فهرست مطالب

فصلنامه خانواده پژوهی
پیاپی 41 (بهار 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/03/26
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مونا چراغی، محمدعلی مظاهری*، فرشته موتابی، لیلی پناغی، منصوره سادات صادقی صفحات 7-32
    پژوهش حاضر با هدف مقایسه ارتباط با خانواده همسر در زنان و مردان انجام گردید. بدین منظور یک پرسشنامه اولیه طراحی و برروی یک نمونه 735 نفری (385 زن و350 مرد) که به شکل نمونه گیری در دسترس از شش شهر بزرگ ایران انتخاب شده بودند اجرا شد. تحلیل داده ها نشان داد که بین زنان و مردان در ابعاد مختلف رابطه با خانواده همسر تفاوت های معناداری موجود است.
    بین زنان و مردان در برآورد سهم خانواده همسر در تعارضات زناشویی (03/2=Z، 001/0>P)، میزان توهین به خانواده همسر در جریان مشاجره با همسر (70/1=Z، 006/0>P) و اطلاع رسانی به خانواده همسر درباره اختلافات زناشویی (256/18=، 003/0>P) تفاوت معناداری مشاهده شد. زنان نسبت به مردان رابطه خود را با خانواده همسر بی ثبات تر (927/21=، 001/0>P) و کیفیت آن را پایین تر (76/1=Z، 004/0>P) و رضایت کمتری نسبت به آن گزارش کردند (46/5- =t، 001/0>P).
    زنان بیش از مردان اعتقاد داشتند که خانواده همسرشان از آن ها انتظارات غیرمعقول دارند (04/5=، 02/0>P) و در حوزه های بیشتری با آنها تعارض پیدا می کردند. در مورد شیوه های حل تعارض با خانواده همسر، روش های مورد ترجیح در هر دو جنس، نشان ندادن واکنش علی رغم ناراحتی بود. اما زنان بیشتر از مردان شیوه های کاهش تماس و رفت و آمد، درخواست مداخله از همسر و عدم ابراز واکنش را مورد استفاده قرار می دادند. در حالی که مردان از روش های نادیده گرفتن تعارض و یا گفتگوی مستقیم بیشتر از زنان استفاده می کردند. نتایج این پژوهش نشان داد که در هر دوجنس، افراد با مادر و خواهر همسر خود بیشتر رابطه مطلوب برقرار می کنند. همچنین در هر دو جنس، بیشترین احتمال برقراری رابطه نامطلوب با مادر همسر و پس از آن همشیر غیرهمجنس با همسر وجود داشت. پدر همسر پایین ترین رتبه را در برقراری رابطه مطلوب یا نامطلوب دارا بود. جمع بندی نتایج تحقیق نشان می دهد که زنان روابط نامطلوبتری را به نسبت مردان با خانواده همسرشان تجربه می کنند. محققان این یافته را از جنبه های روانشناختی، جامعه شناختی و فرهنگی مورد بحث قرار داده اند و تاکید داشته اند که با توجه به نقش مهم کیفیت رابطه با خانواده همسر در موفقیت یا شکست ازدواج زوجین ایرانی، نیاز به طراحی مداخلات خاص درمانی یا پیشگیرانه و حساس به جنسیت و فرهنگ در این حوزه کاملا محسوس است.
    کلیدواژگان: ارتباط با خانواده همسر، سازگاری زناشویی، تفاوت های جنسیتی
  • فریده خلج آبادی فراهانی*، علی زاده محمدی صفحات 33-52
    علی رغم روند رو به افزایش معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج در بین جوانان و هم چنین نارضایتی های زناشویی در زوج ها در ایران، مطالعات بسیار اندکی به بررسی رابطه بین این دو پدیده پرداخته اند. این مقاله با هدف بررسی رابطه بین تجربه معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج اعم از رابطه دوستی و رابطه پیشرونده (منظور رابطه جنسی) و رضایت زناشویی تهیه شده است. این مقاله بر اساس داده های بخش کمی یک مطالعه ترکیبی تهیه شده است که در سال 1390-1389 انجام شد.
