فهرست مطالب

تولید گیاهان زراعی - سال هشتم شماره 2 (تابستان 1394)

مجله تولید گیاهان زراعی
سال هشتم شماره 2 (تابستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/08/01
  • تعداد عناوین: 10
|
  • محمد خادم پیر*، سرالله گالشی، افشین سلطانی، فرشید قادری فر صفحات 1-30
    سابقه و هدف
    غرقاب به شرایطی گفته می شود که قسمتی از ساقه گیاه در زیر سطح آب باشد. غرقابی باعث بسته شدن روزنه ها و کاهش غلظت اکسیژن در ریشه گیاه می شود، که این عمل تشکیل انواع گونه های اکسیژن فعال را در پی دارد. گونه های اکسیژن فعال باعث تنش اکسیداتیو می شوند. تنش اکسیداتیو در صورت شدید بودن منجر به آسیب غشا، پراکسیداسیون لیپید ها و کاهش فعالیت آنتی اکسیدان ها می شود. این عمل باعث نشت مواد از سلول و در صورت ادامه داشتن مرگ سلول را به همراه دارد. از طرف دیگر دوره غرقابی میزان کلروفیل های a و b به ویژه کلروفیل b را در گیاه کاهش می دهد. مجموع این عوامل باعث کاهش عملکرد در گیاه در اثر دوره غرقابی می شود. تغذیه مناسب می تواند اثرات مخرب تنش غرقاب را در گیاه کاهش دهد، بنابراین به منظور بررسی اثر تنش غرقابی و رژیم های مختلف تغذیه ای برخصوصیات آنتی-اکسیدانی، فلورسانس کلروفیل، میزان کلروفیل (a، b)، کارتنویید برگ و عملکرد دانه در گیاه سویا (Glycine max (L.) Merr) رقم DPX این پژوهش انجام شد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش به صورت گلدانی در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل، در سه تکرار در سال 1391 انجام شد. فاکتور های آزمایش شامل تیمار تغذیه نیتروژنی در سه سطح (1-عدم تلقیح به اضافه کود نیتروژنه 2- تلقیح با باکتری (Bradyrhizobium japonicum) 3- عدم تلقیح بدون کود)، شدت تنش غرقابی در چهار سطح (0، 5، 10 و 15 روز) و زمان اعمال تنش غرقاب مرحله زایشی (R2) بود. در این آزمایش صفاتی از جمله میزان فعالیت آنتی اکسیدان ها (آنزیم کاتالاز، آنزیم پرکسیداز، آنزیم اسکوربات پراکسیداز و آسکوربیک اسید)، میزان کلروفیل (a، b)، کارتنویید برگ، فلورسانس کلروفیل و عملکرد دانه در گیاه سویا اندازه گیری شد.
    یافته ها
    بر اساس نتایج این آزمایش حداکثر فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز در تیمار عدم تلقیح به اضافه کود در صفر روز غرقاب مشاهده شد. میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز و کاتالاز در تمام سطوح تغذیه ای تا 5 روز غرقاب روند افزایشی نشان داد اما در 10 و 15 روز غرقاب روند فعالیت این دو آنزیم رو به کاهش گذاشت. میزان تولید اسید آسکوربیک طی تنش غرقاب (از 0 تا 15 روز) در هر سه سطح تغذیه نیتروژنی روند افزایشی داشت. میزان فلورسانس کلروفیل، میزان کلروفیل (a، b) و کارتنویید در طول تنش غرقاب روندی کاهشی را نشان می داد. میزان کاهش کلروفیل b با افزایش زمان غرقابی بسیار بیشتر از کلروفیل a بود، که باعث شد نسبت کلروفیل b به کلروفیل a به شدت کاهش پیدا کند. همچنین نتایج این آزمایش نشان داد که بیشترین میزان عملکرد در تیمار صفر روز غرقاب عدم تلقیح به اضافه کود (30/32 گرم در بوته) و کمترین میزان عملکرد در تیمار 15 روز غرقاب عدم تلقیح بدون کود (10/2 گرم در بوته) بدست آمد.
    نتیجه گیری
    نتایج این آزمایش نشان دهنده رابطه بسیار قوی بین میزان نیتروژن در دسترس گیاه و میزان کارکرد سازوکار های مقابله با تنش (تولید آنزیم های آنتی اکسیدانت، رنگیزه های کمکی و...) در گیاه سویا طی تنش غرقاب است، به این صورت که هرچه میزان نیتروژن بیشتری در اختیار گیاه قرار بگیرد گیاه بهتر می تواند غرقابی را تحمل کرده و خسارات ناشی از آن بر عملکرد گیاه را کاهش دهد.
    کلیدواژگان: آنتی اکسیدانت، تلقیح با باکتری، سویا، غرقاب، فلورسانس کلروفیل
  • ابوالفضل درخشان*، جاوید قرخلو قرخلو، ناصر باقرانی صفحات 31-49
    سابقه و هدف
    در دو دهه گذشته در بسیاری از کشورهای آسیایی در پاسخ به افزایش هزینه های تولید، روش استقرار برنج از نشاکاری دستی گیاهچه ها به کشت مستقیم تغییر یافته است. تغییر روش استقرار برنج و به تبع آن شیوه های مدیریت آب، خاک ورزی و مهار علف های هرز در کشت مستقیم برنج منجر به تغییر در ترکیب و تنوع فلور علف های هرز می شود. همچنین، تعداد بیشتر گونه های هرز در شرایط خشکه کاری برنج می تواند منجر به کاهش کارایی راهبردهای مدیریت علف های هرز شود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی کارایی برخی علف کش های پس رویشی و فواصل بین ردیف های کاشت بر کنترل علف های هرز در کشت مستقیم برنج انجام شد.
    مواد و روش ها
    آزمایش در سال 1390 به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. فاکتورها شامل فاصله بین ردیف های کاشت برنج در سه سطح 15، 25 و 35 سانتی متر و کنترل علف های هرز در هفت سطح شامل کاربرد شش تیمار علف کشی پندیمتالین، بنتازون، پروپانیل + سینوسولفورون، اکسادیارژیل، کلودینافوپ پروپارژیل + «بروماکسینیل + ام. سی. پی. آ» + بنتازون، ستوکسیدیم سدیم + «بروماکسینیل + ام. سی. پی. آ» + بنتازون و تیمار عاری از علف هرز بود. هر کرت از طول به دو بخش تقسیم شد، یک بخش مورد تیمار قرار گرفت و بخش دیگر به عنوان شاهد بخش تیمار شده در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    افت حداکثر شاخص سطح برگ، حداکثر ماده خشک و حداکثر سرعت رشد برنج در اثر مصرف علف کش های بنتازون (بطور متوسط 68 درصد) و اکسادیارژیل (بطور متوسط 84 درصد) بطور معنی داری بیشتر از کاربرد علف کش پندیمتالین (بطور متوسط 47 درصد) و مخلوط علف کش ها (بطور متوسط 41 درصد) بود. همچنین، کمترین میزان کاهش شاخص های رشدی برنج در رقابت با علف های هرز در فاصله ردیف 15 سانتی متر مشاهده شد (بطور متوسط 44 درصد). فاصله ردیف به طور معنی داری عملکرد و اجزای عملکرد برنج را تحت تاثیر قرار داد. بطوریکه، کمترین میزان افت عملکرد شلتوک در فاصله ردیف 15 سانتی متر مشاهده شد (83 درصد). تاثیر هیچ یک از تیمارهای کنترل علف هرز بر عملکرد برنج مشابه با تیمار عاری از علف هرز نبود. با این حال، افت عملکرد برنج با کاربرد اختلاط های علف کشی ستوکسیدیم سدیم + «بروماکسینیل + ام. سی. پی. آ» + بنتازون (56 درصد)، پروپانیل + سینوسولفورون (59 درصد) و کلودینافوپ پروپارژیل + «بروماکسینیل + ام. سی. پی. آ» + بنتازون (59 درصد) به طور معنی داری کمتر از افت عملکرد بدست آمده با کاربرد سایر علف کش ها بود (بطور متوسط 86 درصد).
    نتیجه گیری
    کاربرد اختلاط های علف کشی مورد ارزیابی در این تحقیق باعث کمترین اختلاف بین شاخص های رشدی و عملکرد برنج در مقایسه با شاهد عاری از علف هرز شد. در این مطالعه، افت عملکرد برنج در کرت های آلوده به علف هرز در حدود 98 درصد بود. با در نظر گرفتن چنین افت عملکردی در شرایط عدم کنترل علف های هرز، افت عملکرد بدست آمده با تنها یک مرتبه کاربرد اختلاط های علف کشی در طی فصل رشد رضایت بخش به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: رقابت، شاخص سطح برگ، ماده خشک کل، مدل بتا
  • اسماعیل محمدی احمد محمودی *، بهنام کامکار، امید عبدی صفحات 51-76
    سابقه و هدف

