فهرست مطالب

آبیاری و زهکشی ایران - سال چهارم شماره 2 (پاییز 1389)

مجله آبیاری و زهکشی ایران
سال چهارم شماره 2 (پاییز 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/10/11
  • تعداد عناوین: 14
|
  • بهاره حسن پور، مسعود پارسی نژاد، فاطمه سلحشور دلیوند، هانیه کوثری صفحه 167
    مطالعه حاضر در سال 1384 در اراضی شالیزاری با زهکش های سطحی به فاصله 2 متر و عمق 15 سانتی متر و بدون زهکش در قالب کرت هایی به اندازه ی 4×10 متر با کشت کلزا و در طول یک فصل رویش واقع در مؤسسه تحقیقات برنج گیلان انجام شد. در این تحقیق نوسانات سطح ایستابی در طول فصل رشد با توجه به شرایط آب و هوایی و بارندگی اندازه گیری گردید. همچنین مدلDRAINMOD با توجه به شرایط فیزیکی مزرعه و شرایط مرزی برای شبیه سازی نوسانات سطح ایستابی مورد استفاده قرار گرفت. به دلیل اثرات منفی در عملکرد گیاه کلزا در اثر شرایط ماندابی، پیش بینی نوسانات سطح ایستابی از اهمیت زیادی برخوردار است. بدیهی است که استفاده از مدلها برای پیش بینی فرآیندهای مختلف و به عنوان یک ابزار مدیریتی، در صورتی امکان پذیر است که عملکرد آن برای شرایط واقعی در منطقه ارزیابی شده باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مدلDRAINMOD روند نوسانات سطح ایستابی را به خوبی برآورد نموده است. ارزیابی های انجام شده در برآورد روزانه سطح ایستابی حکایت از آن داشت که ریشه ی متوسط مربع خطا(RSME) در هر دو تیمار فوق الذکر حدود 8 سانتی متر بوده است. همچنین نتایج حاکی از توان مدل در تخمین موقعیت سطح ایستابی واقعی نسبت به مقادیر اندازه گیری شده در حد 4 درصد در تیمار دارای زهکش های سطحی و در حد 17 درصد در تیمار بدون زهکش است. اطلاعات دقیق تر از مقادیر نشت عمقی در دو تیمار تحت مطالعه در بهبود برآورد مدل می تواند مؤثر باشد.
    کلیدواژگان: اراضی شالیزاری، زهکشی سطحی، نشت، کلزا
  • جواد باغانی، حسین دهقانی سانیج، سید حسین صدر قایینی صفحه 175
    به منظور بررسی اثرات خاکپوشه پلاستیکی و سطوح مختلف آب در دو روش آبیاری بر کارآئی مصرف آب، عملکرد کمی و کیفی خربزه رقم قصری، آزمایشی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی طرق (مشهد) طی دو سال 1385 و 1386 اجراء شد. طرح بصورت اسپیلیت اسپیلیت پلات در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتور اصلی طرح شامل مقادیر آب در سه سطح (100A1=، 80A2= و 60 A3= درصد مقدار آب مورد نیاز) در پلات اصلی، روش آبیاری در دو سطح (آبیاری قطره ای سطحی و زیر سطحی) در پلات فرعی و خاکپوشه در دو سطح (پلاستیک تیره و خاک لخت) در پلات فرعی فرعی قرار داشت. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد، در سال اول میانگین عملکرد تیمار آبیاری A2 نسبت A1 و A3 نسبت A2 به ترتیب 10 و 16 درصد و در سال دوم به ترتیب 13 و 32 درصد کاهش یافت. تعداد میوه در تیمارهای آبیاری قطره ای سطحی، زیرسطحی، با و بدون خاکپوشه پلاستیکی تفاوت معنی داری نداشتند و با کاهش مقدار آب، میانگین کارآیی مصرف آب آبیاری افزایش یافت. در مجموع تیمار آبیاری زیر سطحی با خاکپوشه پلاستیکی با 80% سطح تامین آب آبیاری، از نظر اقتصادی با نرخ بازده 350 درصد، برتر از سایر تیمارها بود.
    کلیدواژگان: خاکپوشه پلاستیکی، آبیاری قطره ای، سطحی، زیرسطحی، خربزه
  • رضوان سادات شریف نیا، فرهاد میرزایی، عبدالمجید لیاقت صفحه 182
    در طراحی بهینه آبیاری قطره ای، برآورد موقعیت جبهه رطوبتی نسبت به منبع تغذیه و یا به عبارتی شکل پیاز رطوبتی حائز اهمیت است، در این میان، حداکثر سطح خیس شده خاک از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به طور کلی فرض می شود که این سطح در عمق 15 تا 30 سانتی متری خاک تشکیل می گردد. برای بررسی اثر شیب زمین، بر حداکثر سطح خیس شده و مساحت تجمع آب روی خاک، مطالعات مزرعه ای بر روی چهار شیب صفر، 5، 15و25 درصد با سه دبی قطره چکان 2، 4 و 8 لیتر در ساعت و در زمان آبیاری 2 و 4 ساعت بر روی خاک لوم رسی سیلتی انجام شد. اندازه گیری ابعاد خیس شدگی بطور مستقیم و با حفر بخش خیس شده خاک پس از گذشت 24 ساعت از شروع آبیاری و با تهیه مقاطع موازی با سطح اولیه خاک اندازه گیری شد. در این تحقیق رابطه ای که عموما برای تخمین حداکثر قطر خیس شده مورد استفاده قرار می گیرد، برای سطوح شیبدار در خاک لوم رسی سیلتی اصلاح گردیده است. همچنین بهتر است که با توجه به تغییر شکل مقطع پیاز رطوبتی، فاصله قطره چکانها از یکدیگر در شیبهای بالای 10% کم شود. دو روش نیز برای برآورد حجم خیس شده مورد استفاده قرار گرفت.
