فهرست مطالب

پژوهش های ماهی شناسی کاربردی - سال چهارم شماره 3 (پاییز 1395)

نشریه پژوهش های ماهی شناسی کاربردی
سال چهارم شماره 3 (پاییز 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/09/28
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مهران پارسا *، احسان کامرانی، علی نکورو صفحات 1-14
    شاخص های رشد و مرگ و میر ماهی زرد (E. affinis) با استفاده از ترکیب فراوانی طولی و زیست سنجی 13716 عدد ماهی در آب های استان هرمزگان در سال 1392 مورد مطالعه قرار گرفت. دامنه طولی و میانگین دامنه طولی این گونه به ترتیب 85-22 سانتی متر 59/36 بدست آمد. از روش ELEFFAN I در برنامه FISAT برای آنالیز داده ها استفاده شد. شاخص های رشد مانند طول بی نهایت L∞)- 88/2) سانتی متر، ضریب رشد K)- 0/51) در سال و سن در طول صفر t0)- -0/23) محاسبه شد. در مجموع هشت گروه همزاد طولی برای ماهی زرده تشخیص داده شد و بیشینه بازگشت شیلاتی این ماهی به میزان 14/48 درصد در مرداد ماه به دست آمد. محاسبه مرگ و میر کل (Z) با استفاده از منحنی صید به میزان 1/87 در هر سال به دست آمد. ضریب مرگ و میر طبیعی (M) و مرگ و میر صیادی (F) با استفاده از فرمول تجربی پائولی به ترتیب 0/64 و 1/23 در هر سال محاسبه شد. ضریب بهره برداری (E) برای ماهی زرده 0/65 بدست آمد که نشان دهنده این است که ماهی زرده در آب های استان هرمزگان بیش از حد بهره برداری شده است.
    کلیدواژگان: E، affinis، رشد، مرگ و میر، ماهی زرده، استان هرمزگان، فراوانی طولی
  • علی شعبانی*، حدیثه کشیری، زهره قدسی صفحات 15-28
    ماهی کفال طلایی (L. aurata) گونه ای غیر بومی و دارای ارزش تجاری بالا در دریای خزر می باشد. این گونه طی سال های اخیر در اثر ابتلا به بیماری نکروز عصبی ویروسی دچار تلفات شدیدی گردید. در تحقیق حاضر، به منظور ارزیابی و مقایسه ساختار ژنتیکی کفال طلایی در مناطق قره سو و گمیشان (28 نمونه برای هر منطقه) و همچنین نمونه های تلف شده در منطقه قره سو (28 نمونه) از شش جایگاه ریزماهواره ای (Mcs16EM، Mcs15AM، Muso10، Muso19، Muso22 و Muso27) استفاده شد. چند شکلی در تمام جایگاه های ژنی مشاهده شد. در بررسی شاخص های تنوع ژنتیکی، میانگین تعداد الل ها و هتروزیگوسیتی مشاهده شده به ترتیب 14/33 و 0/82 بدست آمد. همچنین از نظر غنای اللی و هتروزیگوسیتی تفاوت معنی داری بین نمونه های مورد بررسی مشاهده نشد. 10 مورد از 18 تست مورد بررسی انحراف معنی دار از تعادل هاردی-وینبرگ نشان دادند. میزان متوسط شاخص های درون آمیزی (Fis)، تمایز ژنتیکی (Fst) و جریان ژنی (Nm) نیز به ترتیب 0/070، 0/033 و 8/40 بدست آمد. به علاوه، پایین ترین فاصله و بالاترین شباهت ژنتیکی بین نمونه های گمیشان و قره سو مشاهده گردید به نحوی که بر اساس دندروگرام UPGMA بر مبنای فاصله ژنتیکی، نمونه های قره سو و گمیشان در گروهی مجزا از نمونه های تلف شده قرار گرفتند.
