فهرست مطالب

شیعه شناسی - پیاپی 36 (زمستان 1390)

فصلنامه شیعه شناسی
پیاپی 36 (زمستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1391/02/02
  • تعداد عناوین: 8
|
  • خسرو تاج بخش، سعیدرضا عاملی صفحه 7
    مقاله حاضر نگاهی است به بعضی از مسائل و دیدگاه های مربوط به اقلیت مسلمان شیعه بریتانیایی. این نوشته که برگرفته از یک کار تحقیقی در حد رساله دکتری نویسنده است، وضعیت هویتی یک مسلمان شیعه در بریتانیا را مورد توجه قرار می دهد و سعی می کند به سوالاتی نظیر «کیستم؟ چه کاره ام؟ و در کجا هستم؟» و البته در ارتباط با شهروندان مسلمان شیعه بریتانیایی پاسخ دهد.
    در مقاله به اهداف کار تحقیقی رساله که عمدتا در خصوص «امتزاج جامعه مسلمانان شیعه بریتانیایی با جامعه مادر» است، اشاره و توضیح داده می شود که راه و روش محقق برای یافتن پاسخ به این گونه سوالات و تبیین بیشتر مسئله مورد بحث چه بوده و چه نتایجی مورد انتظار است. در این نوشته با استفاده از جداول آماری منتشره در خصوص سرشماری سال 2001 میلادی و برخی تحقیقات انجام شده در این زمینه و با اشاره به بعضی از نتایج تحقیقی خود نویسنده که از طریق پرسشنامه های کمی و کیفی صورت گرفته، سعی شده جنبه های علمی و استدلالی بحث تقویت گردد.
    کلیدواژه ها: مسلمان شیعه بریتانیایی (British Shia Muslim (BSM))، هویت (Identity)، چند فرهنگی (Multicultural)، اختلاط و امتزاج با حفظ بعضی خصوصیات فرهنگی قبلی (Integration)، یکی شدن، تشابه کامل با از دست دادن خصوصیات فرهنگی قبلی (Assimilation)، مقاوم بودن به تغییر فرهنگی با اصرار در حفظ خصوصیات فرهنگی قبلی (Resistant)، منزوی شده با تعصب در حفظ خصوصیات قومی قبلی و عدم تماس با جامعه غالب (Isolated)، اقلیت خاموش و به حاشیه رانده شده (Muted minority)، ارتباطات بین فرهنگی (Intercultural communication)، نظریه نقطه ایستا (Stand point theory)، گروه پراکنده وابسته به علقه های فرهنگ بومی(/ Diasporic group Diaspora)، وابستگی جذب و چسبندگی گروهی (Group cohesion).
  • جلال درخشه، محمد جمیری صفحه 35
    پیروزی انقلاب اسلامی در واپسین دهه های قرن بیستم میلادی منشا تحولات شگرفی در جهان گردید. این انقلاب در عین حالی که به دوره بی باوری های دینی در جهان معاصر مهر پایان زد، بر ملت های مسلمان نیز تاثیر عمیقی بر جای گذاشت. بی تردید، در این میان شیعیان از آن رو که به لحاظ هویتی و اعتقادی با مردم مسلمان ایران سنخیت و مشترکات بیشتری داشتند، تاثیر بیشتری پذیرفتند. اقلیت شیعه عربستان از جمله آنان به شمار می آید.
    پیروزی انقلاب اسلامی و در پی آن سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، نقطه عطفی در تحرک شیعیان عربستان برای دست یافتن به فضای حیاتی مناسب و یا محدود کردن قدرت سیاسی حاکم در جهت استیفای حقوق خود بوده است؛ به گونه ای که راهبرد مقابله با این تحرکات در دو بعد سلبی و ایجابی توسط دولت عربستان پیگیری شده است. در بعد سلبی، دولت عربستان سعی کرده شیعیان را درگیر اختلافات عقیدتی با اهل تسنن نموده و با به حاشیه راندن آنها، از توجه ایشان نسبت به ایران باز دارد. در بعد ایجابی نیز به طراحی سناریوهایی برای خنثی سازی توان نهفته شیعیان این کشور اقدام نموده است. مقاله حاضر می کوشد ضمن بررسی حرکت شیعی در عربستان، تاثیر انقلاب اسلامی را بر آن و تحول درونی این حرکت را مورد کنکاش قرار دهد.
    کلیدواژگان: انقلاب اسلامی، عربستان سعودی، شیعیان عربستان، اصلاحات سیاسی
  • یحیی فوزی، بهروز پایاب صفحه 71
    جنبش های اسلامی ایران و مصر به دلیل سوابق تاریخی در رستاخیز دینی برای احیای اسلام، در دو مذهب شیعه و سنی از اهمیت زیادی برخوردارند و اثرات بسیاری بر کل جریانات سیاسی و تحولات اسلامی در جهان اسلام داشتند.
