فهرست مطالب

خانواده پژوهی - پیاپی 11 (پاییز 1386)

فصلنامه خانواده پژوهی
پیاپی 11 (پاییز 1386)

  • 80 صفحه، بهای روی جلد: 8,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/12/10
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سیامک سامانی صفحه 657
    هدف از این مطالعه بررسی عمده ترین عوامل ایجادکننده درگیری های زناشویی بود. گروه نمونه این مطالعه شامل 400 زن و مرد متاهل بود (200 مرد و 200 زن). به منظور گردآوری اطلاعات از یک مقیاس مدرج هفت نمره ای استفاده شد. این مقیاس شامل 5 سؤال در مورد ویژگی های فردی و خانوادگی و 19 سؤال در مورد عمده ترین عوامل درگیری های زناشویی بود. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که شش عامل خصوصیات شخصیتی، عشق و علاقه، مهارت های ارتباطی، تعهد به زندگی، خصوصیات خانوادگی همسر و عدم پایبندی به اصول اخلاقی عمده ترین عوامل ایجاد درگیری میان همسران می باشند.
    هم چنین نتایج این تحقیق نشان داد که دو عامل کلی درگیری میان همسران فرآیندها و محتواهای خانواده می باشند که در این میان عامل فرآیندها به طور عمده تری میان همسران ایجاد درگیری می کند.
    کلیدواژگان: درگیری های زناشویی، فرآیندهای خانوادگی، ارتجاع خانوادگی
  • حمید طاهر نشاط دوست، حسینعلی مهرابی، مهرداد کلانتری، حسین پالاهنگ، ایرج سلطانی صفحه 669
    اهمیت نقش شادی در بهداشت روانی، سلامت جسمانی، کارآمدی، بهره وری و مشارکت اجتماعی موجب افزایش توجه محققان حوزه های روان شناختی، علوم زیستی و علوم اجتماعی به عوامل مؤثر بر شادی شده است. تحیقات تفاوت هایی را در مورد میزان و منابع شادکامی زنان و مردان نشان داده اند. هدف از انجام این پژوهش، تعیین سهم عوامل مؤثر در شادکامی همسران کارکنان شرکت فولاد مبارکه بود.
    نمونه تحقیق شامل 389 نفر بود که به شیوه تصادفی از بین همسران کارکنان این شرکت انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه شادکامی آکسفورد و پرسشنامه ویژگی های فردی، شغلی و خانوادگی بود. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد شادکامی در نمونه مورد بررسی با رضایت زناشویی، خوش بینی، شادکامی شوهران، حضور در اماکن مذهبی، ایمان قلبی به خدا، تعداد مسافرت سالانه، میزان تماشای تلویزیون، میزان فعالیت هنری، رضایت از زندگی و میزان ورزش هفتگی ارتباط معنادار مثبت و باسابقه بیماری عصبی، سابقه مراجعه به مشاور، سابقه بیماری جسمانی، ارتباط معنادار منفی دارد (05/0P<). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که هفت متغیر رضایت زناشویی، خوش بینی، شادکامی شوهر، تماشای تلویزیون، سابقه بیماری عصبی، حضور در اماکن مذهبی و میزان مسافرت های غیرکاری در مجموع 57% شادکامی زنان نمونه مورد بررسی را به طور معناداری تبیین می کند (05/0P<). به طور کلی این نتایج بر توجه به اهمیت خانواده و افزایش رضایت زناشویی، خوش بینی، ارائه خدمات روان شناختی، گسترش فضای معنوی و تسهیلات تفریحی به عنوان عوامل مؤثر در شادی تاکید دارد.
    کلیدواژگان: شادی، شادکامی، رضایت زناشویی و خوش بینی
  • رویا رسولی، احمد اعتمادی، عبدالله شفیع آبادی، علی دلاور صفحه 683
    این پژوهش به منظور بررسی میزان اثربخشی مداخله متمرکز بر هیجان (به شیوه زوجی و فردی) بر کاهش درماندگی رابطه زوج های دارای فرزند با بیماری مزمن انجام شد. نمونه شامل 60 نفر است (36 زن و 24 شوهر) که با اجرای آزمون (DAS) انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. سپس مداخله متمرکز بر هیجان به شیوه زوجی و به شیوه فردی در مورد گروه های آزمایش اجرا شد.
    برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش های آماری تحلیل واریانس، تعقیبی شفه و t مستقل در سطح 01/0 و 05/0 استفاده شد. نتایج نشان داد درمان به صورت معناداری اثربخش بود و توانست درماندگی رابطه را در زنان و شوهران به شیوه فردی و نیز به شیوه زوجی کاهش دهد. هم چنین این درمان توانست رضامندی، همبستگی، توافق و ابراز محبت زناشویی را در زنان و شوهران به شیوه فردی و نیز به شیوه زوجی افزایش دهد. به علاوه اثر بخشی درمان با اجرای فردی (فقط زن) و با اجرای زوجی (زن و شوهر) تفاوت معناداری نداشت و در هر دو شیوه به یک میزان اثربخش بود.
    کلیدواژگان: مداخله متمرکز بر هیجان، درماندگی رابطه، فرزند با بیماری مزمن، زوج درمانی، درمان فردی
  • نرگس چیمه، حمیدرضا پوراعتماد، راضیه خرم آبادی صفحه 697
    اختلالات اتیستیک با شیوع 5 مورد در 10 هزار، استرس بالایی را به والدین وارد می کند. پژوهش حاضر برای بررسی مشکلات و نیازهای روانی مادران کودکان مبتلا به اختلالات اتیستیک انجام شده است. این پژوهش به روش کیفی و به وسیله مصاحبه ژرف نگر (In-depth interview) با 13 نفر از مادران مراجعه کننده به دو مرکز آموزش و توانبخشی کودکان مبتلا به طیف اختلالات اتیستیک انجام شد. پاسخ های مادران ثبت و سپس براساس سؤالات پژوهش کدبندی و جمع بندی شد. یافته ها نشان دادند، اکثر مادران به هنگام تشخیص اختلال اتیسم دچار واکنش انکار ، سردرگمی، خشم و افسردگی شده اند. برخی از مادران به دلیل وجود بعضی مشکلات جسمی و رفتاری کودک یا داشتن موارد مشابه در اطرافیان واکنش خفیف تری داشتند. اکثر مادران معتقد بودند که آموزش و حمایت توسط پزشک تشخیص دهنده می تواند نقش مهمی در کاهش مشکلات آن ها داشته باشد. اکثر مادران به مشکلات دیگری شامل برچسب خوردن کودک و خانواده، مقصر دانستن مادر در شکل گیری اختلال مقایسه کودک مبتلا با کودکان عادی و تردید در تاثیر برنامه های آموزشی نیز اشاره کردند که منجر به کاهش روابط اجتماعی و مشکلات خانوادگی شده بود و تمامی موارد علائم افسردگی را تجربه کرده بودند. اکثر مادران معتقد بودند آموزش برای والدین، برای عموم جامعه و برای پزشکان و کارکنان سیستم مراقبت های بهداشتی می تواند در کاهش مشکلات آن ها مؤثر باشد. هم چنین پیشنهاد تشکیل گروه های خودیار، حمایت بیمه از خدمات توانبخشی کودکان مبتلا و حمایت های اجتماعی را داشتند. بررسی نیازهای مادران به هنگام تشخیص اختلال، پس از تشخیص و پذیرش و سازگاری خانواده با اختلال نشان داد که آموزش و سرویس های حمایتی نقش مهمی در کاهش مشکلات آن ها دارد.
