فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی سبزوار - سال چهاردهم شماره 4 (پیاپی 46، زمستان 1386)

مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
سال چهاردهم شماره 4 (پیاپی 46، زمستان 1386)

  • 78 صفحه، بهای روی جلد: 8,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/03/15
  • تعداد عناوین: 9
|
  • علی وفایی عباس، عباس علی طاهریان صفحات 192-197
    زمینه و هدف
    یکی از عوامل مرتبط با اضطراب تغییر سطح هورمون های درون ریز می باشد. مطالعات قبلی حاکی از آن است که احتمالا گلوکوکورتیکوئیدها می توانند نقش تعدیلی بر ترس و اضطراب داشته باشند. لذا هدف پژوهش حاضر تعیین نقش هیدروکورتیزول بر تعدیل اضطراب در مدل ماز به علاوه ای شکل مرتفع در موش سوری می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی از 70 سر موش سوری با میانگین وزنی 30-25 گرم استفاده گردید. در ابتدا حیوانات به طور تصادفی به گروه های آزمون، شاهد و کنترل تقسیم گردیدند. سپس به گروه های آزمون، هیدروکورتیزول 10، 25، 50، 75 و 100 میلی گرم به ازا هر کیلوگرم وزن به عنوان آگونیست گیرنده گلوکوکورتیکوئید و به موش های گروه شاهد، هم حجم آن حلال دارو (اتانول 2 درصد و سالین) 30 دقیقه قبل از ارزیابی اضطراب به صورت زیرجلدی تزریق شد. گروه کنترل هیچ دارویی دریافت نکرد. سپس موش ها در جهت افزایش فعالیت حرکتی و حس کنجکاوی به مدت 5 دقیقه در یک جعبه با دیواره های مشکلی قرار داده شدند و پس از آن در فواصل زمانی تنظیم شده به ماز به علاوه ای مرتفع که یک ابزار استاندارد برای سنجش واکنش های اضطرابی است، منتقل گردیدند و به مدت 5 دقیقه شاخص های ارزیابی واکنش اضطرابی (تعداد ورود و درصد زمان صرف شده بر روی بازوی باز) از طریق مشاهده در آن ها بررسی و ثبت گردید.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که هیدروکورتیزول در دوزهای 25 و 50 میلی گرم به طور معنی داری زمان و تعداد حضور در بازوی باز را افزایش داده بود که نشانه کاهش رفتارهای اضطرابی می باشد (P<0.01). ولی با دوز 10، 75 و 100 میلی گرم اثر معنی داری نداشت (P<0.05).
    نتیجه گیری
    یافته های فوق نشان می دهد که هیدروکورتیزول وابسته به دوز نقش مهمی در تعدیل واکنش های اضطرابی در مدل ارزیابی ماز به علاوه ای شکل مرتفع دارد.
    کلیدواژگان: اضطراب، گلوکوکورتیکوئیدها، هیدروکورتیزول، موش سوری
  • ابوالفضل رحمانی ثانی، علی اکبر عظیمی، ناصر مهردادی صفحه 198
    زمینه و هدف
    برکه های تثبیت به عنوان روش های تصفیه طبیعی، از جمله سیستم های موفق در تصفیه فاضلاب شهری و خانگی شناخته شده اند و از نظر هزینه های انرژی و نیروی انسانی بسیار مقرون به صرفه می باشند. از طرفی پایین بودن بازده خروجی و کاربری زمین زیاد از جمله معایب این برکه ها می باشد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. لذا در این تحقیق، روش های بهینه سازی برکه های بیهوازی مورد بررسی قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع تجربی می باشد. که در آن دو واحد برکه بیهوازی در مقیاس پایلوت صحرایی با زمان ماند 48 ساعت، مساحت سطح12 متر مرتع (6x2 متر) و عمق 4 متر استفاده شد. برکه شاهد به شکل معمول و برکه بهینه مجهز به چاله هاضم با زمان ماند 12 ساعت، و برکه بیهوازی مجهز به 8 عدد بافل عرضی با زمان ماند 36 ساعت ساخته شد. فاضلاب کاربردی از جنس فاضلاب شهری با BOD5=250 mg/l و Tss=320 mg/l از شبکه شهری واقع در تصفیه خانه سبزوار انتخاب و پایلوت در مدت یک سال از آذر 85 تا آذر 86 مورد بررسی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با نرم افزار Excel و Tsp7 تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    متوسط باده حذف تقاضای اکسیژن بیوشیمیایی (BOD5) و کل جامدات (Tss) معلق در برکه شاهد به ترتیب 37 و 53 درصد و در برکه بهینه شده به ترتیب 68 و 85 درصد به دست آمد.
    نتیجه گیری
    کاربرد برکه های بیهوازی در شکل بهینه شده باعث افزایش بازده خروجی می گردد.
