فهرست مطالب

پژوهشنامه فیزیولوژی ورزشی کاربردی
پیاپی 13 (بهار و تابستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1393/08/20
  • تعداد عناوین: 12
|
  • عباس قنبری نیاکی، امیررشید لمیر، مسلم حجتی*، محمد قاسمی صفحات 15-26
    مقدمه
    AGRP، یک نرو پپتید مترشحه از هسته کمانی هیپوتالاموس است و نقش مهمی در تعادل انرژی، کنترل وزن و دریافت غذا ایفا می کند. گزارش شده است که شرایط منفی تعادل انرژی، موجب افزایش مقادیر AGRP می شود و با ایجاد شرایط مثبت تعادل انرژی (بازسازی منابع انرژی) متوقف می شود. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثر مصرف قند خوراکی (گلوکز) پس از یک فعالیت دایره ای مقاومتی بر روی AGRP، انسولین و گلوکز پلاسماست.
    مواد و
    روش
    برای این منظور 16 کشتی گیر آزادکار جوان (سن،22/29±0/9 وزن 75/45±12/9 و شاخص توده بدنیBMI 26/23±2/60) به طور تصادفی انتخاب شدند و مجددا به طور تصادفی به2 گروه قند (1 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، تعداد 8 نفر) و گروه آب) تعداد 8 نفر تقسیم شدند. از آزمودنی ها خواسته شد یک فعالیت دایره ای مبتنی بر فنون کشتی (WTBCE) را اجرا کنند. نمونه گیری خونی در سه مرحله، قبل، بلافاصله پس از فعالیت و 90 دقیقه پس از خوراندن محلول گلوکز انجام شد. جهت اندازه گیری AGRP پلاسما از کیت تجاری ELISA استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آنالیز واریانس در اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD در سطح معناداری P
    یافته ها
    تفاوت معناداری در سطوح (AGRP (P<.001 و انسولین پلاسما (P<.001) هم در نقاط زمانی و هم بین گروه ها مشاهده گردید که این تغییرات در میزان گلوکز پلاسما فقط در نقاط زمانی معن ادار بوده است (P<.033)استفاده از تحلیل آماری نشان داد که گروه قند دارای سطوح AGRPپایین تر و انسولین بالاتری نسبت به گروه آب بوده است.
    نتیجه گیری
    افزایش سطوح AGRP پلاسمایی بلافاصله بعد از فعالیت، حاکی از آن است که فعالیت حاد طراحی شده موجب تحلیل انرژی و ایجاد تعادل منفی انرژی شده است. هم چنین نشان داده شد که مصرف قند خوراکی موجب افزایش مقادیر گلوکز پلاسمایی و با افزایش رهایش انسولین توانسته ازدیاد سطوح AGRP ناشی از فعالیت شدید را مهار نماید. بنابراین شاید بتوان گفت که اثر اشتهاآوری پس از یک فعالیت شدید از طریق AGRP اعمال شده و بالارفت این پپتید برای بازسازی ذخایر از دست رفته انرژی ضروری می باشد.
    کلیدواژگان: AGRP، انسولین، فعالیت WTBCE، کشتی گیران آزادکار
  • فهیمه کیوانلو*، محمد سید احمدی، ناصر بهپور صفحات 27-38
    به منظور بررسی انحنای گردنی افراد سر به جلو و افراد سالم، 300 نفر از دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه (150دختر و150 پسر) به صورت تصادفی انتخاب و با استفاده از نرم افزار(PPV (Posture Pro V ارزیابی و غربال شدند و در آخر از میان آنان 14 نفر که دارای وضعیت شدیدتر (FHP (Forward head posture بودند، با سن 2/32±23 سال، و قد 4/6±163 سانتیمتر به عنوان افراد دارای وضعیت سر به جلو FHP و 14 نفر از کسانی که دارای کمترین میزان FHP بودند، با سن 2/35±22/8 سال، و قد 6/8±171/64 سانتیمتر به عنوان افراد سالم جهت مقایسه انتخاب شدند و با رضایت کامل در مراحل بعدی آزمون شرکت کردند.
    در این تحقیق توصیفی تحلیلی از آزمودنی ها رادیوگرافی جانبی مهره های گردنی به عمل آمده و میزان جا به جایی سر به جلو (AHT (Anterior head transition، لوردوز گردنی (C2 - C7) و انحنای فوقانی (C1-C2) گردنی آن ها ارزیابی شد. برای بررسی تفاوت میانگین های دو گروه سالم و دارای وضعیت FHP از آزمون t دو گروه مستقل استفاده شد. هم چنین برای بررسی ارتباط متغیر ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون با سطح معنا داری (P بررسی یافته های پژوهش نشان داد:1- بین میزان لوردوز گردنی (C2-C7)، جا به جایی سر به جلو (AHT)، و اضافه بار واردآمده بر مهره های گردنی دو گروه آزمودنی سالم و سر به جلو، تفاوت معناداری (P2- بین وضعیت سر به جلو (FHP) با AHTو لوردوز گردنی (C2 - C 7) هم چنین میان AHT و اضافه بار واردآمده بر مهره های گردنی ارتباط معناداری (P0.05). نتایج نشان داد که وضعیت سر به جلو موجب بروزکیفوزگردنی گردید و در وضعیت های شدید سر به جلو ممکن است یک انحنای S شکل که نتیجه کاهش انحنای تحتانی مهره های گردنی (C2 - C7) و افزایش انحنای فوقانی مهره های گردنی (C1-C2) است، ایجاد گردد. این وضعیت در واقع عضلات بخش پایینی جلوی گردن کوتاه شده و عضلات بخش بالایی آن در وضعیت های شدید دچار کشیدگی شده است. از طرف دیگر، عضلات بخش خلفی تحتانی گردن کشیده شده و در حالات شدید عضلات بخش بالایی گردن دچار کوتاهی شده اند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان اظهار داشت، وضعیت سر به جلو موجب کاهش لوردوز طبیعی گردن و ایجاد کیفوز گردنی می گردد.