    کلیدواژگان: L، aurata، ریزماهواره، قره سو، گمیشان
  • علی سپاهی، سعید گرگین*، خوان سانتوز، رضا عباسپور نادری، محمود رضا آذینی صفحات 29-42
    برای شناخت ترکیب ماهیان صید تور ترال مورد استفاده در دریای عمان منطقه چابهار (سواحل استان سیستان و بلوچستان) مطالعه ای در خرداد ماه 1395 در صیدگاه های چابهار، کنارک و پزم انجام شد. با انجام هفت بار تورکشی، 23 گونه آبزی متعلق به 15 خانواده صید و شناسایی شدند که در این میان یال اسبی با 63 درصد بیشترین تعداد و سومان (Epinephelus areolatus)، سپر ماهی برقدار ایرانی (Torpedo sinuspersici)، هامور معمولی (Epinephelus coioides)، سرخوی خط طلایی (Pristipomoides multidens) و گلو (Netuma thalassina) با 0/05 درصد کم ترین مقدار را داشتند. بیش ترین فراوانی طولی در ماهی یال اسبی در کلاسه طولی 88/5– 77/5 سانتی متر مشاهده می گردد. بررسی تنوع گونه ای و نمایه های صورت گرفته در رابطه با ماهیان صید شده نشان دهنده عدد 0/692 برای نمایه سیمپسون و عدد 2/459 برای نمایه شانون ماشد. هم-چنین غنای زیستگاهی 29/9 و نمایه یکنواختی بر اساس رابطه کامارگو 0/185 محاسبه گردید.
    کلیدواژگان: تنوع زیستی، تور ترال، شاخص شانن، غنای گونه ای، یکنواختی، چابهار
  • علیرضا افشاری، ایمان سوری نژاد*، حسینعلی شیبک، سمیه عرب نژاد صفحات 43-52
    خشکسالی های مداوم و کاهش کیفیت آب چاه ها و افزایش شوری آنها، تنگنای آینده پرورش ماهی سفیدک سیستان (S. zarudnyi) می باشد. این ماهی بومی منطقه سیستان است. اثر استرس شوری با درجه های مختلف (1، 3، 6، 9 و 12 قسمت در هزار) بر میزان رشد، برخی از پارامترهای بیوشیمیایی خون ماهی (شامل گلوکز، سدیم، پتاسیم، کلسیم و پروتئین کل) و سطح هورمون کورتیزول به منظور دستیابی به شرایط مناسب رشد و پرورش بررسی شد. بدین منظور، 225 قطعه ماهی با طول کل 0/387±14/49 سانتی متر و وزن 1/41±24/89 گرم طی 30 روز پرورش یافتند. میزان رشد در روزهای اول، پانزدهم و سی ام بررسی شد و میزان هورمون کورتیزول و پارامترهای بیوشیمیایی خون در پایان دوره آزمایش سنجیده شد. با افزایش شوری نسبت به تیمار شاهد (با شوری یک قسمت در هزار)، میزان رشد کاهش یافت به طوری که در تیمارهای با شوری های 3، 6 و به ویژه 9 و 12 قسمت در هزار میزان رشد منفی بود ولی در هیچکدام از تیمارها تلفاتی مشاهده نگردید. مقدار هورمون کورتیزول و گلوکز با افزایش میزان شوری در خون ماهیان افزایش یافت. بیشترین و کمترین میزان کورتیزول و گلوکز به ترتیب در شوری 12 و تیمار شاهد مشاهده شد. براساس نتایج حاصله، تمامی پارامترهای بیوشیمیایی خون به استثنای مقادیر سدیم و پتاسیم در تیمارهای مختلف به طور معنی داری با تیمار شاهد متفاوت بود. بنابراین، با توجه به کاهش رشد و افزایش سطوح کورتیزول و گلوکز با افزایش شوری و علائم استرس مشاهده شده در ماهی به نظر می رسد آب شیرین بهترین شوری برای پرورش ماهی سفیدک سیستان باشد.
