فهرست مطالب

تحقیقات علوم قرآن و حدیث - سال سیزدهم شماره 2 (پیاپی 30، تابستان 1395)

مجله تحقیقات علوم قرآن و حدیث
سال سیزدهم شماره 2 (پیاپی 30، تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/06/14
  • تعداد عناوین: 7
|
  • علی اکبر ایزدی فرد، سیدعلی اکبر ربیع نتاج، سید مجتبی حسین نژاد * صفحات 1-31
    ابوجعفر محمد بن عیسی بن عبید، از راویان و اصحاب امام رضا، امام جواد، امام هادی، امام حسن عسکری(علیهم السلام) است. قدمای از رجالیون و بزرگان این فن در شخصیت رجالی محمد بن عیسی بن عبید اختلاف نظر دارند. پس از نقد و بررسی این نتیجه حاصل است که مقتضی برای وثاقت محمد بن عیسی بن عبید هم چون روایت فضل بن شاذان و توثیق وی توسط نجاشی و اصحاب امامیه، وجود دارد و تنها چیزی که به عنوان مانع برای وثاقت محمد بن عیسی بن عبید محسوب می شود، تضعیف شیخ طوسی است که خود بنفسه موضوعیت نداشته بلکه مستند به استثنا صورت گرفته توسط ابن ولید و شیخ صدوق در روایات محمد بن عیسی بن عبید می باشد. این استثنا و تضعیف نیز تنها در مورد منفردات محمد بن عیسی بن عبید از یونس بن عبد الرحمن و یا منفردات محمد بن احمد بن یحیی از محمد بن عیسی بن عبید به سند منقطع است نه مطلق روایات محمد بن عیسی بن عبید. لذا روایاتی که محمد بن عیسی بن عبید در اسناد آن قرار گرفته است، در صورتی که از نوع این دو دسته از روایات نباشد، نمی توان آنها را با استناد به رای ابن ولید و شیخ صدوق، ضعیف دانست. بر این اساس سخنان ابن ولید و شیخ صدوق ظهور در تضعیف محمد بن عیسی بن عبید ندارد تا اینکه منافات با ادله توثیق محمد بن عیسی داشته باشد. در نتیجه می توان با توجه به دلائل توثیق محمد بن عیسی بن عبید، وثاقت محمد بن عیسی بن عبید را اثبات نمود.
    کلیدواژگان: محمد بن عیسی بن عبید، نجاشی، شیخ طوسی، ابن ولید، نوادر الحکمه
  • جواد سلمان زاده*، مهدی تقی زاده، محمد خامه گر صفحات 33-56
    سعید ابن مسیب از تابعانی است که حضور چشمگیری در اسناد احادیث بویژه روایات اهل تسنن دارد. هویت دوگانه مذهبی او، بزنگاه اختلاف بر پذیرش یا عدم پذیرش روایات او می باشد. از این رو، این نوشتار با تمرکز بر هویت شناسی مذهبی ابن مسیب، دلایل و شواهد دال بر مذهب او را گردآوری کرده است و با روش جرح و تعدیل رجالی بدین نتیجه رسیده است که او رسما مذهب اهل تسنن را پذیرفته است. اگر چه دشمنی ناصبی گونه ای با مذهب تشیع نداشته است و با ابراز محبت به دستگاه امامت، محبت وافر خود را بدین دستگاه و مذهب تشیع نشان داده است.
    کلیدواژگان: سعید بن مسیب، شیعه، تشیع، تشیع سعید بن مسیب، شیعه گری
  • مهدی جلالی، سمانه ابریشمی* صفحات 57-92
    قاعده روایی «للمصیب اجران و للمخطئ اجر واحد» که در این پژوهش از آن به «نظریه معذوریت» تعبیر شده، تلخیص روایتی منقول از عمرو بن عاص و ابو هریره، در کتب حدیثی اهل سنت می باشد، که بیشتر در جواز اجتهاد و اثبات عقیده مخطئه به آن استناد شده و شیعه آن را تلقی به قبول نموده است.
    در این مقاله برای تبیین علل رد یا قبول یا شهرت این روایت در بین علمای شیعه از زمان حضور تا عصر حاضر، به بررسی سیر تلقی به قبول آن پرداخته شده است. به این منظور پیش از پرداختن به آراء شیعه در این باب، ابتدا صحت روایت بنابر معیارهای اهل سنت اثبات شده، و سپس به اجمال چگونگی بهره گیری از آن توسط علمای اهل سنت ذکر شده است، تا تصویری از فضای جامعه اسلامی در قرون مختلف ترسیم گردد.
