فهرست مطالب

اپیدمیولوژی ایران - سال سوم شماره 1 (پیاپی 6، بهار و تابستان 1386)

مجله اپیدمیولوژی ایران
سال سوم شماره 1 (پیاپی 6، بهار و تابستان 1386)

  • 86 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/02/18
  • تعداد عناوین: 10
|
  • محرابی سمراد، علیرضا دلاوری، قباد مرادی، نادر اسماعیل نسب، آرش پولادی، سیامک عالی خانی، فرشید علاالدینی صفحات 1-9
    مقدمه و اهداف
    مصرف دخانیات به عنوان یکی از عوامل افزایش دهنده ی بار کلی بیماری ها مطرح می باشد که سالانه باعث مرگ 4 میلیون نفر در جهان می شود. مطالعه حاضر به دنبال لزوم تغییر در روند رو به افزایش بیماری های وابسته به شیوه ی زندگی و کمبود مطالعات وسیع در رابطه با الگوی مصرف دخانیات در ایران انجام پذیرفته است.
    روش کار
    روش مطالعه به صورت مقطعی (Cross-Sectional) با استفاده از پرسش نامه بوده است. انتخاب نمونه ها با شیوه نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای از کل استان ها بود که در نهایت تعداد 84706 نفر از کل 89457 مورد رکورد اولیه، پس از غربالگری داده ها و حذف موارد مخدوش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    از میان افراد مورد مطالعه، 7/49% نفر مرد و بقیه زن بودند. از نظر وضعیت تحصیلی 52% بی سواد یا کم سواد و بقیه باسواد بودند. محل سکونت 8/64% شهر و بقیه روستا بود. 9/79% افراد غیرسیگاری، 3/15% سیگاری فعال، 1/2% سیگاری غیرفعال و 7/2% سیگاری ترک کرده بودند. بیشترین فراوانی نسبی مصرف سیگار در گروه های سنی 35 تا 64 سال بود (001/0>P)، درصد ترک سیگار با افزایش سن، به ویژه در زنان افزایش می یابد (001/0>P). فراوانی نسبی مصرف سیگار در مردان بیشتر از زنان است (001/0>P). فراوانی نسبی مصرف سیگار در شهرنشینان پایین تر بود (001/0>P). میانگین تعداد نخ مصرفی سیگار در روز 69/14 بود. فراوانی نسبی مصرف سیگار با افزایش سطح تحصیلات کاهش می یابد (001/0>P).
    نتیجه گیری
    این مطالعه که در سطحی وسیع انجام گرفته توانسته است اطلاعاتی پایه را برای مطالعات طولی در آینده فراهم سازد. نیاز به وجود و اشاعه برنامه های کنترلی در مورد توقف و یا کاهش مصرف و پیش گیری از مصرف سیگار در جامعه به خوبی احساس می شود.
    کلیدواژگان: مصرف سیگار، دخانیات، فراوانی، الگوی مصرف، افراد 15 تا 64 سال، ایران
  • اکبر فتوحی، مهدی خبازخوب، حسن هاشمی، کاظم محمد صفحات 11-17
    مقدمه و اهداف
    شناسایی زودرس اختلالات بینایی سنین پایین با میزان پاسخ مناسب تری همراه است. یکی از راه های شناسایی این اختلالات غربالگری دید در بدو ورود به مدرسه می باشد. با توجه به اهمیت این برنامه ها هدف از این گزارش تعیین اعتبار معاینات چشم بدو ورود به مدرسه در دانش آموزان دزفول می باشد.
    روش کار
    طی یک مطالعه مقطعی و با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 5721 نفر دانش آموز دزفولی از 39 خوشه انتخاب شدند. از افراد شرکت کننده در این مطالعه اطلاعات مربوط به معاینات دید 2158 دانش آموز که در زمان آغاز سال تحصیلی توسط مربیان و معلمان صورت گرفته بود از پرونده های آنان استخراج شد و با نتایج به دست آمده از معاینات اپتومتریست ها مقایسه شد. سنجش حدت بینایی اصلاح نشده، توسط اپتومتریست ها و مربیان بوسیله چارت E صورت گرفت.
    نتایج
    معاینات غربالگری انجام شده در دانش آموزان شهرستان دزفول بر اساس معاینات اپتومتریست ها دارای 25% حساسیت و 6/96% ویژگی بود هم چنین ارزش اخباری مثبت و منفی معاینات غربالگری به ترتیب 4/13% و 4/98% بود. اختلاف مشاهده شده حساسیت و ویژگی بین دو جنس از نظر آماری معنی دار نیست (356/0=P و 228/0=P). اختلاف مشاهده شده در شهر و روستا فقط در مورد ویژگی از نظر آماری معنی دار است به طوری که این مقدار در روستا بیشتر است (001/0P<).
