فهرست مطالب
مجله مطالعات روانشناسی تربیتی
پیاپی 11 (بهار و تابستان 1389)
- تاریخ انتشار: 1389/05/19
- تعداد عناوین: 7
-
-
صفحه 1پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی سبک های فراهیجانی والدین با خودکارآمدی و هوش عاطفی دانش آموزان دبیرستان های شهر شیراز پرداخته است. شرکت کنندگان شامل 324 دانش آموز و یکی از والدین آنها بودند که به روش خوشه ایتصادفی انتخاب شدند. والدین شرکت کننده پرسشنامه ی دیدگاه فراهیجانی والدین و فرزندانشان نیز دو پرسشنامه ی هوش عاطفی و خودکارآمدی را تکمیل کردند. از ضریب آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی و روش تحلیل عامل و همسانی درونی برای بررسی روایی مقیاس ها استفاده شد که نتایج بیانگر احراز خصوصیات روان سنجی مقیاس های مورد استفاده بود. داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که خودکارآمدی و هوش عاطفی نوجوانان تحت تاثیر سبک های فراهیجانی والدین متفاوت است. میانگین نمرات خودکارآمدی و هوش عاطفی فرزندان در سبک های هدایت گر و ردکننده به صورت معناداری از میانگین نمرات دانش آموزان در سبک های بی توجه و تاییدگر بیشتر بود. یافته های این پژوهش در راستای روند پژوهشی مربوطه به بحث گذاشته شده اند و پیشنهاداتی برای انجام پژوهش های بیشتر ارائه شده است.
کلیدواژگان: فراهیجان، سبک های فراهیجانی، هوش عاطفی، خودکارآمدی -
صفحه 27این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مهارت های اجتماعی- هیجانی کودکان با سن و جنس آنها و نیز اشتغال مادران در یک گروه نمونه به حجم 712 کودک 6- 4 ساله (358 دختر، 367 پسر) مهد کودک ها و مراکز پیش دبستانی تهران انجام شد. مادران گروه نمونه نسخه فارسی پرسشنامه غربالگری اختلالات اجتماعی/ هیجانی پیش دبستانی (میلر، مایشی و میلر، 1997؛ دادستان و دیگران، 1389) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که دختران در مهارت های اجتماعی، مهارت های ارتباطی، مهارت های زندگی روزمره و رفتارهای سازش نایافته- فزون کنش نسبت به پسران نمره بهتری کسب کردند. کودکان 6-5 ساله نیز در مقایسه با کودکان 5-4 ساله در رفتارهای سازش نایافته/ فزون کنشی و نیز مهارت های زندگی روزمره نمره بیشتری به دست آوردند. کودکانی که مادران شاغل داشتند، نسبت به کودکان دارای مادران خانه دار، نمره بالاتری در مهارت های ارتباطی کسب کردند. استلزام های مربوط به درک رفتارهای کودکان و نیز برنامه ریزی های آموزشی و تربیتی بر پایه یافته های این مطالعه مورد بحث قرار گرفت.
کلیدواژگان: مهارت های اجتماعی، هیجانی، کودکان پیش دبستانی، تفاوت های جنسی -
صفحه 45هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش حمایت سازمانی، تجربه رایانه، اضطراب رایانه و خودکارآمدی رایانه در پیش بینی کاربست رایانه توسط کارشناسان دانشگاه تهران با استفاده از مطالعات همبستگی از نوع الگویابی روابط بین متغیر ها می باشد. به این منظور با استفاده از مدل TAM (مدل پذیرش تکنولوژی) و پیشینه نظری و تجربی مدل مفهومی تدوین و پیشنهاد شد. برای سنجش تجربه رایانه از مقیاس آشنایی و تجربه رایانه پوتوسکی و بابکو، برای اندازه گیری حمایت سازمانی از مقیاس حمایت سازمانی ایگباریا و همکاران، برای اندازه گیری خودکارآمدی رایانه از مقیاس خودکارآمدی رایانه کامپیو و هیگینز و برای سنجش اضطراب رایانه از مقیاس اضطراب رایانه هینسن، گلس و نایت استفاده شده است. ابزارهای نامبرده در بین نمونه 306 نفری از کارشناسان تهران که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای تعیین شده بودند، به اجرا در آمد و داده های لازم گرد آوری شد. با توجه به اینکه تعدادی از پرسشنامه ها قابل استفاده نبودند از تحلیل حذف شد و در نهایت 254 پرسشنامه در تحلیل نهایی مورد استفاده قرار گرفت. 146 نفر از پاسخگویان مرد و 108 نفر زن بودند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تجربه استفاده از رایانه تاثیر مستقیم و مثبتی بر استفاده از رایانه و تاثیر مستقیم و منفی بر اضطراب رایانه دارد. از طرف دیگر، حمایت سازمانی اثر مستقیم و مثبتی بر خودکارآمدی رایانه داشته و در عین حال تاثیری بر اضطراب رایانه ندارد. خود کارآمدی رایانه نیز تاثیری بر اضطراب و استفاده از رایانه نداشته و اضطراب رایانه نیز اثر مستقیم و منفی بر استفاده از رایانه دارد. علاوه بر این، نتایج حاکی از آن است تنها تجربه استفاده از رایانه اثر غیر مستقیمی بر استفاده از رایانه داشته و این اثر از طریق خود کارآمدی رایانه صورت می گیرد. به عبارت دیگر، خود کارآمدی رایانه نقش واسطه ای را بین تجربه رایانه و استفاده از رایانه ایفا می کند. در مجموع، با توجه به نتایج بدست آمده میتوان عنوان کرد که مدل پیشنهادی با داده های تحقیق برازش نسبتا خوبی دارد و قادر است که 20 درصد از واریانس استفاده از رایانه را تبیین کند.