    کلیدواژگان: برکه بیهوازی، چاله هاضم، بافل عرضی، TSS، BOD5
  • محمد افخمی اردکانی، علیرضا معتمدزاده، مریم رشیدی صفحات 205-210
    زمینه و هدف
    دیابت نوع 2 یک بیماری مزمن است که با مقاومت به انسولین، اختلال ترشح انسولین و افزایش تولید گلوکز کبدی مشخص می شود. متفورمین دارویی از دسته بی گوانیدها است که سبب کاهش تولید گلوکز کبدی شده و می تواند باعث افزایش حساسیت بافت های محیطی به انسولین شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر متفورمین بر وضعیت لیپیدها و وزن است.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی 51 بیمار دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت یزد که دارای قند ناشتای بیشتر از 150 mg/dl، تری گلیسرید بیشتر از 200 mg/dl و نمایه توده بدنی بیشتر از 25 Kg/m2 بوده و قبلا از داروی متفورمین استفاده نکرده اند، انتخاب شدند. در این بیماران متفورمین با دور یک گرم در روز به مدت یک ماه تجویز شد و بعد از یک ماه بیماران از لحاظ BMI، 2hPP، FBS مورد ارزیابی قرار گرفتند. 4 نفر از افراد مورد مطالعه به علت عوارض گوارشی متفورمین از مطالعه خارج شدند. جهت مقایسه میانگین های پاسخ های قبل و بعد از دریافت متفورمین از آزمون آماری تی زوج استفاده گردید.
    یافته ها
    کلسترول و تری گلیسرید بعد از مصرف متفورمین به ترتیب 9.26±2.1 mg/dl و 54.02±50.51 کاهش داشت. همچنین متفورمین باعث کاهش معنی داری در میزان قندخون ناشتا، قند دو ساعت بعد از غذا و وزن بیماران شد. بین میانگین کاهش وزن با سن و جنس رابطه معنی داری دیده نشد.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه، متفورمین باعث کاهش قند خون، لیپیدها و همچنین کاهش وزن شده است.
    کلیدواژگان: دیابت قندی، قندخون ناشتا، تری گلیسرید، کلسترول، متفورمین
  • عسل عطایی جعفری، محمد فروزان فر، سعید حسینی، محسن بهرامی، بهروز علیرضاپور، محمد پژوهی صفحات 211-217
    زمینه و هدف
    مصرف شیرین کننده ها در رژیم غذایی موجب پذیرش بهتر آنها می شوند. عسل یک شیرین کننده طبیعی است که به دلیل محتوای آنتی اکسیدانی خود ممکن است در کاهش وزن نیز سودمند باشد. در این مطالعه، اثر مصرف عسل بر وزن بدن و قند خون بیماران دیابتی نوع 2 دچار اضافه وزن و چاقی مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده بر روی بیماران دیابت نوع 2 بیمارستان شریعتی تهران انجام شد. 38 بیمار دیابتی نوع 2 با قند خون ناشتای 110-220 mg/dl و BMI325 kg/m2 در این مطالعه شرکت نمودند. معیارهای خروج از مطالعه عبارت بودند از سابقه بیماری های بدخیم، عمل جراحی مهم، با مصرف داروهای تنظیم کننده ایمنی، سیتوتوکسیک یا ایمنوساپرسیو، باردار یا شیرده بودن در زنان و استفاده از انسولین، بیماران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. به گروه مصرف کننده عسل به مدت 8 هفته، عسل داده شد و گروه کنترل به رژیم عادی خود ادامه دادند. وزن بدن و FBS در هفته های 8، 6، 4، 2، 0 اندازه گیری شد. جهت مقایسه روند تغییرات وزن و FBS از آزمون اندازه گیری های تکراری استفاده شد.
    یافته ها
    پس از حذف اثر مقادیر اولیه وزن در مدل، وزن گروه مصرف کننده عسل در طول مدت مطالعه به طور متوسط 1.6±0.33 kg کمتر از وزن در گروه مقایسه بود (P=0.0001). پس از حذف اثر FBS اولیه در مدل مقایسه، میزان FBS در گروه مقایسه در طول مدت پی گیری در حد 10.3±8 mg/dl بیشتر از گروه مداخله بود که قابل توجه نمی باشد. تغییرات FBS بین دو گروه نیز معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    مصرف عسل طبیعی به مدت 8 هفته موجب کاهش وزن بیماران دیابتی دچار اضافه وزن و چاقی گردید بدون آن که اثر منفی بر قند خون ایجاد نماید.
