فهرست مطالب

پژوهشنامه فیزیولوژی ورزشی کاربردی - پیاپی 22 (پاییز و زمستان 1394)

پژوهشنامه فیزیولوژی ورزشی کاربردی
پیاپی 22 (پاییز و زمستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/12/03
  • تعداد عناوین: 12
|
  • مقاله پژوهشی
  • فرزانه فضل ارثی، مجتبی عشرستاقی*، الهام شیرزاد، سید حسین میرکریم پور، ندا رضوان خواه گلسفیدی صفحات 13-22
    مقدمه و هدف

    تقویت عضلات ناحیه مرکزی بدن به منظور افزایش ثبات مرکزی به عنوان بخشی از برنامه تمرین ورزشکاران مورد توجه قرار گرفته است. با این حال چگونگی رابطه آن با عملکرد ورزشی به طور کامل شناخته شده نیست. هدف از اجرای این پژوهش تعیین ارتباط میان ثبات مرکزی و عملکرد توانی اندام تحتانی در اجرای پرش های عمودی بود.

    مواد و روش ها

    12 ورزشکار زن رشته اسکواش با میانگین سن 60/6 ± 06/23 سال و وزن 44/5 ± 56/61 کیلوگرم در این مطالعه شرکت کردند. به منظور سنجش ثبات مرکزی، آزمون مک گیل در چهار بخش خم کردن تنه، باز کردن تنه و پل های طرفی راست و چپ اجرا شد و ثبات مرکزی کل از مجموع امتیازهای این چهار بخش به دست آمد. ارتفاع دو پرش عمودی آزمودنی ها یعنی کانترموومنت جامپ (CMJ) و اسکات جامپ (SJ) نیز ثبت شد. برای تعیین روابط بین نتایج آزمون مک گیل و ارتفاع پرش ها از آزمون همبستگی پیرسون در سطح معناداری 05/0 استفاده شد.

    یافته ها

    یافته های پژوهش روابط معنادار بین ثبات مرکزی کل با CMJ(03/0= p ،61/0= r)، آزمون پل طرفی راست با CMJ و SJ (به ترتیب 01/0= p ،79/0=r و 02/0= p ،67/0=r) و آزمون پل طرفی چپ با CMJ و SJ (به ترتیب 01/0= p ،77/0=r و02/0= p ، 64/0= r) را نشان داد.

    نتیجه گیری

    نتایج به دست آمده، از نقش تاثیرگذار ثبات مرکزی در انتقال توان به هنگام اجرای حرکات ورزشی حمایت می کنند. با این حال به نظر می رسد که مسیر انتقال توان از بخش های جانبی عضلات مرکزی بدن می گذرد. تمرکز بیشتر روی تقویت عضلات این بخش ها ممکن است در بهبود عملکرد توانی ورزشکاران موثر باشد

    کلیدواژگان: ثبات مرکزی، انتقال توان، پرش عمودی
  • سهیل جعفری ساردویی، روح الله نیکویی*، وحید شیبانی صفحات 23-32
    مقدمه و هدف

    هدف از پژوهش حاضر، بررسی پاسخ سریال زمانی TGF-β1 به تمرین مقاومتی در عضله اسکلتی رت های نر نژاد ویستار بود.

    مواد و روش ها

    تعداد 32 رت در سن 8 هفتگی به دوگروه تمرین مقاومتی(24=n) وکنترل(24=n) تقسیم شدند. گروه تجربی تمرین مقاومتی شامل حمل وزنه از نردبان را انجام دادند. تعداد 8 راس رت از هر گروه در فواصل زمانی 3،5،8 بعد از شروع تمرین تشریح وبیان TGF-β1 در عضله[1] FHL و سطوح سرمی آن با روش ELISA اندازه گیری شد. تفاوت های درون گروهی با آزمون تحلیل واریانس یک طرفه تحلیل شدند.

    یافته ها

    سطوح سرمی TGF-β1بعد از 8 هفته انجام تمرین مقاومتی (05/0 PP). ارتباط معکوس معنی دار بین وزن نسبی عضله FHL (میلی گرم/گرم (وزن بدن)) و بیان TGF-β1آن بعد از 5 و 8 هفته انجام تمرین مقاومتی وجود داشت (05/0>P).