    امنیت غذایی مهم ترین دغدغه بشر بر روی کره زمین بوده است. از سویی تولیدات کشاورزی همیشه با احتمال خطر در زمینه ی نوسان آب و هوا و تغییرات بازارهای بین المللی همراه بوده است، گرچه این احتمال خطر هرگز به طور کامل حذف نمی شود، اما می توان با تخمین میزان محصول قبل از فصل برداشت آن ها را به حداقل رساند. در این پژوهش روش های مختلف تهیه نقشه پوشش گیاهی جهت تعیین نقشه مطلوب عملکرد گندم مورد ارزیابی قرار گرفتند.

    مواد و روش ها

    به منظور مقایسه سنجش از دور و زمین آمار برای برآورد عملکرد گندم اراضی مزرعه نمونه، پژوهشی در سال زراعی 91-1390 انجام شد. جهت انجام عملیات میدانی، 101 نمونه گیاهی در مراحل پنجه زنی، آبستنی، پر شدن دانه و رسیدگی گیاه گندم (3 مرحله شاخص سطح برگ و زیست توده و یک مرحله عملکرد دانه) از 2500 هکتار اراضی گندم برداشت و متغیر های گیاهی اندازه گیری شدند. روش های درون یابی عمومی، جهانی و فصلی کریجینگ اعمال و مدل های مختلف نیم تغییرنما ترسیم و مدل مناسب برازش داده شد. دقت روش های درون یابی با کمک معیار های آماری مختلف ارزیابی شد. هم چنین در این تحقیق از 3 تصویر چندطیفی +ETM که با زمان انجام عملیات میدانی انطباق داشتند و همچنین 4 تصویر سال های قبل استفاده شد. 8 شاخص گیاهی از تصاویر استخراج و ارتباط بین آن ها و متغیرهای گیاهی استخراج و نقشه متغیرهای گیاهی با کمک تصاویر تهیه و ارزیابی شد. با برازش مدل لجستیک پیک بین مقادیر عملکرد و متغیرهای گیاهی، نقشه عملکرد با کمک سنجش از دور تهیه و با معیارهای آماری مختلف نقشه های عملکرد بدست آمده مقایسه شدند.

    یافته ها

    نتایج ارزیابی روش های درون یابی بیان گر برتری مدل های کروی، نمایی، گوسی و دایره ای نسبت به دیگر مدل ها بود. نتایج بررسی شاخص های استخراج شده از تصاویر ماهواره ای ارتباط معنی دار در سطح آماری 99 درصد بین متغیرهای گیاهی و شاخص های بدست آمده از تصاویر را در اواخر مرحله پنجه زنی نشان داد. ارزیابی نقشه های عملکرد پیش بینی شده برتری قاطع روش سنجش از دور را نسبت به زمین آمار نشان داد. نتایج بیان گر قابلیت تصاویر ماهواره ای در پیش بینی عملکرد گندم در اواخر پنجه زنی با 715 کیلوگرم در هکتار خطای برآورد است.‬

    نتیجه گیری

    با توجه به دقت مناسب تکنیک سنجش از دور نسبت به روش زمین آمار و علاوه بر آن آسان و کم هزینه بودن این روش در مقابل زمین آمار، استفاده از سنجش از دور و شاخص های گیاهی استخراج شده از تصاویر ماهواره های مربوط می تواند تحول جدیدی در برآورد عملکرد در مقیاس منطقه ای باشد. با توجه به این که تصاویر برداشت شده توسط ماهواره نمایشی واقعی از وضعیت محصول را تهیه می کنند، می توانند در مدل سازی رشد کمک قابل توجهی کنند.

