فهرست مطالب

زبان و زبان شناسی - پیاپی 1 (بهار و تابستان 1384)

نشریه زبان و زبان شناسی
پیاپی 1 (بهار و تابستان 1384)

  • 134 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/09/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمد راسخ مهند صفحه 5
    اصطلاح تاکید [focus] حداقل در دو معنی در مباحث زبانشناسی به کار رفته است: نخست، اشاره به سازه یا عبارتی دارد که از حیث آوایی برجسته تر از سازه های دیگر جمله تلفظ می شود (جکنداف1972، ولدووی 1990، ولدووی و انگدال 1996، روت 1995)، و کاربرد دوم آن به معنای بخشی از جمله است که دارای اطلاع نو می باشد و از آن به عنوان تاکید جمله یاد می شود (جکنداف1972، ولدووی 1990، روت 1995، کیدوای 2000، ایشی هارا 2000، برونتی 2003، کولز 2003). تاکید را می توان در زبان های مختلف با استفاده از ابزار آوایی، صرفی و نحوی نشان داد. برخی زبانها از یکی از این ابزار استفاده می کنند؛ برخی دیگر از همه این ابزار برای بیان تاکید استفاده می کنند (ولدووی و انگدال 1996، زوبی زارتا 1998، کیدوای 2000). در بسیاری اوقات از ترکیبی از ابزارهای نحوی، صرفی و آوایی برای نشان دادن تاکید استفاده می شود. در این مقاله سعی بر آن است تا نشان دهیم در زبان فارسی انواع تاکید کدامند و چه تفاوتهایی با همدیگر دارند. به این منظور سعی می شود تعریف مشخصی از تاکید ارائه شود و تفاوت آن با مبتدا [topic]، و زمینه [ground] یا پیش انگاره [presupposition] مشخص شود. همچنین میان تاکید اطلاعی [information focus] جمله که در هر جمله وجود دارد، دارای اطلاع نو می باشد، می تواند بخشی از جمله یا کل آن را شامل شود، و فقط شامل موضوعهای درونی [internal arguments] و متمم ها می باشد؛ و تاکید تقابلی [contrastive focus] که تاکید نشاندار است، لزوما در هر جمله ای وجود ندارد، علاوه بر داشتن اطلاع نو، معنای تقابل [contrast] یا نوعی برجستگی [prominence] در خود دارد، فقط شامل واژه یا بخشهای کوچکتر از واژه می شود، و می تواند شامل همه موضوعها و ادات [adjunct] نیز باشد؛ تفاوت می گذاریم.
    کلیدواژگان: نحو، کاربرد شناسی، تاکید، تاکید اطلاعی، تاکید تقابلی
  • رضا صحرایی صفحه 21
    این مقاله با هدف بررسی زمان آینده در زبان به طور عام و در زبان های فارسی و انگلیسی به طور خاص نگارش شده لذا موضوع اساسی آن این است که مفهوم آیندگی در زبان تا چه حد با واقعیت کاربردی آن مطابق است. مقاله در چهار بخش طراحی شده است. بخش اول ملاحظات نظری مرتبط با موضوع مقاله رامطرح می کند. این بخش خود چهارچوب بخش های دوم و سوم می شود که در آنها به ترتیب پیوستار مفهوم آیندگی در زبانهای انگلیسی و فارسی ارائه شده است. بخش آخر نیز نتیجه گیری را در بر دارد که البته با پیشنهادی برای مطالعات بیشتر پایان می یابد.
    کلیدواژگان: آینده نما، آیندگی، مرتبط بودن آنی، جهان های ممکن، نمود آینده، آینده پیش فرض، دستوری شدگی
  • فرزانه فرح زاد صفحه 35

    نظریه نایدا که بر اساس زبان شناسی گشتاری استوار است، یکی از پر طرفدارترین نظریه های ترجمه در قرن بیستم است. مقاله حاضر به بررسی و نقد مواردی چون تعریف ترجمه، مفهوم معادل، تحلیل دستوری و گشتار زدایی در این نظریه می پردازد و برآن است که این نظریه، به رغم کاستی هایش، اهمیت فراوانی در ترجمه شناسی دارد، زیرا هم ابزاری برای تحلیل و طبقه بندی مسایل ترجمه ای فراهم آورد و هم راهکارهای موثری در اختیار مترجمان قرار داد.

  • عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا، سحر بهرامی خورشید صفحه 47
    بررسی و مطالعه واژگان گوناگون در لهجه همدانی نشان می دهد که یکی از ویژگی های بارز این لهجه، تغییر واکه آغازین/ a / به [e] در واژه های دو هجایی یا بیشتر می باشد. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی این فرایند واجی و به عبارت دیگر بررسی و شناسایی محیط واجی این فرایند است که طی آن واکه افتاده / a / به [e] ارتقا می یابد. روش تحقیق در تهیه مقاله حاضر بصورت میدانی بوده است، بدین ترتیب که ابتدا فهرستی از واژگان بنیادی که در گفتار روزمره گویشوران مکررا شنیده می شود،تهیه شده و سپس با در نظر گرفتن جامعه ای آماری طریقه تلفظ این واژگان توسط اعضای جامعه ثبت و ضبط گردیده است. بر همین اساس و نیز شم زبانی نگارنده بعنوان یک گویشور بومی، واژگان مورد نظر واج نگاری شده و سپس با همان واژگان در گویش معیار مقایسه شده است. نتیجه حاصله از بررسی و مقایسه این واژگان نشان دهنده این واقعیت است که در واژگان دو هجایی یا بیشتر واکه آغازین/ a/ در محیط بدون تکی هارتقا یافته و به [e] تبدیل شده است.
    کلیدواژگان: همجا، همگونی، ناهمگونی، ارتقاء
  • ایران گلباسی صفحه 59
    نگارنده در مقاله ای با عنوان «شناسه سوم شخص مفرد در مصادر فارسی» (کلبا سی،1375) نظر خود را در مورد وند زمان گذشته چنین بیان کرده که شناسه سوم شخص مفرد احتمالا باعث پیدایش وند زمان گذشته در مصادر و افعال ایرانی شده است. در مقاله اخیر گونه های شناسه سوم شخص مفرد در زمان حال و نیز گونه های وند زمان گذشته مورد بحث قرار می گیرند.
    کلیدواژگان: وند زمان گذشته، لهجه های ایرانی، گویش های ایرانی
  • سالار منافی اناری صفحه 75
    زبان شناسی که معمولا به عنوان علم زبان تعریف می شود، به خاطر مختص بودن زبان به نوع انسان، با بسیاری از حوزه های دیگر مطالعات و علوم انسانی ارتباط نزدیکی دارد. مطالعات ترجمه را با توجه به ماهیت مسایل مورد بحث در آن می توان نزدیکترین حوزه به زبانشناسی یا مطالعه علمی زبان دانست. مشترکات زبان و ترجمه آن قدر زیاد و پیوندشان چنان محکم است که در موارد زیادی نمی توان آنها را بی نیاز از هم دانست. مشترکات زبان و ترجمه آن قدر زیاد و پیوندشان چنان محکم است که در موارد زیادی نمی توان آنها را بی نیاز از هم دانست.ارتباط بین زبان و ترجمه حقیقی انکار ناپذیر است. آنچه در این مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفته نحوه این ارتباط است. برخی از صاحبنظران بر این عقیده اند که هر ترجمه ای بطور ضمنی مبتنی بر نظریه ای از زبان است و لذا ترجمه در واقع تمرینی در زبانشناسی کاربردی است. اما برخی دیگر عقیده دارند هر نظریه ای از زبان مبنی بر نظریه ای از ترجمه است. نظریه سومی هم مطرح است و آن اینکه خود زبان در اصل ترجمه ای از تصورات و مفاهیم ذهنی انسان است و بنابراین انسان در زندگی روزمره خود بطور همزمان با هر دو مقوله زبان و ترجمه سروکار دارد.
    کلیدواژگان: بازنویسی، قلب ماهیت، نظام لفظی، نظام غیر لفظی، ترجمه زبانشناختی
  • مهرزاد منصوری صفحه 91
    از زمانیکه لارسن (1988) استدلال کرد که گروه فعلی از دو پوسته (لایه) یکی با هسته فعل سبک و دیگری با هسته فعل واژگانی تشکیل شده است، زبانشناسان کو شیده اند تا بر این اساس ساخت های متعددی را در زبان های مختلف تجزیه و تحلیل کنند و نقایص و اشکلات احتمالی آن را بررسی نمایند و در تکامل آن تعدیل هایی بوجود آورند. ساخت سببی فارسی با توجه به گوناگونی و تنوع ساختار نحوی آن می تواند در این راستا مورد توجه واقع شود. داده های این مقاله نشان می دهد که ساختار درونی ساخت های سببی فارسی تا حدودبسیار زیادی با طرح لارسن سازگار است. ساخت های سببی زبان فارسی به درستی نشان می دهند که گروه فعلی از دو فرافکن فعلی فعل سبک و فعل واژگانی تشکیل شده است. فعل سبکی که بعنوان هسته پوسته فعلی بالایی قرار می گیرد به دو صورت بدون نمود آوایی و با نمود آوایی به صورت؛ ’’کردن‘‘ و یا پسوند ’’: ان‘‘: در ساخت سببی فارسی تظاهر می یابد. همچنین در این مقاله استدلال شده است که در برخی موارد فعل سبک سببی در همنشینی با فعل های متفاوت از خودرفتار متفاوت بروز می دهد بر این اساس بنظر می رسد که نظریه هایی صرفا صوری که ملاحظات معنایی را نادیده می انگارند نمی توانند به نحوی مطلوب به تحلیل ساخت های زبان بپردازند. همچنین این پژوهش نشان می دهد که حداقل در یک مورد ملاحظات نقشی نقش معنا داری را در تحلیل ساختار نحوی ایفا می کنند. شاید بتوان از آن به عنوان شاهدی در جهت تعامل نقش و ساختار نحوی که نقش گرایان بر آن تاکید می ورزند استفاده کرد.
  • مهرداد نغزگوی کهن صفحه 115
    در این مقاله ابتدا به تعریف و توصیف لهجه شناسی به عنوان رشته ای مستقل با اهداف و روش های خاص خود میپردازیم. سپس به طور اجمالی زبانشناسی تاریخی، اهداف کلی و روش های رایج در آن را توضیح می دهیم. این توضیحات به ما در شناخت خاستگاه لهجه شناسی کمک خواهد کرد. آنگاه تاریخچه توجه ایرانیان به گوناگونی های لهجه ای را مرور می کنیم و سرانجام به دو نمونه عینی از کاربرد لهجه شناسی در زبانشناسی تاریخی اشاره می نماییم. در این گزارش بیشتر از منظر مطالعات تاریخی به کاربرد های لهجه شناسی توجه می کنیم و سعی ما در این است که با به دستدادن شواهد و مثال های عینی از فارسی و لهجه های ایرانی اهمیت لهجه شناسی را در مطالعات تاریخی باز نماییم.
    کلیدواژگان: لهجه، لهجه شناسی، زبانشناسی تاریخی