    هر دو جنبش اسلامی مذکور، بر بازگشت به ارزش های اسلامی و احیای اسلام اصیل به عنوان تنها راه برون رفت از بحران های موجود و حادث شده در جهان اسلام تاکید می کنند. هدف از این پژوهش، شناسایی وجوه اشتراک و مفرقات این جنبش ها در نحوه مواجهه با بحران های موجود در جهان اسلام، و بررسی تطبیقی دیدگاه های نظری و عملی آنها با توجه به مبانی فکری و راه کارهای عملی مذاهبشان (سنی و شیعی)، در روند مبارزه با مشکلات و اصل بازگشت به اسلام و احیای ارزش ها و اجرای شریعت اسلامی است.
    این پژوهش به روش کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی تطبیقی، در پی اثبات این فرضیه می باشد: با اینکه هر دو گروه و جنبش های اسلامی ایران و مصر، با بحران های مشترکی مواجه بوده و در پی تلاش برای تحقق اهداف مشترکی همچون اجرای شریعت، برپایی حکومت اسلامی، مبارزه با غرب گرایی و بازگشت به اسلام اصیل در جهت مقابله با بحران های پیش رو در جهان اسلام، همفکر و همسو هستند؛ اما در نوع نگاه به مشکلات و مواجهه با آن، نحوه اجرای شریعت و برپایی حکومت اسلامی و نوع پاسخ عملی به بحران های موجود، با یکدیگر تفاوت های مهمی به لحاظ مبانی فکری و استراتژی های عملی دارند.
    کلیدواژگان: جنبش های اسلامی، اسلام گرایی، اخوان المسلمین مصر، جمهوری اسلامی ایران
  • سیدمیرحسین علامه صفحه 101
    نبردهای بین امپراتوری عثمانی و سلطنت صفوی پیرامون شهرهای شیعی عراق و ایروان در زمان سلطان مراد چهارم و ده سال کوشش و کشاکش در جهت استیلای نظامی و سیاسی بر عراق عرب و ایروان بین شاهان صفوی و سلاطین عثمانی، بخش مختصر، اما قابل توجه در فراز و فرود روابط عثمانی وصفوی محسوب می شود. در این زمان است که صفویان هیچ تلاشی برای بازگرداندن گستره دولت خود بر حوزه شهرهای شیعی عراق انجام نمی دهند و حتی حاضر به پذیرش صلحی می شوند که منافع رقیب در آن لحاظ شده است.
    در این میان، جامعه شیعیان هزینه منفعت طلبی اقتصادی نظامی مراد چهارم در بسط ثغور شرقی و عافیت طلبی و راحت انگاری شاه صفی را با خون خود و از دست دادن شهرهای مقدسشان پرداخت می نمایند.
    ابتکار عمل معاهده زهاب توسط عثمانی، حرکت نظامی سلطان مراد را در بستر سیاسی تثبیت نمود و با حذف عتبات عالیات و انضمام رسمی عراق عرب به عثمانی، در بستر ایدئولوژیک نیز برای صفویه خسارت به بار آورد. و در نگاه اقتصادی، علاوه بر خروج مسیرهای تجاری غربی ایران از کنترل صفویه، منافع عثمانی را در تسلط بر منابع اقتصادی شیعیان عراق تضمین نمود. نظریه تعدادی از مستشرقان همچون برناردلوئیس و رودی مته نیز پیرامون عدم لحاظ جنبه مذهبی و ایدئولوژیک شهرهای مقدس عراق برای شیعیان، قابل تصحیح و تکمیل است..
    کلیدواژگان: سلطان مراد چهارم، شاه صفی، شیعیان، صلح زهاب
  • علیرضا کریمی، ابراهیم فتحی سلامت صفحه 119
    سادات در عصر تیمور به عنوان یک قشر مطرح و مهم اجتماعی جلوه گر شدند. تیمور لنگ یکی از بزرگ ترین جهان گشایان تاریخ ایران، به این قشر اعتنا و اعتبار خاصی قایل بود. او از سادات برای مقاصد مختلف سیاسی، فرهنگی و غیره نهایت بهره برداری را نمود. بسیاری از سادات برای تیمور نقش هایی همچون سفیر، جاسوس، راهنما، مرشد و معلم اخلاق را ایفا نمودند. در عوض، تیمور نیز نه تنها تیغ قتل عام خود را از سر سادات برداشت، بلکه در مواردی امکانات ویژه ای نظیر سیورغال و متولی گری اوقاف را به آنها اختصاص داد. سادات در بین مردم اعم از شیعه و سنی بسیار محترم و معزز بودند. الطاف فراوان تیمور نسبت به سادات باعث تلطیف موضع آنها نسبت به تیمور و حکومت او و به تبع آن، موضع مطلوب تر مردم نسبت به حکومت او شد. بی تردید، منزلت فراوان سادات در دوره تیمور از علل گسترش مذهب شیعه اثناعشری در آن عصر محسوب می شود.