    کلیدواژگان: گندم، سنجش از دور، زمین آمار، شاخص گیاهی، پیش بینی عملکرد
  • جعفر نباتی*، محمد کافی، سعید خانی&zwnjنژاد، علی معصومی، محمد زارع مهرجردی، احسان کشمیری صفحات 77-95
    سابقه و هدف
    کارکرد دستگاه فتوسنتزی گیاهان شور دوست قسمت عمده ای از تحمل به شوری این گیاهان را به عهده دارد. کوشیا (Kochia scoparia) به عنوان یک گیاه شور دوست در شرایط تنش شوری توانایی تولید زیست توده ی، بالایی دارد. مطالعه فتوسنتز و عوامل وابسته به آن در شرایط تنش شوری می تواند دیدگاه های فیزیولوژیک مناسبی را در درک رفتار این گیاه در مواجهه با تنش فراهم سازد. بنابراین آزمایش مزرعه ای به منظور اعمال تنش شوری همراه با حضور سایر عوامل محیطی و پرهیز از شرایط مصنوعی برای مطالعه فتوسنتز و عوامل وابسته اجرا شد.
    مواد و روش ها
    بنابراین به منظور بررسی اثر سطوح مختلف شوری بر برخی از خصوصیات فتوسنتزی توده های مختلف کوشیا، آزمایشی در قالب کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقات شوری قطب علمی گیاهان ویژه، دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال زراعی 88 به اجرا درآمد. دو سطح شوری با هدایت الکتریکی 2/5 و dSm-15/16 به عنوان کرت های اصلی و پنج توده بومی کوشیا شامل ارومیه، اصفهان، بروجرد، بیرجند و سبزوار به عنوان کرت های فرعی در نظر گرفته شدند
    یافته ها
    نتایج داد افزایش سطح شوری از 2/5 به dSm-15/16، تاثیر معنی داری بر میزان هدایت روزنه ای، تعرق، فعالیت فتوسنتزی در گیاه کوشیا داشت. با افزایش سطح تنش شوری از 2/5 به dSm-15/16، هدایت روزنه ای کوشیا 29 درصد، میزان تعرق 41/0 میلی مول بر متر مربع بر ثانیه و مقدار فتوسنتز 5/22 درصد افزایش یافت. از طرف دیگر افزایش سطح شوری تاثیر معنی داری بر غلظت کلروفیلa، کلروفیلb، کارتنوئیدها، عدد اسپد، دی اکسیدکربن زیر روزنه، عملکرد کوانتومی فتوسیستم II، میزان زیست توده، کارآیی مصرف آب و غلظت سدیم و پتاسیم در برگ و ساقه نداشت. اختلاف بین توده های مورد مطالعه از نظر کارآیی مصرف آب، سدیم برگ و ساقه معنی دار بود. بین توده های مورد مطالعه کوشیا، توده های اصفهان و سبزوار به ترتیب بیشترین و کمترین کارآیی مصرف آب را دارا بودند.
    توده های ارومیه و بروجرد با اختلاف 7/52 درصد به ترتیب کمترین و بیشترین غلظت سدیم در ساقه و با 75 درصد اختلاف به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار سدیم برگ را دارا بودند. برهمکنش سطوح شوری و توده های مورد مطالعه تنها از نظر میزان هدایت روزنه ای و کارآیی مصرف آب معنی دار بود.. هدایت روزنه ای در تمامی توده ها بجز توده سبزوار با افزایش شدت تنش شوری افزایش یافت، این میزان افزایش در توده های اصفهان، بیرجند، بروجرد و ارومیه به ترتیب 9/64، 0/39، 8/38 و 0/13 درصد بود. در توده های ارومیه و بروجرد با افزایش شدت تنش شوری، کارآیی مصرف آب افزایش پیدا کرد و در سایر توده ها این روند کاهشی بود و بیشترین کاهش مربوط به توده ی اصفهان بود. بررسی میزان همبستگی کلروفیلa با کلروفیلb، کاروتنوئیدها و کل رنگدانه ها در سطح شوری dSm-12/5 معنی دار و با افزایش سطح شوری به dSm-15/16 میزان این همبستگی ها افزایش یافت. در بین خصوصیات رنگدانه های فتوسنتزی تنها نسبت کلروفیل a به کلروفیل b، همبستگی مثبت و معنی داری با زیست توده نشان داد.
    نتیجه گیری
    به طور کلی مطالعه برخی از خصوصیات فتوسنتزی توده های مختلف کوشیا در شرایط آبیاری با آب شور نشان داد که این گیاه دارای تنوع فراوانی از نظر پاسخ فرآیندهای فیزیولوژیک به تنش شوری است، که می توان از این تنوع جهت اصلاح و گزینش گیاهان متحمل به شوری استفاده کرد.
    کلیدواژگان: تبخیر و تعرق، عملکرد کوانتومی، کلروفیل، هدایت روزنه ای
  • الهه احمدپور دهکردی، محمودرضا تدین* صفحات 97-117
    سابقه و هدف
    چغندرقند یک گیاه صنعتی و دومین گیاه زراعی قندی بعد از نیشکر است. آبیاری نقش مهمی در افزایش عملکرد و کیفیت چغندرقند ایفا می کند. استفاده از پساب در بخش کشاورزی یکی از راه کار های استفاده بهینه و بازچرخش آب می باشد. پسمان های تولید شده در صنعت تولید قارچ خوراکی که شامل بستر کشت قارچ می باشد، دارای ویژگی ها و پتانسیل لازم به عنوان یک ماده آلی اصلاح کننده برای کاربرد در زمین های کشاورزی می باشد. لذا با توجه به وجود کارخانه قند چهارمحال و امکان کشت گیاه چغندر قند در شهرکرد و با توجه به مساله کمبود آب در کشور و این منطقه و افزایش تولید پسماند های آلی، هدف از این پژوهش بررسی اثر آبیاری با پساب شهری و نوع کود مصرفی بر صفات کمی و کیفی چغندر قند می باشد.
    مواد و روش ها
    به منظور بررسی اثر آبیاری با پساب شهری و نوع کود مصرفی بر صفات کمی و کیفی چغندرقند، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد به اجرا درآمد. عامل اصلی شامل سه مرحله آبیاری با پساب شهری در مرحله 2 تا 4 برگی چغندر قند، 2- آبیاری با پساب شهری در مرحله 8 تا 12 برگی چغندر-قند و 3- آبیاری با آب معمولی (شاهد) و عامل فرعی آزمایش شامل چهار تیمار کودی: کود گوسفندی، کمپوست بستر قارچ، کود شیمیایی و بدون کود (شاهد) بود. در این پژوهش فاصله بین ردیف ها 50 سانتی متر و فاصله بوته ها روی ردیف 20 سانتی متر بود. صفات مورد بررسی شامل میزان پتاسیم و سدیم ریشه، نیتروژن مضره، شاخص قلیائیت، عیار قند، عملکرد ریشه و عملکرد قند ناخالص چغندرقند بودند. داده ها با نرم افزار آماری SAS آنالیز شدند. مقایسه میانگین عوامل آزمایشی با استفاده از آزمون حداقل اختلاف معنی دار (LSD) در سطح احتمال 1 درصد ارزیابی شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد استفاده از پساب در مرحله 8 تا 12 برگی به طور معنی داری سبب افزایش میزان پتاسیم ریشه، نیتروژن مضره، عملکرد ریشه و عملکرد قند نا خالص چغندر قند در مقایسه با آب معمولی گردید. اما عیار قند، تحت تاثیر تیمار آبیاری قرار نگرفت. همچنین بیشترین شاخص قلیائیت از تیمار آبیاری با آب معمولی به دست آمد. در بین تیمار های کودی نیز بالا ترین میزان پتاسیم ریشه، عملکرد ریشه، عملکرد قند نا-خالص و نیتروژن مضره به تیمار کود گوسفندی و همچنین بیشترین عیار قند به تیمار کمپوست بستر قارچ اختصاص داشت. کمپوست بستر قارچ در مقایسه با کود گوسفندی موجب تجمع کمتر نیتروژن مضره در ریشه چغندر قند شد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که هر چند پساب شهری حاوی مقادیر مناسبی از عناصر غذایی است اما به منظور حصول حداکثر عملکرد ریشه، استفاده از کود های آلی و شیمیایی موثر تر است. همچنین بررسی پارامتر های کیفی ذکر شده بیانگر آن است که تامین عناصر غذایی نمی تواند نقش موثری در بهبود صفات کیفی چغندر قند داشته باشد.
    کلیدواژگان: پساب شهری، چغندر قند، عیار قند، کمپوست بستر قارچ، نیتروژن مضره
  • طیبه جعفریان*، علی اکبر مقصودی مود صفحات 117-132
    سابقه و هدف