    کلیدواژگان: عسل طبیعی، دیابت، وزن بدون، قند خون
  • فروغ سادات مرتضوی، آرش اکابری صفحات 218-223
    زمینه و هدف
    تشخیص مادران با جنین درشت یا کم وزن با ابزاری ساده که همه جا در دسترس باشد، امکان ارجاع بموقع و ارایه اقدامات مناسب برای آنان را فراهم می سازد. در این مطالعه توانایی حاصل ضرب ارتفاع رحم در محیط شکم در پیشگویی وزن جنین به طور خاص در زمان زایمان مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی - مقطعی می باشد. جامعه آماری پژوهش زنان باردار با سن حاملگی 42-38 هفته مراجعه کننده جهت زایمان به بیمارستان شهیدان مبینی سبزوار می باشد. با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف 795 زن باردار با حاملگی یک قلو، جنین زنده با قرار طولی که مشخصات واحد پژوهش را داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند. مادران با پارگی پرده های جنینی هنگام مراجعه، اولیگوهیدرآمنیوس و پلی هیدرآمنیوس بر اساس گزارش سونوگرافی، تولد نوزاد با ناهنجاری های شدید و تجمع چربی در قسمت تحتانی شکم از مطالعه حذف شدند. ارتفاع رحم، محیط شکم و سایر شاخص های مربوط به مادر اندازه گیری شد. وزن تولد بعد از تولد نیز اندازه گیری شد. تخمین وزن جنین توسط دو فرمول حاصل ضرب ارتفاع رحم در محیط شکم و مدل رگرسیونی روی ارتفاع رحم مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها توسط ضریب همبستگی، آزمون تی مستقل و آنالیز کو واریانس با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت.
    یافته ها
    56 درصد زنان مورد مطالعه اول زا بودند. در 21.9 درصد موارد آنگاژمان سر جنین در هنگام بستری رخ داده بود. ضرایب همبستگی بین وزن جنین و اندازه ارتفاع رحم 0.58 به دست آمد. همچنین ضرایب همبستگی بین اندازه حاصل ضرب ارتفاع رحم و محیط شکم مادر با وزن جنین 0.56 به دست آمد. نتایج حاصله حاکی از آن است که در پیشگویی وزن هنگام تولد بیشتر از 4000 گرم حساسیت و ویژگی اندازه حاصل ضرب ارتفاع رحم و محیط شکم مادر با نقطه برش 3900 به ترتیب 0.81 و 0.82 و برای فرمول رگرسیونی ارتفاع رحم با نقطه برش 3450 به ترتیب 0.75 و 0.85 می باشد. در پیشگویی وزن هنگام تولد کمتر از 2500 گرم حساسیت و ویژگی اندازه حاصل ضرب ارتفاع رحم و محیط شکم با نقطه برش 3000 گرم به ترتیب 0.70 و 0.79 و برای فرمول رگرسیونی ارتفاع رحم با نقطه برش 3000 گرم به ترتیب 0.77 و 0.85 به دست آمد.
    نتیجه گیری
    برای تشخیص نوزاد با وزن بیشتر از 4000 گرم اندازه حاصل ضرب ارتفاع رحم و محیط شکم مادر با نقطه برش 3900 اعتبار بیشتری نسبت به فرمول رگرسیونی ارتفاع رحم دارد اما برای تشخیص نوزاد با وزن کمتر از 2500 گرم، فرمول رگرسیونی ارتفاع رحم با نقطه برش 3000 گرم معتبرتر از حاصل ضرب ارتفاع رحم و محیط شکم مادر است.
    کلیدواژگان: وزن جنین، ارتفاع رحم، محیط شکم، حساسیت، ویژگی، منحنی راک
  • حمیده یزدی مقدم، ربابه معماریان، عیسی محمدی صفحات 224-230
    زمینه و هدف
    تسکین درد نیاز اساسی و حق هر انسانی بوده و یکی از اولویت های پرستاری به شمار می رود، اما کنترل درد بعد از عمل، سال ها است که ناکافی بوده و پیشرفت مهمی نداشته است. هدف از این پژوهش، تعیین میزان اثر پایش و مداخله سیستماتیک درد توسط پرستاران بر کاهش درد بیماران بعد از عمل جراحی شکمی می باشد.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش نیمه تجربی، ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و بررسی درد و ابزار دیداری کنترل درد (10-0) می باشد. نمونه های پژوهش شامل بیماران بستری کاندید عمل جراحی در بخش جراحی بیمارستان امداد شهید بهشتی سبزوار می باشد که بر اساس توزیع پوآسون و با توجه به مشخصات نمونه در مدت یک ماه جمع آوری گردید. ابتدا نمونه گیری گروه شاهد بر روی 65 بیمار انجام شد و پرسشنامه داده های دموگرافیک تکمیل گردید. قبل از شروع مداخله، چارت علایم حیاتی موجود در پرونده اصلاح گردید و درد نیز در این چارت قرار داده شد که هر بار با کنترل علایم حیاتی، درد نیز کنترل شود و سپس برای هر درجه درد، مداخله ای در نظر گرفته شد. سپس اجرای مداخله به صورت 3 جلسه 45 تا 60 دقیقه برنامه آموزشی توجیهی برای پرسنل پرستاری بخش جهت اجرای پایش و مداخله سیستماتیک درد اجرا شد و به مدت یک ماه برای 60 بیمار گروه آزمون، این روند مراقبتی اجرا گردید. سپس نمره درد بیماران در گروه آزمون تعیین گردید. داده ها با استفاده از آزمون مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که با اجرای پایش و مداخله سیستماتیک درد، بیماران میزان درد کمتری را در 72 ساعت بعد از عمل نسبت به 24 ساعت اول گزارش کردند؛ به طوری که در 72 ساعت بعد از بستری به دنبال مداخله، 38.6 درصد درد متوسط با درجه 5-3 و در 24 ساعت اول مداخله، 41.7 درصد درد خیلی شدید با درجه 10-8 را گزارش کردند.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این پژوهش، پایش و مداخله سیستماتیک درد توسط پرستار می تواند باعث کنترل صحیح و بموقع درد بیماران جراحی شکمی گردد.
