فهرست مطالب

مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
سال چهاردهم شماره 2 (پیاپی 44، تابستان 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/06/20
  • تعداد عناوین: 9
|
  • هما صادقی، حمیدرضا بهنام وشانی صفحات 77-82
    زمینه و هدف
    استراتژی های فعلی سازمان بهداشت جهانی که شامل تجویز آهن مکمل به صورت روزانه در نیمه دوم بارداری است در طی دهه اخیر از شیوع آنمی در زنان باردار نکاسته است که از علل آن می توان به عدم پذیرش قرص آهن در زنان باردار به علت عوارض جانبی آن که خود وابسته به میزان، شکل و احتمالا نحوه مصرف آن می باشد، اشاره نمود. لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه دو روش تجویز روزانه و دو بار در هفته آهن در دوران بارداری و تاثیر آن بر تغییرات هماتولوژیک و نتایج بارداری صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع کار آزمایی بالینی تصادفی شده است و جامعه پژوهش زنان باردار مراجعه کننده به چهار مرکز بهداشتی درمانی سبزوار می باشند. نمونه ها شامل 88 زن باردار بود که به صورت تصادفی در دو گروه (43 نفر در گروه روزانه و 45 نفر در گروه دوبار در هفته) مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه مشخصات فردی و برگه ثبت اطلاعات (هموگلوبین و فریتین سرم مادر قبل و بعد از درمان، وزن تولد و سن حاملگی) بود و داده های پژوهش با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، تی زدوج، ضریب همبستگی پیرسون و مجذور کای تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    یافته های این پژوهش نشان داد که میزان تغییرات هموگلوبین و فریتین در دو گروه مشابه بوده است. همچنین وزن هنگام تولد و سن حاملگی نیز در دو گروه مورد مطالعه مشابه بوده و تفاوت آماری معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    با عنایت به نتایج این مطالعه، روش تجویز دو بار در هفته آهن در دوران حاملگی به علت تاثیر مشابه و عوارض جانبی کمتر و نیز مقرون به صرفه تر بودن نسبت به روش روزانه در دوران بارداری توصیه می شود.
    کلیدواژگان: تجویز متناوب آهن مکمل، نتایج حاملگی، هموگلوبین، فریتین سرم
  • سهیلا پیرداده بیرانوند، صدیقه اظهری، مرضیه لطف علی زاده، محمدتقی شاکری صفحات 83-88
    زمینه و هدف
    در حال حاضر از روش های مختلف دارویی، مکانیکی و جراحی جهت آماده سازی دهانه رحم استفاده می شود. روغن کرچک از جمله فرآورده های گیاهی است که به طور گسترده بدین منظور به کار می رود، اما مطالعات محدودی در ارتباط با کارآیی و ایمنی آن گزارش شده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر روغن کرچک بر آماده سازی دهانه رحم انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی است و جامعه پژوهش شامل کلیه مادران حامله ترم است که جهت مراقبت های دوران بارداری به مراکز منتخب شهر مشهد در سال 1382 مراجعه نموده اند. مطالعه بر روی 47 خانم باردار با سن حاملگی 42-40 هفته کامل، فقدان انقباضات منظم رحمی، نمره بیشاپ 4 یا کمتر و بدون عوارض طبی و مامایی انجام شد. واحدهای پژوهش ابتدا به صورت مبتنی بر هدف انتخاب شدند. سپس به صورت تخصیص تصادفی در دو گروه تجربی و شاهد قرار گرفتند. در گروه تجربی 60 سی سی روغن کرچک مصرف شد اما در گروه شاهد مداخله ای صورت نگرفت. دو گروه به مدت 24 ساعت از نظر آماده سازی دهانه رحم پی گیری شدند. جهت گردآوری داده ها از فرم های مصاحبه، مشاهده، معاینه و فرم ثبت حرکات جنین استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری مجذور کای، فیشر و تی مستقل صورت گرفت.
    یافته ها
    در شروع مطالعه دو گروه از نظر میانگین نمره بیشاپ تفاوت معنی داری نداشتند اما در پایان مطالعه، افزایش معنی داری در میانگین نمره بیشاپ گروه تجربی نسبت به گروه شاهد مشاهده شد. درصد شروع زایمان در گروه تجربی نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری داشت اما از نظر میانگین نمرات آپگار و روش زایمان، تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    بنابر یافته های پژوهش، مصرف 60 سی سی روغن کرچک می تواند سبب آماده سازی دهانه رحم شود.
