ماهنامه سیاحت غرب
پیاپی 53 (آذر 1386)

در سال های اخیر، ما شاهد اختلاف دیدگاه های بسیاری میان آمریکایی ها و اروپایی ها در حوزه مذهب بوده ایم. چرا که علی رغم گسترش نقش مذهب در سیاست و زندگی روزمره آمریکایی ها، اروپایی ها از کلیسا دورتر می شوند. نویسنده با یادآوری رویکردهای سیاسی و فرهنگی متفاوت دوطرف این جریان که مسامحتا به عنوان بلوک غرب شناخته می شوند، معتقد است که با سکولارتر شدن اروپا و افول کلیسای کاتولیک، در مقابل، در آمریکا شاهد پررنگ شدن مذهب و دلبستگی بیشتر مردم آمریکا با مذهب هستیم. شاید ما باید در مورد دیدگاه های چند دهه پیش سیاست مداران فرانسوی در مورد نزدیکی روحی اروپا به روسیه نسبت به آمریکا، بیشتر بیاندیشیم. چرا که علائم این شکاف، روز به روز گسترده تر می شود.

در دو دهه اخیر، شاخه پزشکی ترمیمی که در گذشته برای اصلاح اندام های سوخته و یا ناقص مورد استفاده قرار می گرفت، با گسترش دامنه فعالیت های خود در حوزه جراحی های زیبایی، توانسته است سودآوری هنگفتی را برای این صنعت نوظهور به ارمغان بیاورد. پزشکان جراحی های زیبایی، در کنار رسانه های جمعی، کارگردانان و تبلیغاتچی ها، تلاش می کنند که جذاب کردن چهره های زنان را با مفاهیمی نظیر باهوش، فهیم، عاقل و با استعداد بودن پیوند بزنند تا از دغدغه دائمی زنان در مورد چهره شان برای توسعه یک کسب و کار پولساز بهره ببرند. این صنعت جدید با ارائه عمل های جراحی و آرایشی برای کم اهمیت ترین و مخفی ترین اندام های زنان، بی تردید به یک موج نوین زن ستیزی و تحقیر دامن می زند که می تواند به پیدایش موج نوین فمنیسم منجر شود. همان طور که در سال های دهه هفتاد میلادی، زنان سرخورده از نابرابری های اجتماعی، موج اول فمنیسم را به وجود آوردند، باید منتظر این موج نوظهور باشیم.

همه ساله و همزمان با برپایی مسابقات سالانه انتخاب ملکه زیبایی دنیا (Miss World) در یکی از کشورهای دنیا، موجی از اخبار و گزارش های این رویداد در روزنامه ها و مجلات و شبکه های رادیویی و تلویزیونی و ماهواره ای سراسر دنیا انتشار می یابد. اگرچه حامیان این مسابقات این رویداد را تفریحی بی ضرر می دانند، اما فمنیست ها همواره (از دهه هفتاد میلادی) مسابقات انتخاب ملکه زیبایی را اقدامی در جهت تنزل جایگاه زنان به عنوان عروسک هایی نیمه برهنه در انظار مردان قضاوت کننده در مورد ریزه کاری های اندام هایشان ارزیابی نموده اند. نویسنده این مقاله با یادآوری برنده شدن یک دختر آفریقایی در این مسابقات و اعتراضات گسترده مردم مسلمان نیجریه به این رقابت ها، معتقد است که چنین اقداماتی هرگز نمی تواند گامی در جهت رفع مشکلات دنیای امروز بردارد. و اگر ارزش هایی نظیر آزادی و تساهل و دموکراسی و عدالت جزء نیازهای امروز بشریت است، آیا پافشاری برای برپایی این مسابقات شرم آور هم جزء این نیازها به شمار خواهد رفت؟

در بیست و پنجمین سالگرد کشف ویروس بیماری مرگبار ایدز، لزوم نگاهی دقیق و همه جانبه به ابعاد مختلف آن به شدت احساس می شود. خودداری کشورهای ثروتمند از انجام تعهداتشان در خصوص سرمایه گذاری های لازم، عدم برخورد صادقانه در آموزش عمومی و پیش گیری و عدم پذیرش برنامه های سازمان دهی شده از سوی دولت ایالات متحده، بخشی از درس هایی است که اینک ما آموخته ایم. نویسنده که خود در 25 سال اخیر به این ویروس آلوده بوده است، خاطرنشان می کند که اگرچه من در بخش مبارزه با این بیماری در بدن خویش موفق بوده ام، اما جامعه جهانی بی تردید در این مبارزه به دلیل فقدان احساس مسئولیت و جدیت شکست خورده است. لذا زمان آن فرا رسیده که از 25 سال حرافی و ارائه شعارهایی رنگارنگ و بی محتوا دست برداریم و راهکارهایی مؤثر را در این زمینه اتخاذ کنیم.

