فهرست مطالب

Journal of Research on Crop Ecophysiology
Volume:5 Issue: 1, 2010

  • تاریخ انتشار: 1389/03/01
  • تعداد عناوین: 12
|
  • روح الله تقی زاده مهرجردی، شهلا محمودی، احمد حیدری، علی اکبرزاده صفحه 1
    ارزیابی و طراحی سناریو های مختلف مدیریتی احتیاج به داشتن اطلاعات دقیق بانک اطلاعات خاک دارد، ظرفیت تبادل کاتیونی از پارامتر های مهم موجود در بانک اطلاعاتی خاک به حساب می آید. با توجه به مشکلات اندازه گیری مستقیم ظرفیت تبادل کاتیونی بخصوص در خاک های اریدیسول ایران در سال های اخیر از روش های غیر مستقیم برای برآورد این پارامتر استفاده می شود. بدین منظور در این تحقیق برای برآورد ظرفیت تبادل کاتیونی اقدام به نمونه برداری از منطقه خضرآباد از 12 پروفیل، به تعداد 40 نمونه گردید. فراوانی نسبی ذرات به روش هیدرومتری، کربن آلی به روش والکی و بلاک و ظرفیت تبادل کاتیونی به وسیله روش باور اندازه گیری شد. سپس با استفاده از روش های شبکه عصبی مصنوعی، رگرسیون چند متغیره و چند تابع تجربی و با استفاده از پارامترهای درصد رس، شن، سیلت و کربن آلی اقدام به تخمین پارامتر مورد نظر گردید. در ابتدا پارامترهای هر یک از مدل ها را تعیین کرده و در مرحله بعد اقدام به برآورد پارامتر مورد نظر گردید. در نهایت در این تحقیق با توجه به وجود روابط خطی مابین ورودی ها و خروجی ها شبکه عصبی عملکرد بهتری نسبت به مدل رگرسیون پایه داشته است. سایر مدل های رگرسیون پایه با توجه به نوع ورودی-ها و ضرایب آنها عملکرد متفاوتی از خود نشان داده به طوری که در بین این مدل ها، مدلی که نسبت به سایر مدل ها با توجه به معیارهای ارزیابی مورد استفاده (RMSE، AARE) برتری قاطعی داشته باشد، وجود نداشته است. در کل نتایج این تحقیق نشان دهنده اهمیت فرآیند آموزش در تعیین پارامترهای مدل با استفاده از داده های یک منطقه می باشد.
    کلیدواژگان: شبکه عصبی مصنوعی، رگرسیون چند متغیره، توابع انتقالی، اریدیسول، ظرفیت تبادل کاتیونی
  • آرزو احمدزاده، احمد محمدی قهساره، رامین ایرانی پور صفحه 13
    به منظور تعیین اثرات اصلی و باقی مانده نسبت های مختلف سوپر فسفات تریپل و خاک فسفات غلیظ شده، آزمایشی در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی با استفاده از 6 تیمار در 3 تکرار به مدت 2 سال بر روی محصول یونجه همدانی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی چهار تخته شهرکرد اجرا گردید. تیمارهای مورد بررسی عبارت بودند از:T1: سوپر فسفات تریپل(TSP)، T2: 8/0 سوپر فسفات تریپل + 2/0 خاک فسفات، T3: 5/0 سوپر فسفات تریپل + 5/0 خاک فسفات، T4: 2/0 سوپر فسفات تریپل + 8/0 خاک فسفات، T5: خاک فسفات (PR) و T6: شاهد. پس از برداشت محصول نسبت به تعیین وزن خشک و غلظت عناصر فسفر، روی و آهن در گیاه اقدام گردید. نتایج سال اول پژوهش(اثرات اصلی تیمارها) نشان داد تیمار T2 باعث افزایش عملکرد محصول خشک به میزان 35 درصد و مقدار فسفر در گیاه به میزان 15 درصد نسبت به تیمار شاهد گردید. همچنین تیمار T3 باعث افزایش 3/17 درصد میزان آهن نسبت به تیمار T6 (شاهد) گردید. بیشترین درصد فسفر در گیاه به میزان 27/0 درصد مربوط به تیمار T2 بود که با تیمار T4 در سطح پنج درصد اختلاف معنی داری داشت. نتایج همین بررسی نشان داد که اختلاف معنی داری بین تیمارT2 با سایر تیمار ها وجود نداشت. در سال دوم پژوهش (اثرات باقی مانده) بیشترین درصد فسفر در گیاه به میزان 21/0 درصد مربوط به تیمار T1 و کمترین درصد فسفر به میزان 17/0 درصد مربوط به تیمار T3 می باشد. تیمارT3 باعث افزایش 4/4 درصد روی در سال اول و تیمارT4 باعث افزایش 12 درصد در سال دوم گردید. در سال اول، تیمار T3 باعث افزایش 3/17 درصد آهن و در سال دوم، تیمارT2 باعث افزایش 98 درصد آهن در گیاه نسبت به شاهد گردید. نتایج همچنین نشان داد که اختلاف معنی داری بین تیمار T2 با سایر تیمارها وجود نداشت.