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که متعاقب تمرین مقاومتی، بیان TGF-β1در عضله FHL کاهش می یابد که با افزایش وزن عضله همراه است. این عامل می تواند به عنوان یک فاکتور احتمالی در هایپرتروفی عضلانی ناشی از تمرین مطرح شود.

    کلیدواژگان: TGF، β 1، تمرین مقاومتی، هایپرتروفی عضلانی
  • ضیاء فلاح محمدی *، جلیل اصلانی، راضیه محمدی صفحات 33-42
    مقدمه و هدف

    یکی از نقش هایی که عوامل نوروتروفیک در مغز ایفا می کنند حفاظت از نرون ها در برابر آسیب های ناشی از استرس اکسایشی است. هدف از این پژوهش مطالعه تاثیر تمرینات دویدن روی چرخ دوار بر سطح عامل نوروتروفیک دوپامین مغزی (CDNF) قشر مخ در مدل تجربی موش های در معرض 6 هیدروکسی دوپامین بود.

    روش شناسی: 

    در این مطالعه تجربی، 30 سر موش صحرایی به طور تصادفی به چهار گروه: کنترل سالم ،تمرین سالم، کنترل پارکینسونی، گروهی که ابتدا تمرین داشتند و سپس پارکینسونی شد(تمرین_پارکینسون)، تقسیم شدند. گروه های تمرین به مدت 12 هفته در قفس مخصوص که مجهز به چرخ دوار بود قرار گرفتند. پس از 12 هفته، 6-OHDA به داخل بطن راست مغز تزریق شد و نهایتا پنج روز بعد از تزریق داخل بطنی، بافت برداری انجام و سطح CDNF قشرمخ حیوان با روش ELISA اندازه گیری شد. داده ها به روش آزمون آماری واریانس یکطرفه بین گروه ها مورد مقایسه قرارگرفت.

    یافته ها

    6-OHDA مقدار پروتئین CDNF در قشر مخ آزمودنی های کنترل پارکینسونی شده در مقایسه با آزمودنی های کنترل سالم را کاهش داد (017/0=P). سطح CDNF در گروه تمرین پارکینسونی بالاتر از گروه کنترل پارکینسونی بود (002/0=P).

    نتیجه گیری

    نتیجه این پژوهش نشان داد که پیش درمان با استفاده از تمرینات ورزشی اختیاری سبب افزایش سطح CDNF قشر مخ شده و بنابراین موجب بالا رفتن طول عمر نورون ها در برابر تخریب اکسیداتیو ناشی از سمیت 6-OHDA می شود. در نتیجه، می توان گفت نقش حفاظتی در برابر بیماری پارکینسون دارد.

    کلیدواژگان: تمرین اختیاری، 6، هیدروکسی دوپامین، CDNF
  • ناصر بهپور*، خدیجه فریدون فرا، افسانه آستین چپ، اردشیر منصوری صفحات 43-52
    سابقه و هدف

    انعطاف پذیری یکی از فاکتورهای مهم آمادگی جسمانی برای بازیکنان والیبال است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان انعطاف پذیری عضلات همسترینگ زنان والیبالیست در اوقات مختلف روز می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تعداد 20 والیبالیست زن با میانگیی سنی 7/1±2/21 سال و میانگین قدی 09/0± 169 سانتی متر از دانشگاه های مختلف شهر کرمانشاه به صورت تصادفی به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. با استفاده از آزمون نشستن و به جلو خم شدن، در 4 نوبت مختلف طی شبانه روز، یعنی ساعت های 8:00، 12:00، 16:00 و 20:00 میزان انعطاف پذیری عضلات همسترینگ آن ها اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری ANOVA یک سویه با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بنفرونی در سطح آماری 05/0 p≤بررسی شدند.

    یافته ها

    نتایج پژوهش تفاوت معنادار در میانگین انعطاف پذیری عضلات همسترینگ زنان والیبالیست در اوقات مختلف روز را نشان داد که بیشترین مقدار آن در ساعت 16:00 بود (0001/0(p=.

