فهرست مطالب

پژوهشنامه فیزیولوژی ورزشی کاربردی
پیاپی 19 (بهار و تابستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/10/01
  • تعداد عناوین: 12
|
  • مهدی هدایتی صفحات 13-16

    آدمی، اولا بالذات حیوان است و ثانیا بالاعرض انسان. براستی کدامین حق است؟ انسان حیوانی است ناطق؟ انسان حیوانی است متفکر؟ انسان حیوانی است مکلف؟ انسان حیوانی است محق؟ انسان حیوانی است مسئول؟ انسان حیوانی است مرگ آگاه؟ انسان حیوانی است پرسشگر؟ هر یک از جملات فوق نظری از انظار فیلسوفانی ست که عمر خویش را به تفکرۥ، تفقدۥوتفلس گذرانیده اند. صحت، سقم و صوابی هریک از این گفتار و یا تلفیقی از آنان مورد بحث این نبشتار نیست، لیک در وادی پژوهش، موخر آنان، انسان حیوانی است پرسشگر پذیرفتنی است. لذا پرسش و پژوهش پدیده ایی بشری تلقی می گردد. اما به مثابه هر پدیده بشری، پژوهش نیز می تواند مبتلا به آفات عدیده ایی گردد. تبیین و هویدا نمودن آسیبهای این حیطه مهم، ارتباطی وثیق با شرایط تاریخی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دارد. لذا منظر نظر،پرهیز از عام گوییۥعام گرایی، و پرداخت به دقت صدق و بررسی به مصداق بوده و این بررسی آسیب شناسانه به مناسب قرابت به حلول سال نوین شمسی به دهه هشتاد ثغور خواهد داشت. شاید بتوان در مقام درمانگری پیشنهادهایی جهت حذف بالمره این آسیبها در کف حلال نهاد. پژوهش نیز ناظر بر جوانب شناخت شناسی، اخلاق شناسی و روان شناختی بوده و در این جوانب بالقوه دستخوش آفات تواند گردید. اما این مقال صرفا متکفل گشایشی مجمل ازآسیب شناسی اجتماعی منبعث از رویکرد وظیفه گرایانه، از مباحث محاط در اخلاق شناسی پژوهش می باشد.

    کلیدواژگان: آسیب شناسی، پژوهش، مخرب
  • احسان اصغری، ارسلان دمیرچی، حمید محبی صفحات 17-27
    سابقه و هدف

    پیشرفت علمی در زمینه دو و میدانی این دیدگاه را برای دوندگان فراهم آورده است که برای رسیدن و ماندن در VO2max روش های زیادی وجود دارد، بنابراین به نظر می رسد که معرفی و کشف متغیرهای تعیین کننده راه کار مناسبی برای آنها باشد. هدف پژوهش، بررسی متغیرهای فیزیولوژیکی منتخب، زمان ماندن در VO2max (TVO2max) و میزان ادراک فشار کار (RPE) طی دویدن های تداومی و تناوبی با شدت VVO2max (حداقل سرعتی که آزمودنی به VO2max می رسد) بود.
    روش شناسی: 8 پسر دانشجوی دونده استقامتی با سن 92/2±5/25 سال، قد 98/4±62/174 سانتی متر، وزن 34/7±5/69 کیلوگرم و توان هوازی 22/3±38/47 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه در یک نوبت فعالیت تداومی و سه نوبت فعالیت تناوبی با نسبت فعالیت به استراحت 30 ثانیه به 15 ثانیه (IT1)، 60 ثانیه به 30 ثانیه (IT2) و120 ثانیه به 60 ثانیه (IT3) به صورت تصادفی شرکت کردند. نسبت تبادل تنفسی (RER)، ضربان قلب (HR)، اکسیژن مصرفی (VO2)، TVO2max و RPE هنگام فعالیت دویدن تحت بار کاری معین ثبت گردید. به منظور مقایسه تفاوت میانگین ها از آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه و از آزمون تعقیبی توکی برای بررسی تفاوت میانگین ها استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که بین گروه تداومی (C) و گروه های تناوبی در همه متغیرها تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P2و TVO2max بین میانگین گروه های تناوبی IT1 و IT3 تفاوت معناداری حاصل شد. این تفاوت معنادار در مورد متغیر RER بین گروه IT3 با گروه های IT1 و IT2 و در مورد متغیر RPE بین میانگین همه گروه ها به دست آمد.

