فهرست مطالب

فصلنامه فلسفه دین
پیاپی 3 (پاییز 1384)

  • تاریخ انتشار: 1384/08/11
  • تعداد عناوین: 9
|
  • محمد محمد رضایی، حسن مهرنیا صفحه 5
    اثر حاضر برآن است تا فرآیند دیالکتیک و خودآگاهی را در نزد فیلسوفانی چون افلاطون،ارسطو،کانت،فیخته،شلینگ و هگل مورد بررسی قرار دهد. آن چه بر سرتاسر این نوشتار سایه افکنده است، رویکرد هگل به مبحث دیالکتیک و خودآگاهی و انتقادهای او بر دیالکتیک مورد نظر فیلسوفان گذشته و تکمله هایی است که بدانها افزوده است. هگل در کتاب علم منطق و نیز دایر? المعارف علوم فلسفی تلاش می کند تا از یک سو یک جانبه گرایی فیخته و ارسطو و توجه صرف آن ها به عالم ذهن را با عینیت گرایی شلینگ و نیز منطق رواقی درهم آمیزد وبدین طریق میان اندیشه و هستی، یا اثبات و ثبوت پیوند برقرار کند. و از سوی دیگر با ارایه تفسیری افلاطونی از دیالتکتیک کانت، آنها را دو پایه تثلیث دیالکتیکی خود قرارمیدهد. هگل در ادامه بحث به تدریج به طرح نظریه خواجه و برده می پردازد و از این رهگذر پا به وادی شکاکیت می گذارد و آن را برون شدی از حالت «حرمان» یا «شعور اندوهبار» و گذار به مرحله دین میداند.
    کلیدواژگان: دیالکتیک، منطق و پدیدار شناسی، شناخت و خودآگاهی، تاریخ، تضاد، صیرورت، ترفع، شکاکیت، شعوراندوهبار
  • حجت الاسلام سیدعلی علوی قزوینی صفحه 29
    مساله صفات خداوند و کیفیت اتصاف ذات اقدس ربوبی به اوصاف کمالیه،و ارتباط آن با توحید حقیقی و خالص پروردگاراز اساسی ترین مسایل معرفتی در حوزه مبداشناسی است که از دیرباز مورد توجه فرقه های مختلف اسلامی قرار گرفته، و بویژه در مکتب اهل بیت (ع) به آن توجه خاص مبذول شده و وروایات متعددی نیز از ائمه معصومین (ع) در این موضوع صادر شده است، و در این راستا نظریه های گوناگونی از سوی متکلمین و فلاسفه و عرفاء و سایر اندیشمندان اسلامی به منصه ظهور و بروز رسیده است، در این مقاله سعی شده است تا با مروری بر آراء و نظریات اندیشمندان اسلامی و خصوصا اندیشه های ارزشمند حکیم فرزانه و عارف و اصل مرحوم قاضی سعید قمی (ره)- شارح کتاب شریف «توحید» تالیف ابی جعفرمحمدبن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق که برگرفته از روایات معصومین (ع) می باشد – به درک صحیحی از این مساله نایل شویم. ان شاءالله.
    کلیدواژگان: اوصاف خداوند، قاضی سعید قمی، نفی صفات از خداوند، زیادت صفات بر ذات عینیت صفات با ذات، صدرالمتالهین شیرازی، علامه طباطبایی، حکیم سبزواری
  • ابوالفضل ساجدی صفحه 53
    شناخت چیستی و هویت دین در دین پژوهی معاصر اهمیتی شگرف دارد زیرا بسیاری از نزاع های پژوهشگران این عرصه با نوع تعریف آنها از دین پیوندی وثیق دارد و بدون ابهام زدایی از هویت دین ورود به بسیاری از چالش های دین شناسی نزاعی بی حاصل و عقیم است. این امر در جای جای عناوین دین پژوهی معاصر چون زبان دین، عقل و دین، کثرت گرایی دینی، رابطه دین و آزادی، دین و هنر، دین و توسعه و سایر مباحث چالش زای موجود... اثرگذار و تعیین کننده است. مقاله ی حاضر کاوشی در شناخت هویت دین است. در این رابطه ابتدا از مباحثی چون هدف از هویت شناسی دین، مشکلات پژوهش در این موضوع و معانی لغوی دین سخن به میان آمده است. پس از طی گفتار مقدماتی، فصولی به دیدگاه متفکران غربی، سپس اندیشوران اسلامی و سرانجام نظر برگزیده اختصاص یافته است. دین پژوهان و متکلمان غربی تعاریف فراوانی برای دین ارایه داده اند که به رغم کثرت و تنوع، آنها را درسه دسته جای داده ایم: تعاریفی با محوریت خدا،حقیقت یا ارزش غایی،تعاریف کارکردی،و تعاریف شهودگرایانه،تعاریف متکلمان اسلامی را نیز به دو نوع عام و خاص تقسیم کرده و در تعاریف عام، نظرات علامه طباطبایی و آیات جلیل القدر سبحانی،جوادی آملی و مصباح بیان و ارزیابی شده است. سپس تعریف دین از منظر قرآن و روایات آمده است. در نهایت، نتیجه گیری و بیان تعریفی عام،شامل ادیان الهی و غیرالهی، و سپس خاص ادیان الهی عرضه شده است.
