فهرست مطالب

الجمعیه العلمیه الایرانیه للغه العربیه و آدابها، فصلیه علمیه محکمه - سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 42، ربیع 2017)

مجله الجمعیه العلمیه الایرانیه للغه العربیه و آدابها، فصلیه علمیه محکمه
سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 42، ربیع 2017)

  • تاریخ انتشار: 1396/03/02
  • تعداد عناوین: 12
|
  • محمدحسین کاکویی*، حسین میرزایی نیا صفحات 1-20
    دعا الإمام حسین (ع) ربه یوم العرفه فی حجه الاخیر دعاء یلفت انتباه الکثیرین، ویحتوی علی مقومات تجذب المتقلی، فبدا ان الإنتباه متجه إلی اللفظ والمعنی معا لا إلی احدهما علی حده. إضافه علی هذا فنحن الآن، حینما نقرا هذا الدعاء، نحس فیه کثیرا من عناصر النصوص الادبیه الحدیثه ونراه ملیئا بشتی الاسالیب الادبیه والفنیه کالموسیقی الکلامیه والإیقاعات التی جعلته نصا ادبیا فنیا یستلذ المتلقون منه، واستخدمها الإمام (ع) لنقل تجربته الشعوریه إلی الآخرین فجعله بحرا زاخرا من الصناعات التی تجلب المتلقی وتوحی إلیه ما یرغب فیه. فبما ان الإیقاع هو اول ما یقرع علی الآذان فیلفت الانظار، وبما ان له مکانه عظیمه فی ادبنا الحدیث، فیخطر بالبال ان یدرس هذا العنصر من مقومات ادبنا الحدیث فی إحدی آدابنا الماثوره وهو دعاء العرفه. فإن البحث یحاول ان یدرس الإیقاع اولا ثم یکشف عن الإیقاعات المستخدمه فی هذا الدعاء ثانیا، علی اساس التقنیات الإیقاعیه الحدیثه، ویصف کلا منها ثم یدرسها ویحللها فی هذا الدعاء ثالثا حتی یعرض مدی طاقه النص الفنیه ومقدره صاحبه علی استخدامها، فعمد إلی الإیقاعات الفکریه والمعنویه کإیقاع الحوار، والبیاض، والفکر و... اکثر منها إلی الإیقاعات البدیعیه اللفظیه وترکها لبحث آخر. درس البحث النص فی بعده الفنی الإیقاعی ثم طبقه علی ما هو انسب للمبادیء الإیقاعیه، فحصل علی ان إیقاعات الدعاء المولفه من عناصر الشکل والمعنی والمتجدده بین حین وآخر، تتداخل باسالیبها المتعدده فی کثیر من الفقرات لتجعل الدعاء نصا متکاملا.
    کلیدواژگان: الإیقاع، الدعاء، إیقاع الدعاء، دعاء العرفه
  • عیسی متقی زاده*، یعقوبعلی آقاعلی پور، فرامرز میرزایی صفحات 21-42
    إن الاسالیب النحویه فی اللغه العربیه تاتی وفق انظمه متعدده، فمنها یاتی مفردا لایتغیر عن شکله وبنیته الاساسیه، ومنها یاتی متعددا یشتمل علی اطراف کثیره فی بنیته الترکیبیه کالبنیه الإنشائیه، والخبریه، والإنشائیه فی المفهوم الخبری وعکسه، والمتکرره، ومحذوف الاجزاء، والفعلیه، والإسمیه. یتناول هذا البحث دراسه البنیه النحویه فی قصه «النمور فی الیوم العاشر» لزکریا تامر دراسه نحویه دلالیه إحصائیه. والذی یهمنا فی هذا البحث هو دراسه القضایا النحویه وبعض ابوابه لاستجلاء المعانی النحویه والبلاغیه، وتمییز طرائق التعبیر بعضها عن بعض، والإهتداء بمعانی النحو فی اسالیب الکلام وذلک خلال المنهج الوصفی التحلیلی فی دراسه الاسالیب النحویه فی النموذج المختار. تدل نتائج البحث علی ان اکثر اسالیب الاستفهام المستعمله فی القصه خرجت عن معناها الاصلیه واستعملت فی المعنی البلاغی، کما وصلنا إلی ان الجمله الفعلیه کانت اکثر تواترا من الجمله الاسمیه؛ حیث بلغ عدد الجمل الفعلیه إلی (214) جمله، والجمل الإسمیه إلی (39) جمله فحسب؛ فإن إرتفاع نسبه الجمل الفعلیه یوحی بزیاده النشاط وفعالیه الحرکه بین اجزاء القصه.
