فهرست مطالب

الجمعیه العلمیه الایرانیه للغه العربیه و آدابها، فصلیه علمیه محکمه - سال دوازدهم شماره 4 (پیاپی 41، شتاء 2016)

مجله الجمعیه العلمیه الایرانیه للغه العربیه و آدابها، فصلیه علمیه محکمه
سال دوازدهم شماره 4 (پیاپی 41، شتاء 2016)

  • تاریخ انتشار: 1395/12/26
  • تعداد عناوین: 13
|
  • مریم هاشمی، معصومه نعمتی* صفحات 1-18
    جاءت المدرسه الواقعیه ردا علی المدرسه الرومانسیه، وقد اعتقد اصحاب هذه المدرسه بضروره معالجه الواقع مع رسم اشکال الواقع کما هی، وتسلیط الاضواء علی جوانب هامه یرید الفنان إیصالها للجمهور باسلوب یسجل الواقع بدقائقه دون غرابه او نفور. الواقعیه العقلانیه هی إحدی فروع الواقعیه الطبیعیه إذ یعتبر العقل، مصدرا رئیسا للمعرفه والتفکیر البشری، وفی ضوء هذه المدرسه الفکریه، الغرض من تربیه الإنسان هو الوصول إلی السعاده، وهذه تتحقق بالتنمیه البشریه المتوازنه التی لدی ها القوه والانسجام الروحی. وامین الریحانی (1876-1940) هو من ابرز المفکرین والمصلحین الاجتماعیین العرب ومن رواد التفکیر الواقعی ولا سیما الواقعیه العقلانیه. فالمقاله هذه تعالج جذور تفکر الواقعیه العقلانیه مستخدما المنهج الوصفی التحلیلی من خلال دراسه خمسه آثاره المقتطفه وهی: ادب وفن، انتم الشعراء، هتاف الاودیه، الریحانیات والقومیات. یدل بعض النتائج للبحث علی ان الریحانی بما انه کان یعیش فی الغرب منذ صغره، وتاثر من تیاراته الفکریه، کان یحلل وینظر إلی القضایا البشریه بنظره واقعیه عقلانیه. فنری تاملات هذا النوع من التفکیر للریحانی فی اربعه محاور رئیسه وهی: الشعر، والکتابه، والتعلیم، والتربیه، والدین.
    کلیدواژگان: المدارس الادبیه، الواقعیه، العقلانیه، الادب العربی، امین الریحانی
  • مجید محمدی بایزیدی*، خلیل پروینی، کبری روشنفکر صفحات 19-38
    إن مفهوم الحب فی الوجودیه یرتبط ارتباطا وثیقا بنظرتها إلی الغیر الذی تعده تهدیدا لاستلاب الحریه المطلقه التی تدعو إلی ها، حیث إن الرجل الوجودی ینظر إلی المراه کالذی یقصد امتلاکه واستعباده، فیسعی إلی عدم الخضوع للعلاقات الغرامیه او یحاول الاحتفاظ باستقلاله وحریته داخل هذه العلاقات. إن مطاع صفدی الذی یعد من اقوی الاصوات المتبنیه للفلسفه الوجودیه فی الادب العربی قد اضفی اللون الوجودی علی العلاقات الغرامیه التی تربط بین الرجل والمراه فی روایتیه «جیل القدر» و«ثائر محترف». إن هذه الدراسه تنوی التطرق إلی مفهوم الحب ومکانه المراه فیه فی هاتین الروایتین علی اساس الاسلوب الوصفی التحلیلی. إن النتایج تدل علی ان ابطال هاتین الروایتین علی اساس نظرتهم إلی الغیر لا یتمکنون من ان یبادلوا المراه الحب بل إنهم یعتقدون باستحاله الحب کما انهم یعتبرون الحب نوعا من الصراع بین الحبیبین فیصرون علی الانفصال بینهما داخل هذه العلاقات وبذلک تختزل المراه فی جسدها وتتبدل إلی موضوع جنسی بحت فی هذه العلاقات.