تولیدکنندگان آثار مستهجن ویدیویی که در صنعتی 10 میلیارد دلاری به فعالیت مشغولند، همواره با پیش کشیدن مباحثی نظیر آزادی بیان و یا تشکیل لابی های قدرتمند سیاسی، به دنبال کسب آزادی های بیشتر هستند.
هر چند این آزادی به بهای تحقیر جایگاه زنان، خشونت علیه آنان، تبدیل زنان به یک کالای مصرفی و بدآموزی های اجتماعی مختلف به دست آید. به علاوه، تبدیل این آثار به معلمان آموزش جنسی و به تصویر کشیدن روابطی خشن با زنان، به گسترش سلطه جویی مردان در همه زمینه ها انجامیده است. همچنین آثار مخرب این محصولات بر ذهن و اندیشه کودکان و نوجوانان از دیگر مسایل مهم فراروی جامعه مصرف کننده این آثار به شمار می رود. چرا که ارائه تصویری نادرست و زن ستیزانه و خشونت بار در این فیلم ها که با واقعیات مربوط به این روابط، سنخیتی نیز ندارد، می تواند موجبات افول ملت ها را با سرعتی بیشتر فراهم نماید

«جستجوی داستانهای شگفت انگیز» برای به دست فراموشی سپردن سیاستی محکوم، «راهبرد شهرزاد» رئیس جمهور ایالات متحده بود. از آن جایی که وی محبوبیت خویش در میان مردم را از دست داده است، نیاز مبرمی به افسانه ها دارد.
در فرانسه نیز همین مسیر و در واقع شگرد از سوی سیاستمداران دنبال می شود. نمونه برجسته آن نطق های انتخاباتی آقای سارکوزی و رقیبش خانم سگولن رویال است.

مشکلات اقتصادی شمار زیادی از رسانه ها که بخشی از آن به دلیل کاهش درآمد از محل آگهی های بازرگانی است، باعث گشته تا آنها برای جذب این آگهی ها به هر کاری دست زنند. به عنوان مثال، مسئولین شماره جدید روزنامه «لیبراسیون» این امر را در راس اهداف خود قرار داده اند. اما تبلیغاتچی ها به صفحات روزنامه و یا چند دقیقه پیام تلویزیونی بسنده نمی کنند؛ آنها در پی رسوخ به درون مغز مخاطبین خود هستند و بر این باورند که علم می تواند در این راه کمکشان کند.

مایکل مور در آخرین مستندش، مسئله نارسایی های سیستم بهداشت و درمان ایالات متحده را مطرح می کند. کارگردان در این اثر که با استقبال زیادی نیز روبه رو گردیده، ضمن مصاحبه با افراد مختلف و پی گیری مرگ یک دختر 9 ساله آمریکایی به دلیل ابتلا به یک بیماری قابل درمان با آنتی بیوتیک، کلاف سردرگم بخش بهداشت و درمان آمریکا را مورد بررسی قرار می دهد. نویسنده با نگاهی به ابعاد مختلف این اثر مستند، معتقد است که مور به دلیل پایگاه مستحکم مردمی اش، می تواند سرانجام مسئولان کشورش را به اصلاحاتی گسترده و بنیادین در بخش درمانی ایالات متحده ترغیب نماید.

نام من ویکتوریاست، در این بلوک زندگی می کنم و برای دو و نیم یورو، حاضر به تن دادن به هر کاری هستم. این کلماتی است که با حروفی ریز به رنگی آبی روی در آسانسور نوشته شده است، روی همین در، عبارت زیر نیز با چاقو کنده شده است: دروازه جهنم. این آسانسور، همه طبقات یکی از بلندترین برج های مجموعه مسکونی ای متشکل از خانه های دولتی را در می نوردد، مجموعه ای که در بستر...