    کلیدواژگان: الاسلوبیه، الاسالیب النحویه، القصه، النمور فی الیوم العاشر، زکریا تامر
  • علی نجفی ایوکی*، صدیقه جعفری نژاد، معصومه حسین پور صفحات 43-64
    إن الاسترجاع الفنی او الفلاش باک[1] یعد من التقنیات الادبیه الهامه التی دخلت من السینماء إلی الادب. هذه التقنیه وإن کانت حدیثه العهد فی نقد الادب العربی، لکنها وظفت فی النصوص الادبیه القدیمه وتعتبر عاملا محوریا لاتساع النص وانفتاحه علی ازمنه مختلفه من الماضی وتجعله ان یصطبغ صبغه روائیه. ومن النصوص التی استخدم فی ها هذا الفن هی «نهج البلاغه» للإمام علی (ع)؛ حیث یعثر المتلقی علی بعض الخطب والرسائل التی جاءت کروایه تحتوی علی تقنیه السرد الاستذکاری والتحطیم الزمنی. لذلک تتعاطی هذه المقاله بمنهجها الوصفی التحلیلی تسع خطب ورساله واحده من نهج البلاغه لکثره توظیف هذه التقنیه فی ها حتی تبین فاعلیتها علی النص، وتاثیرها فی تشویق المتلقی، وحثه علی المیل إلی الحوادث المستذکره عبر المفارقه الزمنیه التی تنتج وراء انتهاک الزمن من الماضی، والمضارع، والاستقبال. من المستنبط ان الاسترجاعات المتواجده فی النص المعنی ادت إلی انسجام هذا الکلام وتماسکه ومنح النص طابعا جمالیا وفنیا بالإضافه إلی ما یحمله من دلالات وإشارات، کما انه زاد علی ادبیه النص وحیویه ذهن المتلقی. هذا وإن الاسترجاعات الموجوده فی النص المدروس علی نوعین؛ الخارجیه والداخلیه. مضافا إلی ذلک فإن الاسترجاعات الخارجیه هی من اکثر انواع الاسترجاعات ترددا فی خطاب الامام (ع)؛ لانها تهدف إلی تنویر عقلیه المتلقی بتزویده معلومات عن الشخصیات المسترجعه او الحادثه المستحضره عبر إزاحه الستار عن ماضی الشخصیات والحوادث.
    کلیدواژگان: نهج البلاغه، السرد، الاسترجاع، المفارقات الزمنیه
  • مجتبی بهروزی*، سید عدنان اشکوری، هومن ناظمیان، حسین ابویسانی صفحات 65-88
    المفارقه التصویریه تقنیه تقوم علی إبراز التناقض بین وضعین متقابلین من الواقع المعاصر او بین بعض المعطیات التراثیه وبعض الاحوال المعاصره، بینهما نوع من التناقض؛ وقد یمتد هذا التناقض لیشمل القصیده برمتها. والشاعر بتوظیفها، یلجا بعض الاحیان إلی الغموض فی الإفصاح عن احاسیسه. فیبث فی المفارقه التصویریه ذات الطرفین المعاصرین عدم الانسجام بین الاوضاع الحالیه والوضع المثالی المطلوب من خلال خلق ارتباط موح بین المفارقات الموجوده فی القصیده ویفسح فی المفارقه التصویریه ذات المعطیات التراثیه فضاء للمقارنه بین الماضی الذهبی والاوضاع المعاصره وذلک باستدعاء التراث وتحویر الدلالات التراثیه المستدعاه، بدلالات معاصره تتناقض معها.
    فلذلک تعد المفارقه التصویریه من اهم الآلیات المستعمله فی الشعر السیاسی عند نزار قبانی. وقد جاءت هذه الدراسه بمنهجها الوصفی-التحلیلی لتبین مواضع المفارقه التصویریه وانواعها وفک شفراتها فی الشعر السیاسی عند نزار قبانی، محاوله الوصول إلی المعانی الخفیه والمدلولات المختبئه فی قصائده السیاسیه ذات المفارقه التصویریه وتسلیط الضوء علی اهم الموضوعات السیاسیه التی لجا الشاعر للتعبیر عنها باستخدام هذا الاسلوب. وقد خلصت الدراسه إلی ان الشاعر قد اکثر من توظیف الصوره الثالثه من المفارقه التصویریه ذات الطرف التراثی الواحد مقارنه بغیرها من انواع الصور والانماط.