    کلیدواژگان: روغن کرچک، آماده سازی دهانه رحم، حاملگی ترم
  • نسرین شیخ، مریم اصفهانی، لیدا حق نظری، محمدرضا صفری، مسعود کورکی صفحات 89-94
    زمینه و هدف
    استرس اکسیداتیو واکنشی است که در آن تعادل بین عوامل اکسیدان و آنتی اکسیدان در سیستم های بیولوژیک به هم می خورد. یکی از شناخته شده ترین اثرات بیولوژیکی استرس اکسیداتیو، پراکسیداسیون لیپید می باشد. در بیماران همودیالیز، به دلیل افزایش احتمال تولید رادیکال های آزاد از منابع مختلف، شرایط انجام واکنش های پراکسیداسیون لیپید افزایش می یابد. هدف از این مطالعه، تعیین تاثیر همودیالیز بر روی تغییرات پراکسیداسیون لیپید در بیماران همودیالیز می باشد.
    مواد و روش ها
    این تحقیق یک مطالعه توصیفی - تحلیلی می باشد. با روش نمونه گیری در دسترس از بخش همودیالیز بیمارستان چهارمین شهید محراب شهر کرمانشاه، 27 بیمار (17 مرد و 10 زن) با سابقه همودیالیز 6 تا 12 ماه انتخاب گردیده و مالون دی آلدئید (MDA) پلاسمای آنان به عنوان شاخص پراکسیداسیون لیپید به روش استاندارد تیوباربیتوریک اسید (TBA) مورد سنجش قرار گرفت. سپس داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین مالون دی آلدئید سرم قبل از دیالیز mmol/l 24/1±17/4 و بعد از آن mmol/l 2/1±98/4 بود. نتایج بیانگر تفاوت معنی دار بین مقادیر قبل و بعد می باشد. همچنین مقادیر میانگین MDA در زنان و مردان، قبل و بعد از دیالیز تفاوت معنی داری را نشان می دهد.
    نتیجه گیری
    این یافته ها نشان می دهد که متعاقب همودیالیز، استرس اکسیداتیو در بیماران به شکل افزایش پراکسیداسیون لیپید مشهود می باشد. با توجه به نقش مهم استرس اکسیداتیو در ایجاد و پیشرفت عوارض همودیالیز به نظر می رسد با اتخاذ راهکارهای مناسب برای مهار واکنش های مذکور، گامی موثر برای بهبود بیشتر این افراد برداشت.
    کلیدواژگان: استرس اکسیداتیو، پراکسیداسیون لیپد، نارسایی مزمن کلیه، همودیالیز
  • ذات الله عاصمی، محسن تقی زاده صفحات 95-102
    زمینه و هدف
    ارزیابی کیفیت پروتئین مواد غذائی به دلایل بیولوژیک و اقتصادی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به همین علت روش های بیولوژیک، میکروبیولوژیک، شیمیایی و تلفیقی برای تعیین کیفیت پروتئین ها معرفی و به کار گرفته شده است. در بین روش های موجود، نسبت خالص پروتئین (NPR)، نسبت خالص نسبی پروتئین (RNPR)، قابلیت حقیقی هضم پروتئین TPD)) و نسبت کارآیی پروتئین (PER) به عنوان روش های مناسب برای تعیین کیفیت پروتئین ها پیشنهاد شده است. با توجه به اهمیت کیفیت پروتئین غذاها به ویژه در خانوارهای کم درآمد، این مطالعه با هدف مقایسه ارزش پروتئینی یک نمونه غذای صنعتی کودک (سرلاک بر پایه گندم) و یک نمونه غذای خانگی کودک (بر پایه مخلوط ماکارونی+ سویا) در موش های صحرایی نر در سال 1385 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی تجربی روی 64 موش صحرایی نر در سن 21 روز، از نژاد wistar در گروه های 8 تایی تحت 8 رژیم غذایی شامل 4 رژیم مورد (غذای صنعتی کودک و غذای خانگی کودک)، استاندارد (کازئین+ متیونین) و پایه (بدون پروتئین) برای مطالعه NPR، RNPR و PER و 4 رژیم برای مطالعه TPD قرار داده شدند. طول دوره مطالعه برای NPR 14 روز بود. به منظور محاسبه NPR، مقدار پروتئین دریافتی و افزایش وزن حیوانات تعیین گردید. طول مدت مطالعه برای TPD 9 روز بود. به منظور محاسبه TPD، مقدار ازت دریافتی و ازت دفعی حیوانات تعیین گردید. طول مدت مطالعه برای PER 28 روز بود. برای تعیین PER مقدار پروتئین دریافتی و تغییر وزن حیوانات تعیین گردید. میزان NPR، RNPR، TPD و PER گروه کازئین+ متیونین با غذای خانگی کودک و دو نمونه غذای کودک از طریق آزمون تی مورد آنالیز قرار گرفت.
