فهرست مطالب

International Journal of Behavioral Sciences
Volume:5 Issue: 4, 2012

  • تاریخ انتشار: 1390/12/02
  • تعداد عناوین: 12
|
  • ندا نظربلند، پرویز آزادفلاح، علی فتحی آشتیانی، حسن عشایری، مجتبی خدادادی صفحه 287
    مقدمه
    در مطالعه حاضر بر پایه تعریف «گری» از رگه شخصیتی زودانگیختگی و با اتخاذ رویکردی شناختی- عصبی، تاثیرات این رگه برعملکرد حافظه کاری و برانگیختگی قشری پیشانی مورد بررسی قرار گرفته است.
    روش
    ابتدا 793 دختر دانشجوی 18 تا 28 ساله، مقیاس شخصیتی آیزنک و مقیاس بازداری/ روی آوری کارور و وایت را تکمیل نمودند و با توجه به نمرات شان در کرانه های بالایی و پایینی ابعاد برون گردی و نوروزگرایی به دو گروه 15 نفره رگه زودانگیختگی بالا (نوروزگرا / برون گرد) و رگه زودانگیختگی پایین (پایدار هیجانی/ درون‎گرد) اختصاص یافتند. در مرحله بعدی این دو گروه تکالیف حافظه کاری 1-back و PASAT و فراخنای ارقام (مستقیم و معکوس) را اجرا نمودند. نمره های نهایی آنها در این تکالیف به عنوان شاخص عملکرد حافظه کاری و میانگین فعالیت آلفای قشریEEG آنها در حین انجام تکلیف 1-back، به عنوان شاخص برانگیختگی قشری ثبت گردید. نتایج با استفاده از آزمون t برای گروه های مستقل مورد مقایسه واقع شد.
    یافته ها
    براساس یافته های این مطالعه، عملکرد دو گروه در تکالیف حافظه کاری تفاوت معناداری نداشت؛ در حالی که زمان واکنش آزمودنی های زودانگیخته در پاسخ گویی به تکالیف کمتر و تعداد خطاهای آنها بیشتر بود. نتایج بررسی برانگیختگی قشری نشان داد که آزمودنی های زودانگیخته، در حین انجام تکلیف حافظه کاری، برانگیختگی قشری بیشتری را در قشر پیشانی چپ تجربه نمودند.
    نتیجه گیری
    علیرغم تلاش مغزی بیشتر آزمودنی های زودانگیخته بالا در هنگام فعالیت حافظه کاری، نتایج عملکرد این حافظه در آزمودنی های زودانگیخته بالا و پایین تفاوتی ندارد. عملکرد تکانشی گروه زودانگیخته با شتاب بیشتر و دقت کمتر در انجام تکلیف حافظه کاری مشخص می گردد.
    کلیدواژگان: زودانگیختگی، حافظه کاری، برانگیختگی قشری، امواج آلفا
  • سیدعلی کیمیایی صفحه 297
    مقدمه
    این پژوهش، با هدف تعیین تاثیر تقویت هوش هیجانی بر کنترل رفتار قلدری نوجوانان انجام گرفت.
    روش
    طرح پژوهشی از نوع شبه تجربی (طرح پیش آزمون و پس آزمون) با گروه کنترل بود. بدین منظور از بین 100 دانش آموز مقطع راهنمایی که به صورت خوشه ایتصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند، تعداد 20 دانش آموز با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته قلدری به عنوان قلدر غربال و به صورت تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه هوش هیجانی شات بود که آزمودنی ها قبل و بعد از اجرای متغیر مستقل کامل نموده و در آخر مجددا مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قلدری نیز قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون t، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    بین هوش هیجانی و قلدری نوجوانان پسر همبستگی منفی قوی وجود داشت. همچنین تقویت هوش هیجانی نوجوانان قلدر با بهبود به کارگیری هیجان، تنظیم هیجان و ارزیابی و بیان هیجان، رفتار قلدری را کاهش می دهد. به علاوه، هوش هیجانی توانایی پیش بینی رفتار قلدری را به طور معناداری داراست.