    کلیدواژگان: المفارقه التصویریه، الشعر السیاسی، نزار قبانی، التراث
  • رسول بلاوی*، علی خضری، مهتاب دهقان صفحات 89-108
    نظریه «کهن الگو» یا «آرکی تایپ» که نام آن با نام روان شناس و نظریه پرداز شهیر سوئیسی، کارل گوستاو یونگ گره خورده، عبارت است از «رفتارها و مفاهیم مشترکی که از گذشته های دور در ناخودآگاه بشر ریشه دوانده اند». آنیما (عنصر مادینه روان مرد)، آنیموس (عنصر نرینه روان زن)، مادر، خود، کودک، زندگی دوباره، شهر پردیسی یا آرمان شهر از جمله این کهن الگوهاست. قصیده «سرود باران» اثر بدر شاکر السیاب نیز یکی از مهم ترین قصایدی است که بازنمود کهن الگوهای یونگ را به خوبی می توان در آن مشاهده کرد.
    با توجه به بازنمود آشکار این کهن الگوها در شعر بدر شاکر السیاب، در این نوشتار با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، پس از واکاوی ضمیر نا خود آگاه شاعر، به بررسی کهن الگوهای آنیما، مرگ، تولد دوباره، زندگی، کودک و مادر پرداخته ایم و تلاش نموده ایم تا تصویر دقیقی از بازتاب این کهن الگوها در قصیده مذکور ارائه دهیم. یافته ها حاکی از آن است که در این قصیده، کهن الگوها تا حد وسیعی از نا خود آگاه جمعی سیاب نشات گرفته است و وقایع مختلف و عمدتا تلخ موجود در زندگی وی، از مهم ترین علل تجلی این کهن الگوها در شعر وی به شمار می آید.
    کلیدواژگان: بدر شاکر السیاب، سرود باران، یونگ، کهن الگوها، ناخودآگاه
  • علی حاجی خانی*، صادق عباسی صفحات 109-130
    واژه جحد در لغت و نحو عربی واژه ای پیچیده است زیرا معانی مطرح شده در لغت و نیز ساختار هایی که در دستور زبان عربی، جحد نامیده شده اند، به دشواری با هم قابل جمعند و این مساله کار مترجم قرآن را دشوار می کند. ضمنا یافتن معادل برای این ساختار در بیشتر زبان ها امری دشوار است. این نوشتار به وا کاوی ساختار جحد در 2 شکل «ما کان لیفعل» و «فعل منفی به لم و لما» می پردازد و سپس پیش نهادهایی برای ترجمه صحیح آن ها به فارسی ارائه می کند. مهم ترین نتایج این پژوهش عبارتند از، در تحلیل ساختار جحد یا باید از نظر «استرابادی» مبنی بر تعلق «کان» به «مناسبا» استفاده کرد یا این که «کان» را تامه و به معنای «ثبت» در نظر گرفت که بر اساس نظر اول به «فاعل را نشاید که چنین کند» و بر اساس نظر دوم به «فاعل چنان نیست که چنین کند» ترجمه می شود. فعل های منفی به «لم» و «لما»، در مقایسه با حادثه ای دیگر و یک زمان پیش تر از آن، ترجمه می شوند.
    کلیدواژگان: جحد، لام جحود، لم، لما، ترجمه قرآن، ما کان لیفعل
  • مسلم خزلی*، علی سلیمی، محمود دهنوی صفحات 131-152
    رمان «زقاق المدق» یکی از آثار نجیب محفوظ است که در آن فضای جامعه مصر را در زمان جنگ جهانی دوم و ورود استعمارگران به مصر به تصویر می کشد و با دیدی انتقادی پیامدهای بد آن را بر مردم مصر نشان می دهد. این جستار می کوشد براساس روش تحلیل گفتمان نورمن فرکلاف، به گفتمان کاوی انتقادی رمان زقاق المدق بپردازد و گفتمان های غالب و مفاهیم ثانوی و پوشیده متن را که کمتر به آنها توجه شده، بررسی و تحلیل کند. براساس یافته های پژوهش، گفتمان اصلی رمان، گفتمانی ضداستعماری و انتقادی است که نویسنده با خلاقیت خود و در قالب سخنان شخصیت های رمان و سرنوشت آنها به مخاطب ارائه می دهد و با آن گفتمان رسمی و حاکم را به چالش می کشد. این گفتمان تاثیر مناسبات قدرت بر فرایند اعمال قدرت بر دیگر گروه های اجتماعی را بیان می کند و نیز تاثیرات آن در آینده را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: نجیب محفوظ، زقاق المدق، گفتمان کاوی انتقادی، فرکلاف، استعمارستیزی
  • سید ابوالفضل سجادی *، عباد محمدیان صفحات 153-174
    حذف در زبان عربی یکی از مباحث مهم در علم نحو است که به دلایل گوناگونی صورت می گیرد. برخی نحویان بزرگ عربی حذف نون در در فعل ناقصه «کان» را به دلیل تخفیف یا کثرت استعمال می دانند. در قرآن کریم نیز که نمونه بی همتای فصاحت و بلاغت است، در برخی آیات، حرف نون از پایان فعل مضارع مجزوم کان حذف شده و در مواردی مشابه، آیاتی وجود دارد که حذف رخ نداده و حرف نون باقی مانده است؛ بنابراین روشن است که در این حذف، نکته ای بلاغی وجود دارد که با مقتضای حال آیات قرآن کریم در ارتباط است و براساس بافت موقعیتی صورت گرفته است. پس این نظریه که حذف نون به دلیل تخفیف یا کثرت استعمال است، بدون توجه به معناشناسی آیات بوده است.