    کلیدواژگان: جبهه رطوبتی، حجم خیس شده، سطح خیس شده، سطح شیب دار، منبع تغذیه نقطه ای
  • فرزین پرچمی عراقی، سید مجید میرلطیفی، شجاع قربانی دشتکی، محمدحسین مهدیان صفحه 193
    فرآیند نفوذ آب به خاک نقش مهمی در چرخه ی آبی طبیعت ایفا می کند. اهمیت پدیده ی نفوذ پژوهشگران را بر آن داشته تا همواره در پی ارائه ی مدلی مناسب برای بیان کمی آن باشند. در پژوهش حاضر، عملکرد مدل های نفوذ گرین و امپت، فیلیپ، کوستیاکوف، کوستیاکوف-لوییز، سازمان حفاظت خاک آمریکا (SCS) و هورتون در برآورد نفوذ تجمعی و نیز وابستگی عملکرد آن ها به کلاس های مختلف بافت خاک و کاربری های مختلف اراضی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور، داده های حاصل از آزمایش های نفوذپذیری به روش استوانه های مضاعف در 210 نقطه از مناطق مختلف کشور جمع آوری گردید. پارامتر های مدل های یادشده به روش حداقل مجموع مربعات خطا تعیین گردید. به منظور بررسی صحت عملکرد مدل های مورد بررسی در برآورد نفوذ تجمعی، از آماره های میانگین خطا (ME)، میانگین قدرمطلق میانگین خطاهای (MAME)، ریشه ی میانگین مربعات خطا (RMSE)، انحراف معیار آماره ی RMSE و ضریب همبستگی پیرسون (r) استفاده شد. نتایج نشان داد که در مقایسه با دیگر مدل ها، عملکرد مدل کوستیاکوف-لوییز در برآورد نفوذ تجمعی از روند پایدارتری برخوردار بود. به گونه ای که این مدل در اکثر کلاس های بافتی خاک و کاربری های اراضی مورد بررسی حایز رتبه ی نخست ارزیابی گردید. حال آن که این روند در دیگر مدل ها مشاهده نشد. به طور کلی، مدل های هورتون، کوستیاکوف و فیلیپ مدل هایی کم برآوردگر و مدل کوستیاکوف-لوییز، سازمان حفاظت خاک آمریکا (SCS) و گرین و امپت مدل هایی بیش برآوردگر بودند. مدل-های کوستیاکوف-لوییز و هورتون در اکثر کلاس های بافت خاک و کاربری های اراضی مورد مطالعه به ترتیب، به طور سیستماتیک بیش برآوردگر و کم-برآوردگر بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که در مقایسه با دیگر مدل-های نفوذ مورد بررسی، مدل کوستیاکوف-لوییز بهترین مدل برای بیان کمی فرآیند نفوذ آب به خاک است.
    کلیدواژگان: مدل حفاظت خاک آمریکا (SCS)، مدل فیلیپ، مدل کوستیاکوف، مدل کوستیاکوف، لوییز، مدل گرین و امپت، مدل هورتون
  • شجاع قربانی دشتکی، مهدی همایی*، محمدحسین مهدیان صفحه 206

    تغییرات مکانی نفوذپذیری خاک نقشی بسیار مهم در فرآیندهای هیدرولوژیک ایفا می کند. تغییرپذیری این فرآیند متاثر از ویژگی های ذاتی و غیرذاتی اراضی می باشد. هدف از این پژوهش، بررسی تغییرات مکانی پارامترهای نفوذ آب به خاک در حضور تغییرات مکانی ویژگی های ذاتی خاک و تغییر کاربری به عنوان یکی از ویژگی های غیرذاتی خاک با استفاده از زمین آمار بود. بنابراین، نفوذ آب به خاک در منطقه ی تنگ نثار بن واقع استان چهارمحال و بختیاری که به طور همزمان دارای مراتع حفاظت شده و تخریب شده بود به روش تک استوانه ای (قطر 30 سانتیمتر) اندازه گیری شد. با استفاده از داده های نفوذ به دست آمده در 95 نقطه، پارامترهای مدل دو جمله ای فیلیپ برای هر نقطه تعیین گردید. ساختار مکانی پارامترهای یادشده در کل پهنه ی مطالعاتی و در بخش های تخریب نشده مورد مطالعه قرار گرفت. میانگین نفوذ تجمعی آب به خاک طی زمان آزمایش در کاربری مرتع بیشتر از مقدار آن در مراتع تخریب شده بود. به نظر می رسد عملیات شخم و شیار انجام شده و در نتیجه تخریب مرتع و ایجاد لایه ی متراکم ناشی از خاکورزی، یکی از دلایل کاهش نفوذ آب به خاک در مراتع تخریب شده نسبت به مراتع حفاظت شده باشد. تغییرنماهای به دست آمده برای پارامترهای نفوذ نشان داد این پارامترها در پهنه ی مطالعاتی از ساختار مکانی قوی برخوردار بوده به گونه ای که تنها حدود 10 درصد از تغییرات پارامتر هدایت آبی اشباع و 35 درصد از تغییرات پارامتر ضریب جذبی در مراتع تخریب نشده تصادفی بود. همچنین، بررسی تغییرنمای سطحی پارامتر هدایت آبی اشباع نشان داد این پارامتر به میزان بیشتری نسبت به ضریب جذبی خاک متاثر از تغییر نوع کاربری می باشد. به طوری که با تخریب بخشی از مراتع در منطقه ی مطالعاتی ساختار مکانی هدایت آبی اشباع و ضریب جذبی به ترتیب از 89 و 64 درصد به 56 و 53 درصد کاهش یافت. مقایسه ی نتایج به دست آمده در این بخش از پژوهش با نتایج ارایه شده توسط دیگر پژوهشگران نشان داد تغییرات مکانی ویژگی های هیدرولیکی خاک به منطقه ی مطالعاتی وابسته است. آماره های محاسبه شده برای اندازه گیری خطای برآورد نشان داد روش زمین آماری مورد استفاده با حداکثر جذر میانگین مربعات خطای 08/0 و 19/0 برای هدایت آبی اشباع و ضریب جذبی خاک روشی مناسب برای برآورد پارامترهای نفوذ در پهنه ی مطالعاتی بوده است.

