فهرست مطالب

زن در توسعه و سیاست - سال ششم شماره 2 (تابستان 1387)

نشریه زن در توسعه و سیاست
سال ششم شماره 2 (تابستان 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/06/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سهراب مروتی، عبدالجبار زرگوش نسب صفحه 5
    موضوع جواز و یا عدم جواز قضاوت زنان، یکی از موضوعات اختلاف برانگیز در بین مفسرین و فقهاء بوده است؛ تا جایی که عده ای از این دانشمندان با استناد به بعضی از آیات قرآن کریم و برخی از روایات معصومین (ع) به صراحت رای به عدم جواز قضاوت برای زنان داده اند. این مقاله با بررسی همه جانبه ی موضوع، آیات و احادیث مورد استناد مخالفین، عدم جواز قضاوت زنان را مورد نقد و بررسی قرارداده است. نتیجه ی بررسی بر این مطلب دلالت دارد که نه از آیات قرآن کریم چنین رایی بدست می آید و نه احادیث و روایات مورد استناد حق قضاوت را از زنان سلب نموده است. بنابراین از قرآن و سنت بدست نمی آید که این مسئولیت خطیر صرفا به مردان سپرده شده و زنان نمی توانند آن را برعهده گیرند.
    کلیدواژگان: قرآن، سنت، قضاوت، زنان
  • عباس کریمی، مصطفی مظفری صفحه 25
    در حقوق اسلام و ایران در خصوص قضاوت زنان دو دیدگاه وجود دارد: گروهی مرد بودن را از شرایط قاضی بر شمرده و معتقدند زنان نمی توانند قاضی شوند، گروه دیگر نیز معتقدند که مرد بودن از شرایط قاضی نبوده و در این خصوص تفاوتی بین زن و مرد نمی باشد و هر دو می توانند در صورت احراز شرایط قضاوت به این سمت گمارده شوند. در این نوشتار به دلیل اهمیت موضوع به ویژه با توجه به این که پذیرش هر یک از این دو دیدگاه آثار کاملا متفاوتی بر جامعه خواهد گذاشت، به بررسی دقیق دلایل و مستندات هر دو گروه می پردازیم. از مجموع مباحث و استدلالات چنین بر می آید که دلایل استنادی گروه اول آن گونه که مدعی آن هستند نمی تواند مثبت منع زنان از قضاوت باشد و می توان دلایل آنان را رد نمود، بنابراین پذیرش این دیدگاه که زنان نیز مانند مردان می توانند قاضی شوند؛ صحیح به نظر می رسد. در لوایح جدیدی که توسط قوه قضائیه تهیه شده، از جمله لایحه حمایت خانواده، بر ضرورت استفاده از قضات زن در محاکم خانواده تاکید گردیده که گامی اساسی در جهت تسهیل حضور زنان در مسند قضاوت است.
    کلیدواژگان: قضاوت زنان، دادرسی، ولایت، قیمومت، اجماع
  • حیدر جانعلی زاده چوب بستی، اعظم مقیمی، مجید امینی صفحه 47
    موضوع بررسی جایگاه زنان در علم در برخی از کشورهای جهان مورد کنکاش علمی واقع شده است، اما میزان تحقیقات علمی در این خصوص، و به ویژه تبیین جامعه شناختی جایگاه حرفه ای زنان دانشگاهی در ایران اندک بوده و در دانشگاه اصفهان پژوهشی یافت نشده است. برای کم کردن خلا تحقیقاتی در این خصوص، این پژوهش سعی کرده است تا به جستجوی پاسخ علمی برای سه سؤال اساسی زیر بپردازد: 1. زنان هیئت علمی دانشگاه اصفهان دارای چه ویژگی های تحصیلی- تجربی هستند؟ 2. موقعیت سازمانی آنان به لحاظ حضور در کمیته ها و شوراهای تصمیم گیری و حضور در امور اجرایی و مدیریتی چگونه است؟ 3. از دیدگاه آنها چه عواملی بر وضعیت حضورشان در موقعیت-های سازمانی در دانشگاه اصفهان تاثیر گذار بوده اند؟ جامعه اصلی مورد بررسی این تحقیق کلیه زنان عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده گردید. برخی از یافته های مهم این پژوهش عبارتند از: زنان هیئت علمی دانشگاه اصفهان تقریبا یک دهم (35/10 درصد) تعداد مردان این دانشگاه هستند. موقعیت علمی زنان هیئت علمی دانشگاه اصفهان تفاوت معنی داری با موقعیت علمی مردان هیئت علمی این دانشگاه ندارد، اما به لحاظ موقعیت سازمانی اختلاف بارزی بین آنها وجود دارد؛ به طوری که زنان هیئت علمی نسبت به مردان کمتر در پست های مدیریتی قرارگرفته و بیشتر در سطوح مدیریتی خرد و بعضا میانه دارای موقعیت شدند. از مهم ترین عوامل مؤثر بر موقعیت سازمانی زنان هیئت علمی از دیدگاه خود آنها تبعیض جنسیتی و تعارض نقشی است در حالی که مردان عضو هیئت علمی عامل تعارض نقشی را مؤثر بر موقعیت سازمانی زنان هیئت علمی دانسته اند.