    لوله شدن برگ، به ویژه در غلات، مکانیسمی برای کاهش سطح برگ دریافت کننده نور روی برگ ها و در نتیجه کاهش میزان تابش وارده بر برگ، کاهش درجه حرارت آن و به دنبال آن کاهش تعرق گردد بدون اینکه در اثر کاهش سطح برگ یا کوچکتر شدن برگ ظرفیت فتوسنتزی آن کاهش یابد. در این تحقیق بررسی عکس العمل لوله شدن و رابطه آن با خصوصیات آناتومیکی برگ و تاثیر آن بر عملکرد و اجزا عملکرد چند رقم گندم ایرانی در شرایط تنش خشکی می باشد. در صورتی که از لحاظ این خصوصیات تنوع ژنتیکی وجود داشته باشد، نقش احتمالی آن ها در کاهش میزان تعرق در نهایت امکان اصلاح ارقام متحمل به تنش خشکی با استفاده از تغییر این صفات فراهم خواهد شد.
    مواد و روش ها
    به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر لوله شدن وارتباط آن با خصوصیات آناتومیک برگ، عملکرد و اجزا عملکرد، آزمایشی در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام گرفت. در این آزمایش پنج رقم گندم(شعله، امید، آذر2، آزادی، شاه پسند) و دو سطح آبیاری (آبیاری مطلوب، تنش در مرحله رویشی) در یک طرح (کرت های خرد شده) اسپلیت پلات در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. نمونه برداری جهت اندازه گیری درجه لوله شدن برگ، سطح ویژه و ضخامت برگ، مساحت و تعداد سلول بالیفورم در زمان ظهور سنبله انجام گرفت. اندازه گیری پارامترهای آناتومیک توسط نرم افزار Scion Image و تجزیه های آماری با نرم افزار SAS و MSTAT-C، میانگین داده ها با استفاده از آزمون حداقل اختلاف معنی دار با یکدیگر مقایسه شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در شرایط تنش خشکی مساحت و تعداد سلول های بالیفورم (بادکنکی)، ضخامت برگ، سطح ویژه برگ، عملکرد دانه، تعداد سنبله، تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه کاهش یافت در حالی که میزان لوله شدن برگ افزایش یافت. همبستگی منفی و معنی داری بین میزان لوله شدن برگ با عملکرد دانه و تعداد سنبله در واحد سطح مشاهده شد. بیشترین مقدار لوله ای شدن برگ در رقم شاه پسند بود که همراه با کاهش تعداد دانه در سنبله و عملکرد دانه آن نسبت به سایر ارقام شد. در عین حال در رقم آذر 2 با وجود لوله ای شدن برگ به دلیل عدم تاثیر منفی تنش خشکی بر سطح ویژه برگ و همچنین تاثیر کمتر اثرات نامطلوب تنش بر تعداد بذر در سنبله و تعداد سنبله در واحد سطح در این رقم نسبت به سایر ارقام، از عملکرد دانه بالاتری برخوردار بود.
    نتیجه گیری
    تنش خشکی باعث لوله شدن برگها و برخی از خصوصیات آناتومیک برگ گندم می شود. با در نظر گرفتن این که در شرایط تنش همبستگی منفی بین عملکرد دانه با لوله شدن برگ وجود دارد که در برخی ارقام قابل توجیه و در برخی دیگر قابل توجیه نیستند به نطر می رسد که بهتر است برای درک بهتر اثرات تغییرات آناتومیک و لوله شدن برگها بر عملکرد در شرایط خشک از لاین های ایزوژن استفاده نمود. کاربرد چنین خصوصیاتی در فرآیند گزینش و تحلیل نتایج آن ها می تواند موجب افزایش کارآیی گزینش ارقام متحمل تر شود.
    کلیدواژگان: تعداد سلول بالیفورم، سطح ویژه برگ، عملکرد دانه، ضخامت برگ، لوله شدن برگ
  • واحد باقری*، بنیامین ترابی صفحات 133-152
    سابقه و هدف
    باقلا یکی از مهمترین بقولات دانه ای در دنیا به شمار می رود. باتوجه به افزایش جمعیت دنیا و کاهش دسترسی به سایر منابع پروتئینی، تقاضا برای این گیاه رو به افزایش است. مدل ابزاری است که ما را در تفسیر و درک دنیایی که در آن زندگی می کنیم، یاری می کند. دانشمندان و مهندسین، از انواع مدل ها به عنوان ابزاری برای درک پدیده های مورد مطالعه استفاده می کنند. مدل ریاضی، معادله یا مجموعه ای از معادلات است که رفتار هر سیستم را به طور کمی توصیف می کند. پیش بینی دقیق فنولوژی گیاهان زراعی از ویژگی های ضروری مدل های شبیه سازی به شمار می رود. تولید و تسهیم ماده خشک در مدل های شبیه سازی گیاهان زراعی تا حد زیادی به وسیله زمان بندی مراحل نمو تنظیم می شود. برای پیش بینی رشد و عملکرد لازم است که زیرمدل های مربوط به فنولوژی، تولید و توزیع ماده خشک، تغییرات سطح برگ و موازنه آب خاک مورد مطالعه قرار گیرند. هدف از این مطالعه ساخت و ارزیابی یک مدل ساده رشد و عملکرد باقلا برای استفاده در تجزیه و تحلیل اثرات عوامل آب و هوایی، خاک، مدیریت زراعی و ویژگی های رقم زراعی بر عملکرد باقلا در شرایط گرگان بود.
    مواد و روش ها
    در مطالعه حاضر، برای پیش بینی عملکرد باقلا در شرایط گرگان، پارامترهای زیرمدل های مذکور با استفاده از داده های مربوط به تاریخ های کاشت مختلف و داده های مربوط به سایر پژوهشگران در نقاط مختلف دنیا برآورد گردید. با استفاده از مدل رشد و عملکرد، تغییرات روزانه مربوط به فنولوژی، ماده خشک، سطح برگ و موازنه آب خاک از طریق آمار روزانه هواشناسی (دمای حداقل، دمای حداکثر، مقدار تابش و میزان بارندگی) محاسبه شد و سپس عملکرد در پایان فصل رشد پیش بینی گردید. زیر برنامه موازنه آب خاک نیز برای شبیه سازی تغییرات آب خاک و تعیین شدت تنش در مدل گنجاده شده است. همچنین عملکرد شبیه سازی شده بر اساس پارامترهای به دست آمده و عملکرد مشاهده شده با یکدیگر مورد ارزیابی قرار گرفته اند.
    یافته ها
    عملکرد مشاهده شده در این مطالعه حدود 2500 تا 4520 کیلوگرم در هکتار با میانگین 3422 کیلوگرم در هکتار بود؛ در حالی که دامنه تغییرات عملکرد پیش بینی شده 2820 تا 3950 کیلوگرم در هکتار با میانگین 3478 کیلوگرم در هکتار بود. در این مطالعه همه نقاط در محدوده 85% از خط 1:1 قرار گرفتند. مقدار R2 برای مدل 67% برآورد شد. همچنین جذر میانگین مربعات انحرافات برابر 521 کیلوگرم در هکتار و ضریب تغییرات برابر 9/3% به دست آمد. برای ارزیابی مدل و مقایسه آن با واقعیت از برخی آماره ها استفاده شد. این آماره ها مبتنی بر اختلاف مقادیر شبیه سازی شده و اندازه گیری شده و آماره ها مبتنی بر همبستگی آن ها است.
    نتیجه گیری
    بنابراین، نتیجه گیری شد که مدل می تواند برای پیش بینی عملکرد باقلا در شرایط گرگان از دقت مناسبی برخوردار باشد. بدیهی است که مدل ها زمانی موثر واقع می شوند که با تحلیل شرایط فیزیولوژیک و اکولوژیک و با آزمایش ها و اندازه گیری های تجربی از سیستم به کار گرفته شوند.
    کلیدواژگان: باقلا، شبیه سازی، فنولوژی، مدل
  • سید ابراهیم سیفتی، سیده ساناز رمضان پور*، حسن سلطانلو، معصومه صالحی، نیازعلی سپهوند صفحات 153-169
    سابقه و هدف
    کینوا (Chenopodium quinoa، Willd) از خانواده ی تاج خروسیان، گیاهی با قدمتی بیش از 5000 سال، بومی منطقه آند در بولیوی، شیلی و پرو و دارای دانه های گرد و ریز است. کینوا در ترکیبات مختلف غذایی بعنوان غذا استفاده می شود، همچنین نحوه طبخ دانه های آن بصورت پلو مشابه برنج بوده و در کشورهای آمریکای جنوبی بنام برنج اینکا معروف است. ارزش غذایی بسیار بالای دانه یا بذر کینوا موجب مقایسه آن توسط سازمان خواروبار جهانی با شیر خشک گردیده است. باتوجه به کارایی ها و قابلیت تحمل کینوا به شوری و خشکی، مهمترین عاملی که کینوا را مناسب برای کشت در مناطق خشک و بیابانی مستعد کشت، می نماید، زودرسی آن است، چراکه در انتهای دوره رشد، خشکی یک مشکل مهم برای کینوا محسوب می شود، زودرسی یک استراتژی مهم برای کاهش اثرات آن است.
    مواد و روش ها