    کلیدواژگان: تغییرپذیری مکانی، زمین آمار، کاربری اراضی، نفوذ آب به خاک
  • محمد علی غلامی سفیدکوهی، سید مجید میرلطیفی، کوروش محمدی، عباس علیمحمدی صفحه 222
    تبخیر- تعرق گیاهان یکی از متغیرهای اصلی در محاسبه بیلان آب و انرژی سطح زمین محسوب می گردد. پارامترهای ورودی مورد نیاز برای محاسبه تبخیر-تعرق تابع تغییرات مکانی و زمانی است از طرفی بیشتر مدل های موجود جهت محاسبه این مولفه، غیر مکانی بوده و غالبا با استفاده از داده های نقطه ای و مقادیر توصیه شده برای پارامترهایی مانند ضریب گیاهی (Kc)، اقدام به برآورد تبخیر- تعرق گیاه اقدام می نمایند. هدف از این تحقیق بررسی کاربرد سری زمانی 16 روزه شاخص گیاهی NDVI از تصاویر سنجنده MODIS جهت محاسبه مقادیر تبخیر-تعرق واقعی گندم در طول دوره رشد در یک سطح وسیع (حوضه گرگانرود) با استفاده ترکیبی از اطلاعات ماهواره ای و زمینی بود. نتایج آماری حاصل از روش بکار رفته در این تحقیق نسبت به مدل پنمن – مانتیث - فائو نشان می دهد که استفاده از این روش دارای ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) 18 میلی متر، میانگین خطای مطلق (MAE) 16 میلی متر، میانگین خطا (ME) 1/1- میلی متر و شاخص خطا (E) 91/1 درصد در کل فصل رشد گندم می باشد.
    کلیدواژگان: ضریب گیاهی، تبخیر، تعرق واقعی، سنجش از دور، حوضه گرگانرود
  • حامد سهرابی، محمود مشعل*، قاسم زارعی، مجتبی شقاقی صفحه 232

    هدایت هیدرولیکی از خصوصیات بسیار مهم فیزیکی خاک است که کاربرد وسیعی در علوم آب و خاک دارد. به طوری که در اکثر پروژه های آبیاری و زهکشی، آبهای زیرزمینی و سطحی، برخی از پروژه های عمرانی، مهندسی رودخانه و محیط زیست، هدایت هیدرولیکی از ملزومات طراحی بوده و در هزینه اجرایی طرح ها تاثیر گذار است. به همین دلیل، برآورد دقیق این ویژگی خاک حائز اهمیت است. روش های اندازه گیری هدایت هیدرولیکی به دو روش صحرایی و آزمایشگاهی تقسیم می شوند. روش های صحرایی بسته به عمق آب زیرزمینی، در بالا یا زیر سطح ایستابی انجام می شوند. نفوذسنج گلف روشی است که هدایت هیدرولیکی را در بالای سطح ایستابی اندازه گیری می کند. دقت این روش توسط محققین زیادی بررسی و پذیرفته شده است. تنها مشکل روش گلف، نتایج منفی و غیرقابل قبولی است که در بعضی از جواب ها مشاهده می شوند. ضریب شکل چاهک از پارامترهای مهم در معادله دو عمقی گلف است. برای حل معادله ضریب چاهک، روش های پورشه، فشاری، گلور، یک طرفه و عددی ارائه شده اند. در این تحقیق پس از انجام آزمایش های گلف با مقادیر مختلف و که کمترین مقدار و بیشترین مقدار بود، در 18 چاهک به عمق 60 سانتی متر و در شبکه منظمی با فواصل 1*1 متری در یک خاک لومی در مزرعه تحقیقاتی پردیس ابوریحان واقع در پاکدشت، آنالیز دو عمقی گلف با روش های مختلف حل ضریب چاهک C برای محاسبه: هدایت هیدرولیکی اشباع خاک (m/s) و: پتانسیل جریان ماتریک خاک انجام شد. نتایج نشان داد چنانچه در محاسبه از ضریب چاهک با روش پورشه استفاده شود، کمترین تعداد نتایج منفی به دست می آید و سایر روش های حل C، فشار، گلور، عددی و یک طرفه به ترتیب از کم به زیاد تعداد نتایج منفی دارند. حل پورشه و فشاری C، موجب بیشترین تعداد نتایج منفی می شوند. سه روش دیگر در حل مناسب تر هستند. همچنین، تعداد نتایج منفی و در همه روش های حل C با افزایش نسبت کاهش می یابند.

    کلیدواژگان: پرمامتر گلف، روش های حل ضریب چاهک، ضریب چاهک، هدایت هیدرولیکی اشباع
  • امیر نورجو، مشهید هناره، سپیده حاتمی صفحه 242
    پوشش پلاستیک سیاه غالبا به منظور کاهش تبخیر از سطح خاک، گرم نمودن خاک و کنترل علفهای هرز بکار برده می شود. برای بررسی اثر پوشش پلی اتیلن سیاه در عملکرد، اجزاء عملکرد و کارایی مصرف آب آبیاری در گوجه فرنگی، آزمایشی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی کهریز ارومیه، طی سالهای 84 و 85 بصورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در خاک لوم شنی انجام شد. فاکتورهای آزمایشی، فاصله بین ردیف (100 و120 سانتی متر)، فاصله بین بوته (30 و40 سانتی متر) و خاکپوش پلی اتیلنی سیاه (بدون پوشش، پوشش تمام جوی با نصف پشته و پوشش تمام پشته با نصف جوی) بودند. نتایج دو سال آزمایش نشان داد، پوشش خاک با پلی اتیلن سیاه روی تعداد میوه، عملکرد بوته، عملکرد کل و کارایی مصرف آب آبیاری در سطح احتمال 1% اثر معنی دار داشت. بهترین روش استفاده از مالچ پلی اتیلنی سیاه برای افزایش عملکرد، پوشاندن تمام پشته و نصف جوی از پلاستیک بود. مصرف آب با پوشش تمام پشته و نصف جوی 8/28 درصد و با پوشش نصف پشته و تمام جوی 3/41 درصد نسبت به تیمار بدون پوشش کاهش یافت. کارایی مصرف آب آبیاری در تیمار پوشش کل پشته و نصف جوی از مالچ پلی اتیلن و تراکم کاشت 30×100 سانتیمتر بیشتر از سایر تیمارها (33 کیلوگرم محصول به ازای یک متر مکعب آب) شد.