    نتیجه گیری
    با توجه به شیوع رفتار قلدری در بین نوجوانان و پیامدهای منفی آن به نظر می رسد که آموزش مهارت های هوش هیجانی می تواند این نوجوانان را در به کارگیری، تنظیم و بیان هیجان های خود و درک هیجان دیگران یاری بخشیده و رفتار قلدری آنان را در بافت مدرسه کاهش دهد.
    کلیدواژگان: هوش هیجانی، قلدری، نوجوانان
  • گلناز بقایی مقدم، مختار ملک پور، شعله امیری، حسین مولوی صفحه 305
    مقدمه
    از آنجا که ناتوانی جسمی- حرکتی احتمالا می تواند باعث مشکلات متعددی از جمله مشکلات عاطفی و روانی شود، لزوم استفاده از روش هایی که این مشکلات را کاهش و یا برطرف سازد ضروری به نظر می آید. بنابراین، هدف از این تحقیق، تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی بر میزان اضطراب، شادی و کنترل خشم نوجوانان با ناتوانی جسمی- حرکتی بود.
    روش
    جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان با ناتوانی جسمی- حرکتی شهر اصفهان بود که از بین سه مدرسه استثنایی معلولین جسمی- حرکتی موجود در شهر اصفهان یک مدرسه به صورت تصادفی ساده انتخاب شد و از میان دانش آموزان این مدرسه 30 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه پرخاشگری (AGQ) و پرسشنامه پیرز-هاریس بود. ابتدا پیش آزمون بین دو گروه اجرا شد که تفاوت معناداری مشاهده نشد. سپس گروه آزمایش به مدت یک ماه آموزش مهارت‎های زندگی را دریافت کردند. در پایان، هر دو گروه مجددا مورد آزمون قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از آموزش مهارت های زندگی بین میانگین نمرات اضطراب، شادی و کنترل خشم دو گروه آزمایش وکنترل تفاوت معناداری وجود دارد.
    نتیجه گیری
    براساس یافته های این پژوهش توصیه می گردد از آموزش مهارت های زندگی برای کاهش میزان اضطراب، کنترل خشم و افزایش شادی نوجوانان با ناتوانی جسمی-حرکتی استفاده شود.
    کلیدواژگان: مهارت های زندگی، اضطراب، شادی، کنترل خشم، ناتوانی جسمی، حرکتی
  • بهرام جوکار، عظیمه سلیمی صفحه 311
    مقدمه
    این پژوهش با هدف انطباق و تعیین ویژگی های روانسنجی فرم کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان (SELSA-S) در ایران انجام شده است.
    روش
    در یک بررسی مقطعی، 329 دانشجوی (187 دختر و 142 پسر) دانشگاه شیراز به کمک فرم کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان و مقیاس چند بعدی ادراک حمایت اجتماعی و مقیاس رضایت از زندگی ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی، تحلیل عاملی و آزمون t تحلیل گردیدند.
    یافته ها
    پس از طی مراحل ترجمه فرم کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان و انطباق فرهنگی گویه های این مقیاس به منظور تعیین روایی مقیاس از روش های تحلیل عاملی و همبستگی با مقیاس ادراک حمایت اجتماعی و مقیاس رضایت از زندگی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی موید وجود سه عامل در مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان بود که به ترتیب احساس تنهایی رمانتیک، اجتماعی و خانوادگی نام گذاری شدند. نتایج همبستگی با سایر مقیاس ها نیز نشان از روایی همگرا و افتراق مطلوب پرسشنامه داشت. برای تعیین اعتبار مقیاس از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضرایب آلفا برای ابعاد رمانتیک، اجتماعی و خانوادگی به ترتیب برابر با 92/0، 84/0 و 78/0 بود.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد که فرم کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان از روایی و اعتبار بسیار خوبی در دانشجویان ایرانی برخوردار است و کارایی لازم را برای اندازه گیری احساس تنهایی در ابعاد رمانتیک، خانوادگی و اجتماعی دارد.
    کلیدواژگان: احساس تنهایی، اعتبار، روایی، مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان
  • سیده منور یزدی، غزال زندکریمی صفحه 319
    مقدمه
    این پژوهش به منظور بررسی انسداد فکر در یادگیری فضایی برای جستجوی هدف، متقابلا در یک مسیر مارپیچ و پلکانی در یک محوطه فروشگاهی مورد بررسی قرار گرفت.
