فهرست مطالب

مجله پژوهش های ادب عرفانی (گوهر گویا)
پیاپی 2 (تابستان 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/06/20
  • تعداد عناوین: 11
|
  • تقی پورنامداریان صفحه 1
    این مقاله پس از اشاره ای به نظریه کولریج درباره تخیل هنری، با توجه به سه قوه یا حواس باطنی که قدما از فلاسفه و پزشکان عقیده داشتند جایگاه آنها در سر است و امر ادراک به یاری آنها تکمیل می شود، سعی دارد به تخیل هنری از نظرگاهی تازه بنگرد. این سه حس باطنی عبارتند از: خیال که خزانه صورت های ادراک شده به وسیله حواس ظاهری است و حافظه که خزانه معانی جزیی است. متخیله قوه سوم است که از یک طرف به حافظه و از طرف دیگر به خیال ارتباط دارد و نیز ابزاری است در دست عقل. در بخش دیگر مقاله انواع گزاره هایی را که متخیله یا فعل آن تخیل می تواند تولید کند توضیح داده شده است و سپس سه داستان جامع الهی نامه، منطق الطیر، مصیبت نامه و نیز بعضی از داستانهای خارق العاده مشایخ صوفیه که عطار بخصوص در تذکره الاولیاء از روی قبول و تصدیق آنها را بیان کرده است، با توجه به انواع گزاره های مزبور تفسیر و تحلیل شده است. در این قسمت نظر تازه ای درباره پیدایی داستانهای عقل ستیز منسوب به مشایخ نیز مطرح گشته است.
    کلیدواژگان: تخیل هنری، متخیله، خیال، حافظه، انواع گزاره، مثنوی های عطار، داستانهای عقل ستیز مشایخ
  • محمود عابدی صفحه 31
    خواجو، شاعر معروف قرن هشتم، از خواجگان کرمان است و تخلص او،«خواجو» از همین نسبت گرفته شده است. وی از جوانی با نقاشی، نخلبندی و موسیقی آشنایی جدی داشته است. رابطه او با مشایخ کازرون باید با رابطه خاندان اینجو با آنان مطالعه شود. شعر صوفیانه او از جوهره تصوف کم بهره است و از سطح آشنایی و الفت با معارف صوفیه نمی گذرد. همای و همایون او علاوه بر آن که با خسرو و شیرین نظامی و ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی پیوندهایی دارد، با ورقه و گلشاه عیوقی نیز دارای مشترکاتی است. خواجو از نخستین گویندگانی است که با تضمین شعر دیگران نوعی تخمیس ساخته است. او از معروفترین پیروان نظامی است، و آخرین منظومه اش، گوهرنامه، نشان می دهد که با آثار امیر خسرو دهلوی هم آشنایی داشته است.
    کلیدواژگان: شعر فارسی، خواجوی کرمانی، همای و همایون، ورقه و گلشاه، تضمین در شعر فارسی، امیر خسرو دهلوی
  • محمدجعفر یاحقی، زهرا سید یزدی صفحه 47
    محمدعلی فروغی از نخستین شاهنامه پژوهان معاصر است که با آرای دقیق و اقدامات فرهنگی و اجرایی خود خدمات ارزنده ای به قلمرو فردوسی پژوهی انجام داده است. اقدام او در مورد ساختن آرامگاه فردوسی و برگزاری هزاره فردوسی اهمیت تاریخی پیدا کرده است.
    مقالات و سخنرانی های او راهگشای پژوهندگان معاصر بوده است. وی در مقاله هایش به مسائل مهمی، نظیر اهمیت شاهنامه، مقام فردوسی، عدم انتساب یوسف و زلیخا به فردوسی، تعریف وحدت ملی، تلاش برای یافتن سال تولد فردوسی، سال شروع نظم شاهنامه و جز آن پرداخته است.
    او همچنین کلیدهای مهمی برای تصحیح شاهنامه به دست داده که هنوز هم جزو اصولی ترین پایه های تصحیح علمی - انتقادی حماسه ملی ایران می تواند محسوب شود.
    خلاصه شاهنامه فردوسی به انتخاب وی، از زمره کلیدی ترین و اصلی ترین انتخابهای شاهنامه و در گسترش آشنایی با شاهنامه و فردوسی بسیار مؤثر بوده است.
    در این مقاله آرای فروغی درباره فردوسی، شاهنامه و تصحیح متن شاهنامه و اقدامات عملی وی بخصوص ساختن بنای آرامگاه فردوسی و برپایی کنگره هزاره بررسی می شود، تا غبار از چهره یکی از نخستین فردوسی پژوهان که نقش بسزایی در روشن شدن زندگی فردوسی و شناخت شاهنامه داشته است، زدوده شود.