علیرغم مخالفت بخش مهمی از افکار عمومی، رئیس جمهور جورج دبلیو بوش، پی گیری مداخله نظامی در عراق را اعلام کرد. همچنین با وجود مشکلات فزاینده در منطقه، طرح فرار به جلو و وخامت اوضاع بر ضد ایران، می تواند ایالات متحده آمریکا را اغوا کند. با این حال، درماندگی ارتش آمریکا، بر محدودیت قدرت این کشور صحه می گذارد. برخی حتی به افول اشاره می کنند که نشانه آن تکان های مشابه دوران پایان امپراتوری بریتانیا است.

به دنبال حوادث 11 سپتامبر سال 2001 میلادی، دولت آمریکا به نام مبارزه با تروریسم و یافتن عاملان این حوادث، تلاش نمود که با لوکس و بی مصرف نشان دادن مفاد کنوانسیون ژنو، انجام شکنجه های مختلف برای اخذ اطلاعات از زندانیان بین المللی دستگیر شده را توجیه نماید. برهنه نمودن زندانیان، حمله سگ ها به آنان، سوءاستفاده های جنسی، آویزان کردن، ممانعت از خوابیدن، ضرب و شتم و شلاق، شوک برقی به اندام های حساس بدن، افراد را تا سرحد مرگ زیر آب نگاه داشتن و در نهایت، قرار دادن زندانیان برهنه در سردخانه ها، بخشی از اقداماتی است که در این راستا انجام می گیرد. نویسنده با نگاهی به پژوهش های علمی صورت گرفته و تجارب ماموران سابق سازمان های اطلاعاتی معتقد است که این اطلاعات دریافت شده از زندانیان هیچ ارزشی ندارد و نمی تواند برای محاکم قضایی سندیت داشته باشد. به علاوه، قانونی شدن شکنجه را باید به تاراج بردن روح و وجدان و خرد جمعی ملتی دانست که انجام آن را پذیرفته است

در حالی که رهبران کاخ سفید، سیاست های خارجی خود را بر پایه جلوگیری از گسترش سلاح های کشتار جمعی قرار داده اند، اما از تهدید مهم و ضروری عرضه تجاری داخلی و بین المللی انواع سلاح های مرگبار کوچک و سبک چشم پوشی می نمایند. این سلاح ها در سالیان اخیر به مرگ صدها هزار نفر از ابقاع غیرنظامی از جنگل های رواندا تا نبردهای کنگو انجامیده است. همچنین در هنگام رای گیری جهت تصویب «معاهده بین المللی تجارت اسلحه»، ایالات متحده تنها رای دهنده مخالف این طرح بود. منتقدان معتقدند که حفظ منافع ابر شرکت های نظامی تولید کننده این تجهیزات و نقش مؤثر لابی اسلحه، از مهم ترین دلایل اتخاذ چنین موضعی می باشد. نکته حائز اهمیت دیگر این است که بسیاری از تلفات نیروهای آمریکایی در خاک عراق و افغانستان نیز به وسیله سلاح های اهدایی کشورهای غربی به مبارزان مسلمان در جنگ با ارتش شوروی سابق روی می دهد. به علاوه، اکثر صادرات اسلحه کشورهای غربی، روانه کشورهای ناقض حقوق بشر و دارای حکومت های غیردموکراتیک می گردد که لزوم تصویب یک معاهده جهانی در زمینه کنترل تجارت و قاچاق اسلحه را دو چندان نموده است.

سرمایه گذاری های گسترده دولت آمریکا در جهت نظامی کردن فضا و ارائه طرح های بلندپروازانه ای نظیر سپر دفاع موشکی، پرسش های فراوانی را در میان کارشناسان به وجود آورده است. به علاوه، این سیاست ها در جهت سودآوری بیشتر ابر شرکت های فعال در عرصه صنایع فضایی و هوا فضا نیز خواهد بود. نویسنده با اشاره به برنامه های بلندپروازانه دولت آمریکا در این زمینه معتقد است که ایالات متحده در نظر دارد تا سیاست های فراملی جنگ طلبانه خود را به عرصه فضا نیز بکشاند. اقدامی که می تواند به عنوان تهدید صلح و امنیت جهانی به شمار رود.

