فهرست مطالب

مطالعات روانشناسی تربیتی - پیاپی 26 (تابستان 1396)

مجله مطالعات روانشناسی تربیتی
پیاپی 26 (تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/05/02
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مقاله پژوهشی
  • منیژه احیا کننده، فریده یوسفی *، فرهاد خرمایی صفحات 1-36
    هدف این پژوهش، تعیین نقش ویژگی های شخصیتی و هدف گرایی در پیش بینی سازگاری دانشجویان با دانشگاه بود.
    روش پژوهش، همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان بود. برای انجام پژوهش، 523 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فرم کوتاه پنج عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ (خرمایی و فرمانی، 1393)، اهداف پیشرفت (الیوت و مک گریگور، 2001)و سازگاری دانشجویان با دانشگاه (بیکر و سیریک، 1984) بود. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و هدف گرایی با سازگاری دانشجویان با دانشگاه، رابطه معنادار وجود دارد. به طورکلی، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که ویژگی های شخصیتی و هدف گرایی، 37 درصد از واریانس سازگاری دانشجویان با دانشگاه، 24 درصد از سازگاری تحصیلی، 25 درصد از سازگاری اجتماعی، 36 درصد از سازگاری شخصی- هیجانی و 20 درصد از دلبستگی موسسه ای را تبیین کنند. این نتایج نشان می دهند، ویژگی های شخصیتی و هدف گرایی نقش موثری در سازگاری دانشجویان با دانشگاه ایفا می کنند.
    کلیدواژگان: سازگاری با دانشگاه، شخصیت، هدف گرایی
  • سمیه اردونی، افسانه مرزیه، عبدالوهاب پورقاز صفحات 37-62
    پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین انگیزش تحصیلی و راهبردهای خودتنظیمی با اضطراب درس آمار دانشجویان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشکده های علوم تربیتی و روان شناسی و دانشکده اقتصاد دانشگاه سیستان و بلوچستان بود که در نیم سال اول تحصیلی 1394-1393 درس آمار را انتخاب کرده بودند، که تعداد 180 نفر از آنها براساس جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با جنسیت انتخاب شدند.
    برای جمع آوری اطلاعات، از سه پرسشنامه «اضطراب آمار» (کرویس و همکاران، 1985) «انگیزش تحصیلی» (والرند و همکاران، 1992) و پرسشنامه «راهبردهای یادگیری خودتنظیمی» (پینتریج و همکاران، 1990) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون، t مستقل و tتک نمونه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین «انگیزش درونی، بیرونی ، راهبردهای شناختی و فراشناختی» با «اضطراب درس آمار»، رابطه منفی و معنادار و بین «بی انگیزگی» با «اضطراب درس آمار دانشجویان»، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن بود که سه متغیر فراشناختی، بی انگیزگی و انگیزش درونی قادر به پیش بینی اضطراب درس آمار دانشجویان می باشند. علاوه بر این، نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین میزان اضطراب درس آمار دانشجویان بر حسب مقطع تحصیلی، تفاوت معناداری وجود دارد و دانشجویان مقطع کارشناسی اضطراب بیشتری در درس آمار داشتند. در مجموع، به نظر می رسد افزایش برانگیزنده های درونی و بیرونی و نیز آموزش مهارت های خودتنظیمی به دانشجویان می تواند در کاهش میزان اضطراب آن ها در درس آمار موثر باشد.
    کلیدواژگان: انگیزش درونی، انگیزش بیرونی، راهبردهای شناختی، راهبردهای فراشناختی، اضطراب درس آمار
  • یوسف دهقانی* صفحات 63-84
    بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان، یکی از اهداف اساسی نظام های آموزش و پرورش معاصر است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه روان رنجورخویی، تعلل ورزی و اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان دختر پایه دهم و یازدهم دوره متوسطه دوم شهر دزفول است. تحقیق حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم و یازدهم دوره متوسطه دوم دزفول تشکیل داده اند که تعداد 220 دانش آموز به صورت تصادفی ساده به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس روان رنجوری مک کری و کاستا ، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ و پرسشنامه اهمال کاری سولومون و راث بلوم می باشند. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و تجزیه وتحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحلیل نشان داد که میان روان رنجورخویی، تعلل ورزی و اعتیاد به اینترنت با پیشرفت تحصیلی، به صورت منفی ارتباط وجود دارد.
