فهرست مطالب

مجله پژوهش های ادب عرفانی (گوهر گویا)
سال دوم شماره 2 (پیاپی 6، تابستان 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/05/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • محمود مدبری، نجمه حسینی سرور صفحه 1
    اسکندر شخصیتی تاریخی است که زندگی و کشور گشایی های او، در شاهنامه فردوسی و منظومه های شرفنامه و اقبالنامه نظامی دستاویزی شده است برای نقل روایت.
    روایت های جهان بی شمارند اما علی رغم گوناگونی شکل های روایت، هر متن روایی نیاز به واسطه ای دارد که آن را روایت کند. این واسطه راوی است و دیدگاه و شیوه های روایتگری او یکی از مهم ترین عواملی است که باعث تمایز شکل های گوناگون روایت می شود.
    در این نوشته، روایت های فردوسی و نظامی از داستان اسکندر، از نظر شیوه های روایتگری مورد بررسی قرار می گیرد. به این منظور، ابتدا ضمن تعریفی از روایت، به تفاوت های روایت داستانی و تاریخ روایی اشاره می شود. سپس دو متن از نظر تفاوت های راوی در دیدگاهی که انتخاب کرده اند و شیوه هایی که برای واقع نمایی داستان از آنها بهره جسته اند، مورد بررسی قرار می گیرد و نهایتا بر اساس چگونگی استفاده از گفت و گوها، توصیف ها، شیوه های انتقال در هر داستان و نیز مطابقت هر متن با قواعد ژانر، میزان توفیق راویان این روایت ها در واقع نمایی داستان سنجیده می شود.
    کلیدواژگان: روایت، روایت داستانی، تاریخ روایی، راوی و دیدگاه او، واقع نمایی
  • محمود براتی صفحه 29
    عراقی شاعر ی سخنور و شارحی هنرمند است که علاوه بر توانایی در شعر های پرشور و حال عارفانه، در نثر شاعرانه و بیان هنرمندانه مفاهیم بلند عرفانی، نمونه ای عالی و قابل توجه ارائه داده است. لمعات عراقی در عین بیان و تبیین اندیشه های عمیق عرفانی ابن عربی، نثری شاعرانه و جذاب ارائه می دهد که محصول پختگی و کمال نثر فارسی در قرن هفتم است. نثری که همچون شعر، مجال آن را یافته تا مضامین و اندیشه های بلند عرفانی را در خود جای دهد. در این مقاله کوشش شده است تا ویژگی های سبکی لمعات عراقی و اندیشه های والای آن، پیش چشم نهاده شود.
    کلیدواژگان: عراقی، لمعات، سعدی، نثر فارسی، فصوص الحکم
  • محمد پارسانسب صفحه 53
    دخل و تصرف در روایت ها و خلق روایت های جدید و احیانا پیچیده تر، شیوه ای است که سنت روایی فارسی بر پایه آن شکل گرفته است؛ از این رو، بسیارند روایت هایی که از رهگذر جرح، تعدیل، حذف و اضافه کردن عناصر و اجزای روایت، صورتی دیگر و گاه کاملا متفاوت یافته اند. بررسی اینکه «چگونه روایتی تاریخی و ساده، به روایتی داستانی و پیچیده، تبدیل می شود»، «دست کاری های قصه پردازان در روایت، غالبا از چه سنخی است»، «ساختارهای روایی فارسی، در روند تکاملی خود، از چه الگویی تبعیت می کنند» و نیز «روایت های مشابه، در طول زمان، بر پایه چه عناصر و جزئیاتی شکل گرفته اند»، موضوع گفتار حاضر است؛ پژوهشی که اگر بدرستی انجام پذیرد، زمینه را برای استنباط نظریه های روایت فارسی فراهم خواهد ساخت. روشی که در این گفتار به کار بسته ایم، مبتنی است بر مقایسه تحلیلی نمونه هایی از چند روایت مشابه، از منظر روایت شناسی، ریخت شناسی، معنی شناسی، نشانه شناسی، بینامتنیت، گفت وگو.