همزمان با روز جهانی مبارزه با کودکان کار، نویسنده ابعاد ناگفته ای از وضعیت کودکان فقیر لیبریایی شاغل در کارگاه های جنگلی استخراج کائوچو را افشا می کند. در این مناطق، کودکان کارگر همراه با والدینشان، با شیوه هایی عقب مانده و منسوخ، به کاری طاقت فرسا در جوار مواد سمی می پردازند. این شرایط در حالی به مدت 80 سال همچنان تداوم یافته است که این شرکت با الوده نمودن...

در سال های اخیر و در سایه حضور ابر شرکت های غول پیکر صنعتی در کشور هند، رشد اقتصادی این کشور با افزایشی خیره کننده روبه رو گردیده و پوشاک و نرم افزارهای ارزان قیمت تولید هند، در بازارهای بسیاری از مناطق دنیا عرضه می گردد. اما این دستاوردها به بهای نابودی محیط زیست، آلودگی هوای این کشور، از بین رفتن جنگل ها و مراتع و نابودی کشاورزی بومی و سنتی هندوستان به دست آمده است. باید دانست که این ابر شرکت ها به دلیل فرصت بالای چانه زنی خود، به هیچ یک از اصول اخلاقی تجارت و کسب و کار پای بند نبوده و با مصرف لجام گسیخته زغال سنگ، محیط زیست این کشور را با یک فاجعه زیست محیطی روبه رو نموده اند که زندگی 2 میلیارد نفر از مردم مناطق جنوب شرق آسیا را با تهدیدی جدی روبه رو کرده است

در حالی که اتحادیه ها و سندیکاهای کارگری می توانند در جهت احقاق حقوق کارگران و دفاع از آزادی ها و خواسته های آنان نقش مؤثری ایفا نمایند، اما به علت نقش چشم گیر ابر شرکت ها در حوزه سیاسی و اقتصادی، کارگران آمریکایی به این سازمان ها اقبالی نشان نمی دهند. به علاوه باید دانست، علی رغم سودآوری بالای این ابر شرکت ها، کارگران آمریکایی در مقایسه با همتایان اروپایی خود، علاوه بر دستمزد، تعطیلات و مزایای کمتر شغلی، از آزادی کمتری نیز برخوردارند. نویسنده با نگاهی به وضعیت کارگران آمریکایی معتقد است، تا زمانی که ابر شرکت های غول پیکر این کشور، تنها در صدد دستیابی به سود بیشتر، به قیمت زیرپا نهادن حقوق انسان ها و آلوده نمودن محیط زیست و بر هم زدن نظام اجتماعی شهروندان آمریکایی باشند، ما شاهد تغییری در شرایط اسفبار کنونی نخواهیم بود

در چند دهه اخیر، نرخ مرگ و میر مردم کشورهای فقیر آفریقایی با رشدی فزاینده روبه رو بوده است. همچنین نرخ موادغذایی و غلات هم با رشدی صعودی همراه بوده است. در این شرایط، دولت های بسیاری از این کشورها، با تبعیت از نسخه های اقتصادی بازار آزاد، حتی از توزیع موادغذایی رایگان در میان قحطی زدگان گرسنه، به دلیل امکان کند شدن روند رشد اقتصادی و فقرزدایی از جامعه، خودداری می کنند. نویسنده این مقاله با بررسی این موضوع معتقد است که به دلیل سیاست های اقتصادی و حذف تعرفه های صادرات، علاوه بر گرانی موادغذایی برای این افراد، شرایط اقتصادی خانواده ها نیز با مشکلاتی جدی روبه رو گردیده و در این میان، کودکان قربانیان اصلی خواهند بود.

سفر به کشور چین همزمان با اجلاس 48 رهبر قاره آفریقا در شهر پکن، نویسنده این مقاله را مجاب نموده که باید آینده دنیا را از منظر چینی ها نگریست. چراکه در سایه رشد اقتصادی 10 درصدی، ثبات سیاسی، پرداخت کمک های انسان دوستانه به کشورهای آفریقایی، دارا بودن مازاد چشم گیر تجارت بین المللی، همراه با سرمایه گذاری های گسترده رهبران چین در بازار طلا و مستغلات و اعتبارهای بین المللی بانکی، رشد اقتصادی این کشور با سرعتی بی نظیر همراه شده است. البته پایین نگاه داشتن عمدی قیمت یوان هم در این موفقیت های تجاری سهیم بوده است. نویسنده در پایان با اشاره به اسرافکاری های مداوم رهبران کاخ سفید خاطر نشان می نماید که با ادامه وضعیت کنونی، آمریکایی ها به زودی در عرصه رقابت با چینی ها با شکست بزرگی روبه رو خواهند شد