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان می دهد که معاینات غربالگری صورت گرفته در مدارس دزفول برای اختلالات بینایی از اعتبار و صحت کافی برخوردار نبوده است و حساسیت کافی برای یافتن موارد را نداشته است. لازم است با همکاری ارگان های مربوطه چاره ای در این خصوص اندیشیده شود تا موارد منفی کاذب مشاهده شده را در معاینات بدو ورود به مدرسه با غربالگری هوشیارانه تر کاهش داد.
    کلیدواژگان: حساسیت، ویژگی، معاینات چشم، دانش آموزان، دزفول
  • بیژن مقیمی دهکردی، عبدالرضا رجایی فرد، سیدحمیدرضا طباطبایی، بهرام ضیغمی، آزاده صفایی، سیدضیاالدین تابعی صفحات 19-24
    مقدمه و اهداف
    سرطان به عنوان یک مسئله مهم بهداشتی در کشورهای صنعتی به شمار می رود و در کشورهای درحال توسعه شیوع بیماری های واگیر ابعاد جدی این مسئله را پنهان داشته است. در کشور ما اهمیت بیماری در حال افزایش است و در این میان سرطان معده در اکثر پژوهش های انجام گرفته پس از سرطان پوست، رتبه اول یا دوم را دارا بوده است. این سؤال همیشه مطرح بوده است که پس از تشخیص وجود سرطان میزان بقاء در مبتلایان به عنوان یک شاخص در ارزشیابی کنترل سرطان چقدر است و تغییرات آن با مشخصات فرد بیمار، درجه پیشرفت بیماری و سایر عوامل مؤثر چگونه است.
    روش کار
    در این بررسی کلیه بیماران مبتلا به سرطان معده در فاصله زمانی 1/1/1380 تا 29/12/1384 ثبت شده در مرکز ثبت تومور استان فارس به صورت سرشماری انتخاب شدند. اطلاعات مربوط به بقاء بیماران به صورت تلفنی، مراجعه به منازل بیماران و پرونده های پزشکی ایشان و سایر منابع به دست آمد. در نهایت توسط دو روش ناپارامتری برآورد تابع بقاء، کاپلان میر (Kaplan-Meier) و مدل مخاطره متناسب کاکس (Cox proportional hazard model) و با در نظر گرفتن 05/0 به عنوان سطح معنی داری و با استفاده از نرم افزار آماری 13SPSS آنالیز داده ها صورت پذیرفت.
    نتایج
    از مجموع 442 بیمار مبتلا به سرطان معده 6/68% (303 نفر) مذکر می-باشند. میانگین سن مبتلایان 4/58 سال (انحراف معیار = 46/14) می باشد. در تحلیل تک متغیره با روش کاپلان - میر ارتباط معنی داری بین متغیرهایی از جمله سن تشخیص سرطان (001/0>P)، درجه تمایز یافتگی تومور (009/0=P)، متاستاز بیماری (001/0>P) و نوع اولین درمان (001/0>P) با بقاء بیماران مشاهده گردید. هم چنین ارتباط معنی داری بین بقاء و جنسیت، گروه قومی، وزن، شاخص توده بدنی (BMI)، مصرف دخانیات، سابقه فامیلی ابتلا به یک نوع سرطان در بستگان نزدیک و دور، محل سکونت، بعد خانوار، وضعیت تاهل، شغل مردان و زنان، میزان درآمد ماهیانه به دست نیامد. درتحلیل چند متغیره با مدل کاکس تنها متغیرهای سن تشخیص بیماری، درجه تمایز یافتگی تومور و متاستاز معنی دار گردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این بررسی نیاز به تشخیص زودرس سرطان در سنین پائین تر و در مراحل اولیه سرطان، جهت افزایش طول عمر بیماران ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: تحلیل بقا، سرطان معده، کاپلان میر، مدل مخاطره متناسب کاکس، استان فارس
  • محمد امین پورحسین قلی، ابراهیم حاجی زاده، علیرضا ابدی، آزاده صفایی، بیژن مقیمی دهکردی، محمدرضا زالی صفحات 25-29
    مقدمه و اهداف
    در بسیاری از تحقیقات پزشکی، با هدف بررسی توزیع بقای بیماران سرطانی براساس گروه بندی های دموگرافیک و کلینیکی از رگرسیون کاکس استفاده می شود حال آن که مدل های پارامتریک در برخی شرایط می توانند جایگزین مناسبی باشند. هدف از مطالعه حاضر مقایسه کارایی رگرسیون کاکس و مدل های پارامتریک در تحلیل بقای بیماران مبتلا به سرطان معده تحت مداوا در بخش گوارش بیمارستان طالقانی تهران است.