    جهت شناسایی ژنوتیپ هایی با عملکرد بالا و زودرس از بین ژنوتیپ های موجود، 5 ژنوتیپ گیاه جدید کینوا شامل ژنوتیپ های Ames13737، Ames13724، PI634919، PI510550 و PI665272 که از طریق مرکز ملی تحقیقات شوری یزد تهیه شده بودند، در سال 1392 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تکرار کشت و صفات مختلف مورفوفنولوژیک مرتبط با عملکرد (وزن هزاردانه، ارتفاع گیاه، طول ساقه، تعداد خوشه در گل آذین اصلی، قطر ساقه) و زودرسی (روز تا جوانه زنی، روز تا چهار برگی، روز تا تشکیل گل آذین، روز تا مرحله رنگی شدن گل-آذین، روز تا گرده افشانی، زمان شیری شدن بذر، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک) مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج تجزیه واریانس نشان داد ژنوتیپ ها برای 6 صفت از 12 صفت اندازه گیری شده دارای تفاوت معنی داری بود. براساس ضرایب همبستگی، بیشترین سطح همبستگی مثبت معنی دار بین روز تا ظهور و روز تا رنگی شدن گل آذین می باشد. نتایج ماتریس فاصله اقلیدسی نشان داد ژنوتیپ QA1 با QP1 و نیز QA1، QA2 و QP1 با یکدیگر کمترین و ژنوتیپ QA1 با QP3 بیشترین فاصله ژنتیکی را داشت. نتایج تجزیه به مولفه های اصلی، 3 مولفه را مشخص نمود که در مجموع 6/96 درصد از تنوع موجود در بین داده ها را توجیه نمود. مولفه اول (عملکرد) 5/45 درصد، مولفه دوم (جوانه زنی)، 4/40 درصد و مولفه سوم (ارتفاع)، 7/10 درصد از کل واریانس داده ها را توجیه نمود.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج تجزیه خوشه ای، دو صفت وزن هزاردانه و روز تا شیری شدن به عنوان مهم ترین صفات موثر بر انتخاب ژنوتیپ های کینوا جهت اصلاح ژنوتیپ های زودرس و با عملکرد بیشتر، شناسایی شدند. براساس نتایج تجزیه به مولفه های اصلی نیز مشخص گردید که ژنوتیپ های QA1، QA2 و QP1 به عنوان سه ژنوتیپ مناسب در برنامه های اصلاح بذر و ژنوتیپ QP2 که صفات رویشی در آن حایز اهمیت بود، می تواند به عنوان ژنوتیپ مناسب جهت برنامه های علوفه ای در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: کینوا، صفات مورفوفنولوژیک، تجزیه خوشه ای، تجزیه به مولفه های اصلی
  • فروهید بهشتی، الهام عزیزی*، حشمت سپهری مقدم صفحات 171-194
    سابقه و هدف
    از آنجا که گیاهان دارویی در عرصه های طبیعی در محدوده های جغرافیایی گسترده ای پراکنده بوده و جمع آوری و دسترسی به آنها از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست و از طرف دیگر استفاده از رویشگاه های طبیعی، جوابگوی نیاز صنایع داروسازی نخواهد بود، بنابراین، باید نسبت به کشت این گیاهان در سطوح زراعی اقدام نمود. در این راستا، انتخاب توده ها و اصلاح ارقام مناسب، آبیاری بهینه و تغذیه و مدیریت آن، نقش مهمی را در افزایش کمیت و کیفیت گیاهان دارویی و کاهش اثرات منفی ناشی از تنش های مختلف محیطی بر گیاهان خواهد داشت. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثر تنش خشکی بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و کیفی ارقام مختلف گیاه دارویی همیشه بهار در شرایط اعمال و عدم اعمال ورمی کمپوست انجام شد.
    مواد و روش ها
    به منظور بررسی اثر مقادیر ورمی کمپوست بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و کیفی ارقام مختلف همیشه بهار (Calendula officinalis L.) تحت سطوح تنش خشکی، آزمایشی به صورت گلدانی در شرایط طبیعی، در قالب اسپلیت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در دانشگاه پیام نور تربت حیدریه در سال 1392 به اجرا درآمد. تیمارهای مورد بررسی شامل دو عامل ورمی کمپوست در دو سطح 0 (عدم کاربرد ورمی کمپوست) و 50 درصد حجمی (نیمی از حجم هر گلدان خاک و نیمی ورمی کمپوست) و تنش خشکی در سه سطح آبیاری در محدوده ظرفیت زراعی (شاهد)، رطوبت 50 و 25 درصد ظرفیت زراعی به عنوان عوامل اصلی و هفت رقم همیشه بهار (چهار رقم ایرانی پر پر و کم پر اصفهانی، پر پر و کم پر تهرانی و سه رقم هلندی Faron، Golden yellow و Dandy) به عنوان عامل فرعی بودند. برای اعمال تنش خشکی، پس از تعیین حد ظرفیت زراعی خاک، آب از دست رفته در هر روز به روش وزنی تامین شد. صفات مورد ارزیابی شامل وزن خشک گل، برگ، ساقه و ریشه، وزن خشک کل گیاه، درصد اسانس و عصاره گل های گیاه بود.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که با اعمال ورمی کمپوست، کلیه صفات فیزیولوژیکی و درصد اسانس همیشه بهار افزایش یافت. با افزایش تنش خشکی تا سطح 25 درصد ظرفیت زراعی، میزان کاهش وزن خشک اندام های ساقه، ریشه، برگ و گل به ترتیب معادل 5/36، 8/43، 9/37 و 2/45 درصد در مقایسه با آبیاری در حد ظرفیت زراعی بود. با افزایش تنش خشکی تا آبیاری در 25 درصد ظرفیت زراعی، درصد اسانس نیز به مقدار 1/39 درصد کاهش یافت. ارقام مختلف از نظر اختصاص ماده خشک به اندام های مختلف، نسبت وزن خشک ریشه به اندام های هوایی و شاخص برداشت، متفاوت بودند. بیشترین وزن خشک گل در رقم Golden yellow بدست آمد که اختلاف آماری معنی داری با ارقام پر پر اصفهانی و تهرانی نداشت. ارقام کم پر و پر پر اصفهانی، پر پر تهرانی و Golden yellow دارای بیشترین درصد اسانس بودند. اثر متقابل ورمی کمپوست، تنش خشکی و رقم بر وزن خشک کل بوته، وزن خشک ساقه، وزن خشک گل و نسبت وزن خشک ریشه به اندام های هوایی از نظر آماری معنی دار بود. به طوریکه رقم Foren در شرایط عدم تنش خشکی و اعمال کود، بیشترین مقدار وزن خشک کل بوته و وزن خشک برگ، ساقه، ریشه و گل را به خود اختصاص داد.
    نتیجه گیری
    به طور کلی نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که واکنش ارقام مختلف به سطوح تنش خشکی و شرایط تغذیه ای متفاوت بود، ولی شرایط تغذیه ای بهینه توانست در بهبود رشد و عملکرد ارقام مختلف همیشه بهار موثر باشد و اثرات تنش خشکی را نیز تعدیل کند.
    کلیدواژگان: اسانس، وزن خشک، شاخص برداشت، نسبت وزن خشک ریشه به اندام های هوایی
  • مقاله کوتاه
  • رویا اکبری، علی مومنی* صفحات 195-207
    سابقه و هدف
    در سال های اخیر کشت دوبار در سال برنج در مازندران به دلایل شرایط اقلیمی مناسب مورد اقبال جدی قرار گرفته است. بطوری که پس از برداشت محصول اصلی برنج و در طی فصل تابستان امکان کشت مجدد در سطح وسیع و در بعضی از سال ها و شرایط آب و هوایی مناسب وجود دارد. لذا توسعه مدیریت های مناسب زراعی جهت تولید بهینه محصول ارقام مناسب برنج که جهت کشت مجدد پس از برداشت محصول اصلی برنج و در طی سال های اخیر معرفی شدند و ارایه این فنآوری ها به بهره برداران بسیار حائز اهمیت می باشد. بدین جهت این آزمایش به منظور مطالعه مناسب ترین زمان نشاکاری و میزان مصرف کود نیتروژن بر خصوصیات زراعی و عملکرد دانه رقم کوهسار در کشت مجدد برنج در موسسه تحقیقات برنج کشور در مازندران آمل در سال زراعی 1391 اجرا شد.
    مواد و روش ها