    کلیدواژگان: روان رنجورخویی، تعلل ورزی، اعتیاد به اینترنت، پیشرفت تحصیلی، دانش آموزان دختر
  • غلامرضا رجبی *، ندا سیاح طرف زاده، منوچهر تقی پور صفحات 85-102
    هدف پژوهش حاضر، بررسی روایی و پایایی مقیاس تعارض کار- خانواده- تحصیل در میان دانشجویان شاغل و متاهل دانشگاه های شهر اهواز بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان زن شاغل و متاهل دانشگاه های شهید چمران و آزاد اسلامی شهر اهواز بود که از میان آنها 200 نفر به روش نمونه گیری داوطلب شده و با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به مقیاس های تعارض کار- خانواده- تحصیل (اولسون) و تعارض کار- خانواده- تحصیل (زو و سونگ) پاسخ دادند. داده ها با روش های آماری ضریب پایایی آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون و با استفاده از نرم افزار آماری 21-SPSS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که ضرایب پایایی آلفای کرونباخ کل مقیاس 96/0 و برای عامل های 12 گانه از 83/0 تا 96/0 و ضرایب روایی همگرا بین عامل های 12 گانه این مقیاس و مقیاس کار- خانواده- تحصیل (زو و سونگ) در سطح آماری 001/0 >p معنادار بود؛ بنابراین، از مقیاس تعارض کار- خانواده- تحصیل می توان به عنوان یک ابزار پایا و روا در محیط های پژوهشی و مشاوره ای استفاده کرد.
    کلیدواژگان: تعارض، کار- خانواده- تحصیل، پایایی، روایی
  • شهلا رستمی، سیاوش طالع پسند*، اسحق رحیمیان بوگر صفحات 103-122
    هدف از پژوهش حاضر، ارائهیک مدل ساختاری برای نشان دادن روابط ساختاری بین وظیفه شناسی،پذیرابودن به تجربه و خودکارآمدیبادرگیری تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانیبود. شرکت کنندگان، دانش آموزان دبیرستانی شهر درمیان استان خراسان جنوبی بودند. تعداد 400 نفر (191 نفر پسر و 209 نفر دختر)از دانش آموزانبا روش نمونه گیری طبقه ای تصادفیانتخاب شدند. همه آنها پرسشنامه های شخصیتی نئو، پرسشنامه راهبردهای انگیزشییادگیری خودتنظیمی و ابزار درگیریدانش آموز را تکمیل کردند. داده ها با تحلیل مسیر آزمون شد وبا مدل فرضیدرگیری تحصیلی برازش داشت.وظیفه شناسی بر درگیری تحصیلی اثر مستقیم و معنادار داشت. خودکارآمدی بر درگیری تحصیلی اثر مستقیم داشت و بین اثر وظیفه شناسی بر درگیری تحصیلی نقش میانجی ایفا می کرد. پذیرا بودن به تجربه،اثر معناداری بر درگیری تحصیلینداشت. برای افزایش درگیری تحصیلی باید به ویژگی وظیفه شناس بودن (منظم بودن، سخت کوشی، پشتکار، تمایل به پیشرفت و دقت) و باورهای خودکارآمدیدانش آموزان توجه کرد. تلویحات کاربردییافته ها،مورد بحث قرار گرفت.
    کلیدواژگان: درگیری تحصیلی، وظیفه شناسی، پذیرابودن به تجربه، خودکارآمدی
  • مهوش رقیبی*، مهرداد مظاهری، مهلا شجاعی، امیر کرمی صفحات 123-144
    هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سبک های هویت و کیفیت دوستی در نوجوانان دختر و پسر شهرستان خاش بود.بدین منظور تعداد 400 دانش آموز دختر و پسر (199 دختر و 201 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایچندمرحله ای از سطح شهرستان خاش انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی (1992) و پرسشنامه کیفیت دوستی ظهره وند و حجازی (1379) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده تفاوت معنادار بین میانگین نمرات گروه دختران و پسران در کلیه مولفه های پرسشنامه سبک های هویت به غیر از سبک سردرگم- اجتنابی است. همچنین، بین میانگین نمرات گروه دختران و پسران در نمره کل پرسشنامه کیفیت دوستی و در مولفه رضایت مندی حداقل در سطح اطمینان، 95 درصد تفاوت معناداری وجود ندارد؛ ولی در مولفه های مجاورت، خود فاش سازی و اعتماد بین میانگین نمرات گروه دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد.
