فهرست مطالب

Zahedan Journal of Research in Medical Sciences
Volume:5 Issue: 1, 2003

  • تاریخ انتشار: 1382/02/11
  • تعداد عناوین: 9
|
  • ابراهیم جوادی، آرش حسین نژاد، علیرضا خلیلی فرد، حسین ادیبی، ژیلا مقبولی، باقرلاریجانی صفحه 1
    دریافت کافی کلسیم در سنین رشد و رسیدن به حداکثر توده استخوانی و همچنین در سنین بزرگسالی و پیری برای مقابله با از دست دادن توده استخوانی ضروری است. تعادل بین میزان دریافت و از دست دادن کلسیم نقش عمده ای در حفظ توده استخوانی دارد. این مطالعه ضمن بررسی میزان دریافت و سطح سرمی کلسیم، ویتامین دو رابطه آنها با هورمون پاراتیرویید و تراکم معدنی استخوان به بررسی رابطه استئوپروز با تغذیه می پردازد. این مطالعه علاوه بر ارائه شناخته دقیق از وضعیت فعلی جامعه می تواند مقادیر لازم از کلسیم و ویتامین د را جهت پیشگیری از استئوپروز توصیه نماید.جمعیت مورد مطالعه مردان و زنان 20 تا 76 سال ساکن شهر تهران بود که بصورت تصادفی از سطح شهر انتخاب شدند. نمونه گیری خون در فصل زمستان و در محل سکونت افراد مورد مطالعه انجام شد. افراد داوطلب به بخش سنجش تراکم استخوان مرکز تحقیقات غدد دانشگاه تهران که در بیمارستان شریعتی قرار داشت هدایت و پس از اخذ رضایت نامه، پرسشنامه ها تکمیل و معاینات بالینی شامل قد و وزن انجام شد و از نظر تغییر شکل استخوان و تندرنس عضلانی و دفورمیتی در ستون فقرات نیز بررسی شدند.در مجموع 830 نفر در سنین 20 تا 76 سال در این مطالعه شرکت نمودند. از این افراد 39.2 درصد را مردان و 60.8 درصد را زنان تشکیل می دادند. میانگین سرمی ویتامین د در مردان پایین تر از زنان بوده است. میزان سرمی کلسیم در مردان بالاتر از زنان بوده است. میزان دریافت کلسیم و ویتامین د در مردان بالاتر از زنان بود. در مدل رگرسیون خطی سن، جنس و هورمون پاراتیروئید در تغییرات ویتامین د سرمی نقش داشته اند. همچنین در آنالیز رگرسیون ارتباط بین استئوپروز و هورمون پاراتیروئید وجود داشته است. ارتباط بین هورمون پاراتیروئید و ویتامین د نیز معنی دار بود. در مجموع کلسیم دریافتی همراه با ویتامین د دریافتی پیشگویی کننده کلسیم سرمی هستند. میان دریافت کلسیم در جامعه مورد بررسی تنها تامین کننده 50 تا 60% و دریافت ویتامین د در حدود 15% نیاز روزانه افراد می باشد. با توجه به ارتباط بین دریافت این مواد با تراکم معدنی استخوان بنظر می رسد تغییر در الگوی مصرف لبنیات و استفاده از برنامه های غنی سازی می تواند راهکار مناسبی برای مقابله با استوپروز باشد.