    کلیدواژگان: پایش و مداخله سیستماتیک درد، درد، جراحی شکمی
  • زهره بلوریان، اکرم کوشکی*، آرش اکابری، معصومه باغانی صفحات 231-237
    زمینه و هدف

    نظارت و ارزیابی رشد جسمی کودکان از روش های مهم در جهت تعیین وضعیت تغذیه ای و سلامتی آنان است. پایش رشد می تواند در تشخیص اختلال رشد و سوء تغذیه در مراحل اولیه زندگی نقش مهمی داشته باشد. لذا هدف این مطالعه تعیین شاخص های تن سنجی در کودکان زیر یک سال و مقایسه آن با منحنی استاندارد NCHS بوده است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه توصیفی - تحلیلی می باشد و جمعیت مورد مطالعه کودکان زیر یک سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی شهر سبزوار در سال 1384 می باشد. مطالعه بر روی 873 کودک زیر یک سال انجام شد و نمونه گیری به روش تصادفی ساده و متناسب با جمعیت کودکان تحت مراقبت هر یک از مراکز بهداشتی - درمانی شهر و پایگاه های وابسته به آن انجام گردید. سنجش وزن بر حسب کیلوگرم و قد و دور سر برحسب سانتی متر برای تمام نمونه ها در شرایط یکسان انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل فرم های مشاهده و مصاحبه بوده است. داده های این پژوهش توسط نرم افزار SPSS با استفاده از جداول و نمودارها توصیف و با آزمون مجذور کای و مقایسه نسبت ها تحلیل شد.

    یافته ها

    نمونه های پژوهش از نظر شاخص وزن به سن، 10.5 درصد، قد به سن، 6.5 درصد و دور سر به سن، 14 درصد زیر صدک سوم NCHS قرار داشتند که این اختلاف به لحاظ آماری معنی دار بود. کودکان مادران شاغل در مقایسه با کودکان مادران خانه دار از وضعیت رشدی بهتری برخوردار بودند. کودکان محروم از شیر مادر در مقایسه با شیر مادرخواران، در شاخص وزن به شکل قابل توجهی دچار افت شده بودند به طوری که 19.4 درصد در شاخص وزن پایین تر از صدک سوم قرار داشتند در حالی که در مورد شیر مادرخواران 9.8 بود (P=0.014).

    نتیجه گیری

    نتایج این پژوهش نشان داد که کودکان زیر یک سال سبزوار در مقایسه با استاندارد، وضعیت رشد مناسبی ندارند.

    کلیدواژگان: شیرخواران، الگوی رشد، تن سنجی
  • علی خوانین، ویدا زراوشانی، سیدباقر مرتضوی، علی رضایی، رمضان میرزایی صفحات 238-245
    زمینه و هدف
    کاربرد امواج ماکروویو با فرکانس 915 مگاهرتز در تلفن سیار باعث ایجاد اثرات حرارتی و غیر حرارتی می شود. با توجه به مواجهه شغلی کاربران تلفن همراه به ویژه اپراتورهای مخابرات و نیز با توجه به اهمیت ویژه آنتی اکسیدان ها در سیستم ایمنی بدن و پیشگیری از ابتلا به برخی بیماری ها، در این پژوهش به بررسی اثرات بیولوژیکی امواج ماکروویو تلفن همراه با فرکانس 915 مگاهرتز بر تغییرات آنتی اکسیدانی خون خرگوش و امکان برگشت پذیری آن به حالت طبیعی پس از قطع مواجهه، پرداخته شده است.