    کلیدواژگان: خاک فسفات غلیظ شده، سوپر فسفات تریپل، فسفرگیاه، فسفر قابل جذب، یونجه همدانی
  • مسعود گماریان، محمد علی ملبوبی، فرخ درویش، سید ابوالقاسم محمدی، خدیجه رضوی صفحه 21
    در این بررسی واکنش 15 ژنوتیپ گندم نان به تنش شوری حاصل از کلرور سدیم در یک مطالعه گلخانه ای مورد ارزیابی قرار گرفت. این مطالعه در یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. بذور ژنوتیپ های انتخابی در گلدان های حاوی ماسه بادی کشت گردیدند. در تیمار شاهد به هر گلدان محلول غذایی هوگلند و در تیمار شوری محلول غذایی هوگلند حاوی 150 میلی مولار NaCl داده شد. در بین ژنوتیپ های استفاده شده از دو رقم کارچیا-66 و چینی بهاره به ترتیب به عنوان شاهد متحمل و حساس استفاده گردید. سایر ژنوتیپ ها شامل ارقام روشن، کویر، ماهوتی، قدس و لاین های دابل هاپلوئید DH-1557-1، DH-1557-3، DH-1557-7، DH-1557-15، DH-1557-33 و DH-1102-12 که از تلاقی گندم و ذرت حاصل شده بودند و 3 لاین Onfarm-4، Onfarm-6 و Onfarm-9 بود. نتایج نشان دهنده آن بود که بین ژنوتیپ های متحمل و همچنین حساس از نظر جذب یون سدیم و پتاسیم تنوع وجود دارد. شاخص نسبت پتاسیم به سدیم همبستگی بالا و معنی داری با طول دوره پرشدن دانه و وزن خشک دانه داشت. زمان گلدهی در ژنوتیپ های مورد بررسی تحت تاثیر تنش قرار نگرفته بود. با اعمال تنش طول دوره پرشدن دانه در ژنوتیپ های مورد بررسی کاهش یافته بود و این کاهش در ژنوتیپ های حساس بیشتر از ژنوتیپ های متحمل بود. تجزیه خوشه ایژنوتیپ های مورد بررسی را به چهار گروه دسته بندی نمود. جهت تفکیک تحمل مطلق و نسبی ژنوتیپ های مورد مطالعه از شاخص حساسیت محیطی استفاده گردید. از نظر تحمل نسبی وزن خشک بوته و دانه رقم ماهوتی و لاین دابل هاپلوئید DH-1557-3 نسبت به بقیه ژنوتیپ ها برتری داشتند که نشانگر تجمع ژن های مقاومت در این ژنوتیپ ها می باشد. رقم قدس و لاین DH-1102-12 از این نظر در پایین ترین مقدار قرار داشتند. تحمل مطلق رقم روشن در بیشترین مقدار قرار داشت و از بین لاین های Onfarm، لاینOnfarm-6 تحمل مطلق بالاتری نسبت به لاین های Onfarm-4 و Onfarm-9 داشت.
