فهرست مطالب

معرفت فلسفی - سال دوم شماره 3 (پیاپی 7، بهار 1384)

فصلنامه معرفت فلسفی
سال دوم شماره 3 (پیاپی 7، بهار 1384)

  • 172 صفحه، بهای روی جلد: 30,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/07/30
  • تعداد عناوین: 7
|
  • صفحه 7
  • عسکری سلیمانی امیری صفحه 11
    فیلسوفان مشاء در مورد محسوسات قائل به انطباع صورت های حسی در اندام های حسی هستند. و در خصوص ابصار دو رای از گذشته مطرح بوده است: یکی، خروج شعاع و دیگری، انطباع صورت مبصر در چشم. شیخ اشراق قول به خروج شعاع را نفی می کند؛ چه این که به دلیل امتناع انطباع کبیر در صغیر، انطباع صورت حسی در چشم را منکر است. از این رو، در خصوص ابصار معتقد است که نفس علم حضوری به مبصر خارجی می یابد. صدرالمتالهین، رای شیخ اشراق را نقد می کند و در همه ادراکات حسی مدعی می شود که صور محسوسات به انشاء نفس در عالم مثال متصل تحقق می یابند و ادراک صورت می گیرد.
    اما بر اساس مبانی حکمت متعالیه می توان گفت که ادراکات حسی از نوع علوم حضوری هستند و مجردبودن متعلق علم، به دلیل تجرد علم و عالم، با مادی بودن معلوم و محسوس منافات ندارد؛ زیرا تقسیم موجود به مجرد و مادی از نوع تقسیم قیاسی است. لذا موجود مادی به اعتبار فاعل شناسا و وجود برایفاعل شناسا مجرد می باشد. هم چنان که، خارجی بودن هر وجودی منافات با تقسیم وجود به خارجی وذهنی ندارد.
    کلیدواژگان: علم حصولی، علم حضوری، ادراکات حسی، ابصار، خروج شعاع، محسوسات
  • محمدحسین زاده صفحه 43
    در بحث «معرفت لازم و کافی در دین اسلام»، که یکی از مهم ترین و دشوارترین مباحث معرفت شناسی دینی است، با سه پرسش اساسی مواجهیم: اولا، در دین (اسلام)، به چه نوع معرفتی می توان دست یافت؟ آیا دستیابی به معرفت یقینی بالمعنی الاخص در دین ممکن است؟ ثانیا، در صورت امکان دستیابی به چنین نوع معرفتی در دین، آیا تحصیل و کسب آن لازم است، یا صرفا مظنه یا علم متعارف یا جزم کفایت می کند؟ ثالثا، در صورت کفایت علم متعارف یا جزم، معیار صدق این گونه معرفت ها چیست؟
    این نوشتار، پس از بیان واژه های «دین» و «معرفت» و شرح کاربردهای معرفت و دیگر مقدماتی که به نحوی در فهم یا حل مسئله دخالت دارند، به این نتیجه رسیده است که اولا، دستیابی به یقینبالمعنی الاخص در بخش هایی از دین ممکن است؛ و ثانیا، به رغم امکان دستیابی به معرفت یقینی، تحصیل آن لازم نیست.
    افزون بر ادله ای که به آنها استناد شده، تلاش شده است تا دیدگاه متفکران مسلمان در این مسئله پی گیری شود. نتیجه کاوش این است که متفکران مسلمان به طور جداگانه به این مسئله نپرداخته اند. تنها شهید قاضی طباطبایی و میرزای قمی و آیت الله مظاهری به روشنی این بحث را مطرح کرده اند و از میان آنان، مرحوم قاضی دستیابی به یقین بالمعنی الاخص را در اصول اعتقادی لازم دانسته است، که دیدگاه و ادله وی در این مقاله نقد شده است. گرچه دیگران این مسئله را به طور مستقل مطرح نکرده اند، می توان با توجه به قراین و شواهدی، به آنان نسبت داد که تحصیل یقین بالمعنی الاخص در دین لازم نیست.
    کلیدواژگان: معرفت یقینی بالمعنی الاخص، علم متعارف، جزم، اعتبار ذاتی یقین، آموزه حجیت، امکان معرفت