    کلیدواژگان: سر به جلو، انحنای گردنی، ناهنجاری، مهره های گردنی، نرم افزار PPV
  • علی برزگری، محسن ابراهیمی، محمد عزیزی، سعید تابش صفحات 39-54
    هدف از این پژوهش بررسی سطح دانش، نگرش و شیوه های تغذیه ای دانشجویان دانشگاه های پیام نور استان گلستان بود. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانشجویان پسر و دختر دانشگاه های پیام نور استان گلستان تشکیل می دادند. پس از ترجمه پرسش نامه استاندارد (پارمنتر و واردل 1999) و تعدیل برخی از سوال ها با نظرخواهی از متخصصین روائی صوری، و پایایی آن با استفاده ازآلفای کرونباخ (دانش 0/78 و برای نگرش 0/74) به دست آمد. سپس بر اساس جدول اودینسکی 415 پرسش نامه بین دانشجویان توزیع و جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد (P<0.05). نتایج تحقیق نشان داد، سطح دانش، دانشجویان رشته تربیت بدنی بالاترین و مدیریت بازرگانی، پایین ترین رتبه را دارد. آزمون آنالیز واریانس یک طرفه مشخص کرد که تفاوت معنا داری در سطح دانش بین رشته های تحصیلی وجود ندارد. هم چنین تفاوت معنا داری بین سطح دانش آزمودنی های مرد و زن مشاهده نشد. میزان سطح نگرش مدیریت بازرگانی و تربیت بدنی بالاترین و علوم تربیتی پایین ترین رتبه را داشت. تفاوت معنا داری در سطح نگرش تغذیه ای بین رشته ها وجود ندارد. علاوه بر این نتایج نشان داد که همبستگی مثبت و معنا داری بین دانش و نگرش؛ و نگرش و شیوه تغذیه ای دانشجویان پسر و دختر وجود دارد.
    اگر بتوان بالا بودن سطح دانش دانشجویان رشته تربیت بدنی نسبت به سایر رشته ها را به گذراندن واحد های مربوط به تغذیه نسبت داد، برگزاری کارگاه های آموزشی و یا برنامه های آموزشی تغذیه ای در دانشگاه و حتی ارائه دروس مربوط به تغذیه برای دانشجویان می تواند روشی برای ارتقای دانش این افراد باشد و بر نگرش و رفتارهای تغذیه ای آن ها تاثیر مثبت داشته باشد.
    کلیدواژگان: دانش تغذیه ای، نگرش تغذیه ای، شیوه های تغذیه ای، دانشجویان دانشگاه پیام نور
  • حمید اراضی، محسن ابراهیمی صفحات 55-64
    هدف از این تحقیق، بررسی نقش ایجاد خستگی بر کسب قدرت عضلانی با استفاده از دو برنامه وزنه تمرینی بوده است. 30 مرد ورزشکار سالم (سن= 2/14± 21/26 سال؛ قد= 4 ± 174/06سانتی متر؛ وزن= 5/83 ± 71/8 کیلوگرم) با سابقه حد اقل 6 ماه تمرین با وزنه، داوطلب شرکت در این تحقیق شدند. آزمودنی ها پس از همسان سازی به صورت تصادفی به سه گروه 10 نفره خستگی زیاد (4 نوبت 10 تکراری با 30 ثانیه استراحت بین نوبت ها)، خستگی کم (40 تکرار مجزا با 30 ثانیه استراحت بین هر تکرار) و کنترل (بدون تمرین) تقسیم شدند. گروه های تمرینی، سه روز در هفته و به مدت 10 هفته پرس سینه را با وزنه معادل 75 درصد یک تکرار بیشینه انجام دادند و یک تکرار بیشینه در پایان هر هفته تعیین می شد. بررسی آماری داده ها، نشان داد تمرین پرس سینه، موجب افزایش معناداری در قدرت عضلات سینه ای در هر دو گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل شد (p≤0.01). اما در میزان یک تکرار بیشینه (قدرت) عضلات بین دو روش تمرینی، تفاوت معناداری مشاهده نشد. به نظر می رسد ایجاد خستگی در هر نوبت از تمرین با وزنه لازمه توسعه قدرت محسوب نمی شود و بدون تحمل رنج خستگی و اعمال نیروی شدید می توان به نتایج مشابهی دست یافت.
    کلیدواژگان: تمرین با وزنه، خستگی، پرس سینه، قدرت عضلانی
  • نادر شوندی، عباس صارمی، محمد پرستش*، اکبر قربانی، اسماعیل علی بخشی صفحات 65-74
    هدف
    هدف تحقیق حاضر بررسی پاسخ شاخص های عملکرد ریوی به فعالیت بی هوازی در هوای آلوده بود.
    روش کار
    در این تحقیق 20 مرد سالم (0/40±22/40 سال) به صورت تصادفی به دو گروه، تجربی (10نفر) و کنترل (10نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی یک جلسه فعالیت بی هوازی را به مدت 21 دقیقه با توان 285 وات به صورت دوره های فعالیت 1 دقیقه ای و 2 دقیقه استراحت با 7 تکرار در هوای آلوده روی دوچرخه کارسنج انجام دادند. گروه کنترل همین جلسه فعالیت را در شرایط هوای سالم انجام دادند. آزمون عملکرد ریوی قبل، بلافاصله (پس آزمون اول) و 24 ساعت بعد (پس آزمون دوم) از اجرای هر فعالیت اجرا شد.
