فهرست مطالب

مجله پژوهش های ادب عرفانی (گوهر گویا)
سال دوم شماره 4 (پیاپی 8، زمستان 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/10/11
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمدرضا صرفی، محمود مدبری، محمد صادق بصیری، حسین میرزا نیک نام صفحه 1
    حماسه های ملی ایران و در راس آن ها شاهنامه، سرگذشت پر فراز و نشیب ایران است در اندیشه ایرانی،آن گونه که بوده است یا آن گونه که ایرانی می پنداشته که بوده است یا می خواسته که بوده باشد. چنین آثار سترگی بایسته است که از هر دیدگاه و جنبه ای مورد بررسی قرار بگیرند. یکی از این جنبه ها، بررسی محتوایی این آثار از منظر انواع ادبی(Literary Genres) یا به قول قدما اغراض شعری است. حماسه اگر چه خود یک نوع مستقل است؛ اما به سبب گستردگی موضوعات آن، در درون خود انواع متفاوت دیگری نیز نهفته دارد. با بررسی و مطالعه دقیق ده اثر حماسی ملی ایران (شاهنامه، گرشاسپ نامه، برزونامه، فرامرزنامه، بانوگشسپ نامه، شهریارنامه، بهمن نامه، کوش نامه،کک کوهزاد و جهانگیرنامه)، در مجموع چهل و شش نوع ادبی در درون آن ها یافت شد که حاصل کار، آمار دقیق هر یک از انواع ادبی در هر یک از این منظومه ها و نیز بررسی تداخل هر یک از آن انواع، در یک دیگر است.
    کلیدواژگان: حماسه ملی ایران، انواع ادبی، انواع مشترک
  • جلیل مشیدی صفحه 33
    تبیین ملاک و معیار کردار پسندیده و ناپسند از مسائلی است که پیش از حکمای اسلامی در فلسفه یونان باستان مطرح بوده است. آنان یگانه محک برای شناخت کردارها را داوری عقل و خرد می دانستند و آن را پشتوانه ای برای اصول اخلاقی جاوید قرار داده بودند. در دوره اسلامی ملاک، شناخت افعال خدا و شناخت و سنجش کارهای انسانی بر اساس آن است.
    در این مقاله با اشاره ای به آرای اهل کلام، دیدگاه مولانا در این باب تبیین می گردد. او با تعریف مشخصی که از عدل دارد و توصیف و تمجیدهایی که از عقل نموده، همچون فرقه های عقل گرا و بیشتر از همه ماتریدیه و امامیه، نیک یا بد شمردن عقلی را گردن نهاده و با پذیرش نسبیت امور، در راستای هدفدار دانستن افعال الهی، شرع را نیز در این باب قرین و مددکار عقل دانسته است. او نیز گاهی به دید عرفانی، پسند و ناپسند کارها را با نتیجه آن ها مربوط و ملاک روا یا ناروا بودن چیزی را منوط به هویدا شدن اثر آن در وجود آدمی دانسته است. بنابراین، معیار نیک یا بد شمردن امور از نظر مولوی عقلی و گاهی اقتضایی و اعتباری است و این بدان سبب است که او از فرقه خاصی پیروی نمی کند؛ بلکه آنچه را درست می داند، می گوید.
