فهرست مطالب

ماهنامه اکتشاف و تولید نفت و گاز
پیاپی 121 (اسفند 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/12/26
  • تعداد عناوین: 13
|
  • سید تقی ابطحی فروشانی صفحات 3-7
  • علی عرب زاده، مونا گلچین پور صفحات 8-15
    در این مقاله به بررسی تکنیک بازرسی بر مبنای ریسک در صنعت نفت پرداخته شده است. بازرسی بر مبنای ریسک از اوایل دهه 09 جهت پاسخ به نیاز صنایع نفت، گاز و پتروشیمی برای مدیریت ریسک و اولویت بندی تجهیزات بر اساس میزان ریسک توسعه یافت. بازرسی بر مبنای ریسک یک روش نوین در مدیریت بازرسی بوده و از ارزیابی ریسک، به منظور برنامهریزی، توجیه و تفسیر نتایج حاصل از بازرسی، آزمایش و پایش استفاده می کند. در این روش بر خلاف روش های سنتی بازرسی، فاصله زمانی ثابتی تعریف نمی گردد بلکه برای هر دستگاه، فاصله زمانی و روش بازرسی مشخصی تعیین می شود. با استفاده از بازرسی بر مبنای ریسک، ضمن اجتناب از بازرسی های مکرر، می توان امکانات و توانمندی های بازرسی را بر روی دستگاه هایی با ریسک بالاتر متمرکز کرد. امروزه در دنیا در شرکت های بزرگ نفتی از روش های کیفی بازرسی بر مبنای ریسک(مطابق با استاندارد 085 IPA) برای ارزیابی اولیه ریسک، تجهیزات با ریسک بالا را مشخص کرده و سپس با استفاده از روش بازرسی بر مبنای ریسک کمی(مطابق با استاندارد 185 IPA) تجهیزات با ریسک بالا را مورد ارزیابی قرار می دهند. عمدتا پیاده سازی روش کمی در سازمان ها در مراحل اولیه ی استقرار بازرسی بر مبنای ریسک بسیار دشوار است. بدین دلیل، برای تسهیل شروع استقرار آن در یک مجموعه، از روش کیفی استفاده می شود و پس از آن، برای توسعه روش می توان از روش کمی(مطابق با استاندارد 185 IPA) بهره گرفت. در این مقاله، فرایند بازرسی بر مبنای ریسک به روش کیفی در صنعت نفت بررسی و ماتریس ریسک آن ترسیم شده است، به گونه ای که تجهیزات موجود در این بخش در سه ناحیه ی ریسک بالا، ریسک متوسط و ریسک کم، قرار گرفته اند. مسلما برای هر تجهیزی که در هر کدام از نواحی ریسک قرار بگیرد، سیاست نگهداری و تعمیرات خاصی قابل اجرا خواهد بود.
    کلیدواژگان: بازرسی بر مبنای ریسک، صنعت نفت، نگهداری و تعمیرات
  • حمید حسین نژاد صفحات 16-24
    سرمایه انسانی عنصر و مولفه مهمی از دارایی نامشهود یک سازمان است. گرچه خاستگاه نظری و مفهومی آن در ابتدا از طرف اقتصاددانان مطرح شد، لیکن کاربرد آن در عرصه سازمان ها، توجه متخصصان منابع انسانی و مدیریت را به خود جلب نموده به نحوی که در آینده، سهم حداکثری از اقتصاد و ثروت یک کشور را به خود اختصاص می دهد. جهت گیری اساسی و هدف غایی مدیریت سرمایه انسانی، خلق«ارزش افزوده» در سازمان از طریق شایستگی های نیروی انسانی به جهت کسب مزیت رقابتی است. نقطه ثقل و محوری فرایند مدیریت سرمایه انسانی با «سنجش» سرمایه انسانی در سازمان، آغاز و با مراحل تحلیل، ارزیابی، گزارش و کاربرد پایان می پذیرد.صنعت نفت به عنوان صنعت استراتژیک به ویژه در شرایط حاضر، با اتکا به سرمایه انسانی می تواند بر تمامی مشکلات و تنگناهای حادث شده ی داخلی و بین المللی فائق آید. اما این موضوع در وهله اول نیازمند شناخت، تغییر و توسعه ابعاد فکری، نگرشی، شغلی، ادراکی و رفتاری به نیروی انسانی است که از طریق درک اهمیت و نقش بی بدیل سرمایه انسانی از منظر نظری و کاربردی در صنعت نفت حاصل می شود. این مقاله در پی توجه به این مهم از طریق سوق دادن دیدگاه ها به شناخت مفهوم سرمایه انسانی و متعاقبا کاربست مدیریت سرمایه انسانی در صنعت نفت می باشد.