    روش کار
    این تحقیق یک مطالعه گذشته نگر بود که از طریق مراجعه به پرونده بیماران مبتلا به سرطان معده که از تاریخ بهمن 1381 لغایت دی 1385 در بخش گوارش بیمارستان طالقانی تهران تحت درمان بودند و از طریق تماس تلفنی، اطلاعات مربوط به بقای بیماران جمع آوری شد و مجموعا اطلاعات 746 بیمار به مطالعه وارد شدند. برای بررسی عوامل مؤثر بر بقای بیماران از رگرسیون کاکس و مدل های پارامتریک شامل وایبل، نمایی و لگ نرمال استفاده شد و معیار مقایسه کارایی مدل ها ملاک آکائیکه بود. کلیه محاسبات با نرم افزار SAS انجام و سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد.
    نتایج
    نتایج حاصل نشان داد میزان بقا برای بیماران در گروه سنی زیر 35 سال، بیمارانی با تومورهای کوچک و بیمارانی که هنوز دچار متاستاز نشده بودند به طور معنی داری بالاتر است (05/0P<) هم چنین طبق ملاک آکائیکه، کارایی کاکس و مدل نمایی در آنالیز چند متغیری مشابه بودند اما در آنالیز تک متغیری، جز در مدل مربوط به تحلیل اثر اندازه تومور، مدل های پارامتریک از مدل کاکس کارایی بهتری داشتند و در میان آن ها مدل لگ نرمال از همه مناسب تر به نظر می رسید.
    نتیجه گیری
    مدل کاکس و مدل نمایی در آنالیز چند متغیری مشابه بودند و اگر چه در آنالیز تک متغیری یک مدل مشخص به عنوان کاراترین مدل به دست نیامد اما نتایج نشان داد مدل لگ نرمال در میان مدل های پارامتریک بهترین برازش را دارد و می تواند به عنوان جایگزین کاکس در تحلیل بقای بیماران سرطان معده به کار رود.
    کلیدواژگان: رگرسیون کاکس، مدل پارامتریک، ملاک آکائیکه، سرطان معده
  • مهدی خبازخوب، اکبر فتوحی، محمدرضا مجدی، علی مرادی، زهرا حائری کرمانی، محسن سیدنوزادی صفحات 31-38
    مقدمه و اهداف
    تعیین رابطه برخی عوامل دموگرافیک و محیطی مرتبط با شرایط زندگی با بیماری اسهال حاد در کودکان مراجعه کننده به بیمارستان دکتر شیخ مشهد می باشد.
    روش کار
    بیمارستان دکتر شیخ مشهد مرکز تخصصی اطفال در شهر مشهد می باشد. 220 مورد و 220 شاهد برای مطالعه انتخاب گردید. موارد کودکانی که طی سه روز قبل از مراجعه به بیمارستان مدفوع شل و آبکی داشتند و تشخیص پزشک مبنی بر اسهال حاد بود تعریف گردید و از میان موارد مراجعه کرده به اورژانس بیمارستان انتخاب شدند. گروه شاهد از همان جامعه موردها انتخاب شد. شاهدها در اورژانس از بیماران سوختگی، تصادفات، بیماری های حاد تنفسی، و بیماری هایی که واجد شرایط بودند انتخاب شدند.
    نتایج
    متغیرهای شیر مصرفی تا 6 ماهگی، مصرف آنتی بیوتیک طی 15 روز گذشته، شاغل بودن مادر کودک، آشنایی مادر کودک با ORS، محل سکونت و قطعی آب طی یک هفته قبل از بیماری، از عوامل مستقلی بودند که با استفاده از مدل های رگرسیون لجستیک جداگانه رابطه معنی داری از نظر آماری با اسهال حاد در کودکان داشتند. در یک مدل رگرسیون لجستیک چندگانه رابطه بین عوامل فوق به عنوان متغیرهای مستقل و بیماری اسهال حاد مورد بررسی قرار گرفت. مصرف شیر خشک قبل از 6 ماهگی (79/5-77/1: CI95%، 21/3OR=) و مستاجر بودن (71/2-24/1: CI95%، 83/1OR=) و شاغل بودن مادر (06/5-2/1: CI95%، 48/2OR=) عوامل مؤثر بر اسهال حاد بودند که در مدل لجستیک چندگانه باقی ماندند و رابطه معنی دار با بیماری داشتند.
    نتیجه گیری
    طی این مطالعه عوامل خطر محیطی مهمی شناخته شد. گروه های در معرض خطر و مادران اطفالی که کودک زیر 5 سال دارند باید از این عوامل مؤثر آگاه باشند تا بتوانند در جلوگیری از بروز بیماری در کودک شان اقدام کنند. جلوگیری از بروز اسهال حاد در کودکان می تواند از خسارت های مالی سنگینی که به نظام بهداشتی وارد می شود محافظت کند.