    نتایج
    برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و t مستقل برای تعیین تفاوت بین گروه ها استفاده شد. نتایج نشان داد، فعالیت بی هوازی در هوای آلوده باعث کاهش معنادار FVC، 75 25 FEFدرصد (پس آزمون اول و دوم) و FEV1 (پس آزمون اول) در گروه تجربی می شود (p<0/05).
    نتیجه گیری
    با توجه به مرور مطالعات گذشته در حالی که انجام فعالیت بدنی هوازی باعث کاهش شاخص های عملکرد ریوی می شود، به نظر می رسد فعالیت بی هوازی در هوای آلوده نیز باعث کاهش شاخص های عملکرد ریوی از جمله (FVC، %75 25FEF در پس آزمون اول و دوم و FEV1 فقط در پس آزمون اول) می شود.
    کلیدواژگان: هوای آلوده، عملکرد ریوی، فعالیت بی هوازی
  • امیرحسین حقیقی*، محمود محمودی، حمید دلگشا، مریم راستی، سیدعلی رضا حسینی کاخک صفحات 75-86
    هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر شدت های مختلف ورزش مقاومتی بر آپوپتوزیس لنفوسیت های گردش خون مردان تمرین کرده بود. نمونه آماری 15 نفر مرد (سن 53/5±23/8 سال، قد 5/69±177/53 سانتی متر، وزن 8/91±76/13 کیلوگرم، نسبت دور کمر به لگن 0/33±0/85) بودند که حد اقل سه بار در هفته و برای بیش از سه ماه تمرین منظم مقاومتی داشتند. آزمودنی ها در یک طرح متقاطع در سه حالت کنترل، ورزش مقاومتی متوسط (با شدت 70 درصد یک تکرار بیشینه) و ورزش مقاومتی سنگین (با شدت 90 درصد یک تکرار بیشینه) در 5 ایستگاه، شرکت کردند. نمونه های خونی قبل از ورزش در حالت ناشتایی، بلافاصله بعد و یک ساعت پس از اجرای ورزش جمع آوری شد. با بهره گیری از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره اطلاعات تحقیق آزمون شد. پس از اصلاح نتایج نسبت به تغییرات حجم پلاسما مشاهده گردید که ورزش مقاومتی تا واماندگی با شدت متوسط و سنگین، تغییر معناداری در درصد و تعداد لنفوسیت های آپوپتوتیک گردش خون در هر سه بازه زمانی ایجاد نکرد. می توان گفت یک جلسه ورزش مقاومتی درمانده ساز با شدت های متوسط و سنگین سبب تضعیف عملکرد دستگاه ایمنی ورزشکاران مرد در اثر آپوپتوزیس لنفوسیت ها تا یک ساعت پس از ورزش نمی شود.
    کلیدواژگان: دستگاه ایمنی، آپوپتوزیس، لنفوسیت ها، شدت، ورزش مقاومتی
  • محمد غلام پور *، حمید آقا علی نژاد، محمدعلی آذربایجانی صفحات 87-96
    پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیر شدت گرم کردن بر شاخص های قلبی تنفسی بازیکنان مرد نخبه فوتبال انجام شد. آزمودنی های پژوهش را 10 مرد جوان نخبه فوتبال از باشگاه های تهران در رده سنی جوانان و امید با میانگین سنی 1±20 سال، میانگین شاخص توده بدن21.65± 2.05 (BMI) کیلو گرم بر متر مربع، و میانگین قد 1.78±0.04 متر تشکیل می دادند. آزمودنی ها، در دو جلسه و به فاصله 72 ساعت، دو برنامه گرم کردن، با شدت50 و 70 حد اکثر درصد ضربان قلب را اجرا کردند و پس از آن در یک فعالیت فزاینده، روی نوار گردان تا رسیدن به واماندگی شرکت کردند. شاخص های مورد مطالعه که با دستگاه تجزیه نفس به نفس گازهای تنفسی اندازه گیری شد، شامل VO2max، vVO2max، ضربان قلب در آستانه لاکتات و ضربان قلب به هنگام رسیدن به VO2max، نبض اکسیژن، VO2 در آستانه لاکتات بود. نتایج پژوهش، تفاوت معناداری بین دو روش گرم کردن با شدت 70 و50 درصد حد اکثر ضربان قلب بر شاخص های قلبی تنفسی را نشان نداد. با این حال، VO2max،vVO2max، ضربان قلب در آستانه لاکتات و ضربان قلب به هنگام رسیدن به VO2max به هنگام گرم کردن با شدت 70 درصد حد اکثر ضربان قلب بالاتر از گرم کردن با شدت 50 درصد حد اکثر ضربان قلب بود. از سوی دیگر، اوج نبض اکسیژن (Peak O2puls) به هنگام گرم کردن با شدت 70 درصد حد اکثر ضربان قلب، پایین تر از گرم کردن با شدت 50 درصد حد اکثر ضربان قلب بود. براین اساس مربیان بسته به سطح آمادگی جسمانی ورزشکار می توانند از یکی از دو شدت گرم کردن بهره ببرند.