    کلیدواژگان: مدیریت سرمایه انسانی، سرمایه انسانی، فرایند مدیریت سرمایه انسانی، ارزش افزوده، ارزش، صنعت نفت
  • علیرضا کمیزی، ابوذر نظیری آل هاشم صفحات 25-27
    با توجه به مقادیر و ارزش محصولات تولیدی مواد هیدروکربنی، عقد قراردادهای فروش خوراک با واحدهای پاییندستی، از جمله الزامات و سیاست های راهبردی هر شرکت نفتی بهشمار میرود. رعایت حقوق و حفظ منافع واحدهای پاییندستی و شرکت های تولیدی، از اهداف و دستاوردهای مهم عقد قراردادهای فروش خوراک محسوب میگردد. در این مقاله، موضوع اندازه گیری و مزایای عقد قرارداد فروش خوراک در شرکت ملی نفت ایران بررسی گردیده است.
    کلیدواژگان: اندازه گیری، قرارداد، فروش خوراک
  • میثم جعفری اسکندری، عباس فلاح فرد صفحات 30-37
    رشد روزافزون صنایع نفت، گاز و پتروشیمی و ماهیت وجود پتانسیل آسیب به افراد، محیطزیست و تجهیزات و همچنین، اعتبار سازمان، باعث شده است تا مقوله بهداشت، ایمنی و محیطزیست (HSE) به شکل سیستماتیک در کلیه فازهای مربوط به ساخت یک واحد صنعتی شامل مکان یابی، نصب، راه اندازی، و بهره برداری مورد توجه قرار گیرد. حتی با در نظر داشتن کلیه الزامات HSE، وقوع حوادث اجتناب ناپذیر است. از این رو، پیش گیری از وقوع این حوادث بسیار حائز اهمیت است. از سویی دیگر نه تنها نیاز به پیش بینی و ایجاد آمادگی در برابر بحران و شرایط اضطراری برای سازمان وجود دارد، بلکه چگونگی عملکرد پیمانکاران سازمان نیز بسیار حائز اهمیت است. با توجه به اینکه بخش اعظم فعالیت های این صنایع توسط پیمانکاران انجام می شود، طراحی رویکردی به منظور ارزیابی عملکرد پیمانکاران در مواجهه و واکنش با شرایط اضطراری و بحرانی بسیار مهم است. در این پژوهش، به منظور ارزیابی عملکرد پیمانکاران، مدلی طراحی گردیده، معیارهایی تعریف شده و با استفاده از نظر متخصصان در این حوزه و همچنین تحلیل عاملی در نرم افزار SSPS، معیارهای اصلی ارزیابی استخراج شده است. با توجه به اینکه معیارهای تعریف شده دارای اهمیت و وزن یکسانی نیستند، با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی، به هریک از معیارها وزنی تخصیص داده شده و در نهایت، با توجه به عملکرد پیمانکاران در بازه زمانی شش ماهه، عملکرد آنان مورد ارزیابی قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: بحران و واکنش در شرایط اضطراری، پیمانکاران، SPSS، تحلیل سلسله مراتبی فازی
  • ولی مهدی پور، خدیجه هاشمیان صفحات 38-42
    در این مطالعه مراحل ساخت مدل استاتیک مخزن(مدل زمینشناسی) توسط دو نرم افزار زمین شناسی RMS و PETREL به صورت اجمالی مورد مقایسه قرار گرفته است. روند انجام مدلسازی با استفاده از این دو نرم افزار اگرچه منجر به میزان حجم سنجی واحدی می شود، لکن مراحل اجرای آن تا حدی متفاوت است. این تفاوت ها از نحوه ورود داده های لازم برای مدل سازی تا مرحله درشت نمایی مدل وجود دارند. در RMS همه ی پوشه های لازم برای انجام مدل استاتیک به صورت پیش فرض تعبیه شده است، اما در PETREL بهجز برخی پوشه ها، در بقیه موارد باید کاربر نسبت به ایجاد پوشه ی مربوطه اقدام نماید. مراحل مدلسازی در PETREL نسبت به RMS ساده تر بوده و برخی ماژول ها حذف و برخی دیگر باهم ادغام شده اند. همچنین، در مواردی، ترتیب اجرای مراحل مدلسازی در دو نرم افزار، متفاوت بوده و اسامی جداگانه ای دارند. در مدلسازی خواص مخزنی، الگوریتم های مشابه با استفاده از روش های زمین آماری قطعی1 و تصادفی2 در هر دو نرم افزار قابل انجام است.