    کلیدواژگان: اسهال حاد، مطالعه مورد شاهدی، کودکان
  • علیرضا اکبرزاده باغبان، الهام مسرت، مریم همتی صفحات 39-46
    مقدمه و اهداف
    نقش و اهمیت اطلاعات و آمار صحیح در ارتقا امر بهداشت و درمان در سطح جامعه بر هیچ کس پوشیده نیست. در این میان وجود پایگاه اطلاعات صحیح از مرگ و میر در جامعه امری ضروری است. تشخیص نویسی پزشکان، به خصوص علت زمینه ای مرگ ثبت شده در گواهی فوت، چنانچه دقیق و صحیح باشد، نقش مهمی در ایجاد چنین پایگاهی ایفا می کند. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی میزان توافق تشخیص های مختلف در پرونده پزشکی بیماران فوت شده و مقایسه آن با علت مرگ ثبت شده در گواهی فوت است.
    روش کار
    پژوهش حاضر از نوع مقطعی می باشد که در آن از بین 659 پرونده مربوط به بیماران فوتی بیمارستان لقمان حکیم طی سال 1384، به صورت تصادفی سیستماتیک 290 پرونده بررسی شد. از پرونده های مورد بررسی که براساس شماره پرونده از بخش بایگانی بیمارستان انتخاب گردیدند، نوع تخصص پزشک معالج و اطلاعات هویتی بیماران استخراج گردید. به علاوه کد تشخیص های اولیه، تشخیص نهایی و کد علت خارجی ثبت شده در فرم پذیرش وهم چنین کد علت زمینه ای درج شده درگواهی فوت مطابق با کتاب دهمین ویرایش طبقه بندی بین المللی بیماری ها (10ICD-) ثبت گردید. وضعیت توافق یا عدم توافق تشخیص اولیه با نهایی و هم چنین تشخیص نهایی با علت زمینه ای مرگ در رابطه با تخصص پزشکان به وسیله آزمون دقیق فیشر مورد سنجش قرار گرفت. ضمنا بررسی توافق بین تشخیص اولیه و نهایی هم چنین توافق بین تشخیص نهایی و علت زمینه-ای مرگ به کمک ضریب کاپا انجام گرفت.
    نتایج
    در این بررسی ضریب توافق کاپا برای تشخیص اولیه و نهایی 83/0 و ضریب فوق برای تشخیص نهایی و علت زمینه ای مرگ 95/0 محاسبه گردید. آزمون دقیق فیشر نشان داد که بین وضعیت توافق تشخیص اولیه و نهایی و هم چنین وضعیت توافق تشخیص نهایی و علت زمینه ای مرگ با تخصص پزشکان ارتباط معنی-دار آماری وجود ندارد. (در هر دو مورد 01/0P>). در62% از فوت شدگان علت خارجی در مرگ دخیل نبود. از 38% مرگ و میر با دخالت علل خارجی 21% مسمومیت به قسط خودکشی، 12% مسمومیت تصادفی توسط مواد زیان آور، 4% به علت تصادفات موتورسواران و 1% مربوط به سایر علل بود.
    نتیجه گیری
    در این تحقیق توافق بالایی میان تشخیص اولیه و نهایی و هم چنین تشخیص نهایی و علت زمینه ای مرگ در بعضی از تخصص ها دیده شد در حالی که چنین توافقی در سایر موارد مشاهده نشد. اگرچه این اختلاف از نظر آماری معنی-دار نبود ولی این امر معرف نقص سیستم ثبت مرگ در کشور ما (به خصوص در بعضی از تخصص ها) می باشد. با توجه به اهمیت تشخیص نویسی دقیق پزشکان، به خصوص تشخیص های مربوط به مرگ و میر، لازم است تا این تشخیص ها به صورت صحیح و دقیق و در همه انواع تخصص ها ثبت شود تا زمینه صحیح مقایسه علت مرگ ثبت شده در کشور با آمارهای ثبت شده جهانی فراهم شود.
    کلیدواژگان: علت زمینه ای مرگ، گواهی فوت، علت خارجی مرگ، تشخیص اولیه، تشخیص نهایی
  • بابک عشرتی، علی اکبر رضایی آشتیانی، فیروزه خزاعی، فضه ترکمانی، مهین سادات عظیمی صفحات 47-51
    مقدمه و اهداف
    از اواخر تیر ماه سال 1384 بر اساس گزارش مرکز مدیریت بیماری های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همه گیری موارد اسهال حاد آبکی ناشی از ویبریو کلرا سروتیپ اینابا در کشور شروع شد. در این زمینه در طی مدت همه گیری تعداد 16 بیمار وبایی از نوع اینابا در استان مرکزی نیز شناسایی شدند. هدف از این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر این همه گیری در استان مرکزی بوده است.