    روش
    روش از نوع تجربی بود. پژوهش در یک محوطه فروشگاهی با 350 بوتیک مورد بررسی قرار گرفت. 100 نفر شرکت کننده به طور تصادفی انتخاب شدند که می بایست در دو مسیر پلکانی و مارپیچ با آدرس کلامی و آموزش تصویری (ارائه نقشه) به جستجوی هدف می پرداختند. متغیرهای پژوهش، آموزش در دو سطح کلامی و نقشه و مسیر در دو سطح مارپیچ و پلکانی بودند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که اثر انسداد فکر، زمانی که شرکت کنندگان در محوطه مارپیچ با آموزش کلامی رها می شدند، به طور قابل توجهی قوی تر بود. طبق نتایج بدست آمده توسط آنوای دو راهه، میانگین های مولفه مسیر در مقایسه با میانگین های مولفه آموزش، از معناداری بیشتری برخوردار بودند. به علاوه تعامل مسیر و نوع آموزش نیز معنادار بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های پژوهش تعامل آموزش و مسیر در آزمایش های یادگیری فضایی در انسان قابل توجه است. یافته های این پژوهش به خوبی تایید کردند که آموزش فضایی نسبت به آموزش کلامی، فرد را کمتر دچار انسداد فکر در یادگیری فضایی می کند.
    کلیدواژگان: یادگیری فضایی، جستجوی نهفته، انسداد فکر
  • عبدالزهرا نعامی، آذین تقی پور، عبدالکاظم نیسی صفحه 325
    مقدمه
    هدف از پژوهش حاضر، طراحی و برازش الگویی ساختاری از روابط علی بین فرهنگ سازمانی با اشتیاق شغلی، انگیزش شغلی و رفتارهای نوآورانه با میانجی گری توانمندسازی روانشناختی بود.
    روش
    این پژوهش از نوع مقطعی- توصیفی بود. آزمودنی های این تحقیق 226 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی بودند که با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب گردیدند و سپس پنج پرسشنامه شامل زمینه یابی فرهنگ سازمانی، توانمندسازی روانشناختی، اشتیاق شغلی، انگیزش شغلی و رفتارهای نوآورانه را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل عوامل تاییدی و الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS-16 به کارگرفته شد.
    یافته ها
    تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری، برازندگی الگو را با داده ها، مورد حمایت قرار دادند. یافته های پژوهش نشان می دهند که فرهنگ سازمانی به صورت غیرمستقیم از طریق توانمندسازی روانشناختی با انگیزش شغلی، اشتیاق شغلی و رفتارهای نوآورانه رابطه مثبت معناداری دارند و این بیانگر تایید فرضیه های پژوهش است.
    نتیجه گیری
    پیشنهاد می شود که مدیران با فراهم آوردن فرهنگی که در آن، کارها به صورت تیمی، توزیع اطلاعات عادلانه، تصمیم گیری مشارکتی، ارتباطات باز، پاداش های متناسب با عملکرد و جلسات اثربخش برگزار می شوند، زمینه را برای توانمندکردن کارکنان و به تبع آن افزایش انگیزش، اشتیاق شغلی و نوآوری بوجود آورند.
    کلیدواژگان: فرهنگ سازمانی، انگیزش شغلی، اشتیاق شغلی، رفتارهای نوآورانه، توانمندسازی روانشناختی
  • محمدعلی بشارت، فاطمه فیاض، حجت الله فراهانی صفحه 335
    مقدمه
    توانایی بخشودن از جمله متغیرهای مهم و اثرگذار بر سلامت روانی افراد است که در ادیان بزرگ سفارش فراوانی به آن شده است. این تاکید سبب شده است که بخشش در افراد مذهبی بیشتر از افراد غیرمذهبی باشد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه بخشش در سه گروه افسرده غیربالینی، افسرده بالینی و بهنجار بود.
    روش
    151 نفر شامل 60 نفر افسرده غیربالینی، 31 نفر افسرده بالینی و 60 نفر بهنجار که به صورت در دسترس از کلینیک های روانشناسی و مشاوره شهر تهران انتخاب شده بودند، پرسشنامه های بخشش و افسردگی بک را تکمیل نمودند.
