازدواج را به تعویق بیاندازند. به همین دلیل، در حال حاضر، آمار ازدواج در ایالات متحده پایین و میانگین سن اولین ازدواج بالاست. در همین حال، صنعت سرگرمی و رسانههای اصلی به طور بیمحابا به ترویج این فلسفه پرداختهاند که فرزند کمتر؛ زندگی بهتر. آنان به جوانان ما میآموزند اگر بارداری ناخواستهای پیش آمد، سقط جنین، بهترین گزینه خواهد بود. ایده کلی این است که فرزند مانع لذت بردن شما از آن نوع زندگی است که واقعا سزاوار آن هستید. این مقاله با نگاهی انتقادی نسبت به چنین تفکری نگاشته شده است.
کلیدواژگان: روابط جنسی، سقط جنین، نرخ موالید، رشد جمعیت -
صفحه 49
بین سالهای 2005 تا 2010، شصت درصد جراحتهای ناشی از خشونت در امریکا به دست آشنایان و اعضای خانواده رخ داده است و شصت درصد قربانیان هنگام حادثه در خانه بودهاند. با توجه به آمارهای موجود باید دید آیا همان طور که دولت امریکا در رسانههای جمعی ادعا میکند، مردم این کشور در خانههای خود احساس امنیت دارند؟ آمار خشونت علیه زنان بیشتر از آمارهای تجاوز، جیببری و تصادفهای اتومبیل است که زنان هر سال متحمل آن میشوند. تقریبا از 55 هزار نفری که سالانه در امریکا به طرز خشنی از دنیا میروند، اکثر آنها خودکشی میکنند. اکنون تصور سنتی در امریکا از خانه به عنوان پناهگاه بیشتر شبیه به یک شوخی است. آیا سیاستهای داخلی دولتهای امریکا، توانسته مشکلات اجتماعی و خانوادگی در این کشور را کاهش دهد؟
کلیدواژگان: خشونت خانگی، قتل، خشونت علیه زنان، خودکشی، بدرفتاری با کودکان - اقتصاد و سیاست
-
صفحه 58
این مقاله میکوشد تا به بیان حقایقی در باب تلاش دو کشور قدرتمند برای به دست آوردن اختیارات بیشتر در غرب آفریقا به ویژه در کشورهای پرتغالیزبان بپردازد. از یک سو، ایالات متحده میکوشدمیکوشد تا بازار نفت را در آنجا به دست آورد و حمل و نقل مواد مخدر را متوقف سازد. از سوی دیگر، چین در پی تامین برخی نیازهای تجاری خود در آنجاست. این دو کشور وارد رقابتی شدید برای به دست گرفتن امکانات مختلف در غرب آفریقا شدهاند.شده اند. در این میان، کشورهایی مثل برزیل هم وارد کارزار شدهاند.
کلیدواژگان: روابط بین الملل، امریکا، غرب افریقا، چین، برزیل، پرتغالی زبان، تجارت، نفت -
صفحه 65
هدف از این نوشتار، توضیح درباره برخی اقداماتی است که برخی نهادهای امریکا و کانادا مثل آژانس امنیت ملی امریکا، دستگاه امنیت ملی کانادا، سازمان برقراری امنیت ارتباطات کانادا، سرویس اطلاعات امنیتی کانادا و پلیس سوار سلطنتی کانادا انجام میدهند تا به برخی اهداف مشترک در زمینههای امنیتی دست یابند. این اقدامات شامل نظارت بر ارتباطات شهروندان کانادایی و امریکایی است که بنا بر نظر نگارنده، پا را از محدودههای قانونی فراتر نهاده و شکل غیر قانونی و جاسوسی به خود گرفته است و در نهایت، منجر به نقض حقوق قانونی مردم خواهد شد.
کلیدواژگان: کانادا، امریکا، سرویس های اطلاعاتی، امنیت ملی، برنامه های جاسوسی -
صفحه 70
سه دهه است که ایالات متحده فضایی غیر واقعی به راه انداخته است؛ شکلگیری این فضا با پذیرش برخی توهمهای مطرح شده در دوره رونالد ریگان آغاز شد و با فعالیت جنبش تی پارتی4 ادامه یافت. امروزه شهروندان امریکایی منطقی و خردمند باید سرسختی و ایستادگی خود را برای رسیدن به جهانی واقعی نشان دهند.
کلیدواژگان: ایالات متحده، ریگان، بوش، اوباما، عراق - دین، عرفان و معنویت
-
صفحه 77
اختلاف نظرهای موجود در مورد مسایل مختلف نظیر جنگ عراق، شکاف و اختلاف عمیق سیاسی و فرهنگی بین ایالات متحده و کشورهای دیگر را نشان میدهند و این اختلاف در بیشتر موارد در نفرت از امریکا نمود مییابد. روحیه کنونی ضد امریکاییگرایی، دلایل و زمینههای مختلف سیاسی و فرهنگی دارد. برتری نظامی، شکوفایی اقتصادی، سیاست خارجی، سلطه فرهنگی و یکجانبهگرایی ایالات متحده از جمله دلایل نفرت از امریکا و دشمنی با این کشور است. این دلایل به تنهایی نمیتوانند شیوه شکلگیری و افزایش روحیه ضد امریکاییگرایی را تبیین کنند. هدف از مقاله حاضر، بررسی و تجزیه و تحلیل ریشههای معنوی ضد امریکاییگرایی است که برخی از آنها حتی به قبل از تاسیس ایالات متحده باز میگردند. یکی از ریشههای معنوی ضد امریکاییگرایی، واگرایی فرهنگی بین ایالات متحده و اروپاست. برخی اندیشمندان اروپای قدیم، ایالات متحده را سرزمین انحطاط زیستی اخلاقی و پوچی معنوی میدانستند. با وجود این تنفر و دشمنی، امریکا برای بسیاری جذاب و فریبنده است. بنابراین، باید درک بهتری از عمیقترین خواستههای معنوی خود داشته باشیم.
