فهرست مطالب

نامه انسان شناسی - پیاپی 6 (پاییز و زمستان 1383)

نشریه نامه انسان شناسی
پیاپی 6 (پاییز و زمستان 1383)

  • 254 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/01/20
  • تعداد عناوین: 15
|
  • سخن سردبیر
  • مقاله ها
  • مصطفی ازکیا، جلال یوسفی صفحات 15-37
    علی رغم نیاز روزافزون جوامع روستایی به کاربرد تکنولوژی جدید، پذیرش تکنولوژی در روستاها بسیار اندک است. بررسی ها نشان می دهد که علت این عدم پذیرش عدم تناسب تکنولوژی با شرایط محیطی روستاهاست. صاحب نظران توسعه معتقدند برای پذیرش این فن آوری استفاده از دانش بومی راهگشاست.
    این مقاله سعی دارد تا یک جنبۀ از دانش بومی را در شهرستان ممسنی بررسی کند. این مقاله ضمن برشمردن انواع بلوط، پراکندگی جغرافیایی و بررسی آن از نظر گیاه شناسی به اهمیت وابعاد مختلف کاربرد بلوط ایرانی در دانش بومی مردم ممسنی می پردازد. این مقاله نشان می دهد که ازاجزای مختلف بلوط مانند جفت، پوست، مغز و برگ در دانش بومی مردم استفاده های فراوان می شود.
    بنابراین، مصلحان روستایی، به عنوان کسانی که در امر توسعۀ روستایی نقش دارند، و قادرند در فرایند برنامه ریزی روستایی جهت توسعۀ آن شرکت کنند، اگر به این دانش که بومی است و با ساختارهای روستا هماهنگ است توجه کنند، با انطباق آن با شرایط جدید می توانند گام های مؤثری در توسعۀ روستایی بردارند. علاقه مندان به بررسی فرهنگ جوامع هم می توانند با استفاده از چنین اطلاعاتی، شناخت بیشتری از فرهنگ جامعۀ مورد نظر پیدا کنند.
  • ابوالقاسم اسماعیل پور صفحات 38-46
    نام اصلی تخت جمشید در دورۀ هخامنشی«پارسه» بوده است. دراین بررسی، نخست علل انتساب عنوان «تخت جمشید» و چگونگی نسبت دادن این تختگاه بزرگ هخامنشی به جمشید، پادشاه اساطیری ایران باستان، بازگو مییشود.آن گاه نظریه های دو دسته از ایران شناسان دربارۀ کارکرد اصلی تخت جمشید مطرح می گردد. دستۀ نخست برآنند که تخت جمشید صرفا تختگاه اداری و سیاسی پادشاهان هخامنشی بوده، اما گروه دوم معتقدند که تخت جمشید تختگاهی آیینی و حتی صرفا یک معبد بوده است. از روی شواهد و مدارک باز مانده، به ویژه سنگ نبشته های فارسی باستان و الواح عیلامی می توان اثبات کرد که علاوه بر اجرای امور اداری و سیاسی، تشریفات آیینی گسترده ای - به خصوص آیین های مربوط به نوروز و مهرگان- در این جا به اجرا در می آمده است. از این رو، می توان بر فرضیۀ تختگاه آیینی بودن تخت جمشید تاکید ورزید و جنبۀ پایگاه اداری سیاسی آن را کم رنگ دانست و در نتیجه، تخت جمشید را نمی توان صرفا یک معبد قلمداد کرد.
  • ایرج تنهاتن ناصری صفحات 47-62
    جنگ جهانی دوم در سال 1324 ش / 1945 م به پایان رسید. پیروزی متفقین ظاهرا دنیایی آزاد و دموکرات را به ملل گیتی نوید می داد. مردم ایران که کشورشان از سال 1320ش توسط نیروهای متفقین اشغال شده بود، امیدوار شدند که به زودی سربازان آنان خاک ایران را ترک خواهند کرد. از سوی دیگر فضای باز سیاسی حاصل از سقوط سلطنت دیکتاتوری رضا شاه و اجرای قانون اساسی مشروطه، مملکتی آزاد و مردمی را به ایرانیان بشارت می داد. از این رو جنب و جوش و هیجان های اجتماعی در جامعۀ ایران به خصوص شهرهای بزرگ ایجاد گردید. زنان نیز با توجه به جریانات روز و افزایش آگاهی و معلومات اجتماعی، به اهمیت نقش خود در جوامع واقف گردیده و برای احقاق حقوق اجتماعی پایمال شدۀ خود به فعالیت پرداختند و با عضویت در احزاب و تشکیل کانون ها و انجمن ها و انتشار روزنامه و مجله و جلسات سخنرانی به طرح و بررسی مسائل زنان ایران همت گماشتند. این مقاله بر آن است تا با استناد به اسناد آن دوران شمه ای از فعالیت زنان را در سال های 1324-1325 ش / 1945 - 1946 م که مصادف پایان جنگ دوم جهانی و بحران آذربایجان است، مورد بررسی قرار دهد.
  • سیدمنصور سیدسجادی صفحات 63-96
    دو منطقۀ اصلی فرهنگی با امکان تقسیم به مناطق کوچک تر در نواحی شمال شرقی و جنوبی ایران وجود دارند که بقایای یکی از قدیمی ترین سازمان های دولتی و شهری در ایران شرقی را در محوطه های با 10 تا 12 هکتار وسعت و جمعیتی برابر با 2000 تا 3000 نفر در خود جای داده اند.
