فهرست مطالب

Zahedan Journal of Research in Medical Sciences
Volume:7 Issue: 3, 2005

  • تاریخ انتشار: 1384/08/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • ناهید رهبر، راهب قربانی، افسانه خضرایی صفحه 171
    زمینه و هدف
    گرسنگی در زمان حاملگی، با تشدید و افزایش متابولیسم بدن مشخص می شود و گرسنگی طولانی در حاملگی به صورت هیپوگلیسمی و هیپرکتونمی بروز می کند و این تغییرات ممکن است بر وزن جنین اثر بگذارد. با توجه به مسایل فوق، مطالعه حاضر با هدف بررسی روزه داری بر برخی پارامترهای بیوشیمی خون و ادرار و وزن نوزاد خانم های باردار روزه دار انجام شد.
    مواد و روش کار
    این تحقیق یک مطالعه قبل و بعد بوده که بر روی 200 خانم باردار سالم که در ماه مبارک رمضان سال های 1379 و 1380 در شهرستان سمنان حداقل ده روز روزه گرفته اند، انجام شده است. در 2 نوبت از کلیه شرکت کنندگان نمونه خون به مقدارcc5 و نمونه ادرارگرفته شد. نوبت اول 48 ساعت قبل از ماه رمضان و نوبت دوم از افراد حامله ای که 10 (95نفر)، 20 (63 نفر) یا 29 روز (42 نفر) روزه گرفته بودند انجام شد. پارامترهای مورد بررسی شامل کلسترول، تری گلیسرید، قند خون وکتون ادراربود. همچنین وزن نوزادان متولد شده از این افراد پیگیری و با وزن نوزادان 100 نفر از خانم های بارداری که مدت بارداری ایشان با ماه مبارک رمضان مقارن نبود، مقایسه گردید. ازآزمون های t زوجی و t مستقل در سطح معنی داری 5 درصد برای تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان دادکه میانگین قندخون ناشتا (FBS)، کلسترول و تری گلیسرید بعد از روزه داری به طور معنی داری نسبت به قبل از روزه داری کاهش یافتند(000/0=P). بین میانگین وزن نوزادان مادران روزه دار و غیر روزه دار اختلاف معنی داری وجود نداشت (062/0=P). همچنین میزان کتون ادرار قبل و بعد از روزه داری در همه گروه ها اختلاف معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که روزه داری 12 ساعته در فصل معتدل، علی رغم کاهش قند خون، تری گلیسیرید و کلسترول، موجب کتونوری وکاهش وزن نوزاد به طور واضحی نمی شود. لذا روزه داری 12 ساعته احتمالا مشکلی در فرد باردار و جنین وی ایجاد نخواهد کرد.
    کلیدواژگان: روزه داری، پارامترهای بیوشیمیایی خون و ادرار، حاملگی، رمضان، وزن نوزاد
  • کامران اکبرزاده، منصوره شائقی، حسین لدنی صفحه 179
    زمینه و هدف
    کارآیی سیستم تغذیه مصنوعی پشه های نگهداری شده در انسکتاریوم بستگی به تکنولوژی طراحی آن، نوع غشاء و خون مورد استفاده در محفظه غذایی آن دارد. لذا این مطالعه با هدف تعیین بهترین غشائ از بین سه نوع غشای متداول (غشاهای پارافیلم “M”، روده گوسفند و پوست جوجه) و بهترین رژیم غذایی از (خون های دفیبرینه و سیتراته گوسفند و مرغ) جهت استفاده برای دستگاه های تغذیه مصنوعی پشه های آنوفل استفنسی به انجام رسید.
    مواد و روش کار
    آزمایش ها در شرایط ثابت انسکتاریوم (حرارت oC2 ± 28 و رطوبت نسبی 10 ± 70 %) انجام شدند. برای هر آزمایش 3 تکرار 20 تایی پشه های آنوفل استفنسی، 4 تا 5 روزه خون نخورده (تغذیه شده با آب قند 5%) مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    در آنالیز آماری نتایج مقایسه غشاءها، هیچ اختلاف معنی داری بین میانگین ها مشاهده نشد (07/0P=). اما آنالیزآماری نتایج مقایسه خون ها مشخص کرد که اختلاف بین میانگین ها معنی دار می باشد (0008/0P=).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصل و تجربیات به عمل آمده، پارافیلم“M” به عنوان بهترین غشاء و خون دفیبرینه گوسفند به عنوان بهترین رژیم غذایی برای سیستم تغذیه مصنوعی پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: تغذیه مصنوعی، تغذیه غشایی، آنوفل استفنسی، انسکتاریوم
  • مجید رضا عرفانیان تقوایی، حبیب الله اسماعیلی، محمد مهدی اجتهادی صفحه 187
    زمینه و هدف
    اورتریت گنوکوکی، جزو شایعترین عفونت های مقاربتی در مردان است که علی رغم درمان های ضد باکتریایی گسترده، همچنان گسترش جهانی دارد. بروز موارد مقاوم به عوامل ضد باکتریایی، از جمله دلایلی است که در استمرار رخداد بیماری های گنوکوکی موثر بوده و هست. هدف از انجام این مطالعه تعیین میزان حساسیت گنوکوک به عوامل ضد میکروبی رایج در درمان آن، از جمله پنی سیلین ها، سفالوسپورین ها و فلوروکینولون ها بوده لذا در بررسی حاضر به ارزیابی میزان مقاومت آزمایشگاهی این ارگانیسم به عوامل آنتی بیوتیکی مختلف به ویژه فلوروکینولون ها و سفالوسپورین های نسل سوم که تا سال های اخیر به عنوان داروهای انتخابی در درمان عفونت های گنوکوکی مطرح بوده و اخیرا موارد مقاوم به درمان با دوز منفرد فلوروکینولون های خوراکی گزارش شده به عنوان زمینه ای برای آزمون های بالینی پرداختیم.
