فهرست مطالب

اندیشه دینی - پیاپی 31 (تابستان 1388)

فصلنامه اندیشه دینی
پیاپی 31 (تابستان 1388)

  • 160 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1388/06/20
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مقالات فارسی
  • دکترسید مرتضی حسینی شاهرودی، وحیده فخار نوغانی صفحات 1-30
    نظریه وحدت جهان در تاریخ اندیشه بشری به صورت های گوناگونی مطرح شده است. پیروان این نظریه از راه های متعددی به اثبات این نظریه پرداخته اند. در برابر این نظریه، مفهوم جهان های ممکن مطرح است که به نوعی بر تعدد جهان ها دلالت دارد. در این نوشتار سعی شده است تا این دو نظریه مطرح شده، دلایل آن ها مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: وحدت ذاتی، وحدت حقیقی، جهان های ممکن
  • شهناز شایان فر، محمد سعیدی مهر صفحات 31-58
    در نظام یکتاگوهری اسپینوزا، تاکید بر برخی واژگان محوری از جمله طبیعت، جوهر، علت داخلی (علت حلولی)، و طرح حضور ماده در خدا (= خدا به عنوان شئ ممتد) سبب شده تا در عصر حیات او و پس از آن، قرائت های حلولی از فلسفه ی او پدیدار شود و او متهم به همه خدایی گردد؛ در حالی که اسپینوزا بارها خویش را از این اتهام مبرا دانسته و شواهد مختلفی در آثار او بر برائت او از چنین اتهاماتی گواهی می دهد. با نظر به فلسفه اسپینوزا به عنوان کلیتی مشتمل بر رهیافت، مبانی و شبکه ی زبانی خاص، می توان به قرائت های حلولی برآمده از برخی عناصر زبانی، از جمله خدا به عنوان علت داخلی، خدا به عنوان شئ ممتد و خدا به عنوان طبیعت، پاسخ داد. در جستار حاضر، با تکیه بر عرفان اسلامی، صور مختلفی از تعالی و حلول ارائه می گردد. افزون بر آن اشکالات وارد بر تعالی در فلسفه اسپینوزا، بر اساس نظام فلسفی او، نقد و بررسی می گردد و با نظر به ساختار کلی فلسفه اسپینوزا و ویژگی هایی که او برای خدا در نظر می گیرد، می توان تصویری متعالی از خدا در نظام فلسفی او ترسیم نمود؛ از این رو گرچه خدای اسپینوزا از تعالی وجودی یا واقعی برخوردار نیست، از بین صور تعالی، در فلسفه اسپینوزا سه صورت از تعالی (تعالی حالتی، تعالی منطقی و تعالی معرفتی) قابل طرح است. گفتنی است این مقاله جهت تبیین و تحلیل مطالب، افزون بر آرای اسپینوزا، از برخی اصطلاحات و تعابیر فلسفه اسلامی و عرفان بهره جسته است.
    کلیدواژگان: خدا، تعالی، حلول، اسپینوزا، عرفان اسلامی
  • سید محمد علی دیباجی صفحات 59-78
    تجرد نفس، به عنوان مهم ترین مساله در دانش نفس شناسی، مورد توجه فیلسوفان بزرگ نفس، یعنی افلاطون، فلوطین و ابن سینا، بوده است. آنان هر کدام در این زمینه، مباحث جدید و نوآوری های مهمی را طرح کرده اند. اکنون این مساله مطرح است که سهروردی، بنیان گذار حکمت اشراق در اندیشه ی اسلامی، که درباره ی تجرد نفس سخن گفته، آیا در این باره دلایل و منظرهای جدیدی به شناخت ماهیت نفس دارد؟ به ویژه که او صاحب نظریه ی علم حضوری است و این دیدگاه با ماهیت نفس مرتبط است.
    پاسخ، چنان که در مقاله بدان پرداخته شده، این است که شیخ اشراق، هم از طریق علم حضوری و هم در ادامه ی دلایل پیشینیان، از جمله ابن سینا، سخنان جدیدی را در اثبات تجرد نفس و چگونگی این تجرد بیان کرده است: او علم حضوری را از کارکردهای نفس دانسته و با بررسی تحلیلی برخی از مفاهیم، دلایل دیگری بر تجرد نفس آورده که در نوع خود بی نظیر است؛ سهروردی علاوه بر این دو شیوه، در رساله های عرفانی خود، از زبان نمادین نیز در تبیین ماهیت نفس بهره برده، منظر های جدیدی گشوده است. بدین دلیل، شیخ اشراق را می توان فیلسوف نفس دیگری از شمار فیلسوفان بزرگ یادشده دانست که در نفس شناسی صاحب دیدگاه خاص و نوینی هستند.