    کلیدواژگان: تنش شوری، گندم، کلرورسدیم، نسبتK+، Na+
  • محمدرضا چاکرالحسینی، رهام محتشمی، حمیدرضا اولیایی صفحه 23
    با توجه به اینکه اکثر خاکهای استان کهگیلویه و بویراحمد آهکی بوده و گزارش های زیادی از کمبود عناصر غذایی کم مصرف مخصوصا روی وجود دارد، این تحقیق جهت بررسی اثرات میزان، منبع و روش مصرف روی بر صفات کمی و کیفی برنج((Oryza sativa L. رقم چرام 1 در دو سال در منطقه چرام اجرا گردید. در این بررسی 8 تیمار کودی روی به صورت مصرف خاکی و محلول پاشی سولفات روی و همچنین آغشته کردن ریشه با سوسپانسیون 2 درصد اکسید روی قبل از نشاء اعمال گردید. طرح در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. نتایج حاصله نشان داد که در سال اول آزمایش کاربرد تیمارهای کودی سبب افزایش معنی دار عملکرد شلتوک در سطح احتمال پنج درصد شده است بطوری که بیشترین افزایش عملکرد را تیمار ترکیبی مصرف 40 کیلوگرم در هکتار سولفات روی به علاوه محلول پاشی سولفات روی با غلظت 3 در هزار با میانگین 7508 کیلوگرم در هکتار ایجاد نموده است. در سال دوم نیز مصرف تیمارهای کودی سبب افزایش معنی دار عملکرد در سطح احتمال یک درصد شده و بیشترین افزایش را تیمار ترکیبی مصرف خاکی سولفات روی به میزان 40 کیلوگرم در هکتار به علاوه محلول پاشی سولفات روی با غلظت 3 در هزار با میانگین 6366 کیلوگرم در هکتار و کمترین عملکرد را تیمار شاهد با میانگین 3988 کیلوگرم در هکتار ایجاد نموده است. محاسبات آماری نتایج هر سال و میانگین دو سال نشان داد که در شرایط خاکی مشابه محل آزمایش، مصرف مستقیم 40 کیلوگرم در هکتار به علاوه محلول پاشی سولفات روی با غلظت سه در هزار می تواند تاثیر مثبتی در افزایش عملکرد برنج رقم چرام یک داشته باشد.
    کلیدواژگان: کود روی، برنج زراعی، محلول پاشی، تیمار کودی
  • محمد علی قضاوی خوراسگانی، رمضانعلی محمودیه، علی خدامی صفحه 45
    نظر به اهمیت تولید سیب زمینی و عوامل موثر بر کیفیت آن، آزمایش هایی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان اصفهان انجام شد. آزمایش های مذکور در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تیمار (استفاده از خاک ورزهای برگردان دار، بشقابی، بشقابی بهبود یافته و قلمی) و در سه تکرار انجام شد و تیمارها مقایسه شدند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد اثر نوع خاک ورز بر درصد رطوبت، ماده خشک، چگالی، قندهای مختلف، pH و اسیدهای آلی غده در سطح 5% معنی دار نبوده و کلیه موارد اندازه گیری شده در محدوده قابل قبول قرار گرفت. آزمون چند دامنه ای دانکن سطح 5% نشان داد تفاوت معنی داری بین اثر استفاده از خاک ورز بشقابی بهبود یافته و برگردان دار در بیشتر صفات اندازه گیری شده وجود ندارد بلکه در برخی موارد اثر خاک ورز بشقابی بهبود یافته بهتر بود. بنابر این خاک ورز بشقابی بهبود یافته می تواند جایگزین خوبی برای خاک ورز برگردان دار مرسوم گردد.
    کلیدواژگان: خاک ورزی، سیب زمینی، خواص کیفی، خاک ورز بشقابی بهبود یافته
  • مجید شبان، سید جمال الدین خواجه الدین، حمیدرضا کریم زاده، ابراهیم پناهپور صفحه 57
    بی تردید فضای سبز و محیط زیست شهری از عوامل اساسی پایداری حیات طبیعی و انسانی در شهرنشینی نوین به شمار می آیند. گسترش بی رویه شهرها و افزایش آلودگی هوا، نیاز به افزایش سطح فضای سبز را ایجاب می کند. طی چند سال اخیر به دلیل کمبود آب، فضای سبز شهر اصفهان آسیب های فراوانی را متحمل گردیده، که این مسئله موجب نگرانی مسئولین شده است. این امر به خصوص در فضاهای سبز حاشیه شهر به وضوح قابل رویت می باشد. در این مطالعه به منظور انتخاب گونه های جدید و مناسب فضای سبز اصفهان از پنج منطقه از مناطق جنگلی البرز و زاگرس (1- سراب گیان در نهاوند همدان 2- منطقه سرچهان بوانات در استان فارس 3- منطقه حسین آباد طارم سفلی در استان قزوین و 5- منطقه صمغ آباد در استان قزوین) بازدید و پس از تهیه لیست فلورستیک این مناطق از گونه های مناسب این مناطق نمونه برداری شد. سپس به منظور تفکیک گونه های مقاوم و حساس به خشکی، مقاومت به خشکی گونه های مورد نظر از روش پتانسیل آب برگ انجام گرفت. طبق نتایج بدست آمده گونه های Quercus brantii(بلوط غرب)، Quercus infectoria (دارمازو)، Lonicera nummulariifolia (پلاخور) وFraxinus rotundifolia (زبان گنجشک) مقاومت به خشکی بالایی دارند و گونه هایی مانند Cornus mass(زغال اخته)،Cornus australis (سیاه ال)، Sorbus torminalis (بارانک)، Sorbus umbellate (دیو آلبالو) و Celtis caucasica (داغداغان) مقاومت به خشکی متوسطی دارند ولی به لحاظ زیبایی خاصی که گل و میوه این گونه ها دارند، برای کاشت در فضای سبز اصفهان مناسب اند، وگونه هایSalix babylonica (بید)، Platanus orientalis (چنار)، Populus alba (سپیدار) و Populus nigra (شالک) حساس به خشکی هستند.