    کلیدواژگان: نیک و بد، عقل و شرع، نسبیت، عدل و حکمت، هدفداری افعال الهی
  • سجاد آیدنلو صفحه 47
    منظومه هایی که پس از شاهنامه و غالبا به پیروی از آن، در زمینه های پهلوانی، دینی و تاریخی به نظم درآمده اند، از مآخذی هستند که کمتر مورد توجه فردوسی شناسان است. حال آنکه سرایندگان بیشتر این آثار افزون بر تاثرات فراوان زبانی، ادبی و اندیشگی از شاهنامه، به صورتهای گوناگون از فردوسی و شاهنامه نام برده اند که گردآوری و بررسی مجموع این اشارات نکته های تازه و درخور بحثی درباره سرگذشت حکیم توس و نظم شاهنامه و نیز تلقیات رایج نسبت به آن در فرهنگ ایران، پیش روی می نهد. نتیجه پژوهش در آن دسته از منظومه هایی که متن منقح چاپی یا نسخه برگردان آنها قابل دسترسی است، زیر چند عنوان/ موضوع تقسیم بندی می شود.الف) ستایش و بزرگداشت فردوسی و شاهنامه که در اغلب این آثار دیده می شود و ویژگی عام فرهنگ و ادب ایران در همه ادوار پس از فردوسی است. ب) سرگذشت فردوسی و نظم شاهنامه که به پیروی از سنت ادبی و تاریخی، ناظر بر برخی از افسانه های احوال فردوسی و چگونگی سرایش شاهنامه است؛ ولی در این میان مواردی به سان نقش کرامیان در شاهنامه سرایی، داستان آمرزش و بهشتی شدن فردوسی به سبب بیتی توحیدی که به استناد دست نویسهای معتبر شاهنامه الحاقی است و انتساب عنوان/ صفت «مرد غازی» به فردوسی، از اشارات سزاوار توجه است. ج) خرده گیری بر فردوسی و شاهنامه. در اینجا ایرادها و نقدها از چند منظر مختلف بیان شده است؛ از جمله: نشان دادن ضعفهای پهلوان اصلی شاهنامه رستم و برتری جهان پهلوان منظومه خویش بر او، ناخشنودی از سروده نشدن داستانی خاص از سوی فردوسی، اعتراض به انتقاد فردوسی بر سخن سست دقیقی، تعریض به مذهب و عقاید فردوسی، تاختن بر محتوای مغانه (ایران پیش از اسلام) شاهنامه در برابر منظومه های دینی و معرفی فردوسی به عنوان ستاینده کافران و گبران) ادعای برابری با فردوسی و برتری بر او.
    کلیدواژگان: فردوسی، شاهنامه، منظومه های پهلوانی، تاریخی و دینی، سرچشمه های فردوسی شناسی
  • محمود رضایی دشت ارژنه صفحه 83
    میر نوروزی یکی از جشنهای ملی ایران بوده که در بهار با شکوه تمام برگزار می شده است و در شعر حافظ، نمود یافته است. شارحان حافظ، در شرح این جشن، بسیار سخن گفته اند؛ اما هیچ یک، آنچنان که باید فلسفه وجودی این جشن را درک نکرده و حتی گاه مطالبی ضد و نقیض درباره این جشن آورده اند. نگارنده در این جستار کوشیده است، این جشن کهن را از زوایای گوناگون بکاود و ژرف ساخت آن را روشن سازد. برخلاف تصور عموم و نظر برخی از شارحان حافظ، نه تنها این جشن برای شادی و تفریح صرف نبوده؛ بلکه یک جشن بارورانه بوده که نیاکان ما، برای تضمین باروری طبیعت برگزار می کرده اند و از این رو تمام مناسک این جشن، آیینی و معنادار بوده است. در پایان، نگارنده به صورت اجمالی به بررسی برخی از نمود های میر نوروزی در گستره اساطیر دیگر ملل پرداخته است.
    کلیدواژگان: میرنوروزی، پادشاه مقدس، پادشاه ساختگی، باروری
  • مهیار علوی مقدم، سوسن پورشهرام صفحه 107
    هر داستان از پیوند استوار بین دو عنصر رویه یا سطح و ساختار تشکیل شده است. در حقیقت، ارزش هر داستان در زیبایی نهفته در آن است و که ساختار درست یک داستان، می‎تواند به زیبایی آن بیفزاید. بنابراین، شناخت ساختار روایی و توصیف و تشریح شخصیت های داستان، یکی از مهم ترین نکته ها در پژوهش های ادبی است و پژوهشگران نیز می‎کوشند از طریق کاربرد معنا شناسی، ارتباط بین شخصیت های داستانی را تبیین کنند. یکی از شیوه های جدید تبیین ارتباط شخصیت ها با یکدیگر، «الگوی کنشگر» گرماس است. گرماس،از ساختارگرایان و نظریه پردازان نشانه معناشناسی پیرو ولادیمیر پراپ، با مطالعه ساختارهای معنا و ادامهپژوهش‎های پراپ در سطحی گسترده، توانست فرضیه مدل کنشی را ارائه دهد. این الگوی کنشی با هدف نمایان ساختن نقش شخصیت ها مطرح شد و مفهوم حوزه های پیوند دهنده کنش و شخصیت، به شناخت شخصیت، کمک شایانی کرد. در این الگو، شمار کنشگرها به شش می رسد: فرستنده یا تحریک کننده، گیرنده، شیء ارزشی، کنشگر بازدارنده و کنشگر یاری دهنده. در الگوی کنشی، کنشگر، گرانیگاه روایت به شمار می رود. کنشگر کسی یا چیزی است که کنش را انجام می دهد. واژهکنشگر از شخصیت داستانی فراتر می رود؛ زیرا کنشگر ممکن است فرد، شیء، گروه و یا واژه ای مجرد و انتزاعی باشد. بهره مندی از شیوه های جدید، مانند الگوی کنشگر، در تحلیل شخصیت های داستانی، موجب می شود نگاه به متن های ادبی هر چه بیشتر علمی، آکادمیک و نظام مند شود. در این مقاله با کاربرد الگوی کنشگر گرماس، سه داستان کوتاه نادر ابراهیمی1 (خانه ای برای شب، دشنام و صدا که می پیچید) را بررسی کرده ایم.