    کلیدواژگان: نفس، علم النفس، نفس شناسی، تجرد، علم حضوری، زبان نمادین، نگاه التفاتی
  • قاسم کاکایی، حمید محمودیان صفحات 79-98
    این مقاله درصدد است به اجمال، نظریات دو عارف در دو سنت دینی را مورد بررسی تطبیقی قرار دهد؛ یکی شیخ علاءالدوله سمنانی، عارف و متکلم قرن هشتم هجری، که نظریه ی وی در برابر نظریه ی «وحدت وجود» ابن عربی به «وحدت شهود» مشهور شد و سپس در آرای کسانی هم چون سید محمد گیسو دراز و احمد سرهندی بسط پیدا کرد و دیگری قدیس بوناونتوره، الهی دان و عارف قرن سیزدهم میلادی از فرقه فرانسیسیان که رابطه ی جهان، انسان و خداوند را در آثار خویش به ویژه در کتاب سفر روح به سوی خداوند به گونه ای تبیین کرده است که بی شباهت با نظریه ی «وحدت شهود» نیست. در الاهیات به طور کلی و الاهیات سلبی به نحو خاص شباهت های قابل تاملی بین این دو عارف مسلمان و مسیحی وجود دارد که این مقاله به آن می پردازد.
    کلیدواژگان: وحدت شهود، وحدت وجود، اشراق، تنزیه، تشبیه، علاء الدوله سمنانی، بوناونتوره، لطایف سبعه
  • عباس یزدانی صفحات 99-118
    هدف این مقاله، اولا دفاع از رهیافت دلیل گرایی در مورد عقلانیت باورها، ثانیا بررسی چالش دلیل گرایی درباره ی عقلانیت باور به خدا، و بررسی رهیافت پلنتینگا به این چالش خواهد بود. در این مقاله، استدلال خواهد شد که چالش دلیل گرایی درباره ی عقلانیت باور به خدا مخدوش است، هر چند رهیافت دلیل گرایی در عقلانیت باورها قابل دفاع خواهد بود. هم چنین روش ضد دلیل گرایی پلنتینگا را در رابطه با این چالش نقد نموده، استدلال خواهم نمود که پروژه ی پلنتینگا برای ابطال دلیل گرایی در خصوص عقلانیت باورها پروژه ای ناتمام است، زیرا او لزوما نیاز ندارد موضعی مخالف دلیل گرایی اتخاذ نماید تا تئوری عقلانیت باور به خدا را بنا نهد، بلکه می تواند دلیل گرایی را بپذیرد و در عین حال، چالش دلیل گرایی درباره ی باور به خدا را از طریق ارائه ی یک تبیین اصلاحی از دلیل گرایی ابطال نماید. در این مقاله نشان داده خواهد شد که می توان مفهوم دلیل را توسعه داد تا شامل دلایل شخصی نیز بشود، زیرا دلیل محدود به دلیل گزاره ای و عمومی نمی شود. به علاوه در این مقاله استدلال خواهد شد که به رغم پایه دانستن باور به خدا، باورهای خداگرایانه هنوز در بعضی شرایط، از دلیل بازشناسانه بی نیاز نخواهد بود. بر این اساس، مفهوم جدیدی از دلیل گرایی برای عقلانیت باورهای دینی پیشنهاد خواهد شد.
    کلیدواژگان: دلیل گرایی، پلنتینگا، عقلانیت باور به خدا، دلیل بازشناسانه، مبناگرایی کلاسیک
  • ناصر محمدی صفحات 119-140
    موضوع فهم قرآن را از زوایای مختلف می توان بررسی کرد؛ اما قطعا یکی از مباحث مهم آن پرسش از ویژگی های فهم کننده یا فاعل فهم و بحث از موانع، اسباب و شرایط زمینه ساز فهم است. به راستی آیا همه ی فهم کنندگان قرآن به یک درجه از فهم نایل می شوند؟ عوامل ارتقای سطح فهم و رسیدن به معانی باطنی قرآن کدامند؟ لذا در بخش نخست این مقاله، ابتدا موانع و حجاب های فهم را برمی شماریم و در بخش دوم و در طی 16 اصل از شرایط و راه های تعمیق فهم قرآن سخن می گوییم. ترقی فهم و تدرج در آن، به ترقی و بر شدن تدریجی انسان از نشآت حس و عقل و رسیدن به مقام مکاشفه و مکالمه حقیقی با خدا است که در این حالت عین فهم جاری است. انسان به هر اندازه که در تحول باطنی است به همان اندازه به مس یکی از بواطن قرآن نایل می شود. فهم تشکیکی و ذو مراتب قرآن به دلیل ذو مراتب بودن انسان ها یا همان فهم کنندگان قرآن است.