    کلیدواژگان: شاهنامه، هزاره فردوسی، خلاصه شاهنامه، آرامگاه فردوسی، هجونامه، یوسف و زلیخا، تصحیح شاهنامه
  • کاووس حسن لی، ابراهیم اکبری صفحه 67
    خواندن و دریافتن بسیاری از متون ادبی و لذت بردن از آنها در گرو شناحت پدید آورندگان آن آثار نیست و می توان بدون توجه به منظور پدید آورندگان بسیاری از «متون باز»، آنها را خواند و لذت برد. اما از سویی دیگر نیز چه بسا بتوان با واکاوی و بررسی نشانه های درون متن، به چگونگی نگاه و شیوه نگرش پدیدآورندگان آنها دست یافت.
    شاملو و سپهری دو تن از سخن سرایان نامدار شعر معاصر ایرانند که تا کنون در پیوند با دیدگاه های آنان نوشته های گوناگون پدید آمده است.
    در این مقاله برای نزدیک شدن به یک داوری شایسته، از میان همه عناصر شعری، تنها به یک پدیده (پرنده) و آن هم تنها به یک گونه آن (کلاغ) توجه شده و این موضوع در تمام اشعار شاملو و سپهری بررسی گردیده است. نتیجه بررسی نشان می دهد که شاملو از همان دریچه مالوف گذشته_شاید به دلیل ضرورت تمثیلی بودن نوشته هایش_ به موضوع مورد نظر این نوشته نگاه می کند، اما سپهری به دنبال عادت زدایی و عادت شکنی است تا از مسیر تماشای خود غبار افشانی کند.
    کلیدواژگان: سپهری، شاملو، نماد، پرنده(گان)، کلاغ
  • جلال رحیمیان صفحه 83
    دفتر گسترش زبان و ادبیات فارسی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، رسالت ترویج زبان و ادبیات فارسی در کشورهای بیگانه را به عهده دارد. این دفتر به منظور تحقق هدف فوق، سالهاست که به تاسیس کرسی های زبان فارسی در دانشگاه های کشورهای بیگانه و اعزام استاد اقدام کرده است. به هرحال، این کرسی ها، علی رغم محاسن فراوان، همواره با چالشهایی نیز روبه رو بوده است. بررسی علمی چالشها و ارائه راهکارهای مدبرانه، ارتقای کیفی کرسی های فارسی را به ارمغان خواهد آورد.
    نگارنده پس از آشنا ساختن خواننده با اوضاع حاکم بر آموزش فارسی در برزیل، ابتدا به بررسی منتقدانه این کرسی می پردازد، و سپس راهکارهایی عملی را به منظور برطرف کردن مشکلات و تسهیل و تقویت آموزش فارسی در آن کشور ارائه می کند.
    کلیدواژگان: آموزش فارسی، ادبیات فارسی، کرسی زبان فارسی، گسترش فارسی
  • محمدرضا صرفی صفحه 103
    مقاله حاضر به منظور بررسی نگاه و برداشتهای خاص عرفانی مولانا از افلاک و اختران و چگونگی پیوند آنها با اندیشه های عرفانی و آموزه های اخلاقی وی نوشته شده است. به این منظور از شیوه سندکاوی برای جمع آوری اطلاعات و از شیوه تحلیلی و توصیفی برای ارائه مطالب استفاده شده است. یکی از نتایج مهم گفتار حاضر آن است که مولانا علی رغم بی اعتنایی به نجوم احکامی، با ایجاد شبکه های متعدد معنایی و ابهام های بی شمار، گوشه هایی از نمادپردازی پیچیده وفرارونده خود را با استفاده از عناصر آسمان پررمز و راز شکل داده و به دانش نجوم خویش ویژه و مفهومی بی سابقه بخشیده است که این امر به گونه ای مبتنی بر آموزه های قرآن کریم و نگاه خاص مولاناست که آسمان پرستاره را یکی از نشانه ها و آیات مهم خداوند، و درخور تامل و تدبر یافته است.
    کلیدواژگان: افلاک، اختران، نجوم، نماد، تاویل، نجوم عارفانه
  • اسحاق طغیانی صفحه 125
    آنچنان که می دانیم، ادبیات پر بار فارسی دری از آغاز پیدایش تحت تاثیر شدید معارف نیرومند اسلامی قرار داشت و بخصوص آثار ادبی ایرانی برتر، با بهره مندی از این معارف فرا گیر و غنی توانست جایگاهی محکم را در فرهنگ ایران و جهان از آن خود نماید.