    بر همین اساس با بررسی معناشناسی آیات قرآن مشخص شد که حذف نون در مضارع مجزوم کان به دلایلی همچون: « نهی کردن از چیزی با قوت تمام، ضعف گوینده و بی رغبتی به پاسخ گویی، نشان دادن نهایت پستی و حقیربودن کسی، نفی عملی و مخالفت با آن با قاطعیت تمام، و نشان دادن شتاب و عجله» انجام شده است.
    در این مقاله، به بررسی معناشناسی این حذف، کارکردهای زیباشناختی و نشان دادن هدف دار بودن آن در این آیات پرداخته شده تا بتوان از نتایج این بررسی در ترجمه ها و تفسیرهای قرآن کریم استفاده کرد و نظرگاهی روشن تر به دست داد.
    کلیدواژگان: قرآن، معناشناسی، حذف نون در مضارع مجزوم کان
  • عباس زارعی، مریم جلایی*، لیلا خوبیان بادی صفحات 175-194
    در این پژوهش تاثیر دو نوع بازخورد اصلاحی مستقیم و غیرمستقیم بر کنش نوشتاری فراگیران زبان عربی بررسی شده است. هدف اصلی این جستار مشخص کردن اثر ارائه بازخورد مستقیم و غیرمستقیم مدرس بر بهبود کنش نگارش دانشجویان کارشناسی است و تفاوت احتمالی بین اثر انواع بازخورد بر کیفیت نگارش مطالعه و بررسی شده است. به همین منظور 27 دانشجوی سال دوم دوره کارشناسی زبان عربی دانشگاه کاشان با روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند و در دو گروه مجزا در طول یک نیم سال کامل مورد بررسی قرار گرفتند. در ابتدای نیم سال، سطح کنش نوشتاری از طریق پیش آزمون محقق ساخته سنجیده شد. سپس در هفته های نیم سال تحصیلی، اعضای یک گروه نسبت به نوشتار خود بازخورد مستقیم و اعضای گروه دیگر بازخورد غیرمستقیم دریافت کردند. میزان ارتقای نمرات از پیش آزمون تا پس آزمون به عنوان شاخص بهبود کیفیت نگارشی با استفاده از نرم افزار SPSS در هر گروه مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون T نشان داد که: 1) در اثر هر دو نوع بازخورد، تفاوت معنی داری در میانگین نمرات نگارش در پیش آزمون و پس آزمون ایجاد شد و 2) بازخورد مستقیم با تفاوت معناداری نسبت به بازخورد غیرمستقیم در بهبود نگارش دانشجویان تاثیر داشت.
    کلیدواژگان: آموزش زبان عربی، کنش نوشتاری، بازخورد مستقیم، بازخورد غیرمستقیم، آموزش نگارش
  • محمدنبی احمدی*، روژین نادری صفحات 195-216
    مطالعه ارتباط ادبیات با علم روان شناسی، پژوهشگران تطبیقی را در تحلیل تازه متون کمک می کند و زوایای تازه ای را به مخاطب نشان می دهد. «ژیلبر دوران»، روان کاو فرانسوی در تحلیل شخصیت ها و روایت های ادبی براساس علم روان کاوی، ما را به نتایج جالب توجهی می رساند. در دیدگاه «دوران» گذر زمان و ناتوانی در کنترل آن موجب ایجاد حس ترس و اضطراب در انسان می شود.