    یافته ها
    شاخص NPR 4/0 3/4، 9/03/4 و 2/06/3، TPD 48/92، 887 و 1/45/88، PER 2/03، 4/05/2 و 2/09/2 به ترتیب برای پروتئین کازئین+ متیونین، سرلاک و غذای خانگی کودک بود. همچنین نتایج آزمون آماری NPRو TPD گروه غذای صنعتی کودک با غذای خانگی کودک معنی دار نمی باشد ولی از نظر PER معنی دار می باشد.
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان می دهند که NPR غذای کودک بر پایه مخلوط ماکارونی+ سویا در مقایسه با غذای صنعتی کودک سرلاک پایین تر ولی قابل قبول است. همچنین TPDو PER غذای کودک بر پایه مخلوط ماکارونی+ سویا در مقایسه با غذای سرلاک بالاتر است.
    کلیدواژگان: کیفیت پروتئین، PER، TPD، RNPR، NPR، سرلاک، غذای خانگی کودک
  • عبدالله جعفرزاده، رضا وزیری نژاد، غلام حسین حسن شاهی راویز، سیدمحمدعلی سجادی، محمدرضا میرزایی، علی طاطی صفحات 103-109
    زمینه و هدف
    سیستم ایمنی و سیستم اندوکرین به ترتیب برای دفاع از بدن در مقابل عفونت ها و تنظیم فعالیت های فیزیولوژیکی، متعهد گردیده اند. مطالعات روز افزون موید آن است که این سیستم ها بر همدیگر اثر می گذارند و از یکدیگر متاثر می شوند. بر اساس مشاهدات آزمایشگاهی و کلینیکی نیز اختلالات سیستم ایمنی در ناهنجاری های تیروئید گزارش شده است. هدف این مطالعه بررسی تعدادی از فاکتورهای ایمونولوژیک در زنان هیپرتیروئید می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی، نمونه های خون از 50 زن هیپرتیروئید و 50 زن هم سن یوتیروئید جمع آوری شد. عمل تیروئید بر اساس اندازه گیری هورمون های 3T، 4T و TSH ارزیابی گردید. تعدادی از پارامترهای ایمونولوژیک شامل شمارش کلی و افتراقی گلبول های سفید (با روش رنگ آمیزی گیمسا بر روی گسترش خونی)، غلظت سرمی IgG، IgM و IgA (با روش SRID)، میزان سرمی IgE (با روش ELISA)، غلظت سرمی اجزای C3 و C4 سیستم کمپلمان (با روش SRID) و فراوانی موارد مثبت CRP (با روش آگلوتیناسیون لاتکس) در دو گروه اندازه گیری و مقایسه شدند.
    یافته ها
    میزان سرمی IgG، IgA، IgM و IgEدر سرم افراد هیپرتیروئید به ترتیب mg/dl 585±4/2312، mg/dl 87±296، mg/dl 28±8/118 و IU/ml 264±301 و در افراد یوتیروئید به ترتیب mg/dl 974± 1539، mg/dl 116±243، mg/dl 9/68±1/140 و IU/ml 115±8/109 تعیین شد. آنالیز آماری نشان داد که میزان سرمی IgG، IgA و IgE در افراد هیپرتیروئید به طور معنی داری از افراد یوتیروئید بالاتر است. فراوانی موارد مثبتCRP در افراد هیپرتیروئید 20 درصد و در افراد یوتیروئید 4 درصد تعیین گردید. فراوانی موارد مثبتCRP نیز در افراد هیپرتیروئید به طور معنی داری از افراد یوتیروئید بالاتر بود. اختلاف آماری معنی داری بین میزان سرمی IgM، C3، C4 و شمارش کلی و افتراقی گلبول های سفید در افراد هیپرتیروئید و یوتیروئید مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    این نتایج بیانگر آن است که تغییرات ایمونولوژیک متعددی از قبیل افزایش مقادیر سرمی IgG، IgA و IgE و افزایش فراوانی موارد مثبت سرمی CRP در زنان هیپرتیروئید رخ می دهد.
    کلیدواژگان: هیپرتیروئیدیسم، ایمونوگلوبولین ها، پروتئین واکنش گر با ماده C، شمارش گلبول های سفید، زنان
  • راضیه خسروجردی، علی خان زاده صفحات 110-116
    زمینه و هدف
    نظریه هوش هیجانی دیدگاه جدیدی درباره پیش بینی عوامل موثر بر موفقیت و هم چنین پیشگیری اولیه از اختلالات روانی فراهم می کند. بر اساس شواهد، افرادی که مهارت هیجانی دارند در هر حیطه ای از زندگی ممتاز هستند. با توجه به این که دانشجویان آینده سازان جامعه هستند، هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی با سلامت عمومی در دانشجویان است.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر از نوع توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه تربیت معلم سبزوار است که در نیمسال دوم سال تحصیلی 83-82 مشغول به تحصیل بوده اند. نمونه مورد نظر 230 نفر از دانشجویان کارشناسی بود که با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه جمعیت شناسی محقق ساخته، پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه هوش هیجانی مایر استفاده شد. روش های آماری مورد استفاده ضریب همبستگی پیرسون، ضریب تعیین، رگرسیون ساده، رگرسیون چندگانه با روش گام به گام، آزمون تی و تحلیل واریانس چند متغیری است.