    بررسی ها نشان می دهد که معذوریت مخطئ در شیعه در قرن هفتم، به دنبال جدایی کامل معنای اجتهاد و قیاس در بین امت اسلامی، توسط محقق حلی رسما پذیرفته و برای آن ادله ای عقلی بیان شد که فقهاء و اصولیون قرون بعد در تکمیل و تقویت آن کوشیدند؛ تا در قرن13 به خاطر هماهنگی اصول ماخوذ از روایت توسط اهل سنت با اصولی که شیعه بر اساس کتاب و سنت و عقل پذیرفته، بر تلقی به قبول روایت اذعان شد.
    کلیدواژگان: قاعده معذوریت، مجتهد، مخطئه، مصوبه، شیعه
  • ساجده نبئی*، سهیلا جلالی کندری صفحات 93-118
    موضوع زن و حقوق او از جمله موضوعات مهمی است که در سده اخیر مورد توجه بسیاری قرار گرفته است و امروزه دایره المعارفها منابع اولیه و مهمی برای کسب اطلاعات در خصوص مفاهیم مختلف هستند، لذا مراجعه به آنها ضروری است. خانم «راث رودد» در مدخل «زنان و قرآن» در دایره المعارف قران لیدن جایگاه و حقوق زن در قرآن را نقد و بررسی کرده است. این مقاله گرچه دارای نقاط قوتی است و نویسنده در آن به برخی از حقوق ویژه زنان در قرآن اشاره کرده و زن و مرد را در انجام وظایف مذهبی از دیدگاه قرآن یکسان دانسته است، اما در طرح مباحث رویکردهای جانبدارانهای داشته و به ظاهر آیات بسنده و از آیات مشابه یک موضوع و سیاق و فضای نزول آیه غفلت کرده است. به علاوه به منابع اصیل لغوی و تفاسیر متعدد نیز مراجعه نکرده و به همین لحاظ وی با استناد به برخی از تفاوتهای حقوقی زنان و مردان، زن را از نگاه قرآن موجودی فرودست و تحت سلطه مرد میداند؛ اما حقیقت آن است که این تفاوتهای حقوقی مربوط به تفاوتهای زیستی زنان و مردان و تفاوت وظایفشان در خانواده میباشد
    کلیدواژگان: زن، قرآن، دایره المعارف قرآن لیدن، فرودستی زن، تفاوت حقوقی زن و مرد
  • سمیرا حاتمی مهر*، اعظم فرجامی صفحات 119-150
    «زراره بن اعین» از اصحاب اجماع و از پرروایت ترین راویان کتاب های امامیه است. فهرست نگاران امامی طریق خاصی به کتاب او دارند. افزون بر رجال شناسان، محدثان از جمله ثقه الاسلام کلینی (329ق)، الگو یا سند ثابتی برای روایات زراره بن اعین داشتند. در این پژوهش با رویکردی نو یعنی؛ استخراج وشمارش تمام روایات زراره در الکافی و سپس یافتن اسنادی که دارای بیشترین فراوانی و تکرار هستند، الگوی ثابت کلینی کشف می شود. پس از آن، این الگوی ثابت با طرق رجالی مقایسه می شود. در این فرآیند، راویان اولی که حدیث را از زراره گرفتند، یک به یک معرفی و بررسی می شوند. از نتایج به دست آمده آن است که میزان تطابق سند روایات با طرق و الگوهای ثابت و کشف شده، درجه اعتبار احادیث را مشخص می نماید. افزون بر آن، با استفاده از الگوهای کشف شده، تصحیف، ارسال و ضعف اسناد برطرف می شود. بنابراین اگر اسناد کلینی از غیر شیوه و الگوهای مالوف و مشهور به کتاب زراره باشد، معمولا از میزان اعتبار کمتری برخوردار است. در این موارد چنین حدس زده می شود که گویی مولف الکافی، از منبع غیرموثقی به روایات زراره بن اعین دست یافته؛ زیرا راویانی مجهول، ضعیف یا غیرامامی در این اسناد، فراوان یافت می شوند. همچنین در راستای انجام پژوهش، بیشترین استفاده را از کتاب الکافی و مهمترین منابع رجالی و روایی شیعه نموده تا به این مهم دست یابد.