    در این مقاله، 299 دانشجوی زن و مرد متاهل سنین 18 تا 40 ساله که به روش دو نمونه گیری مرحله ای سهمیه ای و خوشه ایدر همه مقاطع تحصیلی از 7 دانشگاه منتخب در تهران اعم از دولتی و آزاد انتخاب شدند، بررسی شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه خود ایفایی بدون نام بود که اعتبار و روایی آن بررسی شد و پایلوت گردید.
    نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بیشترین ضریب تاثیر روی رضایت زناشویی مربوط به میزان شناخت از همسر در بدو ازدواج می باشد (001/0، P< 435/0B=) و پس از آن تجربه معاشرت های متعدد با جنس مخالف قبل از ازدواج است که بیشترین ضریب تاثیر منفی را بر رضایت زناشویی دارد (282/0B=- ، 05/0P<).
    هم چنین تجربه معاشرت های متعدد به طور غیرمستقیم از طریق ناسازگاری مذهبی با همسر بر کاهش رضایت زناشویی تاثیر می گذارد (02/0-، 435/0* 182/0* 269/0-B=). لذا تعدد رابطه های قبل از ازدواج با جنس مخالف که معمولا با انگیزه هایی غیر از ازدواج می باشند، می تواند تعیین کننده رضایت کمتر زناشویی پس از ازدواج باشد. برعکس شناخت بیشتر از خصوصیات همسر، به عنوان عامل مثبت در رضایت زناشویی می باشد. مطالعات بیشتر با حجم نمونه بالاتر می تواند به تائید نتایج فوق کمک کند. نتایج فوق می تواند در اصلاح بسیاری از باورهای نادرست در بین جوانان به کار آید.
    کلیدواژگان: رابطه قبل از ازدواج، رضایت زناشویی، دانشجویان متاهل
  • رحیم نوبهار*، سیده ام البنین حسینی صفحات 53-72
    این مقاله به واکاوی قاعده کمتر شناخته شده «لزوم معاشرت به معروف در روابط زن و شوهر» می پردازد. به موجب این قاعده، رفتار متقابل زن و شوهر باید هماهنگ با عرف روزآمد جامعه مسلمانان باشد. این به معنای آن است که افزون بر آموزه های دینی مستفاد از کتاب و سنت، آن دسته از عرف های عقلانی که در متون دینی صریحا یا ضمنا از آن ها نهی نشده باشد، می تواند و باید هماهنگ با آموزه های دینی نقش تعیین کننده ای در ترسیم نظام حقوق خانواده ایفا نماید؛ حتی اگر این عرف ها نوپیدا باشند.
    بدین سان «معروف» مفهومی عرفی است که مصادیق آن بر حسب زمان و مکان و نیز درجه تمدن و فرهنگ جامعه اسلامی که زوجین در آن زندگی میکنند، می تواند متفاوت باشد.
    مقاله به روش تحلیلی و با استناد به قرآن مجید، سنت پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) و موارد استناد فقی هان به لزوم معاشرت به معروف، برای توسعه آن به یک قاعده فقهی الزامی استدلال نموده و با توجه به عموم ادله نشان داده است که قاعده می تواند در همه قلمروهای روابط خانوادگی از جمله: مدیریت خانواده، روابط زناشویی زوجین، چند و چون نفقه، سکنای زوجین و تصمیم درباره کم و کیف فرزندآوری مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: فقه خانواده، حقوق و تکالیف متقابل زوجین، عرف، معروف
  • حسین حیدری، نادر کریمیان*، سمانه سالاری صفحات 73-86
    با توجه به اهمیت تعهد زناشویی در سلامت و پایداری نظام خانوادگی، مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین ترس از صمیمیت و سبک های هویتی با تعهد زناشویی افراد متاهل انجام گرفت. پژوهش حاضر تحقیقی توصیفی از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارمندان متاهل دانشگاه هرمزگان در سال تحصیلی 92-91 بود که از بین آن ها 119 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های ترس از صمیمیت کارل دسکاتنر و مارک تلن (1991)، سبک های هویتی برزونسکی (1990) و تعهد زناشویی آدامز و جونز (2003) گردآوری گردید. داده های پژوهش با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان در نرم افزار SPSS21 تحلیل گردید. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین ترس از صمیمیت و تعهد زناشویی همبستگی منفی وجود دارد. و متغیرهای تعهد اطلاعاتی و تعهد سردرگم اجتنابی می توانند تبیین کننده تعهد زناشویی در افراد باشند. هر چه افراد دارای ترس از صمیمیت کمتر و سبک های هویتی کاراتری باشند این انتظار می رود که تعهد زناشویی و وفای به عهد به مراتب در آن ها نیز بالاتر برود. لذا پیشنهاد می شود برنامه های آموزشی و درمانی جهت دستیابی افراد به سبک های هویتی موفق تر و تغییر نگاه آن ها نسبت به صمیمیت صورت گیرد.