    یافته ها
    یافته های پژوهش رابطه 68/0- را بین هوش هیجانی و سلامت عمومی نشان می دهد. یعنی 46 درصد تغییرات سلامت عمومی را هوش هیجانی پیش بینی می کند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که بازسازی احساسات بهترین پیش بینی کننده سلامت عمومی می باشد. در مقایسه هوش هیجانی دختران و پسران، پسران از هوش هیجانی بالاتری برخوردار می باشند و نتیجه مقایسه سلامت عمومی دختران و پسران، سلامت عمومی بیشتر در پسران را نشان می دهد.
    نتیجه گیری
    هوش هیجانی از عوامل ارتقای سلامت عمومی و پیشگیری از اختلالات روانی می باشد.
    کلیدواژگان: هوش هیجانی، سلامت عمومی، بازسازی احساسات
  • مجتبی سعادتی، بابک براتی، مهدی شیرازی، محمد جواد سلطان پور صفحات 117-127
    زمینه و هدف
    استافیلوکوکوس اورئوس یک پاتوژن است که در شرایط مساعد می تواند با رشد در مواد غذایی و تولید انتروتوکسین سبب مسمومیت غذایی در انسان شود. تنها برخی از سویه های استافیلوکوکوس اورئوس توانایی تولید انتروتوکسین و ایجاد مسمومیت غذایی را دارند که با استفاده از روش های تکثیر DNA می توان حضور سویه های استافیلوکوکوس اورئوس انتروتوکسوژنیک را بر اساس توالی اختصاصی ژن شناسایی نمود. لذا این پژوهش با هدف شناسایی سویه های استافیلوکوکوس اورئوس که قادر به تولید انتروتوکسین تایپ C هستند، انجام گردید.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه با استفاده از سوآپ استریل از 150 نفر ناقل باکتری از طریق بینی، 95 سویه استافیلوکوکوس اورئوس جداسازی شدند که با آزمایش های بیوشیمیایی شناسایی و تایید شدند. سپس با پرایمرهای طراحی شده برای ژن انتروتوکسین استافیلوکوکی تایپC (sec) و تکثیر در واکنش PCR، اقدام به شناسایی سویه های انتروتوکسوژنیک تایپ C گردید.
    یافته ها
    قطعات تکثیر یافته DNA برای ژن نوکلئاز استافیلوکوکی bp397 و برای ژن انتروتوکسین تایپC استافیلوکوکی bp271 بود که توسط هضم آنزیمی و تعیین توالی قطعه تکثیر شده مورد تایید قرار گرفت. از همه سویه های مورد مطالعه، تنها 5/9 درصد سویه جدا شده حاوی ژن sec بودند. ویژگی و حساسیت واکنش نیز مورد ارزیابی قرار گرفت که حساسیت آن 125 سلول تعیین گردید.
    نتیجه گیری
    این روش سریع، حساس، اختصاصی، ارزان و متفاوت نسبت به سنجش های مرسوم بیوشیمیایی و سرولوژیکی بوده و قادر است عامل تولید کننده انتروتوکسین تایپ C استافیلوکوکی را شناسایی نماید.
    کلیدواژگان: شناسایی، استافیلوکوکوس اورئوس، انتروتوکسین تایپ PCR، C
  • محمدعلی یعقوبی فر، رمضان علی خمیرچی صفحات 128-134
    زمینه و هدف
    زباله های بیمارستانی حاوی بسیاری از عوامل بیماری زا بوده و محیط مناسبی جهت رشد و تکثیر میکروارگانیزم ها می باشند. فقدان مدیریت صحیح در جمع آوری و دفع بهداشتی آن ها می تواند در بروز بحران های محیط زیست نقش بسزایی داشته باشد. هدف از این پژوهش، تعیین میزان سرانه، نحوه جمع آوری، حمل و انتقال زباله ها در این مراکز می باشد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی بوده و 3 بیمارستان و 8 مرکز درمانی شهر سبزوار در تمام ایام هفته و طی دو ماه از نظر تولید زباله خطرناک و شبه خانگی مورد بررسی قرار گرفت. در انجام این تحقیق از پرسشنامه، چک لیست و مشاهده استفاده شد. سپس با وارد نمودن داده های مربوط به تعداد تخت فعال در بیمارستان ها، تعداد مراجعین در مراکز درمانی و وزن زباله های تولید شده در جداول و تحلیل آن ها توسط SPSS سرانه و درصد زباله های خطرناک و شبه خانگی تعیین شد.
