ماهنامه سیاحت غرب
پیاپی 134-135 (مهر و آبان 1393)

شرکت گوگل با استفاده از محصولات و خدمات اینترنتی خود بر عرصه جست‌وجوهای اینترنتی سلطه یافته است. این سیطره این امکان را پدید آورده است که این شرکت با استفاده از شمار بسیار بالای کاربران فضای مناسبی برای تبلیغات در اختیار داشته باشد. اما اکنون با به وجود آمدن محصولات جدید در عرصه تلفن همراه، همانند اسمارتفونها (تلفن‌های هوشمند)، جست‌وجوهای اینترنتی از صفحات رایانه و لپتاپ به تلفن‌های همراه راه یافته است. شرکت گوگل برای حفظ سلطه خود در زمینه جست‌وجوهای اینترنتی با به کارگیری اقداماتی در تلاش است عرصه جست‌وجوهای اینترنتی از طریق تلفن همراه را نیز به خود اختصاص دهد. این انحصارطلبی باعث شده برخی از شرکتهای فن‌آوری‌های پیشرفته در مورد حق رقابت آزاد و اقدامات ضدرقابتی گوگل شکایتی بر ضد این شرکت تنظیم کنند.

نابسامانی‌ها، نابرابری و تبعیض‌ها در دنیای مجازی به پایان نرسیده‌اند، بلکه تقویت شده‌اند. مقاله حاضر به بررسی برخی از بی‌اخلاقی‌ها و تبعیض‌ها در فضای سایبر می‌پردازد و می‌کوشد ضمن معرفی دنیای دیجیتالی، مشکلات و معضلات آن را به خوانندگان خود نشان دهد؛ مشکلاتی که ممکن است در پس بعضی از شعارها نظیر دنیای باز پنهان شده باشند. شاید همین باز و آزاد بودن باعث شده باشد زنان بیش از مردان در فضای مجازی به حاشیه رانده شوند. مطالب این مقاله می‌تواند هشداری باشد برای کسانی که با دنیای مجازی روابط عمیقی دارند و نکاتی ظریف درباره چگونگی برقراری این ارتباط‌ها بیان می‌دارد.

صنعت توسعه در جهت ارتقای برنامه‌های راهبردی برای خیر عمومی گام برمی‌دارد. اما هنوز هم گرایش به خصوصی‌سازی ممکن است مسئولیت در قبال ارزش‌های شرکت‌های سودآور را به هزینه ارتقای زندگی انسان تغییر دهد. در عوض، ارتباطات معطوف به عدالت اجتماعی به ما اهمیت تساوی حقوق انسان‌ها را گوشزد می‌کند. مسئولیت دفاع از انسان‌ها مستلزم تفکر در ایجاد اهداف درست و ارزیابی راهکارهایی است که با عدالت اجتماعی درهم‌تنیده شده است و نه با چارچوب سازمانی.

نگارنده در این مقاله ابتدا به برخی آمار‌های سازمان‌های مختلف درباره وضعیت نقض حقوق بشر در جهان اشاره می‌کند و سپس ایالات متحده امریکا را از جنبه‌های مختلف نقض حقوق بشر بررسی می‌کند. وی با مطرح ساختن فعالیت‌های محدودکننده مطبوعات و آمار بالای زندانی‌ها در این کشور و همچنین تجاوزات و دخالت‌های بی‌شمار آن در کشورهای دیگر نتیجه می‌گیرد که امریکا خود یکی از بزرگ‌ترین ناقضان حقوق بشر در حیطه داخلی و خارجی است و اتهامات این کشور به دیگر کشورها فقط به دلیل تزاحم منافعش با آنان است.

بردهداری در عصر حاضر بیش از قرون گذشته اما در شکلی دیگر در حال رشد و نمو است. اردوگاههای کار اجباری، قاچاق انسان و فحشا از مصادیق این نوع بردهداری هستند که به دلیل بحران اقتصادی و کم‌توجهی نهادها در قلع و قمع جرایم سازمانیافته چنین رشدی داشته‌اند. استیو مک کویین تنها کارگردانی است که در فیلم جدید خود با نام دوازده سال بردگی به این مهم پرداخته و توجه جهان را به این بحران خاموش جلب کرده است.