    کلیدواژگان: ترس از صمیمیت، سبک های هویتی، تعهد زناشویی
  • سیده لیلا بحری*، نورالله محمدی صفحات 87-101
    هدف عمده این تحقیق، بررسی ساختار عاملی تاییدی و ویژگی های روان سنجی مقیاس انتقاد و درگیری عاطفی خانواده (FEICS) در دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز بود. بدین منظور 204 نفر از دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز در سال تحصیلی 1391-1390 به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور بررسی روایی سازه مقیاس انتقاد و درگیری عاطفی خانواده، از روش تحلیل عاملی تاییدی (CFA) استفاده شد. معادله ساختاری مدل 2 عاملی، بهترین برازندگی را با داده ها نشان داد.
    هم چنین ضریب پایایی عوامل مقیاس، برای خرده مقیاس انتقاد و درگیری عاطفی خانواده، به ترتیب 60/0 و 65/0 به دست آمد. جهت تعیین روایی هم زمان نیز از رابطه نمرات مولفه انتقاد و درگیری عاطفی خانواده با نمرات حاصل از پرسش نامه فهرست تجدید نظر شده نشانه های مرضی (فرم کوتاه) SCL.25R، استفاده شد که ضرایبی به ترتیب برابر 31/0 و 37/0 به دست آمد. هم خوانی شاخص های روان سنجی به دست آمده در این پژوهش، با نتایج سایر پژوهش ها، گویای مناسب بودن مقیاس انتقاد و درگیری عاطفی خانواده، به منظور استفاده در پژوهش ها در جامعه ایران است.
    کلیدواژگان: مقیاس انتقاد و درگیری عاطفی خانواده، ساختار عاملی تاییدی، روایی، پایایی
  • محمدباقر کجباف، علیرضا شیرازی تهرانی*، فضل الله میر دریکوند، مصطفی مظاهری صفحات 103-122
    این پژوهش به بررسی اثربخشی آموزش مدیریت رفتاری والدین، بر سلامت عمومی مادران دارای کودکان بیش فعال می پردازد. نوع تحقیق، نیمه تجربی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه کنترل است. نمونه مورد پژوهش شامل 30 نفر از مادران کودکان بیش فعال نقص توجه می باشد که با استفاده از مقیاس غربال گری CSI-4 و مصاحبه بالینی روان پزشک از بین پرونده های موجود، در هسته مشاوره اصفهان گزینش شدند. و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسش نامه سلامت عمومی بود. مادران گروه آزمایش 9 جلسه دو ساعته برنامه آموزش مدیریت رفتاری را دریافت نمودند. نتایج اندازه گیری های مکرر نشان داد که آموزش مدیریت رفتاری در ارتقاء سلامت عمومی مادران در سطح (05/0P<) معنادار بوده است.