    مواد و روش کار
    مطالعه توصیفی مقطعی از سال 1382 لغایت 1383درمشهد انجام گرفت. بر روی 200 نمونه از مردان دارای کشت مجرایی مثبت نایسریا، در آزمایشگاه آزمون حساسیت دارویی به روش انتشار دیسک انجام و درصد مقاومت به عوامل ضد میکروبی رایج بدست آمد. اطلاعات دیگر در رابطه با سن، شغل، دفعات مراجعه و عوامل میکروبی همراه با نایسریا در محیط کشت یا نمونه رنگ آمیزی شده نیز گردآوری شد.
    یافته ها
    فراوانی سوش های مقاوم به عوامل ضدمیکربی که حساسیت نایسریا گنوروئه به آنها مورد ارزیابی قرارگرفت به شرح ذیل بود: پنی سیلین5/75%، سیپروفلوکساسین 5/46%، سفیکسیم15%، جنتامایسین 89%، تتراسیکلین 5/59%، کوتریموکسازول 92%، سفتریاکسون 5/2%، اریترومایسین 85%، آموکسی سیلین 5/92%، آمپی سیلین 96% وآمیکاسین 88%.
    نتیجه گیری
    نتایج نشانگرآن بود که از میان داروهای مورد بررسی سفتریاکسون و احتمالا سایرسفالوسپورین های نسل سوم اعم از خوراکی و تزریقی در حال حاضر تنها گروه دارویی است که می توان از آن به عنوان داروی انتخابی نام برد. فلوروکینولون ها که تا این اواخر داروی بسیار موثری محسوب می شد، به تدریج جایگاه خود را از دست داده است. این نتیجه با نتایج حاصل از بررسی های منطقه ای وجهانی هم خوانی دارد. لذا انجام آزمون های آزمایشگاهی به ویژه استفاده از Episilometery test و تعیین»حداقل غلظت بازدارنده» (Minimal inhibitory concentration) و پیروآن تجربیات بالینی در فواصل معین می تواند به تشخیص بروز مقاومت نایسریا به عوامل ضد میکروبی درمراحل ابتدایی بیانجامدکه از مصرف بی رویه داروها در امر درمان سندرم های بالینی نایسریا گنوروئه خواهد کاست.
    کلیدواژگان: اورتریت گنوکوکی، آزمون مقاومت آنتی بیوتیکی، فلوروکینولون ها، سفالوسپورین های نسل سوم
  • فاطمه کیخا، معصومه میرتیموری، ناهید سخاور، فرزانه حجت صفحه 197
    زمینه و هدف
    علی رغم شیوع زیاد تهوع و استفراغ حاملگی و نیاز به درمان در فرم شدید آن که منجر به اختلال آب و الکترولیت و کاهش وزن می شود به دلیل ناشناخته بودن علت، هنوز روش درمان قطعی آن روشن نیست. در این مطالعه به مقایسه اثر پردنیزولون و پیریدوکسین در درمان موارد شدید تهوع و استفراغ نیمه اول حاملگی پرداختیم.
    مواد و روش کار
    طی بررسی مداخله ای دو سوکور در سال 82-1381 تعداد 120 زن باردار با تشخیص تهوع و استفراغ شدید حاملگی در بیمارستان قدس زاهدان مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران به صورت تصادفی ساده در دو گروه 60 نفره جهت دریافت پردنیزولون (پنج میلی گرم/ سه بار در روز) و پیریدوکسین (بیست میلی گرم/ سه بار در روز) تقسیم و سه روز بعد بیماران از نظر شدت استفراغ، الکترولیت های سرم، زمان شروع رژیم غذایی و پاسخ درمانی بررسی شدند. کلیه بیماران تا هفته بیست و دوم بارداری به صورت هفته ای از نظر عود بیماری معاینه شدند.