    کلیدواژگان: فضای سبز، اصفهان، توسعه، گونه های مناسب
  • صادق جلالی، حمید افضلی، عباسعلی روانلو، هادی کریمی پورفرد، ناصر بیک زاده، حسن الماسی صفحه 69
    قارچ Polymyxa betae ناقل ویروس عامل بیماری ریشه گنایی چغندرقند (Beet rhizomania) می باشد. این قارچ خاکزی بصورت انگل اجباری روی ریشه های چغندرقند و دیگر گیاهان خانواده Chenopodiaceae زندگی می کند و با تولید اسپورهای مقاوم (Cystosori) قادر است سالها در خاک بصورت غیر فعال باقی مانده و به راحتی توسط خاک، اندام آلوده گیاهی و ماشین آلات کشاورزی انتقال یابد. نظر به اهمیت این بیماری در زراعت چغندرقند، مطالعاتی روی پراکندگی قارچ ناقل طی سال های 82-1381 در استان اصفهان، خراسان و آذربایجان غربی انجام شد. نمونه های خاک جمع آوری شده از مزارع چغندرقند با حجم مساوی از ماسه استریل مخلوط و بذر چغندرقند رقم حساسCV-P22 در آنها کشت شد. هشت هفته بعد، برای تعیین میزان آلودگی بوته ها به قارچ P. betae، ریشه های چغندرقند پس از شستشو در آب روان، در محلول اسید فوشین در لاکتوفنل رنگ آمیزی و توسط میکروسکوپ نوری مطالعه شد. نتایج بررسی 289 نمونه خاک مزارع چغندرقند اصفهان نشان داد که بیشترین آلودگی مربوط به قلعه اسلام آباد با 7/45 درصد نمونه آلوده بود. همچنین از تعداد 352 نمونه خاک مزارع چغندرقند آذربایجان غربی تعداد 79 نمونه آلوده به قارچ بود. حداکثر آلودگی در منطقه چغندرکاری، قره ضیاءالدین با 8/31 درصد تعیین شد. با نمونه برداری از 23 منطقه در استان خراسان مشخص گردید که آلودگی قارچ P. betae در نواحی شمالی شدیدتر است. در مناطق چناران، تربت جام، شیروان، قوچان، فریمان و سبزوار بیش از 50 درصد نمونه ها، آلودگی به قارچ را نشان دادند. مشاهدات میکروسکوپی نشان دهنده پتانسیل بالای این قارچ در آلوده نمودن ریشه های ظریف چغندرقند در گلخانه بود به طوریکه میزان اسپور مقاوم در هر گرم ریشه بیش از 480 عدد شمارش شد. با توجه به گسترش وسیع این قارچ در خاک های بررسی شده، انتشار ویروس عامل بیماری ریشه گنایی در کلیه مناطق چغندرکاری استان اصفهان، آذربایجان غربی و شمال استان خراسان رضوی اجتناب ناپذیر می باشد.
    کلیدواژگان: Polymyxa betae، ریشه گنایی چغندر قند، مناطق آلوده و غیر آلوده
  • عبدالحسین ابوطالبی، حامد حسن زاده، محمدصادق عربزادگان صفحه 81
    تاثیر چهار سطح کلرید سدیم بر غلظت عناصر کم مصرف در ریشه دانهالهای پنج گونه مرکبات شامل بکرایی (Citrus riteculata×C. limetta)، ولکامریانا (C. volkameriana)، نارنج (C. aurantium)، لیموشیرین (C. limetta) و لیموآب (C. aurantifolia) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار در گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. دانهال های یکساله گونه های مورد بررسی در گلدان های حاوی خاک آهکی (2/8pH=) کشت شد و آبیاری آنها با آب حاوی غلظت های صفر، 20، 40 و 60 میلی مول در لیتر کلرید سدیم صورت گرفت. پس از انقضای مدت آزمایش، غلظت عناصر کم مصرف شامل آهن، روی، منگنز، مس، کلر و بر در ریشه اندازه گیری شد. در تیمار شاهد، بین گونه های مورد آزمایش از نظر غلظت عناصر کم مصرف اختلاف معنی دار وجود داشت. در اثر شوری، غلظت آهن در ریشه همه گونه ها به جز لیمو آب و نارنج کاهش و غلظت روی در ریشه همه گونه ها به جز بکرایی افزایش یافت. همچنین غلظت منگنز در ریشه همه گونه ها افزایش و غلظت مس تنها در ریشه بکرایی کاهش یافت. شوری، غلظت کلر را در ریشه همه گونه ها افزایش و منجر به کاهش غلظت بر در ریشه همه گونه ها به جز بکرایی شد. ولکامریانا و بکرایی از توان خوبی در انباشت کلر در ریشه برخودار بودند.
