فهرست مطالب

جراحی ایران - سال شانزدهم شماره 1 (بهار 1387)

نشریه جراحی ایران
سال شانزدهم شماره 1 (بهار 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/02/11
  • تعداد عناوین: 16
|
  • سیدعباس میرمالک، فاطمه الهام کنی صفحه 1
    زمینه و هدف
    ترشح از نوک پستان، نگرانی نیمی از خانم ها در دوران باروری، سومین علت شکایت و مراجعه به پزشک در مورد پستان و یکی از علائم سرطان پستان است. جمع بندی و به روز کردن اطلاعات مربوط به ترشح از نوک پستان هدف اصلی این مقاله است.
    مواد و روش ها
    از 1134 مقاله که در سال های اخیر در مورد ترشح از نوک پستان منتشر شده است به 126 مقاله در این جمع بندی اشاره گردیده است.
    یافته ها
    پاپیلوم داخل مجرا شایعترین علت ترشح از نوک پستان است. هر کدام از روش های تشخیصی، نقاط قوت و ضعف خود را دارند.
    نتیجه گیری
    ارتباط اندکی بین ترشح از نوک و سرطان پستان وجود دارد. روش تشخیص قطعی برای یافتن علت آن وجود ندارد، ولی داکتوسکوپی بسیار مفید ارزیابی شده است. درمان در حال حاضر اکسیزیون مجاری اصلی است.
    کلیدواژگان: ترشح از نوک پستان
  • سید امیر حسین جوادی، پروین تاجیک، سید امیر محمد جوادی، عباس امیر جمشیدی صفحه 12
    زمینه و هدف
    علیرغم تحقیقات فراوان در مورد سودمندترین روش درمانی در بیماران مبتلا به هماتوم سابدورال مزمن هنوز این سئوال وجود دارد که «مناسب ترین راه درمان کدام است؟» هدف این مطالعه مرور سیستماتیک مقالات جهت بررسی تاثیر روش های جراحی مختلف در پیامد درمان این بیماران می باشد.
    مواد و روش ها
    جستجو در بانک های اطلاعاتی مدلاین، Embase، بانک اطلاعاتی مقالات مروری کوکران (Cochrane) و بانک ثبت کارآزمایی های بالینی کوکران تا آگوست 2007 بدون محدودیت زبان انجام گردید. همچنین از جستجوی دستی و بانک اطلاعاتی Web of Science و Scopus برای یافتن مقالات مناسب در رفرانس های مقالات یافت شده استفاده گردید. دو ناظر مستقل انتخاب مقالات، ارزیابی طرح مطالعات (حداکثر نمره 11) و استخراج اطلاعات را با روش کورسویی (Blinded) و بصورت هدفمند انجام دادند. داده های مربوط به عود به صورت آنالیز تجمعی (Pooled Analysis) با آزمون رگرسیون پوآسون تحلیل شد و خطر نسبی هر یک از اجزاء اعمال جراحی (نوع کرانیوستومی، شستشو و درناژ) و حدود اطمینان 95% آنها به دست آمد. برای تحلیل اجزائی از جراحی که احتمالا خطر موربیدیتی و مورتالیتی را افزایش می دهند از رگرسیون لجستیک استفاده گردید و نسبت شانس (Odds Ratio) با حدود اطمینان 95% به دست آمد. تمام تحلیل ها با استفاده از نرم افزار STATA v 9.1 انجام شد.
    یافته ها
    9 کارآزمایی بالینی تصادفی شده روش های درمانی مختلف را مقایسه کرده بودند. همگی کیفیت پایین با میانگین نمره 7/1 ± 1/4 داشتند. خطر نسبی عود برای کرانیوستومی با درناژ و کرانیوستومی با شستشو به ترتیب 3/2 و 9/5 بود و تفاوت آماری قابل ملاحظه بود. استفاده از درناژ و یا شستشو با موربیدیتی و مورتالیتی ارتباط آماری معنی دار نداشت. نوع کرانیوستومی نیز در میزان عود تاثیر نداشت.
    نتیجه گیری
    احتمال دارد اصولا روش درمان جراحی یک فاکتور اصلی در پیامد درمان هماتوم سابدورال مزمن نبوده باشد و فقط به صورت یک فاکتور مخدوش کننده در بسیاری از موارد، قابلیت تاثیرگذاری در پیامد را داشته باشد. بنابراین نیاز به کارآزمایی های تصادفی شده(RCT) دقیق و با طراحی مشخص با تعداد کافی بیماران کاملا محسوس است.
    کلیدواژگان: برهول، هماتوم ساب دورال مزمن، کرانیوستومی، درناژ، کارآزمائی بالینی تصادفی
  • عزیزالله عباسی، بهروز حیدری، مهرداد عرب، مجتبی جواهرزاده، ابوالقاسم دانشور، رویا فرزانگان صفحه 28
    زمینه و هدف
    اگر چه وجود متاستاز سرطان در ریه نشان دهنده پیشرفت بیماری و اغلب غیرقابل علاج بودن آن است ولی در دهه های اخیر تلاش های متعددی برای درمان این بیماران با عمل جراحی برداشتن متاستازها صورت گرفته است. میزان تاثیر این عمل جراحی در گزارشات مختلف و همچنین در بیماری های مختلف، متفاوت بوده است. هدف ما در این مطالعه بررسی نقش متاستازکتومی بر میزان بقاء عمر بیماران مبتلا به متاستازهای ریوی در بیمارانی است که در مرکز ما تحت عمل جراحی متاستازکتومی قرار گرفته اند.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه گذشته نگر، به مرور پرونده های 99 بیمار مبتلا به متاستاز ریوی که طی سال های 1374 تا 1386 جهت درمان به ما ارجاع شده بودند، پرداختیم. از این میان 48 بیمار که واجد شرایط متاستازکتومی بودند، تحت عمل جراحی قرار گرفتند. مهمترین این شرایط عبارت بود از: امکان برداشتن همه متاستازها، تحمل عمل جراحی، عدم وجود متاستاز در جایی غیر از ریه و کنترل بیماری اولیه. اطلاعاتی از قبیل محل ضایعه اولیه و پاتولوژی آن، فاصله زمانی بین تشخیص بیماری اولیه و متاستاز، موربیدیته و مورتالیته جراحی، نوع عمل جراحی، نوع انسزیون، تعداد متاستازهای ریوی و مدت بقاء عمر بیماران مشخص شد. بیماران از طریق ویزیت های درمانگاهی پیگیری شدند. در مواردی که مراجعه بیمار به درمانگاه کافی نبود، با بیمار یا خانواده وی تماس حاصل و اطلاعات مورد نظر کامل گردید. داده های به دست آمده توسط برنامه SPSS طبقه بندی و آنالیز شد. برای ارزیابی میزان بقاء بیماران پس از عمل از آزمون Kaplan- Meier استفاده شد.