    کلیدواژگان: S، zarudnyi، استرس شوری، کورتیزول، رشد، سیستان
  • محمد سوداگر *، سولماز صدق پور ثابت، حمیده ذکریایی، شهرام دادگر صفحات 53-64
    جهت بررسی اثرات هورمون های اواپریم (SGnRHa+ دامپریدون)، اوافکت (آنتاگونیست دوپامین + GnRH) و عصاره هیپوفیز بر تکثیر مصنوعی، تعداد 50 قطعه مولد ماده ماهی سفید (R. kutum) در فصل مهاجرت تولید مثلی از رودخانه سفید رود صید گردیده و جهت انجام مراحل آزمایش به مرکز تکثیر شهید انصاری (رشت، ایران) منتقل شد. ماهیان به 6 گروه شاهد (تزریق سرم فیزیولوژیک )، تزریق اواپریم (با دوزهای 10، 20 و 30 میکروگرم)، تزریق اوافکت (با دوزهای 5 و 10 میکروگرم بر کیلوگرم) و تزریق عصاره هیپوفیز کپور (به میزان 3 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) تقسیم شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، بیشینه و کمینه درصد لقاح به ترتیب در ماهیان مولد سفید تحت تزریق اواپریم (20 میکروگرم بر کیلوگرم) و عصاره هیپوفیز مشاهده شد. حداکثر درصد پاسخ مولدین درتیمار اوافکت (10 میکروگرم بر کیلوگرم) و اواپریم (20 میکروگرم بر کیلوگرم) و حداقل آن درمولدین تیمارهای هیپوفیز و اواپریم (30 میکروگرم بر کیلوگرم) استحصال شد. حداکثر و حداقل زمان رسیدگی در ماهیان مولد سفید به ترتیب، در تیمار اواپریم 10 میکروگرم بر کیلوگرم (2±45 ساعت پس از تزریق هورمون) و تیمار اوافکت 10 میکروگرم بر کیلوگرم (2±40/25 ساعت پس از تزریق هورمون) مشاهده شد. بیش ترین و کم ترین درجه ساعت رسیدگی نیز به ترتیب در ماهیان تحت تزریق اواپریم (10 میکروگرم بر کیلوگرم) و اوافکت (10 میکروگرم بر کیلوگرم) ثبت گردید. افزون بر این، حداکثر و حداقل درصد تخمه گشایی به ترتیب در ماهیان تحت تزریق اواپریم (10 میکروگرم بر کیلوگرم) و عصاره هیپوفیز گزارش گردید. بیش ترین و کم ترین درجه روز تخم گشایی به ترتیب در ماهیان تحت تزریق اواپریم (10 میکروگرم بر کیلوگرم وزن بدن ماهی) اوافکت (10 میکروگرم بر کیلوگرم وزن بدن ماهی) مشاهده گردید. به دلیل تاثیر بیشتر هورمون اواپریم بر میزان اوولاسیون ماهی سفید، قابلیت دسترسی بیشتر و ارزان تر بودن این هورمون نسبت به اوافکت و هیپوفیز، استفاده از هورمون اواپریم در مطالعات آبزی پروری پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: R، kutum، اوافکت، اواپریم، عصاره هیپوفیز، تکثیر مصنوعی
  • محمود محسنی *، محمد پورکاظمی، میرحامد سیدحسنی، حمیدرضا پورعلی صفحات 65-80
    بررسی حاضر به منظور ارزیابی اثرات سطوح مختلف مکمل بتائین جیره غذایی (0/5، 1، 5/1، 2 و 5/2 درصد بتائین بر کیلوگرم از رژیم غذایی) بر عملکرد رشد، ترکیب لاشه و برخی فراسنجه های خون شناسی و بیوشیمیایی سرم خون بچه فیل ماهی پرورشی (H. huso)، طراحی و اجرا گردید. بدین منظور، تعداد 150 قطعه ماهی (0/61±4/6 گرم) به طور تصادفی در 15 تانک فایبرگلاس (500 لیتری، 10 قطعه ماهی در هر تانک) توزیع شدند. برای هر تیمار، 3 تکرار در نظر گرفته شد و ماهیان با یکی از 5 جیره آزمایشی در حد سیری به مدت 12 هفته تغذیه شدند. وزن نهایی، شاخص رشد ویژه، نسبت بازده پروتئین، ضریب چاقی و ضریب تبدیل غذایی ماهیانی تغذیه شده از