    بحث و نتیجه گیری

    این نتایج نشان داد که فعالیت های تناوبی به ویژه فعالیت های تناوبی کوتاه تر، علاوه بر این که می توانند RPE ورزشکار را کاهش دهند، به ورزشکار اجازه می دهد تا مدت زمان بیشتری را در VO2max نسبت به فعالیت تداومی و یا فعالیت های تناوبی با وهله های طولانی تر، باقی مانده و به فعالیت بپردازد.

    کلیدواژگان: دونده استقامتی، نسبت تبادل تنفسی، مقدار اکسیژن مصرفی، حداقل سرعتی که آزمودنی به VO2max می رسد، زمان ماندن در VO2max
  • محمد عزیزی، حمید محبی صفحات 31-42
    سابقه و هدف

    برخی از شاخص های متابولیکی و هورمونی اثر گذار بر اکسیداسیون چربی، تابع ریتم شبانه روزی هستند. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدت فعالیت متناسب با آن (FATmax) بین فعالیت صبح و عصر در مردان چاق و با وزن طبیعی انجام شد.

    مواد و روش ها

    MFO و FATmax با روش کالری سنجی غیر مستقیم در 12 مرد با وزن طبیعی و 10 مرد چاق هنگام دویدن فزاینده با مراحل 3 دقیقه ای روی نوارگردان در صبح و عصر محاسبه شد. از آزمون های آماری t-student و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر جهت تحلیل داده ها استفاده گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که میزان اکسایش چربی و MFO در عصر برای هر دو گروه چاق و با وزن طبیعی به طور معنی داری بالاتر از صبح بود (05/0≥p)، اما MFO بین دو گروه چاق و با وزن طبیعی تفاوت معنی داری نداشت. میزان اکسایش چربی در شدت های پایین (60% > VO2max) در گروه چاق و با وزن طبیعی مشابه بود، اما در شدت های بالاتر در گروه وزن طبیعی بطور معنی داری بالاتر از گروه چاق بود.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند که انجام فعالیت ورزشی در عصرها و با شدت FATmax، جهت کاهش و یا حفظ وزن بهتر است.

    کلیدواژگان: حداکثر اکسیداسیون چربی، زمان روز، شدت فعالیت ورزشی
  • وحید ساری صراف، سیده فریده عراقی صفحات 43-52
    سابقه و هدف

    هدف تحقیق بررسی تاثیر متقابل زمان روز و مراحل دوره ماهانه بر شاخص های فیزیولوژیکی و عوامل آمادگی جسمانی ورزشکاران و غیرورزشکاران بود.

    مواد و روش ها

    بدین منظور،80 نفر از دانشجویان به 2گروه ورزشکار و غیرورزشکار با 3 زیرگروه فولیکولی، لوتئینی و قاعدگی تقسیم شدند. پس از پاسخ به پرسشنامه ها واندازه گیری دمای بدن و فشارخون و مرحله ی گرم کردن، عوامل مورد نظر با ترتیب مشخص اندازه گیری شد. جهت بررسی زمان روز بر عملکرد افراد، آزمون ها در سه نوبت، ساعت 9:00-7:00، 15:00-13:00و 20:00 -:18:00 به روش متقاطع اجرا شد.

    یافته ها

    تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکررنشان داد که زمان روز بر تعادل، قدرت بالاتنه، توان پا، دمای بدن و فشار سیستول و دیاستول تاثیر معنادار داشت. بین پاسخ ورزشکاران و غیرورزشکاران به تاثیر زمان های مختلف روز بر شاخص های فیزیولوژیکی و عوامل آمادگی جسمانی فقط بر قدرت بالاتنه تفاوت معنادار مشاهده شد. این در حالی بود که تاثیر متقابل زمان روز و مراحل دوره ماهانه نیز بر قدرت بالاتنه معنادار گزارش شد.

    نتیجه گیری

    نتایج تحقیق نشان داد که شاخص های فیزیولوژیکی و عوامل آمادگی جسمانی به استثنای تعادل، در اواخر ظهر افزایش معنی داری را نشان دادند.