    کلیدواژگان: شدت گرم کردن، شاخص های قلبی تنفسی، فوتبال، حد اکثر اکسیژن مصرفی، نبض اکسیژن
  • فریبرز هوانلو، کیوان مرادیان، احسان امیری*، یدالله محمودی، فرشید آقابیگی صفحات 97-110
    هدف از این پژوهش، مقایسه نیمرخ فیزیولوژیکی بازیکنان تیم فوتبال المپیک ایران و کره جنوبی بود. به همین منظور 23 نفر از بازیکنان تیم فوتبال المپیک ایران (میانگین ± انحراف معیار، سن: 20.6±1.3 سال، قد: 1.3±6.11 سانتی متر، وزن: 78.73±7.2 کیلوگرم و BMI: 23.53±1.6 کیلوگرم مترمربع)، حاضر در اردوی آماده سازی بازی های مقدماتی المپیک 2008 پکن به عنوان افراد نمونه انتخاب شدند. از کلیه افراد، آزمون های انعطاف پذیری، توان بی هوازی، سرعت، چابکی و توان هوازی به عمل آمد و سپس نتایج حاصل از آن با اطلاعات مربوط به 23 نفر از بازیکنان تیم فوتبال المپیک کره جنوبی (میانگین ± انحراف معیار، سن: 21.8±1.9 سال، قد: 180.32±5.4 سانتی متر، وزن: 73.76±6.9 کیلوگرم و BMI: 1/1 ±22/70 کیلوگرم مترمربع)، مقایسه شد.
    اطلاعات به دست آمده با روش آماری t- مستقل تجزیه و تحلیل شد و نتایج زیر به دست آمد: بین شاخص توده بدنی (23/53 در برابر 22/70 کیلوگرم متر مربع)، توان هوازی (42/42 در برابر 51/16میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه)، سرعت (4/85 در برابر 4/7 ثانیه) و چابکی (16/15 دربرابر 15/65 ثانیه) بازیکنان تیم فوتبال المپیک ایران و کره جنوبی، تفاوت معنی داری وجود داشت (0/05>p) و بازیکنان کره جنوبی، نتایج بهتری کسب نمودند؛ درحالی که در توان بی هوازی (66/30 دربرابر 64/17 سانتیمتر) علیرغم برتری بازیکنان کره جنوبی و در انعطاف پذیری (36/65 دربرابر 35/56 سانتیمتر) علیرغم برتری بازیکنان ایران، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (p> 0.05).
    با توجه به نتایج حاصل از تحقیق حاضر شاید بتوان یکی از دلایل احتمالی عدم صعود تیم فوتبال المپیک ایران به بازی های المپیک 2008 پکن را شرایط نامناسب آمادگی بدنی بازیکنان تیم فوتبال المپیک ایران از جنبه فیزیولوژیکی نسبت به تیم هایی چون کره جنوبی دانست که توانسته است سه دوره پیاپی در مسابقات المپیک حضور داشته باشد.
    کلیدواژگان: نیمرخ فیزیولوژیکی، تیم فوتبال المپیک ایران، تیم فوتبال المپیک کره جنوبی
  • فرشاد تجاری*، زهرا عبدالوهابی، محمدعلی آذربایجانی، سمیه رضاییان، فرزاد سرخیل صفحات 111-124
    هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر طول دوره بازیافت بر درد عضلانی ادراک شده دختران شناگر آماتور متعاقب یک وهله تمرین زیربیشینه مقاومتی بود. 18 شناگر دختر با میانگین سنی 16.05±1.43 سال، میانگین قد 4/53± 185/72 سانتیمتر، وزن 3/61±58/62 کیلوگرم و سابقه تمرین منظم شنا 0/5±3/38 سال طی یک نمونه گیری در دسترس انتخاب و در یک وهله تمرین زیربیشینه منتخب مقاومتی (45 40 1RM) شرکت کردند. میزان درک درد بلافاصله، 12، 24، 48 و 72 ساعت بعد از وهله تمرینی با استفاده از مقیاس درک درد مگ گیل تکمیل شد. با توجه به نتایج تحقیق با گذشت زمان، تغییر معنی داری در ادراک کلی درد عضلانی ایجاد شد که بعد از 24 ساعت به اوج رسیده و مجددا پس از 72 ساعت به مقادیر قبل از تمرین کاهش یافت. بیشترین شدت درد به ترتیب در 24 و 48 ساعت بعد از وهله تمرینی مشاهده شد. هم چنین رابطه معنی دار بین شاخص توده بدنی و درد عضلانی مشاهده شد. باتوجه به نتایج تحقیق به غیر از 48 ساعت بعد از وهله تمرینی، رابطه معکوسی بین شاخص توده بدنی و درد عضلانی وجود داشت. (P<0/05) براساس نتایج این تحقیق نتیجه گیری می شود که در ورزشکاران دختر شناگر آماتور، شاخص توده بدنی احتمالا می تواند به طور بالقوه ای پاسخ درد عضلانی را پیش بینی نماید.