جیره محتوی 1/5 تا 2 درصد بتائین در انتهای دوره آزمایش، به طور معنی داری از ماهیان تغذیه شده از جیره حاوی 0/5 درصد بتائین مناسب تر بود. بالاترین میزان رشد و کارایی غذا نیز در ماهیان تغذیه شده با 1/5 تا 2 درصد بتائین مشاهده گردید. با افزودن بتائین به جیره غذایی ماهیان، میزان پروتئین لاشه به طور معنی داری افزایش یافت. به علاوه، مقادیر متوسط گلبول‏های سفید خون و فعالیت آنزیم های کبدی مانند آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و آسپارتات آمینوترانسفراز(AST) در ماهیان تغذیه شده با جیره غذایی حاوی 1/5 تا 2/5 درصد بتائین، نسبت به آن هایی که با جیره حاوی 0/5 درصد بتائین تغذیه شدند به طور معنی داری کمتر بود. در نتیجه، به منظور دستیابی به حداکثر رشد، ترکیب بهینه لاشه و شاخص های خون شناسی و آنزیم های کبدی در بچه فیل ماهی پرورشی، پیشنهاد می شود از میزان 1/5 تا 2 درصد بتائین در جیره غذایی این ماهی استفاده گردد.
    کلیدواژگان: H، huso، بتائین، رشد، کارایی غذا، فراسنجه های خون شناسی و بیوشیمیایی
  • ابراهیم حسین نجدگرامی *، پیتر بوسیر صفحات 81-92
    پلی به تا هیدروکسی بوتیرات (PHB) یک پلی مر طبیعی می باشد که در شرایط استرس زای محیطی در باکتری ها تولید می شود و تجزیه آن در دستگاه گوارش آبزیان باعث تولید اسیدچرب کوتاه زنجیره بتاهیدروکسی بوتیریک اسید می شود. تعداد 592 بچه ماهی تاسماهی سیبری (A. baerii) با وزن اولیه 0/9±11/1 گرم، برای بررسی تاثیر پلی بتاهیدروکسی بوتیرات و باکتری های تجزیه کننده آن بر متابولیسم چربی و pH دستگاه گوارش، به مدت 60 روز با چهار تیمار جیره پایه، جیره پایه حاوی دو گونه باکتری (Acidovorax spp. G3DM-41 and BSB421) تجزیه کننده PHB هر کدام با تراکم 107CFU/g feed، دو درصد PHB، باکتری های تجزیه کننده + دو درصد PHB) تغذیه شدند. در انتهای دوره پرورش نتایج نشان داد که استفاده از تیمارهای غذایی بر متابولیسم چربی در کبد و ماهیچه به ماهیان تاثیر گذاشته است. براساس این نتایج تاثیر معنی دار بر میزان اسیدهای چرب اشباع، تک غیر اشباع، اسید لینولئیک و میزان کل امگا 6 ماهیچه در بین تیمارها دیده نشد. پایین ترین مقادیر اسیدهای چرب اسید لینولنیک، DHA، EPA و میزان کل امگا 3 در ماهیچه در تیمار چهارم دیده شد که با 3 تیمار اول دارای اختلاف معنی دار بود. همچنین استفاده از تیمارهای غذایی تنها بر میزان کل اسیدهای چرب امگا 6 در کبد تاثیر گذار بود که به ترتیب بالاترین و پایین ترین مقادیر آن، به ترتیب در تیمار چهارم و سوم دیده شد که با یکدیگر دارای اختلاف معنی دار بودند. pH دستگاه گوارش در انتهای دوره اندازه گیری شد و پایین ترین میزان آن در 3 منطقه (ابتدای و انتهای روده کوچک، روده بزرگ) در بچه ماهیانی دیده شد که از تیمار سوم تغذیه کرده بودند که با سایر تیمارها دارای اختلاف معنی دار بود. نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از PHB و باکتری های تجزیه کننده آن بر متابولیسم چربی و همچنین PH دستگاه گوارش در بچه ماهیان تاس ماهی سیبری تاثیرگذار است که می توان از این مسئله برای بهبود کیفیت گوشت بچه ماهیان و شاخص سلامت روده از آن استفاده کرد.