    کلیدواژگان: تیمور، سادات، سید ها، قشر اجتماعی
  • محمد شورمیج، حسین میرجعفری، اصغر فروغی ابری صفحه 151
    شخصیت کارکیا خان احمد دوم در فراز و فرود حوادث سیاسی گیلان بسیار تاثیرگذار بوده است. وی مردی حادثه آفرین، جاه طلب و سیاستمداری زیرک و شاعری چیره دست بود و در ظاهر تعصب زیادی به تشیع امامی نشان می داد.
    این پژوهش می کوشد با بررسی ابعاد مختلف شخصیت کارکیا خان احمد دوم و حکومتش در گیلان (943-975 و 985-1000ق)، اعتقادات دینی وی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. بسیاری از منابع تاریخی او را معتقد به تشیع اعتقادی و متعصب به آن می دانند، در حالی که با توجه به عملکرد وی می توان ثابت کرد که تشیع او بیشتر جنبه سیاسی داشته و تعصبش نیز در همین راستا بوده است.
    کلیدواژگان: گیلان، کارکیا خان احمد دوم، تشیع امامی، تشیع زیدی، تشیع سیاسی
  • محمدکاظم رحمان ستایش، محسن رفعت صفحه 177
    یکی از شرح های نهج البلاغه، «شرح نهج البلاغه» ابن ابی الحدید معتزلی است. مولفه هایی که شارح، در جهت تفسیر و شرح کلام امام بهره جسته در خور توجه است، اما با وجود این، وی همچون دیگر شارحان نهج البلاغه از آسیب هایی در برخورد با کلام امیرمومنان مصون نبوده؛ از همین رو، نقدهایی جدی به شرح وی وارد است. تاثیرپذیری کلامی و برخوردهای فرقه گرایانه را می توان مهم ترین نقد وارد به او برشمرد؛ مسئله ای که از تعصب اعتقادی و عناد با مذهب شیعه سرچشمه می گیرد. توجی هات و تاویلات ناصواب، قیاس و مغالطات ناصحیح، عدم توجه به روایات شیعی در مناقشات کلامی، ابطال اعتقاد شیعه توسط کلام امام، از جمله ابزارهایی است که وی در شرح عنادگونه در جهت برخورد شخصی و فرقه گرایانه مذهبی خویش به کار گرفته است. این پژوهش بر این اساس، به چنین آسیب هایی در حوزه فقه الحدیثی شارح روی کرده، و پس از بیان نقادی های شارحان برجسته نهج البلاغه در حوزه های متعدد به ابن ابی الحدید، آنها را نقل و تجزیه وتحلیل نموده است.
    کلیدواژگان: شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، فقه الحدیث، آسیب شناسی، کلام امیرمومنان، برخوردهای فرقه گرایانه
|
  • Khusru Tajbakhsh, Dr. Said Reza Amili Page 7
    This article is a glance at some problems and viewpoints concerning the British Shia Muslim minority. Derived from a greater work of the author at the level of a Ph.D. dissertation, this paper gives heed to the identity condition of a Shia Muslim in Britain and tries to answer questions like: Who am I? What am I doing here? And Where am I? The answers, of course, are delivered in terms of the condition of British Shia Muslim citizens. The main purpose of this paper is to investigate "the mixture of British Shia Muslims with mother society". The author also explains methods by which he is to find out the answer of his questions concerning this goal and its following results. Using published statistical charts on the census of 2001 and some other researches made in this regard and by pointing to some personal findings obtained through questionnaires, the author tries to reinforce the scientific and discursive dimensions of this survey.
  • Dr. Jalal Darakhshe, Muhammad Jamiri Page 35
    The victory of the Islamic revolution of Iran in the final decades of the 20th century was the source of great changes in the world. Putting out the light of the era of religious disbelief, the Islamic revolution also had a deep influence on Muslim nations. Undoubtedly, Shiite nations, the Shia minority in Saudi Arabia among them, because of their vast similarities with Iranian Shia Muslims, were influenced more than others.