    کلیدواژگان: دین، هویت شناسی، کلام، کارکردهای دین، متکلمان غربی و اسلامی
  • حجت الاسلام سید اسحاق حسینی کوهساری صفحه 81
    مقاله پیش رو پس از ذکر مقدمه و ضرورت بحث به این سه سوال محوری موضوع پاسخ داده است: 1. آیا اساسا علوم و فلسفه میتوانند وصف اسلامی و غیر اسلامی به خود بگیرند؟ 2. آیا ماهیت فلسفه رایج عربی است؟ 3. آیا ماهیت فلسفه رایج اسلامی است؟ با نقد و بررسی سخنان منتقدین، اسلامی بودن فلسفه به اثبات رسید. و به پرسش دوم پس از نقل و بررسی نظریات نژادگرایانه مستشرقان و نژادگرایانه عربی پاسخ منفی ونیز نقد و بررسی شده است. پرسش سوم، در آغاز نظریه یونانی بودن ماهیت فلسفه رایج مسلمان ها با توجه به نظریه سهروردی در پیشینه فلسفه اسلامی و توجه به حوزه اسکندریه،انطاکیه،سریانی،ایران باستان و هند نفی شد. سپس به نقل و نقد نظریه تفکیک پرداخته و در پایان نظریات علامه طباطبایی و شاگردان او در ماهیت اسلامی بودن فلسفه رایج نقل و انتقادات منتقدان هم پاسخ داده شده و مقصود از ماهیت اسلامی داشتن فلسفه به خوبی روشن شده است.
    کلیدواژگان: فلسفه اسلامی، فلسفه عربی، فلسفه یونانی، نظری تفکیک، ماهیت فلسفه اسلام
  • حسین معصوم صفحه 107
    دیالکتیک از نظر لغوی به معنای فن مباحثه و از نظر فلسفی دارای معانی مختلفی است، مانند دیالکتیک زنون،دیالکتیک سوفسطاییان،دیالکتیک سقراط،دیالکتیک افلاطون و... به نظر افلاطون یکی از ویژگی های دیالکتیک این است که آن، مخرب فرضیات است. حال سوال این است که تخریب فرضیه یعنی چه؟ دیالکتیک دو مرحله دارد: 1- دیالکتیک صعودی 2- دیالکتیک نزولی آیا انسان،فطرتا مطلق خواه است؟ این مقاله به بحث و بررسی مسایل فوق می پردازد.
    کلیدواژگان: دیالکتیک، افلاطون، صورت اعلی، مطلق، فلسفه افلاطون
  • محمد رسول آهنگران صفحه 121
    علم بر دو قسم حصولی و حضوری است. قوام علم حصولی به حضور مفاهیم است و علم حضوری به وجود معلوم. شناختی که انسان میتواند به خدای متعال پیدا کند تنها از نوع اول است و معرفت به خدا از نوع دوم غیرممکن است. علم هرچند از جهت سبب و چگونگی به وجود آمدن،به دو دسته اکتسابی و شهودی انقسام پیدا میکند و اشخاص مهذب با پالایش روح از غبار معصیت میتوانند به نحو شهودی به باور در مورد خدا برسند، اما این بدان معنا نیست که علم آنها در این قالب از نوع حضوری است بلکه شناخت شهودی از جهت حصولی بودن فرقی با شناخت اکتسابی ندارد اگرچه از جهات دیگر میان این دو دسته علم اختلافات و تمایزاتی وجود دارد. تنها در صورتی میتوان باور داشت به این که خدای متعال را میتوان با علم حضوری شناخت که معتقد به وحدت شخصی میان خالق و مخلوق شویم. اگر کسی منکر این مبنا باشد، چنان که عقل و شرع وحدت شخصی را منکر بوده و هرکسی به معلومات فطری و باورهای اولیه عقلی خود نیز رجوع کند سستی و بی اساسی این مبنا را درمی یابد، در این صورت نمیتواند بپذیرد که به خدای متعال به نحو علم حضوری میتوان شناخت پیدا کرد. بنابراین چون مبنای وحدت شخصی میان خدا و مخلوقات با موازین عقلی و شرعی سازگاری ندارد لذا تنها از طریق علم حصولی خداوند قابل معرفت می باشد.