    یافته ها
    متوسط زباله تولید شده در سه بیمارستان 275/1137 کیلوگرم در روز می باشد که 7/48 درصد را زباله شبه خانگی و 3/51 درصد را زباله خطرناک تشکیل می دهند. همچنین میانگین سرانه کل زباله تولیدی در دو مرحله زمانی در سه بیمارستان 38/2 کیلوگرم برای هر تخت فعال در روز به دست آمد. متوسط زباله تولید شده در هشت مرکز درمانی شهر 2779/3 کیلوگرم در روز می باشد که 1/35 درصد را زباله شبه خانگی و 9/64 درصد را زباله خطرناک تشکیل می دهند. همچنین میانگین سرانه کل زباله تولیدی در دو مرحله زمانی در هشت مرکز درمانی 092/0 کیلو گرم به ازاء هر مراجعه کننده در روز به دست آمد. همچنین تمام بیمارستان ها و مراکز درمانی مطابق با دستورالعمل ابلاغ شده از کیسه های زباله دارای جنس مناسب و مقاوم و رنگ مشخص استفاده می کردند.
    نتیجه گیری
    علیرغم استفاده از کیسه های زباله با رنگ مشخص و مجزا و ظروف نگهداری مناسب و قابل شستشو، بایستی با هماهنگی و همکاری بین بخشی و درون بخشی، از قبیل آموزش مناسب و کافی، تخصیص بودجه بیشتر و تدوین قوانین و اجرای آن همراه با استانداردهای لازم نسبت به مطلوب شدن مسایل بهداشتی اهتمام ورزید.
    کلیدواژگان: جمع آوری، دفع، زباله های بیمارستانی، سرانه زباله
  • محمودرضا آذرپژوه، سعیدرضا شهامی صفحات 135-140
    زمینه و هدف
    نروفیبروماتوز تیپ II یک بیماری ژنتیکی اتوزومال غالب است که با شوانوماهای متعدد و به طور کلاسیک شوانوماهای وستیبولار دو طرفه تظاهر می یابد. شوانوماها به عنوان علامت اصلی نروفیبروماتوز تیپ II محسوب می شوند که معمولا از اعصاب کرانیال (به خصوص عصب زوج هشتم)، ریشه های عصبی و اعصاب دیستال به نخاع منشا می گیرند. در این مقاله یک مورد نادر از این بیماری گزارش می شود.
    معرفی بیمار: بیمار 20 ساله ای با سابقه کاهش شنوایی پیشرونده از حدود یک سال قبل معرفی می گردد. در تاریخچه پزشکی این بیمار، شرح حالی از عمل جراحی شوانومای ریشه های نخاع گردن حدود دو سال قبل از اولین ویزیت وجود داشته است. بیمار هیچ گونه سابقه فامیلی بیماری نداشت. در معاینه سیستمیک، فقط چند لکه کوچک شیر قهوه ای روی تنه دیده می شد. در معاینه عصبی، کاهش حس صورت در مسیر شاخه های افتالمیک و ماگزیلاری زوج پنجم، کاهش رفلکس قرنیه ای چپ و کاهش شنوایی گوش چپ مشهود بود. در MRI در فاز T2 ضایعه ها یپراینتنس در زاویه مخچه ای - پلی چپ وجود داشت که بعد از تزریق ماده حاجب، جذب را نشان می داد و توده دارای جذب در طرف راست دیده می شد. طی کرانیوتومی اکسی پیتال چپ تومور کلسیفیه نسبتا خونریزی دهنده در ناحیه پلی – مخچه ای دو طرف رزکسیون گردید. پاتولوژی موید شوانوما بود.
    نتیجه گیری
    نوع تک گیر نروفیبروماتوز تیپ II نادر بوده و توجه به این تشخیص در صورت وجود تومورهای متعدد همزمان دستگاه عصبی مرکزی ضروری است.