    یکی از مناطق وسیع فرهنگی شرق ایران دشت سیستان و حوضه رودخانه هیرمند است. مراکز اصلی این منطقه شهر سوخته در سیستان ایرانی و موندیگاک در کنار رودخانۀ ارغنداب بوده است. در کلیۀ این نقاط وطی نیمۀ اول هزارۀ سوم پ.م. تثبیت شکل های دولتی دقیقی در ترکیب جوامع دیده می شوند.
    درحالی که پیدایش اشیای دوران آغاز ایلامی در محوطه هایی چون سیلک وتپه یحیی نشان از تحول رشد فرهنگ محلی بوده، در گروه دیگری از محوطه ها، مانند شهر سوخته و تپه حصار، فرهنگ محلی نفوذ خود را همچنان حفظ کرده است. این وضعیت بیشتر در نقاطی مانند منطقۀ هیرمند و یا مناطق کوه پایه ای شرقی البرز که دارای جمعیت بیشتری بوده اند مشاهده می شود.
    شهرهای فلات ایران نیز مانند شهرهای میان رودانی معمولا دارای معابد و ساختمان های بزرگ و زیبایی بوده اند. کاوش های اخیر نشان داده اند که پرستش گاه ها در ایران نیز چون میان رودان در روی مصطبه ها و با خشت در روی خرابه های قدیمی ساخته می شده اند که بقایای آن ها رادر زیر ساختمان های جدیدتر می توان دید. درحالی که بناهای زیگورات مانند در ایران به صورت گسترده دیده نمی شود، معابد پیدا شده در آلتین تپه، ترنگ تپه وموندیگاک را می توان جزو این گروه از بناهای دنیای ایرانی محسوب کرد که همگی مربوط به نیمۀ دوم هزارۀ چهارم و یا نیمۀ اول هزارۀ سوم پ.م. یعنی زمانی که نخستین شهرها در استپ های هیرمند و قره قوم در حال شکل گیری بوده اند، می باشند.
  • عباس کاظمی، یوسف اباذری صفحات 97-116
    هدف نویسندگان بررسی زندگی روزمره در جامعۀ ایرانی از خلال مطالعۀ مراکز خرید است. نکتۀ مهم این است که دریابیم مراکز خرید چگونه به موقیعتی برای نمایش فرودستان شهری و اقلیتهای فرهنگی در جامعۀ ایرانی بدل می شوند. داده های این مقاله به کمک روش های کیفی (مصاحبه، گفت وگو و مشاهده) جمع آوری شدند و سپس بر اساس نظریه های مطالعات فرهنگی مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتیجه آن که در مراکز خرید مورد مطالعه گروهای فرودستی چون زنان خانه دار، مردان بازنشسته، جنوب شهری ها، و نوجوانان مورد وارسی قرار گرفته اند. همۀ این گروه ها به نحوی متفاوت از رویه های جاری مراکزخرید را مورد بهره برداری قرارداده اند، بنابراین حضور آن ها در این مراکز حاوی معانی پنهانی است که منتقد فرهنگی دست به اکتشاف آن ها می زند.
  • محدثه محب حسینی صفحات 117-146
    یکی از مفاهیم مغالطه آمیز درانسان شناسی عامه مفهوم «قوم» و «مرزهای قومی» است. طی سال های گذشته به دلیل شرایط نوین اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که ناشی از صنعتی شدن، سواد آموزی، مهاجرت و جهانی شدن است، عناصر تشکیل دهندۀ این مفاهیم دچار دگرگونی شده است و به تحولاتی در مرزهای تفکیک کننده گروه ها و اقشار اجتماعی انجامیده اند.
    در این مقاله که نتیجۀ مطالعه ای انسان شناختی در یکی از مناطق روستایی شمال ایران است، محقق با اتخاذ یک دیدگاه کاربردی در حوزه های انسان شناسی عامه و انسان شناسی عملی، تحولات مرزهای قومی را در بین دو گروه قومی ساکن در این منطقه به معرض نمایش می گذارد. مقاله با طرح چارچوب نظری موضوع آغاز می شود و پس از تعریف مفاهیم قوم، هویت و مرزهای قومی، تصویری از عناصر تشکیل دهندۀ هویت که تعیین کنندۀ مرزهای قومی بین این دو گروه است، نشان داده شده، سپس تحولات این عناصر با تاکید بر عوامل اقتصادی- اجتماعی جامعه ایرانی از نیمه دوم قرن بیستم تا دورۀ معاصر مورد تحلیل و تبیین قرار می گیرد.
  • ژان پیر دیگار ترجمه: اصغر کریمی صفحات 147-176
    این مقاله به در خواست سازمان امورعشایر ایران از ژان پی یر دیگار ایران شناس و متخصص جوامع عشایری ایران در قالب یک ماموریت پژوهشی که از 5اردیبهشت تا 2 خرداد 1384 در ایران انجام شد،تحریر شده است. در این جا از جناب آقای علی اکبری رئیس سازمان امور عشایر وقت که این مقاله را برای چاپ در اختیار مجلۀ «نامۀ انسان شناسی» قرار دادند سپاسگزاری می شود.
  • نقد و بررسی
  • معصومه ابراهیمی صفحات 179-191
  • فرشته انصاری صفحات 201-211
  • یادبود
  • حسین سلطان زاده صفحات 227-232
  • علی بلوکباشی صفحات 233-241
  • صفحات 246-251