    کلیدواژگان: RMS، PETREL، مدل استاتیک، خواص مخزنی، روش قطعی
  • پریناز بختیاری صفحات 43-47
    در این مطالعه تعیین رخساره های الکتریکی در سازند کربناته ایلام در دو چاه از دو میدان مختلف اما مجاور و نزدیک بههم از میادین نفتی واقع در جنوب غربی ایران با استفاده از مقاطع میکروسکوپی چاه-A و نمودارهای الکتریکی و ارزیابی پتروفیزیکی و نتایج حاصل از آزمایش مغزه و نتایج بهره برداری هر دو چاه-A و B بررسی گردیده است.به این منظور، در ابتدا، مقاطع میکروسکوپی موجود از چاه-A مربوط به میدان-A در سازند ایلام مورد مطالعه و طبقه بندی قرار گرفت که در مجموع، 9 رخساره شناسایی و طبقه بندی شد. سپس، با انتخاب مناسب دسته نمودارهای الکتریکی، یک رابطه ی یک به یک بین رخساره های زمین شناسی(به دست آمده از مطالعه مقاطع میکروسکوپی و طبقه بندی رخساره های الکتریکی) با شبکه ی هوش مصنوعی نرم افزار حاصل شد که قادر به توضیح و تبیین مقادیر و نتایج به دست آمده از آزمایش های مغزه های چاه و محاسبات پتروفیزیکی چاه-A می باشد. یک شبکه هوش مصنوعی نیز با موفقیت، برای پیش بینی میزان تراوایی همین چاه، از مقایسه بین نمودارهای الکتریکی و نتایج آزمایشگاه مغزه ساخته شد. سپس، به منظور تعیین رخساره های الکتریکی و پیشبینی میزان تراوایی چاه-B، شبکه های هوشمند ساخته شده در مرحله قبل به نمودارهای الکتریکی چاه-B اعمال و به صورت موفقیت آمیزی با نتایج مغزه و ارزیابی پتروفیزیکی چاه-B مقایسه گردید.به علاوه، این مطالعه نشان داد که پدیده دولومیتی شدن سنگ آهک، نقش به سزایی در افزایش میزان نفوذپذیری در سازند ایلام در این منطقه برعهده داشته است. در ضمن، مقایسه بین نتایج تراوایی به دست آمده در هر دو چاه و مقایسه آن با نتایج مغزه، نشان داد که پیش بینی میزان تراوایی با استفاده از شبکه های هوشمند، حداقل در منطقه مورد مطالعه این مقاله، کاملا امکان پذیر است.علی رغم دما، فشار و خصوصیات بسیار نزدیک نفت دو مخزن، تولید چاه-A نسبت به چاه-B بیشتر بوده است که می تواند به دلیل وجود رخساره-3 در چاه-A که از بیشترین میزان تراوایی در بین تمام رخساره ها برخوردار است و عدم وجود آن، در چاه-B باشد.