    همچنین می دانیم که افکار و اندیشه های عالمانه و الهی مولای متقیان- که بخش هایی از آن توسط سید رضی با عنوان نهج البلاغه به جهان علم و ادب ارائه شده است- از منابع مهم و اصیل فرهنگ اسلامی به حساب می آید و چنان که تاریخ گواهی می دهد همواره مطمح نظر حکیمان و متفکران ایرانی و اسلامی در دوره های مختلف بوده است.
    از میان این حکیمان، حکیم سنایی عارف و اندیشمند توانای دوره های نخستین ادب پارسی است که از استوانه های نیرومند این عرصه به حساب می آید و از جمله کسانی است که به جهات علمی، ادبی و عرفانی از چشمه زلال سخنان متعالی خداوند سخن و معرفت بهره مند شده است.
    در این مقاله سعی شده است بعد از ارائه مقدمه ای تحلیلی، به صورت اجمالی و مستند نشان داده شود که سنایی به عنوان یک شاعر و اندیشمند برجسته در اثر ارجمند خود حدیقه، در بسیاری از موارد به سخنان حضرت امیر توجه داشته است و در اوضاع نامساعد آن زمان که ابراز برخی از عقاید اتهام رافضی بودن را در پی داشت، تا جایی که امکان داشته، با تمجید و تعریف آن، سخنان گهر بار حضرت را برای تحکیم افکار و عقاید خود به کار گرفته است.
    کلیدواژگان: علی(ع)، سنایی، نهج البلاغه، حدیقه، سید رضی، بلاغت، احادیث اسلامی
  • رحمان مشتاق مهر، سجاد آیدنلو صفحه 143
    انحصار نوع ادبی حماسه به شاهنامه و نهایتا یکی دو منظومه پهلوانی پس از آن در تحقیقات ایرانی، از ضعفهای آشکار پژوهشهای این حوزه تخصصی است و طبعا در بررسی های مربوط به بن مایه مشهور و جهانی «اژدها و اژدها کشی» در روایات حماسی و پهلوانی ایران نیز شواهد و توضیحات غالبا مستند بر شاهنامه و منظومه هایی چون گرشاسپ نامه و فرامرزنامه بوده است. برای نزدیک شدن به مفهوم استقصای تام و جامعیت و مانعیت درباره کیفیت مضمون «اژدها و اژدهاکشی» درسنت حماسی ایران، در این مقاله به بررسی شاهنامه و متن کامل یا برگزیده و بخشی از یازده منظومه پهلوانی پس از آن (بانو گشسپ نامه، برزونامه، برگزیده سام نامه، بهمن نامه، جهانگیرنامه، شهریارنامه، فرامرزنامه،، کک کوهزاد، کوش نامه، گرشاسپ نامه و همای نامه) پرداخته شده و برجسته ترین نکات، ویژگی ها و اشارات این بن مایه از آنها استخراج و، طبقه بندی و تحلیل گردیده است. این ویژگی ها و اشارات عبارت است از: دو زیست بودن اژدها؛ اژدها و مغاک زمین؛ دو سرداشتن اژدها؛ زخم ناپذیری پوست اژدها؛ اژدها و آب؛ ظهور اژدها در پیکر ابر بر دختر؛ اژدها و خسوف؛ نابود کردن اژدها مردم و چهار پایان را؛ اژدهاکشی یلان سیستان؛ آسیب پهلوان پس از اژدهاکشی؛ گرز و رزم ابزار ویژه اژدهاکشی.
    کلیدواژگان: اژدها، شاهنامه، منظومه های پهلوانی، سنت حماسی ایران
  • علی اصغر بابا صفری صفحه 169
    شهر اصفهان در ادوار گوناگون، بویژه در چند مقطع تاریخی که به عنوان پایتخت حکومتهای مختلف قرار گرفته، منشا تاثیرها و تحولات عمیقی در عرصه های علم، فرهنگ، هنر، معماری و ادب ایرانی بوده است که اوج آن را در عصر صفوی می بینیم. در این مقاله از منظر سبک شناسی به بررسی نقش اصفهان در پیدایش و تکوین سبک های شعری پرداخته و نشان داده ایم که نقش محوری و کلیدی این شهر و پیشاهنگان آن در قلمرو شعر و ادبیات در تغییر و تثبیت دو سبک اصلی هندی (یا اصفهانی) و بازگشت ادبی و دو سبک فرعی (یا حد واسط) سلجوقی و دوره فترت در شعر فارسی تا چه اندازه و پایه و به چه صورتی بوده است
    کلیدواژگان: اصفهان، سبک، شعر، شاعران، انجمن ادبی، دوره، تاثیر
  • رضا روحانی صفحه 185
    توجه و تامل در عوامل و انگیزه هایی که در سرودن شعر نقش داشته اند، از دیرباز مورد توجه صاحب نظران، بویژه فیلسوفان و شاعران بوده است، و غالب آنان برای شاعری، منبع و منشایی غیبی و آسمانی قایل بوده اند. در مقاله حاضر کوشش شده که در ابتدا زمینه و پیشینه بحث درباره منابع الهام، بازشناسی و بازنمایی شود، و سپس، انگیزه های شاعری مولانا، به تفصیل بحث و بررسی گردد.