    کلیدواژگان: اوقات روزانه، چرخه ماهانه، عوامل فیزیولوژیکی، آمادگی بدنی
  • مقصود پیری، بهاره شیخ صراف، محمدعلی آذربایجانی، حمید آقاعلی نژاد صفحات 53-64
    سابقه و هدف

    هدف از این پژوهش عبارت است از اثر 8 هفته تمرین هوازی تناوبی و ماساژ درمانی بر تغییرات پروتئین واکنش گر C (CRP) و آمادگی قلبی -تنفسی در بیماران قلبی- عروقی، پس از عمل جراحی باز قلب است.

    مواد و روش ها

    جامعه ی آماری این پژوهش را بیمارانی که عمل قلب باز انجام داده بودند و حداقل 1 ماه از انجام عملشان می گذشت، تشکیل دادند. 60 بیمار شرایط ورود به آزمون را داشتند وحاضر به همکاری بودند که این 60 نفر به صورت تصادفی به سه گروه تناوبی (20 نفر) و ماساژ درمانی (20 نفر) و کنترل (20 نفر) تقسیم شدند. فعالیت ورزشی تناوبی و ماساژ درمانی به مدت هشت هفته اجرا شد. 48 ساعت پیش و پس از هشت هفته فعالیت ورزشی، اکسیژن مصرفی اوج آزمودنی ها اندازه گیری شد و نمونه های خونی نیز گرفته شد. برای توصیف آماری داده ها از میانگین و انحراف معیار و برای تحلیل استنباطی داده ها از آزمون تی همبسته، آزمون کواریانس (آنکوا) استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش حاضر نشان داد، 8 هفته فعالیت ورزشی منظم تناوبی42 درصد و ماساژ درمانی 25 درصد باعث کاهش معنادار مقدار CRP شد. نتیحه گیری: در مجموع، یافته های پژوهش نشان می دهد 8 هفته تمرین هوازی تناوبی و ماساژ درمانی باعث کاهش معنی دار مقدار CRP سرم و افزایش معنادار اکسیژن مصرفی اوج در بیماران عمل قلب باز شد. این تغییرات می تواند در پیشگیری از مرگ و میر ناگهانی و اختلالات قلبی و عروقی بعد از جراحی بای پس موثر واقع شود. همچنین تمرینات تناوبی نسبت به ماساژ درمانی تاثیر بیشتری در کاهش CRP و افزایش اکسیژن مصرفی اوج داشت.

    کلیدواژگان: فعالیت ورزشی تناوبی، ماساژ درمانی، پروتئین واکنش گر C، حداکثر اکسیژن اوج، عمل جراحی باز قلب
  • محمد علی سمواتی شریف، نگین فرهنگی صفحات 65-74
    سابقه و هدف

    متیل سولفونیل متان (MSM) یکی از مواد طبیعی و آلی سولفور دار است که می تواند خاصیت ضدالتهابی داشته باشد. فعالیت ورزشی شدید منجر به ایجاد التهاب و تولید سایتوکاین ها در بدن می شود. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر مصرف MSM بر برخی از فاکتورهای دوره بازگشت به حالت اولیه و غلظت پلاسمایی اینترلوکین-6 (IL-6) در زنان غیرفعال انجام گردید.

    روش شناسی:

     30 زن سالم داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (مصرفg/day3 MSM، به مدت 30 روز) و گروه کنترل(مصرف دارونما) قرار گرفتند. در هر دو گروه، 4 بار آزمون دوچرخه وینگیت با شدت 20 وات به مدت 30 ثانیه اجرا گردید. جهت برآورد غلظت پلاسماییIL-6، قبل از اجرا و 15 دقیقه پس از اجرای آزمون خون گیری به عمل آمد. پرسشنامه های کوفتگی عضلانی(مقیاس لیکرت 5 جوابی) و خستگی(پرسشنامه خستگی POMS) توسط آزمودنی ها تکمیل گردید.

    یافته ها

    پس از 30 روز مصرف MSM،کاهش معنی داری در شاخص های کوفتگی عضلانی، خستگی وغلظت پلاسمایی IL-6مشاهده شد(به ترتیب 050/0=p، 053/0=p و 001/0>p).

    بحث و نتیجه گیری

    مصرف روزانه 3 گرم MSM می تواند تاثیر معنی داری در کاهشبرخیشاخص هایبازگشت به حالت اولیه و غلظت پلاسمایی IL-6پس از فعالیت ورزشی شدید در زنان غیرفعال داشته باشد.

