فهرست مطالب

نشریه زن در توسعه و سیاست
سال دوم شماره 3 (پاییز 1383)

  • تاریخ انتشار: 1383/07/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمد مهدی رحمتی، مهدی سلطانی صفحه 7
    تاریخ پر فراز و نشیب سینمای ایران با «جنسیت» و «مناسبات جنسیتی» گره خورده است. تغییراتی که سینمای ایران در عرصه جنسیت کرده یکی از پدیده های مهمی است که نشان از رشد و تحول اجتماعی دارد. مناسبات جنسیتی تنیده شده در فضای دراماتیک فیلمهای سینمای ایران صورت هایی را سامان داده که بستر تحولات اجتماعی بار سنت و مدرنیته را به دوش می کشند. در این تحقیق با استفاده از نظریه فمینیسم لیبرال و با بهره گیری از تکنیک تحلیل محتوا، قرابت فمینیسم و مدرنیته در سینمای ایران مورد بررسی قرار گرفته است. افزون بر این، وضعیت مدرنیته در جامعه ایران از طریق کاوش در باز نمایی مناسبات جنسیتی در فیلمهای سینمایی پس از انقلاب اسلامی دنبال شده است. فرضیه اصلی تحقیق این است که مناسبات جنسیتی در سینمای ایران از صورت پدرسالارانه در سالهای اولیه پس از انقلاب، به صورت برابری طلبانه در سینمای سالهای اخیر تغییر یافته است. یافته های تحقیق ضمن تایید فرضیه در غالب مناسبات جنسیتی، می تواند به معنای غلبه ی نوعی تجربه مدرنیته در فضای جامعه ایرانی تفسیر شود.
    کلیدواژگان: باز نمایی، پدرسالاری، جامعه شناسی، جنسیت، سینما، فمینیسم، مدرنیته
  • سوده مقصودی صفحه 41
    کودک از طریق مطالعه کتابهای داستانی دامنه لغات خود را گسترش می دهد و رئابط اجتماعی را فرا می گیرد. بنابراین نحوه معرفی نقشهای زن و مرد در این کتابها از اهمیت خاصی برخوردار است، چرا که کودک از طریق مطالعه این کتب می آموزد که چه اعمالی مردانه و چه اعمالی زنانه هستند و چگونه باید نقش خود را به عنوان یک زن یا مرد در جامعه ایفا کند. پژوهش حاضر سعی دارد روشن سازد نویسندگان کتابهای کودکان چه الگوهایی از نقش های زنان و مردان در جامعه فعلی ارائه می دهند و به علاوه در پی آنست که این نحوه معرفی و تاثیراتی را که بر زندگی آینده کودکان دارد را تحلیل کند. هدف اصلی تدوین این مقاله، شناسایی نقشهای زنان در کتابهای داستانی کودکان است. به این سبب سعی شده باتوجه به تئوری پارسونز در زمینه نقش های چهارگانه، نقش زن در کتابهای داستانی کودکان (فولکلوریک و معاصر ایرانی) بررسی شود. برای گردآوری داده های این تحقیق از دو شیوه اسنادی - کتابخانه ای و تحلیل محتوا استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که گرچه آمارهای شغلی نشان می دهد که نقش های زنان در جامعه فعلی محدود به نقش های خانگی نیست و برخی از زنان دارای نقشهای اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی هم هستند، اما در کتابهای داستانی کودکان، زنان غالبا در نقشهای عادی اجتماعی از نوع کلیشه ای و سنتی ظاهر می شوند. ویژگی های شخصیتی این نقشها عبارتند از: مادری، کدبانوگری، معلمی، پرستاری و... ویژگی های اخلاقی متناسب با این نقشها نیز در ادبیات و کتابهای داستانی کودکان این گونه بیان شده است: نازک دل و سست رای، ناقص عقل، دلبر و زیبا، بی وفا و خائن، منفعل در تصمیم گیری، فاقد ابتکار و نوآوری، موجودی جهت ارضای جنسی مردان، فردی خرافی، عقب افتاده و... طبق تئوری پارسونز نقش های اجتماعی به دو بخش افقی (اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی) و عمودی (راهبردی، بانفوذ، کمکی و عادی) تقسیم می شوند. مقاله حاضر نشان می دهد که زنان غالبا در نقشهای عادی از نوع اجتماعی ظاهر می شوند و در کتابهای داستانی نقشهای راهبردی برای زنان هرگز به چشم نمی آید.
