مقدمه
در طول سالهاي اخير استفاده از انواع روش هاي طب مكمل در بسياري از كشورها روند صعودي داشته است. در اين ارتباط،هدف از مطالعه حاضر تعيين فراواني استفاده از انواع روش هاي طب مكمل و ميزان رضايت از آن بهمنظور درمان و پيشگيري ازبيماريها در شهروندان بجنوردي ميباشد.
مواد و روش هامطالعه توصيفي:
مقطعي حاضر در سال 1394با استفاده از روش نمونهگيري چندمرحلهاي در ارتباط با شهروندانبالاي 15سال بجنوردي انجام شد. ابزار جمعآوري دادهها پرسشنامه پژوهشگرساخته مورد استفاده در مطالعات مشابه بود. شايان ذكراست كه تجزيه و تحليل دادهها با استفاده از آمار توصيفي و آزمون آماري T-testدر محيط نرمافزاري SPSS 21و سطح معناداري (P<0/05) صورت گرفت.
يافته ها
در پژوهش حاضر 367نفر با ميانگين سني 27/28±9/86سال مورد بررسي قرار گرفتند كه بهطور كلي، 84/65درصد از آنهادر طول زندگي خود و 76/56درصد طي يك سال گذشته حداقل از يكي از روش هاي طب مكمل استفاده كرده بودند كه در اين ميانگياهان دارويي )5/72درصد (، حجامت) 2/29درصد (، ماساژدرماني 25/6(درصد) و دعادرماني 24/8 (درصد) بيشترين استفاده راداشتند و كمترين ميزان استفاده به كايروپراكتيك 0/5)درصد (، هوميوپاتي) 1/1درصد (و طب فشاري) 2/2درصد (اختصاص داشت. ازسوي ديگر مشكلات عضلاني- اسكلتي 30/86(درصد(، اضطراب و اختلالات روان 22/96(درصد( و سردرد و ميگرن) 7/4درصد( شايعترين مشكلاتي بودند كه افراد شركتكننده در مطالعه براي درمان آنها از طب مكمل استفاده كرده بودند. بايد خاطرنشان ساختكه بين جنسيت و متغيرهاي ميزان و شيوه استفاده از طب مكمل و آشنايي با روش هاي آن رابطه معناداري مشاهده نشد.
نتيجه گيري
با توجه به فراواني بالاي استفاده از انواع روش هاي مختلف طب مكمل بهويژه گياهان دارويي، آگاهيبخشي به افراد جهتاستفاده صحيح و بهينه از اين روش ها امري ضروري محسوب ميشود
کليدواژگان: طب مكمل، طب سنتي، گياهان دارويي
|