    کلیدواژگان: الحب الوجودی، الآخر، جیل القدر، ثائر محترف، مطاع صفدی
  • اصغر شهبازی*، حمید احمدیان صفحات 39-60
    یعد اسلوب الحذف من الاسالیب البلاغیه المهمه، ووجه من وجوه الإعجاز البیانی فی القرآن الکریم. إنه ظاهره لغویه کثیره الاستعمال فی التعبیر القرآنی، حیث قد لا یمکن الوصول إلی معنی الآیه ومضمونها دون تقدیر ما هو محذوف فی الآیه. فمعرفه مواقعه والإلمام باغراضه الدلالیه امران بالغا الاهمیه لترمیم الاجزاء المقطوعه، وتحقیق الاستمراریه، والاتساق فی الترجمه. تعد الافعال التی هی العمده فی الکلام من جمله هذه المحذوفات التی ورائها مقاصد دلالیه تختلف باختلاف السیاق القرآنی. فی هذا المقال، القینا الضوء علی هذا الرکن المحذوف لنری سبب حدوثه ومدی اثره فی فهم المعنی وقمنا بتقویم مکانته فی اربع الترجمات الفارسیه المعاصره. من خلال دراستنا التی انتهجت المنهج الوصفی التحلیلی، یبدو لنا ان دواعی الحذف ومعرفه التقدیر من جهه واختلاف اللغتین من حیث خصائصهما اللغویه والترکیبیه من جهه اخری، جعلت عملیه نقل المحذوف عملیه مستعصیه. ومن ابرز الاشکالیات الترجمیه فی نقل الافعال المحذوفه هی: إهمال بعض دقائق المحذوف الدلالیه، وعدم الاهتمام بالبناء اللغوی للآیات وترکیبها، وانعدام علامات الترقیم الصحیحه لنقل المحذوف.
    کلیدواژگان: القرآن الکریم، الترجمات الفارسیه، حذف الفعل، التقدیر، الاتساق
  • محسن پیشوایی علوی، گلاله حسین پناهی* صفحات 61-82
    یعالج هذا البحث بالمنهج الوصفی التحلیلی، دراسه الصوره الشعریه للتراث الادبی فی شعر سمیح القاسم، وذلک مستعینا ببعض النماذج التطبیقیه من اشعار الشاعر. وقمنا بالکشف عن الإضاءات الدلالیه للصوره الشعریه ودورها فی تصویر الشاعر ونقلها إلی المتلقی. واوحت بعض النتائج للبحث بان توظیف التراث الادبی ینم عن العلاقه الوطیده بین الحاله الفکریه والعصریه لدی الشاعر وبین کنوز امته الادبیه الموروثه. وکل ذلک ناتج عن وعی الشاعر لحضوره فی الماضی، وحضور ماضیه فی الحاضر، وحتمیه استمراره فی المستقبل. والصوره الشعریه للتراث تخبر عن مقدره ادبیه لشاعرنا فی الإیحاء والحیویه والتطور، وتختلف تماما عن الصوره القدیمه فی خصائصها الفنیه والادبیه. والرمز، والتشخیص، والتکرار، والتناقض بین عناصر الصوره وتنوعها، والتوظیف الطردی والمتباین، وتمازج الصور وتداخل بعضها ببعض من التکنیکات المستخدمه عند سمیح القاسم فی استدعاء التراث الادبی.
    کلیدواژگان: الشعر العربی المعاصر، الصوره الشعریه، التراث الادبی، سمیح القاسم
  • سیدمحمود میرزایی الحسینی*، علی نظری، یونس ولیئی صفحات 83-102
    اشتهر زهیر بن ابی سلمی الشاعر العربی الجاهلی الشهیر بشاعر الحکمه؛ ولکن شعره إضافه علی مضامینه الحکمیه یتمیز بجوده السبک، وجزاله اللفظ، والتراکیب. إذا تاملنا فی شعره نری بوضوح ان المصاحبه علی المستوی المفرداتی ادت إلی حبک نصه الشعری ولعبت دورا مهما فی خلق المضامین وجزاله التعابیر الشعریه.