    نتیجه گیری

    از آنجا که انعطاف پذیری یکی از فاکتورهای مهم آمادگی جسمانی است و بر عملکرد بازیکنان والیبال تاثیر دارد، نتایج مطالعه حاضر می تواند در تهیه برنامه زمان بندی مناسب ساعات تمرین و مسابقات برای مربیان، مسئولان ورزشی و ورزشکاران راهگشا باشد.

    کلیدواژگان: انعطاف پذیری، ریتم شبانه روزی، عضلات همسترینگ، زنان والیبالیست
  • رضا نوری *، بهاره محمودیه، فرهاد رحمانی نیا، ارسلان ارسلان دمیرچی صفحات 53-62
    مقدمه و هدف

    نشان داده شده است، ارتباط معکوسی بین سطوح آنتی اکسیدان های درون زاد و خطر ابتلا به سرطان پستان و بازرخداد (عود) آن وجود دارد. از طرفی، نقش فعالیت های ورزشی ترکیبی بر این عوامل مشخص نیست. از این رو، هدف مطالعه ی حاضر بررسی تغییرات برخی از آنتی اکسیدان های درون زاد در زنان یایسه ی مبتلا به سرطان پستان پس از 15 هفته فعالیت ورزشی ترکیبی است.

    مواد و روش ها

    بدین منظور 29 زن یایسه ی (با میانگین سن 31/6 ± 27/58 سال) مبتلا به سرطان پستان که جراحی، شیمی درمانی و پرتودرمانی دریافت کرده و در حال حاضر تحت دارو درمانی بودند، به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 15 هفته و هر هفته 4 جلسه (2 جلسه پیاده روی و 2 جلسه تمرین مقاومتی) به فعالیت ورزشی پرداختند. در این مدت، گروه کنترل در هیچ برنامه ی فعالیت ورزشی یا بدنی شرکت نکردند. پیش و پس از پروتکل فعالیت ورزشی نمونه خونی اخذ شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) تجزیه و تحلیل شدند (05/0 p≤).

    یافته ها

    یافته ی پژوهش حاضر نشان داد، پس از 15 هفته فعالیت ورزشی ترکیبی، سطوح گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) (03/0p=) زنان یایسه ی مبتلا به سرطان پستان به طور معنادار افزایش می یابد. اگرچه تغییرات سوپر اکسید دیسموتاز (SOD) پس از 15 هفته فعالیت ورزشی ترکیبی در گروه تجربی معنی دار نبود (224/0p=) اما در این گروه 4 درصد افزایش و در گروه کنترل 10 درصد کاهش یافت.

    نتیجه گیری

    درکل، 15 هفته فعالیت ورزشی ترکیبی آثار سودمندی برای دفاع آنتی اکسیدانی آنزیمی از طریق افزیش SOD و GPx در زنان یایسه ی مبتلا به سرطان پستان به همراه دارد که شاید پیامد آن کاهش بازرخداد یا متاستاز سرطان پستان است.

    کلیدواژگان: فعالیت ورزشی ترکیبی، سرطان پستان، زنان یائسه، GPx، SOD
  • وحید قاسمی پایین دهی*، امیر احمدی، کمیل دشتی رستمی، مهدیه ساورعلیا صفحات 63-74
    سابقه و هدف