    یافته ها
    نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد گروه بهنجار بخشنده تر از افراد افسرده غیربالینی و افسرده بالینی بودند اما برخلاف انتظار، بین گروه افسرده غیربالینی و افسرده بالینی تفاوت معناداری از نظر توانایی بخشودن وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    ویژگی های روانشناختی افراد افسرده به خوبی ناتوانی آنها را در بخشش نشان می دهد. شناخت تفاوت بین دو گروه افسرده بالینی و افسرده غیربالینی در توانایی بخشودن با توجه به تازگی حوزه مورد مطالعه نیازمند پژوهش های دقیق آتی است.
    کلیدواژگان: بخشش، افسردگی، دین، روانشناسی دینی
  • فرهاد تنهای رشوانلو، الهه حجازی صفحه 343
    مقدمه
    هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ادراک از سبک های فرزندپروری (درگیری، حمایت از خودمختاری و گرمی) پدر و مادر با ابعاد عزت نفس دانش آموزان دبیرستانی بود.
    روش
    در این پژوهش 352 (205 پسر و 147 دختر) دانش آموز دبیرستانی، از طریق نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند و دو مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت و مقیاس ادراکات والدینی را کامل کردند.
    یافته ها
    نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که سبک های فرزندپروری پدر و مادر توان پیش بینی عزت نفس فردی، تحصیلی، خانوادگی و کلی دانش آموزان را دارند. سایر نتایج گویای آن بود که تفاوت معناداری میان دختران و پسران در ابعاد عزت نفس و عزت نفس کلی وجود ندارد و تاثیرات سبک فرزندپروری پدر و مادر بر عزت نفس دختران و پسران متفاوت است.
    نتیجه گیری
    در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که وقتی والدین حامی خودمختاری، درگیر و گرم هستند، فرزندانشان سطوح بالایی از عزت نفس را نشان خواهند داد.
    کلیدواژگان: ادراک از سبک فرزندپروری، درگیری، حمایت از خودمختاری، گرمی، ابعاد عزت‎نفس
  • جعفر انیسی، محمد مجدیان، محسن جوشن لو، زهرا گوهری کامل صفحه 351
    مقدمه
    فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو، پنج ویژگی شخصیتی (روان آزرده‎گرایی، برون گرایی، گشودگی، موافق بودن و باوجدان بودن) افراد را مورد سنجش قرار می دهد. در پژوهش حاضر اعتبار و روایی فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو مورد بررسی قرار گرفت.
    روش
    در یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی 630 دانشجو از بین دانشجویان دانشکده افسری به شیوه نمونه‎گیری دردسترس انتخاب شدند و فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو و پرسشنامه شخصیتی آیزنک بزرگسالان را تکمیل نمودند. داده ها با روش های آماری ضریب همبستگی پیرسن مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج بررسی اعتبار با استفاده از روش آلفای کرونباخ نشان داد که ویژگی های باوجدان بودن و روان آزرده‎گرایی به ترتیب آلفای 83/0 و80/0 و ویژگی های شخصیتی موافق بودن و برون گرایی به ترتیب آلفای 60/0 و58/0 داشتند، اما ویژگی گشودگی فاقد همسانی درونی قابل قبولی 39/0 بود. به علاوه در بررسی روایی همزمان مشاهده شد که ضریب همبستگی روان آزرده گرایی و برون گرایی در پرسشنامه نئو با روان آزرده گرایی و برون گرایی در پرسشنامه آیزنک به ترتیب معادل 68/0 و 47/0 بود.
    نتیجه گیری
    از پنج ویژگی شخصیتی فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو چهار ویژگی شخصیتی (باوجدان بودن، روان آزرده گرایی، موافق بودن و برون گرایی) دارای اعتبار مناسبی در دانشجویان افسری داشت. با توجه به نتایج بدست آمده، به نظر می‎رسد پرسشنامه شخصیتی نئو ابزار مناسبی برای تعیین ویژگی های شخصیتی دانشجویان افسری باشد.
    کلیدواژگان: شخصیت، پرسشنامه شخصیتی نئو، اعتبار، روایی
  • غلامرضا رجبی، سید اسماعیل هاشمی شیخ شبانی صفحه 357
    مقدمه
    هدف این پژوهش بررسی ویژگی های روانسنجی (اعتبار و روایی سازه) مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی تصوری بوده است.