    کلیدواژگان: مرکبات، عناصر کم مصرف، شوری
  • حمید امیرنژاد، حامد رفیعی صفحه 91
    کشت محصولات زراعی در چند سال اخیر در کشور به منظور رسیدن به اهداف خودکفایی، از اهمیت بالایی برخوردار شده است. توجه به توسعه کشت محصولات زراعی به همراه بهبود کارآیی و تلاش برای افزایش عملکرد محصولات زراعی، می تواند به تحقق هر چه سریعتر و مناسب تر اهداف خودکفایی کمک شایانی نماید. این مطالعه به بررسی سه شاخص مزیت کارآیی، مزیت مقیاس و مزیت جمعی (به عنوان شاخصی جامع از مزیت نسبی) در محصولات زراعی دیم استان مازندران می پردازد. نتایج نشان می دهد که شهرستان های این استان در تولید محصولات زراعی دیم در 28/57 درصد موارد دارای مزیت مقیاس، 08/64 درصد دارای مزیت کارآیی و 08/64 درصد دارای مزیت جمعی می باشند و مزیت نسبی بیشتری را نسبت به متوسط استانی داشته اند. همچنین، این استان در مقایسه با متوسط کشوری در محصولات لوبیا، پنبه، توتون و تنباکو، نیشکر، سیب زمینی، پیاز، گوجه فرنگی، خیار، ذرت دانه ای، شبدر، سویا و کلزا دارای مزیت مقیاس است، اما در تولید هیچ یک از محصولات مزیت کارآیی نداشته است. لذا، با توجه به عدم مزیت کارآیی استان مازندران برای این محصولات در مقایسه با متوسط کشوری، سیاست گذاری ها جهت توسعه سطوح زیر کشت برای این محصولات مناسب نبوده و تلاش جهت بهبود بهره وری و عملکرد این محصولات، راهکار سیاستی مناسب تری خواهد بود. همچنین، نتایج نشان می دهد که شاخص جمعی مزیت بیانگر مزیت نسبی استان مازندران در محصولات توتون و تنباکو، نیشکر، سیب زمینی، پیاز، خیار، ذرت دانه ای، شبدر، سویا و کلزا می باشد.
    کلیدواژگان: مزیت مقیاس، مزیت کارآیی، مزیت جمعی، محصولات زراعی دیم، مازندران
  • میثم منیعی، کیوان کرکودی، حسن فضائلی صفحه 103
    در این تحقیق، تاثیر کنجاله کلزا بر عملکرد تولید شیر و برخی متابولیت های خونی گاوهای شیرده نژاد هلشتاین مورد مطالعه قرار گرفت. به این منظور از 12 راس گاو شیرده هلشتاین زایش سوم که دارای میانگین وزنی 55 ± 585 کیلوگرم، میانگین تولید شیر 6 ± 36 کیلوگرم و میانگین روزهای شیردهی 22 ± 109 بودند، استفاده گردید. این پژوهش در قالب طرح مربع لاتین (چرخشی در زمان) با 4 تیمار که حاوی 4 منبع پروتئینی (0، 25، 50 و 75 درصد کنجاله کلزا از کل سهم پروتئین حاصل از کنجاله های پروتئینی) به عنوان بخش متغیر و 4 دوره زمانی در 3 مربع، انجام شد. آزمایش به 4 دوره عادت پذیری 14 روزه و نمونه برداری 10 روزه تقسیم شد. پس از پایان هر دوره ترکیبات شیر شامل چربی، پروتئین، لاکتوز، کل مواد جامد، مواد جامد بدون چربی و اوره نمونه های شیر و تری یدوتیرونین، تیروکسین و آلبومین نمونه های خون اندازه گیری شد. افزایش سطح کنجاله کلزا در جیره های آزمایشی به طور معنی داری، منجر به افزایش درصد چربی، پروتئین (درصد و کیلوگرم در روز)، لاکتوز، کل مواد جامد شیر و مواد جامد بدون چربی گردید. همچنین افزایش سطح کنجاله کلزا در جیره های آزمایشی تاثیر معنی داری بر میزان تولید شیر خام و تولید شیر تصحیح شده بر اساس 4 درصد چربی، چربی شیر (کیلوگرم در روز)، اوره شیر و نیز تری یدوتیرونین، تیروکسین و آلبومین خون نداشت. به نظر می رسد که کنجاله کلزا می تواند تا 75 درصد از کل سهم پروتئین حاصل از کنجاله های پروتئینی جایگزین گردد.