    کلیدواژگان: پوکی استخوان، تراکم معدنی استخوان، دریافت کلسیم، دریافت ویتامین
  • آرش حسین نژاد، اکبر سلطانی، حسین ادیبی، دکترزهره حمیدی، ژیلا مقبولی باقرلاریجانی صفحه 2
    استئوپروز در مردان مشکل بهداشتی رو به افزایشی است. هدف مطالعه حاضر بررسی ارتباط تراکم استخوانی و شیوه زندگی در مردان می باشد. جمعیت مورد مطالعه 325 مرد 20 تا 76 ساله بودند که بصورت تصادفی از 50 خوشه در سطح تهران انتخاب شدند. سنجش تراکم استخوان به روش DXA انجام شد. از کلیه افراد مورد بررسی معاینات بالینی بعمل آمد و شاخصهای بدنی تعیین گردید و سنجش تراکم استخوان از نواحی ستون فقرات کمری و ران به عمل آمد.میزان تراکم معدنی استخوان در ناحیه ستون مهره ها در 25 تا 40 سالگی و در ناحیه لگن در 20 تا 30 سالگی به حداکثر خود می رسد. شیوع استئوپروز و استئوپنی به ترتیب 3.9% و 50% بود. تراکم معدنی استخوان در مردان با دریافت کلسیم و ویتامین د، ورزش و استعمال دخانیات ارتباط داشت.تغذیه و فعالیت بدنی نقش مهمی در تراکم معدنی استخوان دارد. رسیدن به حداکثر تراکم استخوانی در سنین 20 تا 40 سالگی و ارتباط آن با شیوه زندگی در برنامه ریزی های بهداشتی می تواند مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: تراکم معدنی استخوان، استئوپروز، شیوه زندگی، مردان
  • محمد پژوهی، آرش حسین نژاد، اکبر سلطانی، ژ یلا مقبولی، فرزانه سادات مدنی، باقرلاریجانی صفحه 3
    استئوپروز مشکل شایع نظام های سلامت و به عبارتی یک اپیدمی نهان است. با تشخیص زودرس این بیماری بوسیله سنجش تراکم استخوان می توان با درمان به موقع از عوارض این بیماری بویژه شکستگی ها پیشگیری نمود. این مطالعه جهت بررسی مقادیر مرجع و الگوی تغییرات تراکم توده استخوانی در جمعیت 10 تا 75 ساله ساکن تهران و همچنین تخمین شیوع استئوپروز و استئوپنی در این جامعه طراحی شده است. جمعیت مورد مطالعه بصورت تصادفی از 50 خوشه در سطح تهران انتخاب شده اند. سنجش تراکم استخوان به روش DXA انجام شد.از کلیه افراد مورد بررسی معاینات بالینی به عمل آمد و شاخصهای بدنی تعیین گردید و سنجش تراکم استخوان از نواحی ستون فقرات کمری و ران به عمل آمد.در مجموع 600 زن در سنین 10 تا 76 سال در این مطالعه شرکت نمودند. میانگین سنی افراد مطالعه شده 15.26 ± 38.93 و شاخص توده بدنی 5.78 ± 26.55 کیلوگرم بر متر مربع بود. میزان تراکم معدنی استخوان در ناحیه ستون فقرات کمری در 25 تا 35 سالگی به حداکثر تراکم خود می رسد و از 40 سالگی بتدریج کاهش توده استخوانی شروع می شود. میزان تراکم معدنی استخوان در ناحیه لگن در 30 تا 35 سالگی به حداکثر خود می رسد و بعد از 45 سالگی سرعت کاهش تراکم استخوانی زیاد می شود. براساس مقادیر مرجع بدست آمده 28.1 % زنان بالای 50 سال مبتلا به استئوپروز و 53.3% آنان مبتلا به استئوپنی بودند.مطالعه حاضر نشان دهنده شیوع بالای استئوپروز واستئوپنی در جامعه ساکن شهر تهران می باشد. لذا این مساله نیاز به توجه بیشتر و برنامه ریزی جهت پیشگیری و درمان دارد. میزان پایین حداکثر تراکم معدنی استخوان در سنین 20 تا 39 سالگی نیز در تبیین استراتژی مناسب دراین زمینه کمک کننده است.عوامل متعددی در این میزان حداکثر تراکم استخوان مؤثرند که از آن جمله عوامل ژنتیک، فعالیت بدنی و تامین کافی ویتامین D و کلسیم را می توان ذکر کرد. از جمله عواملی که قابلیت مداخله داشته و در این زمینه مؤثرند تغذیه کافی حاوی کلسیم و ویتامین D می باشد که مرکز تحقیقات غدد در این جهت اقدام به طراحی واجرای پروژه ای در زمینه غنی سازی مواد غذایی با ویتامین D نموده است. نتایج این مطالعه همچنین نشان دهنده سرعت کاهش توده استخوانی در دهه اول پس از یائسگی است که تاکیدی بر اجرای درمانهای مناسب در سنین نزدیک و بعد از یائسگی دارد.