    کلیدواژگان: کوفتگی عضلانی، خستگی، اینترلوکین، 6
  • عباس قنبری نیاکی، پروین فرزانگی، فاطیما غفاریان، رزیتا فتحی صفحات 75-86
    زمینه و هدف

    امروزه انجام فعالیت ورزشی منظم و استفاده از مکمل های گیاهی مورد توجه بسیاری از محققین ورزشی قرار گرفته است. لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر مصرف عصاره مگنولیا در تعامل با تمرین استقامتی بر سطوح استراحتی اینترلوکین-6، گلیکوژن و ظرفیت آنتی اکسیدانی کبدی می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی 21 سر موش صحرایی نر (8-6 هفته ای و 73/12±19/142 گرم) به طور تصادفی به 3 گروه کنترل (مصرف دارونما)، تجربی اول (مصرف دارونما همراه با تمرین استقامتی) و تجربی دوم (مصرف مگنولیا همراه با تمرین استقامتی) تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت 6 هفته (5روز در هفته، به مدت 60 دقیقه و با سرعت 25 متر در دقیقه) به تمرین پرداختند. عصاره مگنولیا و سالین در حجمی مساوی (2 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن) از ابتدای هفته دوم به مدت 4 هفته (5 روز در هفته) به هر سه گروه خورانده شد. 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی و پس از 4 ساعت ناشتایی، موش ها بیهوش شده و بافت کبد برای اندازه گیری اینترلوکین-6، گلیکوژن و ظرفیت آنتی اکسیدانی جدا شد. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد.

    یافته ها

    افزایش معناداری در سطوح استراحتی اینترلوکین-6 گروه تجربی اول نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (05/0< P) و در گروه تجربی دوم این متغیر تمایل به کاهش داشت که از نظر آماری معنادار نبود. سطوح گلیکوژن و ظرفیت آنتی اکسیدانی کبدی در گروه تجربی دوم افزایش معناداری (05/0< P) را نشان داد در حالی که این دو متغیر در گروه تجربی اول تمایل به کاهش داشت که البته از لحاظ آماری معنی دار نبود.

    بحث و نتیجه گیری

    یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که مصرف عصاره مگنولیا به همراه تمرین استقامتی می تواند با افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی و ذخایر گلیکوژنی کبد، نقش حمایتی در برابر عوامل اکسایشی و التهابی داشته باشد.

    کلیدواژگان: اینترلوکین، 6، ظرفیت آنتی اکسیدانی، گلیکوژن، عصاره مگنولیا، تمرین استقامتی
  • علیرضا شهسوار، ابوالقاسم رزاقی، میثم چاله چاله صفحات 87-96
    سابقه و هدف

    فوتبال ورزشی است که به جنبه های متعدد آمادگی، مانند آمادگی جسمانی، آمادگی روحی روانی نیاز دارد. در سیر تحولی فوتبال نباید از نقش و کاربرد علوم ورزشی و دیگر علوم مختلف چشم پوشی کرد. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر برنامه تمرین قدرتی (هرمی واژگون) بر برخی متغیرهای بیومکانیکی بازیکنان تیم فوتبال دانشگاه پیام نور مازندران بود.

    روش شناسی:

     برای انجام پژوهش حاضر، از بین بازیکنان حاضر در تمرینات تیم فوتبال دانشگاه پیام نور مازندران 28 نفر (با میانگین سن 68/2 ± 5/22 سال، قد 54/4 ± 75/179 سانتی متر، وزن 48/7 ± 42/75 کیلوگرم و شاخص توده بدن 44/2 ± 49/23 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه تجربی (14n=) و کنترل (14n=) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 6 هفته و هفته ای 3 جلسه برنامه تمرین قدرتی هرمی واژگون را به مدت 55 تا 70 دقیقه انجام دادند و گروه کنترل هیچ نوع تمرین قدرتی انجام ندادند. اما هر دو گروه تجربی و کنترل 3 جلسه در هفته و هر جلسه 10090 دقیقه در تمرینات هفتگی معمول تیم خود شرکت داشتند. پیش از شروع و پس از پایان دوره تمرینی، سرعت دریبل و سرعت ضربه دو گروه آزمودنی اندازه گیری شد. در پایان جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد برنامه تمرین قدرتی (هرمی واژگون) بر سرعت ضربه (003/0 P=) و سرعت دریبل (003/0 P=) آزمودنی ها تاثیر معنی داری دارد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت برنامه تمرین قدرتی (هرمی واژگون) برای افزایش سرعت ضربه و سرعت دریبل مناسب است.