    کلیدواژگان: الگوی نقش، جامعه پذیری جنسیتی، نقش با نفوذ، نقش راهبردی، عادی، نقش های زنانه
  • حمید عبداللهیان صفحه 57
    این مقاله برآن است تا نشان دهدجداسازی تجربی دو جنس برای مطالعه تفاوت های نگرشی آنان اگرچه به لحاظ محدودیت های ساختاری امکان پذیر نیست، اما با یک کوشش نظری پیچیده می توان اهمیت آن را برای فراهم کردن فهم تفاوتهای نسلی – جنسیتی و سیر تحولات ایران معاصر نشان داد. براین اساس، این مقاله نشان خواهد داد که فهم تحولات نگرشی در میان دو جنس با رجوع به جایگاه نسلی آنان امکان پذیر خواهد شد. برای اثبات این ادعا واکنش نسلهای مختلف زنان و مردان را به صورت چهارگویه از گویه های زیر مطالعه خواهیم کرد تا نشان دهیم که آنچه به عنوان گسست نسلها عنوان می شود(علیخانی، 1382) در واقع انقطاع میان نسلها نبوده و صرفا بیانگر تحولات اجتماعی – فرهنگی از نوع روابط ترکیبی شیوه های فرهنگی نظام نوین باز تولید نظام اجتماعی خود را محقق می کند (عبداللهیان، 1378). بنابراین، بحث نسلها و نگرشهایی که ریشه در جنس افراد دارند ابتدا در دو حوزه مفهومی زیر مطرح می شود: 1- چیستی گسست نسلها 2- مشروعیت نظری ترکیب دو مفهوم نسل و جنس. در پایان نگرش های دو جنس نسبت به چهارگویه از 8 گویه زیر به عنوان مبانی تجربی گسست نسلی – جنسیتی ارائه خواهد شد. ذکر همه 8 گویه در اینجا برای نشان دادن سنخیت روش شناسی میان آنهاست و اینکه نتایجی که در اینجا می آید تنها به اتکای سنجش نگرش ها نسبت به 4 گویه فراهم نشده است. گویه ها: 1- نگرش نسبت به رقابتی بودن و نه جنسیتی بودن اشغال جایگاه های شغلی در جامعه. 2- نگرش نسبت به پذیرش مشارکتی بودن کسب درآمد در زندگی زناشویی 3- نگرش نسبت به پذیرش برتری رهبری سیاسی مردان در مقایسه با زنان 4- نگرش نسبت به تعلق حوزه تحصیلات به مردان و کمتر به زنان 5- نگرش نسبت به تعلق زنان به حوزه خصوصی و تعلق مردان به حوزه عمومی 6- نگرش نسبت به مشروعیت بخشی به تفکیک شغل و رشته بر مبنای جنس 7- نگرش نسبت به میزان توافق با گویه عدم تفاوت میان زنان و مردان در خصوص انتخاب شغل و رشته تحصیلی و معیار دانستن استعداد و نه جنس 8- نگرش افراد نسبت به پذیرش چند زنی.