کلیدواژگان: حمایت سازمانی، تجربه رایانه، اضطراب رایانه، خودکارآمدی رایانه -
صفحه 69هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تاکیدات هدفی والدین در خود تنظیمی یادگیری دانش آموزان دبیرستانی در شهر شیراز بود. بدین منظور، به شیوه تصادفی خوشه ایچند مرحله ای، نمونه ای شامل 722 نفر دانش آموز (379 دختر و 343پسر) از دو ناحیه ی آموزش و پرورش شهر شیراز انتخاب شدند. این افراد، پرسشنامه تاکیدات هدفی والدین و خود تنظیمی یادگیری را تکمیل کردند. نتایح حاصل از محاسبه پایایی و بررسی روایی ابزارها مطلوب بود.
محاسبه ی همبستگی نشان داد که بین تاکیدات هدفی تسلطی و عملکردی والدین با خودتنظیمی یادگیری فرزندان، همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. هر دو نوع تاکیدات هدفی تسلطی و عملکردی والدین، پیش بینی کننده ی مثبت و معنی دار ابعاد فراشناختی و شناختی بودند. تاکیدات هدفی عملکردی، انگیزش را به صورت مثبت و معنی دار و تاکیدات هدفی تسلطی والدین انگیزش را به صورت منفی و معنی دار پیش بینی کردند. بین دختران و پسران از نظر تاکیدات هدفی تسلطی والدین، خود تنظیمی یادگیری و شناخت، تفاوت معنی داری وجود نداشت؛ در صورتی که از نظر تاکیدات هدفی عملکردی و فراشناخت به نفع دختران و انگیزش به نفع پسران تفاوت معنی داری وجود داشت.
کلیدواژگان: تاکیدات هدفی تسلطی، تاکیدات هدفی عملکردی، خود تنظیمی یادگیری دانش آموزان -
صفحه 87در پژوهش حاضر ارتباط سبک های هویت برزونسکی (اطلاعاتی، هنجاری، گسیخته- اجتنابی) با مؤلفه های شناختی (رضایت از زندگی) و هیجانی (عواطف مثبت و منفی) شادمانی مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل530 (353 دختر، 177 پسر) دانشجوی کارشناسی رشته های مختلف دانشگاه شیراز بودند که به روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله-ای انتخاب شدند و توسط مقیاس های سبک های هویت (ISI-6G)، عاطفه ی مثبت و منفی (PANAS)، و رضایت از زندگی (SWLS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. پایایی پرسش نامه ها به روش آلفای کرونباخ و روایی آن ها به شیوه ی تحلیل عوامل، تعیین شد. نتایج بیانگر روایی و پایایی مطلوب پرسش نامه ها بود. یافته های حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک هویت اطلاعاتی، پیش بینی کننده ی مثبت و معنادار برای عاطفه ی مثبت می باشد. برای عاطفه ی منفی، سبک اطلاعاتی به صورت مثبت و سبک هنجاری به گونه ی منفی پیش بینی کننده بودند و مؤلفه ی شناختی شادی به صورت مثبت و معنادار توسط سبک های هویت هنجاری و گسیخته- اجتنابی پیش بینی گردید. نتایج حاصله، مؤید فرضیه ی پژوهش مبنی بر پیش بینی شادی توسط سبک های هویت بود.