    کلیدواژگان: اختلال بیش فعالی، آموزش مدیریت رفتاری والدین، سلامت عمومی
  • صدیقه رضایی دهنوی*، قربان همتی علمدارلو صفحات 123-139
    مراقبت از کودک اتیسم طاقت فرسا است و استرس زیادی برای والدین ایجاد می کند. یکی از منابع مهم استرس که سهم قابل ملاحظه ای در پایین آوردن سلامت روان دارد، شدت علائم اتیسم (اتیسم بهر) و احساس استیگما است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر احساس استیگما، سن و اتیسم بهر کودک در سلامت روان مادران با کودکان دارای اختلالات طیف اتیسم (ASD) بود. 94 تن از مادران کودکان اتیسمی که در مراکز آموزشی و توانبخشی ویژه کودکان اتیسم آموزش می دیدند. پرسش نامه های سلامت روانی عمومی (GHQ)، احساس استیگما که توسط محققان تهیه و هنجاریابی شد و مقیاس درجه بندی اتیسم گیلیام (GARS) را پر کردند. مدل معادله ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که احساس استیگما تاثیر مستقیم و اتیسم بهر و سن کودک تاثیر غیرمستقیم به واسطه احساس استیگما بر سلامت روان مادران داشت. بر اساس این مدل 70% تغییرات فردی در سلامت روان مادران را می توان بر اساس احساس استیگما پیش بینی کرد. طبق یافته های این تحقیق، به منظور بالا بردن سطح سلامت روان مادران کودکان اتیسم، برنامه های آموزشی برای قدرتمندسازی در برابر استیگما به شدت توصیه می شود.
    کلیدواژگان: احساس استیگما، استیگمای وابستگان، مادران، کودکان با اختلالات طیف اتیسم
|
  • M. Cheraghi, M. A. Mazaheri*, F. Mootabi, L. Panaghi Sadeghi Pages 7-32
    The purpose of the present study was to compare women and men in relationship with in-laws. There fore a questionnaire was developed and administered to 735 married people (385 women, 350 men).Participants were selected through accessible sampling method from six populated cities of Iran. Results showed significant difference between men and women in estimation of in-laws role and proportion in marital conflicts (U= 5.832, P
    Keywords: Relationship with In, Laws, Iranian Family, Marital Adjustment, Sexual Difference
  • F. Khalajabadi Farahani*, A. Zadehmohammadi Pages 33-52
    Despite increasing trends towards premarital heterosexual relationships among youth and marital dissatisfaction among couples, few studies have examined the association between these two phenomena. This paper aims to assess the relationship between experience or premarital heterosexual relationships (both friendship & sexual) with marital satisfaction. This paper is based on the survey data of a mix method study conducted in 2011-2012. In this paper, 299 married college students, both males and females aged 18-40 were recruited using stratified cluster sampling from all educational levels of 7 selected universities, both private and government universities. A valid and reliable self-administered anonymous questionnaire was employed and piloted. Results of path analysis indicated that the greatest coefficient of impact on marital satisfaction is associated with knowing personality of spouse at the stage of marriage (B=0.435, P
    Keywords: Premarital Heterosexual, Marital Satisfaction, Married College Students
  • R. Nobahar*, S.O. Hoseini Pages 53-72
    This article analyzes a lesser-known rule in the Islamic jurisprudence entitled“The necessity of behaving reasonably in marital relationship”. According to the rule, the mutual legal relationship between wife and husband must be based on the current rational custom of Islamic society. In other words, in addition to what holy Qur’an says, the manner of the Prophet Mohammad, and infallible Imams, new rational customs can and must play decisive role in determining the framework of Islamic family law, as far as they have not been rejected explicitly or implicitly in Islamic teachings. In this way the examples of customary and reasonable behavior may vary from time to time, place to place and from one culture and civilization to another. Due to the generality of the evidence supporting the rule from the Holy Qur’an, narrations (ahadith) and jurists’ reliance upon the ruling in different cases, the article tries to strengthen and develop the rule and shed light on its implementation in areas like management of the family, sexual relationship, financial issues, residency and decision about reproduction.