    کلیدواژگان: سبک های هویت، کیفیت دوستی، دانش آموزان
  • فریده سادات حسینی*، سید بهمن دشتی نژاد صفحات 145-166
    نقش سازه تحمل ابهام در بسیاری از زمینه ها از جمله مباحث آموزشی غیر قابل انکار است. در همین راستا، تحقیقات گوناگون بیانگر نقش موثر سازه های شخصیتی،شناختی و انگیزشی درایجاد و تغییرتحمل ابهام هستند. بر همین اساس،هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش نیاز به شناخت در تحمل ابهام دانشجویان رشته های تحصیلی مختلف است. بدین منظور تعداد362(213دختر و 149 پسر) نفر از دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه خلیج فارس که به روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی مرحله ای انتخاب شده بودند، مقیاستحمل ابهام (مک لین، 1993) و پرسشنامه نیاز به شناخت (کاسیوپا و دیگران،1984)را تکمیل نمودند.نتایج حاصل از رگرسیون نشان دهنده این است که نیاز به شناخت به صورت مثبت و معنادار می تواند تحمل ابهام دانشجویان را پیش بینی کند. همچنین، نتایج تحلیل واریانس یک طرفه اثر رشته تحصیلی، نشان دهندهاثر معنادار رشته تحصیلی بر تحمل ابهام است. یافته های پژوهش حاضر تحمل ابهام را سازه ای چندگانه معرفی می کند که هم تحت تاثیر انگیزش شناختی و هم رشته تحصیلی قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: تحمل ابهام، نیاز به شناخت، رشته تحصیلی، دانشجو
  • نصرالله عرفانی* صفحات 167-198
    به منظور پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی با توجه به نقش واسطه ای انگیزش یادگیری، طی یک پژوهش همبستگی، از جامعه آماری دانش آموزان پایه اول متوسطه شهر همدان که تعداد آنان 8300 نفر بود، 368 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های راهبردهای یادگیری کرمی (1384) و انگیزش پیشرفت در یادگیری رضابخش (1373) پاسخ دادند و معدل کل نمرات آن ها به عنوان ملاک پیشرفت تحصیلی گرفته شد. داده ها با استفاده از شاخص های مرکزی و پراکندگی توصیف شدند و به وسیله آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر بر اساس مراحل بارون و کنی (1986) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بین راهبردهای شناختی و فراشناختی ضریب همبستگی مثبت معنی داری را نشان داد. همچنین نتایج نشان داد، ضرایب رگرسیون پیشرفت تحصیلی به انگیزش یادگیری و انگیزش یادگیری به راهبردهای فراشناختی معنی دار بود؛ بنابراین، می توان دریافت که انگیزش یادگیری نقش واسطه ای در پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس راهبردهای فراشناختی ایفا می کند؛ از این رو، می توان نتیجه گیری کرد که با بهبود راهبردهای فراشناختی می توان انگیزش یادگیری دانش آموزان را بالا برد و پیشرفت تحصیلی آن ها را ارتقا بخشید
    کلیدواژگان: راهبردهای یادگیری، راهبرد شناختی، راهبرد فراشناختی، انگیزش یادگیری، پیشرفت تحصیلی
  • بهاره عزیزی نژاد *، حسین جناآبادی صفحات 199-224
    خلاقیت و خودکارآمدی، از جمله اهداف آموزشی است که امروزه در راس امور آموزشی و پرورشی قرار دارد. به منظور نیل به این امر و تسهیل یادگیری، وسیله ای شبیه «چرتکه» وارد فرایند آموزشی شده که مورد استقبال دانش آموزان و معلمان قرار گرفته است و به باور آنان، نتایج مشهودی در پی داشته است. پژوهش حاضر با هدف تاثیر آموزش چرتکه بر خلاقیت و خودکارآمدی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش شبه آزمایشی و از نظر هدف کاربردی بود. طرح پژوهش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری را دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی تشکیل می دادند که از بین آنها نمونه ای با حجم 50 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ایچند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل در قالب دو کلاس درس قرار گرفتند. در هر دو گروه، همتا سازی از نظر سن و هوش (با استفاده از تست هوش ریون) انجام شد. سپس در هر دو گروه، پیش آزمون به عمل آمد و بعد از اجرای پیش آزمون، آموزش ریاضی با چرتکه برای گروه آموزش اجرا شد و گروه کنترل، آموزشی دریافت نکرد و بعد پس آزمون انجام گرفت. در این پژوهش، از ابزار خلاقیت تورنس و خودکارآمدی شرر استفاده شد که پایایی آنها با آلفای کرونباخ به ترتیب 85/0 و 81/0 به دست آمد. داده های حاصل با آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس) توصیف و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که آموزش چرتکه در درس ریاضی بر خلاقیت و خود کارآمدی دانش آموزان کلاس چهارم تاثیر دارد و باعث بهبود خلاقیت و خودکارآمدی می شود؛ بنابراین، با آموزش چرتکه می توان مهارت ها و توانایی های خلاقیت در ریاضی و خودکارآمدی کودکان را افزایش داد.
    کلیدواژگان: خودکارآمدی، خلاقیت، آموزش چرتکه، دانش آموزان دوره ابتدایی