    روش
    در این مطالعه 119 نفر از کارکنان سازمان آب و برق خوزستان از بین کلیه کارکنان شاغل در این سازمان به صورت تصادفی انتخاب شدند و به مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی تصوری و پرسشنامه بهداشت روانی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری AMOS-16 تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج بدست آمده در مورد همسانی درونی کل مقیاس و عامل‎های سه گانه بیانگر اعتبار بالای مقیاس بود. همبستگی بین هر یک از ماده های مقیاس با نمره کل ماده ها از 46/0 تا 76/0 متغیر و همگی معنادار بودند. ضریب روایی واگرا بین حمایت اجتماعی تصوری در کل و خرده مقیاس ها با بهداشت روانی معنادار بودند و نه برای خرده مقیاس دیگران مهم. بررسی ساختار عاملی اکتشافی با روش چرخش پروماکس در مقیاس حمایت اجتماعی تصوری سه عامل (دوستان، خانواده و دیگران مهم) که رویهم 48/70 درصد واریانس مقیاس تبیین کردند. همچنین براساس ساختار عاملی تاییدی مدل سه عاملی با یک اصلاح نسبت به مدل های یک و دو عاملی در جامعه برازنده‎تر است.
    نتیجه گیری
    با توجه به اعتبار و روایی مقیاس حمایت اجتماعی تصوری می توان از این مقیاس در محیط‎های بالینی و تحقیقاتی در امر پیشگیری و کاهش تنیدگی انسان‎ها استفاده کرد.
    کلیدواژگان: حمایت اجتماعی تصوری، ویژگی های روانسنجی، اعتبار، روایی
  • زهرا امین آبادی، محسن دهقانی، محمد کریم خداپناهی صفحه 365
    مقدمه
    هدف این پژوهش اعتباریابی و تحلیل عاملی پرسشنامه تنظیم هیجان شناختی بود.
    روش
    پرسشنامه 36 ماده‎ای تنظیم هیجان (CERQ) شناختی ترجمه و توسط متخصصین تایید و به همراه مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی در نمونه ای250 نفری از دانش آموزان 15 تا 17 ساله اجرا شد.
    یافته ها
    داده های جمع آوری شده مورد تحلیل عاملی اکتشافی قرار گرفت و نهایتا نسخه فارسی پرسشنامه با 26 ماده بدست آمد. در نسخه فارسی این پرسشنامه از 9 مولفه پرسشنامه تنها 4 مولفه باقی ماند.
    نتیجه گیری
    پژوهش حاضر به منظور اعتباریابی ابزار سنجش تنظیم هیجان شناختی در نوجوانان صورت گرفته است. پرسشنامه 26 ماده ای تنظیم هیجان با راه حل چهار عاملی دارای اعتبار مناسبی برای کاربرد در پژوهش های آتی می باشد.
    کلیدواژگان: تنظیم هیجان شناختی، پرسشنامه تنظیم هیجان شناختی، تحلیل عاملی، اعتباریابی
  • نازی رمضانی گل افزانی، محمدعلی مظاهری، رسول روش صفحه 373
    مقدمه
    پژوهش حاضر با هدف مقایسه سرسختی بین زوج های متقاضی طلاق و زوج های غیرمتقاضی طلاق انجام شده است.
    روش
    نمونه تحقیق شامل 90 زوج (30 زوج از هر گروه) است که به روش دردسترس از نوع جور کردنی انتخاب شدند. تمامی زوج ها به دو پرسشنامه مقیاس زمینه یابی دیدگاه های شخصی کوباسا و آزمون سازگاری زناشویی لاک-والاس پاسخ دادند. شاخص های بدست آمده از پرسشنامه ها با روش تحلیل واریانس دو راهه و اندازگیری های مکرر مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در زیر مقیاس های تعهد و کنترل مولفه سرسختی، میانگین نمرات گروه متقاضی طلاق از گروه متقاضی مشاوره بالاتر است. در مقیاس سرسختی کل نیز نمره گروه متقاضی طلاق از گروه متقاضی مشاوره به گونه معنادار بالاتر بود.