    راستای ستون مهره ها بر وضعیت طبیعی کتف و هر دو اینها روی عملکرد کمربند شانه ای تاثیر می گذارند و به نظر می رسد تمرینات اصلاحی بتواند از طریق هماهنگ کردن گروه های عضلانی موافق و مخالف میزان این اختلالات را کاهش دهد . این تحقیق با هدف بررسی تغییرات زاویه کیفوز، موقعیت قرارگیری کتف و دامنه حرکتی اندام فوقانی متعاقب 8 هفته تمرینات اصلاحی در دانش آموزان کیفوتیک انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این کارآزمایی بالینی، 60 نفر از دانش آموزان پسر مبتلا به ناهنجاری کیفوز به روش هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجر بی (30 نفر) و کنترل (30 نفر)تقسیم شدند . گروه تجربی به مدت 8 هفته، هفته ای سه جلسه 45-30 دقیقه ای به تمرین پرداختند. اندازه زاویه کیفوز قبل و بعد از دوره تمرینات با کمک دستگاه اسپاینال موس اندازه گیری شد. فاصله دو استخوان کتف از یکدیگر با استفاده از متر نواری و دامنه حرکتی فلکشن بازو بوسیله گونیامتر اندازه گیری شد. داده ها به کمک آزمون های آماری t مستقل و t وابسته تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج تحقیق نشان داد که در گروه تجربی بین میانگین زاویه کیفوز در پیش آزمون(43/2±23/55) نسبت به پس آزمون (67/1±53/44)اختلاف معنی داری وجود دارد (001/0> p). همچنین نتایج تحقیق نشان داد که بین فاصله استخوان های کتف و دامنه حرکتی فلکشن بازو گروه تجربی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون اختلاف معنی داری وجود دارد (001/0> p ، 001/0> p). در حالی که بین میزان متغیر های تحقیق گروه کنترل در پس آزمون نسبت به پیش آزمون اختلاف معنی داری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به نظر می رسد که انجام حرکات اصلاحی در افراد دچار ناهنجاری کیفوز ضمن کاهش میزان زاویه کیفوز موجب اصلاح موقعیت کتف و به دنبال آن افزایش دامنه حرکتی اندام فوقانی می شود

    کلیدواژگان: کیفوز پشتی، پروتراکشن کتف، دامنه حرکتی اندام فوقانی، تمرینات اصلاحی
  • فاطمه رشید پور، پروین فرزانگی، محمد تقی پور* صفحات 75-86
    سابقه و هدف

    دیابت بیماری متابولیک شایعی است که یکی از عوامل بسیار مهم در اتیولوژی آن را صدمات اکسیدانی می دانند.استفاده از مواد ضد اکسایشی مانند عصاره تلکا ممکن است از ایجاد صدمات اکسیداتیو جلوگیری کند.هدف تحقیقحاضر بررسیاثر تعاملی تمرین شنا و عصاره برگ گیاه تلکا بروضعیت اکسیدانی تام(TOS) و آنتی اکسیدانی تام(TAS) بافت کبد رت های دیابتی شده با آلوکسانبود..

    موادوروش ها

    در این مطالعه تجربی42 سر موش های صحرایی نر بالغ نژاد ویستار(195- 220 گرم) به صورت تصادفی به6 گروه،7 سر در هر گروه، کنترل،آربوتین،دیابت،دیابت- تمرین،دیابت -آربوتین و دیابت- تمرین- آربوتین تقسیم شدند.تمرین شنا طی6 هفته و هر هفته به مدت پنج روز انجام شد وهرهفته 5 دقیقه به آن افزوده شد تا در روز آخر به 35 دقیقه رسید.جهت دیابتی کردن، آلوکسان(mg/km 90) بصورت درون صفاقی تزریق و قند خون بالای mg/dl250به عنوان دیابت در نظرگرفته شد.همچنین آربوتین(mg/km 50) بصورت زیرجلدی تزریق شد و72ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی بافت برداری از کبد برای اندازه گیری مقادیر وضعیت اکسیدانی و آنتی اکسیدانی تامصورت پذیرفت.داده ها با آزمون آنالیز واریانسیک راهه بررسی شدند.

    یافته ها

    نتایج بیانگر افزایش معنی دار TOS و کاهش معنی دارTASبافت کبد گروه دیابتی نسبت به گروه کنترل بود(P≤0/05).شش هفته مکمل سازی با آربوتین، تمرین شنا و ترکیب این دو در مقایسه با دیگر گروه ها دیابت منجر به کاهش معنی دار میزانTOSو افزایش معنی دار TASبافت کبد موش های دیابتی شد(P≤ 0/05).همچنیندیابت موجبکاهش معنی دار TAS بافت کبد گروه دیابتی نسبت به گروه کنترل شد(P≤ 0/05).

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد ورزش منظم به تنهایی باعث مهار کاملوضعیت اکسایشی در بافت کبد موش های دیابتی نشدولی استفاده از روش ترکیبی(ورزش و آربوتین به طور همزمان)در بهبود تعادل وضعیت اکسیدانی وآنتی اکسیدانی موثر بود.