    کلیدواژگان: دوره بازیافت، شاخص درک فشار، تمرین زیر بیشینه
  • شادمهر میردار، سیدیاسر علوی*، علیرضا صفایی کناری، مهدی هدایتی صفحات 125-138
    کافیین به عنوان یک مکمل آنتی اکسیدانی، فعالیت های ورزشی را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف این پژوهش، بررسی اثر کافیین و یک جلسه فعالیت ورزشی فزاینده بر استرس اکسایشی (MDA) و آنتی اکسیدان های غیر آنزیمی GSH و ویتامین E در سرم خون مردان فعال بود. آزمودنی ها، 10 نفر داوطلب از دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی بودند که در یک آزمون طرح دوسوکور با مصرف دوز mg/kg 5 کافیین یا دارونما بر روی نوارگردان تا رسیدن به واماندگی شرکت کردند. آزمون در 2 روز مجزا برگزار شد و هر آزمودنی در هر جلسه تحت یکی از شرایط مصرف کافیین یا دارونما قرار گرفت. نمونه های خونی پیش از فعالیت ورزشی و مصرف دارونما یا کافیین (پیش آزمون) و بلافاصله پس از قطع آزمون ورزشی (پس آزمون) جمع آوری شد. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون های T وابسته و مستقل در سطح معناداری (0/05 > P) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS/13.5 انجام گرفت. نتایج تحقیق، حاکی از آن بود، مقادیر MDA در گروه دارونما افزایش معناداری یافت (0/05 > P) در حالی که مقادیر GSH و ویتامین E (به ترتیب 0/05 > P و 0/005 > P) کاهش پیدا کرده بود؛ اما مقادیر MDA در گروه کافیین به طور معناداری کاهش یافت (0/005 > P) و ویتامین E و GSH به ترتیب افزایش های غیر معنادار و معناداری را نشان دادند (0/05 < P و 0/05 > P). علاوه براین مقایسه مقادیر MDA و GSH در بین گروه هاتفاوت معناداری را نشان داد (0/05 > P). در صورتی که این اختلاف برای متغیر ویتامین E به سطح معناداری نرسید (0/05< P).
    به طور کلی به نظر می رسد، مصرف دوز 5 میلی گرم کافیین فشار اکسایشی ناشی از فعالیت ورزشی وامانده ساز را کاهش می دهد و در تقویت سیستم آنتی اکسیدانی غیرآنزیمی نقش موثری دارد.
    کلیدواژگان: فشار اکسایشی، فعالیت ورزشی فزاینده، پراکسیداسیون لیپید
  • زهرا فرشیدی، عباس قنبری نیاکی، رزیتا فتحی* صفحات 139-152
    مطالعات نشان داده اند که متعاقب تمرین استقامتی ذخایر گلیکوژن عضله و کبد افزایش می یابد. به منظور بررسی اثر شدت های مختلف تمرین استقامتی بر میزان گلیکوژن عضله اسکلتی و کبد موش صحرایی تعداد40 سر موش صحرایی نر به طور تصادفی و مساوی به گروه های کنترل و تمرین با شدت های پایین، متوسط و بالا به ترتیب، 18، 26 و34 متر در دقیقه، تقسیم شدند. گروه های تمرین هر جلسه به مدت 60 دقیقه، 5 جلسه در هفته و 12 هفته در شدت های ذکرشده، روی تردمیل به تمرین پرداختند. نمونه گیری 36 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، بعد از یک شب ناشتایی انجام و میزان گلیکوژن عضله دو قلو و کبد حیوانات به روش رنگ سنجی سنجیده شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده، نشان داد که صرف نظر از شدت تمرین، سطح استراحتی گلیکوژن کبد موش ها بعد از تمرین نسبت به گروه کنترل، تغییر معناداری نداشت؛ اما میزان گلیکوژن عضله دو قلو در این موش ها پایین تر بوده است (P≤0.05) بین مقادیر استراحتی گلیکوژن کبدی گروه های مختلف تمرینی، تفاوت معناداری وجود نداشت؛ ولی سطح گلیکوژن عضله در شدت زیاد نسبت به شدت کم و گروه کنترل به طور معناداری پایین تر بود(P≤0.05). به نظر می رسد که تمرین استقامتی با شدت متوسط برای بازسازی ذخایر گلیکوژن عضله و کبد مناسب تر می باشد.
    کلیدواژگان: تمرین استقامتی، گلیکوژن، کبد، عضله، موش صحرایی
  • ابوالفضل فراهانی*، مرجان فراهانی صفحات 153-165
    ناهنجاری های وضعیتی تغییرات نامطلوبی هستند که از جمله عوامل زمینه ساز بروز آنها، داشتن عادات غلط و یا وسایل نامناسب در طول زندگی روزمره است. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین ناهنجاری های وضعیتی ستون فقرات با وضعیت های خوابیدن و تشک و بالش مورد استفاده زنان میانسال (40 تا 60 ساله) ساکن شهر تهران بود. در این پژوهش که به روش همبستگی انجام شد، با نمونه گیری در دسترس ابتدا 167 نفر پرسشنامه بررسی نحوه استراحت را که پایایی آن 0/83 برآورد شده است، تکمیل نمودند. سپس از این تعداد، 75 نفر با میانگین سنی 5/93±49/03 سال، میانگین وزنی 87/11±5/71 کیلوگرم و میانگین قد 5/6±158 سانتیمتر برای تشخیص لوردوز کمری، کیفوز، اسکولیوز و پشت صاف با استفاده از مشاهده، آزمون آدامز و خط کش منعطف که اعتبار آن 0/89 گزارش شده به صورت داوطلبانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و بررسی رابطه بین ناهنجاری ها با وضعیت های خوابیدن و تشک و بالش از نرم افزار آماری spss و آزمون خی دو در سطح اطمینان 95 درصد(0/05=α) استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که بین لوردوز و کیفوز با وضعیت خوابیدن به شکم، بین اسکولیوز با وضعیت خوابیدن به پهلو و بین پشت صاف با خوابیدن به پشت رابطه معنی داری وجود ندارد (p>0/05). همچنین یافته ها ارتباط معنی داری بین هیچ یک از ناهنجاری ها با نوع بافت، ارتفاع و مواد سازنده تشک و بالش نشان نداد. به علاوه یافته ها نشان داد که بین وزن آزمودنی ها ابتلا به کمردرد و لوردوز کمری و وضعیت خوابیدن ارتباط معنی دار منفی وجود دارد (به ترتیب 0/35- = r و 0/27-= r و r=-0.24 و p≤0/05) و بین میزان پیاده روی افراد با ابتلا به لوردوز ارتباط معنی دار وجود دارد.