    در این آزمایش رقم برنج کوهسار مورد آزمایش قرار گرفت و اثر دو عامل 1) تاریخ نشاکاری در سه سطح به فاصله 10 روز (18 و 28 مرداد و 7 شهریور) و 2) میزان کود نیتروژن در سه سطح (صفر، 25 و 50 کیلوگرم در هکتار) در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار بررسی شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که اثر اصلی تاریخ نشاکاری بر صفات روز تا 50 درصد گلدهی، شاخص برداشت خوشه، تعداد دانه پر در خوشه و عملکرد دانه در سطح احتمال پنج درصد و ارتفاع بوته، سطح برگ پرچم، تعداد سنبلچه های پوک در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد. همچنین اثر میزان نیتروژن بر صفت تعداد پنجه بارور در بوته در سطح احتمال یک درصد و برهمکنش تاریخ نشاکاری و کود نیتروژن نیز بر صفات تعداد پنجه بارور در بوته و شاخص برداشت خوشه در سطح احتمال پنج درصد معنی دار شد. مقایسه میانگین صفات نشان داد که در تاریخ نشاکاری اول (18 مردادماه)، زودترین زمان کاشت در آزمایش، بالاترین میزان تعداد دانه پر در خوشه (93/74)، که جز مهم عملکرد می باشد، و عملکرد دانه (7/4194 کیلوگرم در هکتار) حاصل شد. صفاتی چون ارتفاع بوته، تعداد پنجه بارور در بوته و شاخص برداشت خوشه در دو تاریخ اول و دوم (18 و 28 مردادماه) بالاترین مقدار را نشان دادند.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج حاصل از بررسی دو عامل تاریخ نشاکاری و میزان نیتروژن مصرفی مشخص شد که نشاکاری زودتر برنج در تابستان جهت استفاده بهینه از تطابق خصوصیات رشد با شرایط اقلیم (دما و تشعشع) و توجه به مدیریت های مناسب در سیستم کشت مجدد می توان عملکرد مطلوبی تولید نمود.
    کلیدواژگان: پنجه بارور، کشت دوبار، کود نیتروژن، شاخص برداشت، عملکرد دانه
|
  • Mohammad Khadempir*, Serollah Galeshi, Afshin Soltani, Farshid Ghaderifar Pages 1-30
    er to investigated the effect of flooding, different nutrition levels an anti-oxidant characteristics, chlorophyll fluorescence, amount of chlorophyll (a, b) and Carotenoids leaves Soybean (Glycine max (L.) Merr), cultivar DPX research at the University of Agricultural Sciences and Natural Resources, Gorgan, in a completely randomized design to factorial arrangement with three replications was done in 2012. The experiment consists of three levels of nitrogen nutrition treatments factor (1 – non inoculation plus nitrogen fertilizer 2 - inoculated with bacteria (Bradyrhizobium japonicum) 3 - non inoculation without fertilizer) and flooding stress in four levels (0, 5, 10 and 15 days). Maximum enzyme activity of Ascorbate peroxidase was in first treatment (non inoculation plus nitrogen fertilizer) in flooded on day zero. Peroxidase and Catalase enzyme activity at all levels of the nutrition flooded up to 5 days at 10 and 15 days showed an increasing trend, but the flooding had reduced the activity of two enzymes. Flooding during the production of Ascorbic acid (from 0 to 15 days) was increased at all three levels of nitrogen nutrition. The amount of chlorophyll fluorescence, amount of chlorophyll (a, b) and Carotenoids showed a decreasing trend during flooding. Reduce the amount of chlorophyll a, was much more chlorophyll b. overall to intensity increases flooding increased activity of free radical resistance mechanism fall continues, the more damage will be flooded with increasing time.
    Keywords: soybean, Chlorophyll fluorescence, Flooding, Antioxidants
  • Abolfazl Derakhshan*, Javid Gherekhloo, Naser Bagherani Pages 31-49
    Background And Objectives
    Change in the method of crop establishment from traditional manual transplanting of seedlings to direct‐seeding has occurred in many Asian countries in the last two decades in response to rising production costs. Change of rice establishment methods as well as water management practices, tillage and weed control strategies in direct seeded-rice can leads to change in the composition and diversity of the flora of weeds. Also, Greater number of weed species in direct‐seeding of rice can reduce the effectiveness of strategies to manage weeds. Therefore, this work was conducted with the objective of evaluating the performance of some post-emergence herbicides and different row spacing for weed control in direct-seeded rice.
    Materials And Methods
    Experiment was conducted in a factorial arrangement using a randomized complete block design with three replications during 2011-2012 growing season. Factors consisted of crop spacing between the rows in three levels of 15, 25, and 35 cm and seven weed control methods including application of six herbicide treatments (pendimethalin, bentazon, propanil + cinosulfuron, oxadiargyl, clodinafop propargyl + "bromoxynil + MCPA" + bentazon and sethoxydim + "bromoxynil + MCPA" + bentazon) and weed-free treatment. The plots were divided into two sections, treatments were applied in a section and the other part of each plot was considered as the control of treated section.
    Results
    The loss of maximum leaf area index, total dry matter and maximum growth rate of rice caused by the use of bentazon (an average of 68%) and oxadiargyl (an average of 84%) herbicides were significantly greater than the application of pendimethalin (an average of 47%) and herbicides mixtures (an average of 41%). Also, the lowest reduction of rice growth indices in competition with the weeds was observed in 15 cm row spacing (an average of 44%). Row spacing significantly influenced the yield and yield components of rice. As, the lowest rice yield reduction was recorded in 15 cm row spacing (83%). Effects of none of the herbicide treatments on rice yield were similar to the weed-free treatment. However, the rice yield losses with herbicides mixtures of sethoxydim + "bromoxynil + MCPA" + bentazon (56%), propanil + cinosulfuron (59%) and clodinafop propargyl + "bromoxynil + MCPA" + bentazon (59%) were significantly lower than obtained yield reduction with the application of other herbicides (an average of 86%).
    Conclusion
    Application of herbicides mixtures evaluated in this study caused lowest differences between growth indices and yield of rice in comparison to weed-free control treatment. In this study, the rice yield loss in weed-infected plots was about 98 percent. Considering the yield loss in the absence of weed control, it is appears that to be satisfactory the yield loss obtained by only once application of herbicides mixtures during the growing season.
    Keywords: Beta model, competition, leaf area index, total dry matter
  • Esmaeil Mohammadi Ahmad Mahmoudi *, Behnam Kamkar, Omid Abdi Pages 51-76
    Background And Objectives