    مواد و روش ها
    این پژوهش به شیوه تجربی و با آزمایش بر روی 14 سرخرگوش نر سفید سه ماهه با نژاد خالص نیوزیلندی و وزن 1400-1700 gr انجام شد. خرگوش ها به صورت تصادفی در دو گروه شاهد و مورد تقسیم شدند. خرگوش های گروه مورد در شرایط کنترل شده ای درون اتاقک مخصوص جاذب امواج، با امواج شبیه سازی شده ماکروویو تلفن همراه در مواجهه تمام بدن، با فرکانس 915 MHz و با میانگین چگالی توان 0.6789 mW/cm2 به مدت سه هفته، روزی هشت ساعت مواجهه یافتند. به منظور بررسی امکان برگشت پذیری ظرفیت آنتی اکسیدان گروه مورد به حالت اولیه، دو هفته به آن ها استراحت داده شد و در پایان هر یک از مراحل فوق (سه هفته مواجهه، یک هفته استراحت، یک هفته استراحت) از قلب خرگوش های مورد و شاهد به صورت مستقیم خونگیری شد و میزان ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما با استفاده از روش FRAP اندازه گیری شد. میزان جذب کمپلکس TPTZ-Fe+2 با دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج 593 nm قرائت شد. داده های به دست آمده در نرم افزار SPSS توسط آزمون های ANOVA و Tukey تجزیه و تحلیل گردیدند.
    یافته ها
    نتایج حاصل از مقایسه میان میانگین غلظت آنتی اکسیدان ها در پلاسمای گروه شاهد (890.61±104.555 mmol/lit) و گروه مورد پس از سه هفته مواجهه (630.61±151.08 mmol/lit) تغییرات معنی داری را نشان داد. نتایج حاصل از مقایسه میان میانگین غلظت آنتی اکسیدان ها در پلاسمای گروه شاهد (870.28±104.55 mmol/lit) با میانگین غلظت آنتی اکسیدان ها در پلاسمای خرگوش های مورد پس از یک هفته از قطع مواجهه (575.33±132.58 mmol/lit) و دو هفته پس از قطع مواجهه (526.66±20.66 mmol/lit) نشان داد که تغییرات ایجاد شده در ظرفیت ایجاد شده در ظرفیت آنتی اکسیدانی به حالت اولیه بازگشت نکرد و با میانگین غلظت آنتی اکسیدان ها در پلاسمای گروه شاهد دارای اختلاف معنی داری است.
    نتیجه گیری
    امواج ماکروویو ناشی از تلفن های سیار موجب کاهش ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما می شود و می تواند یک عامل زیان آور فیزیکی باشد و به دلیل مواجهه شغلی و تحت حاد گروه مورد با امواج ماکروویو تلفن همراه، وجود واکنش های زنجیره ای تولید رادیکال و پایداری و ثبات آن ها و یا از طریق بی ثباتی مولکول والد (Parent molecule)، دو هفته قطع مواجهه برای برگشت ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما به حالت اولیه کافی نیست.
    کلیدواژگان: استرس اکسیداتیو، آنتی اکسیدان، تلفن همراه، امواج ماکروویو
  • فرود صالحی، هادی اخباری، علیرضا احسان بخش، محمد مهدی حسن زاده طاهری صفحات 246-251
    زمینه و هدف
    کرانیوسین اوستوز به بسته شدن زودرس درزهای جمجمه اطلاق می شود که ویژگی عمده سندرم آپرت بوده و غالبا با سین داکتیلی همراه می باشد. هدف این مقاله گزارش یک مورد همراهی سندرم آپرت با بدشکلی دندی واکر، آژنزی کورپوس کالوزوم و پنوموتوراکس در یک نوزاد می باشد.
    معرفی بیمار: بیمار نوزاد دختری است که در یکی از بیمارستان های آموزشی بیرجند متولد گردیده و از بدو تولد دیسترس تنفسی، بدشکلی های جمجمه و سین داکتیلی در دست ها و پاها داشته است. در معاینات فیزیکی به عمل آمده از بیمار، سیانوز محیطی، دیسترس خفیف تنفسی همراه با کاهش صداهای تنفسی سمت چپ و همچنین سین داکتیلی در تمامی انگشتان دست ها و پاها مشاهده گردید. در رادیوگرافی قفسه سینه پنوموتوراکس سمت چپ دیده شد و در رادیوگرافی سر بیمار، جوش خوردگی زودرس نسبی درزهای متعدد جمجمه گزارش گردید. سی تی اسکن به عمل آمده از مغز موید اتساع کیستیک بطن چهارم مغزی (سندرم دندی واکر) و عدم تشکیل جسم سخت بود. پنوموتوراکس با قرار دادن لوله توراکس مداوا گردید و پس از برطرف شدن دیسترس تنفسی برای ادامه درمان به جراح مغز و اعصاب معرفی گردید.
    نتیجه گیری
    سندرم آپرت با بدشکلی دندی واکر، عدم تشکیل کورپوس کالوزوم و وجود پنوموتوراکس می تواند وجود داشته باشد.
