فهرست مطالب

نشریه مطالعات راهبردی بسیج
پیاپی 78 (بهار 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/02/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمد واثقی بادی*، مهدی بمانی طوئقی صفحات 5-30
    با طلوع انقلاب اسلامی تقابل تاریخی حق و باطل معنای تمدنی به خود گرفت. انقلاب اسلامی در این مواجهه همه جانبه، متمسک به ظرفیت ها و نهادهای انقلابی و تمدن ساز شده است که در بستر تاریخ این انقلاب ظهور و رشد یافته اند. بعد از گذشت چند دهه از انقلاب اسلامی، ضرورت وحدت کارکردی و هماهنگی این ظرفیت های تمدن ساز هم در مواجهه با تمدن غرب و هم در جهت ساخت یک تمدن منسجم و خالی از التقاط و تعارضات فرهنگی تمدنی در بخش های مختلف، هرچه بیشتر احساس می شود. لذا در این پژوهش در وهله ی اول ظرفیت ها و نهادهای تمدن ساز انقلاب اسلامی بواسطه روش نظریه پردازی داده بنیاد از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی احصاء و تحلیل کارکردی شدند. سپس ظرفیت های تمدنی به دو نوع ظرفیت های تمدن ساز و ظرفیت های وحدت بخش تقسیم شدند و براساس الگوی سه مرحله ای تمدن سازی(تفکر، فرهنگ، تمدن) الگوی نهایی وحدت کارکردی ظرفیت های تمدنی انقلاب اسلامی ارایه شد.  ظرفیت ها و نهادهای تمدن ساز شناخته شده شامل مسجد، حسینیه و هیات ها، حوزه علمیه، دانشگاه، خانواده، بسیج مردمی، اجتماعات دینی مردم مانند نماز جمعه، اربعین و غیره و همچنین ظرفیت های وحدت آفرین شامل مواردی چون ولی فقیه، علم دینی، روحیه بسیجی و غیره می شود.
    کلیدواژگان: تمدن سازی اسلامی، انقلاب اسلامی، ظرفیت تمدنی، وحدت کارکردی، کارکرد تمدنی، تحلیل کارکردی
  • اصغر ابراهیمی هرستانی*، یوسف ادیب، یوسف رضاپور، مهدی طغیانی صفحات 31-72
    با توجه به اهمیت تربیت اقتصادی دانش آموزان به منظور فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی، هدف این پژوهش شناسایی و توصیف ادراک دانش آموزان از اقتصاد مقاومتی بود. به این منظور، از روش پدیدارشناسی که کانون توجه خود را بر تجارب زیسته و ادراک بشر قرار می دهد، استفاده شد و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته به بررسی تجربیات و ادراک فارغ التحصیلان متوسطه اول از اقتصاد مقاومتی پرداخته شد، پس از اشباع داده ها تعداد آنها به 25 نفر رسید. با استفاده از روش اسمیت، تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد و 7 مضمون اصلی شامل مفهوم، ضرورت، اهداف، الزامات، اقدامات، موانع و مغالطات اقتصاد مقاومتی و 20 مضمون فرعی استخراج شد. دانش آموزان ادراک صحیحی نسبت به اقتصاد مقاومتی ندارند، گفتار و رفتار آنها در این مورد متناقض است. اقتصاد مقاومتی به خوبی برای آنها تبین نشده است و درک صحیحی از مبانی، اهداف، ضرورت، الزامات و مولفه های آن ندارند و از آنجایی که درک صحیحی از موضوع ندارند، اقدامات مناسبی انجام نداده اند. بنابراین فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی برای دانش آموزان به طور شایسته مورد توجه نبوده است. طراحی و اجرای برنامه درسی تربیت اقتصادی مبتنی بر اقتصاد مقاومتی می تواند نقش ویژه ای در بهبود وضعیت ایفا کند.
    کلیدواژگان: ادراک اقتصاد مقاومتی، فارغ التحصیلان دوره متوسطه اول، تربیت اقتصادی
  • میثم لطیفی، مجتبی کمیلی فرد* صفحات 73-100
    این پژوهش به بررسی موانع موجود بر سر راه عملیاتی شدن سیاست های کلی نظام اداری پرداخته و به دنبال پاسخ به این سوال است که موانع عملیاتی شدن سیاست های کلی نظام اداری کدام اند؟ در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و ابزار مصاحبه برای جمع آوری داده ها و تحلیل مضمون برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است. درفرایند انجام این پژوهش با 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی این حوزه مصاحبه انجام شد و پس از تحلیل مضمون متن مصاحبه ها 174 مضمون پایه و 120مضمون سازمان دهنده استخراج شدند. در نهایت این پژوهش، مولفه هایی 36 گانه در سه بعد موانع مربوط به طراحی و تدوین ازجمله: غفلت از توجه به توانایی، امکانات و ظرفیت مجریان در مرحله تدوین خط مشی های کلان، عدم وجود دسته بندی منظم موضوعات و مسایل نظام اداری؛ موانع مربوط به اجرا ازجمله: برخورد شعاری باسیاست های کلی، وجود مقاومت در برابر تغییرات، نبود ثبات مدیریتی؛ موانع مربوط به نظارت و ارزشیابی ازجمله: فقدان شاخص ها و معیارهای مشخص برای نظارت و ارزشیابی دسته بندی شدند.
    کلیدواژگان: خط مشی گذاری عمومی، سیاست های کلی نظام، سیاست های کلی نظام اداری، خط مشی های کلان، اجرا خط مشی
  • میثم ظهوریان ابوترابی*، سعید مرتضوی، محمد لگزیان، محمد مهدی فراحی صفحات 101-126
    هدف از این پژوهش کشف عوامل موثر بر استحاله نهاد جهاد سازندگی بود. جهت دستیابی به این هدف و با توجه به ماهیت سوالات تحقیق، روش کیفی تحلیل شبکه مضامین به عنوان استراتژی مناسب انتخاب شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش مدیران نهاد جهاد سازندگی در دهه اول فعالیت این نهاد بوده است که از طریق نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن اصل اشباع با نمونه ای 25 نفره از این مدیران به صورت عمیق مصاحبه شده است. از تجزیه وتحلیل داده های پژوهش 146 کد باز تولید شد که پس از ترکیب 20 مضمون پایه شناسایی و این مضامین در گروه های همگن، در قالب سه مضمون سازمان دهنده شامل عوامل بیرونی، عوامل درونی فرهنگی و تغییرات درونی ساختاری دسته بندی شد. نتایج تحقیق می تواند در حفظ ماهیت و هویت سازمان های اجتماعی و نهادهای ارزشی و مردم پایه مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: جهاد سازندگی، نهاد، انقلاب اسلامی، شبکه مضامین، استحاله سازمانی
  • مهدی پیروزفر*، غلامرضا خواجه سروی صفحات 127-150
    مساله نوشتار حاضر شناسایی گفتمان های اسلامی در ترکیه نوین است؛ ترکیه ای که در ظاهر و پس از حاکمیت سکولاریسم ترکی نباید هویتی اسلامی در آن وجود داشته باشد ولی علیرغم آن، اسلام همچنان نقشی اساسی در تکوین هویت ترکی دارد. در همین راستا سوال اصلی تحقیق این است که گفتمان های اسلامی در ترکیه نوین کدامند و چه مولفه هایی دارند؟ فرضیه این تحقیق نیز این است که برخلاف ظاهر، سه گفتمان عمده اسلامی در ترکیه وجود دارند که دال مرکزی همگی آنها، اسلام با متفرعات سکولاریسم و دموکراسی است. در این تحقیق از روش تحلیل گفتمان و اشاره به دال های اصلی و شناور استفاده شده است. یافته های تحقیق اشاره دارد که تفاوت سه گفتمان عمده اسلامی در ترکیه را می توان در دال های مرکزی آن ها یعنی نوع نگاهشان به اسلام مشاهده کرد؛ گفتمان اسلام اجتماعی گولنی بر اسلام غیرسیاسی به عنوان دال مرکزی خود تاکید می کند، در مقابل گفتمان اسلام سیاسی اربکانی تنها دال مرکزی خود را اسلام سیاسی دانسته و بر حضور همه جانبه دین در اجتماع تاکید دارد. البته گفتمان اسلام سیاسی لیبرال نیز بر اسلام سیاسی تاکید می نماید ولی حاضر به قبول حضور همه جانبه دین در اجتماع نیست. همچنین از میان این سه گفتمان، گفتمان اسلام سیاسی اربکانی به دلیل نداشتن انسجام در منظومه گفتمانی خود و تاکید هم زمان بر اسلام سیاسی همه جانبه و سکولاریسم درنهایت محبوبیت خود را ازدست می دهد؛ درحالی که دو گفتمان دیگر با مفصل بندی صحیح  گفتمانی می توانند محبوبیت بالایی در ترکیه کسب نمایند.
    کلیدواژگان: گفتمان، اسلام سیاسی، اسلام اجتماعی، اسلام لیبرال
  • روح الله عباسی، علی دلاور، نورعلی فرخی*، عباس عباس پور، سید عبدالله صالح نژاد صفحات 152-172

