فهرست مطالب

Reproductive BioMedicine - Volume:14 Issue: 2, Feb 2016

International Journal of Reproductive BioMedicine
Volume:14 Issue: 2, Feb 2016

  • تاریخ انتشار: 1394/12/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • حجت الله کریمی جشنی، حسین کارگر جهرمی*، علی قربانی رنجبری، زهرا کارگر جهرمی، زهرا خباز خرامه صفحات 75-80
    مقدمه

    مارچوبه گیاهی با ارزش غذایی، دارویی و صنعتی بالا می باشد.

    هدف

    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر عصاره آبی ریشه گیاه مارچوبه بر میزان هورمون های محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- گناد و اووژنز در موش های صحرایی ماده می باشد.

    مواد و روش ها

    این تحقیق تجربی، بر روی 40 سر موش صحرایی ماده بالغ از نژاد ویستار انجام گرفت. موش ها به 5 گروه 8 تایی شامل گروه های کنترل، شاهد و سه گروه تجربی دریافت کننده دوزهای مختلف عصاره آبی ریشه مارچوبه تقسیم شدند. کلیه تجویزها به صورت گاواژ و به مدت 28 روز انجام گرفت. در پایان دوره آزمایش از موش ها جهت بررسی سطح سرمی هورمون های GnRH، FSH، LH، استروژن و پروژسترون خونگیری به عمل آمد. تخمدان ها خارج شده و پس از توزین و برش بافتی، توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت.

    نتایج

    عصاره آبی ریشه مارچوبه به صورت وابسته به دوز باعث افزایش معنادار سطح سرمی هورمون های GnRH،FSH ، LH، استروژن و پروژسترون نسبت به گروه کنترل گردید. افزایش تعداد فولیکول های تخمدانی و جسم زرد نیز در گروه های تجربی تیمارشده با عصاره ریشه مارچوبه مشاهده شد (05/0˂p).

    نتیجه گیری

    ترکیبات آمینواسیدی، ساپونینی و فیتواستروژنی موجود در عصاره آبی ریشه مارچوبه احتمالا موجب تحریک ترشح هورمون های محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- تخمدان و اثر مثبت بر روند اووژنز در جنس ماده می شوند.

    کلیدواژگان: مارچوبه، محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-گناد، موش صحرایی ماده
  • صفحات 81-88
    مقدمه

    سندروم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) یکی از شایع ترین اختلالات غدد درون ریز می باشد که حدود 8% از خانم ها در سن باروری را مبتلا می کند که معمولا از چاقی و خطر بیماری های قلبی-عروقی رنج می برند. میزان هموسیستیین سرم تاثیر مخرب بر فعالیت اندوتلیال عروق داشته به عنوان یک عامل خطر مستقل برای بیماری قلبی-عروقی محسوب می شود.

    هدف

    هدف از انجام مطالعه، بررسی میزان هموسیستیین پلاسما در بیماران عراقی چاق و غیر چاق مبتلا به PCOS بود.

    مواد و روش ها

    این مطالعه بر روی 207 زن انجام شد. 101 نفر از آنها مبتلا به PCOS و 106 نفر به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. نمونه خونی از تمام شرکت کنندگان در مطالعه در صبح روز دوم قاعدگی در حالت ناشتا گرفته شد. سطح سرمی FSH، LH، تستوسترون آزاد و آندروستندیون اندازه گیری شد. علاوه بر این، پروفایل کل چربی و میزان هموسیستیین پلاسما در هر دو گروه اندازه گیری شد.

    نتایج

    شصت درصد خانم های دارای PCOS دارای وزن بالا یا چاق بودند و 56% آن ها دارای دور کمر >88 سانتی متر بودند. به علاوه، غلظت هموسیستیین پلاسما در خانم های دارای PCOS (μmol/L 41/5±5/11) در مقایسه با گروه کنترل (μmol/L 89/1±10/8) بالاتر بود (002/0˂p). از سوی دیگر غلظت هموسیستیین پلاسما در خانم های مبتلا PCOS چاق و دارای وزن طبیعی به ترتیب μmol/L 97/5±19/13 و μmol/L 99/2±38/9 بود که به طور معنی داری نسبت به زنان چاق (002/0˂p) و دارای وزن طبیعی (004/0˂p) گروه کنترل بالاتر بود.

    نتیجه گیری

    افزایش در وزن بدن یک عامل خطر مستقل برای افزایش سطح هموسیستیین پلاسما درخانم های دارای PCOS نیست.

    کلیدواژگان: هموسیستیین، وزن بدن، سندروم تخمدان پلی کیستیک
  • زهرا زارع، ملیحه امیریان*، ناهید گلمکانی، سیدرضا مظلوم، مجتبی لعل آهنگر صفحات 89-94
    مقدمه

    مشکلات جنسی آثار گوناگونی بر زندگی افراد مبتلا دارد و روابط بین فردی و زندگی زناشویی را تحت تاثیر قرار میدهد. رابطه بین مشکلات جنسی و ناباروری می تواند رابطه ای متقابل باشد. مشکلات جنسی ممکن است باعث کاهش باروری و همچنین تلاش برای باردار شدن نیز با مشکلات جنسی همراه باشد.