    کلیدواژگان: شنا، کبد، دیابت، آربوتین
  • زهرا میرآخوری، محمدرضا کردی، شعبان علیزاده، عباسعلی گائینی، حمید آقاعلی نژاد*، لیلا انوشه، صادق امانی شلمزاری، اشرف امینی صفحات 87-98
    سابقه و هدف

    سرطان پستان شایعرین نوع سرطان در زنان است. در این پژوهش، اثر تمرین هوازی بر روند تنظیمی حلقه ی بازخوردی miR-206-ERα-استرادیول در سرطان پستان، بررسی شده است.

    مواد و روش ها

    تعداد 40 سر موش balb c ماده (چهار تا پنج هفته ایی، میانگین وزن بدن 15-14 گرم) به شکل تصادفی به چهارگروه 10 تایی تمرین-سرطان-تمرین (TCT)، تمرین-سرطان-استراحت (TCR)، استراحت-سرطان-تمرین (RCT) و استراحت-سرطان-استراحت (RCR) تقسیم شدند. پس از اتمام 8 هفته تمرین هوازی روی نوارگردان، همه ی موش ها با تزریق زیر جلدی یک میلیون سلول سرطانی MC4-L2، سرطانی شدند و مرحله ی دوم تمرینات آغاز شد. موش ها 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، قربانی شدند و نمونه های خونی و بافتی برداشته شد. میزان بیان ژنmiR-206 و ERα بافت تومور به روش Real time–PCR و استرادیول پلاسما با روش الایزا اندازه گیری شد.

    یافته ها

    گروه هایی که پس از سرطانی شدن، تمرین هوازی داشتند، در مقایسه با دیگر گروه ها، سطوح استرادیول پلاسما، بیان ژن ERα و نسبت رشد تومور کاهش معنادار و بیان ژن miR-206 با افزایش معنادار همراه بود (0001/0=p). تفاوت معناداری بین گروه TCR و RCT در متغیرهای پژوهش مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    تمرین هوازی با اثر افزایشی بر miR-206 و اثر کاهشی بر استرادیول پلاسما و ERα موجب کاهش نسبت رشد تومور سرطان پستان می شود.

    کلیدواژگان: سرطان پستان، تمرین هوازی، miR، 206، استرادیول
  • مهدیه ملانوری شمسی صفحات 99-106
    سابقه و هدف

    سایتوکاین ها و دیگر پپتیدهای بیان، تولید و آزاد شده به وسیله فیبرهای عضلانی به عنوان مایوکاین ها طبقه بندی می شوند. این عوامل در سازگاری های عضلانی ایجاد شده به دنبال تمرینات ورزشی درگیر می باشند. هدف از مطالعه حاضر تعیین تغییرات ایجاد شده ناشی از یک وهله ورزش مقاومتی بر بیان mRNA مایوکاین های اینترلوکین-6 (IL-6) و اینترلوکین-15 (IL-15) در عضلات تند و کند تنش موش های صحرایی تمرین نکرده بود.

    مواد و روش ها

    16 سر موش صحرایی به دو گروه کنترل و یک وهله ورزش مقاومتی تقسیم شدند. گروه ورزش مقاومتی بالا رفتن از یک نردبان 1 متری با وزنه ای که به دم آن ها آویزان بود را تا واماندگی اجرا کردند و 6 و 12 ساعت بعد از ورزش قربانی شدند. بیان mRNA IL-6 و IL-15 در عضلات خم کننده بزرگ انگشتان و نعلی با روش Real-time PCR بررسی شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان دهنده بالاتر بودن بیان mRNA IL-15 در هردو نوع عضله تند و کند 6 و 12 ساعت بعد از ورزش مقاومتی بود (P

    نتیجه گیری

    پاسخ مایوکاین های IL-6 و IL-15 به یک وهله ورزش مقاومتی متفاوت بوده است. اثرات متفاوت ایمونولوژیکی و متابولیکی این دو مایوکاین می تواند در تفاوت ایجاد شده به دنبال یک وهله ورزش درگیر باشد.