    کلیدواژگان: سندرم آپرت، بدشکلی دندی واکر، آژنزی کورپوس کالوزوم، پنوموتوراکس
|
  • Aa Taherian, Aa Vafaei Pages 192-197
    Background and
    Purpose
    One of the factors relations to anxiety is the change in endocrine hormones. Previous studies suggest that glucocorticoids might have a modulatory role in fear and anxiety. Therefore, the present study was designed to determine the role of hydrocortisole in modulating the mice anxiety in elevated plus maze.
    Material And Methods
    In this experimental study, 70 male mice (25-30 gr). Were randomly assigned into test, sham and control groups. The test mice received different doses of hydrocortisole (10, 25, 50, 75 and 100 mg/kg, S.C) as the agonist receptor of glucocorticoids; the sham group received the same volume of ethanol 2% plus saline, which was injected 30 minutes prior to anxiety assessment. The control group receined nothing. In order to increase the animals, activity and curiosity, they were led into a black box with checked walls for 5 minutes. Then, each animal was taken to the maze (a standard device for research purposes) at regular intervals. Evaluation indexes and anxiety reactions (frequency of entening into open armr and the time spent) were observed and recorded.
    Results
    the results indicated that hydrocortisole (20 and 50 mg) had significantly increased the frequency and duration of entrance into open arms, which is a sign of reducing anxiety (P....
    Keywords: Anxiety, GLUCOCORTICOIDS, HYDROCORTISOLE, Mice
  • Aa Azimi, A. Rahmani Sani, N. Mehrdadi Page 198
    Background and
    Purpose
    Waste stabilization ponds as a natural treatment method have been found among successful methods in municipal wastewater treatment. They are very costeffective in energy and manpower. Low efficiency rates and vast area required are some of their drawbacks which are less attended to. Therefore this study intends to research the optimization methods in anaerobic ponds. Methods and Materials: In this experimental study, two anaerobic ponds were built in pilot scale with 48 hours detention time, 12 m2 area (6x2 m) and 4m depth. The control pond was a conventional pond; the optimized pond was built in two parts: a digestion pit and a detention time of 12 hours, and the anaerobic pond with 8 baffles with a detention time of 36 hours. The wastewater with BOD5=250 mg/l and TSS=320 mg/l from municipal network in Sabzevar, Iran was used; the pilot took one year from December 2006 to December 2007. The collected data were analyzed in Excel and Tsp7.
    Result
    Average removal efficiency for BOD5 and TSS in the conventional pond were 37% and 53% respectively; the figures for the optimized pond were 68% and 85% respectively.
    Conclusion
    Using optimized anaerobic ponds enhances the removal efficiency rate.
    Keywords: ANAEROBIC POND, DIGESTION PIT, ACROSS BAFFLE, BOD5, TSS
  • A. Motamedzadeh, M. Afkhami Ardekani*, M. Rashidi Pages 205-210
    Background and
    Purpose
    Type II diabetes is a chronic disease characterized by insulin resistance, impaired insulin secretion and increased hepatic glucose production. Metformin is a biguanide which reduces the production of hepatic glucose and is able to increase the sensitivity of peripheral tissue to insulin. This study was designed to investigate the effect of metformin on lipid profile and body weight. Methods and Materials: In this clinical trial, 51 type II diabetic patients, admitted to Yazd Research Crnter of Diabetes, with FBS>150 mg/dl, Tg>200 mg/dl and BMI>25 kg/m2 and no previous history of metformin use, were selected. They were give metformin for one month, 1 gr a day; after one month, they were assessed for BMI, 2hPP and FBS. Due to gastrointestinal complications, 4 patients were excluded from the research. Paired t-test was used in comparing the befor-after response means.
    Results
    After using metformin, cholesterole and triglyceride dropped by 9.26±2.1 and 54.02±50.51 mg/dl respectively. Also, metformin induced a significant decrease in FBS, 2h postprandial glucose and body weight. No significant relationship was observed between the mean weight loss and factors of age and sex.
    Conclusion
    In the present study, metformin reduced blood sugar, lipids and body weight.
    Keywords: DIABETES MELLITUS, FBS, TRIGLYCERIDE, CHOLESTEROLE, METFORMIN
  • Mh Forouzanfar, S. Hosseini, M. Bahrami, A. Ataei Jafari*, B. Ali Rezapour, M. Pajouhi Pages 211-217
    Background and
    Purpose
    Sweeteners make the diet more palatable. Honey is a natural sweetener which can be useful in weight loss due to its antioxidant content. In this study, we examined the effect of honey intake on body weight and blood glucose of overweight and obese subjects with type 2 diabetes. Methods and Materials: This randomized clinical trial was conducted on 34 type diabetics with BMI³25 kg/m2 and fasting blood sugar (FBS) 110-220 mg/dl. Exclusion criteria were malignant disease, major surgery, taking immunoregulatory, cytotoxic or immunosuppressive drugs, pregnancy or lactation in women and insulin injection. They were randomly assigned into 2 groups: Honey Group received oral natural honey for 8 weeks, but the control group continued their usual diet. Body weight and FBS measurements were done at the end of weeks 0, 2, 4, 6 and 8. Repeated measurement analysis was used for analyzing the trend of changes.