    یافته ها
    بین دو گروه از لحاظ سن مادر، سن حاملگی، تعداد زایمان ها، میزان کاهش وزن، دفعات بستری در طی حاملگی اخیر تفاوت معنی داری وجود نداشت ولی از نظر وجود اختلالات الکترولیتی، زمان شروع رژیم غذایی، میزان برگشت مجدد تهوع و استفراغ بعد از دو هفته و پاسخ به درمان 001/0 P£و تفاوت معنی دار بود. 90% بیماران گروه پردنیزولون و 7/61% گروه پیریدوکسین به درمان پاسخ مناسب دادند. 3 روز بعد از شروع درمان 18 نفر در گروه پردنیزولون و 5 نفر در گروه پیریدوکسین هنوز اختلال الکترولیتی داشتند. نسبت بهبود تهوع واستفراغ واصلاح هیپوکالمی در مصرف کنندگان پردنیزولون به ترتیب 5/4 و7/4 برابرمصرف کنندگان پیریدوکسین و احتمال عود تهوع و استفراغ در مصرف کنندگان پیریدوکسین 3/3 برابر پردنیزولون بوده است.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این مطالعه یک دوره درمان کوتاه مدت با مقدار کم پردنیزولون در درمان تهوع و استفراغ بدخیم حاملگی موثرتر از درمان با پیریدوکسین می باشد.
    کلیدواژگان: هیپرامزیس گراویداروم، پردنیزولون، پیریدوکسین
  • داریوش ابطحی، آرزو اشعری، مریم لطفی صفحه 205
    زمینه و هدف
    تهوع و استفراغ از مشکلات متداول پس از بیهوشی عمومی به خصوص در جراحی های سرپایی می باشد. درمان دارویی این مشکلات اغلب با عوارض جانبی همراه است. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر طب فشاری در نقطه P6 (از نقاط طب سوزنی) جهت پیشگیری از عوارض فوق می باشد.
    مواد و روش کار
    در یک مطالعه تصادفی دو سو کور در زمستان 1381 و بهار 1382 در بیمارستان سیدالشهداء (ع) شهر زهک از توابع زابل در استان سیستان و بلوچستان، 58 بیمار کاندیدای اقدامات جراحی کوتاه مدت به طور مساوی در دو گروه مطالعه و شاهد قرار گرفتند. 30 دقیقه قبل از القای بیهوشی در هر دو دست، 3 میلی لیتر نرمال سالین در گروه مطالعه در نقطه P6 (از نقاط طب سوزنی) و در گروه شاهد در منطقه ای بی اثر تزریق گردید. از نظر سن، جنس، قد، وزن، نوع و مدت عمل جراحی اختلاف آماری قابل توجهی بین دو گروه وجود نداشت.
    یافته ها
    در اتاق بهبودی (پس از عمل) در گروه مطالعه 5 نفر (2/17%) و در گروه شاهد 15 نفر (4/41%) دچار تهوع و استفراغ)05/0(P< و در بخش، در گروه مطالعه 5 نفر (2/17%) و در گروه شاهد 12 نفر (3/41%) دچار تهوع و استفراغ شدند)05/0(P<.
    نتیجه گیری
    نتایج فوق نشان می دهد که تزریق در نقطه P6 سبب کاهش بروز تهوع و استفراغ پس از جراحی می گردد و بنابراین جایگزین مناسبی برای درمان متداول ضد تهوع و استفراغ می باشد.
    کلیدواژگان: طب فشاری، طب سوزنی، تهوع و استفراغ پس از جراحی، نقطه P6
  • مژگان پادیاب، پروین میرمیران، سید محمد هاشمی شهری، ربابه شیخ الاسلام، حمید امامی خو، فریدون عزیزی صفحه 213
    زمینه و هدف
    در ایران کمبود ید و اختلالات ناشی از آن به عنوان یک مشکل عمده بهداشتی تغذیه ای از سال ها قبل شناخته شده است. استان سیستان و بلوچستان از مناطقی است که در مطالعات قبل از یدرسانی دارای شیوع بالای گواتر آندمیک بوده است. در ایران برنامه کنترل و پیشگیری از بروز این اختلالات از جمله تولید و توزیع نمک یددار از سال 1368 به مرحله اجراء درآمده است.
    مواد و روش کار
    به منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید در سال 1380 این بررسی در دانش آموزان 7 تا 10 ساله استان سیستان و بلوچستان انجام شد. طی مطالعه ای توصیفی مقطعی از طریق نمونه گیری تصادفی تعداد 1200 دانش آموز (به تعداد مساوی دختر و پسر) انتخاب شدند. شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی انجام و طبق تقسیم بندی سازمان جهانی بهداشت درجه بندی شد. نمونه ادرار از یک دهم نمونه ها اخذ گردید و اندازه گیری ید ادرار به روش هضم انجام شد.
    یافته ها
    درصد کلی گواتر در دانش آموزان استان 3/33% به ترتیب در دختران و پسران 2/31 و 3/35% بود. میانه ید ادرار در جمعیت مورد مطالعه 8/19میکروگرم در دسی لیتر بود. در 4/84% موارد ید ادرار بیشتر از 10 میکروگرم در دسی لیتر بود و سطح ید ادرار کمتر از 5 میکروگرم در دسی لیتر در 1/5% موارد وجود داشت. هیچ مورد ید ادرار کمتر از 2 میکروگرم در دسی لیتر نداشت. تفاوتی در شیوع گواتر و میزان ید ادرار بین دو جنس و نیز بین دانش آموزان شهر و روستا مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    یافته های این بررسی نشان می دهد که در مقایسه با بررسی کشوری سال 1375 درصد گواتر در دانش آموزان کاهش معنی داری داشته و ید ادرار دانش آموزان استان سیستان و بلوچستان همچنان در حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت می باشد. لذا استان سیستان و بلوچستان در زمره مناطق عاری از کمبود ید محسوب می شود.