    یافته ها
    تعداد 67 عمل جراحی متاستازکتومی ریوی بر روی 48 بیمار (31 مرد و 17 زن) در محدوده سنی 16 تا 86 سال (میانگین 40 سال) انجام شد. در 25 بیمار متاستاز یک طرفه و در 23 بیمار دو طرفه بود. در بیماران با متاستاز دو طرفه در 7 بیمار متاستازکتومی یک مرحله ای و در 16 بیمار متاستازکتومی دو یا چند مرحله ای انجام شد. شکاف های جراحی عبارت بودند از: 60 توراکوتومی خلفی جانبی، 4 میداسترنوتومی و 3 توراکوتومی دو طرفه قدامی عرضی با قطع جناغ. روش برداشتن متاستاز از ریه عبارت بود از: 61 مورد برداشتن گوه ای، 14 مورد لوبکتومی و یک مورد پنومونکتومی. میانگین تعداد ضایعات برداشته شده 7/6 عدد (محدوده 1 تا 59 عدد) بود. ده مورد (15%) عارضه پس از عمل شامل، پنوموتوراکس در 9 بیمار و شیلوتوراکس در یک بیمار رخ داد. عارضه جدی و تهدیدکننده حیات و مرگ و میر در هیچ یک از بیماران اتفاق نیفتاد. میانگین بقاء بیماران پس از متاستازکتومی 22 ماه (محدوده 1 تا 128 ماه) و میزان بقاء 5 ساله آنها 5/24 درصد بود. در 5 بیمار بقاء عمر 5 سال(60 ماه) یا بیشتر ایجاد شد.
    نتیجه گیری
    اگرچه گروه مورد مطالعه از نظر نوع پاتولوژی همگن نبود، اما بنظر می رسد بطور کلی متاستازکتومی با میزان مرگ و میر قابل قبول، باعث افزایش بقاء عمر بیماران و در بعضی موارد باعث درمان قطعی آنان می شود.
    کلیدواژگان: متاستاز ریوی، متاستازکتومی، بقاء عمر
  • ماهنوش مؤمنی، فرهاد حافظی، حسین رهبر، حمید کریمی صفحه 34
    زمینه و هدف
    هدف از اقدامات درمانی در اسکارهای سوختگی پیشگیری از تداخل اسکار در عملکرد طبیعی عضو و ایجاد ظاهری قابل قبول برای اسکار است. تاثیر درمانی سیلیکون ژل در نرم شدن و انعطاف پذیری اسکار نشان داده شده است. بنابراین یک بررسی دو سویه کور و راندوم در خصوص تاثیر استفاده از سیلیکون ژل در اسکارهای سوختگی و مقایسه آن با دارونما انجام داده ایم.
    مواد و روش ها
    سی و هشت بیمار با اسکار هیپرتروفیک سوختگی انتخاب شدند. هر اسکار به دو قسمت تقسیم شد و بصورت راندوم سیلیکون ژل در یکی از دو منطقه استفاده شد. بیماران یک ماه و چهار ماه پس از شروع درمان ویزیت شدند و اطلاعات آنها و مشخصات زخم (پیگمانتاسیون، واسکولاریتی، انعطاف پذیری، درد و خارش) براساس معیار ونکوور برای اسکارگردآوری شد (بعلت نداشتن وسیله دقیق برای محاسبه، برآمدگی اسکار مورد توجه قرار نگرفت). در پیگیری بیماران چهار بیمار (5/10%) مراجعه ننمودند. سن متوسط بیماران 22 سال (5/1 تا60 سال) بود. شانزده بیمار (1/47%) مرد بودند.
    یافته ها
    در مشخصات پایه اختلاف زیادی وجود نداشت.گرچه پس از اولین ماه پیگیری تمامی معیارهای محاسبه اسکار در نواحی درمان شده با سیلیکون ژل در مقایسه با ناحیه کنترل، بهبود افزون تری را نشان می داد، ولی فقط در معیار واسکولاریتی تفاوت محسوسی بین دو ناحیه دیده می شد (05/0>P). در پیگیری بعدی (چهار ماه پس از شروع درمان) همه معیارها بجز معیار درد در گروه سیلیکون ژل در مقایسه با گروه کنترل، کاهش چشمگیری داشت.
    نتیجه گیری
    براساس مطالعه ما، سیلیکون ژل درمان مؤثری برای اسکارهای هیپرتروفیک سوختگی است.
    کلیدواژگان: سیلیکون ژل، اسکار هیپرتروفیک، سوختگی
  • بابک سیاوشی، محمدرضا گلبخش، میرمصطفی سادات، محمد جواد زهتاب صفحه 41
    زمینه و هدف
    شکستگی ساق، شایعترین شکستگی استخوان های بلند در بالغین است و خصوصا در موتور سواران این شکستگی بصورت باز دیده می شود و در بسیاری موارد درمان اولیه با اکسترنال فیکساتور شروع می شود ولی در مورد روش ادامه درمان تا جوش خوردن کامل اختلاف نظر زیادی هست که هم از نظر نتایج هم از نظر عوارض و هم از نظر هزینه، تفاوت های زیادی دارند.
    مواد و روش ها
    43 بیمار در این مطالعه بررسی شدند. چنانچه در ماه چهارم پس از کارگذاری اکسترنال فیکساتور علائم یونیون دیده نشود، از گرافت استخوانی ایلیاک در محل شکستگی برای ایجاد یونیون استفاده می شود و چنانچه لازم باشد در همان موقع الاینمنت و وضعیت قطعات اصلاح می شود و سپس تا شش ماه پیگیری می گردند.
    یافته ها
    در 38 مورد بدون عارضه ای خاص شکستگی جوش خورد ولی در 2 مورد در پایان ماه ششم یونیون کامل نبود و گرافت استخوانی مجدد انجام شد و در 3 مورد عفونت در محل شکستگی که گرافت شده بود، رخ داد و مجبور به خارج کردن کامل عفونت و استفاده از روش درمانی دیگری شدیم.
    نتیجه گیری
    با توجه به کم هزینه بودن و قابل انجام بودن و نتایج خوب از نظر ایجاد یونیون و نیز کم عارضه بودن روش گرافت استخوانی درجا در ادامه درمان شکستگی های ساق که با اکسترنال فیکساتور درمان شده اند، به نظر می رسد در شرایط کنونی ما روش مناسبی باشد.
    کلیدواژگان: شکستگی، ساق، اکسترنال فیکساتور، گرافت استخوانی
  • نسیبه خالق نژاد طبری، احمد خالق نژاد طبری صفحه 46
    زمینه و هدف
    سرطان پستان، شایعترین سرطان در بین خانم ها است که در صورت تشخیص در مراحل اولیه قابل کنترل می باشد. هدف ما در این مطالعه تعیین میزان آگاهی زنان معلم شهر تهران درباره بیماری سرطان پستان و نیز آگاهی، نگرش و رفتار آنان درباره روش های غربالگری این بیماری بود.
    مواد و روش ها
    یک پرسشنامه خود ایفا ((Independent شامل خصوصیات دموگرافیک، اطلاعات پایه درباره سرطان پستان، معاینه پستان توسط خود فرد [(Breast Self Examination، (BSE]، معاینه بالینی پستان [(Clinical Breast Examination (CBE]، ماموگرافی، نگرش درباره روش های غربالگری فوق (با استفاده از Likert Scale) و رفتار آنان (با پرسش درباره دفعات و تناوب استفاده از این روش ها) طراحی شد. از معلمان مدارس مناطق مختلف تهران خواسته شد که این پرسشنامه را تکمیل کنند.