    هدف

    هدف از این مطالعه مقایسه مشکلات جنسی زنان بارور و نابارور بوده است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی 110 زن نابارور و 110 زن بارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری منتصریه و مراکز بهداشتی پنجگانه شهر مشهد که به روش خوشه ای طبقاتی و در دسترس انتخاب شده بودند انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه مشخصات فردی و پرسشنامه گلومبوک-راست بود. اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار spss و روش های آماری توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    نتایج

    تفاوت معناداری در نمره کلی مشکلات جنسی بین زنان بارور (5/15±9/28) و نابارور (4/15± 0/29) و سایر ابعاد مشکلات جنسی (بجز نافراوانی) وجود نداشت. زنان درگروه بارور نافراوانی بیشتری نسبت به زنان نابارور داشتند (002/0=p).

    نتیجه گیری

    بین زنان بارور و نابارور تفاوت معناداری از نظر نمره کلی مشکلات جنسی وجود نداشت. توجه بیشتر به جنبه های جنسی ناباروری و وجود برنامه هایی جهت آموزش مهارت های جنسی و زناشویی در مراکز ناباروری ضروری بنظر می رسد.

    کلیدواژگان: مشکلات جنسی، زنان، بارور، نابارور
  • سیروس جلیلی، شراره احمدی، شیوا روشنخواه، محمدرضا سلحشور* صفحات 95-102
    مقدمه

    فیتواستروژن غالب در سویا و محصولات مشتق شده از آن ایزوفلاون جنستین می باشد که دارای خواص آنتی اکسیدانی است. مورفین، یک ماده شیمیایی اصلی روان گردان در مواد مخدر است که می تواند تولید رادیکال های آزاد را افزایش دهد و به این دلیل می تواند اثرات منفی بر روند اسپرماتوژنز داشته باشد.

    هدف

    هدف اصلی از این تحقیق این است که آیا جنستین می تواند اثرات محافظت کننده در برابر اثرات مضر مورفین بر روی میزان زنده بودن، تعداد و میزان تحرک اسپرم ها، بافت بیضه و میزان نیتریک اکساید سرم خون و هورمون تستوسترون داشته باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه، دوزهای متفاوت جنستین (0، 1، 2 و3 میلی گرم بر کیلوگرم) و جنستین به همراه مورفین به صورت داخل صفاقی در 30 روز متوالی به 48 موش نر تجویز شد. موش ها به صورت راندوم به 8 گروه (هر گروه 6 موش) تقسیم شدند و پارامترهای اسپرم (میزان زنده بودن، تعداد و میزان تحرک) وزن و بافت شناسی بیضه، میزان هورمون تستوسترون (روش الایزا)، هورمون LH و FSH (ایمونورادیومتری) نیتریک اکساید سرم (روش گریس) مورد آنالیز و مقایسه قرار گرفت.

    نتایج

    نتایج نشان داد که تجویز مورفین به صورت معنی داری موجب کاهش میزان هورمون تستوسترون (03/0 نانوگرم/ میلی گرم)، میزان هورمون های LH و FSH، تعداد، میزان زنده بودن (3/ 55%) و تحرک اسپرم ها (1%) وزن بیضه (08/0 گرم) و افزایش میزان نیتریک اکساید سرم در مقایسه با گروه سالین شد(0=p). تجویز جنستین و جنستین به همراه مورفین به صورت معنی داری موجب افزایش تعداد، میزان زنده بودن و تحرک اسپرم ها، قطر لوله های سمنی فروس و میزان هورمون تستوسترون و از طرفی افزایش در میزان نیتریک اکساید سرم در تمامی گروه ها در مقایسه با گروه دریافت کننده مورفین شد (025/0˂p).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد تجویز جنستین موجب افزایش کیفیت اسپرماتوزوا شده و مانع اثرات مضر مورفین بر روی پارامترهای اسپرم می شود.

    کلیدواژگان: اسپرماتوزوا، پروتئین Catsper، آنتی اکسیدانت، کانال های کلسیمی
  • زرنگار راستی، محبوبه نصیری*، لیلا کهن صفحات 103-108
    مقدمه

    سقط مکرر عبارت از وقوع دو یا بیش تر سقط جنین متوالی قبل از هفته 20 بارداری می باشد که علت آن در بیش از 50% موارد ناشناخته می باشد. اینترلوکین 6 یک میانجی ایمنی است که در لانه گزینی رویان و تکوین جفت نقش تنظیمی ایفا می کند.

    هدف

    هدف از انجام مطالعه ارزیابی ارتباط بین پلی مورفیسم IL-6 -634C/G با استعداد بروز سقط مکرر با منشا ناشناخته برای اولین بار در ایران می باشد.

    مواد و روش ها

    121 خانم مبتلا به سقط مکرر با منشا ناشناخته و 121 خانم سالم بعنوان گروه کنترل در این مطالعه مورد- شاهدی شرکت داده شدند. این مطالعه در فاصله زمانی شهریور 92 تا آبان 93 در آزمایشگاه ژنتیک مولکولی دانشگاه ارسنجان انجام گرفت. پلی مورفیسم کاندید با روش PCR-RFLP بر روی نمونه DNA استخراج شده مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. با تکمیل فرم پرسشنامه، اطلاعات اضافی نیز جمع آوری شدند.