    کلیدواژگان: A، baerii، پلی مر، پلی به تا هیدروکسی بوتیرات، متابولیسم چربی، پریبیوتیک
  • فرانک شفیعی، رضا داودی *، دارا باقری، فاطمه جمالی، حمیدرضا نوریزدان صفحات 93-105
    شیوع عفونت های ناشی از ساپرولگنیاسیس در دوران انکوباسیون تخم و ممنوعیت استفاده از مواد شیمیایی نظیر مالاشیت گرین، جایگزینی ترکیبات ضدقارچی با کارایی بالا و حداقل عوارض زیست محیطی را ضروری می نماید .سیر (Allium sativum) از جمله گیاهانی است که در زمینه خواص ضد قارچی و ضد میکروبی آن مطالعات زیادی صورت گرفته است. بنابراین، بررسی اثرات ضد قارچی عصاره آبی، اتانولی و متانولی سیر بر قارچ ساپرولگنیا، تعیین حداقل غلظت بازدارنده رشد قارچ مذکور و مقایسه میزان بازدارندگی بین غلظت های مختلف عصاره سیر با مالاشیت گرین و برونوپول، از اهداف این تحقیق بود. قارچ ساپرولگنیا از نمونه های آلوده جداسازی، خالص سازی و شناسایی شد. عصاره های اتانولی، متانولی و آبی سیر آماده سازی شدند. اثرات بازدارندگی غلظت های مختلف این عصاره ها (0/3، 0/5، 3، 50 و 100 میلی گرم بر میلی لیتر ) پس از 48 ساعت از رشد قارچ به روش چاهک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد میزان بازدارندگی تمامی عصاره های مورد آزمایش بر رشد قارچ ساپرولگنیا در روزهای اول و دوم با روز سوم تفاوت معنی داری داشتند. میزان بازدارندگی عصاره اتانولی سیر با غلظت 3 میی گرم بر میلی لیتر بیشترین اثر بازدارندگی بر رشد قارچ ساپرولگنیا را نسبت به مالاشیت گرین و برونوپول نشان داد. میزان MIC برای عصاره آبی، اتانولی و متانولی سیر 0/3 میلی گرم بر میلی لیتر بدست آمد. در نتیجه، عصاره سیر دارای خواص ضد قارچی می باشد و به دلیل منشا گیاهی آن و نداشتن عوارض جانبی برای آبزیان و کاربران، می توان از گیاه سیر به عنوان ضد قارچ در صنعت آبزی پروری استفاده کرد.