    یافته ها
    از بین 125 پرسشنامه توزیع شده، 77 نفر از معلمان (6/61 درصد) پرسشنامه را تکمیل کردند. دامنه سنی آنان بین 24 تا 54 سال با میانگین سنی 8/39 (انحراف معیار 0/8) بود. سطح تحصیلات بین 12 تا 18 سال با میانگین 4/15 سال بود. فقط سه نفر سن صحیح شروع BSE را می دانستند و 39 درصد اطلاع داشتند که این کار باید هر ماه انجام شود. 1/57 درصد افراد روش صحیح انجام BSE را می دانستند. 4 نفر (2/5%) سن صحیح و 9 مورد (7/11%) تناوب انجام CBE را می دانستند. سن مناسب برای شروع ماموگرافی و تناوب آن به ترتیب در 8/20 و 1/35 درصد موارد پاسخ داده شده بود. نگرش معلمان درباره استفاده از روش های غربالگری سرطان پستان در مجموع مثبت بود. 6/50 درصد افراد در طول دو سال گذشته BSE را اصلا انجام نداده بودند و 3/27 درصد این کار را فقط 2 تا 3 بار در سال انجام می دادند. 5/71 درصد افراد اصلا برای CBE مراجعه نکرده بودند و میانگین فواصل انجام CBE در کسانی که به این منظور به پزشک مراجعه کرده بودند، 5/16 ماه بود. 60 درصد افراد بالای 40 سال اصلا سابقه ماموگرافی نداشتند.
    نتیجه گیری
    هرچند سطح آگاهی معلمان درباره سرطان پستان و روش های غربالگری آن در حد متوسطی است و نگرش آنان در این باره مثبت است، اکثر آنان این روش ها را بکار نمی بندند. نتایج این مطالعه لزوم توجه بیشتر به روش های غربالگری را آشکار می سازند.
    کلیدواژگان: معاینه پستان توسط خود فرد، معاینه بالینی پستان، ماموگرافی
  • مهرداد بهلولی، ابوالفضل افشارفرد، جلال الدین خوشنویس، نیکی تدین، علیرضا صابری صفحه 55
    زمینه و هدف
    کله سیستکتومی لاپاراسکوپیک روش برتر در درمان بیماری های علامت دار کیسه صفرا به شمار می رود. این روش جراحی که ابتدا به وسیله چهار تروکار انجام می شد، امروزه دچار تحولات زیادی شده است. مطالعات نشان داده اند علیرغم اینکه کاهش تعداد تروکار ها و اندازه آنها تغییری در عوارض و زمان عمل جراحی ایجاد نکرده، به کاهش درد پس از عمل جراحی و در نتیجه نیاز به مسکن کمک کرده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از دی ماه سال 1385 تا آبان ماه سال 1386 بر روی 78 بیمار انجام شده است. 70 نفر (5/89%) از بیماران زن و 8 نفر باقیمانده (5/11%) مرد بودند. سن بیماران بین 24 تا 82 سال (میانگین 6/57 سال) بود. 8 نفر از بیماران با تشخیص قبلی کوله سیستیت حاد، تحت عمل جراحی با روش 3 تروکار قرار گرفته اند.
    یافته ها
    در یک مورد (28/1%) از بیماران با تشخیص کوله سیستیت حاد به دلیل سختی اکسپلوراسیون مجبور به تبدیل به روش باز شدیم در 2 مورد (56/2%) از بیماران نیز به دلیل سختی در مشخص کردن آناتومی با 3 عدد تروکار از تروکار چهارم استفاده کردیم که هر 2 این بیماران مرد و یک مورد با تشخیص کوله سیستیت حاد کاندید عمل جراحی شده بودند. در 21 مورد (27%) از بیماران در خاتمه عمل جراحی از درن هموواک استفاده کردیم که همگی در روز بعد از عمل خارج شدند. میانگین شروع رژیم در بیماران 2/1 روز و میانگین بستری بیماران نیز 6/1 روز بود. برای تسکین درد بعد از عمل بطور میانگین 25 میلی گرم پتیدین بصورت I.V تزریق شد. میانگین مدت عمل جراحی 43 دقیقه بود. در 8 مورد از بیماران با توجه به اندیکاسیون های موجود کولانژیوگرافی حین عمل انجام شد. در یک بیمار در محل تروکار اپی گاستر که محل خروج کیسه صفرا بود عفونت زخم بعد از عمل جراحی مشاهده شد و هیچ گونه عارضه دیگری در بین بیماران مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    کوله سیستکتومی لاپاراراسکوپیک با استفاده از 3 تروکار یک روش مطمئن پس از کسب تجربه کافی برای جراحی کیسه صفرا می باشد.
    کلیدواژگان: کله سیستکتومی لاپاراسکوپیک، 3 تروکار
  • محمد جلیلی منش، محمد جواد فاطمی، حسین اکبری، محمدرضا هادیان جزی، عباس تقویه سیدمصطفی شیریزدی صفحه 60
    زمینه و هدف
    ترمیم دیفکت های ثلث تحتانی ساق و اطراف پاشنه از معضلات جراحی ترمیمی می باشد. گرچه هنوز در کتب مرجع استفاده از فلپ های آزاد (Free Flap) در این بیماران به عنوان روش استاندارد معرفی می شود ولی به دلیل مشکلات خاص خود، تمایل جراحان به استفاده از فلپ جزیره ای سورال با جریان خون معکوس [(RISF) [Reverse Island Sural Flap روز به روز بیشتر می شود. در این مطالعه ما نتایج حاصل از فلپ فوق را در 20 بیمار بررسی نموده ایم.
    مواد و روش ها
    از سال 1383 تا 1386 تعداد 20 بیمار (18 مذکر و 2 مؤنث) با میانگین سنی 36 سال در بیمارستان های حضرت فاطمه (س) تهران و شهید صدوقی یزد تحت عمل جراحی با فلپ RISF قرار گرفتند. بیماران طی 6 ماه پس از عمل پیگیری شدند و نتایج حاصل از عمل جراحی بررسی شد. پس از اندازه گیری دیفکت، فلپ بر پایه عصب سورال و شریان مربوطه طراحی و پس از جداسازی، فلپ 180 درجه روی پایه خود چرخیده و در محل دیفکت قرار گرفته است. پایه فلپ در 2 بیمار از تونل زیر جلدی و در 18 بیمار از روی پوست عبور داده شده و روی پایه فلپ گرافت پوستی گذاشته شده است. محل دهنده فلپ در 18 بیمار با گرافت پوستی و در 2 بیمار به صورت اولیه ترمیم شده است. پایه فلپ پس از 2 ماه، در 18 بیمار که پایه فلپ از روی پوست رد شده بود با بی حسی موضعی قطع گردید.
    یافته ها
    بهبودی در تمامی بیماران کامل بوده است. عوارض شامل احتقان وریدی در 16 بیمار، نکروز سطحی و پارشیال در 2 بیمار و خونریزی از لبه فلپ در 1 بیمار بوده است که هیچ کدام از عوارض فوق نیاز به مداخله جراحی نداشتند.