    کلیدواژگان: کنش، الگوی کنشگر، شخصیت‎پردازی، گرماس، نادر ابراهیمی
  • پرستو کریمی صفحه 131
    شعر معمولا حاصل تجربه ها و یافته های شاعر است. بسیاری از این تجربه ها و یافته ها تنها به یاری یکی از حواس به دست نیامده است. شاعر برای بیان کردن و انتقال دادن اینگونه موارد نیازمند آن است که حواس گوناگون مخاطب را همزمان تحت تاثیر قرار دهد. یکی از راه های این کار حسامیزی است. این آرایه گاه از راه به کار بردن واژگان و تعبیرات مربوط به حسی درباره حس دیگراست؛ همچنین ممکن است با استفاده از معانی ای هامی یک واژه دو یا چند حس را به طور همزمان تحت تاثیر قراردهد. کاربرد حسامیزی در ادبیات غرب گاه بر اثر نظریه ارتباط ها یا عقیده به پیوندی نهانی میان پنج حس است. این نظریه می تواند با نظرمولانا درباره حواس قابل مقایسه باشد. گاهی دیگر حسامیزی حاصل حالت سینستزی در شاعر است. حالتی که احتمالا شاعرانی چون رمبو و ویکتور هوگو تجربه کرده اند. حسامیزی در ادب کهن فارسی نمونه های محدودی داشته است. بسامد آن در سبک هندی افزایش یافته و در شعر معاصر رواج کامل پیدا کرده است. سیر این تحول در مقاله حاضر بررسی شده است.
    کلیدواژگان: حواس پنجگانه، حسامیزی، سینستزی، نظریه ارتباط ها
  • مختار کمیلی صفحه 151
    خواب یا رؤیا پدیده ای عمومی است که از دیرباز مورد توجه آدمی بوده است. در این پدیده، غالبا مفاهیم و پیامها به زبانی سمبلیک و نمادین ظاهر می شود و به همین سبب، درک آنها، به تحلیل و رمزگردانی نیاز دارد. تحلیل و رمزگردانی رویاها که در فرهنگ ما بدان «تعبیر خواب» اطلاق می شود، در آثاری که بدانها «خوابنامه» یا «تعبیرالرویا» می گویند؛ ثبت شده است. در زبان فارسی، پیشینه این خوابنامه ها که از لحاظ شکل و قالب، به خوابنامه های منظوم و منثور تقسیم می شوند و تحت تاثیر خوابنامه های عربی اند، به سده ششم ق. می رسد.کهن ترین خوابنامه منظوم فارسی از سنایی (مندرج در حدیقه الحقیقه) و دیرینه ترین خوابنامه منثور فارسی، ظاهرا، کتاب «خوابگزاری» از مؤلفی یا مترجمی ناشناخته است که در سده ششم ترجمه یا تالیف شده است. کامل التعبیر حبیش تفلیسی، مشهورترین خوابنامه منثور فارسی است که با وجود احتوای آن بر فواید زبانی، تا امروز چاپ مصححی از آن صورت نگرفته است. «تعبیر سلطانی» از قاضی اسماعیل ابرقوهی که در عصر و شهر حافظ تالیف شده، کاملترین و پرفایده ترین خوابنامه منثور فارسی است که تاکنون به حلیه طبع آراسته نشده است. در این خوابنامه، پاره ای از تعابیر منظوم خرگوشی،که از اصل آن اطلاعی در دست نیست، نقل شده است. هدف این جستار، بررسی و معرفی این خوابنامه ها و پاره ای از خوابنامه های دیگر فارسی و بیان فواید زبانی، ادبی و اجتماعی آنهاست.
    کلیدواژگان: خوابنامه های منظوم، تعبیر سلطانی، کامل التعبیر، خوابنامه های عربی، فواید زبانی خوابنامه ها، فواید ادبی و اجتماعی خوابنامه ها