    کلیدواژگان: اختلالات الیستیک، نیازهای روانی، مادران
  • مصطفی ذوالقدر مطلق، علیرضا جزایری، محمدعلی مظاهری، کتایون خوشابی، مسعود کریملو صفحه 709
    هدف این پژوهش بررسی تاثیر ویژگی های مادر بر اضطراب جدایی و سطح رشد اجتماعی کودک است. فرض اساسی این پژوهش این است که میان ویژگی های دلبستگی، شخصیتی و اضطرابی مادر (به عنوان عوامل مؤثر بر رفتار مادرانه) با رشد اجتماعی و اضطراب دلبستگی در کودک رابطه وجود دارد. به منظور بررسی این رابطه، ویژگی های مادر (سبک دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و خصیصه اضطراب) در دو گروه مادران کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی و مادران کودکان سالم مورد مقایسه قرار گرفت. این پژوهش از نوع مقطعی است و جامعه آماری آن را مادران کودکان مهدهای کودک منطقه 8تهران تشکیل می دهند. تعداد نمومه شامل 60 مادر و کودک دارای اختلال اضطراب جدایی و سالم می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مقیاس دلبستگی بزرگسال، پرسشنامه شخصیتی میلون 2، اضطراب صفت حالت، مقیاس رشد اجتماعی کودک و ابزار غربالگری اختلال های هیجانی کودکان استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های t تست یومن ویتنی، همبستگی و تحلیل رگرسیون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشانگر آن بود که دلبستگی ناایمن اضطرابی دوسوگرا، خصیصه اضطراب صفت و برخی ویژگی های شخصیتی مادر می تواند پیش بینی کننده اضطراب جدایی و سطح رشد اجتماعی کودک باشد.
    کلیدواژگان: دلبستگی، ویژگی های شخصیتی، خصیصه اضطراب، جدایی، رشد اجتماعی کودک
  • غفار ملک خسروی، علی زاده محمدی صفحه 727
    ناخواسته بودن فرزند با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از عواملی است که می تواند بر سیر رشد طبیعی کودک تاثیر گذاشته، مشکلاتی را به بار آورد. برای کودک ناخواسته احتمال بیشتری وجود دارد که در معرض سوءاستفاده، سوءرفتار، غفلت و کودک آزاری قرار گیرد. این مسئله می تواند به عنوان عاملی در جهت شکل گیری رفتارهای فردی و اجتماعی ناهنجار تلقی شود و کودکان را به سوی مشکلات رفتاری و اجتماعی سوق دهد. در این پژوهش تلاش شده که این تاثیرات مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش از نوع پس رویدادی است. جامعه پژوهش خانواده های کودکان6 تا 13 ساله شهر تهران است که گروه نمونه (428 نفر) از کودکان دبستانی شهر تهران به صورت تصادفی خوشه ایانتخاب شده اند.
    ابزار سنجش شامل پرسشنامه فردی و خانوادگی، ابزار سنجش خانواده و پرسشنامه کانرز فرم والدین بود که توسط مادران کودکان تکمیل می شد. تاثیر خواسته و ناخواسته بودن کودکان بر میزان مشکلات رفتاری آن ها و نیز کارکرد خانواده های شان توسط آزمون t بررسی گردید. یافته ها حاکی از آن است که در کودکانی که توسط مادران ناخواسته ارزیابی شدند نسبت به کودکانی که خواسته ارزیابی شدند مشکلات رفتاری بیشتر (031/0=p) و کارکرد خانواده پایین تر (004/0=p) بود. نتایج پژوهش بیشتر پژوهش های قبلی را تایید می کند. ارائه راهکارهایی جهت پیشگیری و درمان مشکلات رفتاری و اجتماعی کودکان، مانند آموزش والدین و برنامه های مؤثرتر برای جلوگیری از حاملگی های بی موقع برای کاهش مشکلات مرتبط با ناخواسته بودن ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: مشکلات رفتاری کودکان، ناخواسته بودن فرزندان، کودک ناخواسته، کارکرد خانواده
  • فاطمه زرگر، حمیدطاهر نشاط دوست صفحه 737
    آسیب ها و مشکلاتی که زوجین و خانواده های آنان قبل از طلاق و پس از آن متحمل می شوند و عوامل مؤثر بر بروز این پدیده از دیرباز مورد توجه و بررسی بوده است. هدف این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر بروز طلاق، از جمله سن، متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اعتیاد، وجود بیماری روانی و جنسی در زوجین متقاضی طلاق در یکی از مراکز پیشگیری و کاهش طلاق سازمان بهزیستی استان اصفهان بود. افراد گروه نمونه شامل 424 نفر (212 زوج) بودند. روش تحقیق توصیفی بود. بدین منظور اطلاعات مذکور با استفاده از اطلاعات مندرج در فرم های مددکاری و مصاحبه های روان شناختی پرونده های کلیه موارد ارجاعی طی سال های 1382 تا 1384 استخراج و با استفاده از آزمون های خی دو، فی و وی کرامر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین موارد ارجاعی به مرکز پیشگیری و کاهش طلاق، از سوی قوه قضائیه بوده است (05/0P<)؛ بیشترین میزان تقاضای طلاق در