    Keywords: Islamic Family Law, Reciprocal Rights, Obligations of Wife, Husband, Common Sense, Reasonableness
  • H. Heidari,  N. Karimian*, S. Salari Pages 73-86
    Introduction
    given the importance of marital commitment in stability and health of family system, the aim of this study was to investigate the relationship between fear of intimacy and identity styles with marital commitment of married couples.
    Materials And Methods
    The present study is a descriptive and correlation research. The population was the married staff of the University of Hormozgan in academic year of 1391-92 (lunar calendar), that 119 people of them were selected by available sampling. Data was collected using fear of intimacy inventory (Carol Descanter and Mark Telen, 1991), identity models (Berenski, 1990) and marital commitment questionnaires of Adams and Jones (2003). Data were analyzed based on Pierson correlation and concurrent regression models by SPSS 21.
    Results
    The results of the regression analysis demonstrated a negative correlation between fear of intimacy andmarital commitment. It was found that variables of informational and vague identity can affect marital commitments.
    Conclusion
    It is expected that people with no fear ofintimacy and more affective identitystyles, show deeper marital commitent. Suggestions for educational and therapeutic programs are made to help people to achieve more successful identity style and modify their opinion about intimacy.
    Keywords: Fear of Intimacy, Identity Styles, Marital Commitment
  • S. L. Bahri*, N. A. Mohammadi Pages 87-101
    The main objective of this study was to investigate the factorial structure of Family Emotional Involvement and Criticism Scale among Iranian students. A correlation method was employed with a sample of high school students. Participants were 204 high school students of Shiraz city, who were selected through multi-stage cluster sampling. They answered a 14- item version of the FEICS. Data was analyzed through confirmatory factor analysis and internal consistency was obtained using alpha Cronbach. The examination of the 2 factor model by confirmatory factor analysis showed the best fit with the data, and Cronbach alpha ranged from 0.60 to 0.65 for FEICS factors which is acceptable. The Family Emotional Involvement and Criticism Scale could be used as a valid and reliable instrument in Iranian psychological & psychosociological research.
    Keywords: The Family Emotional Involvement, Criticism Scale, Collectivism Scale, Reliability, Validity
  • M. B. Kajbaf, A. R. Shirazi Tehrani *, F. Mirdrikvand, M. Mazaheri Pages 103-122
    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of parent behavioral management training on general health of mothers with ADHD children. A quasi-experimental design with pre-test, post-test and follow-up with control group was applied. This sample included 30 mothers of ADHD children who were selected through screening method with usingCSI - 4 scale and psychiatrist clinical interview among recorded files in Esfahan counseling center and subjects were randomly assigned to experimental and control groups, and filled measure of general health questionaire. Mothers in the experimental group received nine 2-hour sessions of behavioral management training. Results of repeated measure analyzes showed that behavioral management training has been effective significantly in increasing general health of mothers.
    Keywords: Hyperactivity Disorder, Parent Behavioral Management Training, General Health
  • S. Rezaei Dehnavi*, Gh. Hemati Alamdarloo Pages 123-139
    Having a child with autism spectrum disorders (ASD) is a burden and produces a huge stress for their parents. Perceived stigma and severity of diagnostic signs (autism quotient) arefounded as main sources of stress that may explain increased problems in parent's mental health. The purpose of this study was to investigate the impacts of perceived stigma, child's autism quotient, and age on the mental health of mothers of children with ASD.As such, 94 mothers whose children had been educated in Special center for education and rehabilitation for autistic children in Isfahan and Shahrekord completed General Health Questionnaire (GHQ), Perceived Stigma Questionnaire developed by researchers, Gilliam Autism Rating Scale (GARS). Structural equation model was used to analyze the data by Amos Graphic-18. It was found that perceived stigma had direct significant effect, and child's autism quotient and age had indirect significant effect mediated by perceived stigma on mother's mental health and this model explains 70% of variance of mother's mental health predicted by perceived stigma in mothers. According to the findings of this study, to promote mental health in mothers with autism children, educational programs are in need that will empower mothers of children with ASD against stigma.
    Keywords: Perceived Stigma, Affiliate Stigma, Mothers, Children with Autism Spectrum Disorders