    نویسنده، انگیزه های شاعری و منابع الهام مولانا را به دو دسته کلی، عاشقانه و بیرونی تقسیم و هر کدام را با نمونه های مناسب تبیین، و گاه تحلیل کرده است. از گفتار حاضر معلوم می گردد که مولوی گاه عامدانه و آگاهانه، و گاه ناخودآگاه و غیر عامدانه، به انگیزه ها و سرچشمه های شاعری خود اشاراتی کرده است. منبع و محور همه این انگیزه ها، و آغاز و انجام شاعری مولانا، به عشق و معشوق، و جلوه و جاذبه، و دعوت و داعیه آن باز می گردد. البته شوق و طلب و تقاضای مخاطبان و متقاضیان و دغدغه ارشاد نیز در رویکرد مولانا به کلام موزون عشق محور، بی تاثیر نبوده است.
    کلیدواژگان: مولوی، فن شعر، انگیزه های شاعری، منابع الهام، عشق
  • چکیده انگلیسی مقالات
    صفحه 1
|
  • T. Pournamdarian Page 1
    In this paper, after a qvick reference to Coleridge's view on imagination, an attempt is made to have a new look at this concept. Three faculties were believed by philosophers and physicians to exist in mind: 1) fancy which is the store of perceived images; 2) memory; and 3) imagination which is on the one hand related to the memory and on the hand to the fancy.In th next part of the peper, different predicatcs are explained. Three stories -- "Elahi- Nameh", "Mantegh al-Tayr", "Mosibat- Nameh" and some stories about some Sufi learned men narrated by Attar in "Tazkere-Al Oulia" are analysed and interpreted.
  • M. Abedi Page 31
    'Khajoo', a famous poet of 8th century, is one of the men of distinction from Kerman and his pen name 'Khajo' refers to this association. From the young age, he was familiar with some arts such as painting and music. His connection with Sheikhs of Kazeroon should be studied in conjunction with the relationship of the Injo family with them. His mystic poerty has little of mysticism. His 'Homay and Homayoon' in addition to its common elements with Nezami's 'Khosro and Shirin' and Fakhredin Asad Gorgani's 'Veis and Ramin', has also common elements with Ayyoghi's 'Varaghe and Golshah'. Khajoo is one of the most famous followers of Nezami and his last Divan – 'Gooharnameh' – shows that he was familiar with Amir Khosro Dehlavi's works.
  • M. J. Yarhaggiz. Seyyed Yazdi Page 47
    'Forughi' is one of the first contemporary scholars who has focued in his works on Ferdowsi. His enterprise in constructing Ferdowsi's tomb and holding Ferdowsi's millennium has found historical importance. Forughi,s scholarly articles and lectures have provided guidelines for most contemporary scholars. In his articles, Forughi has discussed some critical issues such as the significance of Shahnameh, dignity of Ferdowsi, national unity, Ferdowsi,s birth date, etc. He has also provided some fundamental keys for amending Shahnameh which still are considered as the most principled bases for a critical analysis of the national saga of Iran. The synopsis of Forughi,s Shahnameh in his selection is one of the most fundamental and original selections of Shahnameh. It has been very effective in expanding the pubic familiarity with Shahnameh. In this paper, attempts are made to shed light on Foroughi's work on Shahnameh as well as his efforts concerning issues such as Ferdowsi's tomb and his millenium.
