فهرست مطالب

اندیشه های نوین تربیتی - سال دوم شماره 1 (پیاپی 4، بهار و تابستان 1385)

نشریه اندیشه های نوین تربیتی
سال دوم شماره 1 (پیاپی 4، بهار و تابستان 1385)

  • 200 صفحه، بهای روی جلد: 5,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/05/17
  • تعداد عناوین: 10
|
  • سیدمصطفی شریف، سید ابراهیم جعفری، صدیقه حجتی صفحه 7
    امروزه، مدیریت اثربخش یکی از شناسه های توسعه یافتگی در نظام جهانی به شمار می رود. مدیریت کارآمد و توان مند قادر است با به کارگیری پتانسیل ها و امکانات بالقوه و مستعد سازمان، بستری در خور برای توسعه پایدار و همه جانبه پدید آورد. در این پژوهش، رابطه قدرت مقام، ساختار وظیفه، و روابط رهبر- عضو، با اثربخشی مدیران دبیرستان ها و هنرستان های شهرستان نجف آباد بررسی شده است. این پژوهش توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری آن 870 دبیر و 60 مدیر دبیرستان ها و هنرستان های شهرستان نجف آباد است. روش نمونه گیری پژوهش طبقه ای متناسب با حجم بوده که بر پایه برآورد حجم نمونه، 180 دبیر و 20 مدیر به صورت تصادفی گزیده شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسش نامه پژوهش گر ساخته موقعیت رهبری، پرسش نامه پژوهش گر ساخته اثربخشی مدیران، و پرسش نامه استاندارد LPC است. روایی پرسش نامه ها با ضریب آلفای کرون باخ، برای پرسش نامه موقعیت رهبری 0.89، برای پرسش نامه اثربخشی مدیران 0.97، و برای پرسش نامه 0.96 LPC برآورد شد.
    یافته های پژوهش نشان داد قدرت مقام، ساختار وظیفه، و روابط رهبر- عضو همبستگی معناداری با اثربخشی مدیران دارد. برآورد ضریب تعیین نشان داد 52 درصد از واریانس قدرت مقام، 48 درصد از واریانس ساختار وظیفه، و 63 درصد از واریانس روابط رهبر- عضو با اثربخشی مدیران مشترک است. رگرسیون چند متغیره، همبستگی روابط رهبر- عضو و ساختار وظیفه را با اثربخشی مدیران معنادار نشان داد. براساس ضریب تعیین، 63 درصد واریانس اثربخشی را روابط رهبر- عضو تبیین می کند که با ورود ساختار وظیفه، واریانس تبیین شده به 77 درصد افزایش می یابد. ضریب همبستگی نمره های LPC با اثربخشی مدیران r=646 و در سطح اطمینان P£0.01 معنادار است؛ یعنی با افزایش LPC، میزان اثربخشی مدیران رابطه مدار افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: اثربخشی، رهبری اقتضایی، قدرت مقام، ساختار وظیفه، روابط رهبر- عضو
  • فریده سادات حسینی، مرتضی لطیفیان صفحه 27
    در این پژوهش، تاثیر خودمهاری دانش آموزان بر جو روانی- اجتماعی کلاس های دختران و پسران بررسی شده است. امروزه، پژوهش های پرورشی و آموزشی، به جای تمرکز بر پی آمدهای آزمودنی و استاندارد شده مانند هوش و استعداد تحصیلی، بر جنبه های پیرامونی فرآیند یادگیری متمرکز شده است. به گونه ای که پژوهش های فراوانی نقش و تاثیر فرآیندهای شناختی و عاطفی فراگیر آن را بر جو روانی- اجتماعی چیره بر کلاس کرده اند. توانایی دانش آموزان در خودمهاری، از متغیرهای مهم تاثیرگذار بر جو روانی- اجتماعی چیره بر کلاس است که در این پژوهش تاثیر آن بر ابعاد برخورد (اصطکاک)، همبستگی، انضباط، و رقابت در جو روانی کلاس بررسی شده است. برای این کار، 494 دانش آموز دوره راهنمایی (240 پسر و 254 دختر) در شیراز به شیوه تصادفی گزیده شدند و به پرسش نامه های جو روانی کلاس و مقیاس خودمهاری پاسخ گفتند. یافته ها نشان داد که تاثیر دادوستدی خودمهاری و جنسیت بر جو روانی- اجتماعی چیره بر کلاس معنادار است
    کلیدواژگان: خودمهاری، جو روانی- اجتماعی، جنسیت
  • عذرا دبیری اصفهانی صفحه 43
    آیا در مدارس به تفاوت های جنسیتی دامن زده می شود؟ آیا کنش ورزی های کلاسی میان آموزگار و شاگردان، پدیدآورنده نابرابری های جنسیتی در کلاس درس و در پی آن در جامعه است؟ آموزگار به سان عضوی از جامعه، بی گمان متاثر از فرهنگ چیره جامعه ای است که در آن زندگی می کند. نگرش های موجود درباره توانایی دختران و پسران و میزان موفقیت آنها در رشته های گوناگون آموزشی و شغل های مختلف، پنداره های آموزگار را می سازد.