    کلیدواژگان: نروفیبروماتوز، شوانوما، کاهش شنوایی
|
  • Hr Behnam Vashani, H. Sadeghi* Pages 77-82
    Backgrounds and
    Purpose
    Curren WHO strategies of dally Iron Supplementation In the second half of gestational period have not. Reduced the prevalence of anemia in pregnant women during the last decade, and the reasons could be conceived as women's rejection of iron supplementation due to its side effects. Therefore, the present study was conducted to compare daily and twice-weekly iron supplementation regimen and their effects on the pregnancy outcome and maternal hematologic changes. Methods and Materials: The present study is a randomized clinical trial and the study population was the pregnant women admitted to four health centers in Sabzevar, Iran. The sample was 88 pregnant women randomly assigned into two groups (43 daily and 45 twice-weekly).A demographical questionnaire and a study checklist were used for data collection and the obtained data were analyzed using independent Hest, paired Hest, Pearson correlation coefficient and chi-square.
    Results
    The findings revealed that hemoglobin and ferritine changes were similar across the groups. Also, birth weight and gestational age were similar across the two groups and indicated no significant difference.
    Conclusion
    Based on the study findings, the twice-weekly regimen is recommended for iron supplementation because of similar effects, less side effects and its cost-effectiveness in comparison with the daily regimen.
    Keywords: INTERMITTENT IRON SUPPLEMENTATION, PREGNANCY OUTCOME, HEMOGLUBIN, SERUM FERRITINE
  • S. Azhari, M. Lotf Alizadeh, S. Pir Dadeh Beiranvand*, Mt Shakeri Pages 83-88
    Background and
    Purpose
    Currently different pharmaceutical, of, and surgical, techniques are used for cervical ripening. Castor oil, one of the herbal preparations is also widely used for this purpose but few studies have been reported on its efficacy and safety. Therefore this study was conducted to evaluate the effect of castor oil on cervical ripening. Methods and Materials: This research is a randomized control clinical trial and the study population were all term pregnant women admitted to selected health clinics in Mashad, Iran in 2003 (1382). The study involved 47 pregnant women with gestational age of 40 to 42 weeks, without regular uterine contractions, with Bishop Score of 4 or less, and with no clinical or obstetric complications. The subjects were first selected purposively and then assigned into two control and experimental groups by random allocation. The experimental group received 60cc castor oil while the control group received no intervention. Both groups were followed up for 24 hours for cervical ripening. For data collection, checklists were used for interviews, observation, examination, and fetal movements were recorded. Data analysis was done using chi-quare, Fisher’s test and independent Hest.
    Results
    At the outset, no significant difference was observed in the two groups Bishop score but a significant increase was observed in the Bishop score of the experimental group. A significant increase was seen in the labor initiation ratio of the experimental group but no significant differences were observed between the two groups in their mean Apgar scores and delivery method.
    Conclusion
    According to the finding, the application of 60cc castor oil can assist cervical ripening.
    Keywords: CASTOR OIL, CERVICAL RIPENING, TERM PREGNANCY
  • M. Esfahani, L. Hagh Nazari, Mr Safari, N. Sheykh*, M. Kourki Pages 89-94
    Background and
    Purpose
    Oxidative stress is a reaction characterized with an imbalance between Oxidative and antiocidative agents. Lipid perocidation is one of the widely-known biological effects of oxid Oxidative stress. In hemodialysis patients, lipid peroxidation is likely to increase due to free radicals release from various sources. This study is therefore, intended to determine the effect of hemodialysis on lipid peroxidation changes in hemodialysis patients. Methods and Materials: In this descriptive-analytical study, samples (17 men and 10 women) were selected through convenient sampling; they had a history of 6-12 month hemodialysis. Malondialdehyde (MDA), an index for lipid peroxidation, was measured by TBA standardized method. Relevant statistical tests were used for data analysis.
    Results
    Mean MDA before and after hemodialysis were 4.17±1.24 and 4.98±1.2 mmol/l respectively; and the difference was significant. Also, a significant difference was found to exist between male and female mean MDA before and after hemodialysis.
    Conclusion
    The findings revealed that oxidative stress manifests as increased lipid peroxidation after hemodialysis. Therefore, due to the important role of oxidative stress in causing and developing hemodialysis complication, appropriate measures can be taken to inhibit these reactions in order to take effective steps in patient's recovery.
    Keywords: Oxidative Stress, LIPID PEROXIDATION, CHRONIC RENAL FAILURE, Hemodialysis
  • M. Taghi Zadeh, Za Asemi* Pages 95-102
    Background and
    Purpose
    Due to economic and biological, evacuation of the protein quality in food substances is of great importance. Therefore, biological, microbiological, chemical land combinational methods have been introduced and used to determine protein quality, among which suggested appropriate methods include net protein ratio (NPR), relative NPR, true protein digestibility (TPD) and protein efficacy ratio (PER). Regarding the importance of protein quality, particularly in low income families, this study was conducted in 2006 (1385) to compare the protein value of wheat-based cerelac (commercial) and Mixed Noodle-Soybean (domestic food) in rats. Methods and Materials: This experimental study was conducted on 64 male wistar rats of 21-day age, divided into eight groups receiving eight varying diets: 4 diets including cases (commercial and domestic baby food), standard (casein + Methionine) and basal (protein free) to investigate NPR, RNPR and PER and 4 diets to investigate TPD. NPR investigation lasted 14 days. To calculate NPR, protein intake and weight gain were determined in rats. TPD investigation took 9 days, and to calculate TPD, nitrogen intake and fecal nitrogen were determined. PER was investigated in 28 days and to calculate it, protein intake and weight change were observed in rats. NPR, RNPR, TPD and PER for the casein + Methionie group with 2 commercial and 2 domestic baby food samples were analyzed using Hest.