    کلیدواژگان: کنجاله کلزا، گاوهای شیرده، تولید شیر، ترکیبات شیر، متابولیت های خونی
  • شاهین اقبال سعید، محمد مرادی شهربابک، سید رضا میرایی آشتیانی صفحه 113
    به منظور بررسی عملکرد صفات تولید شیر و مقدار چربی شیر دختران گاوهای نر هلشتاین مورد استفاده در شرایط اقلیمی مختلف ایران، از اطلاعات 9673 راس گاو شیری متعلق به 13 گله گاو هلشتاین که توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور از سال 1364 تا 1384 جمع آوری شده بود، استفاده شد. محل جغرافیائی گله ها براساس شرایط اقلیمی منطقه و استفاده از روش دومارتن پیشرفته به چهار اقلیم خشک سرد، فراخشک سرد، مرطوب معتدل و نیمه خشک سرد گروه بندی شد. عملکرد گاوها در هر کدام از اقلیم ها به عنوان صفات جداگانه در نظر گرفته شد. اجزای (کو) واریانس صفات میزان تولید شیر و مقدار چربی شیر با استفاده از مدل حیوانی چند صفتی برای اقلیم های مختلف برآورد شد. وراثت پذیری در اقلیم های مختلف برای صفت تولید شیر و مقدار چربی شیر به ترتیب از 17 تا 33 درصد و از 9 تا 14 درصد و ضرایب همبستگی ژنتیکی برای آن ها به ترتیب از 55/0 تا 98/0 و از 22/0 تا 94/0 متغیر بود. همبستگی ژنتیکی صفات تولید شیر و مقدار چربی شیر بین اقلیم مرطوب معتدل با سایر اقلیم ها، کمتر از 90/0 بوده که نشان دهنده وجود اثر متقابل ژنوتیپ و محیط است. همبستگی ژنتیکی هر دو صفت، بین اقلیم های خشک سرد و فرا خشک سرد بیشتر از 90/0 بود که نشان می دهد می توان عملکرد گاوها را در این دو اقلیم به عنوان یک صفت درنظر گرفت. میانگین ارزش های اصلاحی دختران گاوهای نر کشور نیوزیلند از نظر دو صفت تولید شیر و چربی شیر در تمام اقلیم ها (بجز اقلیم نیمه خشک سرد) بیشترین و میانگین ارزش های اصلاحی دختران گاوهای نر ایرانی برای هر دو صفت و در تمام اقلیم ها کمترین بود.
    کلیدواژگان: هلشتاین، فراسنجه های ژنتیکی، اثر متقابل ژنوتیپ و محیط، اقلیم های ایران
|
  • Page 1
    To investigate progeny’s production performance of Iranian and foreign Holstein bulls in different Iranian climatic conditions, 9673 first lactation records of milk and fat yield in 13 Herds from 1985 to 2005 were used. Based on Extended Demarton Method herds were grouped into 4 climates including of Dry cold, Ultra-Dry cold, Humid Temperate, and Sub-Dry cold. Cow's performances in different climates were considered as separate traits. Using a multivariate animal model, (co)variance components and genetic parameters were estimated. Heritability of milk and fat yield ranged from 17 to 33 percent and from 9 to 14 percent, respectively. Genetic correlations for milk and fat yield in different mentioned climates varied from 0.55 to 0.98 and from 0.22 to 0.94, respectively. Genetic correlations for both traits between Humid Temperate and other climates were lower than 0.80, indicating the presence of genotype and environment interaction between them. Genetic correlations between Dry-Cold and Ultra-Dry cold for both traits were more than 0.90, indicating that we could consider performances of dairy cows in these two climates as one trait. Comparison of daughter's estimated breeding values (EBVs) of sires from different sources showed that the lowest (except in Sub-Dry cold) and the highest daughters EBVs for both traits were belonged to Iranian and New Zealand bulls, respectively.