    یشیر مصطلح المصاحبات اللفظیه إلی کلمه یقترن استخدامها فی اللغه بکلمه او کلمات اخری، وهی من الموضوعات الهامه والحیویه فی علم الدلاله التی تظهر جمال اللغه ودقتها وتآلف الفاظها کما تظهر مدی دقه الشاعر وبراعته فی انتقاء الالفاظ ونظمها ورصفها فی نسق لغوی بدیع. یتطرق بحثنا هذا فی إطار المنهج الوصفی التحلیلی إلی دراسه المصاحبات اللفظیه فی شعر زهیر لتبیین اصناف المصاحبات اللفظیه الموظفه فی شعره، ولإظهار دور هذه الظاهره اللغویه فی تحدید معنی الالفاظ والتراکیب، وفی فهم عمیق للشعر ومعرفه الحقول الدلالیه التی اکثر الشاعر من توظیف المصاحبات فی ها. کذلک یرمی البحث إلی الإجابه عن هذا السوال الرئیسی وهو: بای حقول دلالیه تتعلق المصاحبات اللفظیه فی دیوان زهیر؟ نری من خلال هذه المقاله ان زهیرا استخدم المصاحبات اللفظیه فی نوعی ها الاسمی والفعلی فی انماطهما المختلفه، وحقل «الحرب» الدلالی هو الحقل البارز بین المصاحبات اللفظیه فی شعره.
    کلیدواژگان: الشعر الجاهلی، زهیر بن ابی سلمی، علم الدلاله، المصاحبه اللفظیه
  • زهرا فرید*، محمود شکیب صفحات 103-126
    واژگان اضداد به دلیل نقش مهمی که در تفسیر آیات دارند، از دیرباز مورد توجه مفسران قرآن قرار گرفته اند. برای دست یافتن به یک تفسیر روشن از معنای چنین کلماتی که در عین وحدت دارای دو معنای متضادند، به ویژه در آیات قرآن، باید به دیدگاه مفسران صاحب نظر و لغت شناسی که در شناخت این کلمات تبحر دارند، و با ارائه شواهد و قرائن تفسیر شایسته ای از آنها ارائه می دهند، مراجعه کرد. ازاین رو این مقاله قصد دارد بعد از ارائه گزارشی از پیشینه مبحث اضداد و اختلاف نظر بزرگان علم لغت در زمینه وجود این الفاظ در زبان عربی و آیات قرآن، به بررسی این پدیده غیرقابل انکار زبانی، در تفاسیر قرآن بپردازد. انتخاب تفسیر تبیان شیخ طوسی و المیزان علامه طباطبایی از میان تفاسیر موجود به دلیل دقت نظر و توجه هر دو مفسر به اهمیت و جایگاه اضداد در تبیین و تفسیر آیات قرآن بوده است.
    ازجمله نتایج این مقاله، تایید وجود پدیده اضداد در زبان عربی و قرآن از جانب هر دو مفسر، توجه و بهره گیری از معنای متضاد این کلمات در تفسیر آیات، گسترده تر بودن مبحث اضداد در تبیان نسبت به المیزان و نیز توجه هر دو مفسر به عوامل پیدایش اضداد در زبان است.