    کلیدواژگان: O، mykiss، عصاره گیاه سیر، مالاشیت گرین، برونوپول، ساپرولگنیازیز، دوره انکوباسیون
|
  • Mehran Parsa*, Dr Ehsan Kamrani, Ali Nekoru Pages 1-14
    Growth and mortality parameters for Kawakawa (Euthynnusaffinis Cantor, 1849)were studied using the length frequency composition and biometry of 13716 individuals in Hormozgan province waters in 2013. Length range and mean length range of this species were obtained as 22-85 cm and 59.36 cm, respectively. ELEFFAN I method in FISAT program were used for data analyses.Growth parameters were estimated aslength infinity (L∞) =88.2 cm, growth rate (K) =0.51 year-1 and the age at the length 0 (t0) =-0.23. Overall,eight cohorts were distinguished for kawakawa and maximum recruitment pattern was obtained as 14.48%in August.Total mortalityestimation was found to be Z= 1.87 year-1using catch curve.Natural and mortality coefficients were estimated using the Pauly's formula which resulted in M= 0.64 year-1and F=1.23 year-1, respectively.Exploitation rate (E) was calculated as 0.65 indicating that kawakawa was fully exploited in Hormozgan provincewaters.
    Keywords: E. affinis, Growth, Mortality, Hormozgan province waters, Length frequency
  • Dr Ali Shabani*, Dr Hadiseh Kashiri, Zohreh Ghodsi Pages 15-28
    Golden grey mullet, Liza aurata, is a non-endemic species with high commercial value in the Caspian Sea. This species showed sever mortality during recent years due to viral nervous necrosis. In the present study, six microsatellite loci (Mcs16Em, Mcs15Am, Muso10, Muso19, Muso22 and Muso27) were used to assess and compare the genetic structure of golden grey mullet in Gharesou and Gomishan regions (28 samples for each region) as well as dead samples from Gharesou region (28 samples). The polymorphism was observed in all loci. In the study of genetic diversity indices, the mean number of alleles and observed heterozygosity were obtained as 14.33 and 0.82, respectively. In addition, no significant difference of allelic diversity and heterozygosity was also observed between studied samples. 10 out of 18 tests showed significant deviation from Hardy-Weinberg equilibrium. The average amounts of inbreeding (Fis), genetic differentiation (Fst) and gene flow (Nm) indices were obtained as 0.07, 0.033 and 8.40, respectively. Furthermore, the lowest genetic distance and the highest genetic similarity were observed among the samples of Gomishan and Gharesou in that according to UPGMA dendrogram based on genetic distance, the samples from Gharesou and Gomishan were considered as a separate group from the dead samples.
    Keywords: L. aurata, Microsatellite, Gharesou, Gomishan
  • Ali Sepahi, Dr Saeid Gorgin*, Juan Santos, Reza Abbaspour Naderi, Mahmood Reza Azini Pages 29-42
    In order to determine the catch composition of trawl in Chabahar region (Sistan and Baluchistan coastlines), the present study was carried out in Chabahar, Konarak and Pozm ports in June 2016. 23 species belonging to 15 families were caught and identified after seven times trawling. Mean while, the maximum composition catch (63%) was observed in Cutlass fish (Trichiurus lepturus). This is while, the minimum composition catch (0.05%) belonged to Areolate Grouper (Epinephelus areolatus), Gulf torpedo (Torpedo sinuspersici), Orange-spotted grouper (Epinephelus coioides), Gold bandedjob fish (Pristipomoides multidens) and Giant catfish (Netuma thalassina). The maximumlength-frequency of Cutlass fishwas observed in the length class of 77.5 – 88.5 cm. Based on the biodiversity and indices analysis regarding the caught fish, Simpson and Shannon indices were estimated as 0.692 and 2.459, respectively. In addition, natural richness was 29.9 and evenness was calculated as 0.185 using Camargo equation.