امروزه و در سایه گسترش استفاده کشاورزان از بذرهای دستکاری شده ژنتیکی که با هدف تولید بیشتر و مقاومت افزون تر در برابر آفات صورت می گیرد، ما شاهد مصرف گسترده این محصولات در میان انسان ها و دام ها هستیم. اما در عمل، کاربرد این بذرها، به افزایش مصرف آفت کش ها به دلیل زیاد شدن مقاومت آفات، برهم زدن نسبت گلبول های قرمز و سفید خون، رشد غیرطبیعی بافت های گوارشی و تغییر الگوی ژنتیکی بذرهای دستکاری نشده انجامیده است. نویسنده با یادآوری سلطه مطلق چند ابرشرکت قدرتمند بر بازار این محصولات، این سؤال را مطرح می کند که با توجه به سلب اختیار انسان ها در انتخاب محصولات غذایی مورد مصرف شان، آیا باز هم مهندسان ژنتیک و ابرشرکت های این صنعت، بیش از همه می دانند؟

با وجود شواهد و دلایل متعدد علمی در مورد سرطان زا و کشنده بودن استفاده از ظروف تفلون، همراه با ارتباط ماده اصلی آن یعنی پیفوا با کم خونی و اختلالات مغزی نوزادان، هنوز هم ابر شرکت های تولیدکننده این ظروف ودولت ها حاضر به حذف این محصولات از بازارها نیستند. البته مواد سمی مورد استفاده در ظروف تفلون حتی در آب های مناطق هم جوار با کارخانجات صنعتی تولیدکننده نیز مشاهده شده است. نویسنده در ادامه با یادآوری مطالعاتی که حاکی از وجود 455 ماده شیمیایی مختلف سمی در بدن انسان های کنونی است، خاطرنشان می کند که با توجه به انکار این یافته ها از سوی دولت ها، اصولا تفاوتی نمی کند که این شواهد تا چه حد اطمینان آور و قابل اتکا باشند. لذا با تداوم شرایط فعلی، ما برای همیشه با تفلون همراه خواهیم بود!

عروسک های پلاستیکی، جغجغه ها، حلقه های دندان و سایر اسباب بازی های کودکان، علی رغم اینکه ممکن است ظاهری جذاب داشته باشند، اما استفاده از یک ماده شیمیایی نرم کننده در آنها به نام فتالات، والدین و دولت ها را در برابر یک معضل بزرگ قرار داده است. مطالعات مختلف علمی نشان می دهد که به دلیل ورود این ماده به بدن کودکان، آثاری نظیر برهم خوردن توازن هورمون ها، بلوغ زودرس دختران، مشکلات تولیدمثل، آسیب رساندن به اسپرم های مردان، بر هم خوردن عملکرد تیروئید و در نهایت، سرطان بیضه در مردان به وجود می آید.

در چند دهه اخیر و به دنبال انجام مطالعات و آزمایش های مختلف در جهت توسعه زرادخانه سلاح های میکروبی و شیمیایی ارتش آمریکا، ساخت چند سلاح جدید نظیر بمب های حاوی مواد حساسیت زای پوستی، بمب های ایجاد کننده بوی بد دهان، بمب های نفخ آور و در نهایت بمب جنسی، در دستور کار پنتاگون قرار گرفته است. اما در این میان، ساخت بمب جنسی به دلیل توانایی های آن در بر هم زدن ساختار نیروهای دشمن، با سرمایه گذاری بیشتری همراه شده است. منتقدان در برابر کارایی استفاده از چنین سلاح هایی علیه نیروهای دشمن در عراق سؤالات زیادی را مطرح می کنند؛ چرا که نیروهای جنگجوی مسلمان، احتمالا کشته شدن در یک عملیات انتحاری را بر یک زندگی توام با همجنس بازی ترجیح خواهند داد. نویسنده در این مقاله با اشاره به سرمایه گذاری های ارتش آمریکا برای ساخت این سلاح شیمیایی جدید معتقد است که استفاده از این سلاح علیه نیروهای آمریکایی می تواند به بروز یک فاجعه منجر گردد و جهنم کنونی درعراق را با وضعیتی بدتر روبه رو نماید.