    کلیدواژگان: تراکم معدنی استخوان، استئوپروز، استئوپنی
  • آرش حسین نژاد، اکبر سلطانی، مجتبی صداقت، علیرضا شفایی، ژیلا مقبولی، باقرلاریجانی صفحه 4
    مصرف چای در جامعه ما عمومیت داشته و به مراتب بیشتر از قهوه یا نوشیدنی های دیگر استفاده می شود. بررسی های متعددی اثرات منفی قهوه و ارتباط کافئین با تراکم معدنی استخوان را ارزیابی کرده اند اما ارتباط بین مصرف چای و تراکم استخوان کمتر ارزیابی شده است. با توجه به شیوع بالای پوکی استخوان در کشور و تغییرات الگوی جمعیتی که با افزایش افراد میانسال و مسن همراه است، بررسی ارتباط بین نوشیدن چای و تراکم معدنی استخوان می تواند ارزشمند باشد.جمعیت مورد مطالعه مردان و زنان 20 تا 76 ساله ساکن شهر تهران بودند. این افراد در طرح جامع پیشگیری و درمان پوکی استخوان شرکت داشته و با نمونه گیری خوشه ایاز سطح شهر تهران بزرگ انتخاب شدند. معیارهای خروج از مطالعه ابتلا به بیماری های آرتریت روماتویید، کم کاری یا پرکاری تیرویید، پاراتیروئید و آدرنال، دیابت قندی، نارسایی کلیه، نارسایی پیشرفته کبدی و هر نوع سلطان بود.در مجموع 830 نفر در سنین 20 تا 76 سال در این مطالعه شرکت نمودند. از این افراد 39.2 درصد را مردان و 60.8 درصد را زنان تشکیل می دادند. میانگین سنی در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. مقدار مصرف چای و سیگار در مردان بیشتر از زنان بود. در مردان با مصرف بیشتر چای تنها میزان دریافت ویتامین د بالاتر داشتند و در دیگر عوامل مورد بررسی تفاوت معنی داری مشاهده نشد اما در زنان با مصرف بیش از 5 فنجان چای در روز میزان تراکم معدنی استخوان در ناحیه لگن و شاخص توده بدن بالاتر از زنانی بود که مصرف چای کمتر داشتند.مطالعه حاضر نشان دهنده شیوع کمتر پوکی استخوان با مصرف زیادتر چای بوده است. افرادی که مصرف چای بیشتری داشته اند تراکم استخوان بالاتری را در ناحیه لگن نشان می دهند. البته در موارد دریافت کافی کلسیم و ویتامین د اثرات چای قابل افتراق نبوده است. از این رو به نظر می رسد اثرات واضح چای در تراکم استخوانی افرادی مشاهده می شود که دریافت کلسیم و ویتامین د پایین تری دارند.
    کلیدواژگان: پوکی استخوان، تراکم معدنی استخوان، چای، دریافت کلسیم، دریافت ویتامین
  • محبوب لسان پزشکی، میترا مهدوی مزده، محمد پژوهی، مجتبی صداقت، زهره حمیدی، باقر لاریجانی صفحه 5
    کاهش تراکم استخوان در بیماران پیوند کلیه، امری شناخته شده است. در مورد این نوع استئوپوروز و عوامل مؤثر بر آن، مطالعات زیادی در جریان است. با توجه به اهمیت این مطلب و کمبود اطلاعات در این زمینه، این مطالعه جهت بررسی شیوع پوکی استخوان پس از پیوند در کشورمان و عوامل مؤثر بر آن طراحی شده است.در 61 بیمار پیوند کلیه، با حداقل سن 20 سال، سنجش تراکم استخوان در دو ناحیه ستون مهره ها و لگن، به روش DXA و با استفاده از دستگاه لونار DPX-MD صورت گرفت. 44 درصد شرکت کنندگان(27 نفر) مرد و 56 درصد آنان (34 نفر)، زنان بوده اند. متوسط سن آنها به ترتیب 0 ± 44.3 و 13.77 ± 40.7 بوده است. متوسط مدت پیوند 33.2 ± 33.9 ماه (72-0 ماه) و متوسط مدت دیالیز 14± 12 ماه (72-0 ماه) بود پوکی استخوان، باتوجه به تعریف WHO در 18 بیمار(29.5 درصد کل بیماران)، حداقل در یکی از مناطق اندازه گیری شده، وجود داشته است(14.8% بیماران در ناحیه گردن ران Neck)، 19.7 %) در منطقه عمومی ران (Total) و 16.4% در منطقه ستون مهره ها (Spine)، پوکی استخوان داشتند) شیوع پوکی استخوان در افرادی که BMI کمتر از 19 داشتند به طور معنی داری بالاتر بود (P=0.007). سن، جنس، مدت دیالیز، مدت پیوند، علت زمینه ای پیوند، دوز تجمعی کورتون و دوز تجمعی سیکلوسپورین رابطه معنی داری با کاهش تراکم در هیچ یک از مناطق فوق الذکر نداشتند.این نتایج نشان دهنده شیوع بالای پوکی استخوان در بیماران دریافت کننده پیوند کلیه در ایران می باشد. غربالگری و تداخل درمانی در این مورد، باید مورد توجه خاص قرار بگیرد.