    کلیدواژگان: گوجه فرنگی، پوشش پلی اتیلنی سیاه، کارایی مصرف آب آبیاری
  • محمود فاضلی، مهدی شرفا، فریدون سرمدیان صفحه 251
    برنامه ریزی دقیق آبیاری در کشاورزی نیاز به پایش رطوبت خاک دارد. تعیین مقدارخصوصیات فیزیکی خاک مانند مقدار رطوبت که دارای تغییرات پیوسته مکانی می باشند در قالب یک کمیت عددی کلی و بدون در نظر گرفتن تغییرات مکانی آن، برای برنامه ریزی خاص مکانی کافی نمی باشد. در این مطالعه، تخمین و پهنه بندی مقدار رطوبت خاک در دو نقطه حد ظرفیت مزرعه (FC) و نقطه پژمردگی دائم (PWP) با استفاده از سه روش میانگین عام، فاصله معکوس و کریجینگ معمولی با یکدیگر مقایسه گردید. هردو خصوصیت مورد بررسی تغییرات مکانی ساختاردار را به خوبی نشان دادند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تخمین گر کریجینگ معمولی نتایج بهتری نسبت به روش های معکوس فاصله و میانگین عام برای تخمین موضعی مقدار رطوبت در دو نقطه حد ظرفیت مزرعه و پژمردگی دائم نشان می دهد. نتایج بدست آمده پیشنهاد می-کند، که می توان از نقشه های حاصل از روش کریجینگ به دلیل درون یابی دقیق تر میزان رطوبت در نقاط FC و PWP، برای برنامه ریزی آبیاری به منظور مصرف بهینه آب استفاده نمود.
    کلیدواژگان: حد ظرفیت مزرعه، نقطه پژمردگی دائم، تغییرات مکانی، درون یابی، پهنه بندی
  • حسین حمیدی فر، محمدحسین امید * صفحه 263

    در این تحقیق، تشابه هندسی پروفیل های حفره آبشستگی رسوبات چسبنده در پایین دست یک دریچه کشویی به صورت آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفته است. اگر چه تاکنون تحقیقات زیادی برای شناخت مشخصات حفره آبشستگی در رسوبات غیرچسبنده انجام شده است، اما به دلیل طبیعت پیچیده رس ها، آبشستگی رسوبات چسبنده کمتر موردمطالعه قرار گرفته است. آزمایش های این تحقیق در یک فلوم مستطیلی به طول 0/9 متر، ارتفاع 6/0 متر و عرض 5/0 متر انجام شد. شش ترکیب رسوبات بستر با نسبت های مختلف رس شامل 10، 15، 20، 25، 30 و 40 درصد تهیه و در آزمایش ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که پروفیل آبشستگی در عرض حفره یکنواخت نبوده و میزان آبشستگی در نزدیکی دیواره ها بیشتر است. اگر چه نتایج بدست آمده حاکی از وجود تشابه در پروفیل آبشستگی رسوبات چسبنده است اما برخلاف رسوبات غیرچسبنده، پروفیل بی بعد در رسوبات چسبنده را نمی توان بر حسب یک منحنی منفرد ارائه کرد. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده در این تحقیق، سه نوع پروفیل تشخیص داده شد و در هر مورد روابط و نمودارهای بی بعد جدیدی برای تعیین شکل پروفیل ارائه گردید. همچنین رابطه جدیدی برحسب پارامترهای بدون بعد، برای محاسبه پارامتر Bw که برای بی بعد کردن پروفیل بکار می رود معرفی شده است. در نهایت، اثر تغییرات عمق پایاب بر روی شکل حفره آبشستگی در رسوبات چسبنده بررسی شد.

    کلیدواژگان: آبشستگی، رسوب چسبنده، تشابه هندسی، پروفیل بی بعد
  • حمزه علی علیزاده، بیژن نظری، مسعود پارسی نژاد، هادی رمضانی اعتدالی، حمیدرضا جانباز صفحه 273
    در مناطق خشک و نیمه خشک کمبود آب همواره یکی از محدودیت های اصلی توسعه کشاورزی بوده و لذا ارتقای کارآیی مصرف آب در این مناطق از اهمیت بسزایی برخوردار است. مدل هایی که اثرات مقادیر مختلف آب بر روی عملکرد محصول را به صورت کمی شبیه سازی می کنند، ابزارهایی مفید در مدیریت آب در سطح مزرعه و بهینه سازی کارآیی مصرف آب می باشند. مدل AquaCrop که اخیرا توسط فائو بسط داده شده است، عملکرد محصول را بر اساس آب قابل استفاده تحت شرایط مختلف از جمله کم آبیاری شبیه سازی می کند. ارزیابی کارآیی این مدل در هر منطقه و برای هر محصول ضروری است. از این رو در این مطالعه کارآیی مدل AquaCrop در منطقه کرج و برای گیاه گندم ارزیابی شد. به این صورت که کارآیی مدل در پیش بینی عملکرد و کارآیی مصرف آب گندم در شش تیمار آبیاری (تیمارهای100، 80، 60، 40 و 20 درصد نیاز آبی و تیمار تک آبیاری) مطالعه گردید. نتایج نشان داد که برای دور آبیاری 7 روزه، مدل در پیش بینی مقدار عملکرد دانه، تبخیر و تعرق گیاهی (ETC) و کارآیی مصرف آب قابلیت خوبی داشته است، در حالی که کارآیی مدل در پیش بینی این عوامل در دور آبیاری 14 روزه کمتر بود. سادگی مدل AquaCrop، نیاز به اطلاعات ورودی کم و داشتن درجه دقت کافی آن را به عنوان مدلی مفید در تخمین عملکرد گیاه در شرایط آبیاری کامل یا کشت دیم، آبیاری تکمیلی، کم آبیاری و راهکارهای مدیریتی بهسازی کارآیی مصرف آب در کشاورزی، معرفی می کند.