    کلیدواژگان: گواتر، اختلالات ناشی از کمبود ید، غلظت ید ادراری
  • محمدرضا قنبری، عطا الله رخش خورشید، مسعود صالحی، عبدالغفار حسن زهی صفحه 221
    زمینه و هدف
    بیماری مالاریا از مهمترین مسائل بهداشتی در بسیاری از کشورها و به خصوص مناطق جنوبی ایران به حساب می آید. با توجه به نقش پشه آنوفل در زنجیره انتقال بیماری، این مطالعه به منظور تعیین عوامل فیزیکی و شیمیایی موثر در زیستگاه های لاروی پشه های آنوفل در شهرستان ایرانشهرانجام شد.
    مواد و روش کار
    طی سال های 761376 تعداد 68 نمونه شامل 63 نمونه از زیستگاه های لاروی و 5 نمونه از جایگاه های آبی بدون لارو (به عنوان شاهد) از تمام مناطق شهرستان ایرانشهر جمع آوری شد. هر نمونه مورد بررسی شامل نمونه آبی و نمونه لاروی بودکه بر اساس روش های علمی موجود جمع آوری شدند. آزمایش های انجام شده بر روی نمونه آب شامل pH، سختی، هدایت الکتریکی، نیترات، نیتریت، سولفات، کلرور، کلسیم، شوری،کدورت و فسفات بود.
    یافته ها
    در این مطالعه در مجموع 8 گونه از 13 گونه پشه آنوفل شناخته شده در منطقه جمع آوری و شناسایی شدند. نتایج بدست آمده گویای این است که اختلاف قابل توجهی بین میانگین عوامل فیزیکی و شیمیایی بدست آمده از نمونه های شاهد و نمونه هایی که از جایگاه های حاوی لارو برداشت شده وجود دارد که در مورد آزمایش های هدایت الکتریکی، سختی کل، کلسیم، کلرور، سولفات و نیترات، این مقدار در جایگاه های آبی بدون لارو بیش از دو برابر و در برخی از موارد بیش از 20 برابر برآورد شد. البته در مورد متغیرهای کدورت و فسفات این حالت برعکس بود. عواملی چون فسفات، هدایت الکتریکی وکلسیم در زندگی لاروی آنوفل کولیسیفاسیس به عنوان مهمترین ناقل بیماری مالاریا در منطقه، اثرگذار بوده به گونه ای که همبستگی این عوامل با این آنوفل به ترتیب با P کمتر از 005/0، 03/0 و03/0 معنی دارشده است.
    نتیجه گیری
    نتایج حاکی از این است که مقادیر بسیار زیاد هر یک از عوامل فوق می تواند نقش محدود کننده ای برای زندگی گونه های متعدد آنوفل ایفا نماید. با این وجود نیتریت از معدود عواملی بود که مقدار زیادتر آن در آب، نقش مثبت را در زندگی پشه ها بازی می کند.
    کلیدواژگان: لارو، آنوفل، زیستگاه های لاروی، عوامل فیزیکی و شیمیایی
  • ابوالقاسم زارع زاده، رضا بهدانه، بهشاد بوذری پور بویینی، محمدرضا انصاری پور صفحه 229
    زمینه و هدف
    ترمیم تاندون های فلکسور zone II دست با مشکلات وعوارض فراوان همراه است به طوری که سابقا این منطقه را no man''s land «منطقه ممنوعه» می نامیدند. هر چند امروزه در خصوص ترمیم اولیه تاندون های فلکسور در این ناحیه توسط افراد با تجربه اتفاق نظر وجود دارد، ولی هنوز ترمیم تاندون در این ناحیه با عوارض فراوان آن از معضلات جراحی دست و ارتوپدی می باشد.
    مواد و روش کار
    در این مطالعه مشاهده ای توصیفی نتایج حاصل از ترمیم اولیه (ظرف 24ساعت اول) و اولیه تاخیری (24ساعت تا 10روز) آسیب های حاد تاندون های فلکسور انگشتان مورد بررسی قرار گرفت. عمل ترمیم تاندون در این بیماران که در مرکز پزشکی آموزشی درمانی الزهرا و در شهر اصفهان انجام شده ترجیحا در طی 24 ساعت اول (ترمیم اولیه) ودر غیر این صورت طی 10روز اول (ترمیم اولیه تاخیری) صورت گرفت. بی حرکتی اندام پس از عمل جراحی با گذاشتن آتل گچی در سطح دور سال اندام و در وضعیت 40 تا 45 درجه فلکسیون مچ دست و 50 تا 60 درجه فلکسیون مفاصل متاکارپوفالانژیال و اکستانسیون مفاصل بین انگشتی اعمال گردید. شروع حرکات از روز دوم پس از جراحی به روش تعدیل شده کلینرت آموزش وانجام شد. بیماران به صورت سرپایی و با مراجعه به کلینیک هر 2 هفته یکبار ویزیت گردیدند. نتاج عمل جراحی بر اساس معیارهای آقایبوک گرامکو وحداقل 3 ماه پس از عمل جراحی استخراج گردیدند. نتایج حاصله با استفاده از نرم افزار SPSS مورد بررسی آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    مطالعه حاضر بر روی 37 بیمار و با 59 انگشت آسیب دیده که 67% آنها مرد و33% زن و با میانگین سنی 16 سال انجام پذیرفت. از مجموع نتایج حاصله 37% عالی، 36% خوب، 20% متوسط و7% بد بودند. عوارض شایع پس از عمل شامل چسبندگی (45%) و حساسیت به سرما (36%) بود. نتایج ترمیم تاندون ها در خانم ها به طور معنی داری بهتر از آقایان (02/0P =) و نتایج ترمیم اولیه نیز بهتر از ترمیم اولیه تاخیری بود.