    کلیدواژگان: علم حصولی، علم حضوری، ذاتی، عرضی، برهان، کلیات خمس، محمول بالضمیمه، علم استدلالی و اکتسابی، علم شهودی و افاضی
  • محمد جواد رودگر صفحه 139
    نظریه ((فقر وجودی)) که در حکمت و عرفان به صورت عین ربط و نیاز بودن معلول به علت و ممکن به واجب یا ((نمود)) بودن ماسوای الهی و ظهور و تجلی ((بود مطلق)) آشکار شد ریشه در معارف و حیانی و قرآن کریم داشته و متعلق به ((قرآن)) است که به تدریج حکیمان الهی و عارفان صمدانی به دلایل آن پی برده اند. مقاله ای که پیش روی اصحاب حکمت و ارباب معرفت نهاده شد درصدد تبیین نظریه یاد شده در افق وحی و با رهیافتی حکمی – عرفانی است و ثمرات سلوکی فقر شناسی و فقرباوری در استکمال انسان را فرا روی مشتاقان کوی کمال و صراط سعادت قرار میدهد. امید است این نوشتار گامی به سوی حکمت قرآنی و اعتلای فهم خطاب محمدی (ص) قرار گیرد.
    کلیدواژگان: فقر وجودی، انسان، وحی، سلوک، کمال، فناء، وصال، خدا
  • یحیی کبیر صفحه 161
    تربیت همانا کشاندن آدمی است به سوی ارزش های والای انسانی، چنان که آن ارزش ها را بفهمد، بپذیرد،دوست بدارد و به کار آورد. انسانی که به این مقام دست یابد چه بسا به گزینش ارزش ها خواهد پرداخت و راهنما و تربیت کننده خویش خواهد شد و این برترین معنای تربیت است که همانا روکردن آزادانه و آگاهانه است به ارزشها. این مقاله به دنبال آن است که مبانی فلسفه دیدگاه افلاطون،در تربیت را به عنوان روکردن به ارزشهای حقیقی نشان دهد؛این رویکرد نه تنها درباره فرد، بلکه درباره جامعه و تکامل آن نیز درست است؛ زیرا جامعه نیز تنها آنگاه در راه تکامل خواهد بود که به ارزش های حقیقی رو کند و هرگاه همتش سستی گیرد و از ارزش های راستین روی برتابد و دلبسته ارزشهای دروغین شود به انحطاط می گراید. از همین روست که میتوانیم بگوییم اگرچه در شرایط عادی تنها بخش کوچکی از شرایط اجتماعی را میتوان به فرمان آورد و کنترل و برنامه ریزی کرد، اما با رویکرد تربیتی افلاطون بزرگ ترین وظیفه زمامداران هر جامعه فراهم آوردن این شرایط به گونه ای است که زمینه ای باشد برای امکان شکوفایی توانایی ها تکامل معنوی جامعه، یعنی رو کردن به ارزشهای انسانی.
    کلیدواژگان: فلسفه تعلیم و تربیت، فضیلت، اخلاق، روش سقراطی، خدا، روح
  • علی محامد صفحه 189
    حکما و فلاسفه، حکمت را که همان دانش بشری است به دو دسته اصلی تقسیم نموده اند:«حکمت نظری» و «حکمت عملی». حکمت نظری عبارت است از علم به حقایق اشیا و موجودات عالم هستی به قدر طاقت بشری و خود دارای بخش های مختلفی است، مانند طبیعیات، ریاضیات،فلسفه الهی و یا فلسفه با بعد الطبیعه. اما حکمت عملی دارای سه بخش عمده است، حکمت عملی شامل: اخلاق، تدبیرمنزل، سیاست مدن. اخلاق در یک اصطلاح مجموعه فضایل و رذایل است و خود دارای بخشهای زیادی است از جمله آنها اخلاق فردی است مانند رابطه انسان با خدای متعال از قبیل توکل، ایمان، تقوا، صبر و شکر. از آن جمله میتوان حب الهی را که از مسایل مهم اخلاق است مورد توجه قرار داد. این صفت محصولی از صفات دیگر است که قبل از آن وجود دارد، مانند زهد،توبه،ذکر و غیره و نیز اساس و زیربنای صفات دیگری برای انسان است، مانند شوق،انس،رضای الهی و غیره. هر مقامی که قبل از آن وجود داشته باشد مقدمه و زمینه ساز محبت است اخلاق اسلامی به رابطه انسان با خدا و رابطه انسان با خود و رابطه انسان با دیگران تحقق پیدا میکند و در رابطه انسان با خدا محبت الهی از بالاترین اهمیت برخوردار است زیرا هر مقامی که بعد از آن است نتیجه و ثمره محبت است. این محبت دو مرحله دارد: اول محبت عبد به خدای متعال و دوم محبت و دوستی خداوند متعال نسبت به بندگان خودش می باشد، و هر دو مرحله در قرآن و روایات تصریح شده اند که لازم است هر دو مرحله مورد بحث قرار گیرد.
    کلیدواژگان: حب الهی، حکمت نظری، حکمت عملی، اخلاق، فضائل، توبه، کر، انس، رضای الهی، عبد خدای متعال