    کلیدواژگان: مدل AquaCrop، کارآیی مصرف آب، کم آبیاری، تابع تولید
  • امید نصیری قیداری، علی اصغر منتظر، منصور مؤمنی صفحه 284
    عملکرد ضعیف و ناموفق بهره برداری اغلب شبکه های آبیاری و زهکشی، توجه بیش از پیش به ارزیابی عملکرد این سامانه ها را ضروری می نماید. این تحقیق با هدف بررسی اهمیت معیارهای موثر برعملکرد شبکه های آبیاری و زهکشی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و تکنیک تاپسیس انجام گردید. در این راستا نواحی سه گانه شبکه آبیاری سفیدرود نیز مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. معیارهای فنی، مدیریتی، زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان معیارهای تصمیم گیری ارزیابی عملکرد و برای هر یک از این معیارها به ترتیب 6، 7، 3، 8 و 3 زیرمعیار در نظر گرفته شد. ارزش وزنی معیارها و زیرمعیارها به روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و با استفاده از نرم افزار Expert Choice انجام گرفت. اهمیت نسبی هر یک از زیرمعیارها در گزینه ها (نواحی آبیاری) نیز با استفاده از تکنیک TOPSIS تعیین شد. نتایج نشان داد که معیار مدیریتی با وزن نسبی 384/0بیشترین و معیار زیست محیطی با وزن نسبی 090/0 کمترین تاثیر را در عملکرد شبکه دارد. همچنین زیرمعیارهای مؤثر بودن سازه ها و هزینه نسبی آب به ترتیب با وزن نهایی 085/0 و 007/0 بیشترین و کمترین تاثیرگذاری را در عملکرد شبکه دارا می باشند. نتایج بیانگر آن است که ناحیه آبیاری فومنات با ارزش وزنی نهایی 555/0 کارامدترین ناحیه و ناحیه آبیاری مرکزی با ارزش وزنی 446/0 ناموفق ترین عملکرد را در بین نواحی شبکه آبیاری سفیدرود به خود اختصاص می دهد. نتایج تحلیل حساسیت نشان داد که با کاهش اهمیت نسبی معیارهای فنی و مدیریتی و افزایش اهمیت معیارهای اقتصادی و اجتماعی رتبه بندی نواحی آبیاری دستخوش تغییرات خواهد شد. مدل پیشنهادی در این تحقیق امکان شناخت میزان اهمیت معیارهای مختلف مؤثر بر عملکرد و ارزیابی کارایی و مقایسه شبکه های آبیاری و اجزای مختلف آن را با دقت مطلوبی فراهم می نماید.
    کلیدواژگان: ارزیابی عملکرد، تحلیل سلسله مراتبی، تاپسیس، رتبه بندی، شبکه آبیاری سفیدرود
  • علیرضا توکلی، عبدالمجید لیاقت، امین علیزاده، شهرام اشرفی، ذیب عویس مسعود پارسی نژاد صفحه 297
    پراکنش نامناسب و مقدار ناکافی و نامطمئن بارش در زراعت دیم به همراه ضعف ساختاری و مدیریتی سبب شده است که عملکرد محصولات دیم دچار نوسانات شدیدی باشند. با اجرای آزمایشات مزرعه ای برای گندم دیم در سایت منتخب هنام (شهرستان سلسله استان لرستان) و در مزارع زارعین، به بررسی اثرات توامان آبیاری محدود و مدیریت زراعی پرداخته شد. دو سطح مدیریت زراعی (سنتی و برتر) با چهار سطح آبیاری محدود (دیم، تک آبیاری در زمان کاشت به میزان 75 میلیمتر، تک آبیاری بهاره به میزان 50 میلیمتر و آبیاری در دو نوبت پاییزه و بهاره به میزان 125 میلیمتر) با هدف تامین رطوبت کافی برای مراحل حساس رشد مورد مطالعه و پژوهش قرار گرفت. نتایج نشان داد که بهترین برنامه مدیریتی از ترکیب مدیریت برتر زراعی با گزاره های آبیاری محدود حاصل می شود که دارای شاخص بهره وری کل آب مصرفی بیشتری است. در شرایط دیم و بدون اعمال آبیاری محدود، مدیریت برتر زراعی بر مدیریت سنتی ارجحیت دارد چرا که بهره وری بارش از 35/0 کیلوگرم بر متر مکعب تحت شرایط مدیریت سنتی با اعمال مدیریت برتر زراعی به مقدار 45/0 کیلوگرم بر متر مکعب افزایش یافت که افزایشی به میزان 6/28 درصد را نشان می دهد. نتایج این تحقیق نشان داد که اعمال تک آبیاری در پاییز یا بهار (ظهور سنبله تا گلدهی) بهره وری کل آب مصرفی (مجموع بارش و آبیاری) را به محدوده 63/0-57/0 کیلوگرم بر متر مکعب ارتقا بخشید و بهره وری آب آبیاری نیز برابر 26/3-15/2 کیلوگرم بر متر مکعب گردید. تامین بخشی از نیاز آبی محصول در مراحل حساس زمان کاشت و مرحله ظهور سنبله تا گلدهی، توسعه عمقی ریشه و افزایش پوشش سبز و در نتیجه کاهش تلفات تبخیر سبب اثربخشی آبیاری محدود شده است. کم بودن عملکرد محصول در واحد سطح (و متعاقب آن بهره وری بارش) در مزارع زارعین به دلیل ضعف مدیریت زراعی کاربردی است.
    کلیدواژگان: بهره وری آب، دیم، تک آبیاری، مدیریت زراعی، عملکرد، حوضه رودخانه کرخه
  • امین علیزاده، حسین دهقانی سانیج، مریم موسوی صفحه 308
    بهینه کردن مصرف آب در کشاورزی و افزایش کارائی مصرف آن که در نهایت می تواند به پایداری سیستم کشاورزی همراه با افزایش درآمد زارع منتهی گردد مستلزم به کارگیری روش های مختلف است. از جمله این راه کارها تعیین مقدار نیاز آبیاری بر اساس میزان تخلیه آب از خاک می باشد. این روش در صورتی می تواند عملیاتی شود که آب مورد نیاز آبیاری یا بر اساس داده های لایسی متری مزرعه و یا با محاسبه نیاز آبی بر مبنای داده های هواشناسی اندازه گیری شده فی الفور و بهنگام در مزرعه باشد. به منظور مقایسه میزان مصرف آب آبیاری و تاتیر آن بر کارائی مصرف آب در سه وضعیتی که در آنها میزان آبیاری بر اساس: (1) داده های بهنگام هواشناسی مزرعه، (2) داده های بهنگام ایستگاه هواشناسی خارج از مزرعه، و (3) داده های میانگین هواشناسی منطقه محاسبه و انجام شده بود آزمایش صحرائی روی محصول ذرت علوفه ای در منطقه کرج انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین داده های هواشناسی از نظر دما، رطوبت و سرعت باد در مزرعه و نزدیکترین ایستگاه هواشناسی و یا داده های میانگین منطقه تفاوت وجود داشته و همین امر باعث گردید که در وضعیتی که مقدار آبیاری بر اساس داده های هواشناسی بهنگام داخل مزرعه صورت گرفت مصرف آب در هر هکتار ذرت 6838 متر مکعب و مقدار تولید 78 تن و لذا کارائی مصرف آب 4/11 کیلو گرم بر متر مکعب بوده است. حال آنکه این ارقام در شرایطی که مقدار آبیاری بر اساس داده های بهنگام ایستگاه هواشناسی غیر کشاورزی خارج از مزرعه که در فاصله 4 کیلومتری مزرعه آزمایشی واقع بود صورت گرفت به ترتیب 7640، 2/78، و 2/10 و در شرایطی که از آمار میانگین 20 ساله هواشناسی برای آبیاری مزرعه استفاده گردید به ترتیب 9350، 9/79، و 5/8 بدست آمد که نشان می دهد در صورت اندازه گیری داده های هواشناسی در مزرعه و انجام آبیاری بر اساس آنها کارائی مصرف آب نسبت به وضعیتی که از داده های میانگین هواشناسی منطقه استفاده شود 27 درصد افزایش پیدا می کند.
