فهرست مطالب

اندیشه دینی - پیاپی 67 (تابستان 1397)

فصلنامه اندیشه دینی
پیاپی 67 (تابستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/06/05
  • تعداد عناوین: 7
|
  • علیرضا آرام، سید احمد فاضلی صفحات 1-28
    در این مقاله طی یک روش تحلیلی- مقایسه ای، پس از تشریح معنا، دامنه و مصداق متون مقدس، ابتدا روش شناسی تفسیر و در ادامه رویکرد اخلاقی مطلوب در فرایند تفسیر این متون را معرفی می کنیم.نتیجه ی بحث این است که: الف) متن مقدس واجد سه وصف رازآمیزی، قدرتمندی و هیبت است؛ ب) بانظربه موفقیت تاریخی و تاثیر ایمانی متن مقدس، تعیین و تحدید مصداق برای آن امکان پذیر خواهد بود؛ ج) تفسیر متن مقدس از پیش فرض مومنانه ی خوانندگان خود آغاز شده و با طی دو مرحله ی نشانه ی ساختاری و بطون معنایی، تا لایه های پایان ناپذیری از معانی پیدا و پنهان اثر امتداد می یابد؛ د) اگر خواننده ی مومن به متن، بر مدار موازین اخلاق فضیلت سلوک کند، ضمن عبور از مرحله ی تبعیت محض از قواعد و سنت ها، بی واهمه از آثار هم نشینی خود با متن، نفس متعالی زیستن در جهان اثر مقدس را تجربه می کند که این تعالی با تعالیم عارفان، مشخصا آموزه های ابن عربی درباب سلوک انسان، مقارن است.
    کلیدواژگان: اخلاق فضیلت، اخلاق عرفانی، امر قدسی، متن مقدس، روش شناسی فهم
  • محمد علی پودینه، مهرداد اطمینان صفحات 29-52
    امروزه نظریه های بدیل مختلفی برای نظریه ی دقیق حداقل گرایی و نیز نظریه ی مطابقت صدق مطرح اند که یکی از آن ها، نظریه ی انسجام صدق است. تقریر یانگ از نظریه ی انسجام صدق، مهم ترین تقریری است که در سال های اخیر از این نظریه ارائه و از آن دفاع شده است. وی با استدلالی جدید، به دفاع تمام قد از این نظریه برخاسته است و برای اشکال تعیین که از اصلی ترین نقدهای صورت گرفته بر نظریه ی انسجام صدق است، راه حل بدیعی مطرح کرده است. این مقاله به تبیین، تحلیل و ارزیابی استدلال و دفاع او از این نظریه می پردازد. در این نوشتار پس از تبیین استدلال وی بر نظریه ی انسجام صدق، نشان داده ایم که این تقریر از این نظریه نیز ناتمام است. پس از تحلیل اشکال تعیین نیز خواهیم دید که پاسخ او به این اشکال، نمی تواند مقبول واقع شود.درنهایت به این نتیجه می رسیم که تقریر یانگ از نظریه ی انسجام صدق، با تمام بصیرت هایش، نیز نمی تواند تمام باشد.
    کلیدواژگان: انسجام، صدق، یانگ، اشکال تعیین
  • عظیم حمزئیان، طناز رشیدی نسب صفحات 53-70
    رودلف اتومتکلم و دین پژوه آلمانی قرن بیستم، در اثر مشهور خود موسوم به مفهوم امر قدسی، با رویکردی پدیدارشناسانه به بحث درباره ی امر مقدس و مواجهه ی با آن، به عنوان نومینوس پرداخته است. او نومینوس را امری فراتراز عقل، متمایز، مقدس و ناشناختی تلقی کرده است. ازاین نظر نومینوس نوعی با حقیقت وجود شباهت دارد که موضوع اصلی عرفان اسلامی است. عزیز نسفی عارف نامی قرن هفتم، از حقیقت وجود به عنوان اولین مرتبه ی ذات حق یاد کرده است. این پژوهش به تحلیل و تبیین اندیشه های نسفی درباره ی حقیقت وجود، بر مبنای نظریات اتو درباره ی امر قدسی و مواجهه با آن پرداخته و شباهت ها و تفاوت های موجود در آن ها را موردبررسی قرار داده است. درمجموع اگرچه در ظاهر امر، نومینوس و حقیقت وجود مشابه به نظر می رسند، اما تفاوت در جایگاه و مبانی فکری نسفی و اتو سبب شده تا در جزئیات اندیشه ی این دو درباره ی امر قدسی و مواجهه ی با آن، تفاوت هایی باقی بماند.
    کلیدواژگان: عرفان، حقیقت وجود، امر قدسی، عزیز نسفی، رودلف اتو1
  • مسعود رهبری، فروغ سادات رحیم پور، قاسم کاکایی صفحات 71-92
    ونسان برومر معتقد است سخن گفتن از امر الوهی تنها در قالب بهره گیری از تماثیل، استعارات و الگوهای ذهنی صورت می پذیرد. هرکدام از این استعارات، زوایایی از امر بی صورت الوهی را منعکس می کنند و باید در کنار هم و در پرتو یک دیگر تفسیر و تعبیر شوند. هریک از این استعارات، دامنه ای از استلزامات معنایی دارند که به رغم بازتاباندن جلوه هایی از حقیقت امر الوهی، پوشاننده ی سایر وجوه این حقیقت هستند. کارویژه ی اصلی دین شناسی و الهیات نظام مند، برجسته سازی یکی از این استعارات به مثابه ی کلان -الگوی الهیاتی و بازتفسیر دیگر استعارات در ذیل آن است. برومر برای یافتن آن کلان -الگو، ملاک های چهارگانه ای معرفی می کند که عبارت اند از: «سازگاری با سنت»، «انسجام فراگیر»، «کفایت برای اقتضائات عصر» و «اعتبار برای شخص». الهی دان بعد از کشف کلان -الگوی مزبور، آن را محور نظریه پردازی و تصویرسازی درباره ی خداوند قرارمی دهد. به باور برومر، استفاده از کلان -الگوی «خدای شخص وار» نسبت به سایر الگوهای ذهنی، سازگاری بیشتری با متن مقدس دارد.
    کلیدواژگان: برومر، الهیات نظام مند، خدای شخص وار، امر الوهی، استعاره
  • محمدحسین زارعی محمودآبادی، شهاب الدین وحیدی مهرجردی صفحات 93-112
    مفهوم «انسان دینی» در گذر تاریخ دچار تحول معنایی شده و به تبع آن، مختصات و شاخصه های آن نیز تغییر کرده است. معنای کلمه ی دینی یا دین دار به عنوان یک صفت برای انسان و وسعت دامنه ی مفهومی آن، به تعریف خود دین بستگی دارد. در دوره ی پیشامدرن اعتقاد بر این بود که دین، امری آسمانی، قدسی، جزمی، واقع گرا و بی بدیل است و مصداق آن، ادیان نهادین و رسمی حاکم بر جامعه بود. اما در دوره ی مدرن، مفهوم دین وسیع تر شده و همه ی دستگاه های فکری را که به نوعی کارکرد دارند و به کار معنابخشی جهان می آیند، شامل می شود. از این نوع دین به «دین انسانی» تعبیر می شود. به دلیل وسیع ترشدن دایره ی مفهومی کلمه ی دین، هم مفهوم «انسان دینی» وسیع تر شده است و هم شاخصه های آن تغییر کرده است. شاخصه های «انسان دینی» از دوره ای به دوره ی دیگر و از دینی تا دین دیگر، با یکدیگر تفاوت دارند. اما درعین حال می توان برخی از شاخصه های مشترک مانند التزام و تعهد، انتخابگری، انگیزه مندی و شعف، انتخابگری و هدفمندی را برای آن نام برد.
    دین انسانی که محصول دوره ی مدرن است، به دینی گفته می شود که معلول انسان و نیازمندی های مختلف اوست و در آن، بر ارزش ها، خواست ها و نقاط قوت انسان تاکید فراوان می شود. برخی از شاخصه های دین انسانی عبارت اند از: منشا بشری داشتن، کارکردداشتن، غیرقدسی بودن، این جهانی بودن، محوریت انسان، تغییر پذیری، فردی و خصوصی بودن، بدیل پذیری و...
    کلیدواژگان: انسان، دین، دین داری، دین انسانی، انسان دینی
  • سید مصطفی موسوی اعظم صفحات 113-130
    از مبانی تاثیرگذار در حکمت صدرایی، «تحقق مفاهیم گوناگون به وجود واحد» است که با وجود پژوهش های فراوان ازسوی صدراپژوهان، به نقش و جایگاه آن پرداخته نشده است. پژوهش حاضر حاکی از آن است که بسیاری از نوآوری های فلسفی ملاصدرا در گروی فهم دقیق جایگاه قاعده ی «تحقق مفاهیم گوناگون به وجود واحد» است. به کارگیری این قاعده ازسوی ملاصدرا و ارائه ی دیدگاه نوین و نقد آرای پیشنیان در مسائلی چون رابطه عاقل و معقول، ترکیب اتحادی، اصالت وجود و ماهیت، تبیین ملاک حمل شایع صناعی، رابطه ی نفس و قوا و رابطه ی اسما و صفات با ذات الهی، از یافته های این پژوهش است که به تفصیل بدان اشاره می شود. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی-تحلیلی است که با مراجعه و استفاده از منابع اصلی صورت گرفته است.
    کلیدواژگان: واحد، فلسفه، ملاصدرا، قاعده، کارکرد
  • سید علی اصغر هاشم زاده، محسن جوادی صفحات 131-152