    (0/28= r و p≤0/5) در این زمینه توجه به عوامل گوناگون موثر دیگر بر بروز ناهنجاری ها و بررسی تاثیر احتمالی خصوصیات ویژه جامعه آماری این پژوهش(جنسیت، سن و شیوه زندگی) ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: وضعیت خوابیدن، ناهنجاری های ستون فقرات، شهر تهران، زنان میانسال
|
  • Ghanbari Niakia., Rashidlamira., Hojatim.*, Ghasemi, M Pages 15-26
    AGRP is a neropeptide released from Arcuate Neucleus of hypothalamus which plays an important role in energy balance، weight control and feeding. It has been reported that negative energy balance circumstance causes AGRP level to increase. It is also stopped by the creation of positive energy balance circumstance (energy sources restoration). The purpose of this study is to evaluate the effect of oral sugar (glucose) consumption after circular resistance activities on AGRP، insulin and plasma glucose. For this purpose، 16 young free wrestlers (age، 22. 29 ±. 9 weight 75. 45 ± 12. 9 and body mass index BMI 26. 23±2. 60) were randomly selected and then randomly divided into two sugar (1 gr per kg body weight n=8) and water groups (n=8). The subjects were asked to run wrestling Technique Based Circuit Exercise (WTBCE). Blood sampling was obtained in three stages، before، immediately and after 90 minutes after feeding by glucose solution. For the measurement of plasma AGRP commercial ELISA kits were used. The data was analyzed by repeated measurements and LSD test in the significant level of P <0. 05. According to the results، a significant difference was observed in plasma insulin levels (F=40. 43، P<. 001)، AGRP (F=1. 12، P<. 001) time points، and time between groups. This changes in plasma glucose levels only were significant in time point (F=36. 6، P<. 033). The statistical analysis showed that the sugar group has lower AGRP levels and higher levels of insulin than water group. Therefore، increasing plasma AGRP levels immediately after exercise indicates that the designed acute activity was able to produce energy consumption and negative energy balance. It has also been shown that feeding of oral glucose (1 gr per kg body weight) caused increasing plasma glucose and increasing releasing of insulin could inhibit increasing levels of AGRP created due to sever activity. Thus، it can be claimed that elevatedlevels of AGRP in severe activity increases appetite which could be necessary to rebuild lost energy source.
    Keywords: Plasma AGRP, Insulin, WTBCE, Free wrestler
  • Keavanloof.*, Seyedahmadim., Behpoor, N Pages 27-38
    In order to study the cervical curvature in forward head posture compared to healthy people, 300 students of Razi University (150 males and 150 females) were randomly selected. They were evaluated and screened by the use of PPV (Posture Pro V) software. Finally 14 students with forward head posture (with 23±2.32 years old and 163±4.6 cm height) and 14 healthy students without forward head posture (with 22.8±2.35 years old and 171.64±6.8 cm height) were selected who with great satisfaction participated in other phases of the research. In this descriptive study of cervical curvature, cervical spines were radiographed from lateral view and then evaluated for anterior head transition (AHT), cervical lordosis (C2-C7), and superior cervical curvature (C1-C2) were meticulously evaluated. Mean differences of healthy and FHP subject’s variables were analyzed with independent t-test. For analyzing the relationships between variables, Pearson’s coefficient of correlation was used at p<0.05. The results showed that: 1. there are significant differences between cervical lordosis, anterior head transition, and amounts of overload on cervical spines among two groups, but the differences of superior cervical curvature’s amount are not significant. 2. FHP has a significant relationship with AHT and cervical lordosis. A significant relationship also exists between AHT and amounts of overload on cervical spines, but FHP and cervical curvatures were not significantly related. There also exists a weak relationship between cervical curvatures and lordosis which is not significant. The results revealed that FHP causes cervical kyphosis and an extreme forward head position may cause an S-form curvature which is due to decreasing inferior cervical spine curvature and increasing superior cervical spine curvature. In this situation, in fact, inferior muscles of neck’s anterior are shortened and the superior portion of muscles is stretched. On the other hand, posterior inferior muscles of neck are stretched and in the extreme cases, superior muscles of neck are shortened. With this in mind, it can be declared that the forward head posture can cause a decrease in normal lordosis and occurrence of cervical kyphosis.
    Keywords: Anterior head translation, Cervical curvature, Deformity, Cervical spine, Forward head posture, PPV
  • Barzegaria., Ebrahimim., Azizim., Tabesh, S. Pages 39-54
    This study designed for understanding the nutrition knowledge, attitude and practices of college’s students of Payam Nour University of Gourgan. The target population consisted entirely of college student of Payam Nour Universities. Standard questionnaire (K Parmenter and J Wardle 1999) which was developed to measure subject’s nutrition knowledge, attitude and practices distributed among 415 students randomly. After translation, questionnaires were evaluated by professor’s faculty of physical education and sport sciences. The reliability analysis yielded Cronbach Alpha values of 0.78 for the knowledge and 0.74 for the attitude scales. The collected data was analyzed by t-test, one-way ANOVA and Pearson correlation coefficient (P<0.05). Results show that nutrition knowledge score in physical education student were highest and in business management student were lowest. ANOVA show that there were no significant differences among nutrition knowledge of all majors and between genders. Also nutrition attitude scores for business management were highest and for education science were lowest; but difference between nutrition attitudes among all majors was not significant. There were significant positive correlations between nutrition knowledge and attitude; and between nutrition attitude and practices of male and females students. According to our results, we suggest that student should more attention to nutrition. Also study in college as a golden period for learning, can affect on promote nutrition knowledge, attitude and practices of students, therefore the importance of nutrition in various college curriculums and improvement of the learning environment, related to nutrition need to be emphasized on college campuses.