    مقاله حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی می کوشد با استفاده از نظریات «ژیلبر دوران» به مطالعه مفهوم زمان نزد شاعران معاصر عرب، «یحیی سماوی»، «عثمان لوصیف» و «سمیح قاسم» بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که شاعران عرب زبان در برابر هراس ناشی از جنگ، ترس ازدست دادن زمان و سپری شدن زندگی در ورطه جنگ، چگونه واکنش نشان داده اند و درنهایت به این مهم رسیده که در تخیل شاعران موردپژوهش، ترس از زمان و مرگ به شکل کهن الگوی حیوان و تصاویر مربوط به سیاهی و تاریکی نمایان و به عنوان عنصری ویرانگر ظاهر شده است.
    کلیدواژگان: شاعران مقاومت، زمان، ترس، تصاویر خیالی، نماد
  • علی سعیدآوی * صفحات 219-238
    از گذشته تاکنون این سوال مطرح بوده که آیا می توان متنی را از زبان واسطه ترجمه کرد و اصولا آیا چنین ترجمه هایی قابل اطمینان است؟ برخی از صاحب نظران در صحت این گونه ترجمه ها تردید کرده اند. در این مقاله نویسنده به نقد رویکرد ترجمه از زبان واسطه می پردازد و بر همین اساس، کتاب «عیسی پسر انسان» ترجمه «موسی بیدج» را بررسی می کند. کتاب «عیسی پسر انسان» با عنوان اصلی “Jesus the son of man“ یکی از آثار ادیب نامدار لبنانی، جبران خلیل جبران است که به زبان انگلیسی نوشته شده است. بیدج در شناسنامه ترجمه خود، ادعا کرده این کتاب را از متن انگلیسی ترجمه نموده است. این مقاله درصدد پاسخ دادن به این سوال است که آیا بیدج به راستی این کتاب را از زبان انگلیسی ترجمه کرده یا وی آن را با واسطه و از زبان عربی به فارسی برگردانده است؟ برای پاسخ به این سوال، نمونه هایی از ترجمه بیدج را در سه مبحث یعنی «ترجمه غیرمستقیم، اضافات و لغزش ها»، بررسی و تحلیل می کند و درنهایت به این نتیجه می رسد که بیدج این کتاب را یا از زبان عربی به فارسی برگردانده، یا اینکه آن را از اصل انگلیسی آن ترجمه کرده اما از ترجمه عربی کمک زیادی گرفته، به گونه ای که آثار آن در ترجمه وی به وضوح قابل مشاهده است. چراکه گاه مترجم از زبان واسطه به طور ناخودآگاه تحت تاثیر انحرافات ترجمه اول قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: ترجمه از زبان واسطه، موسی بیدج، عیسی پسر انسان
  • فاطمه اکبری زاده * صفحات 239-260
    نشانه شناسی روشی در نقد ادبی است که چگونگی ساخته شدن معنا در متن را شناسایی می کند. در دهه های اخیر پژوهشگران زیادی با وام گرفتن از این نظریه، وارد مطالعات این حوزه شدند. هرچند پژوهش های آنها یا صرفا در حد تبیین نظریه بوده و یا به تطبیق متن با آن پرداخته اند. ازآنجاکه اغلب این پژوهش ها رویکرد تطبیقی دارند، بنابراین هنگام ارزیابی آنها مهم ترین نکته سنجش میزان موفقیت آنها در تطبیق واضح و دقیق الگوها و رویکردهای نشانه شناسی با متن موردنظر است. کتاب سیمیائیه النص السردی نوشته عبدالهادی احمد الفرطوسی نمونه ای از آثار تطبیقی در حوزه نشانه شناسی است که در سال های اخیر جزء منابع آموزشی رشته زبان و ادبیات عربی قرار گرفته است. در این مقاله می کوشیم با بررسی ویژگی های شکلی و محتوایی این اثر براساس معیارهای تالیف کتب آموزشی به بیان نقاط ضعف و قوت روش تحلیل نویسنده بپردازیم. نتایج نشان می دهد این اثر در خوانش نشانه شناسی داستان های منتخب تاحدی موفق بوده، ولی به علت روشن نبودن رویکرد تحلیلی و روش نقد نشانه شناسانه در خوانش متون، ضعف ساختار ظاهری، وجود غلط های نگارشی و ویرایشی، بی نظمی و پریشانی ساختاری و محتوایی، نمی توان آن را مرجعی همه جانبه دانست و در زمره منابع اصلی درسی و آموزشی رشته زبان و ادبیات عربی قرار داد.
    کلیدواژگان: نقد کتاب، نشانه شناسی، آموزش، الفرطوسی، سیمیائیه النص السردی