    کلیدواژگان: ورزش مقاومتی، مایوکاین، اینترلوکین 6، اینترلوکین 15
  • فرزانه سادات رضوی *، اکبر اعظمیان جزی، محمود کبیری صفحات 107-118
    زمینه و هدف

    شواهد حاکی از آن است که در کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه، استراحت طولانی مدت و عدم تحرک منجر به افزایش کلسیم ادراری شده و متعاقب آن تشکیل کریستال های کلسیم اگزالات و کلسیم فسفات نشان داده شده است. همچنین، به نظر می رسد چاقی یکی از عوامل مرتبط با تشکیل سنگ باشد. بنابراین، هدف کلی این پژوهش بررسی تاثیر تمرین ورزشی هوازی بر اندازه خرده سنگ های دستگاه ادراری در مرحله پس از سنگ شکنی برون اندامی و نیز بررسی شاخص توده بدنی در بیماران مبتلا به سنگهای ادراری بود.

    مواد و روش ها

    بخش اول پژوهش حاضر، از نوع نیمه تجربی بوده و در قالب طرح تحقیق 2 گروهی به صورت پیش آزمون- پس آزمون اجرا شد. 30 نفر بیمار مرد از میان مراجعه کنندگان به مرکز جراحی محدود اردیبهشت اصفهان به صورت هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها به صورت تصادفی، به دو گروه تمرین هوازی (15نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرین ورزشی هوازی شامل 2 هفته تمرینات هوازی دویدن روی نوارگردان و هر هفته 3 جلسه 1 ساعته به صورت اینتروال، در گروه تجربی انجام گرفت. در بخش دوم این پژوهش، تعداد200 بیمار مبتلا به سنگ های ادراری که به مرکز جراحی محدود و سنگ شکنی اردیبهشت اصفهان مراجعه کرده بودند، مورد بررسی قرار گرفته و اطلاعات دموگرافیک و اندازه گیری قد، وزن و محاسبه شاخص توده بدنی در آن ها انجام گرفت.

    یافته ها

    نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان می دهد که تمرین ورزشی موجب کاهش اندازه سنگ کلیه در گروه تجربی شده است (05/0>p). همچنین بررسی شاخص توده بدنی بیماران نشان داد 5/51 درصد افراد دارای اضافه وزن و 11درصد چاق بودند. شیوع اضافه وزن در زنان نسبت به مردان بیشتر بود.

    بحث و نتیجه گیری

    انجام حرکات ورزشی بر اندازه خرده سنگ های ادراری در گروه تجربی تاثیر داشته است. همچنین بررسی نتایج، بیانگر فراوانی قابل توجه افراد مبتلا به اضافه وزن و چاقی در بیماران دچار سنگ کلیه می باشد. با توجه به این که این عامل خطر قابل حذف یا کاهش است، می توان با آموزش به افراد چاق پیشگیری اولیه و در افراد مبتلا به سنگ کلیه و دچار افزایش وزن با پیشیگری ثانویه از جمله ورزش کردن، احتمال عود آن را کاهش داد.

    کلیدواژگان: تمرین ورزشی هوازی، سنگ کلیه، سنگ شکنی برون اندامی، شاخص توده بدن
  • سید عبدالله هاشم ورزی، علی حیدریان پور، ضیاء فلاح محمدی، محسن پورقاسم صفحات 119-130
    زمینه و هدف

    پارکینسون یک انحطاط پیشرونده دستگاه عصبی است که نورون های دوپامینرژیک جسم سیاه تخریب و به دنبال آن مقادیر دوپامین در جسم مخطط کاهش می یابد.تلقیح سلول های بنیادی و انجام تمرینات ورزشی از جمله راه های درمانی غیردارویی است که برای درمان این بیماری مورد توجه قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر تعاملی 8 هفته تمرین هوازی پس از تلقیح سلول های بنیادی مغز استخوان بر شاخص های رفتاری موش های پارکینسونی است.