وعده رهبران امریکایی مبنی بر تامین مردم‌سالاری و آزادی برای شهروندان و مهاجران این کشور، رویای امریکایی را در ذهنشان پدید آورده است. اما توجه به واقعیتهای کنونی این کشور، از هم آمریکا و هم اسراییل را ساکنان مستعمرههای اروپایی تاسیس کردند؛ در حالی که سرزمین‌های مردمان بومی آن مناطق را غصب کردهاند.
جمله میزان جرم و جنایت و حبسهای گسترده، تناقضهایی را نشان می‌دهد. البته این آمارها همگی در دوره نظارت شدید بر مردم افزایش یافتهاند. اکنون دولت امریکا با شعار مبارزه با تروریسم (آدم‌کشی سیاسی) داخلی و بین‌المللی خود را رهبر آزادیخواهی و صلحطلبی معرفی کرده است. در این میان، اقدامات نژادپرستانه مقامات این کشور با وجود شعارهای داده شده، بسیار شبیه اقدامات نظامیان اسراییلی برضد مردم فلسطین در سرزمین‌های اشغالی است. با توجه به اینکه شرکتهای امنیتی و تولیدکننده جنگافزار اسراییل بزرگ‌ترین صادرکننده دستگاهها و تجیزات نظامی به این کشور و دیگر کشورها هستند، شگردهای امریکاییها همچون بازداشت و حبسهای گسترده همگی الهام گرفته از روشهای نظامیان اسراییلی در برخورد با مردم و مبارزان فلسطینی است. به نظر میرسد بعد از اینکه صدها سال پیش، قوانین نژادپرستی در امریکا منسوخ شد، همچنان در لایههای پنهان اجرایی و قانون‌گذاری این کشور برخوردهای نژادپرستانه با رنگین‌پوستان انجام میشود.

این مقاله به تحلیل سیاست خارجی ایالات متحده در قبال کشورهای منطقه غرب آسیا و راهکار خروج این کشور از بن‌بست‌های خودساخته اختصاص دارد؛ سیاستی که در جهت منافع این کشور به سیاست خارجی ایالات متحده تقریبا به طور کامل زمین‌گیر شده است.
آتش‌افروزی در کشورها و اقدامات غیرمسیولانه همت گماشته و جایگاه این کشور را در سال‌های اخیر در میان کشورهای دوست و دشمن تنزل داده است. واقعیت آن است که ایالات متحده بازنده تمام برنامه‌ریزی‌های مخرب و فاجعه‌باری است که در دنیا و به ویژه در منطقه غرب آسیا صورت گرفته است. به نظر می‌رسد یگانه راه خروج امریکا از این بن‌بست توجه به کشورهای شرق آسیا و جلب بازار آنها برای صادرات انرژی باشد.

مقاله حاضر به حمایت گسترده ایالات متحده امریکا از حکومت‌های دست‌نشانده و استبدادی غرب آسیا از جمله عربستان سعودی، بحرین، مصر، اردن، یمن، ترکیه و در نهایت اسراییل می‌پردازد. حکومت‌های پلیسی که وجودشان محصول حمایت‌های نظامی گسترده و طولانی‌مدت امریکا از آنهاست. نویسنده معتقد است بیشتر تحلیلگران و کارشناسان مستقل و قابل اعتماد با این نظر موافق‌اند که سیاست‌های غرب آسیایی امریکا را یک عده عناصر وفادار به اسراییل به این کشور املا می‌کنند؛ وفادارانی که سمت‌های کلیدی را در وزارت‌خانه‌های خزانه‌داری، کشور، اما چیزی که یگانه حکومت یهودی جهان را که گفته می‌شود «منتخب خداوند بر روی زمین است» به عنوان بزرگ‌ترین زندانبان جهان به همگان معرفی می‌کند این نکته است که این حکومت 82/1 میلیون فلسطینی را در غزه و در یک زندان «روباز» زندانی کرده است.
امورخارجه، دارایی و نیز پنتاگون اشغال کرده‌اند. پروفسور جیمز پتراس در این مقاله به بازگویی حمایت‌های مالی و نظامی گسترده امریکا از حکومت‌های دست‌نشانده غرب آسیا می‌پردازد.