    در این پژوهش، تاثیر جنسیت دانش آموزان بر روش کلاس داری آموزگار بررسی شده است. برای این کار، نمونه ای 88 نفری از آموزگاران زن همسردار که دست کم چهار سال پیشینه آموزش در پایه چهارم دبستان داشتند (44 نفر از مدرسه های دخترانه و 44 نفر از مدرسه های پسرانه) در شهر تهران گزیده شدند. داده های پژوهش با پرسش نامه ای پژوهش گر ساخته گردآوری شد.
    یافته های پژوهش نشان داد که کنش ورزی های کلاسی میان دانش آموزان و آموزگاران، جدا از نگرش ها و انتظارهای آموزگاران نیست. 56.8 درصد از آموزگاران بازگو کردند که شیوه درس دادن خود را بر پایه جنسیت دانش آموزان تغییر می دهند و 87.5 درصد آنها بر این باور بودند که دختران و پسران باید شغلی در خور جنسیت خود برگزینند
    کلیدواژگان: جنسیت، روش کلاس داری، تعامل دانش آموز و آموزگار
  • بهناز مرجانی صفحه 71
    از رویکردهای اندیشه در زمینه آموزش و پرورش در دهه های گذشته که در ایران کمتر بدان نگریسته شده، پرورش انتقادی است. این رویکرد که بیشتر از دهه 80 در کانون نگرش اندیشه مندان بوده، برگرفته از نگره انتقادی یا مکتب فرانکفورت است. در این دیدگاه، پرورش وابسته به دگرگونی های اجتماعی و سیاسی دانسته شده است و از این رو، در آن برنامه های درسی بر بررسی های اجتماعی و سیاسی پایه گذاری می شود. نگره انتقادی آموزش و پرورش، بی طرفی دانش را نمی پذیرد و طرح انتقادی مسایل را در مدرسه ها، آشکار سازنده پیوند قدرت و دانش، و پی آمدهای آن می داند.
    پرورش انتقادی که در سال های گذشته بسیاری از آموزش گران و به ویژه رنگین پوستان بدان نگاهی ویژه داشته اند، برآیند نگره پردازی برخی از اندیشه مندان و فیلسوفان انتقادی در کشورهای گوناگون، به ویژه اروپا و امریکا است. این نوشتار، در کنار روشن ساختن پرورش انتقادی، به بررسی پرورش رهایی بخش فریره، پرورش بنیادی ژیرو، و پرورش انقلابی مک لارن می پردازد. هم چنین، چالش هایی که آموزش گران انتقادی در دوران جهانی شدن با آن رو به رو اند بررسی و این دیدگاه به کوتاهی ارزیابی می شود.
    کلیدواژگان: پرورش انتقادی، پرورش رهایی بخش، پرورش بنیادی، پرورش انقلابی، فمنیسم، جهانی شدن
  • زاهد بیگدلی، علی بیرانوند صفحه 91
    هدف از این پژوهش، بررسی میزان تاثیر آموزش کتابداری بر شناخت و توانایی دانشجویان تحصیلات تکمیلی شاغل به تحصیل در دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 1384-1383 در به کارگیری منابع کتابخانه است.