    Keywords: Biodiversity, Trawl, Shannon index, Richness, Evenness, Chabahar waters
  • Alireza Afshari, Dr Iman Sourinejad* Hosseinali Sheybak, Somayeh Arabnejad Pages 43-52
    Continuous droughts, decline of water-wellquality and their salinity increaseare the future bottlenecks in the culture of Sistan’s loach (Schizithorax zarudnyi). This fishes an endemic species in Sistan region. Effects of different degrees of salinity stress (1, 3, 6, 9 and 12 ppt) on the growth rate; some of bloodbiochemical parameters (such as glucose, sodium, potassium, calcium and total protein) and cortisol hormone level inthis species wereevaluated in order to obtain the appropriate conditions for growth and culture. For this purpose, 255 individualswith total length of 14.49±0.387 cm and mean weight of 24.89±1.41 g were cultured for 30 days.Thegrowth rate was determined atday (D)1, D15 and D30 and the levels of cortisol andbiochemical parameters of the blood were measuredat the end of the experimentalperiod. The growth rate decreased withsalinity increase compared to the control treatment (1 ppt salinity) in that growth rate was negative in treatments with3, 6 and specially 9 and 12 ppt salinitiesbut no mortalities were observed in all treatments. The levels of cortisol hormone and glucose increased with salinity increases. The highest and lowest levels of cortisol and glucose were observed for the treatmentwith12 pptsalinity and control treatment, respectively (p
    Keywords: S. zarudnyi, Salinity stress, Cortisol, Growth, Sistan
  • Dr Mohammad Sudagar*, Solmaz Sedgh Poorsabet, Hamideh Zakariaee, Dr Shahram Dadgar Pages 53-64
    In order to improve aquaculture in the future, management of aquatics breeding seems to be necessary. According to the different limitative parameters of white fish natural breeding (Rutilus frisii kutum), it is impossible to restock this species through natural breeding. In order to evaluate the effect of Ovaprim (Dampridon䨉턝), Ovafact (Dopamin Antagonistᩴ) and Pitutary extract on artificial reproduction of white fish, 50 individual female brood stocks were caught from Sefidrood River during breeding migration time. They were then transferred to Shahid Ansari fish breeding center (Rasht, Iran). The fish were divided into six treatment groups: a control group (injected fish with physiology saline), injected fish with Ovaprim (10, 20 and 30 µg/ Kg body weight), injected fish with Ovafact (5 and 10 µg/ Kg body weight) and injected fish with pituitary extract of Common carp (3 mg/kg body weight). Based on the obtained results, the maximum and minimum fertilization rate was observed for injected white fish with Ovaprim (20 μg/kg body weight) and pituitary extract, respectively. The maximum rate of brood stock response was obtained for fish injected with Ovafact (10 µg/ Kg body weight) and Ovaprim (20 µg/ Kg body weight). However, its minimum rate was belonged to the brood stocks injected with pituitary extract and Ovaprim (30 µg/ Kg body weight). The maximum and minimum maturity time was found in white fish brood stock injected with 10 µg/ Kg body weight of Ovaprim (45± 2 hours after hormone injection) and 10 µg/ Kg body weight of Ovafact (40.25± 2 hours after hormone injection), respectively. The maximum and minimum degree-hour of ovulation was also recorded for fish injected with Ovaprim (10 μg/kg body weight), and Ovafact (10 μg/kg body weight), respectively. Furthermore, the maximum and minimum rate of hatching was reported for fish injected with Ovaprim (10 μg/kg body weight), and pituitary extract, respectively. The maximum and minimum degree-hour of hatching was obtained for fish injected with Ovaprim (10 μg/kg body weight) and Ovafact (10 μg/kg body weight), respectively. Due to of the high effect of Ovaprim hormone on white fish ovulation rate reported in this study and more availability and lower cost of this hormone compared to Ovafact and pituitary, it is suggested to use Ovaprim hormone aquaculture studies.