    نتیجه گیری
    استفاده از RISF به دلیل نتایج بالینی خوب، عدم نیاز به محل دهنده دور دست، سرعت و سهولت انجام آن، می تواند به عنوان جایگزین مناسب در بیماران با دیفکت های دیستال ساق و اطراف پاشنه مطرح گردد. عوارض ایجاد شده، اندک می باشد. انجام مرحله دوم عمل (قطع پایه فلپ) به صورت سرپایی و بدون ایجاد محدودیت برای بیمار قابل انجام است.
    کلیدواژگان: ترومای ساق، دیفکت بافت نرم ساق، فلپ جزیره ای عصب سورال با جریان خون معکوس
  • محمد وزیری، سیدمظفر هاشمی، عبدالرضا پازوکی، لیلا زاهدی شولامی صفحه 66
    زمینه و هدف
    از جمله روش های رایج جراحی سرطان مری عمل ترانس هیاتال ازوفاژکتومی می باشد. این نوع عمل جراحی یکی از تکنیک های پرعارضه جراحی محسوب می گردد و علیرغم عدم انجام توراکوتومی که مزیت اصلی آن می باشد، عوارض ریوی به عنوان شایعترین عوارض بعد از عمل در این روش شناخته شده است. با توجه به شیوع سرطان مری در ایران و گستردگی انجام این تکنیک و پراکندگی آمار مراکز جهانی درباره شیوع عوارض این عمل و با توجه به فقدان آمار دقیق در این زمینه، انجام پژوهش در این رابطه لازم به نظر می رسد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی، 122 بیمار مبتلا به سرطان مری که در طی 6 سال (1375-1381) در بیمارستان الزهرا(س) اصفهان تحت عمل جراحی ترانس هیاتال ازوفاژکتومی به روش Orringer قرار گرفته بودند، بررسی شدند. اطلاعات به دست آمده بعد از جمع آوری توسط نرم افزار آماری SPSS 11.05 و نیز با استفاده از شاخصه های آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    عوارض ریوی بعد از عمل شامل نارسایی تنفسی در 38%، پلورال افیوژن در 35%، پنوموتوراکس در 24%، هموتوراکس در 17%، پنومونی در 10% و آمپیم در 2% بیماران مشخص گردید.
    نتیجه گیری
    نتایج فوق حاکی از فراوانی عوارض ریوی بعد از عمل مذکور می باشد که در عین حال با آمار سایر مراکز تقریبا مطابقت دارد و می تواند راهنمای مناسب جهت انتخاب نوع عمل در سرطان مری و پیشگیری از عوارض آن باشد.
    کلیدواژگان: سرطان م، ری، ترانس هیاتال ازوفاژکت، ومی، ع، وارض ریوی
  • محمد مظفر، محمد زینل زاده، علی ستایش، محسن طالبیان فر، سمیه سروریان صفحه 72
    زمینه و هدف
    در بیماری که با درد حاد شکمی مراجعه می کند و در گرافی قفسه سینه پنوموپریتوئن دارد و اخیرا تحت عمل جراحی شکمی قرار گرفته است، افتراق پنوموپریتوئن پس از عمل از پنوموپریتوئن ناشی از یک پاتولوژی جدید، نقش مهمی در تشخیص و درمان بیمار ایفا می کند. این مطالعه بر آن است تا میزان بروز پنوموپریتوئن پس از عمل و معیارهای این افتراق را روشن تر سازد.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه توصیفی آینده نگر، از 172 بیمار که با انسزیون های مختلف شکمی، تحت عمل جراحی قرار گرفتند، در روزهای مختلف پس از عمل، گرافی ایستاده قفسه سینه قدامی خلفی گرفته شد. میزان بروز پنوموپریتوئن پس از عمل [Postoperative Pneumoperitoneum (P.O.P)] و مدت زمان باز جذب آن و عوامل مؤثر بر آن، بررسی و یافته ها با آمار توصیفی آنالیز شدند.
    یافته ها
    از مجموع 172 بیمار در 2/55% موارد P.O.P وجود داشت. بیشترین میزان P.O.P در انسزیون میدلاین (81/81%) و سپس در انسزیون های میدلاین تحتانی (42/71%)، میدلاین فوقانی (45%)، کوخر (66/41%) و مک برنی (7/35%) بوده که این اختلاف معنی دار بوده است (05/0 P <). در افراد با 25 ≤ BMI میزان بروز P.O.P 9/31%، در BMI نرمال (9/24-5/18) این میزان 58% و در افراد با 5/18 BMI <، 4/78% بوده، که این اختلاف نیز معنی دار بوده است (<0.001 P). میانگین ارتفاع هوا در زیر دیافراگم سمت راست در روز اول پس از عمل 07/9 میلی متر بود.
    نتیجه گیری
    میزان بروز P.O.P مشخصا به نوع انسزیون و BMI فرد بستگی دارد و به سن، جنس، نوع عمل و مدت زمان عمل ارتباطی ندارد. مدت زمان باز جذب P.O.P نیز با حجم هوای اولیه، سن و BMI ارتباط معنی داری دارد.
    کلیدواژگان: پنوموپریتوئن پس از عمل، لاپاراتومی، شاخص توده بدنی
  • علی غفوری، احمد رضا سروش، نازی معینی، انوشیروان هدایت، ژامک خورگامی صفحه 79
    زمینه و هدف
    در مطالعات قبلی نشان داده شده که شاید جویدن آدامس پس از اعمال جراحی الکتیو لوله گوارش، موجب تحریک موتلیتی و کاهش طول مدت ایلئوس پس از عمل گردد. هدف از انجام این مطالعه بررسی نتایج حاصل از جویدن آدامس های بدون قند در بهبود ایلئوس بعد از عمل جراحی لوله گوارش فوقانی می باشد.
    مواد و روش ها
    در یک کار آزمایی بالینی تصادفی شده، 50 بیمار کاندید عمل جراحی لوله گوارش فوقانی پس از عمل، به صورت تصادفی در یکی از دو گروه آدامس (26n=) و کنترل (24n=) قرار گرفتند. بیماران در گروه آدامس، در دوران پس از عمل از آدامس بدون قند سه بار در روز و هر بار یک ساعت استفاده می کردند. مشخصات دموگرافیک بیماران، طول مدت عمل، میانگین دفع گاز و مدفوع بین دو گروه مقایسه شد.
    یافته ها
    تمام بیماران در گروه آدامس آن را تحمل کردند. در گروه آدامس نسبت به گروه کنترل، میانگین دفع گاز (به ترتیب 5/25±2/74 ساعت در برابر 3/27±8/92 ساعت) و دفع مدفوع (به ترتیب 9/25±6/95 ساعت در برابر 2/26±8/110 ساعت) به میزان معنی داری کوتاهتر بود.
    نتیجه گیری
    جویدن آدامس موجب سرعت بخشیدن به پروسه بهبودی بعد از عمل جراحی لوله گوارش فوقانی می شود. جویدن آدامس یک راه ارزان و مؤثر در مراقبت های پس از عمل جراحی لوله گوارش فوقانی محسوب می شود.