    کلیدواژگان: الکافی، رجال حدیث، الگویابی سندی، نقد سندی، زراره بن اعین
  • فرزانه روحانی مشهدی *، مجید معارف صفحات 151-184
    اندیشمندان مسلمان در تبیین مصداق آسمان های هفتگانه قرآن پنج دیدگاه عمده ارائه داده اند؛ اول، سخن گفتن قرآن براساس علم مخاطبان اولیه و مخالف دانستن انگاره هفت آسمان با علم امروزین بشر؛ دوم، غیر تعیینی دانستن عدد هفت و دلالت آن بر کثرت؛ سوم، مادی دانستن هفت آسمان و تطبیق هفت آسمان با پدیده های شناخته شده مادی؛ چهارم، مادی دانستن هفت آسمان و تطبیق آسمان اول با کی هان و ناشناخته دانستن شش آسمان دیگر؛ پنجم، مادی دانستن آسمان اول و معنوی و مجرد دانستن شش آسمان یا شش عالم دیگر. مقاله حاضر ضمن نقد سه دیدگاه نخست، دیدگاه چهارم را با تکیه بر دو مفهوم «خلق» و «امر» در قرآن، تبیین و تقویت نموده، دیدگاه پنجم را با تکیه بر بر بازتعریف پدیده مادی و پدیده معنوی بر اساس قرآن نقد و با اثبات وجود عوالمی با مراتب گوناگونی از تقید به زمان و در نتیجه مراتب گوناگون مادیت، به صورت جدیدی تبیین کرده است. آن گاه با تکیه بر نظریه علامه طباطبائی یعنی مثل بودن عالم محسوس برای عوالم غیرمحسوس، از درستی روی کرد سوم از منظر مثل بودن مصداق مادی آسمانها برای مصداق اصلی که نامحسوس و فرامادی است، دفاع می کند .
    کلیدواژگان: هفت آسمان، آسمان معنوی، طبیعت و فراطبیعت، قرآن و علم، علم و دین
  • سید مهدی مسبوق *، رسول فتحی مظفری، گلاویژ علیزاده صفحات 185-208
    امروزه مساله آرامش و سلامت روان به عنوان اساسی ترین رسالت مطالعات روان شناختی، نقش پررنگی در حوزه دین پژوهی ایفا می کند و جزء جدایی ناپذیر باورهای دینی و مذهبی به شمار می رود. در این راستا، روان درمانی که مبتنی بر فراهم سازی بسترهایی به منظور ایجاد آرامش و سلامت روان است، در بعد آموزش و درمان، از ابزاری موثر با عنوان «داستان گویی» بهره می جوید. از آن جا که در قرآن نمونه های زیبایی از داستان های آموزشی و درمانی دیده می شود، پژوهش حاضر می کوشد که با بررسی داستان های سوره کهف شامل داستان اصحاب کهف، صاحب دو باغ و دوست فقیرش، موسی و مرد عالم و ذوالقرنین، به تبیین نقش داستان پردازی های قرآن در ارائه الگویی کارآمد و موثر به منظور مقابله با چالش ها و اختلالات روانی و در نتیجه دستیابی به سلامت روان بپردازد. برآیند پژوهش نشان می دهد که داستان های یادشده درصدد اصلاح باورهای شناختی، تغییر نگرش، ارائه راه حل های درست و معرفی انسان کامل هستند.
    کلیدواژگان: روان درمانی، سلامت روان، داستان های قرآن
|
  • Javad Soleymanzade*, Mehdi Taghizade, Mohammad Khamegar Pages 33-56
    Said .b Mosayyib is one of the Successors (tabe’in) whose presence in the isnad especially in that of the Sunni traditions is prevalent. His dual religious identity is the main cause for the debates on acceptance or rejection of his traditions. In this article Ibn Mosayeb’s religious identity has been scrutinized, therefore collecting all the evidence on this issue, this article has concluded that Ibn Mosayyeb has officially followed the Sunni sect, although he has no hatred (nasb) toward the Shia, and in contrary has shown his love to the Imams and the Shia.
    Keywords: Said b. Mosayyib, Religious identity of Said b. Mosayyib, Shiism of Said b. Mosayyib
  • Mehdi Jalali, Samane Abrishami * Pages 57-92
    The narrative principle “One who attains the truth has two rewards and the one mistaken has one reward” defined as "the theory of excuse" in this study, is a summary of a tradition on the authority of Amr b. ‘As and Abu Horayreh in the Sunni hadith books which has been mostly referred to in the field of ijtehad (practicing religious jurisprudence), proving the Mokhta`eh principle. This principle has been considered as acceptable by the Shiites.