    کلیدواژگان: استن حنانه، روایت، روایت دینی، روایت داستانی، قصه پردازی
  • حسین حسن پور آلاشتی، رضا ستاری، مراد اسماعیلی صفحه 85
    گرچه از عصرجهان بینی اسطوره ای یعنی عصری که انسان می خواست با نیروی خیال و به زبان اسطوره، خود و جهان را تبیین کند، قرن ها گذشته است؛ اما انسان هرگز نتوانسته است، از جاذبه جادویی اسطوره بی نیاز بماند. هنرآفرینان همواره با انطباق اساطیر کهن با شرایط موجود به باززایی و نوسازی آن دست یازیده و از نیروی عظیم خیالی آن بهره گرفته اند. در عصر حاضر شاعران معاصر شعر فارسی به اقتضای فکر و فرهنگ خویش به بازتولید و خلق اسطوره ها روی آورده اند. شفیعی کدکنی از جمله شاعران بزرگ معاصر است که هم اسطوره های کهن با تغییر ساختار و کارکرد و هم اسطوره های نوساخته از شخصیت های تاریخی غالبا عرفانی، فراوان در شعرش دیده می شود. در این مقاله تلاش شده است تا نشان داده شود که چگونه زمینه های ذهنی و فکری شاعر، که مبتنی بر ذهنیت اومانیستی است، منجر به تغییر ساختار و کارکرد اسطوره های پیشینی و خلق اسطوره های تازه شده است.
    کلیدواژگان: اسطوره، اومانیسم، شعر معاصر، شفیعی کدکنی
  • مسعود روحانی، محمد عنایتی صفحه 103
    تاریخ بلعمی و شاهنامه فردوسی از مهم ترین آثار قرن چهارم هستند که علی رغم داشتن موضوعی مشترک (تاریخ ایران) و نگارش در برهه زمانی نزدیک به هم، در کنار شباهت های بسیاری که در آنها دیده می شود، تفاوت هایی نیز با یکدیگر دارند. یکی از تفاوت های مهم و قابل اعتنا، پرداخت متفاوت شخصیت های حاضر در این دو اثر از حیث حماسی – اسطوره ای است. مقایسه 27 تن از شخصیت های مشترک این دو کتاب اعم از شاهان و پهلوانان بخوبی بیانگر این اختلاف است؛ در تاریخ بلعمی 17 درصد شخصیت ها کاملا اسطوره ای اند، حال آنکه در شاهنامه این تعداد به 34 درصد می رسد. درصد شخصیت های حماسی نیز در تاریخ بلعمی و شاهنامه، به ترتیب 24 در مقابل 30 است.
    عمده ترین دلایل این اختلاف ها تفاوت در منابع و مآخذ، تفاوت در سبک کار، اقتضائات شاعری فردوسی، دخالت یافتن باورهای مذهبی فردوسی در برخی از روایت ها و رویکرد متفاوت فردوسی و بلعمی در روش عقلانی سازی روایت ها است. شاهنامه فردوسی علاوه بر اسطوره ای تر بودن، حماسی تر از تاریخ بلعمی نیز هست؛ هرچند دیده می شود که وجه اسطوره ای برخی از شخصیت ها مانند: کیومرث و... در تاریخ بلعمی پررنگ تر است و یا از دیدگاه حماسی، بعضی از شخصیت ها در اثر بلعمی، نمود برجسته تری یافته اند.
    کلیدواژگان: شاهنامه فردوسی، تاریخ بلعمی، خرد گرایی، شخصیت های اسطوره ای، شخصیت های حماسی
  • رضا شکرانی صفحه 123
    بر پایه تقسیم متون عربی به جمله هایی مستقل، با جمله هایی مواجه می شویم که در جایگاه مسند الیه و مسند این جمله ها، یک مفعول مطلق محذوف الفعل قرار دارد. بر اساس تحلیل نحویان، مفعول مطلق در چنین جایگاهی منصوب به فعلی مقدر است. اما آیا مدلول چنین مفعول مطلق هایی همان مدلول مفعول مطلق مذکور العامل است؟ از نگاه معنا شناسی، سه مدلول در مورد این ساخت قابل تصور است:1- دلالت مفعول مطلق هم بر معنای فعل محذوف و هم بر مدلول نحوی مفعول مطلق مذکور.
    2- دلالت مفعول مطلق تنها بر فعل محذوف.
    3- دلالت مفعول مطلق بر معنای مصدری بدون مشخصه های زمان و شخص.
    در این نوشتار بر اساس اصول معنا شناسی، نظریه اول، ابطال و نظریه سوم، دقیق شناخته می شود؛ ولی از نظر کار بردی نظریه دوم قابل برابر یابی در فارسی تلقی می شود؛ هر چند مترجمان در ترجمه این ساخت نحوی در ترجمه های قرآنی راه دیگری پیموده اند.
    کلیدواژگان: جمله، نحو، معنا شناسی نحوی، ترجمه، مفعول مطلق محذوف الفعل
  • اکبر صیادکوه، مانا اخلاق صفحه 135
    حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه از برجسته ترین و تاثیرگذارترین مثنوی های عرفانی- تعلیمی ادب پارسی و مهم ترین اثر ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی (6 ه. ق) است.