    کلیدواژگان: سازند ایلام، الکتروفاسیس، میکروفاسیس، هوش مصنوعی، نفوذپذیری
  • شهاب الدین سعیدا، محمد جواد نبوی زاده، ریاض خراط صفحات 48-53
    میادین جنوب ایران دارای سازندهای مختلفی هستند که از میان آنها می توان سازندهای گروه بنگستان(ایلام، سروک، کژدمی) را نام برد که دارای بیشترین میزان شیل بوده و معمولا مشکلات ناپایداری چاه نیز در همین سازندها ایجاد می شود. این مشکل یکی از مهم ترین دلایل هدر رفتن زمان و به دنبال آن، از بین رفتن سرمایه های ملی کشورمان در بخش حفاری است. لذا، انتخاب سیال حفاری مناسب جهت کنترل شیل، باعث کاهش هزینه های زمان حفاری و همچنین، کاهش آسیب سازند می گردد. در این پژوهش، ضمن ساخت چند سیال حفاری پلیمری و گلایکولی برای دو میدان واقع در جنوب ایران، اثر این سیالات بر واکنشپذیری شیل بررسی شد. میزان مصرف گلایکول در گل حفاری پلیمری نیز، در طی آزمایش های تغییرات ابری شدن گلایکول با شوری ثابت، شوری متغیر و در غلظتهای مختلف گلایکول و pHهای مختلف، بهینه سازی گردید. نتایج نشان میدهد تغییرات نقطه ابری شدن گلایکول با افزایش دما دارای شیب مثبت بوده به طوری که با افزایش درصد وزنی گلایکول، دمای نقطه ابری شدن نیز بالاتر می رود. افزایش درصد وزنی گلایکول نیز pH را بالاتر می برد.
    کلیدواژگان: شیل، پلیمر، سیال گلایکولی، ابری شدن، تورم سنجی
  • رضا صالحی مورکانی، رضا حاجی هاشمی صفحات 54-58
    با توجه به اینکه بیشتر مخازن موجود در مناطق نفت خیز جنوب در نیمه دوم عمر خود قرار دارند و ضخامت لایه نفتی در این مخازن کاهش یافته، چاه های بسیاری مشکل تولید آب و گاز دارند. یکی از راه های سریع و اقتصادی تعمیر این قبیل چاه ها، استفاده از فناوری Casing Patch است. این فناوری مانند یک لوله آستری بوده و به دو صورت فلزی و غیرفلزی(قابل انبساط) وجود دارد که می تواند با مسدودسازی مشبک های موردنظر، به تداوم تولید نفت کمک کند. یافتن راه حلی مناسب برای مسدود کردن مشبک هایی که آب یا گاز اضافی تولید می کنند، همواره از دغدغه های مهندسان نفت بوده است. با توجه به اینکه مشبک هایی که آب اضافی تولید می کنند معمولا در قسمت تحتانی چاه قرار دارند، لذا پس از مشخص شدن محل ورود آب می توان با انواع مسدودکننده مانع از ورود آب به چاه شد. اما از آنجایی که معمولا مشبک های گازی در قسمت بالای ناحیه تولیدی قرار دارند، مسدودسازی آنها مشکل تر است. به طور کلی دو روش برای بستن مشبک هایی که تولید گاز می کنند، وجود دارد: 1- روش های شیمیایی 2- روش های مکانیکی در روش شیمیایی، با استفاده از توپک قابل انبساط، قسمت پایین مشبک گازی مسدود شده و در قسمت بالای توپک، ژل پلیمر در مشبک ها تزریق می شود.روش های مکانیکی خود به دو دسته تعمیر با دکل و تعمیر بدون دکل تقسیم می شوند. برخی از روش های مکانیکی که دکل لازم دارند، عبارتند از: Scab liner یا ایجاد پنجره در لوله جداری و حفاری انحرافی. اما دسته دیگری که بدون استفاده از دکل می باشند و هزینه آنها در دنیا کمتر از 5 درصد هزینه تعمیر با دکل و بیرون آوردن لوله مغزی است، به عنوان فناوری Casing Patch شناخته می شوند. یک نمونه از این نوع فناوری که در بیشتر چاه های نفت کشورهای مختلف استفاده شده است، فناوری PatchFlex است. این مقاله، به معرفی این فناوری و کاربردهای آن پرداخته و در مورد امکان نصب این ابزار در 4 حلقه از چاه های یکی از میادین جنوب غربی ایران پیشنهادهایی ارایه کرده است.