  • Yahya Fuzi, Bihruz Payab Page 71
    Due to their longtime history in religious endeavors for the revival of Islam, Islamic movements in Iran and Egypt possess an important role in both Shiism and Sunnism, because they have put a great influence on all political developments and Islamic movements within the Islamic world. Returning to Islamic values and the revival of original Islam as the sole resolution for escaping the current crises plaguing the Islamic world is the focus of their common concern. This article aims to find their similarities and dissimilarities in facing the existent crises in the Islamic world and to perform a comparative survey on their theoretical and practical views in regards to returning to Islam, revival of values, enacting Islamic law, and struggling with challenges, while taking into consideration the bases of thought and practical methodologies of each of the respective denominations (Sunnism and Shiism).
  • Dr. Sayyid Mir Husayn Allameh Page 101
    The battles between the 'Ottoman empire and the Safavid sultanate for control over Shiite cities in Iraq and Irvan during the reign of Sultan Murad IV and also, the ten year struggle and conflict between the Saffavid kings and 'Ottoman/Turkish sultans to reach military dominance over Iraq and Irvan is considered a short but important part of the history of 'Ottoman Empire and Safavid relations. In this period, the Safavids made no effort to restore their sovereignty over Shiite cities of Iraq. They even forced to submit a contract which was to Turkish interest. The Shia community, in the meanwhile, was the one to pay the price for the economical-military ambitions of Sultan Murad IV in expanding eastern borders on one hand, and indolence and complacence of Shah Safi on the other, with their blood and the loss of their sacred cities. By virtue of the Zahab contract, the 'Ottoman Empire gained some advantages in political, ideological, and economical realms. As for the political dimension, they controlled military campaigning of Sultan Murad. And by isolating Iraqi sacred cities from the Safavid's Sultanate and officially annexing Iraq to the 'Ottoman Empire, they damaged the ideological sovereignty of Safavids Also in economical dimension, they strengthened their control over economical sources of The victory of the Islamic revolution and its foreign policy was a turning point in the movement of Shia Muslims in Saudi Arabia towards attaining their rights by challenging the ruling power; in a manner that the government of Saudi Arabia was forced to adopt two kinds of strategies against them: positive and negative. In the negative dimension, they tried to engage them in religious disagreements with the Sunnis and marginalize them in order that they turn their attention away from Iran. Also, in the positive dimension, they proceeded to devise some plans to neutralize the hidden potential and power of the Shi’as of this country. This article aims to investigate the Shiite movement in Saudi Arabia and the impact of the Islamic Revolution of Iran on it and its inner development.
  • Dr. Aliraza Karimi, Ibrahim Fathi Salamat Page 119
    Descendants of the Prophet emerged as an important and prominent social class during the time of Timur the Lame, one of the greatest conquerors in the history of Iran, who greatly honored them. He benefited from them in different political, cultural, and social purposes and many of them served him in various roles such as ambassador, spy, adviser, mentor, and teacher of ethics. In return, he not only spared them from mass murder, but he entrusted them with certain facilities such as fief and administration of endowments. Descendants of the Prophet were greatly respected and honored among both Shia and Sunni Muslims. The reason for their soft stance towards Timur and his government was his copious favors, and this in turn resulted in the rest of the people sharing the same stance towards his government. Undoubtedly, the great status of the descendents of the Prophet during Temur’s time was a factor in spreading Shiism in that day and age.
  • Muhammad Shurmij, Dr. Husayn Mir Jafari, Dr. Asghar Frughi Abri Page 151
    The personality of Karkia Khan Ahmad II has been very influential in different political events of Gilan. He was an adventurer, ambitious, a smart politician, and a skillful poet who exhibited great fervency when it came to Imami Shi’ism. This survey tries to investigate and find out his religious beliefs by examining different dimensions of his personality and his government in Gilan (943-975 & 985-1000 AH). Many historical sources consider him as a fanatic believer in Shiism.
  • Dr. Muhammad Kazim Rahman Sitayish, Muhsin Rafat Page 177
    "The commentary of Nahj al-Balagha" written by Ibn Abi al-Hadid Mutazili is among the considerable commentaries on Nahj al- Balagha. The methods and techniques he enjoyed in his work are noteworthy, yet, like other commentators of the Nahj al-Balagha, he was not immune from methodic errors in dealing with the words of Imam Ali. Thus, there have been several critiques leveled against his work. Theological impressions and sectarianism are among the most important of them which originate from his religious prejudice and grudge against the Shia. Wrong interpretations and justifications, making unsound analogies and fallacies, ignorance of Shiite traditions in theological debates, and refuting Shiite creeds through the words of Imam Ali are among techniques he employed in his antagonistic commentary on the Nahj al-Balagha. This article, therefore, is going to deal with these critiques; after raising the critiques of prominent commentators of the Nahj al-Balagha against Ibn Abi al-Hadid, we will analyze and examine them.