    Keywords: Nutrition knowledge, Attitudes, Practices. Payam Nour University students
  • Arazih., Ebrahimi, M Pages 55-64
    The purpose of this study was to investigate the role of fatigue on strength gain in resistance training by comparing high fatiguing and low fatiguing training protocols. Thirty healthy adults (age 21.26 ± 2.14 yr, height 174 ± 4 cm, weight 71.80 ± 5.83kg) with a history of greater than 6 month weight training, were matched and then randomly assigned to either a high fatigue (HF: four sets of 10 repetitions with 30 seconds rest between sets), low fatigue (LF: 40 repetitions with 30 seconds between each repetition) or control (C: without training) groups. Subjects in the two training groups undertook bench press training three times a week on average 75% of their 1 repetition maximum (1RM), for 10 weeks. The 1RM loud was determined at the end of each week. Results indicated that bench press training causes a significant increase in pectoral muscle strength in Both HF and LF groups compared with C group (p≤0.01). But, Both HF and LF resulted in similar strength gains in 1-repetition maximum bench press. It seems that fatigue in each set does not appear to be a critical stimulus for strength gain in weight training and we can reach the same results without severe discomfort and acute physical effort.
    Keywords: Strength training, Fatigue, Bench press, Muscle strength
  • Shavandin., Saremia., Parasteshm.*, Ghorbania., Bakhshi, E. A Pages 65-74
    The purpose of the present study was to examine the effects of anaerobic exercises on lung functions in polluted weather. In this study, 20 healthy men (22.8  0.554) were randomly divided into two experimental and control groups. The experimental group did the anaerobic exercise (lasting 21 minutes with the power of 285 watts for one minute, and 2 minutes break for 7 times) on the ergometer bicycle in polluted air. Lung function tests were performed before the exercises, right after the exercises (first post-test) and 24 hours after the exercises (second post-test). The data analysis was done using AVOVA with repeated measures and independent t, in order to determine the difference among the groups and the training methods. The findings indicated that anaerobic exercise in polluted air did not significantly affected the FVC and FEF25-75% factors in the first and second post-tests and FEV1 factor did not cause any significant effect in first post-test, too. With regard to the findings of the previous studies while aerobic exercises in polluted air decrease lung function factors, it seems that anaerobic exercises in polluted air also cause a decrease in lung function factors including FVC, FEV1 and FEF25-75% in the first and second post-tests.
    Keywords: Polluted air, Lung function, Anaerobic exercise
  • Haghighi, A. H.*, Mahmoudi.M., Delgoshah., Rastim., Hosseini Kakhk Pages 75-86
    The purpose of this study was to investigate the effect of different intensities of resistance exercise on apoptosis of circulating lymphocytes in trained men. Subjects were 15 men (age 23.8 ± 5.53 years, height 177.53 ±5.69 cm, body weight 76.13 ±8.91 kg, WHR. 85 ±.33) who had regular resistance training at least 3 times a week for more than 3 months. Study design was crossover. The subjects participated in three states of control, moderate resistance exercise and high resistance exercise modes, in 5 sessions. Blood samples were taken before exercise in fasting state, immediately after and 1h after protocol administration. Data were analyzed using ANOVA with repeated measurements and MANOVA. Values were corrected for plasma volume changes, and then it was observed that resistance exercise until exhaustion with moderate and high intensity had no significant changes in the percentage and the count of apoptotic lymphocytes in each of the three times. Therefore, it can be concluded that resistance exercise until exhaustion with moderate and high intensity, did not induce changes in immune system function until 1h after exercise from apoptosis induced circulating lymphocytes in the trained men.
    Keywords: Immune system, Apoptosis, Lymphocytes, intensity, Resistance exercise
  • Gholampourm.*, Agha Alinejadh., Azarbayejani, M. A Pages 87-96
    This investigation has been performed to identify the effects of two warming programs with different intensities on the best male soccer player's cardio respiratory criteria.10 of the best juvenile male soccer players were chosen from Tehran gyms. They were with the average of 20±1 years old, 1.78±0.04 meters length and 21.65± 2.05 kg/m of body mass indicator (BMI). The members performed two warming protocols with the intensity of 50 and 70 percent of maximum heart beat in two sessions with a 72 hourtime off between them. After that, they took part in a maximal exercise on treadmilluntil they reached fatigue. Vo2 max, vVo2max, lactate threshold heart beat, heart beat as reaching vo2 max, oxygen pulse, and lactate threshold Vo2 were the criteria measured by a respiratory gases breath by breath analyzing machine. The results showed that intense warming as compared with moderate warming does not have a significant effect on cardio respiratory criteria. Nevertheless, vo2 max, vVo2max, lactate threshold heart beat, and heart beat as reaching vo2 max were higher during intense warming. On the other hand, Peak O2 pulse was lower during intense warming.