    کلیدواژگان: جایگاه حرفه ای، زنان دانشگاهی، عوامل اجتماعی، فرهنگی
  • فاطمه جواهری، زهرا داریاپور صفحه 79
    علاقه مندی زنان به کسب مدارج تحصیلی بالا و اشتیاق آنها به فعالیت آموزشی در دانشگاه واقعیت انکارناپذیر جامعه ایران در دوران کنونی است. با این وجود زنان عضو هیئت علمی دانشگاه مانند بسیاری دیگر از زنان غیر دانشگاهی با مشکلاتی مواجه هستند که می تواند بر سطوح عاطفی، نگرش و عملکرد آنها تاثیر بگذارد. این مقاله درصدد پاسخگویی به پرسش های زیر تنظیم شده است: زنان هیئت علمی دانشگاه در محیط کار خود با چه مشکلاتی مواجه هستند؟ آیا بین ویژگی های فردی زنان هیئت علمی دانشگاه و مشکلات آنها رابطه ای وجود دارد؟ - آیا بین مشکلات شغلی زنان هیئت علمی دانشگاه با گرایش آنها نسبت به کارشان رابطه ای وجود دارد؟ اطلاعات این مقاله از یک تحقیق پیمایشی که در آن با 290 نفر از زنان عضو هیئت علمی دانشگاه های دولتی (غیرپزشکی) مصاحبه شده، بدست آمده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که تعداد قابل ملاحظه ای از زنان دانشگاهی با دو مشکل ناهماهنگی انتظارات نقش های خانوادگی و شغلی و تبعیض جنسیتی مواجه هستند. از بین متغیرهای جمعیتی فقط سن، قومیت و مرتبه دانشگاهی در مواردی محدود با مشکلات زنان ارتباط دارد. افزون بر این، تداخل نقش ها و تبعیض جنسیتی با رضایت از کار و رضایت از سازمان رابطه ای معنادار و منفی دارد.
    کلیدواژگان: زنان شاغل، انتظارات نقشی، تبعیض جنسیتی، رضایت شغلی
  • اکبر علیوردی نیا، محمود شارع پور، مهدی ورمزیار صفحه 107
    امروزه صاحب نظران بر این باورند که سرمایه اجتماعی نقش مؤثری در کاهش هزینه فعالیت ها و موفقیت افراد در دستیابی به اهداف خود دارد. سرمایه اجتماعی از جمله نظریاتی است که از طریق تلفیق نظریات جرم شناسی با بحث های سطح خرد و کلان در مورد ساختار ها و شبکه های اجتماعی به تبیین آسیب های اجتماعی پرداخته است. از آنجایی که بیشتر مسایل اجتماعی برآمده از روابط اجتماعی هستند، تحقیق حاضر با بهره گیری از نظریه سرمایه اجتماعی خانواده کلمن و نظریه پیوند اجتماعی هیرشی به بررسی تجربی فرضیه رابطه بین سرمایه اجتماعی خانواده و بزهکاری نوجوانان دختر و پسر پرداخته است. برای بررسی رابطه مذکور از یک نمونه 410 نفری از دانش آموزان سال سوم دبیرستان شهر سنندج استفاده شده است، که در سال تحصیلی87- 1386مشغول به تحصیل بوده اند. روش تحقیق به صورت پیمایشی انجام گرفته و دانش آموزان به طور خود اجرا به پرسشنامه ها پاسخ داده اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که سرمایه اجتماعی شناختی درون خانواده، در بین پاسخگویان پسر بیشترین قدرت تبیین کنندگی بزهکاری را داشته است، در صورتی که سرمایه اجتماعی ساختاری درون خانواده، بیشترین قدرت تبیین کنندگی بزهکاری را در بین پاسخگویان دختر نشان داده است. همچنین در بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی خانواده، صمیمیت اعضاء خانواده و حمایت اجتماعی رابطه معناداری با بزهکاری پسران داشته است، در حالی که در بین پاسخگویان دختر، آگاهی والدین و عضویت والدین در نهادهای اجتماعی با رفتارهای بزهکارانه رابطه معناداری را نشان داده اند.