    نتیجه گیری
    بنابراین ترمیم تاندون های فلکسور در zone II دست با عوارض متعددی همراه بوده و لزوم انجام اقدامات ترمیمی را توسط جراح با تجربه و به صورت اولیه پیش از پیش روشن می سازد.
    کلیدواژگان: آسیب تاندون، فلکسور دست، ترمیم اولیه، Zone II
  • سید کاظم نظام*، شهرام برجیان، امید راحتی صفحه 237
    زمینه و هدف

    زخم استرس شایع ترین علت خونریزی گوارشی در بیماران بخش مراقبت های ویژه (ICU) می باشد که درمان پروفیلاکسی ممکن است باعث کاهش میزان مرگ و میرشود. توجه به عوارض دارویی و هزینه های آن می تواند باعث محدودیت در مصرف پروفیلاکسی این داروها گردد. در این مطالعه بیماران مصرف کننده سوکرالفیت و رانیتیدین بستری در ICU با گروه مشابهی از بیماران که داروی پروفیلاکسی دریافت نکردند از نظر خونریزی گوارشی مقایسه شدند.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه کارآزمائی بالینی 150 بیمار بستری در بخش مراقبت های ویژه در بیمارستان خاتم الانبیاء زاهدان از مهرماه 1380 تا اردیبهشت 1381 مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران به طور تصادفی در سه گروه مساوی 50 نفره قرار گرفتند. به گروه اول یک گرم سوکرالفیت خوراکی هر 6 ساعت و به گروه دوم mg 50 رانیتیدین وریدی هر 8 ساعت داده شد. بیماران گروه شاهد هیچ گونه دارویی دریافت نکردند. دراین مطالعه مشکل اصلی مورد بررسی خونریزی ناشی از زخم استرس بود.

    یافته ها

    میزان خونریزی گوارشی در گروه سوکرالفیت 13 مورد (26%)، رانیتیدین 6 مورد (12%) و شاهد 12 مورد (24%) بود. میزان بروز خونریزی ناشی از زخم استرس در بیمارانی که سوکرالفیت دریافت کرده بودند در مقایسه با بیماران گروه شاهد (817/0= P) هم چنین در مقایسه با بیماران گروه رانیتیدین تفاوت قابل ملاحظه ای نداشت (744/0=P). میزان بروز خونریزی ناشی از زخم استرس در بیماران مصرف کننده رانیتیدین نیز در مقایسه با بیماران گروه شاهد تفاوت معنی داری نداشت (118/0=P).

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که میزان بروز خونریزی گوارشی ناشی از زخم استرس در بیمارانی که سوکرالفیت و یا رانیتیدین دریافت کرده بودند در مقایسه با بیمارانی که هیچ گونه درمان پروفیلاکسی برای زخم استرس دریافت نکرده بودند تفاوت قابل توجه ای نداشت که با سایر مطالعات قبلی همخوانی دارد.

    کلیدواژگان: زخم استرس، سوکرالفیت، رانیتیدین
  • گزارش یک مورد تومور گرانولوزاسل جوونایل بیضه در شیرخوار 3 ماهه
    ننا زابلی نژاد، دکترصادق صادقی پور رودسری، دینا امیدوار تهرانی صفحه 245
    تومور گرانولوزاسل جوونایل از گروه نادر و خوش خیم تومورهای طناب جنسی استرومال بیضه است. با اینکه تنها 2/1% از کل تومورهای بیضه را در قبل از سن بلوغ شامل می شود، اما یکی از شایعترین تومورهای مادرزادی بیضه و دوره شیرخوارگی نیز می باشد. برخلاف سایر تومورهای طناب جنسی استرومال در جنس مذکر و نیز تومور مشابه در تخمدان از نظر بالینی فاقد نشانه های آندوکرین است.
    در این مقاله یک مورد تومور گرانولوزاسل جوونایل بیضه چپ در شیرخوار 3 ماهه گزارش می گردد.