    کلیدواژگان: سنجش تراکم استخوان، پیوند کلیه، پوکی استخوان
  • اکبر سلطانی، زهره حمیدی، مجتبی صداقت، حسین ادیبی، نصرت الله محمد زاده، باقر لاریجانی صفحه 6
    روش Dual X ray Absorptiometry)DXA)استاندارد طلایی سنجش تراکم استخوان و تشخیص پوکی آن است. سونوگرافی کمی استخوان یا Quantitative Ultrasound)QUS)نیز با توجه به اینکه روش کم هزینه، ارزان و غیر تهاجمی است و به نظر می رسد علاوه بر تراکم، بعضی خصوصیات کیفی آن، مانند ریز ساختار و انعطاف پذیری آن را نیز مورد بررسی قرار می دهد اخیرا مورد توجه قرار گرفته است.مطالعات زیادی در مورد تاثیر متغیرهای بیوشیمیایی و هورمونی بر روی DXA انجام شده است ولی مطالعات در مورد QUS اندک بوده و اختلاف نظرهای زیادی در این مورد وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثر پذیری پارامترهای روش QUS از پارامترهای بیوشیمیایی خون و هورمونی در ساکنان نرمال شهر تهران و مقایسه آن با نتایج حاصل از DXA است.در 211 زن و مرد سالم (127 زن و 48 مرد) شرکت کننده در مطالعهIranian multicenter Osteoprosis Study)IMDS) که بطور تصادفی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایاز میان افراد سالم تهرانی انتخاب شده بودند و فاقد عوامل خطر شناخته شده پوکی استخوان بودند به روش DXA مورد سنجش تراکم استخوان در منطقه مهره های کمر و لگن و QUS پاشنه پا قرار گرفتند. متوسط سن زنان 12.1 ± 47.7 و متوسط سن مردان 15.6 ± 43.3 بود 29 % زنان یائسه بودند. پارامترهای کلسیم، فسفر، فسفاتاز قلیایی، PTH و ویتامین D اندازه گیری شد. از آلبومین خون برای تصحیح مقادیر کلسیم استفاده گردید.مقادیر متغیرهای خونی با سن و وضعیت یائسگی رابطه ای نداشت(فسفاتاز قلیایی رابطه ای ضعیف با وضعیت یائسگی نشان داد). کلسیم و فسفر و PTH و ویتامین D رابطه ای با تراکم معدنی استخوان مهره های کمر و لگن نداشت. کلسیم و فسفر و PTH و ویتامین D با (SOS (Speed of sound و Stifness Index) SI)نیز رابطه ای نداشتند. ویتامین D رابطه ضعیفی با Broadband Ultrasound)BUA) نشان داد که در مورد کلسیم، فسفر، pth، موجود نبود. فسفاتاز قلیایی رابطه ضعیفی با BMD مهره های کمر و لگن و متغیرهای OUS نشان داد نتایج این مطالعه نشان دهنده عدم تاثیر پذیری BMD به روش DXA و پارامترهای سونوگرافی کمی استخوان از متغیرهای بیوشیمایی و هورمونی خون است.
    کلیدواژگان: مایکوباکتریوم، اسید چرب، HPLC
  • تقی ناصرپور فریور، سید اصغر هوایی، غلامعلی نادری، حسن تمییزی فر صفحه 7
    از مشکلات موجود در شناسائی مایکوباکتریومها پس از کشت اولیه، وقت گیر بودن تست های بیوشیمیائی معمول است که فرآیند شناسائی مایکوباکتریومها را سخت می نماید. یکی از راه های برطرف کردن این مشکل استفاده از کروماتوگرافی مایع با کارائی بالا (HPLC) می باشد. از مهمترین مواد لازم برای انجام این روش، مشتق فناسیل اسیدهای مایکولیک با وزن مولکولی بالا است که بعنوان استاندارد مورد استفاده قرار می گیرد. این استاندارد منحصرا توسط یک شرکت آمریکائی تولید می شود و همواره به سهولت در دسترس نمی باشد لذا این بررسی جهت مشتق سازی، استخراج تخلیص اسیدهای مایکولیک با وزن مولکولی بالا از مایکوباکتریوم بویس موجود در BCG بعنوان استاندارد در شناسائی مایکوباکتریومها صورت گرفته است.باکتری مورد استفاده M.bovis BCG بوده و اسیدهای مایکولیک با وزن مولکولی بالای آن توسط پارابروموفناسیل بروماید و ترکیب 18-crow مشتق سازی شده و با ستون Lich.RP و با استفاده از یک گرادیال متانول - کلروفورم استخراج گردیده است.کروماتوگرافهای استاندارد خارجی تهیه شده توسط شرکت سازنده و کروماتوگرام استاندارد تهیه شده در این بررسی مورد مقایسه قرار گرفته و زمان نگهداری پیک های مربوطه ثبت شد. تشابه کامل بین کروماتوگرام های استاندارد ساخت شرکت تجاری و استاندارد تهیه شده در این بررسی مؤید یکسان بودن آنها است. لذا از این استاندارد تهیه شده می توان در شناسائی مایکوباکتریومها استفاده کرد.