    روش کار
    مطالعه حاضر یک مطالعه مورد شاهد همسان شده بر اساس سن و جنس است که درآن موردها شامل تمام موارد اسهال حاد آبکی گزارش شده در تابستان 1384 و ساکن استان مرکزی و شاهدها از همسایه های آن ها بوده اند. برای محاسبه مقدار اثر از محاسبه نسبت شانس جفتی با رگرسیون لجستیک شرطی استفاده شد. دراین مطالعه P-Value کم تر از 05/0 به عنوان سطح معنی داری آماری تلقی شد.
    نتایج
    تعداد 16 بیمار به عنوان مورد با 32 شاهد مقایسه شدند که بر اساس نتایج به دست آمده نسبت شانس محاسبه شده برای مصرف سبزی (98/35- 25/2:CI95%، 9=OR) بوده است. برای گرم کردن مناسب غذای مانده برای مصرف این مقدار (022/1- 015/0=CI95%، 12/0=OR)، نامناسب شستن سبزی و میوه (06/21-88/0=CI95%، 29/4=OR) و مصرف بستی غیرپاستوریزه (83/24- 99/=CI95%، 96/4=OR) بوده است.
    نتیجه گیری
    اگرچه در طی همه گیری اخیر تعداد کمی از موارد در استان بروز کرد ولی با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه به نظر می رسد آموزش بهداشت در زمینه پیشگیری از وبا می تواند نقش مؤثری در جلوگیری از همه گیری های آینده داشته باشد. این آموزش بیشتر باید در جهت رعایت بهداشت فردی، استفاده مناسب از غذاهای قابل آلوده شدن باشد.
    کلیدواژگان: وبا، همه گیری، استان مرکزی، اینابا
  • مصطفی قربانی، مسعود یونسیان، اکبر فتوحی، حجت زراعتی، سعید صادقیان، یوسف رشیدی صفحات 53-59
    مقدمه و اهداف
    شواهد اخیر گویای این مطلب هستند که مواجهه طولانی مدت با آلودگی هوا موجب پیشرفت وتشدید آترواسکلروز، افزایش خطر بیماری های قلبی - روقی و مرگ می شود. مواجهات کوتاه مدت ممکن است موجب ترمبوز و حوادث حاد ایسکمیک گردد. از آن جا که این یافته ها ناکامل و متناقضند مطالعات بیشتری مورد نیاز است. این مطالعه به منظور ارزیابی ارتباط میان آلودگی هوا(PM10و CO) و پذیرش اورژانسی در بیمارستان به علت سندرم حاد قلبی (ACS) به صورت یک مطالعه مورد-متقاطع انجام شد.
    هم چنین در این مطالعه ویژگی های فردی به عنوان تعدیل کننده اثر مورد بررسی قرار گرفت.
    روش کار
    دویست و پنجاه بیمار ساکن تهران که با تشخیص سندرم حاد قلبی از 15 فروردین تا 20 خرداد 1386 بستری شده بودند تحت مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات فردی از جمله جنسیت، سن، تاریخ بستری، تاریخ شروع علائم، بیماری های همراه (فشارخون، دیابت) و وضعیت سیگار کشیدن افراد در دسترس بود. داده های روزانه و ساعتی آلودگی هوا از شرکت کنترل کیفیت هوا اخذ شد. در این مطالعه فاکتورهای هواشناسی، استرس، فعالیت فیزیکی و روز تعطیل هفته به عنوان متغیر مخدوش کننده در مطالعه وارد شد.
    نتایج
    ارتباط مثبت معنی داری بین سندرم حاد قلبی و میانگین 24 ساعته مونوکسید کربن (34/1-03/1: CI95%، 18/1=OR) به ازای افزایش هر واحد مونوکسید کربن یافته شد ولی ارتباط سندرم حاد قلبی و میانگین 24 ساعته ذرات معلق کوچک تر از 10 میکرون (01/1-99/0: CI95%، 005/1=OR) از لحاظ آماری معنی دار نبود. ارتباط میانگین 24 ساعته مونوکسید کربن و سندرم حاد قلبی در سطوح جنس متفاوت بود و زنان حساس تر از مردان (26/2-25/1: CI95%، 75/1=OR) بودند ولی ارتباط سندرم حاد قلبی و میانگین 24 ساعته ذرات معلق کوچک تر از 10 میکرون در سطوح متغیرهای تعدیل کننده اثر تغییری نکرد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که افزایش میانگین 24 ساعته CO باعث افزایش خطرACS می گردد که این خطر برای زنان بیشتر از مردان بود. در این مطالعه هیچ ارتباطی میان ACSو میانگین 24 ساعته ذرات معلق کوچک تر از 10 میکرون یافت نشد.