    کلیدواژگان: کارائی مصرف آب، ذرت علوفه ای، داده های هواشناسی بهنگام، ایستگاه هواشناسی غیر کشاورزی
|
  • B. Hasanpoor, M.Parsinejad, F. Salahshour Dalivand, H. Kowsari Page 167
    Outdoor study was done in 2004 (1384) in farms with 2 meter drain spacing and 15centimeters drain depth and without drainage in 4×10 basins in Rasht - Rice Research Institute of Iran (Rasht). In this study fluctuation of water table depth during growing season was measured in respect of weather condition. Consequently DRAINMOD model was run to evaluate and predicting water table depth in physical condition and boundary value of the site. Because of the canola’s negative response to water logging، predicting of water table is important. Indeed a model can be used for predicting various processes and as a management tool، when it is evaluated in the region. Results indicated that DRAINMOD was successful in predicting water table fluctuations. Evaluations in predicting daily water table depth showed that the root mean square error (RMSE) was about 8 centimeters in both treatments. Results also indicated that the potential of the model in predicting water table depth toward measured water table depth was about 4% in surface drainage treatment and 17% in without drainage treatment. Precise information on deep seepage is operative to improvement of estimation of the model.
  • J. Baghani, H. Dehghani Sanij, S.H. Sadrghaiini Page 175
    In order to study of the effects of plastic mulch and water quantities in two drip irrigation methods (surface and subsurface) on water use efficiency، quality and quantity yield of melon (ghasri variety)، an experiment was carried out using a split split plot base on randomized complete block design with 3 replication in Khorasan Razavi Agricultural and Natural Resources Research Center (Torogh station)، for tow years (2006 and 2007). In this experiment there are 12 treatments. The main-plots were divided into 3 levels of irrigation: A1= 100، A2= 80 and A3= 60 percent of water reqirement. Sub-plots were 2 drip irrigation methods (S1= surface and S2= subsurface lateral of type) and 2 kind of mulch (M1 and M2 was with and without black plastic mulch). Experiment results showed that، In the first year، the average yield of irrigation treatments of A2 to A1 and A3 to A2، decreased 10 and 16 percent respectively and in the second year، decreased 13 and 32 percent respectively. The average yield of surface drip irrigation was more than subsurface irrigation and when used of black plastic mulch، the mean yield increased but there was not significant different. There was not significant difference between numbers of melon in surface and subsurface lateral drip irrigation، soil with and without plastic mulch treatments. The mean of water use efficiency (WUE) increased when reduced water irrigation. There was not specific result in quality of melon، because the effect of treatment on quality in first year was not similar to second year. In general، subsurface irrigation treatments (80 percent of water supply) and plastic mulch، with the economic rate of 350 percent، was the best treatment.
  • R. Sharif Nia, F. Mirzaii, A.M. Liaghat Page 182
    Wetted front placement is important in optimal irrigation system design. Wetted pattern depends on emitter discharg، application time، total volume of applied water، soil texture and lands slope. maximum wetted area is cosiderd 15 to 30 cm، generaly. to investigate slope affects on the maximum wetted area and wetted soil volume، a field study was conductedin a silty clay loam field with 4 diffrent slopes of 0،5،15 and 25%، emitter discharg of 2،4 and 8lit/hr and application times of 2 and 4 hr. Wetting pattern dimensions was measured by excavation sections parallel to the surface، 24 hr after finishing irrigation. By result of this study، the equation which is generally used to estimate the maximum wetted diameter، adjusted in silty clay loam sloping lands and decreasing emitters distance in single line system in the slopes more than 10% suggested. also 2 methodes used to determinig wetted soil volume.
  • F. Parchami Araghi, S.M. Mirlatifi, S. Ghorbani Dashtaki, M.H. Mahdian Page 193
    Infiltration process is one of the most important components of the hydrological cycle. The importance of the infiltration process has enforced the soil and water researchers to model this process for quantitative applications. In this study، the performance of Green and Ampt، Philip، Kostiakov، Kostiakov-Lewis، Soil Conservation Service (SCS) and Horton infiltration models under different soil texture classes and different land uses were evaluated. For this purpose، the infiltration data were obtained by double rings method from 210 point of different regions in Iran. The parameters of these models were then obtained، using least square optimization method. In order to evaluate the accuracy of the models، the mean error (ME)، root mean square error (RMSE)، mean absolute of mean error (MAME) and Pearson correlation coefficient (r) statistics were calcualted. The results indicated that، compared to other models، the performance of Kostiakov-Lewis model had more consistent trend in estimating the cumulative infiltration under different study regions. This model provided first ranking of evaluation in different soil texture classes and land uses. The results indicated that Horton، Kostiakov and Philip models underestimated the infiltration process while Kostiakov-Lewis، Soil Conservation Service (SCS) and Green and Ampt models overestimated the soil water infiltration process. In the most soil texture classes and land uses، the Kostiakov-Lewis and Horton models were systematically over-estimator and under-estimator models، respectively. The results of this study indicated that compared to the other infiltration models، the Kostiakov-Lewis model is the best model for quantifying the infiltration process.