    Results
    After the adjustment for the baseline values, the amount of weight loss in the Honey group was 1.6±0.33 kg in average less than the control group (P=0.0001). After the adjustment of the effect of the baseline FBS, the trend of FBS changes were 10.38±8 mg more than the Honey group, which was not significant. The FBS changes were not also significant across the two groups.
    Conclusion
    The 8-week consumption of honey can help lose body weight in obese and overweight diabetic patients without any harmful damages on blood glucose.
    Keywords: NATURAL HONEY, Diabetes, BODY WEIGHT, BLOOD GLUCOSE
  • Fs Mortazavi, A. Akaberi* Pages 218-223
    Background and
    Purpose
    The diagnosis of women with LBW or macrosomic infants through a simple convenient means provides them with timely and appropriate caregiving. In this study, the value of symphysis-fundal height and abdominal girth in predicting birth weight was examined. Methods and Materials: In this descriptive cross-sectional study, the study population included parturients of 38-42 weeks gestational age. 795 parturients admitted to Shahidan Mobini hospital in Sabzevar, Iran were purposively selected. The inclusion criteria were bearing single alive term fetus and longitudinal lie. Women with severe fetal anomaly, presence of thick fat layer at the lower abdomen, oligohydramnios or polyhyramnios based on ultrasound reports were excluded. Symphysis-fundal height and abdominal girth were measured a few hours before delivery and birth weight was measured after delivery. Birth weight was predicted by using two formulae: (Birth weight = fundal height * abdominal girth) and (Regression model of birth weight over fundal height). Relevant data were analyzed using correlation coefficient, regression, covariance analysis and t-test in SPSS.
    Results
    56% of the sample were primipara. Head engagement occurred only in 21.9% before admission to the hospital. The correlation between birth weight and fundal height measurement was 0.581 (p = 0.000). The correlation between birth weight and fundal height multiplied by abdominal girth measurement was 0.56 (p = 0.000). To predict birth weights more than 4000 grams, the sensitivity and specificity of fundal height multiplied by abdominal girth measurement with cut point 3900 gram were 81% and 82% respectively. For the second formula with cut point 3450 gram, these figures were 75% and 85% respectively. To predict birth weights less than 2500 grams, the sensitivity and specificity of fundal height multiplied by abdominal girth measurement with cut point 3000 gram were 70% and 79% respectively; for the second formula with the same cut point, these figures were 77% and 85% respectively.
    Conclusion
    In order to detect infants with birth weights more than 4000 grams, the first formula with cut point 3900 gram is more valid and better than the second formula but for the prediction of birth weights less than 2500 grams, the second formula, with cut point 3000 gram, is more valid than the first.
    Keywords: BIRTH WEIGHT, FUNDAL HEIGHT, ABDOMINAL GIRTH, SENSITIVITY, SPECIFICITY, ROC CURVE
  • R. Memarian, H. Yazdi Moghadam, E. Mohammadi Pages 224-230
    Background and
    Purpose
    Pain relief is a basic need and right of any patient as well as a priority in nursing. However, postoperative pain control have been inadequate for years with no significant progress. This research was intended to deter mine the effect of nurse's pain management or reducing patient's abdominal postoperative pain. Methods and Materials: In this quasi-experimental study, deta collection instruments were pain and demographic information questionnaire and a visual scale for pain control (0-10). Samples were surgery candidates at Sabzevar Emdad Hospital in Sabzevar, Iran, selected in a one-month period by poisson distribution and their specifications. Control group sampling was done with 65 patients and demographic data were gathered. Before intervention, the vital signs charts were corrected in patient's recordings by adding "pain" as fifth vital sign so that it is measured every time other vital signs are controlled; for each pain scale, appropriate interrentions were considered. Interventions included 3 sessions of 45-60 minutes training and orientation for nurses to perform pain management program. Designed care giving was conducted for 60 experimental patients for one month. Then their pain scores were measured. The obtained data were analyzed using chi-square.
    Results
    The findings revealed that patients experienced less pain 72 hours after surgery in comparison with the first 24 hours; so that within 72 hours of hospitalzation after intervention, 38.6% of the patients scaled 3-5 degrees of pain and in the first 24 hours after interrention, 41.7% of the patients expressed very severe pain scores of 8-10.
    Conclusion
    The study findings indicated that, nurses ' pain management can lead to appropriate and timely pain control in postoperative abdominal patients.