    کلیدواژگان: قرآن، طرق فهم، موانع و درجات فهم، ملاصدرا
  • مقاله انگلیسی
  • محمدکاظم علمی سولا صفحات 1-12
    مقاله حاضر کوششی در راستای بررسی نقادانه ی ارتباط میان سنت فلسفی هرمنوتیکی و ماهیت علوم اجتماعی در حوزه ی نظام فلسفی پل ریکور است. این جستار در صدد بیان این مطلب است که چگونه ریکور فلسفه ی فهم را هم زمان به عنوان نظریه ای در روش، معرفت شناسی، و هستی شناسی در نظر می گیرد، و چگونه با شلایر ماخر، دیلتای، هوسرل، هایدگر، ویتگنشتاین و فروید دراصول خاصی هم رای بوده و در عین حال با عرضه ی دیدگاه های ویژه و اصیل خاص خویش، خود را از همه ی آنان متمایز می کند. در بخش پایانی این پژوهش نظراتی منتقدانه درباره ی فلسفه ی هرمنوتیکی خاص خود ریکور عرضه گردیده است.
|
  • Dr. Seyyed Morteza Hossini Shahrudi, Vahideh Fakhar Noghani Pages 1-30
    The theory of the unity of the world was considered in different types in the history of human's thought. The supporters of this theory have tried to prove it in many ways. In contrast to this theory, there is the concept of possible Worlds that accept multiplicity of the world. In this paper we try to have a critical discussion on each of these two theories. Then we evaluate the reasons and justifications of each of them.
  • Dr. Shahnaz Shayanfar, Dr. Mohammad Saeidi Mehr Pages 31-58
    Because of some assertions such as calling God as Nature, immanent cause, infinite substance, and accepting extension as an attribute of God, Philosophy of Spinoza was described by some as a pantheistic perspective in which God is not conceived as transcending the universe. In this essay kinds of transcendence are presented and immanent aspects of philosophy of Spinoza are examined, and we will use some expressions and terms of Islamic philosophy and mysticism to explain these issues.
  • Dr. Sayyed Mohammad Ali Dibaji Pages 59-78
    The immateriality of soul, as the most important subject in the knowledge of soul, was noticed by the great philosophers, including Plato, Plotinus and Ibn- sina (Avicenna). They separately propounded the new discussions and had innovations about the subject. Now, there is a question whether Suhrawardi, who is founder of Hekmat – al-Ishraq (a school of Islamic philosophy) and discussed about the Immateriality of soul, have a new innovation about it (especially because he propounded a theory named “The presence knowledge” that connected whit the nature of soul).We show in this paper that Suhrawardi had a new approach to this subject based on the "presence knowledge" theory as well as the previous philosopher's methods. In his mystical treatises, he uses a symbolic language to represent new approaches to this subject. In this relation, we can call him a hero of the philosophy of soul.
  • Dr. Ghasem Kakaie, Dr. Hamid Mahmoudian Pages 79-98
    This Paper will discuss theological views of two great Muslim and Christian mysics, Alaal-Dowla Simnani and Bonaventure. Simnani has a special view on the problem of unity which can be called "Unity of Vision" which is in opposition to Ibn Arabi's "Unity of Being". Also he insists on a kind of negative theology. These are the very same views for which Bonaventure is famous. In this paper we will try to show how these two mystics from two different traditions can represent a theological mysticism based on their own experiences and the holey texts of their traditions.
  • Dr. Abbas Yazdani Pages 99-118
    The purpose of this paper is firstly, to defend the evidentialist approach to the rationality of beliefs, secondly, to examine the evidentialist challenge to the rationality of religious beliefs, and thirdly, to survey Plantinga's approach to the challenge. In this paper, I will argue that the evidentialist challenge is flawed; however, the evidentialism is defensible. So, Plantinga's project to refute evidentialism is not perfect, because he does not need to have a position against evidentialism to establish the rationality of belief in God, rather he may accept evidentialism and at the same time to refute the challenge by means of a complementary account of evidentialism.In this paper it will be shown that we can develop the concept of evidence to include private evidence as well, because evidence is not restricted to the propositional evidence or public evidence. Furthermore, I will argue that in spite of basicality of belief in God, the theistic beliefs still need the discriminating evidence in some contexts. Accordingly, a new concept of evidentialism will be offered for religious beliefs to be rationally justified.
  • Dr. Naser Mohammadi Pages 119-140
    We can study the issue of "Understanding the Quran" from various aspects, such as: the characteristics of those who are going to understand it, the conditions that may lay the ground for "Understanding" and the obstacles that may get in the way of it. Do all of those who really want to understand the Quran reach the same level of "Understanding"? If not, what are the factors that can be led to the promotion of "Understanding" and achievement of the exact inner meaning of the Quran? So, in the first part of this paper, we will discuss understanding's obstacles and in its second part, 16 conditions and ways of understanding the profundity of the Quran will be brought in. When one promotes in "Understanding the Quran" progressively, that person can gradually pass levels of sense and reason and reach revelation level and converse with God. In this occasion, the true "Understanding" takes place. Depending upon the depth of change, one can discover one of the Quran's mysteries. The reason that "Understanding the Quran" has different stages and degrees underlies in this fact that those who want to understand it are not the same.