    نتایج

    خطر بروز سقط مکرر در حاملین آلل G (04/0=p، 3/25-04/1= CI 95%، 1/5=OR) نسبت به ژنوتیپ دیگر افزایش نشان داد. فراوانی آلل جهش یافته G در بیماران و گروه کنترل به ترتیب 75/0 و 66/0 بود. استعداد وقوع سقط در حضور آلل G در زنان 5/1 برابر بیش تر از گروه کنترل بدست آمد (036/0=p، 27/2-03/1:CI 95%، 5/1-OR). تعداد میانگین تولدهای زنده در زنان با سقط مکرر (3/2 ± 3/1) بطور قابل ملاحظه ای در مقایسه با گروه کنترل (3/2 ± 8/4) کم تر بود.

    نتیجه گیری

    پلی مورفیسم IL-6 -634C/G با بروز سقط مکرر مرتبط می باشد و می توان پیشنهاد کرد که پلی مورفیسم IL-6 می تواند بعنوان یک مارکر مفید برای غربال زنان مستعد برای وقوع سقط مکرر مورد استفاده قرار گیرد.

    کلیدواژگان: پلی مورفیسم، اینترلوکین 6، سقط مکرر
  • صالح صندوقداران، حامد صادقی پور، حمیدرضا صادقی پور* صفحات 109-116
    مقدمه

    لیتیم سال هاست که درمان انتخابی بیماران با اختلال دوقطبی می باشد. با وجود اینکه اختلال نعوذ از عوارض شناخته شده این دارو می باشد، هنوز مکانیسمی اثر لیتیم بر نعوذ شناخته نشده است.

    هدف

    هدف این مطالعه بررسی نقش نیتریک اکساید (NO) در اثر لیتیم بر روی نعوذ بود. هم چنین در این مطالعه نقش سیلدنافیل بر درمان اختلال نعوذ ناشی از لیتیم بررسی گردید.

    مواد و روش ها

    در این RCT، نعوذ آلت تناسلی، به وسیله تزریق آپومورفین در موش های صحرایی نژاد Sprague–Dawley بررسی گردید. برای بررسی اثر لیتیم بر روی نعوذ آلت تناسلی، موش ها 30 دقیقه قبل از تزریق آپومرفین، لیتیم به صورت تزریق داخل پریتوین دریافت نمودند. برای بررسی نقش مسیر NO در اثرات لیتیم بر روی نعوذ، دوز غیرموثر N(G)-nitro-L-arginine methyl ester (L-NAME)، یک مهارکننده نیتریک اکساید سنتتاز، 15 دقیقه قبل از تزریق دوز غیرموثر لیتیم تزریق گردید. در گروه های دیگر، دوز غیرموثر L-arginine، یک پیشساز نیتریک اکساید، و سیلدنافیل 15 دقیقه قبل از تزریق دوز موثر لیتیم به موش ها تزریق شدند. 30 دقیقه بعد از انجام تزریقات، تست القای نعوذ به وسیله آپومرفین انجام شد. سطح سرمی لیتیم 30 دقیقه پس از تزریق دوز موثر لیتیم اندازه گیری شد.

    نتایج

    لیتیم در دوزهای mg/kg 50 و 100، به طور معناداری موجب کاهش میزان نعوذ گردید، در حالی که دوز های کمتر لیتیم (mg/kg 5، 10 و 30) اثری بر روی نعوذ ناشی از آپومرفین نداشتند. سطح سرمی لیتیم در موش هایی که mg/kg 50 لیتیم دریافت کرده بودند، mmol /L 1±15/0 بود که در محدوده درمانی قرار میگرفت. اثر مهاری لیتیم بر روی نعوذ بوسیله دوز غیرموثر (mg/kg 100) L-arginine و سیلدنافیل (mg/kg 5/3) برطرف گردید، در حالی که تزریق دوز غیرموثر (mg/kg 10) L-NAME موجب تقویت اثر مهاری لیتیم بر روی نعوذ گردید.

    نتیجه گیری

    نتایج این تحقیق نشان می دهد که درمان با دوز حاد لیتیم موجب اختلالات نعوذ در یک مدل in-vivo موش های صحرایی می شود. همچنین به نظر می رسد که مسیر نیتریک اکساید در اختلال نعوذ ناشی از لیتیم نقش دارد. علاوه بر این، نتایج این تحقیق نشان می دهد که سیلدنافیل در درمان اختلالات نعوذ ناشی از لیتیم موثر است.

    کلیدواژگان: لیتیم، اختلال نعوذ، نیتریک اکساید
  • فریبا میربلوک، مریم اصغرنیا*، ربابه سلیمانی، فرشته فکور، فاطمه سلامت، سمانه منصوری صفحات 117-124
    مقدمه

    ناباروری به عدم وقوع حاملگی پس از یک سال مقاربت جنسی حفاظت نشده گفته می شود که می تواند کیفیت زندگی را در مردان و زنان تضعیف کند. عملکرد جنسی یکی از جنبه های اثرگذار در ناباروری زنان است که توجه کافی به آن نشده است. عملکرد جنسی یک فاکتور کلیدی در سلامت جسمی و زناشویی است و اختلال عملکرد جنسی می تواند کیفیت زندگی را به طور قابل توجهی کاهش دهد. شکایات جنسی در بین زنان شایع است به طوریکه 50-20% زنان را تحت تاثیر قرار می دهد.