    کلیدواژگان: سندرم حاد قلبی، آلودگی هوا، مطالعه مورد، متقاطع
  • محمدرضا افلاطونیان صفحات 61-65
    مقدمه و اهداف
    اعتیاد و سوءمصرف مواد یکی از بحران های چهارگانه در جهان برشمرده می شود. نخستین گام مبارزه با هر پدیده اجتماعی و یا بیماری شناخت صحیح آن است. این مطالعه صرفا با هدف تعیین ارتباط بین گروه های خونی و گرایش به اعتیاد به صورت مورد شاهدی در دو گروه معتادان مراجعه کننده به کلینیک ترک و اهداءکنندگان خون مراجعه کننده به سازمان انتقال خون در شهر بم انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه تحلیلی به صورت مورد شاهدی می باشد که حجم نمونه شامل 249 نفر معتاد خودمعرف به کلینیک ترک به عنوان گروه مورد و 360 نفر داوطلب گروه شاهد شامل اهداءکنندگان خون و مراجعه کننده به سازمان انتقال خون در شهر بم می باشد. خصوصیات دموگرافیک و گروه های خونی و RH دو گروه با نرم افزار SPSS و آزمون کای دو تجزیه و تحلیل گردید.
    نتایج
    نتایج این تحقیق نشان داد فراوانی گروه خونی AB به نحوه معنی دار بین معتادان بیش از گروه شاهد بوده است.
    نتیجه گیری
    مطالعات زیادی ارتباط گروه خونی و فاکتور RH را با بیماری های عفونی، غیرعفونی، روانی و اجتماعی گزارش نموده اند. نتایج این تحقیق نشان داد که رابطه معنی داری بین گروه های خونی و اعتیاد وجود دارد. در مجموع به نظر می رسد احتمالا ژنتیک در گرایش به اعتیاد نقش داشته باشد که می تواند زمینه تحقیقات وسیعی برای متخصصین ژنتیک، ایمونولوژیست و رشته های وابسته را فراهم نماید.
    کلیدواژگان: گروه خونی، اعتیاد
  • مینو محمدشیرازی، اعظم طالبان فروغ، معصومه ثابت کسایی، علیرضا ابدی، محمدرضا وفا، خندان زارع، فریبا سیداحمدیان صفحات 67-75
    مقدمه و اهداف
    نتایج مطالعات در مورد اثر نوع چربی دریافتی در رژیم غذایی بر روند ایجاد آترواسکلروز در عروق متفاوت است. در این مطالعه اثر روغن ماهی و رژیمی که دارای الگوی چربی های دریافتی در رژیم غذایی ایرانیان است، با رژیم غذایی استاندارد بر ایجاد آترواسکلروز در موش صحرایی مورد مقایسه قرار گرفته است.
    روش کار
    سی سر موش صحرایی ماده در دوران بارداری و شیردهی با سه نوع رژیم غذایی تغذیه شدند، رژیم استاندارد موش صحرایی (که چربی آن تنها از روغن سویا تشکیل می شود)، رژیم غذایی دارای روغن ماهی و رژیم دارای الگوی چربی های دریافتی در رژیم غذایی ایرانی (شامل کره، روغن نباتی جامد و روغن مایع آفتابگردان). موش های صحرایی متولد شده نیز پس از از شیرگیری با همان رژیم غذایی مادر تغذیه شدند. مراحل ایجاد آترواسکلروز در موش های متولد شده در دو زمان از شیرگیری و بلوغ ارزیابی شد. میانگین مقادیر به دست آمده با نرم افزار SPSS و از طریق آزمون کروسکال والیس مقایسه گردید.
    نتایج
    میزان رگه چربی وضخیم شدگی انتیما در آئورت هم در زمان از شیرگیری و هم در زمان بلوغ در موش های صحرایی تغذیه شده با رژیم استاندارد به طور معنی داری کم تر از دو گروه دیگر بود. رژیم غذایی دارای روغن ماهی و رژیم دارای الگوی چربی مصرفی ایرانی نسبت به رژیم استاندارد باعث آسیب آترواسکلروتیک بیشتر در آئورت گردیدند.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد رژیم غذایی که نسبت اسیدهای چرب امگا-3 به امگا-6 آن حدود 6 به 10 باشد (رژیم دارای روغن ماهی در پژوهش حاضر)، باعث تشدید آترواسکلروز در آئورت می گردد. هم چنین به نظر می رسد که رژیم غذایی فعلی جامعه ایران که دارای اسیدهای چرب اشباع فراوان است،آترواسکلروز را در آئورت تشدید می کند.