    Keywords: Hiintensity warming, cardio respiratory criteria, football, Vo2 max
  • Hovanlof., Moradiank., Amirie.*, Mahmoodiy., Aghabeigi, F Pages 97-110
    The objective of this study was to compare physiological profile of Iran and South Korea soccer players. For this purpose, 23 people were selected as samples from Iran Olympics soccer players having average 20.6±1.3 y, height: 181.3±6.11 cm, weight: 78.73±7.2 kg, and BMI: 23.53±1.6 kg m², while they attended in Olympics elementary games preparation camp, Beijing 2008. of total individuals, aerobic power, anaerobic power, speed, agility, and flexibility were conducted and then obtained results were compared with information related to 23 people selected from South Korea Olympicssoccer players having average 21.8±1.9 y, height: 180.32±5.4 cm, weight: 73.76±6.9 kg, and BMI: 22.7±1.1 kg m².Acquired data were analyzed by Independent t- statistical method and the following results were obtained: According to BMI (23.53 versus 22.7), aerobic power (42.42 versus 51.16), Speed (4.85 versus 4.7), and agility (16.15 versus 15.65), there was the meaningful difference between Iran and South Korea Olympics soccer players (p< 0.05) and South Korea players obtained better result, while in anaerobic power(66.30 versus 64.17), despite dominance of South Korea players and in flexibility (36.65 versus 35.56), despite dominance of Iran players the meaningful difference was not observed (p> 0.05). Considering results obtained from present research, probably one of possible reason for not attending Iran Olympics soccer team in Beijing 2008 Olympics games can be unsuitable conditions of physical fitness of Iran Olympics soccer players physiological relative to teams such as South Korea that has been participated in 3 successive periods in Olympics champions.
    Keywords: Physiological profile, Iran Olympics soccer team, South Korea Olympics soccer team
  • Tojarif.*, Abdolvahabiz., Azarbayejani, M. A., Rezaeans., Sarkheyl, F Pages 111-124
    The aim of this study was to determine the effects of Recovery period on the rate of exertion perception (RPE) time after sub-maximal exercise in non-elite young female swimmers. In this study 18 female swimmers aged 16.05±1.43 years, with 2.38±0.5 years swimming experience were selected through simple non-probability sampling. They participated in a selected sub-maximal weight power exercise (80-90% of maximal heart rate) and completed perceived muscle pain scale (PMPS) immediately, 12, 24, 48, and 72 hours after the exercise. The result of this study showed that the passage of time causes significant changes in RPE. That is, RPE increased until 24 hours after exercise and then went down. Maximal RPE was observed 24 and 48 hours after exercise, respectively. Findings showed that non-elite young female swimmers with low BMI (23> kg/m2) experienced more muscle pain. Further analysis on the relationship between BMI and RPE reveals that RPE is negatively correlated with BMI except 48 hours after the exercise. We concluded that BMI in non-elite young female swimmers could potentially predict muscle pain response in this population.
    Keywords: Recovery period, Rate of exertion perception, Sub, maximal exercise
  • Farshidiz., Ganbari Niakia., Fathi, R.* Pages 139-152
    Increase glycogen content of skeletal muscle and liver after endurance-trained has beensuggested. The aim of this study was to investigate the effects of endurance training atdifferent intensities on liver and skeletal muscle glycogen content. Forty male Wistarrats were randomly assigned to control (n = 10), low (18 m/min)(n = 10), moderate (26m/min)(n = 8) and high (34 m/min)(n =10) intensity groups. The training group ranfor 60 min/d, 5d/wk and 0% grade for 12 weeks. 36 hours after the last exercisesession,overnight fast rats were killed liver and gastrocnemius muscle were collectedand measured by spectrophotometeric method. One way ANVOA, appropriatefollowing test were performed, and significance was accepted at P≤0.05. Regardless tointensities, data demonstrated that trained groups had higher liver and lower muscleglycogen contents when compared with control group. Higher liver and muscleglycogen were pronounced in moderate exercise group. It seems that moderate intensityexercise suitable for liver and muscle glycogen improvement.
    Keywords: endurance training, glycogen, liver, skeletal muscle, rat
  • Farahania.*, Farahani, M Pages 153-165
    Postural deformities are unpleasant changes that one of their creating factors is having wrong habits and unsuitable instruments during daily life. The aim of this research was to study the relation between postural deformities of vertebral column and sleeping postures and used mattress and pillow by middle aged females between the age of 40 and 60 resided in Tehran. In this research that was performed via correlation method, first 167 people as available samples have completed the questionnaire containing resting styles that its reliability has reported 0.83. Then out of which 75 people with age mean of 49/03±5/93 year, weight mean of 71/5±11/87 kg and height mean of 158±5/6 cm have been voluntary evaluated for assessment of lordosis, kyphosis, scoliosis and flat back by observation Adams test and flexible ruler that its validity was reported 0.89. SPSS statistical software and chi-square test in 95% assurance (α=0.05) have been used for analyzing data and studying relation between deformities and sleeping posture and mattress and pillow. Obtained results showed that there was no meaningful relation between lordosis and kyphosis and sleeping on stomach, scoliosis and side lying posture and flat back and sleeping on back (in all cases p>0.05). Also findings showed no meaningful relation between any of these deformities and type, height and fundamental materials of mattress and pillow. Moreover, findings showed that there was meaningful relation between subject's weight, backache and lordosis and sleeping posture (respectively r=-0.35, r=-0.27, r=-0.24 and p≤0.05) and there was meaningful relation between walking amount and lordosis (r=0.28, p≤0.05). In this respect, paying attention to other various effective factors in creating deformities and studying probable efficacy of special characteristics of the research samples (sex, age and life style) are necessary.
    Keywords: sleeping posture, vertebral column deformities, Tehran, middle aged female