زنان، در سنین 31-28 سال و در مردان در سنین 27-24 سال بوده است. ضمن آن که تقاضای طلاق پس از 35 سالگی در هر دو جنس کاهش می یابد (05/0P<). مهم ترین علل تقاضای طلاق به ترتیب شامل مشکلات ارتباطی، اعتیاد، دخالت خانواده ها و بیماری روانی یکی از زوجین بود (05/0P<). نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت سنین جوانی در مردان و زنان به عنوان سنین آسیب پذیری نسبت به بحران های زناشویی، لزوم آگاه سازی زوجین به خصوص در شهرهای کوچک در زمینه دریافت مشاوره تخصصی در زمان بروز مشکل و پیشگیری یاکاهش عوامل مؤثر بر بروز طلاق از جمله مشکلات ارتباطی، اعتیاد، دخالت های بی مورد و نامناسب خانواده های زوجین و بیماری روانی زوجین تاکید دارد.
    کلیدواژگان: طلاق، زوج
|
  • S. Samani Page 657
    The aim of this research was to determine the main factors involved in marital conflicts. Couples were select-ed randomly. To determine the main factors involved in marital conflict, a likert type scale was used. This scale includes 5 demographic items and 19 questions about the important factors of conflict between spouses. The resu-lts of this study revealed that the first six important factors of maritalconfli-ct are persona- lity traits, love and affection, communication skills, com-mitment, family background, and ref- inement. The findings of this research showed that there are two general factors for marital conflict: family processes and family contents.Also the results showed that the most frequently reported marital conflicts were those related to family processes.
  • H. T. Neshat-Doost, H. A. Mehrabi, Kalantari , H. Palahang, I. Soltani Page 669
    The important impact of happiness on the well-being, physical health, work productivity, and social interaction has received a considerable research. Gen-der differences on the source of happi- ness has been emphasized. the purpose of this study was to determine the predicting factors of happiness among wives of Mobarekeh Steel Co-mpany personnel. Subjects were 389 wives of personnel who were rand-omly selected from Mobarekeh Steel Comp-any.Oxford Happiness Questionnaire and a demographic questionnaire, were used to collect data.A significant positive relationship was found between happiness and marital satisfaction, optimism, husband happi-ness, attending religious events, deep faith in God, traveling, television wat-ching, artistic activities, life satis-faction, and physical exercise. Psycho-logical problems, and history of havi-ng physical illnesses showed a signi-ficant negative correlation with happi-ness(P<0.01).The results of stepwise regression showed that in total, seven variables of marital satisfaction, optimism, husba-nd happiness, television watching, his-tory of psychiatric disorders, attending religious events and travel significant-ly predicted 57% of happiness varian-ce. These findings emphasize the importance of family, increasing the family satisfaction, optimism, provide-ng psychological support, providing religious-spiritual atmosphere, and re-creational facilities as effective factors to improve feeling of happiness.
  • R. Rasoli , A. Etemadi , A. Shafiabadi , A. Delavar Page 683
    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of emoti-tionally focused therapy (EFT) with marital and individual method in decr-easing relationship distress of couples with chronically ill children. Participa-nts were parents 60 (36 females) who had at least a child suffering from chronic illness. They were selected ra-ndomly and assigned in 3 groups. Two experimental groups received EFT in two forms of marital or indivi-dual; control group remained with no intervention. All participants complet-ed Dayadic Adjustment Scale (DAS). Analysis of variance followed by t-tests revealed significant difference b-tween control and experimental group-s, indicating effectiveness of EFT in experimental groups.