کلیدواژگان: سبک های هویت، شادمانی، رضایت از زندگی، هیجانات مثبت و منفی -
صفحه 109
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و راهبردهای مقابله ای افراد موفق و ناموفق در آزمون سراسری بود. بدین منظور 195دانشجوی ترم یک از دانشگاه های دولتی شهر تهران (گروه موفق) و 199 داوطلب شرکت در آزمون سراسری که حداقل یک بار در کنکور شرکت کرده اند (گروه ناموفق) به صورت نمونه ی در دسترس انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های هوش هیجانی بار-اون و راهبردهای مقابله ای بلینگز و موس، روی آنها اجرا شد. نتایج به دست آمده نشان داد که افراد موفق، خود شکوفاتر و خوشبین ترند، تکانه های خود را بهتر کنترل می کنند، سازگاری بالاتری دارند و هوش هیجانی کلی آنها نیز بالاتر است. افراد موفق بهتر از افراد ناموفق با فشار ها مقابله می کنند؛ از طرفی افراد ناموفق از راهبردهای مقابله ای متمرکز بر هیجان (مهارهیجانی و جسمانی) بیشتر بهره می جویند.
در مجموع، این مطالعه حاکی از ارتباط معنادار بین هوش هیجانی و راهبردهای مقابله ای موفقیت و عدم موفقیت در کنکور بود.کلیدواژگان: موفقیت تحصیلی، هوش هیجانی، راهبردهای مقابله ای -
صفحه 125هدف از مقاله حاضر پیش بینی اضطراب ریاضی در دانش آموزان پایه دوم دبیرستان رشته های ریاضی، انسانی و تجربی بر اساس خودکارآمدپنداری و جهت گیری هدفی بود. برای انجام این پژوهش تعداد 581 نفر از دانش آموزان دختر و پسر رشته های نظری (ریاضی، تجربی، انسانی) دبیرستانهای دولتی پنج منطقه از مناطق بیست گانه تهران شرکت داشتند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس اضطراب ریاضی بتز (1978)، پرسشنامه خودکارآمد پنداری بندورا و پرسشنامه جهت گیری هدف حیدری (1389) استفاده شد. برای تحلیل داده-ها از روش های تحلیل واریانس و رگرسیون استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که میزان اضطراب ریاضی دانش آموزان در رشته های مختلف نظری (ریاضی، تجربی و انسانی) در پایه دوم دبیرستان تفاوت معناداری دارد. همچنین تمامی ابعاد خودکارآمد پنداری با جهت گیری هدفی تسلطی (اجتنابی و گرایشی) رابطه منفی و با جهت گیری هدفی عملکرد مدار (اجتنابی و گرایشی) رابطه مثبت معنادار نشان می دهد. خودکارآمدپنداری و جهت گیری هدفی با اضطراب ریاضی نیز همبستگی داشته و می توان براساس نوع جهت گیری هدفی و میزان خودکارآمدپنداری دانش آموزان در حدود 45 درصد از میزان اضطراب ریاضی در آنان را پیش بینی نمود.
کلیدواژگان: رشته تحصیلی، جهت گیری هدفی، خودکارآمدپنداری، اضطراب ریاضی
-
Page 1The aim of this study was to investigate the relationship between parenting meta- emotional style on self-efficacy and emotional intelligent between the student of Shiraz high schools. Participants included 324 students and one of their parents that selected via random cluster sampling. All parent participants completed parenting meta- emotional philosophy Questionnaire and their children completed self-efficacy and emotion intelligence questionnaires. The data were analyzed by one way ANOVA and T-test methods. The results showed that self-efficacy and emotion-intelligence in children is significant under the difference meta-emotional styles. The mean score of students in coaching and disapproving style was higher than the mean score of student in dismissing and laissez-fair styles. The findings have been discussed according to the related literature and some suggestions for more studies are presented.
-
Page 27This study aimed to study the relationship between children’s socialemotional skills with their sex, age and mother job status in a sample of 712 children (358 girls, 367 boys) 4-6 aged selected from kindergartens and preschools of Tehran. The mothers completed the Persian version of Kindergarten Inventory of Social/Emotional Tendencies (Miller, Michie, & Miller, 1997, Dadsetan et al., 2010). The results of MANOVA and T-test revealed girls were higher in social skills, communication skills and daily living skills and lower in maladaptive/ hyperactivity behaviors than boys. The 5-6 years old children had higher scores in controlling maladaptive/hyperactive behaviors and daily living skills than 4-5 years old group. The children who had employed mothers were higher in communication skills than who had housewife mother. The implications about understanding children behaviors and educational programming were discussed.