    کلیدواژگان: بیضه، تومور طناب جنسی استرومال، تومور گرانولوزاسل جوونایل
|
  • Rahbar N. , Ghorbani R. , Khazraie A. Page 171
    Background
    Hunger is determined by intensifying and increasing the metabolism diving during pregnancy. In pregnancy, the prolonged hunger is demonstrated in the from of hypoglycemia and hyperketonuria. These changes may affect the fetus weight. Thus, this study has been performed to check the effect of fasting on the parameters such as: blood and, urine biochemistry and the weight of infant in fasting pregnant women.Methods and Materials: The present study was conducted before and after Ramadhan on 200 healthy pregnant women who had fasted at least 10 days of holy month of Ramadhan in 1380 and 1379. Blood (5 CC) and urine sample were collected twice: once 48 hours before Ramadhan and the next time the samples were collected from pregnant women who had fasted 10 (95 person), 20 (63 persons) and 29 (42) days. Parameters under investigation were cholesterol, triglyceride and B.S. (blood sugar). Their infants’ weight was followed and they were compared with the mean of the infants’ weight of 100 pregnant, whose pregnancy hadn’t been in Ramadhan ‎. To analyze the data, paired t-test and t-test were used in the 5% significant level.
    Results
    Results showing that the FBS (Fasting Blood Sugar) mean after fasting in the group with 10 day fasting (P=0.031) and the groups with 20 or 29 (P=0.000) has been significantly than FBS before fasting. Also, the cholesterol and triglyceride changes have been significant (P=0.000). There was not observed any significant difference between the infants’ weight of the fastened mothers and the ones’ weight of non – fastened mothers (P=0.062). Meanwhile, there has not been any significant difference in the amount of keton before / after fasting in all groups.
    Conclusions
    In this research, it seems that the 12 – hour fasting in the temperate season, in spite of reducing blood sugar, triglyceride and cholesterol hasn’t caused ketonuria and weight loss clearly. So, it seems that the pregnant will not have probably any problem biochemically.
    Keywords: Fasting, Blood, Urine Biochomical Parameters, Pregnancy, Ramadhan ý, infant weight
  • Akbarzadeh K. , Shaeghi M. , Ladonni H. Page 179
    Background
    The efficiency of artificial feeding system of mosquitoes kept in insectrium depends on its technology of designing, kind of membrane and food quality. This study was conducted to find the best membrane and food regimen among three prevalent membranes (Parafilm "M", sheep intestine and chicken skin). Numbers of attracted mosquitoes were recorded in one hour of exposure as a measure of comparisons.Methods and Materials: the experiment was conducted in constant circumstances of insectrium (temperature: 28+2C and relative humidity: 70%+ 10%). Each experiment contained three replicates a lot of 20 non-blood_fed(sugar fed) 4-5 days old Anopheles stephensi.
    Results
    In statistical analysis of the results of comparing membranes there was not any significant difference between the means (P= 0.07).However, statistical analysis of the results of comparing bloods revealed that the difference between the means is meaningful.
    Conclusions
    Considering the obtained results and the experiments Parafilm "M" as an applicable membrane and sheep defibrinate blood as a suitable food regimen is recommended for artificial feeding of an, stephensi.
    Keywords: Artificial feeding, Membrane feeding, Anopheles stephensi, Insectry
  • Erfanian Mr. , Esmaili H. , Ejtehadi Mm. Page 187
    Background
    Gonococcal urethritis is one of the most common STDs in men, which in spite of expanded antibiotic therapies, is widespread over the world, the incidence of cases resistant antibacterial components is among the causes for recurrence of gonococcal diseases. This study aims at determining sensitivity of gonococcus to common antimicrobial in its treatment such as Penicillin, Sephalesporins, felodokinolos. Therefore, in this study in vitro-evaluation resistance of this organism to different antibiotic especially 3rd generation which have been used as selected medicine for the treatment of gonococcal infections in recent years and cases resistant to the treatment have been report recently was conducted as a background for clinical trials.Methods and Materials: In this study, the in vitro resistance rates of Neisseria gonorrhoeae to various antibiotics by using disk diffusion method have been assessed. The study is a cross sectional descriptive one, on 200 culture positive samples during 2 years (2003-2004) in medical laboratory. For analyzing of data, chi-square test was used.
    Results
    Resistance of Neisseria gonorrhoeae to antibiotics were as follows: Ampicillin: 96%, Amoxicillin: 92.5%, Co-trimoxasole: 92%, Gentamycin: 89%, Amikacin: 88%, Erythromycin: 85%, Penicillin: 75.5, Tetracycline 59.5%, Ciprofloxacin: 46.5%, Cefixime 15%, and Ceftriaxone 2.5%.
    Conclusions
    The result showed that ceftriaxone and probably other Sefalosparins of 3rd generation including oral and injections is, presently, the sole group that can be considered as a select drug. Felorokinolons which were regarded as an effective drug until very recently, have lost their importance. This result is in conformity with regional and international studies. Hence, conducting experimental test, particularly E. test E pisilometery test and determination of (minimal inhibitory MIC concentration) and later clinical experiences at fixed intervals can contribute to diagnosis of resistance of Neisseria to antimicrobial component ion oerliminary stages that can decrease irrational consumption of drug in the treatment of clinical syndrome of Nesseria gonorrhea.