    کلیدواژگان: تعارض نسلی - جنسیتی، جنس، جنسیت، ذهنیت، عینیت، گسست نهادها، نسل، نگرش های جنسی، نگرش های نسلی، تفاوت آرزوها
  • فریده حمیدی صفحه 85
    پژوهش حاضر در مرحله اول به بررسی ساخت خانواده دختران فراری و نیز چگونگی عملکرد آن در سه سازه «نقش های خانوادگی»، «حل مشکل»، «ابراز عواطف» می پردازد. بدین منظور 50 نفر از دختران فراری در مجتمع قضایی ارشاد، مرکز مداخله در بحران بهزیستی، خانه ریحان، کانون اصلاح و تربیت و آموزش و پرورش منطقه یک شهر تهران انتخاب شدند. در مرحله دوم جهت اعمال مداخلات درمانی (خانواده درمانی سیستمی و روان درمانگری حمایتی) پانزده نفر از آنان که بر اساس مقیاس سنجش خانواده مک مستر که دارای نرم ایرانی است، دارای ساخت خانوادگی ناکارآمد بودند، به همراه خانواده های خود در ده جلسه درمانی شرکت کردند.نتایج بر اساس آزمون های پیشرفته آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد: الف – مسائلی چون عدم تفاهم و ناسازگاری بین والدین، پرجمعیت بودن اعضای خانواده، پایین بودن سطح تحصیلات والدین، ارتباط سرد و خصمانه تؤام با ترس شدید بین اعضای خانواده، وجود تنبیه و فقدان تشویق در طول دوران درمان، وابستگی به مواد مخدر و سابقه حبس در بین اعضای خانواده دختران فراری از جمله مشکلات دوران درمان آنها به شمار می رود. ب – ساخت خانواده دختران فراری ناکارآمد است. ج – دختران فراری در سازه های «نقش های خانوادگی»، «حل مشکل»و «ابراز عواطف» عملکردی پایین تر از افراد بهنجار جامعه دارند. د- کاربرد خانواده درمانی سیستمی، به همراه درمانگری حمایتی به بهبود ساخت خانواده دختران فراری و عملکرد آنان منتهی می شود.
    کلیدواژگان: خانواده درمانی، روان درمانگری حمایتی، دختران فراری، ساخت خانواده
  • شهلا کاظمی پور صفحه 103
    ازدواج واقعه ای اجتماعی، زیستی و فرهنگی است که به دلیل نقش بنیادین آن در تشکیل خانواده از اهمیت بسزایی برخوردار است. بطوریکه پایندگی گروه و زندگانی کمی و کیفی نسلهای متوالی به ازدواج بستگی دارد. ازدواج یکی از نهادهای اجتماعی است که برای انجام وظایف خانواده بوجود آمده است، یعنی تولید نسل، پرورش کودکان، انتقال فرهنگ و وسیله ای برای ایجاد نظم در روابط افراد. هر جامعه ای رد مورد شکل و ابعاد پیوند جنسی قوانینی دارد و سن شروع پیوند جنسی نیز تابع این قوانین است که معمولا در کشورهای مختلف بین 13 تا 27 سال متغیر است. سن قانونی ازدواج در ایران 13 سال برای دختران و 15 سال برای پسران است. آمار و ارقام بیانگر این است که ازدواج زنان و مردان در ایران در گستره سنی 35-12 برای زنان و 40-15 سال برای مردان در نوسان است. از سال 1345 به بعد بتدریج متوسط سن ازدواجزنان در ایران افزایش یافت و از سال 4/18 سال به 2/32 سال در سال 1381 رسید. الگوی سنی ازدواج در ایران بر اساس باور مردم به این گونه است که شوهر باید از زن بزرگتر باشد و میزان تفاوت سن از 5 تا 10 سال را لازم می دانند. آمارهای موجود نشان می دهد که بین سن ازدواج زوجین در سال 1345، 6/6 سال و در سال 1381، 7/2 سال اختلاف وجود داشته است. افزایش سن زنان در ازدواج و عدم تغییر در سن ازدواج زنان فاصله اختلاف سنی زوجین با کاهش بیشتر همراه است. بین سن ازدواج، سواد، تحصیلات، قومیت، محل سکونت در شهر و روستا و بطور کلی پایگاه اقتصادی اجتماعی افراد ارتباط وجود دارد. همچنین ساختمان سنی جمعیت (عدم تناسب بین زنان و مردان ازدواج نکرده) از عوامل تاثیرگذار بر تغییرات سن ازدواج در ایران است.