    هدف

    با توجه به کمبود مطالعات در این زمینه در ایران، بر آن شدیم که به بررسی شیوع اختلالات جنسی زنان در افراد بارور و نابارور مراجعه کننده به بیمارستان الزهرا بپردازیم.

    مواد و روش ها

    شرکت کننده ها در این مطالعه شامل 147 زن نابارور مراجعه کننده به درمانگاه ناباروری بیمارستان الزهرا و 149 زن بارور مراجعه کننده به درمانگاه زنان همان بیمارستان طی سال های 1392 و 1393 می باشند. پرسشنامه FSFI توسط همه افراد شرکت کننده کامل شد. جهت مقایسه متغیرها در دو گروه بارور و نابارور از آزمون c2 استفاده گردید و جهت محاسبه نسبت شانس همسان شده متغیرها برای ناباروری از مدل رگرسیون لجستیک (استپ وایز) استفاده شد.

    نتایج

    متوسط سن زنان مورد مطالعه 8/6±66/31 سال بود. بیشتر زنان مراجعه کننده به بیمارستان الزهرا به مدت 10-6 سال ازدواج کرده بودند (5/35%). اختلال در میل جنسی (Desire) گروه بارور 4/54% و در گروه نابارور 8/69% گزارش شده است (006/0=p). در حالیکه اختلال در برانگیختگی (Arousal) گروه بارور 6/47% و و در گروه نابارور 8/63% بود (005/0=p). اختلال در ارگاسم گروه بارور 6/13% و در گروه نابارور 5/23% بوده است (03/0=p).

    نتیجه گیری

    اختلال عملکرد جنسی در تمام زنان نابارور بالا می باشد. یافته های ما نشان می دهد که ناباروری در عملکرد جنسی زنان تاثیرگذار است. مراقبت های بهداشتی حرفه ای باید به تاثیری که تشخیص ناباروری می تواند روی تمایلات جنسی زنان داشته باشد حساس باشد.

    کلیدواژگان: اختلال جنسی، زنان نازا، زنان بارور
  • امیر افشین خاکی، آرش خاکی، سید شاهین احمدی* صفحات 125-132
    مقدمه

    پیشرفت های بشری در عرصه فناوری های نوین دارای پیامدهایی در حوزه سلامت است که نیازمند مدیریت و گاه مداخلات بهداشتی است. اخیرا علاقمندی به میدان های الکترومغناطیسی به دلیل افزایش نگرانی ها درباره اثرات بالقوه EMF ها، هم بر روی سلامت انسان و هم جانوران افزایش یافته است.

    هدف

    بررسی اثرات آسیب زای میدان الکترومغناطیسی غیر یونیزان با فرکانس 50 هرتز بر روی اووسیت رت است.

    مواد و روش ها

    30 رت به طور راندوم از آزمایشگاه حیوانات تهیه ابتدا سن و وزن آن ها تعیین خواهد شد. رت های انتخاب شده برای آزمایش از رت های سه ماهه انتخاب خواهند شد سپس حیوانات به طور تصادفی به سه گروه تقسیم خواهند شد. گروه شاهد شامل 10 رت بدون دریافت هیچ تیماری در شرایط طبیعی نگهداری شدند، گروه دوم موش ها مدت 8 هفته سه هفته داخل رحمی و پنج هفته خارج رحمی و گروه سوم به مدت 13هفته سه هفته داخل رحمی ده هفته خارج رحمی تحت تاثیر میدان مغناطیسی 50 هرتز قرار گرفتند و جهت بررسی اثرات آسیب زای میدان الکترومغناطیسی بر روی اووسیت از میکروسکوپی الکترونی استفاده می شود.

    نتایج

    فولیکول های اولیه در حال رشد با ترتیب قرارگیری نسبتا نامنظم و لایه های تکای گسیخته شده در بعضی از قسمت های اطراف فولیکول قابل مشاهده است و لایه زونوپلاسیدا با ضخامت ناهمگون به نظر می رسد. استرومای تخمدانی از نظر ساختمانی از هم گسسته شده و رگ های خونی متسع شده و همچنین احتقان خونی مشهود است و همچنین اینفرتلیشین لوکوسیت های خونی قابل مشاهده است.

    نتیجه گیری

    به علت گسترش روزافزون استفاده از دستگاه های مولد امواج الکترومغناطیسی و اثرات احتمالی آن ها بر روی تولید مثل، باروری و رشد و نمو جنین مطالعه اثرات بیولوژیکی میدان های الکترومغناطیسی مورد توجه قرار گرفته است.

    کلیدواژگان: میدان الکترومغناطیسی، فولیکول، رت
  • فرشته رفیعی*، وحید نجاتی، رضا حیدری، حسین اشرف صفحات 133-140
    مقدمه

    اثر حفاظت بافتی ترکیبات دارای خواص آنتی اکسیدانی به اثبات رسیده است. آلکالوییدهای موجود در گیاه زرشک از آنتی اکسیدان ها به شمار می روند.