  • K. Hasanli, E. Akbari Page 67
    Reading and appreciating literary texts and enjoying them are not necessarily contingent upon knowing the biography of the creators (authors) of those texts. Many "open texts" could be read and enjoyed regardless of the intentions of their creators. However, a close analysis and examination of signs within the text may enable the reader to get an insight into the author’s viewpoint. 'Shamlou' and 'Sepehri' are two of the most famous contemporary Persian poets, on whose works a great deal of research has been done. In this article, in order to have a proper judgment, from among all the poetic elements, the symbol of bird is focued on. Within this category, one species -- raven -- has been taken into account and examined in the poems by 'Shamlou' and 'Sepehri'. The results reveal that 'Shamlou', perhaps due to the allegorical nature of his works, has a traditional view towards the subject, while 'Sepehri' has tried to defamiliarize the subject in order to give us a new outlook
  • J. Rahimian Page 83
    The 'Office for Advancing Persian Language and Literature' of the Ministry of Science, Research and Technology of the Islamic Republic of Iran has the mission of advancing Persian language and literature in foreign countries. In order to achieve the above objective, this office has established the chairs of Persian language in different universities all over the world and sends Persian professors to them. In spite of many advantages, such chairs face a number of challenges. A scientific survey on these chairs and proposing proper strategies could promote them qualitatively. After a short account of the situation of the Persian chair in Brazil, the writer would present a critical examination of it. Afterward, certain practical strategies would be proposed which can help the Ministry overcome the problems and promote Persian teaching conditions in Brazil.
  • M. R. Sarfi Page 103
    The present article investigates Molavi’s special point of view concerning heavens and stars and the way they are linked with his mystical thoughts and moral instructions. To achieve this purpose, the document searching approach is applied to gather information and analytic, descriptive approach is used for analysing data. A major finding is that Molavi has formed some aspects of his own complex symbolism by using mysterious heaven by creating various semantic features and countless ambiguities. This is to some extent based on the Quran’s instructions and shows Molavi’s attitude towards the sky as one of God’s important signs and thus as a delibaratable and expedient case.
  • E. Toqhyani Page 125
    The rich Persian Dari literature was from the very beginning heavily under the influence of the powerful Islamic culture, particularly benefiting from this rich and all-inclusive culture. Iranian literary works firmly established themselves in the Iranian and world culture. It is also known that the divine wisdoms of the Master of the Virtues (Ali's title), parts of which introduced to the world of science and literature as 'Nahjul Balagheh' by 'Sayyed Razi', is looked upon as a major and authentic source of the Islamic culture, and as history testifies, has always been the focus of Iranian and Islamic philosophers and thinkers in various ages. Of these philosophers, Hakim Sanai, the powerful mystic and thinker of the early Persian literature who was looked upon as a solid pillar in this area is among those who by virtue of his scholarly, literary and mystic status is among those who must have benefited from the Lord of Word and Knowledge (Title of Saadi - the Persian poet). In this paper, having given an analytic introduction, I have sought to demonstrate tentatively and authoritatively that as a distinguished poet and thinker, he has in many respects taken into consideration the valuable words of Hazrat Amir and that under the difficult circumstances of the time when expressing certain beliefs might have resulted in being pro-Rafezi, by praising the valuable words of the Hazrat, he reinforced his own thoughts and beliefs.
  • R. Moshtagh Mehr, S. Aydenloo Page 143
    The monopoly of epic genre to 'Shahnameh' and a few heroic verses after that in Iranian studies is a point raised as a defect in this research. As such, in investigations related to dragon and dragon killing motifs in Iranian epics, examples and explanations are mostly based on 'Shahnameh' and verses like 'Garshasb Nameh' and 'Faramarz Nameh'. In this paper, based on 'Shahnameh' and eleven heroic verses after it, some important aspects of this motif are analysed. These points are as follows: amphibious dragon, dragon and grave, two- headed dragon, invulnerable dragon, dragon and water, dragon and daughter, dragon and lunar eclipse, dragon killing of Sistanian heros, damage after dragon killing, etc.
  • A. A. Babasafari Page 169
    Isfahan has been the source of great as well as deep changes in science, architecture and Iranian literature in different ages specially in some historical periods in which this city was the capital of different governments (mostly in Safavid period). The present paper studies the role of Isfahan in creation and development of poetry styles. It focuses on two main styles: 1) the Indian (Isfahani), and 2) literary return, as well as two secondary (middle) styles: 1) Seljuki, and 2) Interval period.
  • R. Rohani Page 185
    Paying attention to and reflecting on the causes and motives which play an important role in composing poems have been taken into consideration by philosophers and poets since a long time ago. Most of them have considered a celestial and unseen source for poetry. In this article, first a background on the source of inspiration is introduced and then Mowlavi’s poetic motives are discussed in detail. The author has divided Mowlavi’s poetic motives and his source of inspiration into two general classes -- amatory and external -- and has explained and sometimes analysed each one by providing examples. An attempt has been made to show that Mowlavi has referred to his poetic motives and sources sometimes intentionally or consciously and sometimes unintentionally or unconsciously. The origin of these motives returns to love and the beloved's appearance, attraction and call. Of course, the eagerness, request and need of the audience in addition to the concerns of guiding are effective in Mowlavi’s approach to the love-centered, rhythmic speech.