    کلیدواژگان: پایگاه اقتصادی اجتماعی، تجرد قطعی، سن ازدواج، زودرسی ازدواج، عمومیت ازدواج، قومیت، اختلاف سن زوجین
  • اعظم نقوی، مریم فاتحی زاده، محمدرضا عابدی صفحه 125
    هدف از پژوهش حاضر بررسی کودک آزاری بر ابعاد مختلف شخصیت دختران آزاردیده است که با استفاده از روش تحقیق علی – مقایسه ای انجام شده است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی (83-1382) و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته کودک آزاری، پرسشنامه روانی کالیفرنیا، پرسشنامه چند محوری میلون – 2، هوش آزمای ریون، مقیاس حافظه بالینی و کسلر و آزمون دقت بوناردل بوده است. نتایج نشان داد که بین افرادآزاردیده و عادی به لحاظ حافظه تفاوت معناداری وجود دارد. اما میان دو گروه مورد مطالعه، به لحاظ هوش و دقت تفاوتی مشاهده نشد. همچنین دو گروه آزاردیده و عادی در جنبه های رفتار ضد اجتماعی، پرخاشگری، رفتاری انفعالی – پرخاشگرانه، وابستگی به دارد و مواد مخدر با یکدیگر تفاوت دارند. یعنی بروز این گونه رفتارها در میان دختران آزاردیده بیشتر بوده است. در بعد عاطفی نیز به طور کلی دو گروه در ویژگی های خویشتن داری، جامعه پذیری، احساس سلامتی، کارایی ذهنی، استعداد روانشناختی، سطح تحمل و استعداد کسب پایگاه با هم تفاوت دارند. اما در ویژگی های خودپذیری، حضور اجتماعی، مردم پذیری، پیشرفت از طریق همنوایی، پیشرفت از طریق استقلال و مسئوولیت پذیری با هم تفاوتی نداشته اند.
    کلیدواژگان: ویژگیهای رفتاری، ویژگیهای شخصیتی، ویژگیهای شناختی، کودک آزاری
  • مرضیه عارفی صفحه 147
    این مقاله در پی آن است که به شناسایی عوامل و متغیرهای درون مدرسه (تجارب مدرسه) که به ترک تحصیل زودهنگام دختران دوره راهنمایی (در استان آذربایجان غربی؟ ) منجر می شود، بپردازد. در این راستا، چهار فرضیه عمده بر روی دو گروه از دختران (گروهی که ترک تحصیل کرده اند و گروهی که به تحصیل ادامه داده اند) مورد آزمون قرار گرفت. در این تحقیق معدل آخرین سال تحصیلی به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد و ابتدا تاثیر متغیرهای دیگر بر روی عملکرد تحصیلی و سپس تفاوت دو گروه ترک تحصیل کرده و در حال تحصیل توسط آزمون t محاسبه گردید. ناتیج حاکی از آن است که ساعات مطالعه در روز، رفتار ناسازکار در مدرسه، عزت نفس تحصیلی، و اعتقادات و باورهای دختران با معدل آخر سال آنان ارتباط دارد، اما تاثیر مستقیمی بر ترک تحصیل ندارد. در حالیکه، میزان احساس تعلق به مدرسه، میزان تفریحات و باور به ارتباط بین تلاش و موفقیت رابطه معنی داری باترک تحصیل دارد.
    کلیدواژگان: ارتباطات خانوادگی، ارتباط با دوستان، افت تحصیلی، تجارب خانوادگی، ترک تحصیل، تعلق به مدرسه، رفتار ناسازگار در مدرسه، عزت نفس تحصیلی، عملکرد تحصیلی