    نتیجه گیری
    درگیری میان اعضای خانواده از عمده ترین عوامل ایجاد استرس برای اعضای خانواده به حساب می‎آید و سرسختی یکی از مولفه های مهم و راهبردی کنارآمدن با استرس است. گروه زوج های متقاضی طلاق چون در پی فشار ناشی از تحمل تنش اغلب طولانی مدت تصمیم قاطع به جدایی گرفته اند، از تنش ها و استرس ناشی از تفکر در مورد تصمیم گیری رها شده اند، در حالی که گروه زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره به دنبال راهی برای رهایی از شرایط نامطلوب خویش هستند و شاید بتوان گفت همین نامشخص بودن نتیجه این تلاش و تحمل سطح بالای استرس، باعث شده تا سرسختی در این افراد کمتر از گروه متقاضی طلاق باشد.
    کلیدواژگان: سرسختی، سازگاری زناشویی، طلاق، زوجین
|
  • Neda Nazarboland, Parviz Azadfallah, Ali Fathi-Ashtiani, Hassan Ashayeri, Mojtaba Khodadadi Page 287
    Introduction
    This study was conducted on Gray’s description of the impulsivity trait and its impact on working memory performance and cortical arousal of the frontal cortex with a cognitive neurological approach.
    Method
    At first, 793 female students who were 18–28 years old completed the Eysenck Personality Questionnaire and the Carver and White’s Approach/Avoidance scale. Based on their scores, they were divided into a group of 15 subjects whose scores were in the upper distribution of Neuroticism and Extraversion (N+E+) and another group of 15 subjects whose scores were in the lower distribution of those dimensions (N-E-). They then performed a package of working memory tasks, including 1-back, Paced Auditory Serial Adding Test (PASAT), and forward and backward Digit Span. The total scores in each task were used as an indicator of working memory performance, and EEG alpha oscillations during the 1-back task were used as a cortical arousal index. Data were analyzed using t-tests for independent samples.
    Results
    The results revealed that the groups had no significant differences in working memory performance, but impulsive subjects performed the tasks with less reaction time and with more errors. The results of alpha activity showed that impulsive subjects experienced higher left frontal cortical arousal during the task.
    Conclusion
    In spite of impulsive subjects’ higher mental efforts, their working memory performance was not significantly different than low impulsivity subjects. The careless and hasty performances of high impulsivity subjects in working memory tasks might be due to their impulsive characteristics.
  • Page 297
    Introduction
    This research was performed to study the efficacy of emotional intelligence reinforcement on controlling bullying behavior in teenagers.
    Method
    This research consisted of a qui-experimental type (pre-test and post-test) with a control group. Among 100 mid-school students that were selected by a cluster random sampling method, 20 students were selected with a bullying semi-structured interview as a bully and divided randomly into experimental and control groups. The investigational questionnaire was the Schutte Emotional Intelligence Quotient (EQ) questionnaire that both groups completed in two steps involving a pre-test and post-test. Finally, the subjects were interviewed with the bullying semi-structured interview. Deta were analyzed using t-tests, Pearson correlation coefficients and regression analysis.
    Results
    A strong negative correlation existed between the EQ of teenage boys and bullying. Thus, EQ reinforcement in bullying teenagers can lead to improved states of emotion, regulation, assessment and present emotion and reduced bully behaviors. Moreover, EQ can predict bullying behaviors significantly in the context of school.
    Conclusion
    Because bullying is highly prevalent in teenagers and has negative consequences, EQ skills training can help them with emotional adjustments, assessments, regulation, and the use of emotion and reduce bully behaviors in the context of school.
  • Golnaz Baghaei-Moghadam, Mokhtar Malekpour, Shole Amiri, Hosein Molavi Page 305
    Introduction
    Because physical-motor disabilities can lead to several emotional and mental problems, it is necessary to use solutions to reduce or alleviate such problems. Therefore, the purpose of this research was to determine the effectiveness of life skills training on anxiety, happiness, and anger control in adolescents with physical-motor disabilities.
    Method
    The subjects of this study included adolescents with physical-motor disabilities whose school was randomly selected out of three available schools in Isfahan. Thirty subjects were randomly selected from the students of that school. They were then divided into two groups: experimental and control groups. The tools used in this research were the Aggression Questionnaire and the Piers-Harris Questionnaire. A pre-test was administered to both experimental and control groups. Then, the experimental group was subjected to life skills training. A post-test was administered to both groups at the end of the training.