  • مرتضی رضایی صفحه 81
    یکی از مهم ترین پرسش های معرفت شناسی، امکان یا عدم امکان شناخت یقینی است. این مسئله هم در قلمرو کل معرفت بشری و هم در ساحت معرفت های دینی قابل طرح است. امروزه نفی شناخت یقینی، پیش فرض بسیاری از مباحث در حوزه های دین پژوهی و فلسفه های مضاف است.
    این مقاله به این موضوع می پردازد که آیا معرفت یقینی امکان و وقوع دارد یا اساسا چنین شناختی ناممکن است؟ بایستی بدانیم، اولا: مفهوم و هویت یقین در دانش های عقلی، به ویژه منطق و فلسفه چیست؟ و ثانیا: آیا یقینی که منطق دانان و فیلسوفان مراد می کنند، قابل دسترسی است؟ و اگر آری، راه های نیل به آن کدامند؟
    در کاوشی که در مفهوم یقین در بخش نخست این مقال داشتیم، نتایج زیر به دست آمد:1. یقین توصیف گر شناخت گزاره ای است؛ با این حال، با توسعه در مفهوم آن می توان علم حضوری را نیز موصوف آن قرار داد؛2. در بستر علم حصولی، چهار کاربرد منطقی، فلسفی، کلامی و عرفانی یقین مشترک، و حاوی چهار مؤلفه: باور، صدق، جزم و زوال ناپذیری است؛3. اصلی ترین ویژگی در میان تمام کاربردهای یقین خصیصه شک ناپذیری است.
    با عنایت به نتایج فوق، باید گفت: آیا یقین با ویژگی های یاد شده، ممکن و دست یافتنی است؟ اگر آری، راه های دست یابی به آن کدامند؟
    کلیدواژگان: امکان شناخت، وقوع شناخت یقینی، راه نیل به یقین، بداهت، برهان، اقلیم های یقین
  • مسعود امید صفحه 123
    در معرفت شناسی فلاسفه مسلمان، ادراکات فطری انکار می شود. مراد ایشان از ادراکات فطری همان ذهن یا ذهنیات، یا به بیان دیگر، صور ادراکی (اعم از تصوری و تصدیقی) است که به نحو بالفعل از آغاز تکون و شکل گیری ذهن در انسان موجود بوده، حالت شناختاری دارند.
    برخی از این معرفت شناسان بر این باورند که کانت به چنین امور فطری ای معتقد است. اما با تاملاتی چند روشن می شود که اولا، آنچه کانت فطری می داند عینا همان ذهن یا ذهنیات یا صور ادراکی بالفعل نیستند. به بیان دیگر، محل نزاع و تعارض میان دو معرفت شناسی، آن گونه که تصور می رفت، واحد نیست.
    فطریاتی را که فلاسفه اسلامی در آغاز تکوین منکر آنند، کانت نیز انکار می کند. ثانیا، آن معنا از امور فطری که مورد نظر کانت است، با بیان و قالبی دیگر، در معرفت شناسی فلاسفه مسلمان به چشم می خورد.
    کلیدواژگان: معرفت شناسی، ادراکات فطری، استعدادهای فطری
  • عباس نیگزاد صفحه 141
    از باورهای مهم همه موحدان، به ویژه مسلمانان، اعتقاد به وجود کامل مطلق و وجود لایتناهی است. اذکار مبارکه «سبحان الله »، «الحمدلله»، «یا سبوح، یا قدوس» و مانند آن ها بر کامل مطلق بودن ذات حق دلالت دارند. فلاسفه الهی به ویژه فلاسفه اسلامی در پی اثبات عقلی و برهانی این باور اساسی برآمده اند، و نتیجه تلاش های آنان ارائه و اقامه چندین برهان عقلی و فلسفی در این باب بوده است. آنچه این مقاله بدان پرداخته است از یک سو، بررسی این ادله است، و از سوی دیگر، ارایه برهان های دیگری که کتب فلسفی به روشنی بدان ها نپرداخته اند.
    کلیدواژگان: کامل مطلق، وجود لایتناهی، واجب الوجود، ماهیت، ممکن الوجود، ضرورت، امکان، برهان عقلی