    Results
    for casein + Methionine, Cerelac and domestic food group, respectively we found NPRs 4.3±0.4, 4.3±0.9 and 3.6±0.2 TPDs 92.8±4, 87±8; 88.5±4.1; PERs 3±0.2, 2.5±0.4 and 2.9±0.2. Also, difference of NPR and TPD were not significant across the two groups but that of PER was significant.
    Conclusion
    According to the findings, NPR of the domestic noodles + soybean food is lower than commercial cerelac but acceptable. Also, its PER and TPD are higher.
    Keywords: PROTEIN QUALITY, NPR, RNPR, TPD, PER, CERELAC, DOMESTIC BABY FOOD
  • R. Vazirinezhad, Gh.H. Hasanshahi, Ma Sajadi, A. Jafarzadeh*, Mr Mirzaei, A. Tati Pages 103-109
    Background and
    Purpose
    The system and. the Endocrine system are, respectively, to defend the body against infection and to regulate physiologic activities of the body. Experimental as well as clinical evidence support the close interaction and bi-directional communication between the endocrine and immune systems. Some disorders in immune system were observed in experimental thyroid abnormalities. The aim of this study is to evaluate some immunological factors in hyperthyroid females. Methods and Materials: In this descriptive study, blood samples were collected from 50 females with hyperthyroid disease and a control group consisting of 50 sex - and age - matched euthyroid subjects. Thyroid function was assessed according to measurent of T3, T4 and TSH levels. The following parameters were studied in both groups: total and differential white blood cell counts determined on stained-blood smear), serum concentration of immunoglobulins including: IgG, IgA, IgM (measured by SRID method) and IgE (quantitated by ELlSA technique), seropositivity rates of CRP (determined by latex agglutination method), C3 and C4 complement components measured by SRID method.
    Results
    The mean serum concentrations of IgG, IgA, IgM and IgE were 2312.4±584 mg/dl, 296±87 mg/dl, 118.±28 mg/dl and 301±264 IU/ml in hyperthyroid females and were 1539±974 mg/dl, 243± 116 mg/dl, 140.1±68.9 mg/dl and 109.8±115 IU/ml in euthyroid subjects, respectively. Statistical analyses showed that the mean serum levels of IgG, IgA and IgE were significantly higher in hyperthyroid group as compared to euthyroid group. The seropositive rate of CRP was 20% and 4% in hyperthyroid and euthyroid groups, respectively. The seropositive rate of CRP was also significantly higher in hyperthyroid group as compared to euthyroid group. However, IgM, C3 and C4 levels and white blood cell counts were similarly expressed in two groups.
    Conclusion
    The results indicate that some immunological alterations such as elevation of serum IgG, IgA and IgE levels and higher seropositive rate of CRP occur in hyperthyroid women.
    Keywords: HYPERTHYROIDISM, IMMUNOGLOBULINS, C, reactive protein, WHITE BLOOD CELL COUNTS, Women
  • A. Khanzadeh, R. Khosrou Jerdi Pages 110-116
    Background and
    Purpose
    The theory of Emotional Intelligence brings a new perspective on predicting factors influencing success as well as basic prevention of mental disorders. Evidences indicate that emotionally expert persons are distinctive in all areas. As students are prospective architects of the society, this study was intended to evaluate the relationship between emotional intelligence and general health in university students. Methods and Materials: This descriptive research involved the statistical population of male and female undergraduate students at Sabzevar Teacher Training University, enrolled for the second semester of 2003-2004. Through successive sampling, 230 students were selected as the study sample. A researcher-made demographic questionnaire, a general health questionnaire and Mayer's Emotional Intelligence questionnaire were used for data collection. The obtained were analyzed using Pearson Correlation Coefficient, Determination Coefficient, simple Regression, Multiple Regression by step-by-step method, Hest and multi-variate ANOVA.