    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، خانواده، بزهکاری
  • ابو علی ودادهیر، سیدمحمدهانی ساداتی، بتول احمدی صفحه 133
    این مقاله به دلیل اهمیت فراوان و روزافزون موضوع «سلامت زنان» و با هدف تعیین میزان و چگونگی دانش علمی تولید شده در این زمینه، به تحلیل محتوای کمی مقالات منتشره در ده سال اخیر پنج مجله علمی- پژوهشی فعال در حوزه بهداشت و سلامت پرداخته است. طبق نتایج به دست آمده، در مجلات مورد بررسی و بین سال های 1375 تا 1385 (دهه اخیر)، مجموعا 1069 مقاله فارسی در 102 شماره و در زمینه بهداشت و سلامت به چاپ رسیده است که در این میان 177 مقاله (5/16%) در ارتباط با موضوعات مربوط به «بهداشت زنان» تشخیص داده شده و از این تعداد نیز160 مقاله (9/14%) به موضوعات مرتبط با اولویت های سلامت زنان در جمهوری اسلامی ایران- با توجه به پژوهش انجام گرفته توسط شورای فرهنگی اجتماعی زنان- پرداخته اند. این در حالی است که مجلات علمی مورد تحلیل، تنها به 15 موضوع از 23 موضوع اولویت دار مشخص شده در این پژوهش پرداخته و مابقی 8 موضوع را به هیچ وجه مورد توجه قرار نداده بودند. همچنین در میان این 15 موضوع نیز 51% حجم مطالب اختصاص به 3 موضوع نخست (یعنی«مراقبت های دوران بارداری و پس از آن»،«سوء تغذیه»و«سرطان های زنان») داشته است. با توجه به نتایج به دست آمده، مجلات منتخب علمی حوزه بهداشت و سلامت و جامعه محققین علوم پزشکی، در انجام تحقیقات و ارائه مقاله های علمی، سلامت و بهداشت زنان را تا حد نسبتا زیادی مورد غفلت قرار داده اند، به طوری که حدود چهل درصد موضوعات مربوط به اولویت های سلامت زنان مورد نادیده انگاری نسبی و حدود چهل درصد نیز مورد نادیده انگاری مطلق ایشان قرار گرفته اند. در کل به نظر می رسد که بایستی بیش از پیش به موضوع بهداشت و سلامت زنان توجه شده و این حوزه جزو اولویت های پژوهشی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: سلامت زنان، تحلیل محتوا، مجلات بهداشتی
  • حبیب الله نصیری، بهرام جوکار صفحه 157
    پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین معناداری زندگی و امید با شاخص های سلامت روان صورت پذیرفت. گروه نمونه مورد مطالعه 382 نفر از زنان شاغل فرهنگی در آموزش و پرورش ناحیه 2 شیراز بود. ابزارهای مورد استفاده جهت سنجش متغیرهای پژوهش عبارت بودند از: 1- پرسشنامه های شاخص ارزش مندی زندگی (LRI)، 2-مقیاس امید بزرگسالان (ADHS)، 3- رضایت از زندگی (SWLS)، 4- شادی- افسردگی (HDS). ضرایب همبستگی نشان داد که بین معناداری زندگی با امید، شادی، رضایت از زندگی، همبستگی مثبت و معنادار و با افسردگی همبستگی منفی معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه به روش متوالی هم زمان بیانگر معنی داری نقش واسطه ای امید در رابطه بین معناداری زندگی و رضایت از زندگی و شاخص های سلامت روان بود. معناداری زندگی می تواند سبب افزایش شادی، رضایت از زندگی باشد. به عبارت دیگر معناداری زندگی به گونه ای غیر مستقیم و در تعامل با امید می تواند سبب افزایش شادی و رضایت از زندگی و کاهش افسردگی گردد.
    کلیدواژگان: زندگی معنا دار، امید، رضایت از زندگی، بهزیستی روانی
|
  • Page 5
    Female competence to judge is a controversial matter amongst interpreters and the religious jurisprudence (Foghaha), to the effect that some scholars by virtue of Holy Koran and sayings of the Immaculate claim that women have no competency to judge. Having a comprehensive analysis of the references made by opponents of female judgment including those made to Holy Koran and sayings of the Immaculate (Massomin (ع)) this article attempts to reject such claims. Nowadays, the frame and shape of judgment has changed, and the matter of gender is ineffective in rendering it. However, close analysis of the verses of the Holy Koran and the tradition of the Immaculate (Maasomin (ع) does not reveal that this responsibility is handed over only to men and the female gender is negated, thus the idea claiming that female judgment is negated in Holy Koran is rejected.
  • Page 25
    There are two perspectives regarding women judgment. One approach believes that "being a man" is one of the essential elements of judgment and claims that women can not be a judge. Another one, believes that "being a man" is not an essential element of judgment and there is no difference between women and men in this regard. This article seeks to investigate about these two approaches, because choosing each of the choices will have a great influence on society. Ultimately, it can be concluded that the arguments of the first approach (which is opposed to female judgment) can not prevent women from being appointed as judge and the reasons on which they are based can be rejected easily. Therefore accepting the approach claiming that women can become a judge just like men is not so unpredictable. Recent bill of family protection emphasized on women judgment in family courts. This shows that women can be appointed as judges just like men.