    Keywords: Gonococcal Urethritis, Antibiogram, Ceftriaxone, Ciprofloxacin
  • Keikha F. , Mirteymoori M. , Sakhavar N. , Hojat F. Page 197
    Background
    despite high prevalence rate of nausea vomiting and mead for treatment in severe cases which leads to electrolyte imbalances and weight loss, due to lack of knowledge about its cause, an elear-cut treatment for it, is still unavailable. In this study we compared the effect of prednisolone to that of pyridoxine on the treatment of severe cases of vomiting during the first half of pregnancy.Methods and Materials: In a double blind clinical trial study (2002-2003) 120 women with a normal intra uterine pregnancy and less than 22 weeks of gestational age with hyper emesis gravidarum were admitted to Zahedan Qhods hospital for appropriate treatment. Patients randomly divided in two groups of 60; patients, received prednisolone 5mg /TDS (case group) and the other 60 patients, received pyridoxine / 20mg/ TDS (control group). 3 days later, serum electrolytes, severity of vomiting, beginning of diet, and response to treatment were studied. All patients were followed every week, up to 22 weeks of gestational age.
    Results
    There was no significant difference between the two groups with respect to maternal age, gestational age, and gravidity, and weight loss, number of previous admissions recent pregnancy. There was significant difference between the two groups in electrolyte disorders, start of feeding after 1-2 days from initiated treatment, recurrent admission 2 weeks after discharge and response to treatment (P 0.001).90% of the patients in prednisolone group and 61.7% of pyridoxine group responded positively to the treatment. 3 days after the commencement of the treatment, 18 people in prednisolone group and 5 in pyridoxine still had electrolyte imbalances. The proportion of vomiting and hypocalemi modification in prednisolone consumer were, respectively consumer 4.5 and 4.7 as much as pyriodoxine and the likeliyhood of the relapse of vomiting in pyridoxine consumer was 3.3 as much as prednisolone.
    Conclusions
    A short course of a little prednisolone therapy was more effective than pyridoxine in treatment of hyper emesis gravidarum.
    Keywords: Hyper emesis gravidarum, Prednisolone, Pyridoxine
  • Abtahi D. , Ashari A. , Lotfi M. Page 205
    Background
    Postoperative nausea and vomiting are common problems after general anesthesia, especially in ambulatory surgery. Drug therapy is often associated with side effects. We studied a non pharmacological method of therapy at the P6 point to prevent the side effects.Methods and Materials: Fifty-eight consecutive healthy patients undergoing a variety of short surgical procedures were included in a randomized, double-blind study in equal study and control groups. Patients in study group received injection of 3 ml normal saline into the P6 acupuncture point 30 minutes before the induction of anesthesia, while in control group injections performed inappropriately on the posterior surface. In both groups, the age, gender, height, weight, and type and duration of surgical procedures were all comparable without significant statistical difference.
    Results
    In recovery room in study group, only 5 of 29 patients (17.2%) had nausea and vomiting as compared to control group, in which 15 of 29 patients (41.4%) had nausea and vomiting (P<0.05). In ward in study group, 5 of 29 patients (17.2%) had nausea and vomiting as compared to control group, in which 12 of 29 patients (41.3%) had nausea and vomiting (P< 0.05).
    Conclusions
    We concluded that injection at the P6 point is an effective prophylaxis for postoperative nausea and vomiting and therefore a good alternative to conventional antiemetic treatment.
    Keywords: Acupuncture, Acupressure, Postoperative nausea, vomiting
  • Padyab M. , Mirmiran P. , Hashemi Shahri Sm. , Sheikholeslam R. Emamikhoo H. , Azizi F. Page 213
    Background
    Iodine deficiency and disorders resulting from it has long been recognized as a grave nutritional health concern. Sistan and Baluchestan Province, in studies conducted prior to Iodine dispensation, was among the regions with high prevalence of endemic goiter in Iran. Methods and Materials: 1200 schoolchildren, aged 7-10 years, were selected randomly from all regions of Sistan-Balouchestan, and the grade of goiter, in 600 boys and 600 girls, was determined according to WHO classification. Urinary iodine content was estimated using the digestion method in one tenth of the schoolchildren.
    Results
    Total goiter rate was 33.3 %, 31.2 % in girls and 35.3% in boys. Median urinary iodine was 19.8 µg/dl. Urinary iodine was above 10 µg/dl in 84.4 % and less than 5 µg/dl in 5.1%, no one had urinary iodine below 2 µg/dl. UIC levels and goiter prevalence were not statistically different between boys and girls and also between urban and rural areas.
    Conclusions
    It is concluded that the rate of goiter in Sistan-Balouchestan has decreased significantly since 1996 and urinary iodine levels in schoolchildren are indicative of adequate iodine intake based on WHO desirable level: Sistan-Balouchestan province therefore can be considered an” iodine deficiency free” zone.