  • Sh. Ghorbani Dashtaki, M. Homaee, M.H. Mahdian Page 206

    Spatial variability of infiltration has an important role on the hydrological processes. Spatial variability of infiltration is affected by extrinsic and intrinsic properties of soils. The objective of this study was to investigate the spatial variations of infiltration parameters through the variation of soil intrinsic properties and land use variation (as an extrinsic factors) using geostatistics methods. Therefore، 95 single ring infiltration data were measured from a field with rangeland and degraded rangeland land uses، simultaneously. The parameters of the Philip model were then obtained using measured infiltration data for all sampling points. The spatial variations of the parameters were assessed using the whole measured data and measured data at rangeland land use، separately. The mean infiltration data in the rangeland land use were higher than the degraded rangeland. It seems that cultivation activities that led to degrading in the rangeland are one of the reasons for decreasing the infiltration at the degraded rangeland comparing to protected rangeland. The geostatistical analysis indicated that strong spatial variability in Philip parameters exist in the investigated area، such that about 10 percent of saturated hydraulic conductivity variation and 35 percent of the variation in sorptivity parameters was random in the rangelands. The variography of the parameters showed that the land use change affected saturated hydraulic conductivity parameter more than sorptivity parameter، so that results on decreasing the spatial structure of saturated hydraulic conductivity and sorptivity parameters from 89 and 64 percents to 56 and 53 percents، respectively. The comparison between the result of this study and the past study showed that the spatial variability of hydraulic conductivity depend on the study area. The results indicated that the geostatistics method was a proper method for predicting the infiltration parameters in the study area with 0. 08 and 0. 19 RMSE for saturated hydraulic conductivity and sorptivity، respectively.

  • M. A. Gholami, S. M. Mirlatifi, K. Mohammadi, A. Alimohammadi Page 222
    Crop evapotranspiration (ETc) is one of the main factors essential for the assertion of water and energy balances at the earth surface. Although، the input parameters required for the estimation of ETc are spatially and temporally variables، ETc is usually estimated by reference evapotranspiration models that are locally calibrated and are site specific and then adjusted by implementing crop coefficient (Kc) to include the effects of a specific crop. The objective of this research was to investigate the feasibility of using time-series MODIS 250 m Normalized Difference Vegetation Index (NDVI) datasets in conjunction with ground data (climatic parameters) to calculate actual wheat crop coefficient in a large scale area (i. e.، Gorgan Rod watershed) during wheat growing season. The results indicated that the annual actual wheat evapotranspiration derived from remote sensing as compared with FAO-penman-monteith equation had RMSE، MAE، ME and E of 18 mm، 16 mm، -1. 1 mm and 1. 91 percent، respectively.
  • H.Sohrabi, M. Mashal, Gh. Zarei, M. Shaghagh Page 232

    Saturated hydraulic conductivity () is one of the important physical features of soil that have wide usage in soil and water science. It is one of the important parameter in the irrigation and drainage، ground water flow، some of the road and structure project، river engineering etc. is the important parameter on cost of the projects so it is very important to achieve with most accuracy. The determination of has divided in two ways: laboratory and outdoor way. Outdoor way done in above or under the ground water، depend on the ground water depth. Guelph permeameter (GP) method has done on above the ground water. The GP method has a good accuracy in determination of. However، C is an important parameter in the two head GP. C is calculated with five methods (Pourshe، Pressure، Glour، Half-source and Numerical). Only problem of GP are the negative results that may have seen in some results. In this research the GP experiments were down with different ratio of in 18 holes (Max and Min H are 5 and 20 cm، respectively). Then and (matric flux potential) are determined by two head analysis of GP with different solution methods for well shape factor (C). Result showed if the Pourshe method was used for C factor calculation، negative results have been minimized and other methods for the C calculation (Pressure، Glover، Numerical and Half-source) have been produced low to high negative result of respectively. Pourshe and Pressure methods for C calculation cause the maximum negative result of respectively. So، three other methods of C calculation are suitable for determination of the. However، number of negative result for and are decreased when the increase.

  • A. Nourjou, M. Henareh, S. Hatemi Page 242
    Polyethylene mulch usually decreases water evaporation from soil surface، control weeds and increase yield crops. In order to study the effects of black mulch on tomato yield، yield components and water consumption efficiency an experiment was conducted in Kahriz Station (Urumia، Iran) for two years (2005-2007). The experiment was carried out at split plot factorial in CBR design with four replication in a loamy silt soil. Experimental treatments were row spacing (100 and 120 cm)، in-row spacing (30 and 40 cm) and black plastic. The treatments of black plastic were: full ridge and half furrow were covered by mulch; full furrow and half ridge were covered by mulch and control (no mulch) respectively. Each plot was irrigated separately. The results indicated that mulch was effective on yield and yield ingredients (weight fruit and fruits number per plant) and interaction on yield ingredients at 1%. The best treatment of mulch for yield increase، earliness and weed control was full ridge and half furrow. Interaction of plant density and mulch affected only earliness and stem length. Water use effeciency (WUE) was increased by using mulch. Water decreased 28. 8 % and 41. 3 % in full ridge and half furrow and full furrow and half ridge respectively in comparison with control. The best treatment according on WUE was full furrow and half ridge covered by mulch and 100×30 sowing pattern with 33 kg. m3.
  • M. Fazeli, M. Shorafa, F. Sarmadian Page 251
    Accurate irrigation planning needs soil water content monitoring. Determining of soil properties، such as soil water content، that show spatial variability، in form of a global quantity and neglecting its spatial variability، is not adequate for site-specific-management. In this study، the estimation and mapping of soil water content، in field capacity (FC) and permanent wilting point (PWP)، were compared by global mean، inverse distance weighting (IDW) and ordinary kriging interpolation methods. Results showed that a clear spatial structure could be identified for both FC and PWP. Estimation accuracy increase for using of global mean، IDW and ordinary kriging methods respectively. These results suggest that kriged maps can be used for irrigation planning programs because as more accurate interpolation from water content at FC and PWP.
  • H. Hamidifar, M.H. Omid Page 263

    In this paper، the geometrical similarity of scour holes downstream of a sluice gate is studied experimentally. Although، nowadays a comprehensive understanding on scour of noncohesive sediments is attained، because of the complex nature of clay minerals، the scour of cohesive sediments has received less attention. 36 experiments with 12 hours run time، was carried out in a rectangular flume of 9 m length، 0. 6 m height and 0. 5 m width. Six mixtures of cohesive and noncohesive sediments with different fractions of clay minerals ranging from 10 to 40 percent were tested. The results show that the scour profiles are nonuniform across the flume width. Despite the noncohesive sediments، the scour hole in cohesive beds could not be introduced as a unique equation. Therefore، three different types of scour holes are distinguished and in each case، graphs and equations are presented to determine the shape of the hole. Also، a novel equation is proposed to calculate Bw parameter which is used to nondimensionalize the scour hole. Finally، the effect of tailwater depth is investigated.