    هدف

    با توجه به اثرات حفاظتی گیاه زرشک در بافت های مختلف، در این مطالعه اثر حفاظتی ریشه گیاه زرشک زرافشانی در برابر آسیب های بیضه ای القا شده توسط تتراکلرید کربن در موش های صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.

    مواد و روش ها

    40 موش نر بالغ به طور تصادفی در 5 گروه تقسیم بندی شدند: 1: کنترل نرمال، 2: شم: دریافت تتراکلریدکربن رقیق شده در روغن زیتون (50%) به میزان 1 میلی لیتر بر کیلوگرم وزن بدن، به صورت درون صفاقی دو بار در هفته و به مدت 4 هفته، 3 و 4: گروه های شم + عصاره زرشک (250 و 500 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) به مدت 28 روز، و 5: گروه شم + سیلیمارین (50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) به مدت 28 روز. پس از 28 روز سطح تستوسترون سرم، وزن مطلق بیضه، فعالیت کاتالاز، سطح مالون دی آلدهید و پارامترهای هیستولوژیکی مورد بررسی قرار گرفتند.

    نتایج

    در موش های تحت تیمار با عصاره زرشک یا سیلیمارین سطوح وزن مطلق بیضه و تستوسترون، قطر لوله های سمنی فروس، ضخامت اپی تلیوم، ضریب تمایز لوله ای، ضریب اسپرمیوژنز و فعالیت کاتالاز در مقایسه با گروه شم به طور معنی دار افزایش (001/0˂p) و ضخامت بافت بینابینی و سطح مالون دی آلدهید در مقایسه با گروه شم به طور معنی دار کاهش یافت (001/0˂p). اثر عصاره زرشک در دوز 500 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن بیشتر از داروی استاندارد سیلی مارین بود.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج حاضر پیشنهاد شده است که اثرات محافظتی زرشک احتمالا به دلیل اثرات آنتی اکسیدانی ترکیبات فعال زیستی آن می باشد.

    کلیدواژگان: زرشک، آنتی اکسیدان، تتراکلرید کربن، بیضه، موش
  • فرهاد گلشن ایرانپور*، سلیمان خیری صفحات 141-144
    مقدمه

    سرب فلزی سنگین و صنعتی است که می تواند سبب کاهش حرکت اسپرم ها شود.

    هدف

    هدف از این مطالعه بررسی اثرات محافظتی کلسیم در مقابل سرب بر روی حرکت اسپرم ها می باشد.

    مواد و روش ها

    40موش نر نژاد سوییسی بطور تصادفی به 5 گروه (شاهد، سرب هفته اول، سرب هفته دوم، سرب کلسیم هفته اول و سرب کلسیم هفته دوم) تقسیم شدند. موش های گروه های سرب تحت تزریق داخل صفاقی یک دوز منحصر بفرد از استات سرب (200 میلی گرم بر کیلوگرم) قرار گرفتند. موش های گروه های سرب کلسیم همراه با یک دوز استات سرب، سه دوز 80 میلی گرم بر کیلوگرم کلرید کلسیم نیز دریافت کردند. موش های گروه شاهد تنها تحت تزریق همان حجم آب مقطر و به همان روش قرار گرفتند. موش های هفته اول و دوم در تمامی گروه ها به ترتیب در هفته اول و دوم پس از تزریقات از طریق ایجاد در رفتگی گردنی کشته شدند.

    نتایج

    میانگین اسپر های پیش رونده در ناحیه اپیدیدیم در گروه سرب کلسیم هفته اول بیش از گروه سرب هفته اول بوده و این تفاوت معنی دار می باشد. تفاوت معنی داری در وزن بیضه و اپیدیدیم در تمامی گروه ها مشاهده نگردید.

    نتیجه گیری

    می توان چنین نتیحه گرفت که کلسیم می تواند اثرات سرب را بر حرکت اسپرم ها کاهش دهد.

    کلیدواژگان: کلسیم، سرب، موش، حرکت اسپرم
|
  • Hojatollah Karimi, Hossein Kargar Jahromi, Ali Ghorbani Ranjbary, Zahra Kargar Jahromi, Zahra Khabbaz Kherameh Pages 75-80
    Background

    Asparagus is a plant with high nutritional, pharmaceutical, and industrial values.

    Objective

    The present study aimed to evaluate the effect of aqueous extract of asparagus roots on the hypothalamic-pituitary-gonadal axis hormones and oogenesis in female rats.

    Materials And Methods

    In this experimental study, 40 adult female Wistar rats were divided into five groups, which consist 8 rats. Groups included control, sham and three experimental groups receiving different doses (100, 200, 400 mg/kg/bw) of aqueous extract of asparagus roots. All dosages were administered orally for 28 days. Blood samples were taken from rats to evaluate serum levels of Gonadotropin releasing hormone (GnRH), follicular stimulating hormone (FSH), Luteinal hormone (LH), estrogen, and progesterone hormones. The ovaries were removed, weighted, sectioned, and studied by light microscope.