  • N. Chimeh , H. Pouretemad , R. Khoram Abadi Page 697
    Autism disorder with a prevalence of 5 cases per 10,000 is very stressful for parents. This study evaluates psychol-ogical needs of mothers of autistic children. Thirteen mothers from two rehabilitation and education center for autistic children were interviewed. Answers were coded and organized.Almost all of them reacted to disorder with denial, confusion, anger and depression.Some of the mothers due to presence of psysical and behavioral problems, or having similar cases in relatives, reacted more adaptive.They believed eduction and support by doctors who diagnose the disorder could decrease their suffereing.They also reported some other stresses such as stigmatization, blaming moth-ers as being responsible for disorder, comparing affected child with others, and ambivalancy about efficacy for education and rehabilitation of their child which leads to problems in their family and social performance and depression. In conclusion, it seems that health care system staff would provide supplemental assurance and social support. Education and social support system are very important factors which might be helpful to these mothers.
  • M. Zolfaghari Motlagh , M. A. Jazayeri, Ph, M. A. Mazaheri, K. Khoshabi, M. Karimlo Page 709
    The aim of the present research was to investigate the impact of mother characeristics on child separation anx-iety and social maturation. This resea-rch assumes that attachment, personality, and anxiety in mother are related to child attachment anxiety and social maturity. To investigate the relationships this study compares two groups of mothe-rs. This research is a cross-sectional study carried on 60 mothers and their children.Inventories of Adult attachment scale, MCMI-2, State - Trait Anxiety, Social Maturity Scale and Child Symptom Inventory were used to collect the information. The statistical analysis of data is based on t-test, man whitney U, correlation and regression. Results in-dicated that insecure attachment (anxious-ambivalent), trait anxiety and some of the personality traits of moth-er could predict separation anxiety and social maturity in children.
  • Gh. Malekkhosrav, Zadehmohammadi Page 727
    Being unwanted child can impact child normal development due to the social, economic, and cultural corditi-ons. These children are more probably at risk of neglect, abuse, and misbeha-vior. On the other hand, an unwanted child can be a source of challenge for parents which may disturb the family atmosphere and in turn affect them.
    Method
    428 children were selected through cluster random sampling from elementary schools in Tehran. They were divided into subgroups; wanted and unwanted according to mothers’ report. A demographic questionnaire, Family Assessment Device (FAD), an-d Conners inventory Parent Form were completed. Scores of behavior problems and family functioning were compared in subgroups using T- test.
    Findings
    higher scores in behavior problems and lower family functioni-ng were related significantly to unwa-ntedness of children.
    Conclusion
    The-se findings support some previous studies. It seems that providing child birth control education and behavior treatment and social problem solving would be very helpful. In addition, parent training focusing on prevention of mistimed contraception would reduce relevant problems associated with unwanted child birth.
  • F. Zargar, Neshat-Doost Page 737
    The difficulties of couples and their families before and after divorce have been studied for many years. The purpose of this study was to investing-ate the factors involved in divorce such as age, economic, social and cultural variables. Addiction, mental, and sexual disorders in divorced spouses were studied in a Center for Prevention and Decrease of Divorce (CPDD) in welfare organization of Isfahan. Data were collected from all referred cases (424) from march 2003 to march 2005. The results indicated that the most cases were referred to CPDD by Court. It was found that the highest rate of divorce appeal was for women at age of 28 to 31 and for men at 24 to 27 (P<0.05). Divorce after the age of 35 decreases in both sexes (P<0.05).The most important factors of divorce appeal were communication problems, addiction, interference of family members, and mental disorder of one or both couples (P<0.05).The results of the present study emphasizes on the fact that youngers are more suceptible to marital problems. Seeking consultation for problems and prevention could decrease the risk of factors leading to divorce.