  • H.A. Alizadeh, B.Nazari, M. Parsinejad, H. Ramezani, Eetedali, H.R. Janbaz Page 273
    Water shortage has always been the main limiting factor of agricultural development in arid and semi-arid areas. Therefore، the improvement of the water use efficiency (WUE) has high importance in these areas. The simulation models of yield response to the water are expected to play an increasingly important role in the optimization of water productivity (WP) in agriculture. The AquaCrop model، which has recently been developed by FAO، predicts crop productivity، water requirement، and water use efficiency for different scenarios including water-limiting conditions. This model requires to the evaluated for different regions and crops. In this research the potential of AquaCrop model in simulating the yield response to water availability for wheat in Karaj climate was studied. For this reason، six irrigation treatments (20، 40، 60، 80 and 100% of the water requirement and single-irrigation) were studied. Results revealed that the model performed satisfactorily in simulation of grain yield، water use efficiency in all of the irrigation treatments with irrigation intervals of 7 days، but it was less satisfactory in simulating treatments with irrigation intervals of 14 days. In addition، results showed that the model didn''t have a good performance when osmotic pressure of soil increased (when soil water content declined). However، the easiness of the AquaCrop model، the limited number of to input parameters، and the sufficient degree of simulation accuracy make it a valuable model for estimating crop productivity under different irrigation water levels conditions، supplementary and deficit irrigation، and on-farm water management strategies for improving the efficiency of water use in agriculture.
  • O. Nasiri Gheidari, A. Montazar, M. Momeni Page 284
    Because of unsuccessful performance in most of irrigation and drainage networks، it has become more essential to assess the performance of such systems more than it used to be. The objective of the present study is to investigate the importance of effective criteria on performance of irrigation and drainage networks. For that، a combined promising framework، Analytical Hierarchy Process (AHP) and TOPSIS technique، is considered. The survey is accomplished on the triple regions of Sefidrood Irrigation Network. Five attribute decisions include technical، management، environmental، economic and social criterion are considered as decision criteria and for each of them، 6، 7، 3، 8، and 3 sub-criterion are selected، respectively. The criteria and sub-criteria weights are computed using Expert Choice software by AHP method. Relative importance of each sub-criteria on the alternatives (Irrigation regions) is also calculated by TOPSIS technique. Results indicate that the management criterion by relative weight of 0. 384 has the greatest impact and environmental criterion by relative weight of 0. 09 has the lowest impact on the performance of the proposed irrigation network. Also، the efficiency of infrastructures and water cost attributes by weight of 0. 085 and 0. 007 have the most and less importance impact، respectively. Results reveal that Foomanat region by aggregate weight of 0. 555 is the most efficient irrigation region and Markazi region by weight of 0. 446 assigned the most unsuccessful performance among Sefidrood irrigation network regions. The sensitivity analysis demonstrates that the rank of irrigation regions may be changed as affected by reducing relative importance of technical and management criteria and increasing economic and social criteria. The proposed approach can synthesize various sets of criteria in the preference elicitation of performance، valuation and comparison of irrigation systems and their different parts.
  • A. R. Tavakoli, A. Liaghat, A. Alizadeh, Sh. Ashrafit., Oweis, M. Parsi Nejad Page 297
    In order to investigate the effects of limited irrigation (LI) scenarios on bread rainfed wheat (Triticum aestivum L.) on-farm experiments were conducted during the 2005-08 cropping seasons at multiple farms across benchmark watershed of Honam (Lorestan Province) in the upper KRB. The treatments included two main management (Traditional and advanced management) and four levels of limited irrigation (Rainfed، single irrigation of 50 mm at spring time، single irrigation of 75 mm at planting time and 125 mm irrigations at planting and spring times). The results of this study showed that under rainfed conditions، wheat grain yield of (2269 kg ha-1) increased by 33% as compared to TM (1726 kg ha-1). The optimal program was a combination of advanced agronomic management with LI options (single irrigation at planting time / or spring time). At this preferred program، maximum water productivity and net benefit were obtained. At rainfed conditions RWP of traditional management (0. 35 kg m-3) increased by 28. 6% as compared to advanced management (0. 45 kg m-3). The results showed that a single irrigation application at sowing or spring time (during heading to flowering stage) increased total water productivity (TWP) of wheat to an average range of 0. 57 to 0. 63 kg m-3 over the three growing seasons. The average irrigation water productivity (IWP) of wheat reached a range of 2. 15-3. 26 kg m-3 by using single irrigation at sowing or spring time. Supplemental irrigation at critical stages (planting time / or spring time)، deep root expansion، incrassating green canopy cover and its influence on evaporation control، were main reasons on effectiveness of limited irrigation. Low RWP (and yield) in farmers’ practices were mainly due to suboptimal agronomic management practices. These preliminary results confirm the potential of single irrigation and early/normal planting as an effective scheme to enhance productivity.
  • A. Alizadeh, H. Dehghani-Sanij, M. Moosavi Page 308
    In order to optimize irrigation water use in a sustainable agriculture different approaches are implemented. One of these methods is based upon the water extraction from soil. This methos is applicable if the amount of water needed by plant is measured by lysimeter or calculated by real time climatic data. In order to compare the differences between using 1- on farm real time data، 2- real time data from a climatic station outside and far from the field، and 3- using average data of meteorological data of the region an experiment was conducted on fodder corn crop in Karaj. Farms of cron were selected close to each other and were irrigated by similar centerpivots. In one the systems sencors were placed and meteorological parametes were measured. The system itself calculated evapotranspiration durin one cycle and replaced the same amount of water which has been evaporated. In other system this action was manually don by daily meteorological data of Karaj climatic station. The third farm was irrigated based on regional average data of meteorological station of Karaj. The results showed that in first trial 6838 cubic meter of water was used and and 78 tons. ha of cornwas harvested. Therfore water applicatioc was 11. 4 kg/m^3. The results for second and third trial were 7640، 78. 2، 10. 2 and 9350، 79. 9، 8. 5، respectively. This showed that if real time and on farm data of meteorological parametes are used for calcuilating irrigatin needs، yield could be increased by 27 percent.