  • Page 47
    The available literature and accessible references show that the study on the role of “Women in Science” has been conducted in few countries. Sociological studies focussing on the subject are scant and no such research has been found to investigate the professional status of the female faculty members of Esfahan University. This research attempts to reduce such a scientific rarity. To this end, three critical questions are answered in this study: (1) What are the experimental-educational characteristics of the women?; (2) What is their organizational and scientific position regarding their attendance in committees, decision councils, administrative and managerial affairs?; (3) According to the women's opinion, what factors affect their professional status? Professional status refers to the scientific and organizational position of female faculty members. The sample population includes all the female faculty members of the University. Data is collected through a questionnaire and semi-structured interview. Some important findings of the research are: Only ten percent of the University faculty members are women. Based on the U-Mean Whitney Test, there is not any significant difference between the scientific position of the female and male faculty members of the University while the difference is very obvious regarding their organizational and managerial positions. The female faculty members of the Esfahan University believe that gender discrimination and role conflict are the most important factors affecting their organizational position, while their academic male colleagues consider role conflict as the sole important factor affecting organizational position.
  • Page 79
    Women's strong will to obtain higher education degrees and to work as faculty member of universities is an undeniable fact in Iranian current society. Nevertheless, female faculty members just like many other women encounter some career problems which can affect their emotions, attitudes and behaviors. This article aims at answering the three following questions: - What are the career problems of female university faculty members? -Is there any significant relationship between individual characteristics of female faculty members and their problems? - Is there any significant relationship between the problems and job tendencies of female faculty members? The surveys are obtained through interviewing 290 female members of non-medical faculties of state universities. The survey shows that a noticeable number of female faculty members face two major problems. The first problem is inconsistency between family-job role expectations while the second problem consists of discrimination against women Among demographic variables only age, ethnicity and scientific position are statistically related to the so-called problems but only in a limited way. In addition, interaction of family-job roles and gender discrimination has a significant negative relationship with job satisfaction and sense of fulfillment from their affiliated organization.
  • Page 107
    Nowadays it is believed that social capital has influential role both in decreasing expenses of activities and people's success in attaining their aims. Social capital is one of the theories that explain social pathology by combining criminology theories with micro and macro level discussions about social structures and networks. This study empirically investigates the relationship between family social capital and youth delinquency by utilizing Coleman’s family social capital theory and Hirschie's social bonding theory. In order to investigate that relationship a sample population consisting of 410 third grade high school students studying during the year 1386-1387 in Sanandaj city is used. This study is a survey study and students answer the question in a self-report manner. Results of regression analysis based on gender of respondents indicate that inter-family cognitive social capital has the greatest power of explaining boy's delinquency meanwhile inter-family structural social capital has the greatest power of explaining girl's delinquency.
  • Page 133
    This paper highlights the increasing importance of "Women's Health" issues and aims to examine and analyze the published scientific papers in this field in five Iranian academic health journals during the last decade, by using content analysis method and gender analysis and feminist theory approach. According to the result, journals have produced an overall of 1069 papers in 102 journal issues. Among them 177 papers (16/5%) are about women's health and 160 papers (14/9%) are about women's health priority issues in Iran according to a women’s health national survey conducted by Women's Cultural and Social Council. The published papers are related to only 15 subjects out of 23 priority issues of women's health. It also shows that 51% of these 15 subjects are about the first 3 items (i.e. pregnancy and after pregnancy cares, malnutrition, and women's cancers). However, it seems that analyzed journals and their academic organizations as well as state research institutes should pay further attention to women's health problems and priorities and also try to publish and use the knowledge produced.
  • Page 157
    This study investigates the relationship between meaningfulness of life and hope, happiness, depression and life satisfaction. Participants consist of 382 women who work in schools and other educational organizations in Shiraz. The techniques used include Life Regard Index (LRI), Depression- Happiness Scale (DHS), Satisfaction with Life Scale (SWLS), and Adults Dispositional Hope Scale (ADHS). In order to examine reliability of measures Cronbach alpha coefficient is used. Similarly, factor analysis and internal consistency methods are applied to determine validity. Results show that (a) There is a positive and significant relationship between life's meaningfulness and hope, happiness and life satisfaction whereas there exists a negative and significance relationship between meaning in life and depression. (b) Results of sequential simultaneous multiple regressions show the significance of the mediating role of hope in the relationship between meaning in life and indices of mental well-being (happiness, life satisfaction) and depression. Meaning in life increases happiness and life satisfaction. In other words meaning in life indirectly and in interaction with hope can increase happiness and life satisfaction and at the same time decrease depression.