«فرزندان خدا» نام فرقه‌ای مسیحی است که در 1968 در امریکا تاسیس شد. رهبر این فرقه، دیوید برنت که از یک گروه تبلیغ مسیحیت اخراج شده و با کلیسا مخالف بود، خود را پیامبر خدا معرفی می‌کرد و مدعی الهامات و پیشگویی‌هایی بود، از جمله اینکه دنیا در سال 1993 به پایان خواهد رسید. تا آن زمان اعضای فرقه که به آنها تلقین می‌شد منتخبان خدا هستند، وظیفه داشتند سایر مردم را که همه منحرف بودند به پیوستن به گروه دعوت کنند. به‌ رغم تحمیل زندگی بدون ارتباط با دیگران، تحصیلات، ورزش، درمان و... از طرف پدر دیوید بر اعضا به بهانه شیطانی بودن این وجوه زندگی، او آنان را به هر کاری حتی استفاده جنسی از زنان وامی‌داشت تا به هدایای مالی دست یابد. با پایان نیافتن دنیا در موعد مقرر، به‌رغم بهانه‌های رهبر فرقه و به‌ویژه پس از مرگ وی، این فرقه به‌تدریج شروع به از هم پاشیدن کرد. نویسنده شرح می‌دهد که چگونه جدا شدن آنها از این فرقه باعث پیشرفت‌های اجتماعی او و افراد خانواده‌اش و حل مشکلات گذشته‌شان شده است.

یهودستیزی مشربی است که سرمایهداران جهانی آن را بدنام کرده‌اند تا کسی جریت اظهار نظر درباره کارهای نامشروع آنان را پیدا نکند. ریشه یهودستیزی و نقد یهودیان، به خدا و انبیای الهی برمی‌گردد که آنان را به نقد رفتارهای قوم سرکش یهود واداشته است. البته منظور از یهودیت در اینجا ملت یهود نیست؛ بلکه عده‌ای صاحب ثروت و قدرت است که همه جهان را برای خود می‌خواهند. دانشمندان بزرگ جهانی مانند گونته، ولتر و فرانتس لیست به نقد هدف یهودیان کابالیست (به عبارت دیگر ایلومیناتی) تخریب تمدن مسیحیت بوده است که در حال موفق شدن‌اند.
یهودیت پرداخته‌اند. نویسنده در این نوشتار در پی آن است تا اعلام کند بهتر است یهودیان بهانه‌جویی‌ها را کنار بگذارند و بپذیرند که عامل بسیاری از مشکلات، خودشان هستند و از کارهای نامشروع برای کسب ثروت و قدرت دست بردارند و به سایر ملل جهان بپیوندند.

این مقاله به موضوع پیشرفت انرژی تجدیدپذیر در امریکا و جهان می‌پردازد. با اینکه منابع انرژی تجدیدپذیر تمیزتر، ارزان‌تر و بهتر از انرژی فسیلی‌اند، شرکت‌های بزرگ که در انرژی فسیلی و اتمی سرمایه‌گذاری کرده‌اند، جلو این پیشرفت را می‌گیرند. همچنین، مقاله به این موضوع اشاره دارد که از مهم‌ترین منابع سوخت زیستی، کنف است، که به دلیل حفط منافع انحصاری شرکت‌ها کاشت آن هنوز در امریکا ممنوع می‌باشد. به هر حال پیش‌بینی می‌شود که تا چند سال آینده منابع انرژی تجدید‌پذیر بر همه انرژی‌های دیگر پیشی بگیرد.

صنعت و فن‌آوری کمک‌های شایان توجهی به تسهیل و تسریع تولیدات بشر کرده است، اما به راستی معلوم نیست که آیا فواید صنعت، ارزش مشکلات و مصایبی را هم که به همراه خود آورده داشته است یا نه. از جمله این مصایب، بیماری‌ها و سمومی هستند که صنعت از طریق مواد غذایی وارد بدن ما می‌کند. در این مقاله نویسنده هشت ماده غذایی را معرفی می‌کند که هم از نظر کارشناسان بهداشت و هم از نظر خود تولیدکنندگان، برای انسان مضرند و خود آنان از خوردن این غذاها اجتناب می‌ورزند. نویسنده، علاوه بر اشاره به انواع بیماری‌هایی که ممکن است این غذاها به دنبال داشته باشند، در مورد خوردن غذاهای ناسالم و عواقب آنها هشدار می‌دهد و خوانندگان را به استفاده از غذاهای سالم و طبیعی ترغیب می‌کند.