    Results

    Dose-dependent aqueous extract of asparagus roots significantly increased serum levels of GnRH, FSH, LH, estrogen, and progestin hormones compared to control and sham groups. Increase in number of ovarian follicles and corpus luteum in groups treated with asparagus root extract was also observed (p<0.05).

    Conclusion

    Asparagus roots extract stimulates secretion of hypothalamic- pituitary- gonadal axis hormones. This also positively affects oogenesis in female rats.

    Keywords: Asparagus officinalis, Hormones, Ovary, Oogenesis, Rat
  • Ali Al Gareeb, Wafaa Salah Abd Al Amieer, Hayder M. Alkuraishy, Thabat J. Al Mayahi Pages 81-88
    Background

    Polycystic ovarian syndrome (PCOS) represent one of the common endocrine disorders which influence around 8% of reproductive women whom usually suffering from obesity and increase cardiovascular risk. Serum homocysteine levels are associated with bad impact on endothelial functions and considered as an independent risk factor for cardiovascular disease.

    Objective

    The aim was to study the level of plasma homocysteine in obese and non-obese Iraqi patients with PCOS.

    Materials And Methods

    This study was carried out on 207 women. Of theme, 101 women with PCOS and 106 PCOS- free women served as controls. Blood sample was taken from each participant on the 2nd day of menstruation morning after an overnight fasting. Serum levels of follicle-stimulating hormone (FSH), luteinizing hormone (LH), free testosterone and androstenedione were measured. Moreover, total lipid profile and plasma homocysteine levels were measured in both groups.

    Results

    Sixty percent of PCOS women were overweight or obese and 56% of them had a waist circumference >88cm. Moreover plasma homocysteine concentrations were found to be higher in patients with PCOS (11.5±5.41μmol/L) as compared with control (8.10±1.89 μmol/L) (p<0.002). Furthermore the homocysteine concentrations were 13.19±5.97 μmol/L and 9.38±2.99 μmol/L in both obese and normal-weight PCOS women respectively which was significantly higher than obese (p<0.002) and normal-weight (p<0.004) control women.

    Conclusion

    Increase in body weight is not an independent risk factor to increase plasma homocysteine levels in PCOS women.

    Keywords: Homocysteine, Body weight, Polycystic ovarian syndrome
  • Zahra Zare, Malihe Amirian, Nahid Golmakani, Reza Mazlom, Mojtaba Laal Ahangar Pages 89-94
    Background

    Sexual problems have different effects on the life of people by influencing their interpersonal and marital relationships and satisfaction. Relationship between sexual dysfunctions and infertility can be mutual. Sexual dysfunction may cause difficulty conceiving but also attempts to conceive, may cause sexual dysfunction.

    Objective

    This paper compares sexual dysfunction in fertile and infertile women.

    Materials And Methods

    In this cross-sectional study, 110 infertile couples referring to Montasarieh Infertility Clinic and 110 fertile couples referring to five healthcare centers in Mashhad were selected by class cluster sampling method. Data collection tools included demographic questionnaire and Glombok-Rust Inventory of Sexual Satisfaction. Data were analyzed through descriptive and analytical statistical methods by SPSS.

    Results

    There was no significant difference in total score of sexual problems and other dimensions of sexual problems (except infrequency) in fertile 28.9 (15.5) and infertile 29.0 (15.4) women. Fertile women had more infrequency than infertile women (p=0.002).

    Conclusion

    There was no significant difference between fertile and infertile women in terms of sexual problems. Paying attention to sexual aspects of infertility and presence of programs for training of sexual skills seems necessary for couples.

    Keywords: Sexual problems, Fertile, Infertile, Couples
  • Cyrus Jalili, Sharareh Ahmadi, Shiva Roshankhah, Mohammadreza Salahshoor Pages 95-102
    Background

    The predominant phytoestrogen in soy and derived products is the isoflavone Genistein. Genistein has antioxidant properties. Morphine is a main psychoactive chemical in opium that can increase the generation of free radicals and therefore it could adversely affects the spermatogenesis.

    Objective

    The main goal was to investigate whether the Genistein could protect morphine adverse effects on sperm cells viability, count, motility, and testis histology and testosterone hormone and nitric oxide in blood serum.

    Materials And Methods

    In this study, various doses of Genistein (0, 1, 2, and 3 mg/kg) and Genistein plus morphine (0, 1, 2, and 3 mg/kg) were administered interaperitoneally to 48 male mice for 30 consequent days. These mice were randomly assigned to 8 groups (n=6) and sperm parameters (sperm cells viability, count, motility and morphology), testis weight and histology, testosterone hormone (ELISA method), FSH and LH hormones (immunoradiometry) and serum nitric oxide (griess assay) were analyzed and compared.

    Results

    The results indicated that morphine administration significantly decreased testosterone (0.03 ng/mg) LH and FSH level, histological parameters, count, viability (55.3%), morphology and motility of sperm cells (1%), testis weight (0.08 gr) and increase nitric oxide compared to saline group (p=0.00). However, administration of Genistein and Genistein plus morphine significantly boosted motility, morphology, count, viability of sperm cells, seminiferous tubules diameter, germinal thickness, testosterone, LH and FSH while decrease nitric oxide level in all groups compared to morphine group (p<0.025).