    کلیدواژگان: تفسیر، تبیان، المیزان، مشترک لفظی، اضداد
  • خیریه عچرش، حسن دادخواه طهرانی، صادق سیاحی، علی عدالتی نسب* صفحات 127-152
    تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی نو و شاخه مهمی از نظریه تحلیل گفتمان است. تولید یا تقویت یک جهان بینی خاص و نگرش به سطوح بالاتر جمله، از جالب ترین موضوعات تحلیل گفتمان انتقادی است و نگاهی علمی و کاربردی به متون دارد. ازآنجاکه تحلیل متون جدید، به ویژه رمان، در شناسایی علل تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی جهان معاصر نقش بسزایی دارد، بیان گفتمان غالب متون و جهت دهی آنها از ضرورت های تحلیل ادب معاصر است. این پژوهش نیز بر همین مبنا و بر اساس نظریه نورمن فرکلاف (1941) رمان اجنحه الفراشه را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به شیوه توصیفی تحلیلی، بررسی می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد نویسنده در سطح توصیف با ایجاد روابط هم نشینی و گاهی تضاد و همچنین برقراری ارتباط بین واژگان، در پی تبیین اندیشه های خویش است؛ در سطح تفسیر از بافت بینامتنی برای ترسیم بافت موقعیت موجود بهره برده و سیر تحول شخصیت زن را بیان کرده است؛ در سطح تبیین، گفتمان غالب که همان هویت و آزادی خواهی است را در ارتباط با عوامل درون متنی و برون متنی به تصویر کشیده است.
    کلیدواژگان: تحلیل انتقادی گفتمان، فرکلاف، سطوح گفتمان، رمان اجنحه الفراشه
  • مصطفی مهدوی آرا*، شادی شایان صفحات 153-176
    نظریه «وجودی» نظریه ای روان شناختی است که ریشه در اگزیستانسیالیسم فلسفی دارد و توسط روان شناس مشهور آمریکایی «رولو می» در حوزه روان شناسی پایه گذاری شده است. درواقع روان درمانی وجودی به اضطراب هایی می پردازد که ریشه در هستی انسان دارد. با این توضیح که انسان گاه در طول زندگی با واقعیت هایی چون مرگ و نیستی، احساس بی معنایی و... روبه رو می شود که در صورت پاسخ نگفتن درست به این مسائل، دچار حیرت و اضطراب وجودی می گردد؛ اضطراب هایی که ارتباط او با خود، دیگران و محیط را مختل می سازد.
    پژوهش حاضر با تکیه بر «نظریه وجودی» و به روش توصیفی تحلیلی چگونگی ارتباط شاعر معاصر تونسی، ابوالقاسم شابی را در سه سطح بودن: با خویشتن، دیگران و طبیعت از خلال شعر وی مورد مطالعه قرار داده است.
    نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد، بیماری قلبی و اندیشیدن به مرگ، تنهایی و احساس جدایی از دیگران، از عوامل زمینه ساز اضطراب های وجودی در شخصیت ابوالقاسم شابی بوده و این اضطراب، ارتباط شاعر را در سه سطح: با خویشتن، با دیگران و با طبیعت متاثر ساخته است.
    کلیدواژگان: ابوالقاسم شابی، نظریه وجودی، ارتباط
  • امید ایزانلو* صفحات 177-196
    نجیب محفوظ یکی از پیشگامان داستان نویسی در جهان عرب است که موردتوجه بسیاری از ناقدان بوده است؛ اما کمتر پژوهشی را می توان یافت که رمان های محفوظ را از بعد جامعه شناختی و با رویکرد تبیین چرایی مسائل مطرح شده، بررسی کند. این نوع نقد یکی از انواع نقد بینارشته ای است که لوکاچ و گلدمن از طلایه داران آن به شمار می روند. ابتدا لوکاچ موضوع «قهرمان مسئله دار» را، به عنوان یکی از زیرمجموعه های نقد جامعه شناختی، مطرح می کند، سپس گلدمن مفهوم آن را توسعه می بخشد و ویژگی هایی را برای آن برمی شمرد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی تلاش دارد تا ویژگی های قهرمان مسئله دار را تبیین کند سپس آن را بر قهرمان رمان «اللص والکلاب» تطبیق دهد. سعید مهران قهرمان رمان است و بر اساس نظریه لوکاچ و گلدمن فردی مسئله دار به شمار می رود؛ زیرا قربانی شرایط اجتماعی موجود عصر خود است. او هر چه تلاش می کند تا به اصلاح جامعه دست زند و از این طریق ارزش های راستین را احیا کند، راه به جایی نمی برد و درنهایت محکوم به شکست می شود و تسلیم می گردد.