    Food security has been most important concern of the mankind on the earth. On the other hand, agricultural productions have always been face by risk probability in the case of weather and changes in international markets, however this risk probability never undeleted completely, but could be minimized that by pre-harvesting yield estimation. In this study, different methods of vegetation maps provision were involved toprovide a suitable pre-harvesting map for wheat yield.

    Materials And Methods

    For comparison of remote sensing and geostatistics-based methods capabilities in wheat yield predication in wheat fields, a survey was conducted in 2011-12 growing season. 101 plant samples were taken from 2500 hectare wheat fields in tillering, booting, seed filling and maturity stages (three times for leaf area index and dry weight and one sampling for yield) and related measurements were done. Ordinary, Universal and Disjunctive Kriging methods were applied and semivariograms were provided, then proper models were fitted. Different statistical indices were used to test the accuracy. Also, three +ETM images acquired by Landsat satellite were used which were matched by sampling dates. Four images for previous years also were used as needed. Eight plant indices were provided from aforementioned images and were compared with plant variables which were recorded or measured simultaneously, then related relations were determined and maps were provided. By fitting the logistic model between yield and plant variables, yield prediction maps were evaluated by remote sensing and, the obtained maps were compared using different statistical indices.

    Results

    Evaluation results of interpolation methods revealed that spherical, exponential, Gaussian and circular models were superior models in this study. Also, results on the survey indices derived from satellite images showed a significant relationship between the variables and indices derived from satellite images in the end of tillering stage. Assessment of generated yield maps, demonstrated pronounced superiority of remote sensing techniques compared with geostatistical-based analysis methods. The results demonstrated the capability of satellite images in regional scale to predict wheat yield (with 715 kg.ha-1 biass in tillering stage).

    Conclusion

    According to the acceptable accuracy of the remote sensing compared with the Geostatistics- based method along with ease of and low cost of this method, use of the remote sensing and satellite images – derived vegetation indices could be a new horizon in regional yield estimation. Since satellite images provide an actual representation from the crop status, could involve significantly to the growth modeling.