    Conclusion

    It seems that Genistein administration could increase the quality of spermatozoa and prevent morphine- induced adverse effects on sperm parameters

    Keywords: Spermatozoa, Catsper protein, Antioxidants, Ca2+ channels
  • Zarnegar Rasti, Mahboobeh Nasiri, Leila Kohan Pages 103-108
    Background

    Recurrent pregnancy loss (RPL) is defined as two or more miscarriages before the 20th week of gestation and its etiology is unknown in 50% of the cases. Interleukin 6 is an immune mediator, plays a regulatory role in embryo implantation and placental development.

    Objective

    The purpose was to assess the association between IL-6 -634C/G polymorphism and, susceptibility to idiopathic RPL for the first time in Iran.

    Materials And Methods

    In total 121 women with RPL and 121 healthy women as control group were enrolled in this case-control study. This study was performed from August 2013 to October 2014 in the Molecular Genetics Laboratory of Arsanjan University. Candidate polymorphism was evaluated by PCR-RFLP method on extracted genomic DNA. Data was analyzed using the statistical SPSS package.

    Results

    Our results showed an increased risk of RPL in patients with GG + GC genotype (OR=5.1, 95%CI: 1.04-25.3, p=0.04) in comparison to CC genotype. The frequency of mutant allele G in patients and controls was 0.75 and 0.66 respectively. The mutant allele G predisposes women to miscarriage 1.5 times greater than controls (OR=1.5, 95%CI: 1.03-2.27, p=0.036). The mean number of live births in RPL women (1.3±2.3) was significantly lower compared to control women (4.8±2.3).

    Conclusion

    This study indicated that the promoter polymorphism (-634C/G) of the IL-6 gene has likely influence on individual susceptibility to RPL.

    Keywords: Polymorphism, Interleukin, 6, Recurrent pregnancy loss
  • Saleh Sandoughdaran, Hamed Sadeghipour, Hamid Reza Sadeghipour Pages 109-116
    Background

    Lithium has been the treatment of choice for bipolar disorder (BD) for many years. Although erectile dysfunction is a known adverse effect of this drug, the mechanism of action by which lithium affects erectile function is still unknown.

    Objective

    The aim was to investigate the possible involvement of nitric oxide (NO) in modulatory effect of lithium on penile erection (PE). We further evaluated the possible role of Sildenafil in treatment of lithium-induced erectile dysfunction.

    Materials And Methods

    Erectile function was determined using rat model of apomorphine-induced erections. For evaluating the effect of lithium on penile erection, rats received intraperitoneal injection of graded doses of lithium chloride 30 mins before subcutaneous injection of apomorphine. To determine the possible role of NO pathway, sub-effective dose of N (G)-nitro-L-arginine methyl ester (L-NAME), a nitric oxide synthase (NOS) inhibitor, was administered 15 min before administration of sub-effective dose of lithium chloride. In other separate experimental groups, sub- effective dose of the nitric oxide precursor, L-arginine, or Sildenafil was injected into the animals 15 min before administration of a potent dose of lithium. 30 min after administration of lithium chloride, animals were assessed in apomorphine test. Serum lithium levels were measured 30 min after administration of effective dose of lithium.

    Results

    Lithium at 50 and 100 mg/kg significantly decreased number of PE (p<0.001), whereas at lower doses (5, 10 and 30 mg/kg) had no effect on apomorphine induced PE. The serum Li+ level of rats receiving 50 mg/kg lithium was 1±0.15 mmol/L which is in therapeutic range of lithium. The inhibitory effect of Lithium was blocked by administration of sub-effective dose of nitric oxide precursor L-arginine (100 mg/kg) (p<0.001) and sildenafil (3.5 mg/kg) (p<0.001) whereas pretreatment with a low and sub-effective dose of L-NAME (10mg/kg) potentiated sub-effective dose of lithium, (p<0.001).

    Conclusion

    These results suggest acute treatments with lithium cause erectile dysfunction in an in-vivo rat model. Furthermore it seems that the NO pathway might play role in erectile dysfunction associated with lithium treatment. Findings also suggest that Sildenafil may be effective in treatment of lithium-associated erectile dysfunction.

    Keywords: Lithium, Erectile dysfunction, Nitric oxide
  • Fariba Mirblouk, Maryam Asgharnia, Robabeh Solimani, Fereshteh Fakor, Fatemeh Salamat, Samaneh Mansoori Pages 117-124
    Background

    One of the affected aspects in infertile women that have not been given sufficient attention is sexual function. Sexual function is a key factor in physical and marital health, and sexual dysfunction could significantly lower the quality of life. Aim of this study was to assess the comparison sexual dysfunction in women with infertility and without infertility, admitted to Al- Zahra Hospital.

    Objective

    We decided to assess the prevalence of women sexual disorders in fertile and infertile subjects, admitted to Al-Zahra Hospital.

    Materials And Methods

    149 fertile and 147 infertile women who referred to infertility clinic of Al-Zahra Hospital during 2013-2014 were entered this cross-sectional study and Female Sexual Function Index questionnaire (FSFI) had been filled by all the cases. Most of women were married for 6-10 years (35.5%) and mean marriage time in participants was 9.55±6.07 years. Data were analyzed using SPSS software Ver. 18 andx2 test and logistic regression model has been used for analysis.