    کلیدواژگان: تولید آب و گاز اضافی، مسدود کردن مشبک، لوله جداری، PatchFlex
  • هادی باقرزاده، مجتبی کریمی صفحات 59-66
    شکافت هیدرولیکی یک تکنیک مناسب برای تحریک بسیاری از چاه ها تحت شرایط گوناگون است. در ابتدا این تکنیک برای مخازن گازی با نفوذپذیری پایین به کار گرفته شد و هم اکنون نیز نقش اساسی در سازندهای ماسه سنگی با نفوذپذیری پایین دارد و به طور فزاینده برای تولید از مخازن کربناته، شیلی و زغا سنگی با نفوذپذیری پایین استفاده می شود. سیال شکاف زنی یکی از مهم ترین ملزومات شکافت هیدرولیکی موفق به شمار می رود. سیالات شکاف زنی رایج به چهار گروه سیالات پایه آبی حاوی پلیمر، سیالات پایه روغنی(هیدروکربنی)، سیالات پرانرژی و کف ها تقسیم می شوند. از جمله سیالات شکاف زنی غیرمتداول میتوان به سیالات فاقد پلیمر مانند سورفکتانت های ویسکوالاستیک، سیالات حاوی متانول و سیالات پایه دی اکسید کربن مایع اشاره کرد. مهمترین سوالی که در ارتباط با سیالات شکافزنی مطرح می شوند، به تعداد بسیار زیاد این گروه از سیالات و چگونگی انتخاب مناسب ترین سیال برای یک کاربرد خاص مربوط می شود. پاسخ به این سوال نیازمند دانش کافی نسبت به انواع این سیالات و کاربرد آنهاست. از این رو، در این مقاله سعی بر آن است که به شرح سیالات مختلف شکافت، محدودیت ها و کاربردهای آنها پرداخته شود.
    کلیدواژگان: شکافت هیدرولیکی، تحریک چاه، سیالات شکاف زنی
  • دانیال زین آبادی بجستانی، بهزاد رستمی صفحات 67-70
    به دلیل تفاوت نفوذپذیری بین ماتریس و شکاف، پتانسیل بازیافت ثانویه در مخازن شکافدار نسبت به مخازن متعارف کمتر است. در این مخازن، سیال تزریقی از طریق شکاف به راحتی به چاه تولیدی رسیده و مقدار زیادی نفت در ماتریس به تله می افتد. این نفت به تله افتاده را میتوان با استفاده از جریان متقاطع/ انتقال جرم از ناحیه به تله افتاده به ناحیه جریانی، بازیافت کرد. در این مطالعه، تزریق گاز دی اکسیدکربن در رژیم های مختلف امتزاجی تک تماسه، نزدیک امتزاجی و غیرامتزاجی در سیستم ماتریس-شکاف به صورت آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف آزمایش های انجام شده در این تحقیق، بررسی کارایی تزریق گاز دی اکسیدکربن در بازیافت نفت به تله افتاده در مخازن کربناته شکافدار است. در تمامی آزمایش ها، مغزه با دکان اشباع شده است و دی اکسیدکربن در شکاف، تزریق می شود. نتایج آزمایش ها نشان می دهد که بیشترین بازیافت نفت در تزریق گاز دی اکسیدکربن به صورت نزدیک امتزاجی به دست می آید. در این شرایط، 63 درصد نفت به تله افتاده بازیافت می شود، در حالیکه ضریب بازیافت نفت برای تزریق امتزاجی تک تماسه و تزریق غیرامتزاجی به ترتیب 36 و 8 درصد است.
    کلیدواژگان: تزریق گاز، نفت به تله افتاده، تزریق نزدیک امتزاجی، جریان متقاطع
  • صفحات 71-72