    کلیدواژگان: سرعت دریبل، سرعت ضربه، روش هرمی واژگون
  • ریحانه زرباف، رضا قراخانلو، ریحانه محمدخانی، رسول اسلامی صفحات 97-108
    سابقه و هدف

    اخیرا تاثیر فعالیت بدنی بر عملکرد نوروتروفینها از جمله فاکتور نروترفیک مغزی (BDNF) و نقش آن در عضله مورد توجه قرار گرفته است. لذا در تحقیق حاضر پاسخ BDNF به یک جلسه فعالیت مقاومتی در عضلات نعلی و خم کننده بلند شست (FHL) موش های صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.

    روش شناسی: 

    تعداد 24 سر موش صحرایی نر به طور تصادفی به 2 گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. در جلسه تمرین حیوانات با وزنه هایی برابر با 30% وزنشان از نردبان بالا رفتند. سپس24 و 48 ساعت بعد از جلسه تمرین بیهوش شده و بلافاصله عضلات خارج شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که مقدار پایه پروتئین BDNFدر عضله خم کننده بلند شست بیشتر از عضله نعلی بود. همچنین مقدار این پروتئین در عضله ی FHL، سطوح پایین تری از معنی داری را در دو نقطه زمانی 24 و 48 ساعت بعد از تمرین نشان داد، در حالی که در عضله نعلی تغییرات معنی داری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    تفاوت در مقادیر پایه پروتئین BDNFدر عضلات FHL و نعلی، کاهش معنی دار این پروتئین در عضله FHLو عدم تغییر این پروتئین در عضله نعلی به دنبال فعالیت مقاومتی، دلایلی بر تاثیرات ویژه پروتئین BDNFدر هر یک از عضلات تند و کند انقباض است.

    کلیدواژگان: BDNF، تمرین مقاومتی، عضله اسکلتی
  • رزیتا فتحی، پروانه نظرعلی، زهرا ادبی صفحات 109-120
    زمینه و هدف

    امنتین، آدیپوکین جدیدی است که عمدتا از بافت چرب احشایی ترشح می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی بر سطوح پلاسمایی امنتین زنان چاق و دارای اضافه وزن بود.

    روش شناسی: 

    20 زن چاق و دارای اضافه وزن با میانگین سن 5/5±7/34 سال و نمایه توده ی بدنی≤ 25 کیلوگرم بر متر مربع به طور داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تمرین مقاومتی (12n= نفر) و گروه کنترل (8n= نفر) قرار گرفتند. گروه تمرین به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه تمرین مقاومتی داشتند. برنامه ی تمرین مقاومتی به طور ایستگاهی، در 9 ایستگاه و با شدت 70-60 درصد یک تکرار بیشینه اجرا شد. سطوح امنتین، گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین 24 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از فعالیت، با شرایط کاملا مشابه و پس از 12-10 ساعت ناشتایی شبانه اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری t همبسته و مستقل در سطح 05/0P≤ تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان دادند که غلظت پلاسمایی امنتین پلاسما در گروه تمرینی کاهش یافته بود که از نظر آماری این میزان کاهش معنی دار نبود. غلظت انسولین و شاخص مقاومت به انسولین به طور معنی داری در گروه تمرین کاهش یافته بود (05/0P≤). در حالی که این شاخص ها در گروه کنترل تغییر نکرده بودند.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد در زنان دارای اضافه وزن و چاق بهبود حساسیت انسولینی در اثر تمرین، مستقل از تغییرات سطوح امنتین صورت می گیرد.

    کلیدواژگان: امنتین، تمرین مقاومتی، مقاومت انسولینی
  • رحیمه مهدی زاده، شهرام محمدی صفحات 121-134
    سابقه و هدف

    بخش مرکزی بدن به عنوان زنجیره حرکتی بین اندام های فوقانی و تحتانی برای انتقال نیروی موثر در سراسر بدن ضروری است. به نظر می رسد قدرت بخش مرکزی شناگران با عملکرد شنا بویژه در شنای سرعتی ارتباط داشته باشد. از اینرو، هدف از این مطالعه، بررسی اثر 8 هفته تمرین قدرتی مرکزی بر عملکرد شناگران دخترسنین دانشگاهی بود.