    آزمودنی های این پژوهش از میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته های غیر کتابداری دانشگاه و به روش تصادفی گزیده شدند. یک گروه از آزمودنی ها با کمک دفترچه راهنما و گروه دیگر در دوره آموزشی آموزش داده شدند. سپس هر دو گروه با گروه گواه مقایسه شدند تا میزان اثربخشی آموزش بر آنها با یکدیگر سنجیده شود.
    نتایج نشان دهنده موثر بودن آموزش ها بود و از میان دو روش آموزش، در 12 مورد، روش آموزش در دوره آموزشی برتری معناداری به روش آموزش با دفترچه راهنما داشته است. در موارد دیگر، با تفاوت آماری معنادار نبود یا تفاوتی دیده نشد. از میان 34 نکته آموزش داده شده، تفاوت پس آزمون ها با پیش آزمون ها در روش دوره آموزشی در 18 مفهوم و در روش دفترچه راهنما در 15 مفهوم معنادار بود
    کلیدواژگان: آموزش به کارگیری کتابخانه، کتابخانه های دانشگاهی، دانشجویان تحصیلات تکمیلی، دانشگاه شهید چمران اهواز، سواد اطلاعاتی
  • غلامرضا رجبی صفحه 111
    در این پژوهش، پایایی و روایی مقیاس باورهای خودکارآمدی عمومی (GSE-10) در دانشجویان رشته های روان شناسی دانشگاه های شهید چمران اهواز و آزاد مرودشت بررسی شده است. 293 دانشجوی روان شناسی از دانشگاه شهید چمران اهواز و 294 دانشجوی روان شناسی از دانشگاه آزاد مرودشت به مقیاس 10 گزینه ای باورهای خودکارآمدی ویرایش ایرانی پاسخ گفتند. با روش تحلیل عاملی (تحلیل سازه های بنیادی)، سازه ای با نام باورهای خودکارآمدی عمومی به دست آمد که تبیین کننده 38.69 درصد واریانس گزینه های مقیاس بود. ضرایب آلفای کرون باخ برای کل مقیاس 0.82، برای دانشجویان روان شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز 0.84، و برای دانشجویان روان شناسی دانشگاه آزاد مرودشت 0.80 به دست آمده. همچنین ضریب روایی هم زمان برای مقیاس باورهای خودکارآمدی عمومی و مقیاس عزت نفس روزن برگ بر روی 318 نفر از پاسخ گویان 0.30، در دانش جویان روان شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز 0.20، و در دانشجویان روان شناسی دانشگاه آزاد مرودشت 0.23 برآورد شد که همه معنادار بود. بنابراین، یافته های پژوهش نشان می دهد که مقیاس GSE-10 را می توان در پژوهش های روان شناختی و موقعیت های بالینی برای جامعه بهنجار و نابهنجار به کار گرفت
    کلیدواژگان: مقیاس باورهای خودکارآمدی عمومی، پایایی، روایی
  • عباس ابوالقاسمی، مهناز مهرابی زاده هنرمند، آذر کیامرئی، فریبرز درتاج صفحه 123
    در این پژوهش، کارآمدی دو روش درمانی شناختی و منطقی- هیجانی در کاهش اضطراب آزمون دانش آموزان و بهبود کارکرد تحصیلی بررسی شده است. نمونه پژوهش 36 دانش آموز سال دوم دبیرستان رشته ریاضی از ناحیه های چهارگانه شهر اهواز بودند که اضطراب آزمون داشته اند. این آزمودنی ها به شیوه تصادفی به گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. این پژوهش سه گروه دارد (هر گروه 12 نفر): یک گروه درمان شناختی؛ یک گروه درمان منطقی- هیجانی؛ و یک گروه گواه. برای مداخله، دو روش درمانی شناختی و منطقی- هیجانی به کار گرفته شد. ابزار پژوهش، پرسش نامه های اضطراب آزمون و مصاحبه بالینی بود.