    کلیدواژگان: روغن ماهی، روغن سویا، الگوی چربی ایرانی، موش صحرایی، آترواسکلروز، آئورت
|
  • S. Mehrabi, A. Delavari, Gh Moradi, Esmailnasab N. Esmailnasab, A. Pooladi, S. Alikhani, F. Alaeddini Pages 1-9
    Background and Objectives
    Tobacco smoking is known to cause a huge burden of disease throughout the world: smoking is responsible for 4 million deaths per year. This study is performed in order to fill the existing gaps in information regarding current trends for lifestyle and tobacco-related disease in Iran.
    Methods
    This was a cross-sectional study performed with the help of a questionnaire and using a multi-stage cluster sampling method. The final sample size, after the screening of the data, was 84706 out of 89457 records.
    Results
    From a total of 84706 people in this study, 49.7% were men, 52% were uneducated and 64.8% cane from urban areas; 79.9% did not smoke, 15.3% smoked actively, 2.1% were non-active smokers and 2.7% were ex-smokers. The prevalence of smoking was higher in people aged 35 to 64 years (P<0.001). Quitting rates increased with age, especially in women (P<0.001). Smoking was more prevalent in men (P<0.001) and in rural areas (P<0.001). The average number of cigarettes smoked per day was 14.69. Smoking prevalence was lower among adults with higher levels of education compared to those with lower education levels (P<0.001).
    Conclusions
    This nationwide survey provides a baseline for future longitudinal studies of smoking in Iran. There is a need for effective smoking prevention and cessation programs with a focus on the young population.
  • A. Fotouhi, M. Khabazkhoob, H. Hashemi, K. Mohammad Pages 11-17
    Background and Objectives
    Early detection can improve the outcome of visual impairment in children, and one method for early detection could be screening of pre-school children with visual acuity tests. The aim of this study was to determine the validity of these tests when they are used on children entering grade school.
    Methods
    For this cross-sectional study we drew 39 random clusters, comprising a total of 5721 school children. We then used 2158 student files to extract data on tests of vision performed by school health officers and compared these data with data generated by optometrists. Measurement of uncorrected visual acuity was done with the E Chart by both teachers and optometrists.
    Results
    The sensitivity and specificity of teacher-administered tests were 25.0% and 96.6%, yielding positive and negative predictive values of 13.4% and 98.4%, respectively. Sensitivity and specificity rates did not show any significant difference between male and female populations (P=0.356, P=0.258), but the difference between specificity in urban and rural areas was significant (P<0.001).
    Conclusions
    Screening tests for visual impairment did not attain the desired level of sensitivity or specificity for case detection in school children. More accurate procedures are required to minimize the number of false negative results.
  • B. Moghimi Dehkordi, A. Rajaeefard, Hr Tabatabaee, B. Zeighami, A. Safaee, Z. Tabeie Pages 19-24
    Background and Objectives
    Cancer has been traditionally regarded as a fatal disease; it is a major public health problem in many countries throughout the world. In recent years, cancer morbidity and mortality has increased in our country and notably stomach cancer now ranks second or third among all cancers types with regard to morbidity.
    Methods
    Our study included all gastric cancer patients registered in the cancer registry of Fars province. The patient's survival status was followed using phone calls and death records from hospitals, other medical centers, and the city's cemetery. Data analysis involved the use of the nonparametric Kaplan-Meier and Cox proportional hazards models and was performed with the software package SPSS V.13.
    Results
    Of the 442 patients with gastric cancer, 303 cases (68.6 percents) were male, and the mean age of patients was 58.41 years (SD=14.46). In univariate analysis with the KM method, a statistically significant association was found between survival rates and the following factors: age at diagnosis (P<0.001), tumor grade (P=0.009), presence of metastases (P<0.001), and type of the initial treatment (P=<0.001). Factors without a significant relationship with the survival rate included sex, ethnicity, weight, BMI, tobacco use, history of cancer in close or distant relatives, place of residence, number of children, marital status, occupation, and income. In Cox regression, only age at diagnosis, tumor grade, and the presence of metastases showed a significant association with survival rates.
    Conclusions
    Our results imply that early detection of cancer at a lower age and in lower tumor grades could be important for increasing the patient's life expectancy.
  • Ma Pourhoseingholi, E. Hajizadeh, A. Abadi, A. Safaee, B. Moghimi Dehkordi, Mr Zali Pages 25-29
    Background and Objectives
    Although Cox regression is commonly used to detect relationships between patient survival and demographic/clinical variables, there are situations where parametric models can yield more accurate results. The objective of this study was to compare two survival regression methods, namely Cox regression and parametric models, in patients with gastric carcinoma registered at Taleghani Hospital, Tehran.