    Keywords: R. kutum, Ovafact, Ovaprim, Pitutary extract, Artificial reproduction
  • Dr Mahmod Mohseni*, Dr Mohammad Pourkazemi, Mirhamed Seyed Hassani, Hamidreza Pourali Pages 65-80
    The present study was designed and conducted in order to evaluate effects of different dietary betaine supplementation levels (0.5, 1, 1.5, 2 and 2.5 % Betaine kg-1 diet) on the growth rate, carcass compositions and some haematological-biochemical parameters of the blood serum in beluga, Huso huso to do so, 150 individuals (4.6±0.61 g) were randomely distributed into 15 fiberglass tanks (500 liter, 10 individuals in each tank). Three replicates were considered for each treatment and the fish were fed by one of five experimental diets for 12 weeks. Final weight, specific growth index, protein efficiency ratio, condition factor (CF) and feed conversion ratio (FCR) were significantly more favourable in the fish fed by diets containing 1.5 -2 % Betaine kg-1 diet compared to those fed by diets containing 0.5 % Betaine kg-1 diet at the end of experimental period. The higest growth performance and nutrient efficiency were also observed in the fish fed by diets containing 1.5-2 % Betaine kg-1 diet. The level of protein in the carcass was significantly increased as a result of adding Betaine to the fish diet. The mean number of white blood cells (WBC), activity of liver enzymes such as Alanine aminotransferase (ALT) and Aspartate aminotransferase (AST) were significantly lower in the fish fed by diet containing 1.5 and 2 % Betaine kg-1 diet compared to those fed by 0.5 % Betaine kg-1 diet. Consequently, it is suggested to use 1/5-2% Betaine in the food diet of juvenile beluga sinorder to obtain the maximum growth rate, optimized carcass composion, haematologicalparameters.
    Keywords: H. huso, Betaine, Growth, Nutrient efficiency, Heamotological, biochemical Parameters
  • Dr Ebrahim Najdegerami, Dr Peter Bossier Pages 81-92
    Five hundred and ninety two Siberian sturgeon (A. baerii) fingerlings (average weight, 11.1±0.9 g) were randomly distributed in 16 tanks (150 L) at a density of 35 fish per tank and fed different treatments (Control, degrading bacteria, 2% PHB, degrading bacteria 2%PHB) for 60 days. At the end of the experiment, the results indicated that the fish fed PHB or bacteria treatments had low midgut pH and the lowest pH was observed in PHB treatment. Also PHB significantly decreased hindgut pH then the others and the lowest hindgut pH was seen in PHB treatment (p
    Keywords: A. baerii, Polymer, Poly, β, hydroxybutyrate, Lipid metabolism, Prebiotic
  • Faranak Shafiei, Dr Reza Davoodi*, Dr Dara Bagheri, Dr Fatemeh Jamali, Dr Hamidreza Nooryazdan Pages 93-105
    The spread of Saprolegnia fungus throughout the incubation period and the prohibition use of chemicals such as Malachite Green, necessitate the substitution of antifungal compounds with high efficiency and minimum environmental side effects. Garlic (Allium sativum) is a plant whose antifungal and antimicrobial properties have been frequently studied. Therefore, the aims of the present study were to assess the antifungal effects of aqueous, ethanol and methanol extracts of garlic on Saprolegnia fungus, determine its minimum inhibitory concentration for the fungus growth and compare the minimum inhibitory level of the garlic extracts with Malachite green and Bronopol. Saprolegnia fungus was isolated, purified and identified from the infected eggs. Ethanolic, methanolic and aqueous garlic extracts were prepared. The inhibitory effects of different concentrations (0.3, 0.5, 3, 50 and 100 mg/ ml) of these extracts were tested 48 hours after fungus growth using wells method. Results showed that inhibitory level of all tested extracts on the growth of Saprolegnia fungus at day (D) 1 and D2 was significantly different from D3. The ethanolic extract of the garlic with 3 mg/ml concentration showed the highest inhibitory effect on the Saprolegnia fungus growth rate compared to Malachite green and Bronopol. The level of MIC for aqueous, ethanolic and methanolic extract was obtained as 0.3 mg/ml. Consequently, garlic extract possesses antifungal effects and it can be used as an antifungal in the aquaculture industry due to its herbal origin and having no side effects on aquatics and consumers.
    Keywords: O. mykiss, Garlic extract, Malachite green, Bronopol, Saprolegniasis, Incubation period