    آزمون واریانس یک سویه بر تفاضل نمره های پیش آزمون- پس آزمون نشان داد که تفاوت میان گروه های شناختی، منطقی- هیجانی، و گواه، در اضطراب آزمون و کارکرد تحصیلی معنادار است. آزمون چند مقایسه ای توکی نیز نشان داد که اضطراب آزمون در گروه های شناختی و منطقی- هیجانی در مقایسه با گروه گواه به گونه ای معناداری کاهش یافته است. یافته ها هم چنین نشان داد که در کاهش اضطراب آزمون، روش شناختی سودمندتر و کارآمدتر از روش منطقی- هیجانی است؛ اما در بهبود کارکرد تحصیلی، تفاوت این دو روش درمانی معنادار نیست
    کلیدواژگان: اضطراب آزمون، درمان شناختی، درمان منطقی- هیجانی، کارکرد تحصیلی
  • سیمین درکی صفحه 139
    در این نوشتار نقش آموزش و پرورش در توسعه منابع انسانی و اهمیت آن در پدیدآوری علم و دانش فنی، بررسی شده است؛ به ویژه در روزگاری که ایران در اندیشه پیوستن به روند جهانی شدن آموزش و پرورش و اقتصاد بر پایه دادوستدهای جهانی است. نخست، با نگاهی گذرا سیر دگرگونی و چگونگی پیدایش سازمان تجارت جهانی، و سپس دیدگاه گروه های همسو و ناهمسو با روند جهانی شدن اقتصاد با توسعه منابع انسانی بررسی شده است. سپس، با نگرش به این که اقتصاد ایران با محدود بودن ظرفیت های تولیدی و پایین بودن بازده اقتصادی برآمده از کمبود نیروی انسانی دانش آموخته و کارشناس روبه رو است، گفتارهایی آمده است درباره توسعه اقتصادی بر پایه توسعه منابع انسانی از راه آموزش و پرورش، برای دستیابی به مشارکت پویاتر در روند جهانی شدن اقتصاد و آموزش و پرورش که راه ایران را در پیوستن به سازمان تجارت جهانی هموار می کند. در پایان نیز، به تحلیل بنیان ها و اصولی پرداخته شده است که باید محور کوشش های سامان مند در راستای گسترش آموزش و پرورش برای توسعه منابع انسانی و افزایش پدیدآوری دانش در جامعه باشد
    کلیدواژگان: سرمایه گذاری آموزشی، بازنگری در آموزش و پرورش، بازده آموزش و پرورش، سیاست های آموزشی، آموزش جهانی، بازآفرینی آموزش، برتری های رقابتی در تولید علم و دانش، توسعه منابع انسانی، روند جهانی شدن، بهره وری، بهینه سازی
  • صغری دژگاهی، محمد ضمیران صفحه 169
    از آنجا که تعیین هدف ها راهنمای همه فعالیتهای آموزشی است، در این پژوهش تلاش شده است این کار بنیادی را با نگرش به تعریف انسان از دیدگاه میشل فوکو بررسی کند. فوکو که با کندوکاو باریک بینانه در زمینه جنون و شیوه های بکارگیری مجازات، گسستی جدی در تاریخ اندیشه بشری یافته بود، هستی انسان را نیز بر همین اساس روشن ساخت. او این گسست ها را از دیدگاه اراده معطوف به قدرت و با تکیه بر دانش بررسی می کند و انسان را برآیند سامان های دانایی متفاوت در حد فاصل میان این گسست ها می داند. از چنین دیدگاهی، فوکو در توجه به شرایط شکل گیری سوژه انسانی که مساله اصلی او در همه پژوهش هایش است، متوجه نقش سودمند قدرت در جامه «فن آوری های انضباطی» می شود. همچنین، او با پیش کشیدن گفتار «فن آوری های خود» که بسیار بر آن پای می فشارد و درآمد کاوش های فراوانی برای فیلسوفان آموزشی است، دیدگاهی نو برای آموزش می گشاید. فوکو در کنار نقد جدی استقلال به سان هدف آموزشی از سوی آموزش گران آزادی خواه، خودآفرینی را همچون هدف آموزشی پیش روی می نهد.
    کلیدواژگان: اهداف آموزشی، میشل فوکو، فن آوری های انضباطی، فن آوری های خود، استقلال، خودآفرینی