    Keywords: Wheat, remote sensing, geostatistics, vegetation index, yield predication
  • Pages 77-95
    Background And Objectives
    inFunction of the photosynthetic apparatus of halophytes plays an important role in their salinity tolerance. Kochia as a halophyte, is of high ability in biomass production in salinity stress conditions. Thus study photosynthesis and the related factors salinity stress can provide appropriate physiological view for better understanding of the plant mechanisms of in stress conditions. So a field experiment for evaluation photosynthesis and related factors at salinity stress in the real condition was done.
    Materials And Methods
    So an experiment was conducted as split-plot based on Complete Randomized Block Design with three replications to evaluate some photosynthetic characteristics of halophyte plant, Kochia scoparia, in different salinity levels at the Salinity Research Station of Ferdowsi University of Mashhad, Iran in 2009. Salinity as the main plot had two levels of 5.2 and 16.5 dSm-1 and five kochia ecotypes including Urmia, Isfahan, Borujerd, Birjand and Sabzevar were allocated as sub-plots.
    Results
    Results indicated that increased salinity level had significant effect on stomatal conductance, transpiration and photosynthetic activity. With increasing levels of salinity from 5.2 to 16.5 dSm-1, stomatal conductance, transpiration rate and photosynthesis activity increased 29%, 0.41 mM.m-2 and 22.5% respectively. In the other hand increased salinity level had no significant effect on chlorophyll a, chlorophyll b, carotenoids content, spad, Ci, quantum yield of photosystem II, biomass, water use efficiency and potassium and sodium concentration in leaf and stem. There were significant effect observed between ecotypes in water use efficiency and potassium and sodium concentration in leaf and stem. Urmia and Borujerd with 52.7 percent different respectively, minimum and maximum in stem sodium and 75 percent different respectively had highest and lowest in leaf sodium. Interaction between salinity levels and ecotypes showed the significant effect only in stomatal conductance and water use efficiency. Stomatal conductance increasing in all ecotypes, except of Sabzevar ecotype with increased salinity, this rate of increase in Birjand, Borujerd and Urmia, ecotypes respectively 64.9, 39.0, 38.8 and 13.0 percentage. water use efficiency increased by increasing salinity in Urmia and Boroujerd ecotypes and in other ecotypes, this trend were decline and Isfahan ecotype has highest decline rate. Significant correlation observed between chlorophyll a with chlorophyll b, carotenoids and total pigments in 5.2 dSm-1. Among the photosynthetic pigments, chlorophyll a to chlorophyll b ratio, showed a positive significant correlation with biomass.
    Conclusion
    Generally, the variation of photosynthetic characteristics responses to salinity stress in Kochia ecotypes was high which increases the possibility of using these characteristics in breeding programs.
    Keywords: Evapotranspiration, quantum yield, Chlorophyll, stomatal conductance
  • Mahmoud Reza Tadayon* Pages 97-117
    In order to evaluate the effect of some qualitative traits of sugar beet (Beta Vulgaris L.) under irrigation water quality and different types of fertilizers, a field experiment arranged as split plot in RCBD design with three replications at Research Station of Shahrekord University in 2013. The main factor include irrigation with urban wastewater at 2-4 leaf stage, 8-12 leaf stage and irrigation with tap water (control) and four types of fertilizer include sheep manure, spent mushroom compost, chemical fertilizer and no fertilizer (control) in sub-plot. The results showed that the plot irrigated with urban wastewater at 8-12 leaf stage significantly increased root potassium, α- amino-N, root yield and sugar yield of sugar beet compare to plot irrigated with tap water. But irrigated the plot with urban wastewater not significantly affected on the root sugar content. Besides, the maximum alcalite were belong to irrigation with tap water. Among all fertilizer treatments, the maximum root potassium, α- amino-N, root yield and sugar yield were belong to application of sheep manure and also, the highest sugar content was belong to the treatment of spent mushroom compost. Spent mushroom compost compare to sheep manure leads to significantly decrease of α- amino-N in root sugar beet.
    Keywords: amino, N, spent mushroom compost, sugar beet, sugar content, urban wastewater
  • Pages 117-132
    Leaf rolling, especially in cereals, Mechanisms for reducing the light receiving surface of the leaves to reduce transpiration rate in response to drought caused. To investigate the effect of drought stress on leaf rolling and leaf anatomical characteristics, Yield and yield components in field experiment was conducted Bahonar University. In this experiment, five varieties of wheat (Shole, Omid, Azar2, Shahpasand and Azadi) and two levels of irrigation (optimum irrigation, water stress at vegetative stage) in a split plot design in randomized complete block design with three replications were compared. The results showed that under drought stress area and the number of cells Baliform, leaf thickness, specific leaf area, yield and spike, number of grains per spike and grain weight decreased while increasing leaf rolling. Due to the significant negative correlation between leaf rolling and grain yield and number of spikes per unit area, Leaf rolling in the Shahpasand reduced the number of grains per spike and grain yield than the other varieties. While the Azar2 with leaf rolling, because of negative impact of drought stress on specific leaf area, and also, the effect of less Undesirable effects of stress on the number of seeds per spike and number of spikes per unit area compared to other varieties, The higher grain yield.
    Keywords: Number of cells Baliform, Grain yield, Leaf thickness, Leaf rolling, Specific leaf area
  • Vahed Bagheri*, Benyamin Torabi Pages 133-152
    To predict growth and yield, it is needed to study sub-models of phenology, dry matter production and partitioning, leaf area and soil water balance. In the present study, for predicting yield of faba bean under Gorgan conditions, parameters of sub-models were estimated using data of planting dates in Gorgan and data of other researchers in different regions of world. Daily variations of phenology, dry matter, leaf area and soil water balance were estimated using model and then final yield was predicted at the end of the growth season. Observed yields were between 2500 and 4520 Kg/ha, with average yield 3422 Kg/ha; while the predicted yields were ranged between 2820 and 3950 kg/ha, with average yield 3478 kg/ha. In this study, all points were in the rang of 85% from 1:1. The value of R2 was 0.67. In addition, values of RMSD and CV were 521 kg/ha and 3.9%, respectively. Therefore, it was concluded that this model has suitable precision for predicting yield under Gorgan conditions.
    Keywords: Simulation, Faba bean, Phenology, Model
  • S.E. Seifati, S.S. Ramezanpour*, H. Soltanloo, M. Salehi, N.A. Sepahvand Pages 153-169
    Background And Objectives
    Quinoa (Chenopodium quinoa Willd.) is a member of Amaranthaceae family that originated in the Andean region in Bolivia, Chile and Peru five thousands of years and it has a tiny and round seeds. Quinoa indifferentcombinations of diet used as food, as well as how to cook like rice grains and known as the Inca rice in the South American countries. World Food Organization compared quinoa with dry milk because of its high nutritional value. According toquinoa tolerance to drought and salinity, the most important factor that quinoa suitable for cultivation in arid and desert-prone culture is early maturity because at the end of the growing season, drought is a major problem for quinoa culture, early maturity is an important strategy to reduce drought effects.
    Materials And Methods
    In order to identify the variety with higher yield and early maturity, five genotypes of the quinoa include of Ames13737 (QA1),Ames13724 (QA2), PI634919 (QP1), PI51055 (QP2) and PI665272 (QP3) havereceived from National Salinity Research Center and planted in Agricultural Sciences and Natural Resources of Gorgan university under greenhouse condition in a completely randomized design with five replications. Some different morphophenological traits related to yield (1000- grain weight, plant height, stemheight, ear no. per main inflorescence and stem diameter) and early-maturity (germination (days), days to 4-leaf stage, days to inflorescence formation, days to inflorescence colouring, days to pollination, days to milky stage and days to physiological maturity) were evaluated.
    Results
    The results of analysis of variance indicated that evaluated genotypes hadsignificant differences for six traits of twelve measured traits. Correlation coefficient analysis indicated that the highest positive significant correlation was observed between the days to flowering and days to panicule colour change. The result of Euclidean distance matrix showed that QA1 with QP1 and QA1, QA2 and QP1 with each other, had the least genetic distance, the highest genetic distance was observed between QA1 and QP3. The results of principal component analysis (PCA) characterized three components that these justified 96.6% of the data variation. The first component justified (Yield) 45.5%, the second component (Germination) 40.4% and the third component (Height) 10.7% of the total diversity of the data.
    Conclusion
    Based on cluster analysis, thousand grain weight and day to milky stage were identified as the most important factors affecting the choice of quinoa genotypes to improve early-maturity genotypes with greater yield. The results of principal component analysis showed that QA1, QA2 and QP1 selected for seed breeding programs and also QP2 based on its important growth traits, were fitted as a genotype is used in forage breeding programs.
    Keywords: Quinoa, Morphophenological traits, Cluster analysis, Principal component analysis
  • Pages 171-194
    Background And Objectives
    Since medicinal plants in natural areas spread within the broad geographic limitations and collection and access to them is not cost-effective and on other hand, the use of natural habitats will not be enough for the pharmacy industry, therefore, it is necessary to grow these plants in agricultural areas. In this regard, the choice of the landraces and suitable cultivars and nutrition and irrigation management, play an important role in increasing the quantity and quality of medicinal plants and reduce the negative effects of various environmental stresses on plants. The present research aimed to study the effect of drought stress on some physiological and quality traits of calendula varieties under use and non use of vermicompost.
    Materials And Methods
    In order to investigate of the effect of vermicompost levels on some of physiological and qualitative traits of different varieties of calendula (Calendula officinalis L.) under different drought stress levels, a pot experiment was conducted as split factorial based on a randomized complete block design with four replications in Torbat- Heydariyeh during 2012-2013. Treatments included vermicompost in two levels (0 and 50 valium percentage; the half volume of pot was soil and half volume, vermicompost) and drought stress in three levels (100, 50 and 20 percentage of field capacity) in main plots and seven varieties (low petals and many petals of Tehran and Esfahan as Iranian varieties and Faron, Golden yellow و Dandy as Netherland varieties) in sub plots. For applying water stress, after determining field capacity of soil, water loss per day was provided by weight method. Meatured traits included total dry weight, flower, leaf, stem and root dry weight, essential oil percentage and flower’s extract.
    Results
    The result indicated that with vermicompost applying, total physiological traits and essential oil percentage of calendula were increased. With increasing in drought stress to 25 percentage of field capacity, stem, root, leaf and flower dry weights decreased 36. 5, 43. 8, 37. 9, 45. 2 percentage compared to irrgation in field capacity, respectively. With increasing drought stress to 25 percentage of field capacity, essential oil percentage of calendula was decreased (39. 1%). Different varieties were different for root to shoot dry weight ratio and harvest index. The highest flower dry weight was obtained in Golden yellow variety that it had n’t significant difference with many petals of Esfahan and Tehran. The highest essential oil percentage was observed in low petals and many petals of Esfahan, many petals of Tehran and Golden yellow. The intraction effect of vermicompost, drought stress and variety was significant on total dry weight of plant, stem, flower and root to shoot dry weight, statistically. The hieghst total, leaf, stem, root and flower dry weight were observed in Foren variety under field capacity and fertilizer appling.
    Conclusion
    Generally, the study results showed that the reaction of varieties to drought stress levels and nutritional condition was different, but optimum nutritional status could improve the growth and yield of calendula varieties and also adjust the effects of drought.
    Keywords: essential oil, dry weight, Harvest index, root to shoot ratio
  • Roya Akbari, Ali Momani* Pages 195-207
    Background And Objectives
    Recently, double-cropping of rice in Mazandaran due to favorable climate condition is highly interested by the rice farmers. So that, after harvesting of main crop of rice, farmers can grow again one crop of rice during summer, especially in the years which climate conditions are suitable for double cropping of rice in a rice-rice growing system. Therefore, development of suitable field practice and management to produce optimum level of grain yield of cultivars which released for double cropping rice system is crucial. Hence, this experiment was carried out to develop a suitable field practices, including transplanting date and nitrogen (N) application rate on Kuhsaar cultivar in a double - cropping system of rice in Mazandaran, Amol during 2012.
    Materials And Methods
    With this experiment rice cultivar so called Kuhsaar was used and the effect of two factors studied in this experiment including: 1) transplanting date in three levels (10 days interval started from 9th August 2012), and 2) nitrogen fertilizer rates (0, 25 and 50 Kg/ha) were tested in a factorial experiment arranged in Randomized Complete Blocks Design (RCBD) with 3 replications.
    Results
    Results of analysis of collected data in this experiment indicated that the effect of transplanting dates was significantly different for traits such as days to 50 percent flowering, harvest index, number of filled grain/panicle, and grain yield (α < 0.05), and plant height, flag leaf area, un-filled spikelet /panicle (α < 0.01). Also, effect of nitrogen rate was significant for effective tillers/plant (α < 0.01), and interaction of transplanting date/ nitrogen rate was also significant for two traits including effective tillers/plant and harvest index. Traits mean comparison through least significant differences (LSD) method showed that 1st transplanting date (August 9th) performed a higher number of grain/ panicle (74.93), as the main component of grain yield, with a maximum grain yield (4194.7 kg/ha). We found that traits such as panicle/plant and panicle harvest index (PHI) were in maximum level in 1st and 2nd dates (19th and 29th August) of transplanting.
    Conclusion
    According to the results of testing two factors of interest, including transplanting dates and nitrogen application rates we found that through transplanting of this cultivar earlier on 9th August in summer that climate factors affecting plant growth such as temperature and radiation which are in optimum condition could be suitable field practices in a rice-rice cultivation system, will produce the optimum amount of grain yield.
    Keywords: Double, cropping, Effective tiller, Grain yield, Harvest index, Nitrogen fertilizer