    Results
    The results of the covariance analysis showed that there were significant differences between the mean scores of anxiety, happiness, and anger control in the experimental and control groups on the post-test.
    Conclusion
    These findings recommend that life skills training is used to reduce anxiety, control anger, and increase happiness in physical-motor disabled adolescents.
  • Bahram Jowkar, Azimeh Salimi Page 311
    Introduction
    This study was conducted to examine the psychometric properties of the Persian short version of the Social and Emotional Loneliness Scale for Adults for its conformity in Iran.
    Method
    In a cross-sectional study, 329 (187 female, 142 male) students from the University of Shiraz were assessed using the short form of the Social and Emotional Loneliness Scale (SELSA-S) and the Satisfaction With Life Scale (SWLS) and Multidimensional Scale of Perceived Social Support (MSPSS). Data were analyzed using correlation coefficients, factor analysis and t-tests
    Results
    After the translation of the SELSA-S scale and the cultural conformity of its agents, the factor analysis of the convergent coefficients to MSPSS and SWLS methods were used to determine its validity. The results of the factor analysis revealed three factors in the SELSA-S scale that were described as a loneliness feeling in romance, in society, and in family. The results of the other convergent scales showed confirmatory validity and pertinent exploration of the questionnaire. To determine the reliability, Kronbach’s alpha was used, and it was 0.92, 0.84, and 0.78 for romantic, social, and family aspects, respectively.
    Conclusion
    The findings of this study show that the Persian version of the SELSA-S is reliable and valid for Iranian students and is able to measure loneliness in romantic, family, and social aspects efficiently.
  • Sayedeh-Monavar Yazdi, Ghazal Zandkarimi Page 319
    Introduction
    The aim of the present research was to investigate the effects of blocked thinking in spatial learning involving searching for a target in both spiral and stepwise paths in store enclosures.
    Method
    This was an experimental study designed to investigate store enclosures of 350 boutiques. A sample of 100 random selected participants had to search for the target using both spiral and stepwise paths with a verbal address and visual training (map reading). The variables of the study were training with both verbal and map levels and path with both spiral and stepwise levels.
    Results
    The overall results showed that the effects of blocked thinking were significantly stronger when participants were released into a spiral enclosure with verbal training. According to the results of the two-way ANOVA, the means of the path variables were more significant than those of the training variables. In addition, the interaction between training and path was significant.
    Conclusion
    These results showed that the interaction of training and path was significant in experiments of human spatial learning. The results of this research proved that spatial training blocks thinking less than verbal training.
  • Mohammad Ali Besharat, Fatemeh Fayyaz, Hojjatollah Farahani Page 335
    Introduction
    The ability to forgive is one of the most important and effective variables in mental health. In addition, this ability is often advised in big religions, which has caused religious people to be more forgiving than non-religious ones. The goal of this study was to compare forgiveness in normal, non-clinically depressed, and clinically depressed people.
    Method
    A total of 151 individuals, including 60 normal, 60 non-clinically depressed and 31 clinically depressed people, were chosen from psychological and consultant centers and were asked to complete questionnaires assessing forgiveness and the Beck Depression Inventory.
    Results
    The one-way of analysis of variance revealed that the normal group was more forgiving than the non-clinically and clinically depressed groups. Contrary to what was expected, there was no significant difference in forgiveness between the non-clinically depressed and the clinically depressed groups.
    Conclusion
    The psychological characteristics of depressed individuals clearly show their inability to forgive. Because this subject is rather new, accurate studies must be conducted in order to understand the differences in the ability to forgive between the clinically depressed and the non-clinically depressed groups.
  • Farhad Tanhaye Reshvanloo, Elahe Hejazi Page 343
    Introduction
    The aim of this study was to investigate the relationship between perceived maternal and paternal parenting styles (involvement, autonomy support, and warmth) and the dimensions of self-esteem in high school students.
    Method
    In this study, 352 (205 boys and 147 girls) junior high school students were selected via cluster sampling. They completed two scales: Coopersmith Self-Esteem Scale and the Perception of Parents Scale.
    Results
    Multiple regression analyses indicated that maternal and paternal parenting styles predicted individual, academic, family, and general self-esteem. There were no significant differences between boys and girls for the dimensions of self-esteem and general self-esteem. The effects of maternal and paternal parenting styles were different on the self-esteem of boys and girls.