  • Page 13
    In this experiment, effect of Canola meal utilization on milk production performance and some blood metabolites of lactating Holstein cows were studied. Twelve lactating cows in third-parous with average weight of 585±55 kg, milk yield 36±6 kg and days in milk 109±22 were used. A latin square (cross over time) design was conducted in which 4 treatments were tested in 4 period of time and 3 squares. Each period included of 14 days adaptation and 10 days for blood and milk sampling. Milk fat, protein, lactose, total solids, solids non fat and urea and blood 3-Iodothyronine, thyroxin and albumin levels were determined. Results showed by increasing the level of Canola meal in the diets, milk composition such as fat, protein, lactose, total solids and solids non fat were significantly increased but no significantly variation was found for raw milk yield, 4% fat corrected milk and milk urea concentration. In addition, inclusion of Canola meal did not affected the blood 3-Iodothyronine, thyroxin and albumin. It seems that Canola meal can be used as a substitute of diet protein meals up to 75%.
  • Page 23
    Effects of four NaCl levels on root concentration of micro nutrients, in seedlings of five citrus species namely: Bakraei (Citrus reteculata × C. limetta), Volkamer lemon (C. volkameriana), Sour orange (C. aurantium), Sweet lime (C. limetta) and Mexican lime (C. aurantifolia), were studied in greenhouse, using a factorial experiment in randomized completely design with four replications. One-year old seedlings of each species were grown in pots, containing native soil (pH=8.2) and irrigated with water supplemented with 0(control), 20, 40 and 60 mM NaCl. At the end of experiment, concentration of Fe, Zn, Mn, Cu, Cl and B in roots were determined. The concentration of micro nutrient varied among species even in control plants(no salt). Salinity had different effects on root concentration of micro nutrient. Under salinity stress Fe concentration was reduced in all species roots except in Mexican lime and sour orange and increased the concentration of Zn in species roots except in Bakraei. Salinity increased the concentration of Mn in all species roots and reduced the concentration of Cu and B except in Bakraei. The concentration of Cl increased in all species roots with increased salinity level.
  • Page 45
    Polymyxa betae, the vector of the BNYVV causal agent of Rhizomania disease, is a soil-borne fungus that survives as an obligate parasite on roots of sugarbeet and other chenopodiaceae plants. It produces resistant spores (cystosori) which are able to live in soil as dormant stage and easily transmitted by soil, plant debries, and agricultural machinary. Because of the importance of the disease in sugarbeet cultivation, a survey was conducted during the years of 2001-2002 to investigate distribution of the fungal vector in soils of areas under sugarbeet growing of Esfahan, west Azarbayejan and Khorasan Provinces. The soil samples were mixed with an equal volume of sterile sand separetely and dispensed into pots. Seeds of a susceptible sugarbeet cultivar CV. P22 were sown in pots and watered weekly. To determine the infection of plants to P. betae, the roots were washed in running water and plunged in boiling lactophenol containing acid fuchsin and examined by light microscope. Results indicated that in 289 soil samples from Esfahan province, the most infection belong to, Qale-eslam area with, 45.7 percent. In 352 soil sampls of West Azarbayejan, 79 sampls were infected to P. betae. Qarah-ziaedin area, was observed the most infected area to the fungus with 31.8 Percent infection. Soil Samples from 23 regions of Khorasan province, indicated that infected to P. betae in north regions are more severe than the other regions. Infection in Chenaran, Torbatjam, Shirvan, Quchan, Fariman and Sabzevar were stimated more than 50percent. Microscopic examination showed the high potential of root infection with the fungus in the greenhouse. This attributed to the number of resting spores per 1 gram of root which were more than 480. Widespread distribution of P. betae in sugarbeet growing areas of Esfahan, West Azarbayjan and North of Khorasan provinces, Indicated that the occurrence of the Rhizomania disease in these areas is inevitable.
  • Page 57
    No doubt that in modern cities the greenery and city environment are the major rules for sustainable natural and human life. The increase air pollution and city’s developments necessitates the increase of city’s greenery. During the recent years due to shortage of water the Isfahan city’s greenery faced a lot of problems which make the city’s officials to worry about them. The shortage of water especially for greenbelts located in city’s boundaries is more obvious. The present study designed, to select the new and drought resistant species according to their leaf water potential. Five places of Zagrosian and Albours forests selected in order to select the drought resistant species according to their leaf water potential (LWP). The result showed that there are significant differences between the plant species. According to our studies the Quercus brantii, Quercus infectoria, Lonicera nummularifolia and Fraxinus rotundifolia species were recognized as the most drought resistant species and Cornus mass, Cornus australis, Sorbus torminalis, Sorbus umbellate and Celtis caucasica are the middle sensitive to drought Platanus orientalis Salix alba, Populus nigra and Populus alba species are the most sensitive to drought.