    کلیدواژگان: لوله گوارش فوقانی، ایلئوس، گاز روده
  • روح الله یگانه، فائقه علیزاده، مینا احمدی صفحه 85
    زمینه و هدف
    سینوس پایلونیدال، بیماری شایعی است و درمان اساسی این بیماری، جراحی است. از مشکلات بعد از انجام عمل جراحی وقوع عود بیماری می باشد. در ایجاد عود بعد از جراحی علل زیادی مطرح شده اند. مطالعات انجام شده در مورد علل عود بعد از عمل ناچیز می باشد. با این مطالعه به رابطه چاقی و میزان عود بیماری پایلونیدال می پردازیم.
    مواد و روش ها
    مطالعه ای تحلیلی از نوع مورد شاهدی بر روی 233 بیمار قابل پیگیری طی سال های 1382-1385 در بیمارستان های لقمان حکیم و بیمارستان امام حسین تهران انجام شد. کلیه بیماران دچار سینوس پایلونیدال که تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند، وارد مطالعه و بدو گروه تقسیم شدند. گروهی که دچار عود بیماری بودند به عنوان گروه مورد و گروهی که عود نداشتند به عنوان گروه شاهد، در نظر گرفته شدند. با شیوه همسان سازی کردن دو گروه مورد تحقیق اثر متغیرهای مداخله گر تا حد امکان در دو گروه مورد و شاهد، حذف گردید. بیماران با BMI<25 وزن نرمال و بیماران با BMI ≥ 25، چاق در نظر گرفته شدند و متوسط زمان پیگیری بیماران 21 ماه (36-6 ماه) بود. یافته های به دست آمده، با کمک نرم افزار SPSS و تست آماری کای اسکوار مورد تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    بیشتر بیماران در گروه سنی 20 تا 29 سال قرار داشتند و نسبت مرد به زن در بیماران جراحی شده 4 به 1 بود. 33% بیماران مورد مطالعه مبتلا به آکنه بودند و20 % بیماران سابقه خانوادگی سینوس پایلونیدال داشتند. میزان عود بعد از عمل در روش جراحی باز نسبت به بسته کمتر بود و این کاهش از نظر آماری معنی دار بود (P=0.02). 22 بیمار (5/9%) از 233 بیمار مورد مطالعه دچار عود شدند. از 137 بیمار با BMI نرمال 8 نفر (5%) دچار عود شدند و از 96 بیمار چاق 14 نفر (14%) دچار عود شدند. از نظر آماری میزان عود سینوس پایلونیدال با چاقی رابطه معنی داری داشت.
    نتیجه گیری
    چاقی بعنوان یک فاکتور در ایجاد عود بیماری پایلونیدال مؤثر است.
    کلیدواژگان: سینوس پایلونیدال، جراحی بسته، جراحی باز، شاخص توده بدنی
  • محمدجعفر امامی، حمید نمازی، سعید سلوکی موتاب، محمدرضا انصاف داران صفحه 91
    زمینه و هدف
    از آنجائی که به دلیل افزایش سن، میزان شکستگی های هیپ پیوسته بیشتر می شود به نظر می رسد پوکی استخوان و مشکلات ناشی از آن یک معضل مهمی در آینده خواهد بود. میزان مرگ در شکستگی های هیپ 15 تا 20 درصد می باشد که در مقایسه با میزان مرگ ناشی از سایر مشکلات ارتوپدی (9/0 درصد) بسیار بیشتر می باشد. با توجه به اهمیت پوکی استخوان در ایجاد شکستگی های لگن به نظر می رسد با تعیین شدت پوکی بتوان از ایجاد شکستگی پیشگیری کرد. بنابراین هدف اول این تحقیق تعیین سطحی از پوکی استخوان است که باعث ایجاد شکستگی هیپ می شود تا با استفاده از این معیار بتوان پیشگیری لازم را انجام داد. هدف دوم این تحقیق بررسی تفاوت میزان پوکی استخوان در افراد با شکستگی هیپ در مقایسه با افراد هم سن و هم جنس می باشد.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق آینده نگر با استفاده از دستگاهDual-Energy، X-Ray، Absorptiometry میزان دانسیته استخوان ناحیه هیپ در 100 بیمار با شکستگی لگن (50 مرد، 50 زن) اندازه گیری و سپس با میزان دانسیته استخوان هیپ در 100 فرد کنترل (50 مرد و 50 زن) مقایسه می شود. سن هر دو گروه بین 50 تا 90 سال انتخاب شده است. به منظور تعیین تاثیر پوکی استخوان و حذف نقش تروما در ایجاد شکستگی های لگن، افرادی که با ترومای جزئی دچار شکستگی شده اند، وارد مطالعه شدند. در نهایت نتایج هر دو گروه براساسT-TEST مقایسه می گردید.
    یافته ها
    متوسط میزان دانسیته استخوان در گروه بیمار 6333/0 بر حسب گرم در سانتیمتر مکعب می باشد که این میزان در گروه کنترل 7589/0 بر حسب گرم در سانتیمتر مکعب می باشد. متوسط نمره Z در گروه بیمار 218/1 - در مقایسه با 625/0 - در گروه کنترل می باشد.
    نتیجه گیری
    سطحی از دانسیته استخوان که فرد را مستعد به شکستگی لگن می کند 6333/0 گرم در سانتیمتر مکعب می باشد که این میزان پوکی استخوان از افراد هم سن و هم جنس بیشتر می باشد.
    کلیدواژگان: دانسیته استخوان، پوکی استخوان، شکستگی لگن
  • مسعود شابه پور، حسین نایب آقایی، شیرزاد ازهری، حسن رضا محمدی صفحه 97
    فئوکروموسیتوم به نئوپلاسم های نسبتا کمیاب، همراه با تولید کاتکل آمین ها و افزایش فشار خون اطلاق می شود. این تومورها جزو تومورهای کروماتین سل ها هستند. 10% این تومورها خارج آدرنالی و کروماتین منفی هستند و پاراگانگلیوما نامیده می شوند. کمتر از 10% این تومورها بدخیم می شود. تنها معیار قابل اعتماد در مورد بدخیمی وجود متاستاز است. (به گره های لنفاوی کبد ریه استخوان) بیمار ما آقای 34 ساله ای با سابقه فشار خون بالا و نفرکتومی یک طرفه که به علت کمر درد (LBP) با درد رادیکولر به پای راست مراجعه کرده است. پس از MRI انجام شده در ناحیه مهره چهارم و پنجم کمری L4) و (L5 ضایعه هیپوسیگنال ملاحظه گردید و با انجام بیوپسی زیر سی تی اسکن از مهره، پاراگانگلیوما (فئوکروموسیتوم خارج آدرنال) گزارش گردیده است. بنابراین در کمر درد همراه با ضایعه موضعی متاستاتیک با سابقه فشار خون بالا باید فئوکروموسیتوم را نیز در نظر داشته باشیم.