    Conclusion
    In summary, the results of this study indicated that, when parents support children’s autonomy and are involved and warm, children are more likely to display higher levels in the dimensions of self-esteem.
  • Jafar Anisi, Mohammad Majdiyan, Mohsen Joshanloo, Zahra Ghoharikamel Page 351
    Introduction
    The NEO Personality Inventory short form measures five personality traits (Neuroticism, Extraversion, Openness to experience, Agreeableness, and Conscientiousness) with its 60 questions. The present study investigated the reliability and validity of the NEO Personality Inventory short form.
    Methods
    This descriptive correlative study enrolled 630 students at the military corps college with hand sampling, and they completed the Personality Inventory, NEO-FFI and the Adult Eysenck Personality Inventory. Data were analyzed using Pearson correlation tests.
    Results
    The results showed that the reliability (internal consistency) of the subscales of conscientiousness and neuroticism were 0.83 and 0.80, respectively, and that the subscales of agreeableness and extraversion were acceptable at 0.60 and 0.58, respectively. However, the subscale of openness to experience was not internally correlated (0.39). In addition, the results of the convergent validity showed that the correlation of neuroticism and extraversion of the NEO-FFI with neuroticism and extraversion of the Eysenck were 0.68 and 0.47, respectively.
    Conclusion
    The four subscales of neuroticism, extraversion, agreeableness, and conscientiousness of the five subscales of NEO-FFI were valid for students of military corps college, and thus, they can be used to assess the personality of students.
  • Gholamreza Rajabi, Sayyed-Esmaeil Hashemi-Shabani Page 357
    Introduction
    The aim of this study was to investigate the psychometric properties of the Persian version of the Multidimensional Scale of Perceived Social Support (MSPSS).
    Method
    A total of 119 personnel of the Utilities Company of Khuzestan were selected using a random method of those who completed the MSPSS and a Mental Health Questionnaire. Data were analyzed with AMOS-16.
    Results
    The results showed a high internal consistency for the whole scale and for three extracted factors. Item-total correlations were between 0.46 and 0.76, and all were significant. Divergent validity coefficients were significant for the whole scale and for the family and friends sub-scales with mental health, but the other sub-scales were not significant. In the exploratory factor analysis (Promax rotation), three factors were extracted: Family, friends, and significant others accounted for 70.48percent of the variance. Based on several goodness-of-fit indicators, a three-factor model for the MSPSS was supported in this personnel sample.
    Conclusion
    The Persian version of the MSPSS can be used as a reliable and valid instrument in educational, clinical, and research settings and, in particular, in prevention and stress reduction.
  • Zahra Aminabadi, Mohsen Dehghani, Mohammad Karim Khodapanahi Page 365
    Introduction
    This study aimed to measure the validity and factor analysis of the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ).
    Method
    The 36-item CERQ was translated, credited by experts, and completed by 250 15–17-year-old adolescents.
    Results
    The data was subjected to a factor analysis, which resulted in the Persian version of CERQ consisting of 26 items. Only 4 components out of 9 remained in the Persian version.
    Conclusion
    The present study was conducted in order to validate the CERQ in the adolescent population. The 26-item emotion regulation questionnaire with 4-factor solution had an appropriate validity for future studies.
  • Nazi Ramezani Golafzani, Mohammad Ali Mazaheri, Rasool Roshan Page 373
    Introduction
    The purpose of this study was to compare the hardiness of divorcing and non-divorcing couples.
    Method
    The subjects consisted of 90 couples (30 couples for each group) who were selected using a hand-sorting selection. All couples answered the Kobasa Personal Views Survey and the Marital Adjustment Test. Data were analyzed by two-way of analysis of variance (ANOVA) and a repeated major scale.
    Results
    The results revealed that the divorcing couples reported significantly higher levels of hardiness, as well as higher levels of its two subscales of commitment and control, than the counseling couples.
    Conclusion
    Family arguments are one of the main causes of stress for family members. Hardiness is one of the important and leading factors in coping with stress. Divorcing couples decide to divorce after a long time of tolerating stress and are relieved of the tensions that were caused by thinking about their decision. In contrast, the consulting couples are trying to find a solution to free them from their unsatisfactory situation. It can be said that such an unclear situation results in less hardiness.