    Methods
    Using data from 746 patients who had received care at Taleghani Hospital from February 2003 through January 2007, we compared survival rates between different patient groups with both parametric methods and Cox regression models. The former group included Weibull, exponential and log-normal regression; we used the Akaike Information Criterion (AIC) and standardized parameter estimates to compare the efficiency of various models. All the analyses were performed with the SAS software and the level of significance was set at P< 0.05.
    Results
    The results showed a significantly higher chance of survival in the following subgroups: those with age at diagnosis < 35 years, lower tumor size and those without metastases (P< 0.05). According to AIC, Cox and exponentials model are similar in multivariate analysis but in univariate analysis parametric models are more efficient than Cox, except in the case of tumor size. Log-normal appears to be the best model.
    Conclusions
    Cox and exponential models have similar performance in multivariate analysis. However, it seems that there is no single model that performs substantially better than others in univariate analysis. The data strongly supported the log-normal regression among parametric models; it can give more precise results and can be used as an alternative for Cox in survival analysis of patients with gastric cancer.
  • M. Khabazkhoob, A. Fotouhi, Mr Majdi, A. Moradi, Z. Haeri Kermani, M. Seyed Nozadi Pages 31-38
    Background and Objectives
    To determine the risk factors for acute diarrhea disease in children.
    Methods
    This study involved 220 cases and 220 controls in Dr. Sheykh Hospital, a specialzed pediatric hospital in Mashhad. Cases were children seen in the emergency department with loose watery feces, diagnosed as acute diarrhea by the physician. The controls were selected from the same setting as the cases and included children with traumas, burns, acute respiratory complaints and other diseases.
    Results
    In univariate logistic regression, variables having a significant relationship with acute diarrhea disease included formula feeding in the first 6 months of life, antibiotic therapy over the preceding 15 days, mother's employment, mother's acquaintance with oral rehydration solutions, place of residence, and disruption in the water supply in the week before illness. We performed multiple logistic regression to examine the role of these variables as independent risk factors for acute diarrhea. Use of formulas before 6 months of age (OR=3.21, 95%CI: 1.77-5.79), and type of residence (OR=1.83, 95%CI: 1.24-2.71), and mother's employment (OR=2.48, 95%CI: 1.2-5.06) were the factors that remained in the multiple logistic model and had a significant relationship with the disease.
    Conclusions
    This study identified some environmental risk factors for acute diarrhea disease. High-risk groups and mothers of children under 5 years of age should be aware of these risk factors in order to prevent disease in their children. Prevention of acute diarrhea in children can significantly reduce the current burden on the health system.
  • A. Akbarzadeh Bagheban, E. Maserat, M. Hemmati Pages 39-46
    Background and Objectives
    There is little doubt about the importance of accurate statistics and reliable information in the promoting community health and optimizing health care. Therefore, the existence of a correct, accurate and up to date database is an absolute necessity. Accurate identification of the cause in death certificates can make an invaluable contribution to the development of such a database. The purpose of this research was to assess the current defects and shortcomings in death certificates and to evaluate the degree of agreement between the diagnoses recorded in hospital files those figuring on death certificates.
    Methods
    This was an analytic cross-sectional study. In this survey of 659 medical records of dead patients in Loghman Hospital, during 2005, 290 medical records were selected using a systematic sampling method. The selection of these records were based on record numbers in the archives and involved the extraction of the following data: the physician's field of specialty, the patient's identity, code for the main diagnosis, the code for the external cause on the admission form, and the code for the cause of death on the death (as defined in ICD-10) was recorded. The agreement between primary and final diagnoses and also the agreement between final diagnosis and the cause of death were assessed in relation with the physician's specialty; using Fisher's Exact Test. Overall agreement between different diagnoses was measured using the kappa statistic.
    Results
    The degree of agreement between primary and final diagnosis was very good (k = 0.83) and agreement between final diagnosis and cause of death was excellent (k = 0.95). Fisher's exact test showed that agreement between primary and final diagnoses and between final diagnoses and cause of death doesnt depend on the physician's specialty (in both cases p>0.01). In 62% percent of the cases death had occurred without interference from an external cause. Among the 38% in which there was an external cause, 21% involved poisoning with suicidal intent, 12% were due to accidental poisoning, 4% were motor accidents, and 1% were due to other reasons.
    Conclusions
    There was a high degree of agreement between different diagnoses in some specialties, while didnt observe such agreement in other specialties. Since accurate diagnosis helps in identifying the cause of death and death information is an important indicator of health at community level, we recommend that physicians pay greater attention to accurate recording of the cause of death. This will make it possible to draw meaningful comparisons between the causes of death in Iran and those in other countries.