    مواد و روش ها

    35 موش صحرایی نر نژاد ویستار، به طور تصادفی به پنج گروه هفت تایی کنترل سالم، کنترل پارکینسونی، تلقیح سلول، تمرین و تلقیح سلول+تمرین تقسیم شدند. جهت ایجاد مدل پارکینسونی، تخریب جسم مخطط با تزریق 5 میکروگرم محلول 6- هیدروکسی دوپامین به صورت استریوتاکسی به داخل جسم مخطط صورت گرفت. برای جداسازی سلول های بنیادی، از مغز استخوان فمور و تیبیای موش های صحرایی نر 8-6 هفته استفاده شد که پس از کشت،حدود 105 سلول در 2 میکرولیتر محیط از طریق کانال به داخل جسم مخطط موش های مورد نظر تزریق شد. تمرین هوازی شامل8 هفته دویدن روی نوارگردانبا سرعت 15 متر بر دقیقهبود. برای ارزیابی رفتاری از تست چرخشی آپومورفین، تعادل و سیلندر استفاده گردید.

    نتایج

    در گروه تلقیح سلول+تمرین کاهش معنی داریبه لحاظ تعداد چرخش در تست چرخشی آپومورفین، مدت اجرای تست تعادل و نیز عدم تقارن حرکتی در تست سیلندر نسبت به گروه کنترل پارکینسونی مشاهده شد (05/0 P≤) که بیانگر اثر مثبت تلقیح سلول همراه با انجام تمرین بر شاخص های رفتاری تعادل و عدم تقارن حرکتی است.

    نتیجه گیری

    تلقیح سلول های بنیادی مغز استخوان در جسم مخطط و به دنبال آن انجام تمرین ورزشی سبب بهبود رفتاری موش های پارکینسونی گردید که می تواند به عنوان یک روش درمانی غیردارویی مورد توجه قرار گیرد.

    کلیدواژگان: سلول بنیادی مغز استخوان، تمرین هوازی، ارزیابی رفتاری، پارکینسون
  • مصطفی یوسف زاده*، سید علی امامی هاشمی، خلیل خیام باشی، احمدرضا مساح چهارسوقی صفحات 131-146
    زمینه و هدف

    جهت اجرای موثرتر مهارت های ورزشی، پیشگیری از آسیب واحد تاندونی- عضلانی، و درمان صحیح، آگاهی از روش های مختلف کششی امری بدیهی است. در این تحقیق، اثرات کوتاه مدت و ماندگاری سه روش کشش PNF، ایستا، و پویا بر انعطاف عضلات همسترینگ دانش آموزان پسر مطالعه شد.

    مواد و روش ها

    168 پسر دبیرستانی سالم به 4 گروه تحقیقی تقسیم شدند. گروه های تحقیق به مدت سه روز به انجام سه روش کشش PNF، پویا و ایستا پرداختند. گروه PNF حرکت کششی انقباض-رها کردن، گروه کشش ایستا حرکت کششی هاردلر، گروه کشش پویا حرکت کششی لگد زدن، را در روز اول طی یک جلسه تمرینی انجام دادند. از گروه های تمرینی بلافاصله پس از کشش سه پس آزمون به وسیله آزمون استاندارد بشین و برس به عمل آمد.

    یافته ها

    تحلیل واریانس برای داده های تکراری نشان داد که انعطاف عضلات همسترینگ در گروه های تمرینی به طور معناداری پیشرفت داشته است، اما در گروه شاهد بدون تغییر مانده است (05/0≥p). آزمون توکی نشان داد که تاثیر کوتاه مدت و ماندگاری این تاثیر در اثر دو روش کششPNF و ایستا همسان و معنادار هستند (05/0≥p). اما تغییرات کوتاه مدت انعطاف عضلات همسترینگ در گروه پویا پس از 24 ساعت ماندگار نبود (87/0P=).

    نتیجه گیری

    اثر کوتاه مدت کشش در هر سه گروه تمرینی با گروه کنترل اختلاف معنا دار داشت و در ماندگاری، کششPNF و ایستا دارای اخلاف معناداری نسبت به کشش پویا بودند. کشش PNF و ایستا انعطاف پذیری همسترینگ را بهبود داده و اثر آن تا 48 ساعت ماندگار است. کشش ایستا به دلیل سهولت و پیچیدگی کمتر نیست به کشش PNF پیشنهاد می شود.

    کلیدواژگان: کششPNF، کشش ایستا، کشش پویا، انعطاف پذیری