    Keywords: Goiter, Urinary iodine, Iodine deficiency
  • Ghanbari Mr. , Rakhsh Khorshid A. , Salehi M. , Hassanzehi A. Page 221
    Backgrounds
    Malaria is one of the most important health problems in many countries as well as Iran, especially in southern Iran. Considering the role of Anopheles in transmission chain of the disease, this study aims at determining effective physical and chemical factors in breeding places of Anophele's larve in Iranshahr.
    Material And Method
    68 samples including 63 from breeding places of larve and five samples from ponds with no larve were collected from different regions of Iranshahr as control group. Each sample of the study contained one from those of water and the other from larve group which were collected scientifically. Experiments conducted on water sample included PH, electrical conductivity, Nitrate, Nitrite, Sulphate, Chloride, Calcium, rigidity, salinity, darkness, and Phosphate.
    Results
    In this study 8 out of 13 species of Anopheles which had already been reported in the region were collected. The results obtained indicate that there is significant difference between mean physical and chemical factors of control group samples and samples Collected from breeding places of larve. The range of variables such as electrical conductivity, total rigidity, Calcium, Chloride, Sulphate,Nitrate in breeding places without larve is more than 2 and sometimes 20 times while in regard with darkness and Phosphates it is the reverse. Components such as Phosphate, electrical conductivity, and Calciumin larve life of anophele were of great influence as the most important carrier of Malaria in the region.
    Conclusions
    The results showed that large quantities of the above agents can play inhibiting role for any kind of Aanophelines species. Whereas existence of nitrite in large quantities in water was one of the few components that plays positive role in mosquitoes life.
    Keywords: Larve, Anopheles, Breeding places, Physical, chemical agents
  • Zarezadeh A. , Behdaneh R. , Boozari-Poorboeini B. , Ansari-Poor Mr. Page 229
    Background
    Despite the tremendous investigation in the areas of flexor tendon anatomy, biomechanics, nutrition, healing and adhesion formation return of satisfactory digital performance following for the hand surgeons. Methods and Materials: This is a descriptive cross sectional study which investigates the results of primary repair of acute trauma (less than 10 days) to flexor tendons of zone II. After initial exam, the operation was done by an experienced hand surgeon. The operation was done mostly in first 24 hours (primary repair) and in some cases in 10 days (delayed primary repair). All FDP lacerations were repaired with 4/0 nylon modified Kessler core suture and 6/0 nylon circumferential running suture. Post operation mobilization was done by using a dorsal splint in 40 degree wrist flexion and 60 degree metacarpophalengeal flexion and interphalengeal extent ion from finger tips to elbow. Early motion was begun one or two days after operation with modified Kleinert regimen. in children who could not cooperate in motion, long cast was used all patens completed follow up every two weeks for 6 weeks and every three weeks for another 6 weeks. The results were evaluated to buck –gramcko classification system at least 3 months after treatment. The results analyze was done using SPSS software and Kruskal –Wallis and man Whitney tests.
    Results
    The study was done on 37 patients with injured flexor tendons, %67 male and %33 female with average age of 26. The results were excellent in 22 (%37.3) and good in 21 (%35.6 and fair in %20.3 and bad in 4 (%6.8). The most common complications were mild to moderate adhesion (%45) and cold intolerance (%36). Results of tendons repair were better in females than those in males (p value =%0.399). The best result was repair of isolated FDS. Results of repairing both FDP and FDS were the same as repairing FDP and resecting FDS (P value =%0.0006) final results were better in non dominant had (p value =%0.0025).
    Conclusions
    The repair of flexor tendons of zone II has various side effects and demands more and more primary repair measures on the part of an experienced surgeon.
    Keywords: Flexor tendon injury, Primary repair, Zone II
  • Nezam K., Borjian Sh., Rahati O. Page 237
    Background

    Stress ulcerations are the most common cause of gastrointestinal bleeding in intensive care unit (ICU) patients, prophylaxis therapy may decrease mortality. However, the cost and side effects pose restrictions to its use. In this study ICU in patients who received. Sucralfate and Ranitidine were compared to a similar group who did not receive prophylaxis in terms of gastrointestinal bleeding. Methods and Materials: In this study (clinical trial) 150 in patients of ICU ward in Katam (PBHH) were investigated from Mehr 1380 to Urdibehesht 1381. patients were divided into 3 groups of 50 at random the group I were given 1gm sucraflate every 6 hours, group II were given 50mg Ranitidine every 8 hours, control group received no drug. In this study endpoint primary hemorrhage was due to stress ulcerations.

    Results

    There were 13 cases (26 %) of hemorrhage in sucralfate group, 6 cases (12%) in Ranitidine, and 12 cases (24%) in control group. Stress-related hemorrhage in patients who received sucralfate in comparison to those in control group (P=0.8174) and also in comparison to ranitidine group did not have significant difference (P=0.7440). Hemoohage to stress ulcerations in patients who received Ranitidine in comparison to those in control group did not have significant difference (P=0.1184.)

    Conclusions

    this study revealed that gastrointestinal bleeding due to stress –ulcerations in patients who received Sucralfate or Ranitidine in comparison to those who received no prophylaxis therapy for stress ulcerations did not have significant difference which was in conformity with other studies conducted previously.

    Keywords: Stress, ulceration, Sucralfate, Ranitidine