    Keywords: PAIN MANAGEMENT, Pain, ABDOMINAL SURGERY
  • A. Akaberi, A. Koushaki, Z. Bolourian, M. Baghbani Pages 231-237

    Background and

    Purpose

    Monitoring infant's physical growth is one of the important methods of determining the nutritional status and well being. It can also play an important part in diagnosing developmental growth and malnutrition in the earlier stages of life. This study is therefore intended to investigate the anthropometric indexes of infants of up to one year old and to compare the results with NCHS. Methods and Materials: This is a descriptive analytical study conducted on the population of infants of up to one year old admitted to health clinics in Sabzevar, Iran in 2005. 873 infants were randomly, and in proportion to the number of infants under the care giving programs of each clinic, selected as the study sample. Under constant circumstances, weight, height and head perimeter were measured by kilogram, centimeter and centimeter respectively for all subjects. The study instruments included interview and observation checklists and the obtained data were analyzed in SPSS using descriptive figures and tables, chi Square and comparison of relations.

    Results

    The subjects were found to be under the third NCHS percentile 10.5% by weight/age index, 6.5% by height/age index and 14% by head perimeter/age index, and the difference was statistically significant (p....

    Keywords: INFANTS, GROWTH PATTERN, ANTHROPOMETRICS
  • V. Zaroushani, Sb Mortazavi, A. Khavanin*, A. Rezaei, R. Mirzaei Pages 238-245
    Background and
    Purpose
    Application of 9/5 MHz microwaves in mobiles causes thermal and non-thermal effects. Due to occupational exposure to microwaves particularly in telecommunication operators, and due to the importance of antioxidants in immune system and prevention of diseases, this study was designed to investigate the biological effects of 915 MHz microwaves in mobiles on antioxidant changes and their eversibility to normal after disconnected exposure. Methods and Materials: This experimental study was conducted on 14 white male rabbits (three month old/1400-1700 gr) of pure NewZealand race. They were randomly assigned into case and control groups. Case rabbits were exposed, for three weeks 8 hours a day, to simulated mobile microwaves of 915 MHz frequency and mean density of 0.6789 mW/cm2 in radiation chamber. In order to investigate the reversibility of antioxidant capacity to normal, the exposure was disconnected for two weeks. Blood samples by cardiac puncture were obtained from both groups in three intervals (after 3 weeks exposure, after one week rest, again after two weeks) and plasma antioxidant was measured by FRAP assay. The absorption rate of TPT2-Fe+2 was read in 593 nm by spectrophotometer. The obtained data were analyzed in SPSS using ANOVA and Tukey testes.
    Results
    The results of mean comparison of antioxidant concentration in control rabbits (890.61±104.555 mmol/lit) and case rabbits after threeweek exposure (630.61±151.08 mmol/lit) showed significant differences. The results of mean comparison of antioxidant concentration in control rabbits (870.28±104.55 mmol/lit) and case rabbits after a one-week disconnection (575.33±132.58 mmol/lit) and two weeks after disconnected exposure (526.66±20.66 mmol/lit) indicated that the induced effects were not reversible, and that they are statistically different from control rabbit's antioxidant mean.
    Conclusion
    Mobile-induced microwaves decreases plasma antioxidant capacity and it can be a harmful physical effect. Disconnection from exposure for two weeks is not sufficient for returning antioxidant capacity to normal due to occupational chronic exposure to mobile microwave radiation, chain reactions producing radicals and their persistence or stability or causing instability to parent molecules.
    Keywords: Oxidative Stress, ANTIOXIDANT, MOBILE PHONE, MICROWAVE
  • Mm Hasanzadeh Taheri, F. Salehi, Sh Akhbari, A. Ehsanbakhsh Pages 246-251
    Background and
    Purpose
    Craniosynostosis is the premature fastening of skull sutures, mainly characterized by Apert syndrome and more often associated with syndactyly. This paper is intended to report a neonatal case of Apert syndrome associated with Dandy walker malformation, corpus callosum agenesis and pneumothorax simultaneously. The patient: A female neonate was born in a teaching hospital in Birjand, Iran, who shoured, from birth, respiratory distress, skull malformation and syndactyly in hands and legs. Upon physical examinations, peripheral cyanosis, mild respiratory distress with a decrease in the lung sounds of the left side as well as syndactyly of all fingers and toes were obserrable. Left side pneumothorax was obserred in the chest X-ray; and partial synostosis was obrious in head X-ray. Also, skull Ct scan revealed cystic dilation in the fourth cerebral ventricle (Dandy walker malformation) and corpus callosum agenesis. Pneumothorax was treated using chest-tube insertion, and the patient was referred to neurosurgeon after being reliened from respiratoly distress.
    Conclusion
    Apert syndrome can occur simultaneously with Dandy walker malformation, corpus callosum agenesis and pueumothorax.
    Keywords: APERT SYNDROME, DANDY WALKER MALFORMATION, CORPUS CALLOSUM AGENESIS, PNEUMOTHORAX