کلیدواژگان: امریکایی شدن، ضد امریکایی گرایی، ریشه های معنوی، واگرایی فرهنگی، یک جانبه گرایی -
صفحه 85
اهداف: تشریح برخی چالشهای مفهومسازی معنوی و مذهبی برای فعالیتهای مراقبتهای درمانی.
پسزمینه: همزمان با بالارفتن میزان توجه به معنویت درمراقبتهای درمانی، تلاش برای مفهومسازیهای معنوی به وظیفه خطیری تبدیل شده است؛ وظیفهای که سرشت بینظم معنویت وشناخت در حال تغییر از معنویت در میان افراد و جوامع مختلف جهانیشده آن را دشوار کرده است. ارتباط معنویت با مذهب نقطه چالشبرانگیز این بحث است.
نتایج: سه وضعیت اجتماعی و تاریخی که در بستر تفکر غربی رخ داده است در شکلگیری مفهومسازیهای کنونی معنوی و مذهبی نقش داشته است: تضعیف سلطه و نفوذ اجتماعی مذهب در پی تاکید روشنگری بر خرد، سرآغاز معنویت پستمدرن که بر تجربه معنوی تاکید دارد و تنشهای کنونی بر سر نقشهای ایدئولوژیک و سیاسی مذهب در جامعه. گرایش به حداقل رساندن تاثیر اجتماعی مذهب ناشی از نگاه متعصب غربی است که گرایش کلان جهانی به تجدید حیات مذهبی را نادیده میگیرد. مفهومسازیهای کنونی در این سه حوزه نقد شده است: این مفهومسازیها در تفکر الهی و فلسفی غنی ریشهای ندارند، نوعی معنویت نخبهگرا در حال ظهور است و تاکید بر فردیت در مفهومسازیهای اخیر معنوی، ظرفیت نقد اجتماعی و تحول را کاهش میدهد، اما راه را برای دستیابی افراد به منافع اقتصادی و اجتماعی باز میکند.
تناسب با حوزه عمل بیمارستانی: باید مفاهیم معنوی و مذهبی متناسب با حوزه عمل بیمارستانی را بر پایه قرنها تفکر فلسفی و الهی غنی خلق کرد. این مفاهیم باید نشاندهنده تنوع و گوناگونی در جامعهای باشد که پرستاران در آن فعالیت میکنند و در قالب دیدگاهی اخلاقی در حوزه عمل تثبیت شود.کلیدواژگان: مفهوم، مراقبتدرمانی، پرستاران، پرستاری، مذهب، معنویت - علم، آموزش و تکنولوژی
-
صفحه 99
چگونه میتوان فنآوری را از نظر ویژگی مادی آن نگریست؟ نظریه انتقادی معاصر، فنآوری را یک مجاز یا بازنمود میبیند، نه یک واقعیت فیزیکی در دنیا. «ماشین»، نه صرفا استعارهای برای یک فنآوری خاص، بلکه برای خود فنآوری است. با نگاهی عمیقتر، این استعاره، فنآوری را در حیطهای محصور میکند که ساختاری نشانهشناختی دارد. به نظر مارک هانسن،4 منتقد امریکایی، این دیدگاه سبب میشود ما به مادیت خود فنآوری، یعنی به تاثیر آن بر زندگی عینیمان دسترسی نداشته باشیم. ما باید رویکرد سیستمی نشانهشناختی را کنار بگذاریم یا دستکم جایگزینی برای آن بیابیم. در این مقاله، استدلال هانسن را به کاوش میگذاریم، و بیان میشود که استدلال وی این جایگزین را به منزله گزینهای ترسیم میکند مبنی بر این که ما یا از طریق بدنمان با فنآوری در تماس هستیم یا از طریق زبانمان. من جانب برداشتی متفاوت را میگیرم: برداشتی که گزینهای بین متن و مادیت یعنی بین متن و فنآوری به دست نمیدهد؛ گزینهای که در عین حال کاملا به شناخت و بازنمود وابسته نیست و مادیت را به اندیشه تحویل نمیبرد. مایلم فنآوری را همزمان هم به عنوان ابهامی مادی و هم به منزله بازنمود در نظر آورم و معتقدم که عناصر این تصویر را واقعا میتوان در آثار برنارد استیگلر5 و ژاک دریدا6 مشاهده کرد. میخواهم سیاست فنآوری را برهانم؛ سیاستی که هیچ یک از دو طرف معادله را قربانی نکرده است و به فنآوری جدید رسانهای از دریچه مفهوم بایگانی نظر کند.
کلیدواژگان: فلسفه فن آوری، متن، مادیت، رسانه، دریدا، فروید -
صفحه 120
درحالیکه بسیاری از فنآوریهای پرخطر بیسیم در منازل، مدارس و مشاغل در امریکا به کار گرفته میشود، مسیولان دولت و نمایندگان صنایع این کشور همچنان بر ایمنی آنها با وجود شواهد معکوس روزافزون پافشاری میکنند. یک بحران بزرگ سلامت در راه است که با بهکارگیری گسترده فنآوری «شبکههای هوشمند» تنها تسریع خواهد شد.
کلیدواژگان: فن آوری بی سیم، بحران سلامت، شبکه های هوشمند