    روش شناسی: 

    برای انجام این تحقیق، 22 دختر شناگر با میانگین سنی 63/1±85/20 سال به طور هدفمند انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه تجربی وکنترل قرار گرفتند. از هر دو گروه آزمون های ثبات مرکزی و آزمون های عملکرد شامل آزمون های عملکرد جسمانی و عملکرد شنا به عمل آمد. آزمون های عملکرد شنا شامل رکورد شنای آزاد 50 و 100 متر بود. پس از انجام آزمون ها، گروه تجربی تمرینات قدرتی مرکزی را به مدت 8 هفته و هفته ای سه روز انجام دادند. تمام آزمون ها بعد از 8 هفته تمرین مجددا تکرار شدند. برای تحلیل داده ها، از آزمون های آماری t همبسته و t مستقل در سطح معناداری 05/0≥p استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد بعد از تمرین، زمان شنای 50 متر سرعت در گروه تجربی 99/4 درصد نسبت به گروه کنترل و زمان شنای 100 متر سرعت 23/0 درصد در مقایسه با گروه کنترل کمتر بود؛ اما تفاوت بین دو گروه به لحاظ آماری معنادار نبود. بعد از 8 هفته تمرین، کاهش زمان شنای 50 و 100 متر سرعت در گروه تجربی در مقایسه با پیش آزمون نیز معنادار نبود.

    نتیجه گیری

    براساس نتایج تحقیق، تمرین قدرتی مرکزی تاثیر مطلوبی بر ثبات مرکزی و همچنین عملکرد جسمانی داشت، اما باعث بهبود معنادار زمان شنا در شناگران دختر جوان نشد.

    کلیدواژگان: ثبات مرکزی، عملکرد جسمانی، شنای سرعتی، شناگران دختر
  • جواد شعبانپور اومالی، مرضیه ثاقب جو، رزیتا فتحی، رضا قراری عارفی صفحات 135-142
    مقدمه و هدف

    پاسخ نیمرخ لیپیدی و کنترل گلایسمیک به تمرینات هوازی کاملا شناخته شده است، اما این شناخت نسبت به تمرینات مقاومتی هنوز حاصل نشده است. به نظر می رسد تمرینات مقاومتی نسبت به تمرینات هوازی، برای بیماران دیابتی دارای اضافه وزن و غیر فعال، جذاب تر و امکان پذیر تر باشد. هدف تحقیق حاضر، مطالعه اثر 8 هفته تمرین مقاومتی دایره ای با شدت بالا بر سطوح پلاسمایی لیپیدهای خون و شاخص مقاومت به انسولین در بیماران مرد مبتلا به دیابت نوع 2 بود.

    روش شناسی:

     18 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 و دارای اضافه وزن (سن 73/7±5/48 سال، وزن 6/12±41/79 کیلوگرم و نمایه توده بدنی 38/4±29/27 کیلوگرم بر متر مربع) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10n=) و کنترل (8n=) تقسیم شدند. گروه تجربی 8 هفته تمرین مقاومتی دایره ای (60 تا 90 دقیقه در روز، 80-75 یک تکرار بیشینه، 3 روز در هفته) انجام دادند. سطوح پلاسمایی لیپیدها، گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین، 24 ساعت قبل و متعاقب 60 ساعت بعد از تمرین اندازه گیری شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد، تمرین مقاومتی دایره ای منجر به افزایش معناداری در سطح پلاسمایی HDL-C در گروه تجربی شد (04/0P=)، اما در سطوح LDL-C (41/0P=)، نسبتLDL-C به HDL-C (67/0P=)، TG (39/0P=) و TC (47/0P=) تغییر معناداری مشاهده نشد؛ همچنین سطح پلاسمایی انسولین (01/0P=)، گلوکز (04/0P=) و شاخص مقاومت به انسولین (01/0P=) کاهش معناداری یافت.

    نتیجه گیری

    تمرین مقاومتی با شدت بالا ممکن است از طریق افزایش سطح پلاسمایی HDL-C و کاهش مقاومت به انسولین در بهبود اختلالات متابولیکی بیماران دیابت نوع 2 نقش داشته باشد.

    کلیدواژگان: تمرین مقاومتی دایره ای، دیابت نوع 2، نیمرخ لیپیدی، شاخص مقاومت به انسولین