    یکی از مباحث اخلاقی که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته و پرسش ها و چالش های جذابی در فلسفه ی اخلاق به وجود آورده، بحث اعمال فراوظیفه است. اعمالی که به واسطه ی ویژگی های خاص خود، به ظاهر در هیچ یک از تقسیم بندی های سنتی فعل اخلاقی یعنی ضروری، جایز و ممنوع نمی گنجند. مفهوم فراوظیفه در اصل، ریشه در سنت های دینی و اخلاقی و رویکردهای فضیلت محور دارد که فرد را به تعالی معنوی ازطریق هدف گیری قله های اخلاقی دعوت می کنند. این مقاله درصدد پاسخگویی به سه پرسش مهم در باب این اعمال است. در ابتدا، ضمن اشاره به پیشینه و زمینه های ظهور مفهوم اعمال فراوظیفه، ماهیت و چگونگی تعریف این اعمال را بررسی خواهیم کرد. سپس مهم ترین دیدگاه ها را درباره ی اینکه آیا اساسا چنین اعمالی وجود دارند یا خیر، مرور و ادله ی موافقان و مخالفان فراوظیفه را نقد می کنیم. سرانجام می کوشیم ضمن تبیین معضلی مشهور به پارادوکس فراوظیفه، راهکارهایی برای توجیه آن ارائه دهیم.

    کلیدواژگان: اعمال فراوظیفه، الزام اخلاقی، قدیسان اخلاقی، فداکاری