    کلیدواژگان: فئوک، روموسیتوم، کریز فشار خون، ضایعه هیپوسیگنال کمری، کم، ر درد
  • محمد هادی رفیعی، مهرداد حسین پور، سیاوش صحت صفحه 102
    در این گزارش، یک کودک 9 ساله که به علت آسپیراسیون سوزن خیاطی در حین بازی به اورژانس آورده شده بود، معرفی می گردد. علائم بالینی بیمار شامل سرفه خشک بدون علامت دیگر بود. در گرافی ساده قفسه صدری، سوزن در مسیر راه هوایی سمت چپ مشاهده می شد. در برونکوسکوپی فیبروپتیک و رژید، سوزن مشاهده نشد و به همین دلیل توراکوتومی و برونکوتومی انجام شد، لیکن سوزن مشاهده نشد. در نهایت با استفاده از دستگاه C- arm محل سوزن در پارانشیم ریه مشخص و خارج گردید.
    کلیدواژگان: توراکوتومی، برونکوتومی، راه هوائی
  • سیدعباس میرمالک صفحه 106
    ارائه طرح تحقیقاتی که تهیه کرده اید، در یک همایش علمی در مدت زمانی که در اختیار شما قرار می گیرد، که اغلب از ده دقیقه بیشتر نیست مستلزم رعایت نکات دقیقی در چگونگی حرف زدن و لباس پوشیدن! انتخاب عنوان، استفاده بهینه از لوازم بصری، پرهیز از حواشی کلامی و تصویری و اجتناب از روبرو شدن با اخطارهای ناشی از عدم رعایت وقت است.
|
  • Page 1
    Introduction &
    Objective
    Nipple discharge is a bothering experience in half of the women, the 3th complain of the breast, and is among the signs of breast cancer. Updating the information on nipple discharge is the main purpose of this review.
    Materials and Methods
    For this review, we chose 126 articles among 1134 articles recently published.
    Results
    Intraductul papilloma is the main cause of nipple discharge. Diagnostic procedures have their positive and negative values.
    Conclusions
    There is little link between nipple discharge and breast cancer. There is no definitive diagnostic procedure, but ductoscopy is promising.
  • Page 12
    Introduction &
    Objective
    Despite extensive research concering the more beneficial management of patients suffering from ‘chronic subdural hematoma’ (CSDH), controversy still exists about ‘which is the most appropriate treatment?’. The objective of this study is to review the literature on the various aspects of different surgical techniques used and their effect upon the outcome of patients suffering from CSDH.
    Materials and Methods
    The search was done at Cochrane Central Registery of Controlled Trials, MEDLINE and EMBASE search engines up to the August 2007 with no language restrictions. Manual search and data banks of Web of Science and Scopus were also used for finding references included in the studies and in the literature reviews. Two independent observers performed study selection, methodological quality assessment (Maximum score 11) and data extraction in a blind and objective manner. Data on recurrence of CSDH were analyzed as pooled analysis by Poisson’s regression method and the relative risk of each variant of surgical procedures (type of craniostomy, using irrigation, using drainage) were calculated within a 95% confidence interval. For the analysis of variants of surgery that might increase the risk of morbidity and mortality, logistic regression method was used and the odd's ratios with 95% confidence interval were calculated. STATA v 9.1 software was used for the statistical analysis.
    Results
    Nine randomized controlled trials (RCTs) could be allocated in the systematic review, comparing different surgical methods. All the included RCTs had poor qualities with a mean score of 4.1±1.7. The relative risk (RR) of recurrence of hematoma using carniostomy with drainage and carniostomy with irrigation were 2.3 and 5.9 respectively which were statistically significant. 'Drainage' and 'irrigation' had no statistically significant relationship with morbidity and mortality. The type of craniostomy had no effect upon recurrence.
    Conclusions
    It looks quite probable that surgery is not a main factor affecting upon the outcome of treatment of CSDH but may act as a confounding factor. Accordingly, it is necessary to conduct properly designed prospective and randomized trials with adequate number of patients to evaluate the effective factors.
  • Page 28
    Introduction &
    Objective
    Although the presence of lung metastases of cancer indicates the an advanced and often incurable disease, nevertheless, there have been many efforts for the treatment of these patients by surgical resection of metastases. Results of these efforts have been variable in different reports and different histological types of tumors. In this study we report about our experience of lung metastatectomy and its survival benefits in our patients.
    Materials and Methods
    In a retrospective study, we reviewed hospital files of 99 patients who had referred to us for the treatment of lung metastases during 1995-2007. Among them, 48 patients were selected for metastatectomy. The criteria for the selection were: complete resectability, absence of any extra-thoracic metastasis and suitable general condition of the patient for operation and controlled primary disease. The following data were extracted: site of primary lesion, histology, duration of the primary disease to the appearance of lung metastasis, surgical morbidity and mortality, type of surgical procedure, incision, number of metastases and survival of patients after metastatectomy. The patients were followed by out - patient visits and when necessary more information was collected through telephone calls. The data were analyzed by SPSS software and Kaplan-Mayer test was used to evaluate the survival results.
    Results
    Sixty seven surgical procedures were performed on 48 patients. There were 31 men and 17 women, with mean age of 40 years (16-86) years. Twenty Five patients had unilateral and 23 patients had bilateral lung metastases. In the case of bilateral metastases, single stage bilateral metastatectomy was done on 7 patients and in 16 patients metastatectomy was done in 2 or more stages. Types of incisions were: 60 posterolateral thoracotomy, 4 median sternotomy, and 3 clamshell bilateral thoracotomy with sternal transection. Sixty one metaetases removed by the wedge resection, 14 were removed by lobectomy and one removed by pneumonectomy. The mean number of removed lesions in each patient was 6.7 (1-59). There were 10(15%) surgical complications including: 9 pnemothorax and one chylothorax. There was no major or life threatening complication in any patient. The mean time of survival after metastatectomy was 22 month (1-128 month) and probability of 5 years survival was 24.5%. Five patients survived 5 years or more.
    Conclusions
    Although the patients did not have the same histological types of cancers, it seems that metastatectomy has a definite beneficial effect on survival and sometimes results in the cure of cancer, morbidity and mortality of this procedure is also unremarkable.
  • Page 34
    Introduction &
    Objective
    The aim of burn scar management is to prevent scars from interfering with normal function and to make them cosmetically acceptable. Silicone gel treatment has been shown to make scars more flexible and smoother. We therefore conducted a randomized, double-blind, placebo-controlled trial to study the efficacy of silicone gel on burn-induced hypertrophic scars.
    Materials and Methods
    Thirty-eight patients with burn hypertrophic scars were selected. Each scar was divided into two segments and silicone gel was applied randomly to one of the two. Patients were followed after starting the treatment and visited again after one and four months. The patients’ data and wound characteristics (pigmentation, vascularity, pliability, pain and itchiness) were collected according to the Vancouver scar scale (the height of the scars was not included due to a lack of precise measuring equipment). Four patients (10.5%) failed to appear for their follow-up. The median age of all patients was 22 years (1.5 to 60 years). Sixteen patients (47.1%) were male.
    Results
    There were no significant differences in baseline characteristics. Although after the first month of follow-up, all scar scales measures were more diminished in the silicone gel treated areas than the control areas, but only the vascularity scale was significantly different between the two samples (P<0.05). In the second follow-up period (four months post-therapy), all scales were significantly lower in the silicone gel group than in the control group except for the pain score.