-
Page 45The present study aimed to explore the role of organizational support, computer experience, computer anxiety and computer self efficacy in predicting computer implementation among the experts of University of Tehran. In doing so, conceptual model of research has been designed and suggested using TAM model (Technology Acceptance Model) and theoretical and empirical literature has been used. In order to analyze data, path analyze was used. Findings showed that computer experience had direct and positive impact on computer implementation and also had direct and negative impact on computer anxiety, in other hand, organizational support had direct and negative impact on computer self efficacy, and in the same time had not direct and negative impact on computer anxiety. Also, computer self efficacy hadn’t any impact on computer anxiety and computer implementation, but computer anxiety had direct and negative impact on computer implementation. Furthermore, findings showed that only computer experience had indirect impact on computer implementation and this impact has been down by computer self efficacy. In other words, computer self efficacy had a mediator role between computer experience and computer implementation. Finally, the findings showed that the model has a good fitness with research data, and it can explain 20 percent of computer implementation variance.
-
Page 69The aim of this study was to examine the role of parental goal emphases on the self-regulated learning of senior students from Shiraz high schools. The participants were 722 students (379 females, 343 males) from district 1 and 4 of Shiraz high schools selected by multistage cluster sampling method. They completed Parental Goal Emphases, and Self-regulation Questionnaires. The results of examining reliability and validity of the questionnaires were satisfying. The results showed a significant positive relationship between parental mastery and performance goal emphases and student's self-regulatedlearning. Furthermore, meta cognition and cognition were positively predicted by both of goal emphases. Motivation was positively predicted by performance goal emphases but negatively predicted by Parental mastery goal emphases. Results showed no significant differences between male and female students in parental mastery goal emphases and learning self-regulation, and cognition. Nevertheless, there was a significant difference between male and female in performance goal emphases, meta cognition, and motivation. Girls mean in goal emphases and meta cognition are more than boys mean. Boy mean in motivation is more than girls mean.
-
Page 87The relationship between identity styles (informational, normative and diffuse-avoidance), and cognitive (Life satisfaction) and affective (positive affect, negative affect) components of happiness was investigated. A sample of five-hundred-thirty students (353 girls, 177 boys) from Shiraz university who were selected via multi-stage cluster sampling method, completed the Identity Style Inventory (ISI-6G), Positive Affect and Negative Affect Scale (PANAS) and Satisfaction With Life Scale (SWLS). To determine reliability of measures, Cronbach Alpha Coefficient was used and to examine validity, factor analysis method was used. The results showed acceptable validity and reliability of instruments. Results of simultaneous multiple regressions showed that, informational style waspositive predictor of positive affect. For negative affect, informational style was positive predictor and normative style was negative predictor. Life satisfaction was predicted by normative and diffuse-avoidance styles positively. These results confirmed the research hypothesis about the prediction of happiness by identity styles.
-
Page 109
The purpose of the present study was to appraise the relation between emotional intelligence and coping strategies with success or failure in passing the University Entrance Exam. 195 students in their first term of freshman year at Tehran’s public universities and 199 applicants of University Entrance exam who had at least once taken the exam unsuccessfully in the past were selected through convenient sampling respectively as the success and failure groups in the study. All participants completed Emotional Intelligence Questionnaire and Coping Strategies. The success group scored better than the failure group on Optimism and Self-Actualization. They control their impulses better, enjoy from higher level of adjustment, and their overall emotional intelligence is higher than the failure group. The success group copes with stress better as the failure group uses coping strategies that are more emotion focused emotional and physical inhibition). Convergently, the findings indicated that there is a significant relation between language, high school’s grade point average, and level of income in success and failure groups. A significant correlation also was found between emotional intelligence and coping strategies.
-
Page 125In order to forecast math anxiety, the following variables were investigated using one-way ANOVA and regression analysis on selfefficacy (Bandura, Kim and Park 1999), goal orientation (Heidary, 2010) and math anxiety (Betz, 1978) and gender. The responses of 581 subjects (295 females and 286 males) for the instruments were used for measuring the above-mentioned variables. The results showed that the level of math anxiety is different in student of various fields in second high school, also all aspect of self-efficacy is related and goal orientation with math anxiety and it is possible forecast around 46 percent of math anxiety based on these variables.
©2000-2024 magiran.com All Rights Reserved.