    امروزه میان صاحبنظران این توافق وجود دارد که منابع انسانی مهمترین مزیت رقابتی و سرمایه هر سازمانی است از آنجا که سازه شایستگی مبتنی بر مدلهای نظری مختلف، از متغیرهای متعددی تشکیل شده است، بهره گیری از روش های بهینه شناسایی ابعاد سازه، در شناسایی ابعاد حقیقی شایستگی کمک شایانی می نماید. پژوهش حاضر تلاش کرده در یکی از سازمانهای وابسته به بنیاد تعاون بسیج مبتنی بر روش مقیاس بندی چندبعدی (MDS) ، ابعاد اصلی تشکیل دهنده شایستگی شغلی کارکنان را شناسایی کرده و نشان دهد که هر یک از این ابعاد از چه متغیرهایی تشکیل شده اند. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی کارکنان سازمان مذکور می باشد که مجموعا بالغ بر 6000 کارمند هستند. با درنظر گرفتن توصیه ها در خصوص کفایت داده ها در تحلیلهای مبتنی بر کاهش ابعاد و با توجه به در اختیار داشتن لیستی از اسامی کارکنان، به روش نمونه‏گیری تصادفی ساده، نمونه‏ای با حجم 1500 نفر از کارمندان انتخاب و اطلاعات مربوط به 20 متغیر موثر بر شایستگی شغلی کارکنان بر اساس مستندات مندرج در پرونده شغلی ایشان احصاء گردید. پس از تحلیل داده ها، براساس اطلاعات نمودار سنگریزه و مقادیر استرس خام نرمال و استاندارد شده 008/0 و 009/0، برازش مدل دو بعدی تایید شد. نتایج حاصل از تحلیل روش مقیاس بندی چندبعدی نشان داد که متغیرهای تاثیرگذار بر شایستگی را می توان در یک ماتریس دوبعدی شامل بعد فردی-سازمانی و بعد فنی-ارتباطی افراز نمود.