در سایه استفاده گسترده ارتش ایالات متحده از سلاح های حاوی اورانیوم ضعیف شده در دو جنگ اول و دوم خلیج[فارس]، آثار فاجعه بار این تسلیحات به ایجاد موجی از بیماری سرطان در کشور عراق و مناطق همجوار انجامیده است. ابتلای مردم این کشور و به ویژه مناطق جنوبی به انواع سرطان، به همراه آلودگی گسترده خاک و هوای این بخش ها، منطقه خاورمیانه و آسیای شرقی و در نهایت کل دنیا را در معرض آسیب های فراوانی قرار داده که با ادعاهای دروغین بوش در توجیه این اشغالگری، هیچ ارتباطی ندارد

در سال های اخیر و در سایه رشد اقتصادی چشم گیر کشور چین، این کشور به عنوان یک الگوی توسعه برای بسیاری از ملت های دنیا مطرح گردیده است. اما این پیشرفت ها به بهای آلوده شدن محیط زیست این کشور در بخش های آب و خاک و هوا، تولید انواع پسماندها و ابتلای گسترده مردم و کارگران به انواع بیماری های شغلی به دست آمده است. این آلودگی ها اثراتی فرامرزی داشته و بر سلامت مردم کشورهای همسایه چین نیز تاثیر خواهد داشت. همچنین به دلیل استفاده گسترده این کشور از زغال سنگ (65 % کل سوخت مصرفی) این کشور به دومین تولیدکننده گازهای گلخانه ای تبدیل گردیده است. نویسنده این مقاله در پایان معتقد است که مدل توسعه مبتنی بر تخریب طبیعت دیگر نمی تواند مدل اقتصادی مناسبی تلقی گردد

با گسترش دامداری های صنعتی و ارائه محصولات گوشتی سرشار از چربی و هورمون و آنتی بیوتیک به بازار، ما شاهد افول روزافزون سیستم کشاورزی بومی هستیم. این واحدها با تولید انواع پسماندهای صنعتی، در جهت آلوده نمودن محیط زیست گام برمی دارند. نویسنده که خود سال ها در دامنه کوهستان های آمریکا زندگی کرده است، با نگاهی به وضعیت اسفبار تولید گوشت در این واحدهای صنعتی و مقایسه گوشت تولیدی در مزارع سنتی با آن، روش هایی را جهت مصرف هوشمندانه و مسئولانه گوشت توسط شهروندان بیان می کند.

به علت ورود انبوهی از پسماندهای کشاورزی و صنعتی به اقیانوس ها، حیات این ذخیره ارزشمند گیاهی و جانوری در معرض خطراتی جدی قرار گرفته است. نابودی تپه های مرجانی، رشد سریع جلبک ها به دلیل ورود کودهای نیتراته شیمیایی، بالا آمدن سطح آب های آزاد به دلیل آب شدن یخ های قطبی و... همگی حاکی از به صدا درآمدن زنگ مرگ اقیانوس ها است. نویسنده با اشاره به آگاهی های اندک عمومی در این زمینه، خاطرنشان می کند که همه دولت ها ملت ها و سازمان های اجتماعی باید برای حفاظت این اکوسیستم ارزشمند طبیعی، دست به کار شوند.

در سایه حمایت گسترده دولت ها و ابر شرکت های خودرو سازی از ایده بهره گیری از سوخت های زیستی و همچنین پرداخت یارانه های هنگفت به این بخش، استفاده از اتانول استخراج شده از سویا و ذرت و سایر محصولات کشاورزی روندی رو به گسترش دارد. اما کارشناسان معتقدند که با گسترش استفاده از سوخت های زیستی، پایداری عرضه موادغذایی، بقای جنگل های استوایی و حفظ گونه های در معرض انقراض گیاهی و جانوری با تهدیداتی جدی روبه رو خواهد گردید. به علاوه، در مورد کارایی نهایی بهره گیری از این سوخت ها به دلیل هزینه های پنهان استخراج، کاشت و برداشت آنها، پرسش های فراوانی وجود دارند. بدین ترتیب، مردم کشورهای فقیر باید علاوه بر تامین سوخت خودروهای شهروندان کشورهای فقیر، با مسایل ناشی از کمبود موادغذایی، افزایش قیمت ها، آلوده شدن منابع زیرزمینی آب و تخریب محیط زیست کشورهایشان دست و پنجه نرم کنند..