    Conclusions
    According to our study, silicone gel is an effective treatment for hypertrophic burn scars.
  • Page 41
    Introduction &
    Objective
    Tibia fracture is the most common long bone fracture in adults and is specifically in motorcycle accidents; it is an open fracture which treated primarily with the external fixator. But, there is controversy about the continuation of this treatment until complete union of fracture site as far as costs, efficacy and complications are concered.
    Materials and Methods
    43 patients were studied. If after 4 months from application of external fixator, healing process was not satisfactory, bone graft from iliac crest was applied for stimulating the healing process and if necessary, at the same time the alignment and opposition of fragments were corrected and they were followed for 6 months.
    Results
    In 38 cases fracture union were seen after 6 months of follow up and without any complication, but in 2 cases we needed second bone graft procedure and in 3 cases there was of infection in the fracture site and we needed aggressive debridement and used another method for the treatment.
    Conclusions
    It seems that because of good results and low costs and complications, insitu bone grafting is a suitable method for bone healing after the application of external fixators in tibia fracture.
  • Page 46
    Introduction &
    Objective
    Breast cancer is the most common cancer among women and can be cured if detected at early stages. Our aim was to determine the knowledge, attitude and behavior of female teachers in Tehran towards breast cancer screening methods.
    Materials and Methods
    A structured self-administered questionnaire was designed and teachers from schools located in different parts of Tehran were asked to fill them. The questionnaire included items about demographic characteristics, baseline knowledge about breast cancer, breast self-examination (BSE), clinical breast examination (CBE), and mammography. Their attitude about screening methods was assessed using a Likert scale. Behavior towards screening methods was also assessed by asking questions about number of times they had undergone breast cancer screening and its frequency.
    Results
    From 125 teachers that were asked to fill the questionnaire, 77 teachers (61.6%) returned them. Their age ranged from 24-54 years without, with the mean 39.8 ± 8.0 (SD). Their level of education ranged from 12-18 years with the mean of 15.4 ± 1.8 (SD). Only 3 cases knew the correct age for starting BSE and 39% knew that it should be performed each month. 57.1% knew how to perform BSE correctly. Only 4 cases (5.2%) knew the correct age to start CBE and 9 cases (11.7%) knew its frequency. The appropriate age for starting mammography and its frequency were correctly answered by 20.8% and 35.1% of the participants, respectively. The attitudes regarding the implementation of screening methods were favorable. BSE was not performed in the past 2 years by 50.6% and 27.3% did it 2-3 times in a year. Fifty-five cases (71.5%) had never referred for a CBE and those who had referred, did it with a mean period of 16.5 months. Twenty-five cases were aged over 40 and 15 of them had no history of mammography.
    Conclusions
    Our results show a moderate level of knowledge about screening methods and a positive attitude towards them. However, most of the women do not practice screening methods.
  • Page 55
    Introduction &
    Objective
    Laparoscopic Cholecystectomy in the superior method for the treatment of symptomatic gall bladder disease. The method which was done initially through four ports has under gone many developments. Studies have shown that although the reduction of the number of ports and their size has not affected the side effects and the duration of the surgery, it has reduced the pain after surgery.
    Materials and Methods
    70 patients (89.5%) were female, and 8 patients (10.5%) were male. Patients were between 24 and 82 years old, and the average age was 57.6 years.
    Results
    In 8 patients the indication for operation was acute cholecystitis. We convert the three port laparoscopic cholecystectomy to open cholecystectomy in one patient due to difficulties in exploration (1.28%).We convert three port laparoscopic cholecystectomy to four port laparoscopic cholecystectomy in 2 patients (2.56), who were male, and one was previously mentioned patient (patient with acute cholecystitis). We use drain in 21 patients (27%) in the end of operation, which all of them were expelled in the next day. the oral feeding was started averagely in 1.2 days, and patients were discharged averagely after 1.6 days. We used about 25 mg of I.V pethidine for pain relief. The average operating time was 43 minute, and we performed intra-operative cholangiography in 8 patients due to it's classic indications. We documented one trocar site infection in one of our patients.
    Conclusions
    Three port laparoscopic cholecystectomy is a safe and effective method in the treatment of symptomatic gallbladder disease, with minimal morbidity, but we advise to perform it after enough experience.
  • Page 60
    Introduction &
    Objective
    The repair of soft tissue defect in lower leg and heel area with free flap is still a standard in reference books. However, there are disadvantages in the use of free flap like increased operative time, the damage of major vessels and the need for experienced microsurgeon. The use of local fasciocutaneous flap is usually impossible in these areas due to limited soft tissue, especially in moderate and large size defect. Reverse island sural flap is an island flap based on the vascular axis of the sural nerve, which gets reverse blood flow through communication with the perforating branch of the proneal artery in lateral malleolar gutter. This flap can be a good alternative to free flap for the reconstruction of lower leg and heel soft tissue defect.
    Materials and Methods
    Between 1383 and 1386, 20 patients (18 male and 2 female), mean age 36 years were treated in 2 plastic and reconstructive centers for soft tissue defect of lower leg and heel area with reverse island sural flap. The mean follow up of patients was 6 months. After debridment and detection of defect size, flap was elevated. The flap was inseted in defect aria and the pedicle passed over skin in 18 patients and passed through subcutalous tunnel in 2 patients. Flap pedicel was removed after 2 months.
    Results
    In all patients, repair was complete, venous congestion was occurred in 16 patients. Superficial partial flap necrosis was present in 2 patients which were treated with conservative management. In 1 patient, bleeding from flap border was occurred, but stopped after 12 hours.
    Conclusions
    According to the results of our study, reverse island sural flap is a good alternative to free flap for coverage of lower leg and heel soft tissue defect. Short operative time, easy technique and rapid ambulation of patient are the advantages of this flap.
  • Page 66
    Introduction &
    Objective
    Transhiatal esophagectomy is one of the most popular surgical approaches to esophageal carcinoma which has been reintroduced and advocated by Orringer during the past two decades. Despite avoidance of thoracotomy which is considered as its main advantage, pulmonary complications are recognized as the most common cause of morbidity and mortality following this operation. Considering the high prevalence of esophageal carcinoma and frequent use of the Orringer technique in Iran and lack of comprehensive reports focusing on postoperative complications, the undertaking of an assessment in this regard was useful and necessary.
    Materials and Methods
    In this descriptive study, 122 patients with esophageal cancer who were treated by Orringer transhiatal esophagectomy during a six - year period, in Al-Zahra Hospital, Isfahan, were assessed. Data were analyzed using SPSS v. 11.05 software and descriptive statistics indices.
    Results
    Postoperative pulmonary complications included: respiratory failure in 38%, pleural effusion in 35%, pneumothorax in 24%, hemothorax in 17%, Pneumonia in 10% and empyema in 2%.
    Conclusions
    These results indicate a high prevalence of pulmonary complication, following transhiatal esophagectomy and are comparable roughly to other surgical centers through out the world and can be used as a useful guide for choosing the appropriate surgical approach and the avoidance of postoperative complications in esophageal carcinoma.