  • Page 69
    With regard to the importance of potato production and effective parameters on qualitative properties, series of experiments were conducted in the research fields of Islamic Azad University, Khorasgan branch. A Randomized Complete Block Design with four treatments (Moldboard Plow, chisel Plow, Disk Plow and Improved Disk Plow) in three replications was used and treatments were compared. Results of analysis of variance showed that the effect of tillage machine on moisture content, dry matter, density, different sugars, pH and organic acids were not significant at 5% level. All of the measured parameters were in the acceptable range. According to the results of Duncan′s multiple range tests, improved disk plow was better than mold board plow in some variables. Thus, it can be concluded that improved disk plow would be a good alternative tool for moldboard plow especially in potato production.
  • Page 81
    Most of the soils in Kohgiluyeh Va Boyerahmad province are calcareous and where micronutrient deficiency especially zinc, is reported a lot. Therefore two years experiment was carried out at choram. In order to study the effect of source, amount and methods of zinc application. Experiment had 8 fertilizer treatments. Soil application and foliar spraying of ZnSo4 and root exposure to 2% Zno suspension. Design was in a completely randomized block (RCBD) with tree replication. The results showed that in first year, zinc application increased yield significantly at 5% probability level. The highest yield was 7508 kg/ha with application of 40 kg Zn sulfate /ha in addition to foliar spraying ZnSo4 with 0.003 concentration. In the second year, fertilizer application increased yield significantly at 1% probability level. Grain yield was 3988 kg/ha in control, which increased to 6366 kg/ha with application of 40 kg Zn /ha soil application in addition to foliar spraying of znso4. Results showed that soil application of 40 kg znso4/ha plus foliar spraying of 3/1000 znso4 increases the rice yield.
  • Page 91
    In a greenhouse experiment the effects of salinity stress on fifteen bread wheat genotypes were evaluated, experimental factorial design was in a completely randomized block with four replications. Seed of the bread wheat genotypes sown in thoroughly washed sand in plastic containers. The sand was irrigated on alternative days with full strength Hoagland’s nutrient solution prepared in distilled water. Control and salinity treatment contains full strength Hoagland’s with 0 and 150 mM NaCl, respectively. Kharchia-66 and Chinese spring were tow of selected bread wheat genotypes as tolerant and susceptible control respectively. Other genotypes include double haploid lines that obtain from maize and wheat crosses as follow: DH-1557-1, DH-1557-3, DH-1557-7, DH-1557-15, DH-1557-33, DH-1102-12 and three Onfarm genotypes consist of Onfarm-4, Onfarm-6 and Onfarm9. The result showed that tolerant and susceptible bread wheat genotypes as regards to absorbance of sodium and potassium have genetic variability. The positive and significant correlation observed between K+/Na+ ratio and grain filling duration and seed dry weight. Salinity stress had no effects on flowering time. Salinity stress cause reduction of grain filling period and this reduction were greater in susceptible genotypes. Cluster analysis divided genotypes in four groups. SSI was considered to separate relative tolerance from absolute tolerance. Mahooti cultivar and DH-1557-3 double haploid line superior from other genotypes in view of stress susceptibility index of grain and shoot dry weight that indicate accumulation tolerant genes in two genotypes and Ghods cultivar and DH-1102-12 double haploid line inferior from other genotypes in view of stress susceptibility index. The result also indicated that the relative tolerance to salinity stress was highest in Roshan cultivar and among Onfarm lines the highest relative tolerance observed in Onfarm-6 line.
  • Page 103
    This research has been conducted to determine the main and residual effects of simultaneous application of triple super phosphate and powder of phosphate rock on yield indices and nutrient elements (P,Fe, Zn) concentration in alfalfa(Medicago sativa L.cv Hamedani). The experiment has performed in randomized complete block design by six treatments and three replication on research station of Agricultural and nutural resources research center of shahrekord. the treatments of this study were consist of: T1= TSP, T2=0.8 TSP + 0.2 PR, T3= 0.5 TSP + 0.5 PR, T4=0.2 TSP + 0.8 PR, T5= PR, T6= control