    Results

    Results showed significant differences between desire (p=0.004), arousal (p=0.001), satisfaction (p=0.022) and total sexual dysfunction (p=0.011) in both groups but in lubrication (p=0.266), orgasm (p=0.61) and pain (p=0.793) difference were not significant.

    Conclusion

    Some of sexual dysfunction indices are high in all infertile women. Our findings suggest that infertility impacts on women’s sexual function in desire, arousal, satisfaction and total sexual dysfunction. Health care professional should be sensitive to impact that diagnosis of infertility can have on women’s sexuality.

    Keywords: Sexual dysfunction, Fertility, Infertility
  • Amir Afshin Khaki, Arash Khaki, Seyed Shahin Ahmadi Pages 125-132
    Background

    Recently, there are increasing concerns and interests about the potential effects of Electromagnetic Field (EMF) on both human and animal health.

    Objective

    The goal of this study was to evaluate the harmful effects of 50 Hz non-ionizing EMF on rat oocytes.

    Materials And Methods

    In this experimental study 30 rats were randomly taken from laboratory animals and their ags and weights were determined. These 3 month's old rats were randomly divided into 3 groups. The control group consisted of 10 rats without receiving any treatment and kept under normal conditions. Experimental group 1 (10 rats) received EMF for 8 weeks (3 weeks intrauterine +5 weeks after births) and experimental group 2 (10 rats) received EMF for 13 weeks (3 weeks intrauterine +10 weeks after birth). After removing the ovaries and isolating follicles, granulosa cells were fixed in glutaraldehyde and osmium tetroxide. Electron microscopy was used to investigate the traumatic effects of EMF on follicles.

    Results

    In control group nucleus membrane and mitochondria in follicle’s cytoplasm seemed normal in appearance. Theca layer of primary follicles in experimental group was separated clearly, zona layer demonstrated trot with irregular thickness and ovarian stroma seemed isolated with dilated vessels showing infiltration.

    Conclusion

    According to the results of this study, it can be concluded that EMF has harmful effects on the ovarian follicles

    Keywords: Electromagnetic field, Ovary, Organelles, Rat
  • Fereshteh Rafiee, Vahid Nejati, Reza Heidari, Hossein Ashraf Pages 133-140
    Background

    Tissue protective effect of compounds with antioxidant properties has been demonstrated. The alkaloids found in barberry root are considered as antioxidants.

    Objective

    According to barberry protective effects in different tissues, in this study, the protective effect of Berberis integerrima Bge. root)MEBIR) was evaluated against CCl4-induced testicular damages in Wistar rats.

    Materials And Methods

    40 mature male rats were randomly divided into 5 groups: 1: Normal control, 2: Sham: received CCl4 diluted in olive oil (50% v/v; 1ml/kg bw), intraperitoneally, twice a week for 4 weeks, 3 and 4: Sham rats treated with MEBIR (250 and 500 mg/kg bw) for 28 days, 5: Sham rats treated with silymarin (50 mg/kg bw) for 28 days. After 28 days, serum testosterone level, absolute testis weight, catalase activity, malondialdehyde level, and histological parameters were investigated.

    Results

    In the treated rats with MEBIR (250 and 500 mg/kg bw) or silymarin (50 mg/kg bw), there was a significant increase in the absolute testis weight, testosterone level, seminiferous tubules diameter (p<0.001), thickness of the epithelium, tubule differentiation index) p<0.001), spermiogenesis index (p<0.001), the activity of catalase, and a significant decrease in interstitial tissue thickness (p<0.001) and malondialdehyde level in comparison with CCl4-treated group. The effect of the MEBIR at dose of 500 mg/kg bw is more than that of the standard drug, silymarin (50 mg/kg bw).

    Conclusion

    From the results, it is suggested that the protective effects of MEBIR is possibly due to antioxidant effects of its bioactive compounds.

    Keywords: Berberis, Antioxidant, Carbon tetrachloride, Testis, Rats
  • Farhad Golshan Iranpour, Soleiman Kheiri Pages 141-144
    Background

    Lead is an industrial heavy metal that can decrease sperm motility.

    Objective

    The aim was to investigate the protective effects of calcium against lead on motility of spermatozoa.

    Materials And Methods

    In total 40 adult male Swiss white mice were randomly divided into 5 groups (control, lead of 1st wk, lead of 2nd wk, lead/calcium of 1st wk and lead/calcium of 2nd wk). The lead groups of mice were injected by a single dose of lead acetate (200 mg/kg) intraperitoneally. Lead/calcium groups of mice were injected by a single same dose of lead acetate along with three doses of 80 mg/kg calcium chloride. The control group of mice was injected only with same volume of distilled water through the same route. Mice of 1st and 2nd wk groups were sacrificed through cervical dislocation one and two weeks after injections respectively.

    Results

    Mean of the progressive motile spermatozoa of cauda epididymis in lead/calcium group of the first week was higher than the lead group of the first week and this difference was significant. There was not any significant difference among weight of testes and epididymides of all groups.

    Conclusion

    It can be concluded that calcium can decrease the effects of lead on sperm motility.

    Keywords: Calcium, Lead, Mouse, Sperm motility