  • Page 72
    Introduction &
    Objective
    Pneumoperitoneum and especially subdiaphragmatic air, is a very important and noteworthy for the diagnosis and treatment of patients with acute abdominal pain. On the other hand, if a recent abdominal operation has been performed, it is acceptable in 60-80% of cases and will be absorbed gradually. In cases who refer with acute abdominal pain, following a recent abdominal operation, it is or great importance to distinguish between postoperative pneumoperitioneum and the new onsets. On had study, we are decided to clarify the differentiating criteria.
    Materials and Methods
    During a prospective descriptive survey, 172 patients, in whom abdominal operations with different incisions were performed, underwent chest posteroanterior X-ray imaging in several consecutive postoperative days. So, the incidence of post operative pneumoperitoneum, the duration of complete absorbtion and the intervening factors were all studied.
    Results
    After assessing 172 patients, a postoperative pneumoperitoneum was found in 95 cases (55-2%). The most frequent incision, in which a P.O.P was detected, was the midline laparotomy incision (81.81%). In the decreasing order of frequency, the were lower midline incision (71.42%), upper midline (45%), kocher (41.66%) and Mc Burney (35.7%). The difference between these incision groups has been statistically significant (P < 0.05). In patients with BMI ≥ 25, the incidence rate was 31.9%, in patients with normal BMI, it was 58% and in the underweight group (MBI < 18.5), it was 78.7% and the difference between these different categories was obviously significant (P<0.05). The mean height of air column in the right subdiaphragmatic area was 9.07mm on the first postoperative day.
    Conclusions
    The incidence rate of postoperative pneumoperitoneum, depends on the type of incision and patient’s BMI; regardless of the patient’s age, sex, operation type and the duration of operation. The interval between the incidence of P.O.P and complete resorption dependens on the patient’s age, BMI and the Volume of initial P.O.P.
  • Page 79
    Introduction &
    Objective
    In pervious studies it has been shown that gum chewing after elective GI tract operation may stimulate bowel motility and decrease duration of postoperative ileus. The aim of the present study was to assess the effects of sugar free gum chewing after upper GI tract on operation postoperative ileus.
    Materials and Methods
    In a randomized clinical trial, 50 patients, who were scheduled for elective upper GI surgeries were randomly allocated to 2 groups of gum-chewing group (n=26) and control group (n=24) postoperatively. The patients in the gum-chewing group chewed postoperatively sugar free gum 3 times daily for 1 hour each time until discharge. Patient's demographic characteristics, surgery duration, time to first flatus, time to first bowel movement, and complications were compared.
    Results
    All gum-chewing patients tolerated the gum. The first passage of flatus (72.23±25.52 vs. 92.79±27.35 hours) and time to first bowel movement (95.58±25.88 vs. 110.83±26.18 hours) were significantly lower in the gum-chewing group compared with control group.
    Conclusions
    Gum chewing speeds recovery after the upper GI tract operation. Gum chewing is an inexpensive and helpful care in the upper GI tract postoperative period.
  • Page 85
    Introduction &
    Objective
    Pilonidal sinus disease is common, and essential treatment of this disease is surgery. One of main post operative problems is the recurrence of disease. But in spite of its high prevalence, and recurrence disease studies about: prevalence, incidence, causes of recurrence and etc, is scarce. In this study we study relationship between Body Mass Index (BMI) and the recurrence of pilonidal sinus disease.
    Materials and Methods
    Study is an analytic type (case-control) and was performed in patients who refer to two university hospitals: Loghman Hakim and Emam Hossein, in the time interval 1382-1385. Two hundred and thirty-three accessible patients who were operated for pilonidal sinus disease (close and open surgery) divided in two groups patients: these with recurrence were considered as case group and patient without recurrence determined as control group. Patients with BMI < 25 were considered to have normal weight and patients with BMI ≥ 25, were considered obese, and the mean follow-up period was 21 months (range 6-36). Results were analyzed with SPSS software and chi-Square test.
    Results
    Most of patients were 20-29 years old, and men were affected four times more commonly than women. %33 of patients were affected by acne in their life and %20.45 of them had positive family history of pilonidal sinus. Correlation between open and close technique of surgery, was significant between case and control groups. Therefore, open surgery had reduced recurrence rate. (P=0.02).The mean BMI of patients with and without recurrence was 25.5±2.3 and 24.2±3.1, respectively that difference between two groups was not significant.In this study 22 patients had recurrenced (0.95%). 8 patients with normal BMI group (137 patients) were recurrenced (0.5%) and in obese group (96 patients) 14 patients had recurrence (0.14%). Obesity and recurrence of pilonidal disease statistically was significant.
    Conclusions
    Obesity is an important factor in the recurrence of pilonidal sinus disease.
  • Page 91
    Introduction &
    Objective
    Because the numbers of hip fractures worldwide are projected to increase, osteoporosis will become an increasing burden on the health care system, in addition to causing pain, disability, and reducing quality of life. Mortality rate of hip fracture is 15-20% as compared to 0.9% of other orthopedic problems. The aim of this study is to determine the hip bone mineral density level that is predictive of fracture and whether osteoporosis is more prevalent in patients with hip fracture than in the age-and sex-matched group or not.
    Materials and Methods
    In this prospective study the hip bone mineral density of 100 patients (50 men, 50 women) and 100 control individuals (50 men, 50 women) between 50-90 years old was measured by Dual-energy x-ray absorptiometry. The patients group had hip fracture after minor trauma. The statistical analysis of the two groups was done by t-test.
    Results
    This study showed that bone mineral density in the patients group was 0.6333 gr/cm2 versus 0.7589 gr/cm2 in the control group. The mean Z-score in the patients group was -1.218 versus -0.652 in the control group. The mean T-score in the patient group was -2.98 versus -1.98 in the control group.
    Conclusions
    We recommend every person who has been screened by DXA and having bone density below 0.6333 gr/cm2 is prone to hip fracture. Moreover, hip fracture is associated with osteoprosis, which is more prevalent in the patients group than in the age-and sex-matched control group.
  • Page 97
    Pheochromocytoma is a rare neoplasm with increased production of catecholamines and high blood pressure. These tumors are in chromatin cells group. 10% of these tumors are out of Adrenal gland and have negative for chromatin and are named Paraganglioma. Less of 10% of these tumors are malignant and metastasis is the only reliable indicator of malignancy. (Metastasis to lymph node, ¬liver - lung and bone) Our patient was a 34-years-old man with high blood pressure and unilateral nephrectomy that visit us for Lower Back Pain (LBP) with radicular pain in the right foot. After MRI in L4 and L5 one hyposignal lesion was considered and in biopsy under CT scan guide from vertebra (pheochromocytoma out of Adrenal gland) Paraganglioma was reported. So in LBP with regional metastatic lesion and high blood pressure we must also consider pheochromocytoma in differential diagnosis.
  • Page 102
    A case of a 9 years old boy who was afflicted with needle aspiration following playing is described. The patient present with sporadic dry cough, but no other symptom. Rigid and fibroptic bronchoscopy, did not show any foein body. Thoracotomy and broncheotomy was performed and Needle was not found. Finally, with C. arm X. ray device, its location in lung paranchyme was found, and it was removed, by lung squeezing.