    کلیدواژگان: مایکلوباکتریوم، اسید چرب، HPLC
  • محمد جواد علیشاهی، غلامرضا ده بزرگی، بهرام دهقان صفحه 8
    اختلال کمبود توجه و بیش فعالی (Attention Deficit Hyperactivity Disorder) شایعترین اختلال روانپزشکی کودکان در سنین مدرسه می باشد. بدلیل شیوع بالای این اختلال در کشورهای غربی و تاثیر آن بر عملکرد کافی فرد، این پژوهش با هدف بررسی شیوع ADHD در کودکان 11-6 ساله دبستانی شهر شیراز انجام پذیرفت.این مطالعه مقطعی در سال 1380 در نواحی چهارگانه آموزش و پرورش بر روی 2182 نفر دانش آموز (1083 پسر، 1099 دختر) با روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی صورت گرفت. اطلاعات ابتدا از طریق پرسشنامه تشخیصی غربالگر براساس مقیاس 18 نشانه ای DSM-IV در تشخیص ADHD تدوین شده و سپس ارزیابی بالینی نهائی دانش آموزان به همراه والدین آنها بوسیله مصاحبه بالینی براساس ملاکهای تشخیصی DSM-IV حاصل شده است.یافته ها نشان داد که براساس ارزیابی اولیه با پرسشنامه و ارزیابی نهائی بوسیله مصاحبه بالینی براساس ملاکهای تشخیصی DSM-IV شیوع کلی اختلال کمبود توجه و بیش فعالی 5.8% بوده که شامل 1.1% زیر گروه بدون توجه، 0.45% زیر گروه بیش فعال تکانشگر و 4.2% زیر گروه مرکب می باشد. همچنین از نظر ابتلا به ADHD بین پسرها (8.49%) و دخترها (3.18%) تفاوت معنی داری وجود دارد. (P<0.001) عملکرد تحصیلی این افراد نیز براساس معدل نمرات درسی آنها در مقایسه با گروه شاهد تفاوت معنی داری نشان داد (P<0.001) که در افراد مبتلا پائین تر بوده است. نمره انضباط گروه مبتلا به این اختلال نیز تفاوت معنی داری با گروه شاهد داشته است (P<0.001) و آنها نمره کمتری دریافت نموده اند.با توجه به شیوع نسبتا بالای اختلال کمبود توجه و بیش فعالی در دانش آموزان دبستانی و پیامدها و عوارض مطلوب آن، توصیه می شود برنامه هائی در جهت شناسائی و درمان زودرس این اختلال در جهت اعتلای بهداشت روانی این گروه از دانش آموزان ارائه گردد.
    کلیدواژگان: اختلال کمبود توجه و بیش فعالی، همه گیرشناسی، دانش آموزان، دبستان، روانپزشکی کودکان
  • محمد هاشمی، سعید قوامی، فاطمه کرمی تهرانی صفحه 9
    واژه آپوپتوز برای اولین بار در سال 1972 میلادی توسط محققی بنام کر جهت توصیف مرگ فیزیولوژیک سلولی بر اساس تغییرات مورفولوژیکی و تمایز آن از نکروز معرفی شد. آپوپتوز کلمه یونانی است و به معنی برگ ریزان می باشد. اغلب منابع دو واژه آپوپتوز و مرگ برنامه ریزی شده سلول را مترادف هم به کار برده، عده ای دیگر نیز آپوپتوز را مهمترین نوع مرگبرنامه ریزی شده سلولی قلمداد کرده اند. این محققان مرگ برنامه ریزی شده سلولی را به صورت یک عنوان کلی جهت بیان و توصیف مرگ فیزیولوژیک سلولی به کار برده و آن را بر حسب عامل ایجاد کننده مرگ سلولی، مکانیسم عمل، تغییرات مورفولوژیک و بیوشیمیایی به دو نوع مرگ برنامه ریزی شده آپوپتوزی و مرگ برنامه ریزی شده غیرآپوپتوزی تقسیم بندی می نمایند