    سنایی پس از یک دیباچه دراز آهنگ منثور، مطالب و موضوع های این منظومه را، که تعداد آنها در بیشتر نسخه ها به 10000 بیت می رسد، در ده باب گنجانده است و برای بیان روشن تر و استوار تر مقاصد خود، که اغلب، مسائل غامض و بلند عرفانی هستند، از نوع ادبی پرتاثیر حکایت بهره برده و در لابه لای مطالب اصلی کتاب، حکایت های نسبتا زیادی را گنجانده که تعداد آنها در مجموع به 112 حکایت می رسد. این حکایت ها اغلب با عنوان هایی نظیر: «التمثل فی، التمثیل فی، حکایت در، و داستان...» از متن اصلی جدا می شوند و از نظر کوتاهی و بلندی متفاوتند و بی شک در ساده کردن و پرتاثیر کردن زبان حدیقه، نقش فراوان دارند. برای به انجام رسانیدن این پژوهش پس از بررسی شخصیت های اصلی این حکایت ها، آنها را در پنج گونه مذهبی - عرفانی، تاریخی - اسطوره ای، تیپیک، همراز، تمثیلی و نمادین جای دادیم و از دیدگاه عنصر داستانی «شخصیت» بدان ها نگریستیم. سعی شد بخشی از یافته های تحقیق در چند جدول نمایش داده شود.
    کلیدواژگان: سنایی، حدیقه، شخصیت، تیپ
  • یوسف عالی عباس آباد صفحه 155
    نوستالژی یا غم غربت، در اصطلاح به حس دلتنگی و حسرت انسان ها نسبت به گذشته و به آن چیزهایی است که در زمان حال آنها را از دست داده است. اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی و کلا وضع زندگی انسان ها در ایجاد حس نوستالژی مؤثر است. تقریبا تمام شاعران و هنرمندان در آثار خود به نحوی غم غربت و دلتنگی های حاصل از آن را با ابزارها و تصویرهای شعری گوناگون بیان کرده اند؛ ولی در نزد بعضی از آنان این غم، تبدیل به ابزار هنری خاص، برای بیان عواطف شخصی شده است. در شعر معاصر، منوچهر آتشی، نادر نادرپور و مهدی اخوان ثالث از این گروه به شمار می روند. در این مقاله با پژوهش در شعر این شاعران، غم غربت، علت ها و شیوه های بیان آن تحلیل و بررسی شده است.
    کلیدواژگان: نوستالژی، گذشته، دلتنگی، حسرت، شعر معاصر
  • منیژه عبداللهی صفحه 181
    در نوشتار حاضر کوشش شده است، آثار دو شاعر معاصر ایرانی و عراقی، مهدی اخوان ثالث و بلند الحیدری، بررسی و وجوه شباهت آن ها بازنموده شود. بویژه آن که هم عصر بودن دو شاعر و نیز برخورداری از زمینه های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مشترک، موجب شده است تا هردو شاعر در موقعیت های مشابه، رفتار و بیان های احساسی و زبانی بسیار نزدیک اختیار کنند.
    همسانی دو شاعر در جلوه های زیر برشمردنی است:1- هر دو از ارکان مهم شعر نو در کشور خود محسوب می شوند.
    2- سه دوره متمایز شعری را تجربه کرده اند.
    3- ساختار شعری و درون مایه های مشترک در زمینه های بیان روایی، اشاره به اساطیر و افسانه های ملی، وزن و قافیه مشابه در بیان شعری، دارند.
    4- بن مایه های مشترکی چون: اندوه، تنهایی، ناامیدی، راه، غربت، در شعر هر دو شاعر حضور تام دارد.
  • احمد گلی صفحه 208
    از جمله مقوله های نقد ادبی، نقد نفوذ یا تاثیر و تاثر شعرا نسبت به همدیگر است. ریشه یابی و کیفیت و کشف کمیت اخذ و اقتباس مضامین و موضوعات موجود در آثار سخنوران متاخر از متقدم یا بینامتنیت (Intertextuality)1، میزان نوآوری و تقلید و تاثیرپذیری آنان را از یکدیگر نمودار می سازد و در تشخیص سبک شخصی شاعران به خواننده کمک شایانی می کند. در این مقاله کوشش شده است، تاثیرپذیری صائب از مولوی از حیث قالب و محتوا تبیین و تحلیل شود.
    کلیدواژگان: صائب، مولوی، تاثیر، تاثر، قالب، محتوا