    In the present paper, in order to define the reasons for Shiite scholars’ different approach to this principle, from rejection to acceptance and fame, its status among them from the time of Imams (PBUT) up to the contemporary era, has been studied. Meanwhile before dealing with the verdicts of the Shia in this regard, the authenticity of the narration according to Ahl-al Sunnah has been proved primarily, and then their utilization of this principle has been elaborated in order to illustrate the scholastic environment of Islamic society in different centuries.
    The studies show that after the complete separation of the concept of ijtehad and analogy among Islamic Ummah, the excuse of the mistaken (ma’zuriat mokhti) was formally accepted in seventh century in Shia by Mohaghegh Helli and intellectual evidences were elaborated for it , which was completed and enforced by jurisprudents of the next generations. Then in 13th century, this actually Sunni principle was accepted, due to its coordination with the Shiite principles based on the Book, Sunnah and intellect.
    Keywords: The Principle of accepting the excuse of the mistaken (mazuriat mokhti), Jurisprudent (Mujtahid), Mokhtaeh, Mosavvebeh
  • Sajede Nabiei *, Soheyla Jalali Pages 93-118
    Nowadays encyclopedias are considered a primary and important source to maintain information about various topics. Women studies, as well, have been considered as an important issue in the last century Ruth Roded has discussed the subject of Women’s rights in the Qur’an, in her article “women and the Qur’an” for the encyclopedia of Qur’an. Although the article benefits from some advantages and the author mentions some of the rights dedicated to women in the Qur’an and confirms the equality of men and women in their religious duties, her approach to the issue is bias and selective.
    Her study is confined to the literal meaning of the verses and she neglects similar verses on the issue, the context and the condition of revelation. Disregarding authentic lexicons and numerous exegeses, she concludes that Qur’an considers women inferior and under the suppression of men, referring to some of the differences in the rights dedicated to men and women. However, these differences actually go back to their biological differences and therefore different roles and duties in the family.
    Keywords: women, Quran, encyclopedia of Quran, Inferiority of woman, Male domination
  • Samira Hatamimehr*, Azam Farjami Pages 119-150
    Zorara b. Ayon is one of the “consensus companions”(ashab ejma῾) and one of the most frequently mentioned narrators in Imami Books. Imami cataloguers have a special way to his book. In addition to the experts on narrators (Rijali), Traditionists including Thiqatol-Islam Kolayni (329 AH) also had a regular pattern or isnad for Zorara b. Ayon's traditions. In this research, with a new approach namely extraction and enumeration of all Zorara's traditions in Al-Kafi and then identifiying the isnad with the highest frequency, Kolayni's regular pattern is detected. This pattern was compared to those of the Rijalis. Meanwhile the first transmitters who narrated Zorara’s traditions have been introduced one by one.
    The accordance of the isnad with the identified patterns reveals the authenticity of the traditions. In addition, this typical pattern can be employed to obviate interpolation, omission of the narrators (irsal) and weakness of the isnad. Thus, if at times Kulayni's isnad to Zorara’s traditions is through unfamiliar ways, different from the typical pattern, it is less authentic. In these cases, it is surmised that Kafi's compiler has gained access to Zorara’s traditions from an unauthentic source; since anonymous, weak or non-Imami narrators are recurrently mentioned in these isnad.
    Keywords: Al, Kafi, Experts on narrators, Identifiying the isnad patterns, Isnad critisism, Zorara b. Ayon
  • Farzane Rohanimashhadi *, Majid Maaref Pages 151-184
    Muslim scholars have five major suggestions for the referent of “seven heavens” in the Qur’an. First, this term is consistent with the knowledge of its first addressees and therefore in contradiction with today’s science. Second, what is meant by the number “seven” is not a specific quantity but it is employed figuratively to denote multiplicity. Third, the seven heavens are corporeal and it refers to some physical phenomena. Fourth, the seven heavens are corporeal: the first is the cosmos and the others are unknown. Fifth, the first heaven is corporeal but the other six are non-physical. This study has given a critical review of the first three viewpoints it has then, elucidated and improved the fourth view according to the theory of “khalq” and “amr” in the Qur’an. As, it has criticized the fifth view by redefining the corporeal and incorporeal phenomenon according to the Qur’an and has provided a new explanation for it by proving the existence of worlds with different degree of connectivity to time and therefore different levels of materiality. Supporting the theory of Allama Tabatabayi that the perceptible world is an exemplum (Mathal) for the non-perceptible one, this article justifies the third view that the corporeal referent of the heavens is an exemplum for the actual incorporeal and nonphysical one.
    Keywords: Seven heavens, incorporeal heaven, The Quran, science, Science, religion, Incorporeal, corporeal world