    کلیدواژگان: منابع انسانی، شایستگی شغلی، کاهش ابعاد، مقیاس بندی چندبعدی
  • محسن بیوک*، سیدحمید سیدجعفری، داود رضایی سکه روانی صفحات 174-192

    پیش بینی انتقال قدرت جهانی (یا بخشی از آن) از نیمکره غربی به نیمکره شرقی و همچنین بروز برخی نشانه های آن در دهه جاری میلادی سبب شده تا توجه کشورها بیش ازپیش به ترسیم وضعیت ژیوپلیتیکی آن ها پس از جابجایی قدرت معطوف شود، در این پژوهش به تبیین وزن ژیوپلیتیکی کشور ایران در فرایند جابجایی قدرت با استفاده از روش مصاحبه و پرسشنامه پرداخته شده است. مدلی که توسط نویسندگان برای سنجش وزن ژیوپلیتیکی ایران ارایه شده متشکل از نه فاکتور اقتصادی، سیاسی، نظامی، فضایی، فرامرزی، سرزمینی، علمی، اجتماعی و فرهنگی است که پس از وزن دهی به شاخص های هر کدام از آن ها به سنجش وزن ژیوپلیتیکی ایران پرداخته است. بر این اساس، مشخص گردید در صورت اجرای کامل فرایند انتقال قدرت، چنانچه حداکثر و حداقل میزان ممکن برای افزایش یا کاهش وزن ژیوپلیتیکی ایران به ترتیب «100+» و «100-» در نظر گرفته شود، مقدار تغییر وزن ایران برابر با «06/27+» خواهد بود. این رقم نشان دهنده این است که اولا: فرآیند جابجایی قدرت موجب افزایش وزن ژیوپلیتیکی ایران خواهد شد و ثانیا مقدار این افزایش حدودا برابر با «1/4» بیشینه مقداری است که می تواند به وزن ایران اضافه شود. در پایان هشت راه کار مختلف جهت ارتقای بیشتر وزن ژیوپلیتیکی ایران ارایه گردیده است.

    کلیدواژگان: ژئوپلیتیک، قدرت جهانی، هژمونی، وزن ژئوپلیتیکی، انتقال قدرت
|
  • Mohsen Biuck *, Seiedhamid Seiedjafari, Davod Rezaei Sekeravani Pages 174-192

    The prediction of the global transfer of power from the Western to the Eastern Hemisphere, as well as the emergence of some of its signs in the current decade, has drawn the attention of countries more to their geopolitical status after power shift, this study tries to explain the geopolitical weight of Iran in the process of power transfer using the interview method and the questionnaire. The model presented by the authors to assess Iran's geopolitical weight consists of nine economic, political, military, spatial, transboundary, territorial, scientific, social, and cultural factors that, after weighting, have paid to the indices of each of them to measure Iran's geopolitical weight. Accordingly, it was determined that if the power transmission process is fully implemented, if the maximum and minimum amount of Iran's geopolitical weight gain or weight considered to be "100+" and "100-" respectively, the weight change of Iran is equal to " 06/27 + ".This figure indicates that, firstly: the process of displacement of power will increase Iran's geopolitical weight, and secondly, the amount of this increase is approximately equal to "1/4" the maximum that can be added to the weight of Iran.

    Keywords: Geopolitics, global power, Geopolitical weight, Measurement power transmission