    Results
    The correlation between emotional intelligence and general health came up to be- 0.68. In other words, emotional intelligence can predict 46% of changes in general health. ANOVA results indicated that emotional repair was the best predictor of general health. Also, it was revealed that female students were of higher emotional intelligence; accordingly, male students enjoyed a better general health than female students.
    Conclusion
    Emotional intelligence is one of the promoting factors of general health and as well as a preventive factor in mental disorders. Therefore, emotional intelligence instruction is suggested to promote general health.
    Keywords: Emotional intelligence, GENERAL HEALTH, EMOTIONAL REPAIR
  • B. Barati, M. Shirazi, M. Saadati, Mj Soltanpour Pages 117-127
    Background and
    Purpose
    Staphylococcus aureus is a pathogen which can cause food poisoning, under certain conditions though growth in nutrients and producing enterotoxin. Only some strains are capable of producing enterotoxin and causing food poisoning and their presence can be detected by DNA amplification and gene sequence specification. Therefore, this research was conducted to detect type e enterotoxin producing staphylococcus aureus. Methods and Materials: 95 staphylococcus aureus strains were isolated from 150 nasal carriers using sterilized swabs and were confirmed by biochemical tests. Then primers were designed and the PCR was used to amplify amplify the staphylococcal enterotoxin e gene (sec) in order to detect type C enterotoxogenic strains.
    Results
    DNA amplification fragments of 397 bp for staphylococcal nuclease and those of 271 bp for type e gene were confirmed by enzymatic digestion. Only 9.5% of the isolated strains contained sec gene. Specificity and sensitivity were also evaluated and its sensitivity was found to be 125 cells.
    Conclusion
    this technique is a rapid, sensitive, specific, inexpensive and different alternative to conventional biochemical and serologic assays and it can be used to detect the agent producing type C staphylococcal enterotoxin.
    Keywords: DETECTION, STAPHYLOCOCCUS AUREUS, ENTEROTOXIN TYPE C, PCR
  • Ra Khamir Chi, Ma Yaghoubi Far Pages 128-134
    Background and
    Purpose
    Hospital waste contains pathogenic agents and is a suitable environment for the growth and reproduction of microorganisms. Poor management in collection and disposal of hospital waste can lead to environmental crises. This study was in tended to determine per capita wase, collection manner, transportation and transferring the waste in hospitals and clinics. Methods and Materials: This descriptive study involved 3 hospital and 8 clinics in Sabzevar, Iran and their waste disposal activities were observed in all week days and for two months for hazardous and pseudo-domestic waste. A questionnaire and an observation checklist were used for data collection. Their corresponding percentages were calculated using SPSS and information on the active beds, number of clients and the whole mass of waste produced in each treatment center.
    Results
    Mean produced waste in 3 hospitals were 1137.275 kg/day including 51.3% hazardous waste. Also, mean per capita waste for each active bed was 2.38 kg/day in 3 hospitals. Mean waste amount in 8 clinics was 3.2779 kg/day including 64.9% hazardous waste. Also, mean per capita was for each client in 8 clinics was 0.092 kg/day (92gr). It was found that all hospitals and clinics followed the ministry guidelines by using waste bags of appropriate quality, color and type.
    Conclusion
    Despite using appropriate and distinct bags and washable containers, inter departmental and intradepartmental cooperations-including adequate training and necessary standards-are required to optimize health hassles.
    Keywords: WASTE COLLECTION, DISPOSAL, HOSPITAL WASTE, PER CAPITA WASTE
  • Mr Azarpazhouh, Sr Shahami* Pages 135-140
    Background and
    Purpose
    Type II neurofibromatosis is a dominant autosomal genetically transferred disease characterized with multiple Schwannoma and classically with bilateral vestibular Schwannoma. Schwannoma is considered as the main symptom and usually originates from cranial nerves (particularly the 8th pair), nerve roots and distal nerves. In this article, one such case is reported. The Patient: A 20-year-old patient with a history of progressive hearing loss from one year earlier was admitted. The history of the patient indicated a spinal Schwannoma surgery one year before the first visit. No familial history was recorded. On the systemic examination, only a few milk brown spots were observed. On the nervous system examination, low facial sensation along the ophthalmic and maxillary branches of the 5th pair, low OS retina reflex and left ear hearing loss were observed. MR imaging indicated hyper-intense damages in T2 phase from the cerebellar-pons angle, highlighting the mass on the right with the radio-opaque agent. Upon left occipital craniotomy, the calcified rather bleeding tumor underwent resection in the cerebellar-pons area. Pathology results confirmed Schwannoma.
    Conclusion
    The singleton type II neurofibromatosis is rare and consideration of the disorder seems to be essential in the diagnosis of multiple simultaneous tumors in the central nervous system.
    Keywords: NEUROFIBROMATOSIS, SCHWANNOMA, HEARING LOSS