    کلیدواژگان: نجیب محفوظ، رمان اللص والکلاب، قهرمان مسئله دار
  • حسن اسماعیل زاده*، مجتبی رحماندوست، مختار مجاهد صفحات 197-218
    رژیم صهیونیستی برای عادی سازی حضور خلق الساعه خود در اذهان مردم منطقه و به ویژه ساکنان اصلی سرزمین فلسطین، سعی در یهودی سازی نمادها و ماهیت آثار فلسطینی و عربی دارد و برای گنجاندن نرم سیاست های خود در ذهن نسل نو این سرزمین زیرکانه ترین شیوه یعنی نفوذ در سیستم آموزشی را در کنار سیاست ایجاد رعب و وحشت در پیش گرفته است. ازاین رو ضمن تحریف و تغییر محتوای کتاب های درسی، بنای اصلی را در تالیف این کتاب ها، بر یهودی سازی نسل های نو و وارونه جلوه دادن حقایق و واقعیت های ملت فلسطین گذاشته است. در این پژوهش می کوشیم روش های تحقق این برنامه و نحوه اجرای آن را بررسی و تحلیل نماییم. به همین منظور با مراجعه به کتب درسی تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی، ادبی و دینی مدارس فلسطین اشغالی و تحلیل و نقد بخشی از محتوای آنها، از دسیسه های طراحان این کتاب ها و حامیان آنها پرده گشوده ایم. درنتیجه مشخص شد که یهودی سازی کودکان فلسطینی، تغییر ذهنیت آنان در رابطه با ماهیت نمادهای اسلامی عربی فلسطین، تطهیر چهره صهیونیست ها و معرفی تعالیم اسلامی به عنوان عامل عقب ماندگی، در ذهن دانش آموزان فلسطینی، از مهم ترین اهداف این نقشه است.
    کلیدواژگان: یهودی سازی، متون آموزشی، فلسطین اشغالی، رژیم صهیونیستی
  • محمد فاضلی* صفحات 221-242
    گفتار پیش رو نقدی است بر نوشته ای انتقادی که مدتی پیش درباره کتاب دراسه و نقد فی مسائل بلاغیه هامه نوشته شد؛ تامل در این نوشته گویای آن است که خلف ناصالح، مولود «یوم و لیله» نیست و جنبه اتفاقی ندارد؛ بلکه بر مبنای «و نادی فی قومه و قال خذوا حذرکم و اعدوا العده، لقد جاءکم شاذ و قال شیئا عجبا» چشم گشوده است.
    نقد یادشده برای دستیابی به اهداف خود تلاش خسته کننده ای را به کار می گیرد؛ کتاب را بارها از جنبه های مختلف تصفح لمسی می نماید و با چشم ظاهربین به آن می نگرد تا شاید ره آوردی را هرچند ناچیز در رحل اندازد؛ غافل از اینکه عیب خود می نماید و بر حسن طرف می افزاید. چراکه در همان حال که از طول یک «جمله» می نالد و بر جدایی «دو ضمه» اشک می ریزد، در همان «جمله» خود «فاعل» را به جای «نائب فاعل» می نشاند! زیرا درک چنین مواردی از «بصر» برنمی آید.
    همین نقد سست، با عناوین معرکه آرایی همچون: شکلی، محتوایی، اصطلاحات تخصصی، نظرات تحلیلی، روش ارائه مطالب، و شیوه ارجاعات دست وپا می زند و به هر حشیشی متوسل می شود که از اول تا انتها، غلط، عوامانه و کودکانه است و در متن این مقاله به صورت مستدل و منطقی، پاسخ آن آمده است: «فوقع الحق و بطل ما کانوا یعملون».
    کلیدواژگان: شکلی، محتوایی، اصطلاحات تخصصی، نظرات تحلیلی، ارجاعات
  • محمد ابراهیم خلیفه شوشتری *، شهریار همتی صفحات 243-246
    نقاط قوت شکلی کتاب حروف نگاری، صفحه آرایی و صحافی کتاب تقریبا مطلوب است و قواعد عمومی ویرایش و نگارش غالبا رعایت شده است. نقاط قوت محتوایی کتاب با توجه به اینکه مولف کتاب از صاحب نظران بلاغت قدیم عربی در ایران است، کتاب حاضر یکی از منابع مهم حوزه بلاغت عربی در دوره تحصیلات تکمیلی است. با توجه به اینکه کتاب برخی از مباحث مهم حوزه بلاغت را مطرح کرده، این امکان برای نویسنده فراهم شده است که به صورت تفصیلی هرکدام از این مباحث را ارائه دهد. در ارجاع به منابع، غالبا امانت داری رعایت شده است.
  • ابراهیم نامداری* صفحه 247
    تاریخ ادبیات اندلس (اسپانیای کنونی)، تاریخ مردمانی پرتلاش و جهادگر است که توانستند سنگ بنای اسلام و آداب ورسوم شرقی را در اروپا و سرزمین غرب بگذارند و اثبات کنند که اسلام توانایی رخنه در دل های نامسلمانان را دارد؛ بنابراین ضروری است حوادث این دوره درخشان تاریخی و آثار سرآمدان شعر و ادب آن را بررسی و تحلیل نماییم. این مقاله با تکیه بر روش نقدگونه، کتاب تاریخ الادب العربی فی الاندلس را بررسی و نکات قوت و ضعف آن را چنین ارزیابی می کند: نقد علمی و بی طرف، استناد و استشهاد به اشعار برای اثبات ادعای خویش، و انسجام مطالب و نظم منطقی آن ازجمله نقاط قوت؛ و نداشتن وحدت رویه در ثبت ارجاعات، کم دقتی در پاره ای نقل قول ها، بی قاعدگی نحوی، فقدان شرح کافی برخی مطالب یا اصطلاحات از نقاط ضعف آنهاست؛ نهایت اینکه اثر حاضر در برنامه آموزشی رشته زبان و ادبیات عربی، کتابی کاربردی است و می توان آن را اثری جامع در تاریخ ادبیات دوره اندلس به حساب آورد.
    کلیدواژگان: تاریخ ادبیات، اندلس، موشحات، نقد
|
  • Elham Baher *, Naser Darzi Pages 127-152
    In this work the electrooxidation half-wave potentials of some Benzoxazines were predicted from their structural molecular descriptors by using quantitative structure-property relationship (QSAR) approaches. The dataset consist the half-wave potential of 40 benzoxazine derivatives which were obtained by DC-polarography. Descriptors which were selected by stepwise multiple selection procedure are: HOMO energy, partial positive surface area, maximum valency of carbon atom, relative number of hydrogen atoms and maximum electrophilic reaction index for nitrogen atom. These descriptors were used for development of multiple linear regression (MLR) and artificial neural network (ANN) models. The statistical parameters of MLR model are standard errors of 0.016 and 0.018 for training and test sets, respectively. Also, these values are 0.012 and 0.017 for training and test sets of ANN model, respectively. The predictive power of these models was further examined by leave-eight-out cross validation procedure. The obtained statistical parameters are Q2= 0.920 and SPRESS= 0.020 for MLR model and Q2= 0.949 and SPRESS= 0.015 for ANN model, which reveals the superiority of ANN over MLR model. Moreover, the results of sensitivity analysis on ANN model indicate that the order of importance of descriptors is: Relative number of H atom > HOMO energy > Maximum electrophyl reaction index for N atom > Partial positive surface area (order-3) > maximum valency of C atom.
    Keywords: Benzoxazines, Half wave potential, Artificial neural network, pharmaceutical property, Quantitative structure, property relationship